قدرت ذهن در قرن بيست ويك
نويسنده: جان كئو
فصل اول
نگاهي دگرگونه به واقعيت
در بهشت و زمين چيزهايي بسيار بيشتر از آنچه انسانهاي فناپذير خيال می‌کنند وجود دارد.
شكسپير
همانگونه كه به منظور راندن خودرو لازم نيست كه شما از طرز كار كاربراتور و چگونگي تبديل شدن سوخت به انرژي آگاه باشيد براي كار كردن با قدرت ذهن نيز لازم نيست كه از قوانين فيزيكي و نحوه بروز واقعيات آگاه باشيد.
تصاوير ذهني در ذهن ما يك خيال پردازي بيهوده نيست بلكه فرآيندي خلاق است كه به ما كمك می‌کند همان انرژی‌ای را كه ماده را به هم پيوسته نگاه می‌دارد، آب را تبديل به بخار می‌کند و يا باعث جوانه زدن و شكوفا شدن يك بذر می‌گردد مهار كنيم. امروزه علم فيزيك نوين به جهان همچون شبكه گسترده و جدا ناپذيري از فعاليت پويا می‌نگرد. جهان نه تنها زنده و پيوسته در حال تغيير است بلكه هر چيزي در اين جهان بر هر چيز ديگري تاثير می‌گذارد. جهان در ابتدایی‌ترین شكل خود چون يك كل نامتمايز جلوه می‌کند. دریای بي انتهايي از انرژي كه بر هر شيء و بر هر عملي نفوذ دارد.
وقتي علفي كنده شود كل جهان به لرزه می‌افتد.
(اپانيشادها)
اگر ما بدانيم و بفهميم كه بخشي از يك جهان باز و پويا هستيم و اينكه اذهان ما در پديدآيي واقعيت نقشي قاطع ايفا می‌کنند در آن صورت می‌توانیم زندگي خلاقانه‌تر و نيرومندتري براي خود بر گزينيم. ديگر لازم نيست در گوشه‌اي بايستيم و نظاره گر آنچه بر ما می‌گذرد باشيم. چرا كه با اين آگاهي جديد خواهيم دانست همه چيز بر همه چيز تاثير می‌گذارد. هر جا كه می‌رویم و هر كاري كه انجام می‌دهیم و نيز افكار ما واقعيت ما را خلق می‌کنند.
فصل دوم
خود آگاهي
آن گونه فكر كن كه گويي قرار است از براي هر فكر تو از همه آنچه در زير آسمان می‌بینی نقشي از آتش حك شود چرا كه در واقعيت چنين است. (كتاب مرداد)
شما همزمان در دو دنيا يا در دو واقعيت زندگي می‌کنید: واقعيت دروني که افكار و احساسات و هيجانات هستند و واقعيت بيروني که اشخاص، اشياء، مکان‌ها و رويدادهاي زندگي هستند. از آنجا كه ما نمي‌توانيم اين دو دنياي دروني و بيروني را از يكديگر جدا كنيم اجازه می‌دهیم كه ظواهر دنياي بيروني بر ما غالب شود و دنياي دروني را صرفا ًمانند آينه آنچه براي ما اتفاق می‌افتد به كار می‌گیریم.
هر چيزي در خالص‌ترین و چکیده‌ترین عصاره خود انرژي است. به هنگامي كه شما مشغول فكر كردن هستيد با مقدار بي كراني از اين انرژي در شكل متحرك و سبك و سريعِ فكر، كار می‌کنید. فكر هميشه در تلاش براي شكل گرفتن است و هميشه در جستجوي منفذي است و هميشه سعي می‌کند خود را به گونه‌اي آشكار سازد. ماهيت فكر اين است كه هميشه تلاش می‌کند خود را به قرینه‌ی مادي تبديل نمايد.
اگر چه يك فكر واحد و دست تنها نيروي چنداني ندارد ولی فكر می‌تواند از طريق توالي و تكرار، متمركز و جهت دار شود و نيرويي چند برابر بيابد. هر چقدر فكري بيشتر تكرار شود انرژي و نيروي بيشتري توليد می‌کند و با آمادگي بيشتري قادر به بروز خود می‌گردد.
افكار ضعيف و پراكنده، نيروهايي ضعيف و پراكنده هستند. افكار قوي و متمركز نيروهايي قوي و متمركز هستند.
بدانيد افكار نيروهايي در بر دارند و باورهاي عميق شما و ترسهاي شما و اميد‌هاي شما و نگراني‌هاي شما و نگرش‌هاي شما و هر فكري كه شما می‌کنید همگي بر خودِ شما و ديگران و محيط شما اثر می‌گذارند.
اگر ما اين گونه تصوركنيم كه بسته به نوع افكارمان با هر فكري كه می‌کنیم يك دلار به دست آوريم يا يك دلار از دست می‌دهیم در اين صورت ممكن است بيشتر درصدد برآييم كه بدانيم ساز و كارهاي ذهنی‌مان را چگونه به كار گيريم.
زندگي شما كاملاً ساخته دست خود شماست پس شيوه زندگیتان را مورد توجه قرار دهيد. شايد شما به دنبال رفاه مادي هستيد ولي با وجود اين همواره از بي پولي خود و گراني اجناس می‌نالید در این صورت تمركز شما بر آنچه نداريد، قرار دارد.
در طلب چيزي بودن به شكلي ناجور باعث به وقوع پيوستن آن نخواهد شد مگر اينكه افكارتان را عوض كنيد.
فصل سوم
تصوير سازي ذهني
آرنولد ميلياردر و تاجري موفق، ستاره سينما، قهرمان بدنسازي و پنج بار برنده عنوان برترين مرد جهان است. اما وضع او از اول چنين نبود. او می‌تواند مواقعي را به ياد آورد كه هيچ چيز نداشت مگر باور به اينكه ذهن او كليد اصلي دست يافتن به اهداف مورد نظرش می‌باشد.
برايان ادوارز مردي شوخ طبع و با روحيه است كه به شغل بيمه گزاريِ عمر، مشغول است. برايان هر شب قبل از اينكه به رختخواب برود ده دقيقه را صرف مرور ذهني ملاقاتهايي می‌کند كه روز بعد خواهد داشت. او در ذهنش خودش را می‌بیند كه به معرفي خدماتش به مشتريان مشغول است و مشتريها را راضي و شادمان از پذيرش شرايطي كه او عرضه می‌دارد به تصور در می‌آورد. او در ذهنش يك روز كاري پر مشغله با درآمد‌هاي كلان را به تصوير می‌کشد. برايان اين كارها را هرشب قبل از اين كه به رختخواب برود و هر صبح پس از بيداري به مدت ده دقيقه انجام می‌دهد.
نمونه‌هایی كه ذكر شد دو شخصيت متفاوت با دو هدف متفاوت در زندگي بودند اما با اين وجود از تكنيك واحدي براي ايجاد و تاثير گذاري بر واقعيت خويش بكار می‌گرفتند:
تكنيك تصويرسازي ذهني.
تصوير سازي ذهني عبارت است از به كار گيري قوه تصور براي ديدن خود در موقعيتي كه هنوز اتفاق نيفتاده است. به تصور درآوردن خود در حال داشتن يا انجام دادن چيزهايي كه می‌خواهید و با موفقيت نائل شدن به نتايج دلخواه.
شيوه تصوير سازي ذهني موفق
1-تصميم بگيريد كه چه كاري می‌خواهید انجام دهيد.
2-به تن آرامي بپردازيد.
3-پنج تا ده دقيقه را صرف تصوير سازي ذهني واقعيتي بكنيد كه دوست داريد اتفاق افتد.
دو شرط اصلي تصوير سازي ذهني موفق
1-هميشه هدفتان را در ذهن خود با جزئيات كامل، واقعي سازيد. نقش آن را بازي كنيد و در ذهن‌تان به آن تبديل شويد.
2-هدفتان را هر روز دست كم روزي يكبار به تصور در آوريد. در تكرار نيروي عظيمی نهفته است.
دروازه فرصت‌ها زماني به روي شما گشوده می‌شوند كه شما فكرتان را به روي آنها گشوده باشيد.
فصل چهارم
بذر افشاني
وقتي كه يك شئ يا هدفي به گونه‌ايي شفاف در فكر نگه داشته می‌شود عينيت يافتن آن در شكلي ملموس و مشهود تنها مربوط به زمان است. تصور هميشه مقدم بر واقعيت است.
اگر تصوير سازي ذهني را ايجاد صحنه‌ها و تصاويري در فيلمهاي ذهني شما در نظر آوريم، بذر افشاني همچون صداگذاري بر روی اين فیلم‌هاست.
بر خلاف تصوير سازي ذهني، شما در بذرافشاني اساساً با احساسات مربوط به آنچه از آن تصاوير ذهني می‌سازید سر و كار داريد.
به طور مرتب اين احساس را كه شما قبلاً آنچه را می‌خواهید به دست آورده‌اید بذرافشاني كنيد. آن از آن شماست، با آن زندگي كنيد با آن همساز شويد و با آن بجوشيد و بخروشيد و مدعي شويد كه آن مطلقاً مال شماست.
طبق روايت انجيل يكي از حواريون مسيح از او درخواست می‌کند كه نحوه دعا كردن را به آنها بياموزد. مسيح پاسخ می‌دهد: به هر چيزي كه تو با باور به اينكه بدان رسيده‌اي آن را دعا و طلب كني خواهي رسيد.
دو شرط اصلي بذر افشاني موفق
1هميشه اين احساس را بذرافشاني كنيد كه شما چيزي را كه می‌خواهید دارا هستيد. احساس اينكه شما قبلاً به آن دست یافته‌اید.
2هر روز و روزانه دست كم به مدت 5 دقيقه بذرافشاني كنيد. بسيار بهتر است كه روزانه چندين دقيقه صرف تمرين كنيم تا اينكه يك ساعت در هفته را به يكباره تمرين نماييم.
فصل پنجم
تلقينات كلامي
امكانات پرورش فكر نامحدود و پيامدهاي آن ابدي است. با وجود اين كمتر كسي زحمت هدايت افكار به مسيرهاي مناسب را به خود می‌دهد و همه چيز را به شانس و تصادف واگذار می‌کند. (رایس ماردن)
شايد بتوان گفت كه تلقينات كلامي ساده‌ترین و راحت‌ترین تكنيك تاثير گذاري بر ذهن خودآگاه است.
اين تكنيك در طي قرن‌ها در سرتاسر جهان در قالب روشهاي معنوي و معجزه آميزي همچون دعاها مورد استفاده قرار گرفته است.
تلقينات كلامي بيانات ساده‌اي هستند كه شما آنها را با صداي بلند يا كوتاه نزد خود تكرار می‌کنید و اين بيانات شامل هر چيزي است كه در يك زمان معين بيشترين احساس راحتي را به شما می‌دهد و به حال شما مفيد است.
به هنگام تلقين كلامي چه كاري انجام می‌دهید؟
ذهن شما در يك زمان واحد تنها می‌تواند يك فكر را در خود جاي دهد. بنابراين هر تلقين از طريق پركردن ذهن شما با افكاري كه پشتيبان هدف شما هستند، عمل می‌کند. در مورد آنچه دوست داريد اتفاق بیافتد يك تلقين كلامي مناسب برگزينيد و آن را مرتباً تكرار كنيد. مانند: «فروش بيشتر، لبخند بيشتر».
مواردي كه به هنگام تلقين بايد به خاطر داشته باشيد:
1حتماً لازم نيست به تلقيني كه می‌کنید باور داشته باشيد. در مورد باور داشتن به تلقينات اصلاً نگران نباشيد و فقط آنها را تكرار كنيد.
2هميشه به شكل مثبت به خودتان تلقين كنيد و عباراتي مثبت بيان كنيد نه عبارات منفي.
من هر روز در تمامي زمینه‌ها بهتر و بهتر می‌شوم.
3هميشه عبارات كوتاهي را براي تلقين به كار ببريد. مراقب باشيد كه بدون اينكه متوجه باشيد تلقيناتي را بر ضد خودتان بكار نگيريد.
فصل ششم
قدرداني
هيچ چيز موفقيت‌تر آورتر از موفقيت نيست.
بسياري از ما بسيار بيشتر از آنكه قدرِ داشته و موفقيت‌هاي‌مان را بدانيم، شکست‌ها و نداشته هاي‌مان را به خود می‌آوریم.
قدرداني به ویژه زماني موثر است كه شما در تلاش براي رسيدن به اهداف جديد هستيد. ويژگي مثبت شما درست مثل ويژگي‌هاي منفي‌تان واقعي هستند. با احساس سر بلندي به پيش برويد. احساس بزرگي و موفقيت كنيد. بگذاريد كه ذهن‌تان براي دقايقي بر موفقيت‌هايي كه داشته‌اید مكث كند. به عنوان مثال:
من خوش پوش هستم. در شغلم عالي عمل می‌کنم. سازگاري خوبي دارم.
شما هر چقدر بيشتر اين انرژي را به ارتعاش در آوريد موفقيت بيشتري را از پيرامونتان به سوي خود جذب خواهيد كرد. شروع به خلق كنيد زيرا به قول جان لنون آينده از اكنون ساخته می‌شود.
خود آگاهي واقعيت را ايجاد می‌کند و شما خود آگاهي را.
فصل هفتم
ذهن ناخودآگاه
نيروي دگرگون ساختن دنيا در ذهن ناخودآگاه شما قرار دارد.(ويليام جيمز)
ما در درونمان داراي دو ذهن هستيم: ذهن خودآگاه و ذهن ناخودآگاهِ ناپيدا و اسرار آميز.
براي روشن ساختن اينكه ذهن خودآگاه و ناخودآگاه شما چگونه با همكاري هم واقعيت زندگي شما را ايجاد می‌کنند باید بدانید ذهن ناخودآگاه شما همچون خاك باروري است كه هر بذري را كه در آن می‌کارید می‌پذیرد. افكار و باورهاي متداول شما همچون بذرهایی هستند كه دائماً درون شما كاشته می‌شوند. هر چه بكاريد همان را درو خواهيد كرد. اين قانون است.
اگر شما قصد ايجاد تغييراتي را در زندگي‌تان داريد بايد به دنبال علت بگرديد و علت اصلي همان شيوه بكار گرفتن ذهن ناخودآگاه است.( شيوه تفكر و تصوير سازي ذهنی).
شما در يك زمان واحد نمي‌توانيد هم منفي فكر كنيد و هم مثبت. فقط يكي از اينها می‌تواند بر ذهن شما غالب باشد. ذهن بر پا كننده عادت است بنابراين شما مسوليت داريد مطمئن شويد كه افكار و هيجانات مثبت هستند كه تاثيرات غالب را بر ذهن شما می‌گذارند.
به منظور تغيير اوضاع و شرايط بيروني شما نخست بايد درون‌تان را تغيير دهيد.
آب شكل هر ظرفي را كه در آن ريخته می‌شود به خود می‌گیرد چه اين ظرف يك ليوان باشد چه يك رودخانه. به شيوه‌اي مشابه ذهن ناخودآگاه شما هم بر اساس تصاويري كه شما از طريق تفكرات روزانه‌تان به آن ارائه می‌کنید به ايجاد و پديد آوري خواهد پرداخت. سرنوشت شما اين چنين رقم زده می‌شود. زندگي شما در دست شماست تا شما هر چه را كه می‌خواهید از آن پديد آوريد.
از اين حقيقت آگاه باشيد تا كليد گنجهاي جهان در اختيار شما قرار گيرد. نيروي ذهن ناخودآگاه شما انتظار اجراي آموزش‌ها و دستورهاي شما را می‌کشد.
فصل هشتم
الهامات
تمامي انسانهاي كاملاً موفق در زمينه تجارت، ورزش، هنر و سياست به قوه الهام خود اعتماد می‌کنند و آن را به كار می‌گیرند.
توجه به الهامات، فرد را قادر می‌سازد كه تصميمات بهتري بگيرد، ايده‌هاي خلاق بيشتر و بصيرت‌هاي ژرف‌تری حاصل كند و هموارترين و مستقیم‌ترین مسير به سوي هدف را بيابد.
اشخاصي كه هميشه در زمان مناسب و در مكان مناسب قرار دارند و همواره اتفاقات خوشايندي برايشان می‌افتد صرفاً آدمهاي خوشانسي نيستند بلكه كساني هستند كه در خود حسي الهام گرايانه از اينكه چه چيزي را در چه زماني انجام دهند پرورش داده‌اند. الهامات به آنها امكان می‌دهد كه از ظواهر فراتر بروند و با امكانات تازه و نوآورانه روبرو گردند.
ذهن ناخودآگاه من در موفقيتم شريك است.
اين يك عبارت تلقيني است كه شما می‌توانید آن را به كار بنديد. اگر اين عبارت را تجزيه كنيم متوجه خواهيم شد كه از سه جزء نيرومند تشكيل گرديده است:
1-(ذهن نا خودآگاه من) با تلقين اين عبارت شما به خودتان تاكيد می‌کنید كه شما واقعاً داراي يك ذهن ناخودآگاه هستيد
2-(. . . در موفقيت ام ... )واژه موفقيت تلقين نيرومندي است كه بيانگر آنچه می‌خواهید، در زمينه شغل، روابط و زندگي‌تان اتفاق افتاده است. صرف تكرار اين تلقين ارتعاشاتي از انرژي را به جريان می‌اندازد كه كمك بزرگي در رسيدن به اهداف‌تان خواهد بود.
3-(. . . . شريک ... )يك شريك، شخصي است كه به همراه شما براي رسيدن به يك هدف مشترك كار می‌کند. كسي كه شما بخشي از كار را بر عهده او می‌گذارید و هر يك مسؤوليت متفاوتي را به عهده می‌گیرید.
فصل نهم
رؤياها
رؤياها به شما نشان خواهند داد كه از كجائيد و به كجا می‌روید. آنها سرنوشت شما را آشكار می‌سازند. (كارل يونگ)
رؤياها محل تلاقي ذهن خودآگاه با ذهن ناخودآگاه‌اند جايي كه تصاوير ذهني مرتبط با زندگي روزانه با شعور و آگاهي ناخودآگاه مواجه می‌گردند.
فصل دهم
واقعيت
آينده انسان در درونش قرار دارد كه به شكلي پويا در زمان حاضر زنده است.(مازلو)
آنچه هم اكنون در زندگي شما روي می‌دهد در نتيجه شانس و تصادف نيست بلكه ناخودآگاه گذشته شما به ايجاد آن كمك كرده است. علت‌ها و ريشه‌هاي زمان حال شما در زمان گذشته قرار دارد.
اين تشبيه را در نظر بگيريد: زماني كه شما رو به آسمان می‌نگرید و ستاره‌ها را می‌بینید آنچه واقعاً می‌بینید مربوط به زمان گذشته است زيرا برخي از اين ستاره‌ها ديگر وجود ندارند. اين ستاره‌ها صدها و هزاران سال نوري از ما دور هستند و نور آنها كه با سرعت 300 هزار كيلومتر در ثانيه حركت می‌کند صدها يا هزاران سال طول می‌کشد تا به ما برسد. بنابراين نوري كه ما از ستاره‌اي با فاصله‌ی صدها سال نوري می‌بینیم نوري است كه آن ستاره صدها سال پيش منتشر ساخته است. ممكن است كه آن ستاره بيست و پنج سال پيش منفجر شده و از بين رفته باشد اما هنوز نور آن را می‌بینیم و تا بيست و پنج سال ديگر نيز احتمالاً خواهيم ديد اگرچه آن ستاره ديگر وجود ندارد.
به هنگام استفاده از تكنيكهاي قدرت ذهن براي تغيير واقعيت موجود زندگي‌تان اين تشبيه را مد نظر قرار دهيد. هنگامي كه شما شروع به تغيير افكارتان می‌کنید واقعيت جديد زندگي شما بلافاصله تغيير نخواهد كرد. همواره يك تاخير زماني وجود خواهد داشت كه شما در طي آن در حالت شكوفا ساختن يك خودآگاه جديد ولي هنوز چسبيده به واقعيت قدیمی‌تان قرار خواهيد داشت.
اين نكات را به ياد داشته باشيد:
1-از آنچه در سرتان می‌گذرد آگاه باشيد شما رويدادهاي آينده‌تان را با افكار كنوني‌تان می‌سازید.
2-واكنشتان را نسبت به هر گونه شرايط نامطلوب زندگي‌تان تغيير دهيد. اگر شما از شغلتان ناراضي هستيد /كس و كاري نداريد /بيماريد/بي كاريدو خلاصه اينكه اوضاع بر وفق مرادتان نيست نخستين كاري كه بايد انجام دهيد پذيرش وضع موجود است. تظاهر به اين نكنيد كه چنين شرايطي بر شما حاكم نيست بلكه به آن اذعان كنيد. وقتتان را با تاسف خوردن به حال خود يا با جنگيدن با وضعیت‌تان تلف نكنيد با قدرت ذهن به رفع آن بپردازيد.
3-در طول روز ساعاتي را به دور از نيازها و تنشهاي روزانه صرف بهره مندي از خلاقيت‌هاي درونیتان بكنيد. دوره خلاقيت دروني است كه به شما قدرت خواهد بخشيد.
تغيير جريان فزاينده است.
فصل يازدهم
تمركز و ژرف انديشي
درك كامل يك فكر زيبا و باشكوه شايد به همان اندازه‌ی ايجاد آن به زمان نياز دارد.(ژان ژوبرت)
تمركز داشتن نيازمند هيچگونه تلاش مافوق انساني نيست. بلكه لازمه آن تمرين است. تمركز. مهارتي است كه آموخته و پرورش داده می‌شود و به مانند اغلب مهارت‌ها هر اندازه بيشتر بكار گرفته شود، آسان‌تر بروز ميابد.
ذهن ما بسيار بي‌قرارتر از آن است كه تصورش را می‌کنیم. براي هدايت ذهن تلاش و نيروي اراده لازم است و هدايت آن دقيقاً همان چيزي است كه ما بايد ياد بگيريم: هدايت ذهن براي افكاري كه مورد نظر ماست.
ژرف انديشي
تكنيك ژرف انديشي بهترين روشي است كه براي پرورش قدرت تمركز شناخته شده است.
از طريق ژرف انديشي، ما به عمق ایده‌ها، حقايق و قوانين سطحي و به هر چه كه در مورد آن ژرف انديشي می‌کنیم، نفوذ می‌کنیم تا معاني و مفاهيم عميق آنها را استخراج نماييم.
شما می‌توانید در مورد هر چيزي كه به شما الهام می‌شود و يا چيزهايي كه می‌خواهید واضح‌تر بفهميد ژرف انديشي كنيد. نيروهاي نهفته در ذهن با تمرين پرورش مي‌یابد.
فصل دوازدهم
باورها و ريشه دواني
هر آنچه كه داريد از باورهايتان است.
اغلب ما بدون آنكه متوجه باشيم بارها و بارها باورهاي‌مان را بر ضد خودمان بكار می‌گیریم. اگر شما در زمينه روابط‌تان با ديگران دچار مشكل هستيد باورهايتان در اين مورد را بررسي كنيد.
محتوا ذهن ناخودآگاه شما ارتباطي تنگاتنگ با زندگي شما دارد. اگر ذهن ناخوداگاه به فقر و بدبختي باور داشته باشد، به هزاران طريق ممكن سعي خواهد كرد كه آنها را تحقق بخشد.
باورهايتان را آگاهانه برگزينيد
تقريباً در تمام حوزه‌هاي مشكل‌دار زندگي –هم مشكل و هم راه‌حل خود شما هستيد. ممكن است در ظاهر اينگونه به نظر نرسد اما حقيقت اين است. يك خانه تكاني ذهني انجام دهيد و تمام باورهاي محدوديت ساز وخود ويرانگرِ هرچند محبوب – را دور بريزيد.
هر باور جديد جهت شكوفا شدن نيازمند زمان و توجه است.
فصل سيزدهم
خود انگاره
از چيزي كه كناره می‌گرفتیم ما را ضعيف می‌ساخت تا اينكه دريافتيم آن چيز خود ما بوديم. (رابرت فراست)
خود انگاره ما دقيقاً همان چيزي است كه واژه «خود انگاره» گوياي آن است: تصويري كه ما از خودمان در ذهن‌مان داريم، از ایده‌هایی تشكيل يافته است كه ما در طي سال‌ها شكل داده‌ایم.
ايجاد يك خود انگاره قوي
ماشینی كه خوب نگهداري نشده سرانجام اوراق خواهد شد. خانه‌ايي كه از آن مراقبت لازم به عمل نيامده فرو خواهد ريخت. به شيوه‌ايي مشابه اگر شما قصد داريد قوي و پر طراوت باشيد لازم است از خودانگاره‌تان مراقبت شود.
ريشه دواني سه باور مفيد می‌تواند بلافاصله تصوير ذهني شما را از خودتان تقويت نمايد:
1شما بي همتا هستيد
2شما قادر به انجام هر كاري هستيد
3شما داراي تواناييهاي نامحدود هستيد
فصل چهاردهم
خلاقيت
تمام هنرها ابتدايي هستند. بزرگ‌ترین هنر، زندگي خود ماست.
وقتي كه ما راجع به خلاقيت فكر می‌کنیم معمولاً ياد نويسندگان، نقاشان، شاعران و موسيقيدانان در ذهن ما پديد مي آيد. اشخاصي كه در زمينه هنر فعال هستند. اما خلاقيت به هيچ طريقي به اين گروه محدود نيست. اداره موفقيت آميز يك شغل، پدر و مادري نوگرا بودن و داشتن يك زندگي مفرح و دل‌انگيز همگي به همان مقدار و در برخي مواقع بيشتر از آن نيازمند خلاقيت هستند. وجود لحظاتي خلاق و الهام بخش براي هر كاري كه در زندگي انجام می‌دهیم –روابط، خانواده، كار، شغل، جامعه ما حياتي است.
شش شيوه خلاق براي داشتن يك زندگي موفق
1-جستجو گر باشيد
2-پرسش كنيد.
3-ايده‌هاي بسياري مطرح كنيد.
4-عادت شكني و سنت شكني كنيد.
5-قوه تصورتان را به كار گيريد.
6-خلاء‌هاي زندگي‌تان را پر كنيد.
منظور از پر كردن خلاء همان تمدد اعصاب است. ما بايد بياموزيم كه به تمدد اعصاب بپردازيم و كاملاً هشيارانه و خود آگاهانه به تجديد قوا اقدام نمائيم.
خلاقيت يك مهارت ضروري براي زندگي در قرن بيسست و يك است. خوشبختانه اين مهارت قابل پرورش است چرا كه در فطرت همه ما انسان‌ها وجود دارد. فطرت خلاق زماني كه شكوفا گردد، چيزي فراتر از بصيرتي زود گذر است. آن، توانايي حل مرتب و دائمي مشكلات روزمره به روشي بي همتا و نوآورانه و به معناي فراتر رفتن از روزمرگي و سنت است.
يك نوزايش در انتظار شماست. فطرت خلاق درون‌تان را شكوفا سازيد و در خدمت خود گيريد تا زندگي شما را به يك ماجراي دل‌انگيز تبديل سازد.
فصل پانزدهم
چيزي به نام يك مشكل وجود ندارد همه چيز يك فرصت است.
چه كسي می‌تواند بگويد كه چه چيزي خوشبختي است چه چيزي بدبختي؟
همه ما در آرزوي روزي هستيم كه ديگر هيچ مشكلي نداشته باشيم، روزي كه همه چيز روبراه باشد و زندگي ما بي نقص. اما مشكلات بخش مهم و با ارزشي از زندگي ما هستند و ما به جاي تلاش براي حذف آنها بايد بكوشيم دريابيم آنها واقعاً چيستند.
چيزي به نام مشكل وجود ندارد بلكه همه چيز يك فرصت است
اگر كسي اين حقيقت را باور كند و در جستجو فرصتهاي نهفته در موقعیت‌ها برآيد تجاربي كه به دنبال اين نگرش ساده كسب خواهد كرد بسيار درخشان خواهند بود.
بياموزيد كه استرس‌ها و كشمكش‌هاي ذهنی‌تان را همچون يك فرصت و چالش در نظر بگيريد نه يك اشكال و مانع.
هم اكنون چه فرصتهايي در زندگي شما منتظر شما هستند؟ شما اين را هرگز نخواهيد فهميد مگر اينكه آنها را جستجو كنيد. فرصت‌ها هرگز در برابر شما با تكان پرچمي خودشان را نشان نمي‌دهند بلكه بيشتر در لباس مبدل مشكلات يا شكستهاي زندگي چهره عيان می‌سازند. در زندگي همه ما فرصت‌ها فراواني وجود دارند و اگر شما قصد داريد به روي مشكلات‌تان آغوش بگشاييد و با اين نگرش جديد از آنها نفع ببريد نتايج شگفت انگيزي در انتظار شما خواهد بود.
فصل شانزدهم
خود راشفا دهيد
ذهن شفا دهنده بزرگ است. (بقراط)
آيا ذهن می‌تواند در سلامتي يا بيماري اشخاص نقشي ايفا كند؟ دكتر كارل سيمونتون اعتقاد دارد «آنچه در ذهن بيمار می‌گذرد تعيين كننده اين است كه آيا او بهبود خواهد يافت يا نه». او در مورد نتايجي كه با آموزش تكنيكهاي تصوير سازي ذهني به بيمارانش به دست آورده است چنين می‌گوید: ما بر اين باوريم كه مردم شروع به درك اين حقيقت كرده‌اند كه ذهن و بدن تا اندازه زيادي به يكديگر پيوسته هستند. اكنون ما می‌دانیم كه امكان بر عكس شدن روند بيماري وجود دارد.
يك تقويت دو دقيقه‌اي سلامتي
هر روز دقايقي را صرف فرو رفتن در بحر افكاري از سلامتي و تندرستي نماييد. اين افكار را به جريان خون، بافت‌ها و سلولهاي بدنتان حواله كنيد. تصور كنيد كه در شما انرژي جاري است. بدنتان را ساختار معجزه آفريني از شفا دهندگي بينگاريد. اين تمرين يك تقويت کننده‌ی نيرومند براي سلامتي است كه انجام آن دو دقيقه بيشتر طول نمي‌كشد.
مسوليت سلامتي ما بر عهده‌ی خود ماست. ما بايد در حفظ سلامتي وشفادهي خودمان نقش فعال‌تری بر عهده بگيريم. به هنگام بيماري نبايد راه را براي آن باز گذاريم بلكه بايد مسوليت معالجه‌مان را بر عهده گيريم. به قول دكتر آلبرت شوايتزر «پزشك حقيقي پزشك دروني است».
فصل هفدهم
خود آگاهي دارامند
زمين به تو میوه‌هایش را ارزاني می‌دارد اما اگر تو بداني كه چگونه دست‌هایت را پر كني از آن چيزي كه خواهي، خواست. (جبران خليل جبران)
هر كسي كه به دنبال رفاه مادي است نخست می‌باید «خود آگاهي دارامند» را در خود تشكيل دهد. توجه كنيد كه من از «تشكيل دادن» سخن می‌گویم زيرا خود آگاهي دارامند به شكلي تصادفي ايجاد نمي‌گردد. هيچ كس با آن به دنيا نمي‌آيد و قابل دريافت از كسي نيز نيست بلكه حالتي از ذهن است كه با انتظار داشتن، اذعان نمودن، و ديدن رفاه و فرصت در همه جا همساز و همنواست.
نقطه مقابل خود آگاهي دارامند، خود آگاهي ندارمند است كه بسياري از مردم با آن آشنايند. خود آگاهي ندارمند همان گونه كه از اسمش پيداست محدوديت و نداري را انتظار دارد و تصديق می‌کند و آن را همچون علايم راهنمايي كنار جاده كه فقط به نيازمندي فقر و مشقت دلالت دارند در همه جا می‌بینید. هيچ كس با دارا بودن خود آگاهي ندارمند به موفقيت مالي نخواهد رسيد. چنين چيزي غير ممكن است.
براي ايجاد يك خود آگاهي دارامند لازم است پنج گام برداريد:
گام اول: باورهاي دارامندي تشكيل دهيد
چهار باور دارامندي پايه وجود دارد.
1-جهان سرشار از نعمت و فراواني است.
2-زندگي مفرح و پاداش دهنده است.
3-در هر حوزه‌اي از زندگي فرصتهاي بيشماري نهفته است.
4-اين حق من است كه موفق شوم.
گام دوم: رفاه و دارامندي را در زندگي كنوني خود جستجو و تصديق كنيد
گام سوم: در همه جا موفقيت را شناسايي كنيد و با آن همساز شويد.
گام چهارم: كتابهاي تاثير گذار بخوانيد به نوارهاي خود ياري گوش دهيد، به گروه‌ها و سازمانهاي موفقيت طلب ملحق شويد.
گام پنجم: با افراد موفق واقعي يا خيالي ارتباط بر قرار كنيد.
موفقيت شما به افراد زيادي كمك می‌کند شكست شما به هيچ كس
فصل هجدهم
روابط موثر
به گونه‌اي عمل خواهم كرد كه گويي آنچه انجام می‌دهم اهميت دارد.(ويليام جيمز)
روابط شخصي ما با ديگران همچون هوايي كه تنفس می‌کنیم براي ما حياتي است. همه ما نيازمند داشتن دوستان، دوستداران و همنشيناني هستيم كه بتوانيم غم‌ها و شادی‌ها و ترس‌ها وموفقيت‌هايمان را با آنها در ميان بگذاريم.
اين تبادل‌ها در سطوح عميقي در ما نفوذ كرده‌اند و ما را تغذيه می‌کنند. همه ما نيازمند دوستي، عشق و محبت، مراقبت و احساس تعلق هستيم؛ اما با وجود اين اغلب ما ناتوان يا بي ميل از برقراري تماس‌هاي معني دار، جدا و دور افتاده از يكديگر باقي می‌مانیم.
هر شخصي ستاره است
هر شخصي منحصر به فرد، بي همتا و شايسته احترام است. هر شخصي ستاره است. زن شما، شوهر شما، و والدين شما نيز منحصر به فرد، بي همتا و شايسته احترام هستند.
اذعان به اينكه همه صرف نظر از اينكه چه كسي هستند و چه موقعيتي دارند منحصر به فرد هستند، نگرش ما را نسبت به آنها تغيير خواهد داد و ما احترامي را كه شايسته آنها ست به آنها خواهيم گذاشت. شايد آنها از منحصر به فرد بودن خودآگاه نباشند يا آن را در اعمال‌شان نشان ندهند اما ما از اين موضوع آگاه هستيم و بر اين اساس با آنها رفتار می‌کنیم.
تغيير روابط يعني تغيير خودمان
ما همگي عضوي از يك خانواده‌ی واحد هستيم و بدين لحاظ اگر قصد رسيدن به كمال را داريم می‌باید به شیوه‌هایی مهربانانه، مراقبانه و كمال جويانه خودمان را در اختيار يكديگر قرار دهيم. جاده‌اي كه به روابط موثر منتهي می‌شود سفري از جنس تغيير به سوي رشد و كمال است. آن به معنای خطر پذيري، جستجوگري و حتي گاهي تلو تلو خوردن است. اين سفر با چيزهاي كوچك شروع می‌شود: يك تغيير نگرش، يك دست دادن، يك چشم در چشم افتادن در داخل اتوبوس، و گذراندن لحظاتي صادقانه با يك غريبه؛ اما به زودي تبديل به چيزي بزرگ‌تر می‌گردد. اين سفر به جشن و سبك لذت بخشي از زندگي تبديل می‌گردد كه ما در طي آن به شكلي نامتناظر گشاده نظر‌تر و آگاه‌تر می‌شویم.
فصل نوزدهم
تمرين براي اجرا و پاداشي فوق‌العاده
ما همه عاشق برنده شدن هستيم اما چه كسي عاشق تمرين و يادگيري است؟(مارك اسپيتز)
در پشت هر فكر اجر و دستمزد و ثمره تلاش نهفته است. اگر اجري در كار نبود در اين صورت هيچ دليل يا انگيزه‌اي براي كار كردن وجود نمي‌داشت. اشخاص بسيار اندكي صرفاً براي خاطر عشق كار می‌کنند.
قرن بيست و يكم نيازمند مهارتهاي جديدي است. الهام، تعبير رويا، تصوير سازي ذهني وخلاقيت، برخي از ابزارهايي هستند كه براي موفقيت ما در اين قرن لازمند. تنها داشتن دور نمايي گسترده از آنچه ما می‌توانیم انجام دهيم يا بشويم است كه ما را در مسير خلق واقعيت‌هاي جديدمان به تمرين منظم سوق می‌دهد. زندگي با شكوهي از قدرت و فرصت در انتظار شماست. هر چيز خواستني كه در تصور می‌گنجد در چنگ شماست. زمان، مناسب و آماده است. شما چطور؟
Twitter
Google
Yahoo
Delicious
بالاترین
دنباله
نسخه‌ی چاپی
ارسال اين مطلب به دوستان