Warning: include(nima.js): failed to open stream: No such file or directory in /hermes/bosnacweb08/bosnacweb08be/b1207/ipw.ayande/public_html/header.php on line 2

Warning: include(): Failed opening 'nima.js' for inclusion (include_path='.:/usr/local/lib/php-5.5.22-amd64/lib/php') in /hermes/bosnacweb08/bosnacweb08be/b1207/ipw.ayande/public_html/header.php on line 2
Iranian Futurist
Iranian Futurist

Ayandeh-Negar

Welcome To Future

 

Tomorow is built today

حقوق بشر

انسان گلوبال

اندیشمندان آینده نگر

دموکراسی دیچیتال

تکنولوژی

دانش نو

تاریخ ازدیدگاه نو

 تماس با ما

ستون آزاد

محيط زيست

آينده نگری وسياست

اقتصاد و مديريت فراصنعتی

ادب وفرهنگ

خبرهای علمی

درباره ما

آرشيو مقالات

آرشيو مقالات۲ 

نظرخواننده ‌گان





چاپ

[نظر دهید]    [نظر دیگران در رابطه با این مطلب 0]    [ارسال این مطلب به دوستان]
.

اتم را شکافتیم، فضا را تسخیر کردیم، اما هوای شهرمان...

[ 02 Feb 2013 ]   [ نیلفروشان، هادی ]   [ محیط زیست ]

این چه حکایتی است که در ایران امروز، اتم شکافته میشود و فضا تسخیر میشود، اما هوای شهری که همه ما در آن روز را به شب می رسانیم چنین آلوده و تهوع آور شده است؟ این یک تناقض نیست؟ یعنی به راستی حل معضل آلودگی هوا از شکافتن اتم و تسخیر فضا پیچیده تر و دشوارتر است؟




این صبحها وقتی چشم باز میکنی با تصویر بسیار کسل کننده و زمختی روبرو می شوی. هوای تهران هم آلوده است و هم بخاطر این آلودگی زشت. طبعا هر روز به خاطر حوزه تخصصی ام در مسیر حرکت به سمت دانشگاه و بازگشت به منزل به این موضوع می اندیشم که خاصیت این همه مطالعه و فعالیت دانشگاهی و تحقیقاتی بر روی مساله نوآوری چیست؟ مگر نه این است که قرار بوده با نوآوری گره گشای مشکلات و مسایل جامعه و زیست بوم زندگی آدمها باشیم، پس چرا هر شب اخبار رسانه ها پر است از فتح یک قله علمی تازه و یک اختراع نو و یک نوآوری جدید، ولی حال و روز زیست بوم ما چنین زشت و نزار است؟

این چه حکایتی است که در ایران امروز، اتم شکافته میشود و فضا تسخیر میشود، اما هوای شهری که همه ما در آن روز را به شب می رسانیم چنین آلوده و تهوع آور شده است؟ این یک تناقض نیست؟ یعنی به راستی حل معضل آلودگی هوا از شکافتن اتم و تسخیر فضا پیچیده تر و دشوارتر است؟

به اجمال دو پاسخ نقد و عاجل برای رفع این تناقض یافته ام که تا بدانها نیک پرداخته نشود به گمانم مساله کماکان لاینحل باقی خواهد ماند:

نخست اینکه حکایت مسایل و مشکلات جامعه ما و سیاست ها و راه حل های موجود، حکایت آن جوانکی است که پرچمی در دست گرفته بود و با سرعت به سمت هدفی می دوید. ناظری چنان دید که شلوار آن جوان در حال افتادن است ولی او به شتاب در حال دویدن به سمت مقصد. جوان را هشدار داد که شلوارت در حال افتادن است. جوان سری تکان داد و گفت: فعلا کارهای مهمتری داریم! به گمانم اولویتها نه در لابلای اسناد و نقشه ها، که مهم تر از آنها و پیشتر از آنها در ذهنیت همه ما گم شده اند. یادمان رفته است که قراربود علم، فناوری و نوآوری دنیای بهتری برای ما آدمیان بسازند. کدام جامعه انسانی است که با فقدان هوای سالم و زیست بومی انسانی و نشاط برانگیز احساس کمال و رشد و خوشبختی و سعادت نماید؟ بچه های ما از یکسو و پیران و سالخوردگانمان از سوی دیگر در این هوای آلوده و کثیف در حال فرسودن و در معرض انواع بیماریها و مشکلات هستند. میانسالان نیز هر روزه میلیونها ساعت از وقت ارزشمند و مفید خود را در دریای ماشینهای آهنی سپری میکنند و هم جانشان را در معرض هزار آسیب قرار میدهند و هم روحشان را. در این آشفته بازار مثلا سالم زاییده شدن اولین بز شبیه سازی شده کجای زندگی ما قرار دارد؟ خوانندگان گرانقدر و فاضل نیک متفطن هستند که قصد نگارنده کم ارج دانستن زحمات دانشمندان و تلاشگران این عرصه های علمی نیست. بیشتر روی سخنم با فضای عمومی جامعه و بالاخص سیاستمردان و سیاستگزاران است. عرض من این است که تا درنیابیم که نوآوری و تحقیقات موضوعاتشان هم مثل محصولاتشان باید بومی باشند و جامعه ای که از داشتن هوای سالم به خاطر فقدان نوآوریهای مناسب محروم است چندان با شنیدن تولد بز شبیه سازی شده از جا برنخواهد خاست و دستار شادی به هوا نخواهد انداخت! بله، تا این موضع را درنیابیم ماشین عظیم الجثه تحقیقات در کشور پیش می رود ولی بهبودی در وضع و حال مردم عادی پدید نخواهد آمد.

نکته دوم از موضوع اول مهم تر و پیچیده تر است. جامعه ما به غلط در حال فروافتادن در وادی تحقیقات فناورانه است حال آنکه بخش اعظم مصایب و مسایل نقد جامعه ما موضوعات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی هستند. گمان برده ایم که اگر حجم عظیمی از منابع را برای مطالعات شیمی و فیزیک و نانو و بیو و امثال ذالک اختصاص دهیم حال و روزمان دگرگون خواهد شد ولی واقعیت آن است که مسایل ریشه ای و عمیق و بنیادین جامعه ما اصلا ربطی به این حوزه ها ندارند. همین ترافیک و الودگی هوا را نگاه کنید. چرا سالهاست که حل نمیشود؟ چرا تا فضا رفتیم ولی نتوانستیم یک شهر چند میلیونی را در دوران همه انواع تفکرات (از بعد از جنگ تاکنون) درست اداره کنیم و سیر شتابان تولید مسایل و معضلات آن را کنترل کنیم؟ چرا انواع فناوریها را آزمودیم ولی مسایل این حوزه حل نشدند؟ علت این است که ترافیک و الودگی هوا مسایلی چند رشته ای و چند لایه ای هستند که سررشته بسیاری از عوامل دخیل بر آن در علوم پایه و مهندسی نهفته نیست. ترافیک مساله ای اولا اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی است و این حوزه ها درست همان حوزه هایی هستند که نوآوری و تولید اندیشه و فکر نو در آنها یا عقیم شده است و یا اجازه جولان و عرض اندام نیافته است.

نگرانم که فضای تحقیقات و نوآوری در کشور بیش از حد رسانه ای و پوپولیستی شوند. هر چند شب یکبار رسانه های رسمی از کشف و فتح جدیدی در عالم علوم محض و مهندسی می گویند، ولی کودکان و فرزندان ما که قرار است فردا در این شهر زندگی کنند از نعمت هوای سالم و شهری زیبا و نشاط برانگیز محرومند. این دغدغه ها باید برای سیاستگزاران ما به طور جدی مطرح باشند.

مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:



منبع:
بازگشت






info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995