گزارش وضعیت اجتماعی ایران = نویسنده : دکتر سعید مدنی ( ایشان در زندان است)
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[21 May 2015]
[ دکتر سعید مدنی]
نخستین گزارش وضعیت اجتماعی ایران پس از انقلاب اسلامی، به کوشش مؤسسه رحمان و مدیریت جناب آقای دکتر سعید مدنی تنظیم و چاپ شده است. پیشگفتار، مقدمه و فهرست مطالب این مجموعه بدین شرح است:
پيشگفتار
مؤسسة رحمان به عنوان نهادي غيردولتي از آغاز تأسيس خود در سال 1385 كوشيده است به موضوع كار خويش، كه تلاش در راه پيشگيري و كاهش آسيبهاي اجتماعي است، رويكردي علمي- پژوهشي داشته باشد. در اين روند، با سازماندهي گفتوگوها و نشستهاي علمي و پژوهشها و نيز فراتحليل مسائل و آسيبهاي اجتماعي ايران، سرانجام توانست سند چشمانداز دهسالة فعاليت خود را در تيرماه 1387 تدوين كند.
از جملة ضرورتها و مأموريتهاي اساسي مذكور در اين سند تهية «گزارش وضعيت اجتماعي ايران» بوده است كه خوشبختانه، به رغم دشواريها و كمبودهاي فراوان، در قالب يك طرح جامع پژوهشي به بار نشسته است.
روشن است كه پيش از ايستادن در چنين نقطة عزيمتي، هر گامي، حتي در بهترين وضعيت، جز كوششي خُرد و گسسته و نهايتاً فاقد اثربخشي لازم به شمار نخواهد آمد. هدف از تهية اين گزارش شناخت و توصيف و تبيين علمي «مسائل اجتماعي» و «آسيبهاي اجتماعي» ايران بوده است كه نوعاً اجتماعي، عمومي، جمعي، تاريخي، واقعي، چندوجهي، متنوع و متكثر، و گاه نوپديد و نسبي و متأثر از ربطهاي ارزشياند و غالباً از موانع پيشرفت اخلاقي و معنوي جامعه و تحقق توسعة همهجانبة آن به شمار ميآيند. مسائل و آسيبهاي اجتماعي همواره از دغدغههاي اصلي متفكران، متخصصان و مصلحان جامعه بودهاند و اين پرسش را در برابر اصحاب دانش و بينش قرار دادهاند كه «شرايط و لوازم و راه و روش تشخيص مسائل و آسيبهاي اجتماعي» كدام است و چگونه ميتوان به رغم تهديدهاي ناشي از وجود آنها دريچهاي به سوي بهبود وضعيت معنوي و مادي جامعه گشود؟
هدف نخست از تهية گزارش وضعيت اجتماعي ايران «به تصوير كشيدن مسائل اجتماعي» ايران بوده است تا بر پاية آن، مسئوليت مؤسسة رحمان در چرايي و چگونگي پرداختن به «آسيبهاي اجتماعي» تعريف شود. در واقع، مسئولان اين مؤسسه و شبكههاي علمي و اجتماعي مرتبط با آن بر اين باورند كه، در بحرانها و آسيبپذيريهاي اجتماعي، مهمترين تهديد و خطر، نشناختن و بد شناختن مسائل و آسيبهاي اجتماعي و نه الزاماً صرف وجود آنهاست. بر اين اساس مؤسسة رحمان، به اعتبار داشتهها و تجارب همكاران خويش، وظيفة نخست خود را فهم، تعريف و تبيين علمي مسائل و آسيبهاي اجتماعي، و نيل به چنين سطحي را گام اول در حل و رفع حادترين آنها ميداند.
ترديدي نيست كه جامعة دستخوش تغيير ما، در گيرودار مناسبات جهاني كه در هر لحظة آن فرصتها و تهديدهاي فراوان نهفته است، در هر سطح و زمينهاي كه بنگريم، با مسائل و آسيبهاي اجتماعي مزمن و نوپديد مواجه است كه رويكردهاي سطحي و عوامانه و سوءتدبيرهاي سياسي و اجتماعي و اجرايي بر دايره و دامنة تأثيرگذاري آنها افزوده است. اما در چارچوب نگرش علمي و در پرتو عزم و ارادة اخلاقي و انساني ميتوان از تهديدها فرصت ساخت و آثار حيات را به انسانها، گروهها و اجتماعات بيمار و آسيبديده بازگرداند. اين نه تخيل كه واقعيتي اجتماعي است كه در تاريخ دور و نزديك سرزمين ما شواهد فراوان دارد.
اميد است كه گزارش وضعيت اجتماعي ايران، اگرچه سراسر مسئله است، به بركت مشاركت فعالانه و متفكرانة محققان و نيكوكاران و شبكههاي اجتماعي و نهادهاي مدني و علمي، چشمانداز روشني از حل مسائل را در پيش رو ايجاد كند.
دكتر مصطفي معين
رئيس هيئت امناي مؤسسة رحمان
مقدمه
پس از پذيرش قطعنامة 598 و پايان جنگ هشتساله، افزايش ناگهاني مشكلات اجتماعي و شيوع و بروز انفجاري جرايم و آسيبهاي اجتماعي شايد يكي از مهمترين دغدغههاي ناظران و صاحبنظران مسائل اجتماعي شد. اين نگراني در متن برنامة اول توسعة كشور و، به صورت كاملاً شفافتري، در مستندات و متن برنامههاي دوم تا چهارم توسعه نمودار شد، و در اسناد رسمي و دولتي نيز انعكاس يافت. تلاش مصلحان اجتماعي و خيرين در جهت تأسيس سازمانهاي غيردولتي و بنيادها و خيريهها به منظور مداخله در مهار و كاهش مشكلات اجتماعي از بارزترين نمودهاي نگراني عمومي دربارة گسترش مسائل و مشكلات اجتماعي بود. رسانههاي عمومي نيز با انتشار اخبار حوادث و وقايع مرتبط با مسائل و مشكلات اجتماعي از جمله قتل، كودكآزاري، ضرب و شتم و خشونت، اعتياد، و آزار زنان حساسيت عمومي را در اين زمينه برانگيختند. در اين ميان، محققان علوم اجتماعي نيز تلاش كردند با ارائة توصيفات علمي و روشمند و تبيينها و توضيحات دربارة علل و عوامل وقوع مشكلات اجتماعي بر ميزان آگاهي از اين پديدههاي اجتماعي بيفزايند و از خطاهاي احتمالي و مداخلات نابجا ممانعت به عمل آورند. در ميان تمامي اين تلاشها، همواره جاي گزارشي حتيالامكان جامع و مستند دربارة وضعيت اجتماعي خالي بود و برنامههاي مداخله نيز در شرايط فقدان گزارش جامعي از وضعيت به مثابة تيري بود در تاريكي.
تجارب اوليه در سطح جهاني به منظور گزارش وضعيت بر پاية شاخصها در حوزة اقتصاد رخ داد. اما ديري نگذشت كه ضرورت تدوين گزارشهايي دربارة وضعيت اجتماعي نيز مطرح شد. بهتدريج شاخصهاي مناسب تدوين و گزارشهاي وضعيت اجتماعي در سطوح محلي، ملي و بينالمللي بر پاية آنها منتشر گرديد.
برخي سازمانها و مؤسسات بينالمللي نيز گزارشهايي دربارة وضعيت اجتماعي و روند توسعة اجتماعي در كشورهاي مختلف منتشر كردند كه از آن جمله ميتوان به گزارش جامع بانك جهاني با عنوان «شاخصهاي توسعة جهان» (World Development Index: WDI, 2003) با هدف ارائة آمارهاي پيشرفت كشورها در دستيابي به اهداف توسعة هزارة سازمان ملل متحد (MDGs) اشاره كرد. در تهية اين گزارش، بيش از 900 شاخص توسعهاي براي تمام كشورهاي جهان محاسبه شد و شامل بخشهاي مختلفي همچون آموزش، بهداشت، فقر، محيط زيست، اقتصاد، و تجارت بود.در كشورهاي پيشرفته و توسعهيافته نيز تلاشهاي موفقيتآميزي به طور منظم و هدفمند براي جمعآوري آمار و اطلاعات در زمينة مسائل اجتماعي و محاسبة شاخصهاي مربوط صورت گرفت و گزارش وضعيت اجتماعي اين كشورها بر پاية آنها منتشر شد.
گزارشهاي اجتماعي، با توضيح و تبيين شرايط و روند تحولات اجتماعي، زمينة بازنگري در سياستها و خطمشيهاي اجتماعي را فراهم ميسازند. لازمة افزايش اثرگذاري و مورد استناد قرار گرفتن اين گزارشها انطباق آنها بر واقعيتهاي اجتماعي است؛ از همين رو، كاربرد شاخصها در آنها از اهميت بسيار برخوردار است. گزارشها در جاي خود سودمندند اما صرف تدوين چنين گزارشهايي به كاهش فقر و بيسرپناهي و جنايت و ديگر مشكلات اجتماعي نميانجامد، بلكه تنها مسير برنامهريزي به منظور بهبود اوضاع اجتماعي را هموار ميكند.
اگرچه در سالهاي اخير تلاشهاي زيادي در ايران به منظور گردآوري شاخصهاي اجتماعي و سنجش و اندازهگيري وضعيت انجام شده، هنوز مجموعة مدوني كه اطلاعات موجود در زمينة مسائل اجتماعي را در قالبي هماهنگ عرضه كند منتشر نشده است. براساس ضرورتهاي مورد اشاره، تدوين و انتشار اين گزارش مستند از وضعيت امور اجتماعي كشور بر پاية شاخصهاي مهم تعيينكنندة وضعيت در دستور كار قرار گرفت.
1. سابقة تدوين گزارشهاي اجتماعي
تا دهة 1990، تدوين گزارشهاي وضعيت اجتماعي چهار دوره را پشت سر گذاشت. دورة اول از اواسط دهة 1960 آغاز شد و تا اوايل دهة 1970 ادامه يافت. در اين دوره، انتشار گزارشهاي وضعيت اجتماعي بر مبناي شاخصهاي اجتماعي بهتدريج شروع شد.
دورة دوم شامل دهة 1970 بود و طي آن، مطالعات مسائل اجتماعي و تدوين گزارشهاي اجتماعي بر پاية آنها به شكوفايي رسيد. در اين دوره، پايگاههاي متعدد گزارشدهي اجتماعي در دانشگاهها و مراكز دولتي تأسيس شد و نشر منظم گزارشها در بسياري از كشورها رواج يافت.
دورة سوم از اواخر دهة 1970 تا اواسط دهة 1980 به طول انجاميد. در اين دوره توجه كمتري به مسائل اجتماعي و، در نتيجه، انتشار گزارشهاي اجتماعي شد. در توضيح علل وقوع چنين وضعيتي ميتوان به بحران اقتصادي غرب، روي كار آمدن دولتهاي محافظهكار كه تمايلي به صرف هزينه در مسائل اجتماعي نداشتند، و وجود مشكلات روششناختي و نظري در مطالعات شاخصهاي اجتماعي اشاره كرد.
در دورة چهارم كه از اواسط دهة 1980 آغاز شد، بار ديگر انتشار گزارشهاي اجتماعي و استفاده از شاخصها رونق گرفت. در اين دوره تلاش شد از شاخصها در تمام سطوح منطقهاي، ملي و فراملي بهرهبرداري شود (روشنفكر و ديگران، 1389).
در سالهاي اخير ناظران اجتماعي و جوامع محلي، همسو با تلاش در جهت دستيابي به توسعة اجتماعي و اقتصادي، تلاشهاي گستردهاي را نيز براي تدوين گزارشهاي وضعيت اجتماعي آغاز كردهاند چرا كه معتقدند افزايش آگاهي عمومي نسبت به شرايط اقتصادي و اجتماعي موجب سياستگذاري اجتماعي مناسبتر دولتها ميشود.
تاكنون در امريكا و اروپا گزارشهاي اجتماعي متعددي همزمان منتشر شده است. دامنة انتشار اين گزارشها از دولتها فراتر رفته و مؤسسات بينالمللي نيز گامهاي مؤثري در اين زمينه برداشتهاند. از جمله، در اوايل دهة هفتاد، سازمان همكاري و توسعة اقتصادي (OECD) برنامهاي در حوزة شاخصهاي اجتماعي طراحي كرد كه به انتشار كتاب وضعيت زندگي در كشورهاي عضو سازمان همكاري و توسعة اقتصادي در سال 1986 منجر شد. در سازمان ملل نيز دفتر برنامة توسعه به انتشار گزارشهاي توسعة انساني پرداخت. سازمان جهاني بهداشت (WHO) هم تلاش كرد با شعار «انسان سالم» گزارشهايي دربارة سلامت عمومي منتشر كند. از ديگر پيشتازان اين جنبش ميتوان به دونالد مكگراناهام اشاره كرد كه گزارش خود را با همكارانش در مؤسسة تحقيقات توسعة اجتماعي سازمان ملل متحد(UNRISD) منتشر كرد (Mc Granaham et al., 1972).
در ايران، اولين گزارش وضعيت اجتماعي با عنوان «شاخصهاي اجتماعي شهر تهران، 1357» در شهريور 1357 زير نظر احمد اشرف در سازمان برنامه و بودجة شهر تهران تدوين و منتشر شد. پس از آن تلاشهايي به منظور تدوين گزارشهاي مشابه به عمل آمد اما هيچيك از جامعيت لازم برخوردار نبود. انتشار اولين گزارش توسعة انساني در سال 1378 نيز اقدام قابل توجهي بود، اما از آنجا كه صرفاً از چارچوب گزارشهاي توسعة انساني سازمان ملل متحد پيروي ميكرد، همة ابعاد مسائل اجتماعي را پوشش نميداد. به علاوه، انتشار اين گزارش نيز منحصر به همان يك سال ماند و ادامه نيافت.
2. رويكرد گزارش
براي روشن شدن رويكرد گزارش حاضر، به دو موضوع ميپردازيم. اول، تبيين و توضيح مفهوم و حدود و ثغور «اجتماع» و دوم، انتخاب رويكرد و الگوي گزارش. اولي دامنة موضوعات را مشخص ميكند و دومي روش و چگونگي جمعآوري اطلاعات و تحليل دادهها را.
2.1. مفهوم و حوزة اجتماع و امر اجتماعي
مفهوم اجتماع و برداشت از آن در چند دهة اخير دستخوش تحول شده است. در رويكردي كاركردگرايانه، با توجه به چهار ساختار سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي، اين حوزهها را از يكديگر تفكيك ميكنند. اين حوزهها با يكديگر تعامل و ارتباط و همبستگي متقابل و بر هم نفوذ دارند اما داراي هويت، استقلال نسبي، منطق دروني و ويژگيهاي خاص خود هستند. در اين ميان، حوزة اجتماعي حوزة تعاملات و دوستيهاي متقابل براي توليد و كسب تعهد يا سرماية اجتماعي لازم براي وحدت و يگانگي است. توسعة اجتماعي در اين چارچوب به معناي بسط و تحكيم اجتماع جامعهاي است (عبداللهي، 1384). به اين ترتيب، مفهوم اجتماعي «به معناي اخص كلمه، ناظر بر اجتماع جامعهاي به عنوان يكي از حوزههاي چهارگانة حيات اجتماعي انسان در هر جامعه است» (عبداللهي، 1380).
برخي صاحبنظران، بهخصوص جامعهشناسان نظمگرا، اجتماع را مبحثي مربوط و منحصر به حوزة اجتماع و روابط و تعاملات اين حوزه ميدانند. از اين ديدگاه، اجتماع معنايي خاص و محدود خواهد داشت. اينان محدودة موضوع را با مفهومسازي تالكوت پارسونز از حوزهها و خردهنظامهاي چهارگانة نظام اجتماعي شامل سياست، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع تعيين ميكنند (عبداللهي، 1384).
سازمانهاي داراي مسئوليتها و علاقهمنديهاي بينالمللي در معنايي وسيعتر از آنچه جامعهشناسان بدان ميپردازند، به طور كلي، مسائل مرتبط با وضعيت اجتماعي مردم را اجتماع و بهتر شدن وضعيت زندگي انسانها را توسعة اجتماعي دانستهاند كه خود جنبههاي مختلفي همچون سلامت و بهداشت، مسكن، آموزش، اشتغال مفيد، جمعيت و تنظيم خانواده، درآمد و توزيع آن و برنامههاي تأمين اجتماعي را دربرميگيرد.
تا مدتها، با توجه به سابقة فعاليت اندك در حوزة مطالعات اجتماعي، گزارش وضعيت اجتماعي معادل «توسعة انساني» قلمداد ميشد. اما طولي نكشيد كه با مشخص شدن وجوه تمايز توسعة اجتماعي و توسعة انساني، اين خطا تصحيح شد. پژوهشگران متعددي تلاش كردند حوزة اجتماع را تا حد ممكن از ديگر حوزهها تفكيك كنند (Andrews, 1996; Drenowski and Wolf, 1966; Gold, 1986; Miller, 1997). ديدگاههاي اين صاحبنظران را دربارة مفهوم و قلمرو اجتماع ميتوان به چهار گروه تقسيم كرد (روشنفكر و ديگران، 1389):
ـ اولين دسته به شرايط زندگي روزمره (بهداشت، آموزش، تغذيه، مسكن، دسترسي به آب و تسهيلات بهداشتي) اشاره دارد؛
ـ دستة دوم دربرگيرندة جنبههاي اطلاعاتي و فرهنگي است (كتاب، كتابخانه، روزنامه، موسيقي، تئاتر و هنرهاي زيبا)؛
ـ سومين دسته مربوط به برخي مسائل حقوق بشري است (حقوق بشر، تبعيض جنسيتي و مسائل زنان، برابري، امنيت فردي، حقوق كودكان، فساد، و وضعيت محيط زيست)؛
ـ دستة چهارم عبارت است از شاخصهاي مربوط به ذهن و جان آدمي (خوشبختي، رضايت، آرامش و غيره).
اولين سند مهم سازمان ملل متحد دربارة وضعيت اجتماعي در سال 1954 با تلاش گروهي از كارشناسان و با محوريت «تعريف سطوح زندگي» منتشر شد. در اين گزارش كه مبناي بسياري از اسناد بعدي در اين زمينه قرار گرفت، اجزاي تشكيلدهندة سطوح زندگي عبارت بودند از: 1. بهداشت و ويژگيهاي جمعيتشناختي؛ 2. غذا و تغذيه؛ 3. آموزش و پرورش؛ 4. شرايط كار؛ 5 . وضعيت اشتغال؛ 6 . مصرف كل و پساندازها؛ 7. حمل و نقل؛ 8 . مسكن؛ 9. پوشاك؛ 10. اوقات فراغت و استراحت؛ 11. امنيت اجتماعي؛ 12. آزاديها و حقوق بشر. در گزارشهاي بعدي سازمان ملل متحد، اجزاي تشكيلدهنده و شاخصهاي معرفيشده در مطالعة سال 1954 تعريف دقيقتري يافت و گردآوري اطلاعات در سالهاي بعد نيز با توجه به اين شاخصها و شاخصهاي مشابه صورت گرفت (UN, 1961, 1975, 1978, 1979, 1988).
گزارش حاضر به مجموعة اموري نظر دارد كه با زندگي روزمرة انسانها مرتبط هستند؛ در نتيجه، امور حقوق بشري، جنبههاي ذهني زندگي (شادي، خوشبختي، رضايت و...)، و ابعاد اطلاعاتي و فرهنگي مستقيماً مورد توجه قرار نگرفتهاند. به علاوه، با توجه به محدوديت منابع، فقط ابعاد مهم اجتماعي زندگي جاري بررسي شدهاند.
2.2. الگوي گزارش
ضعف و خطا در سنجش وضعيت اجتماعي و ارزيابي حاصل از آن نهتنها موجب هدر رفتن منابع و تلاشها ميشود بلكه اتخاذ راههاي مداخلة نادرست حاصل از ارزيابي نادرست شرايط ميتواند به بروز فاجعة اجتماعي بينجامد.
در تهية گزارشهاي اجتماعي، از دو روش توصيفي يا توصيفگرايي(descriptive) و تحليلي (explanation) استفاده ميشود.در روش توصيفگرايي، مشاهدة مستقيم و در روش تحليلي، آمار و روابط بين متغيرها محور قرار ميگيرد. در واقع، اين دو رويكرد براي اهداف متفاوتي به كار ميروند. توصيفگرايي در پي توضيح وضعيت است، در حالي كه روش تحليلي به دنبال يافتن علل و عوامل است.
رويكرد مطلوب براي گزارشهاي وضعيت اجتماعي تلفيقي است از هر دو روش توصيفي و تحليلي، ولي نه لزوماً بدين معنا كه سهم دو روش برابر باشد. رويكرد تحليلي به قضاوت دربارة وضعيت موجود و ارزشگذاري آن ميپردازد، در حالي كه توصيفگراها ارزشها را اموري ثابت ميدانند كه محقق در بهكارگيري يا ناديده گرفتن آنها مخير است. در روش تحليلي، ارزشها را هستة اصلي اختلاف در كشف وقايع و توضيح آنها ميدانند و مسائل بحثبرانگيز جزئي را در پرتو ارزشهاي كلانتر (از قبيل حق بهداشت و درمان به عنوان ارزش) تبيين ميكنند، در حالي كه توصيفگراها ميكوشند با حداقل مداخله حق قضاوت را براي خواننده به رسميت بشناسند.
به هر روي، انتخاب يكي از دو رويكرد به اين معنا نيست كه يكي غلط و ديگري درست است، بلكه به اين دليل است كه اصولاً هركدام براي منظوري خاص و متفاوت با ديگري طرح شده است (Eyler, 1979).
اطلاعاتي كه روششناسي توصيفگرا به دست ميدهد در توضيح شرايط و شاخصهاي آن براي افزايش آگاهي و درك اهميت وقايع و روند آنها كاربرد دارد. اين شاخصها براي پاسخ دادن به اين سؤال تعريف شدهاند: «شرايط يا وضعيت موجود چگونه است؟».
هدف پروژههاي مبتني بر توصيفگرايي، آگاهي يافتن نسبت به شرايط اجتماعي و اقتصادي است. يافتن جواب اين سؤال كه «ما در كجا قرار داريم؟». طرفداران توصيفگرايي اميدوارند اين شيوه با سعي و تلاش آنها منجر به اصلاحات عملي شود، هرچند كه تلاشهاي آنها غالباً ناكام ميماند.
رويكرد گزارش حاضر توصيفگرايي است، به اين معنا كه تلاش شده توضيح نظامدار، عيني و دقيقي از موضوع مطالعه ارائه شود تا، به واسطة آن، تصويري روشن از ابعاد مسائل و مشكلات اجتماعي ترسيم گردد بدون آنكه اين ارزيابي متكي بر نظرية واحد و معيني باشد. گزارش در پي آن بوده تا با تجميع اطلاعات موجود، فرصتي فراهم آورد تا خوانندگان خود چارچوب نظري و مفهومي را براي تحليل وضعيت و ترسيم چشمانداز و ارائة توصيهها براي مداخله انتخاب كنند.
2.3. رويكرد نظري: توسعه
مسائل و مشكلات اجتماعي را از زواياي نظري كاملاً متفاوتي ميتوان مطالعه كرد. غالباً مرسوم است كه در تبيين هر مسئله يا مشكل اجتماعي، رويكرد نظري مربوط به آن مبنا قرار داده شود و اطلاعات در چارچوب پارادايم يا نظريهاي مشخص گردآوري و تحليل شوند. از آنجا كه الگوي منتخب اين گزارش توصيفي بوده نه تحليلي، تلاش شده اطلاعات آزاد از پارادايم خاص(paradigm free) گردآوري و ارائه شوند. از سوي ديگر، گزارش در قبال شرايط موجود و روند فزايندة مشكلات اجتماعي بيطرف نبوده، لذا انتشار آن بنا بر ضرورتهاي مشخص پيريزي شده است.
چه لزومي دارد تا نسبت به افزايش شيوع و بروز مشكلات اجتماعي يا نابساماني وضعيت خدمات اجتماعي و پايين بودن شاخصهاي كيفيت زندگي حساس باشيم؟ چه مداخلاتي را ميتوان براي بهبود شرايط پيريزي كرد؟ پاسخهاي بسياري براي اين پرسشها ارائه شده، از جمله اينكه بهبود وضعيت اجتماعي به معناي توجه به شأن و مقام انسانهاست، قوانين و مقررات دولتها را ملزم به ايجاد جامعهاي سالم كردهاند، و ارزشهاي اجتماعي يا حتي ايدئولوژيهاي مسلط حكم بر بهبود زندگي اجتماعي ميدهند. گروهي نيز ادعا ميكنند بايد براي بهبود وضعيت اجتماعي تلاش كرد زيرا توسعة جوامع موكول به اين امر است؛ در واقع، نيل به توسعه بدون جامعة سالم ممكن نيست. در گزارش حاضر نيز اين رويكرد مورد توجه قرار گرفته است. به همين دليل از همكاران تدوينكنندة گزارشها خواسته شد تا نسبت ميان مسئله يا مشكل اجتماعي مورد مطالعه و توسعه را تبيين كنند.
دو ديدگاه مسلط دربارة نسبت ميان مسائل و مشكلات اجتماعي و توسعه وجود دارد. بر طبق يك ديدگاه، كاهش مشكلات اجتماعي و بهبود وضعيت اجتماعي هم عامل توسعه و هم نتيجة آن است. ديدگاه ديگر افزايش شيوع و بروز مشكلات اجتماعي و نابساماني در وضعيت اجتماعي را از پيامدهاي اجتنابناپذير توسعه ميداند و، در واقع، پديد آمدن بحرانهاي اجتماعي در فرايند مدرنيزاسيون را امري محتمل محسوب ميكند (Shelly, 1981; Zehr, 1981; Londono and Guerrero, 1998; UNODC, 2005, 2007).
بر اين اساس ميتوان رويكرد گزارش حاضر را توسعهگرا دانست به اين معنا كه، با ضروري قلمداد شدن توسعه براي جامعة ايراني، به نسبت بين موضوعات مورد بحث و توسعه توجه جدي شده است.
3. مراحل و روش تدوين
3.1. مراحل تدوين
گزارش حاضر در ده مرحله به شرح زير تدوين و منتشر گرديد:
يك. بررسي تجارب سازمانهاي بينالمللي و ديگر كشورها در زمينة تدوين گزارش وضعيت اجتماعي و تدوين طرح و چارچوب گزارش ايران؛
دو. تدوين دستورالعملها، راهنماها، فهرست عمومي و فهرستهاي اختصاصي هر بخش گزارش به منظور ايجاد روية واحد در تدوين گزارش هر مسئله يا مشكل اجتماعي؛
سه. انتخاب محققان مسئول تدوين هر موضوع و دعوت آنان به همكاري. در انتخاب اين محققان ويژگيهاي زير در نظر گرفته شد: سابقة علميـ پژوهشي دربارة مسئله يا مشكل اجتماعي، انتشار مقاله يا كتاب در زمينة موضوع؛
چهار. تدوين نسخة اول گزارش هر مسئله يا مشكل اجتماعي؛
پنج. بررسي و داوري نسخة اول گزارشها؛
شش. درخواست اصلاح گزارشها از نويسندة آن و تدوين نسخة دوم؛
هفت. بازبيني و داوري نهايي نسخة دوم گزارش هر مسئله يا مشكل اجتماعي؛
هشت. اِعمال اصلاحات لازم ديگر و ويرايش گزارش هر موضوع؛
نه. ارسال هر گزارش براي بازبيني نهايي و تعيين اصطلاحات مهم و كليدواژهها و اسامي و اعلام به محقق ذيربط؛
ده. انجام امور اجرايي چاپ و انتشار گزارش.
3.2. روش تدوين
سرفصلها
گزارش به دو بخش كلي مسائل اجتماعي (social issues) و مشكلات اجتماعي (social problems) تقسيم شده است. اين تفكيك را بايد مثل هر طبقهبندي ديگري نسبي قلمداد كرد، به اين معنا كه برخي مسائل اجتماعي خود دربردارندة مشكل نيز هستند، لذا تفكيك آنها در عمل دشوار خواهد بود. به علاوه، به دليل محدوديت منابع اختصاص داده شده به پروژه، در مواردي ناچار به ادغام مسئلة اجتماعي مثل مسكن با مشكل اجتماعي مثل اسكان غيررسمي شدهايم.
مباحث مندرج در هر بخش به قرار زير است:
بخش اول: مسائل اجتماعي
ـ سياستهاي اجتماعي
ـ جمعيت و نيروي انساني
ـ درآمدـ هزينة خانوار
ـ آموزش
ـ مسكن
ـ اشتغال
ـ سلامت روان
ـ سلامت جسمي
ـ كيفيت زندگي
ـ نظام بيمه و تأمين اجتماعي
ـ شهروندي
ـ هويت ملي
بخش دوم: مشكلات اجتماعي
ـ جرم، دادرسي، مجازات
ـ جرايم
ـ اعتياد
ـ خشونت خانوادگي
ـ خشونت اجتماعي و قتل
ـ خودكشي
ـ تنفروشي
ـ فقر و نابرابري
ـ مهاجرت
ـ گرسنگي و سوءتغذيه
چارچوب
به منظور برقراري پيوند و ارتباط بين گزارشهاي مسائل و مشكلات اجتماعي، چارچوب واحدي به قرار زير براي كلية گزارشها در نظر گرفته شد:
ـ تعاريف
ـ رويكرد نظري
ـ وضعيت ديگر كشورها
ـ برنامهها و سياستهاي جاري در ايران
ـ روندها در ايران
ـ وضعيت گروههاي خاص (كودكان، جوانان، زنان، سالمندان)
ـ علل و عوامل مؤثر در وضع موجود
ـ تحليل وضعيت در ايران و مقايسة آن با ديگر كشورها
در برخي موارد، متناسب با موضوع هر بخش يا به دليل فقدان اطلاعات كافي، تغييراتي در چارچوب بالا داده شده است. به علاوه، رويكرد نظري در تمامي بخشها به رابطة موضوع با توسعه اختصاص داده شده است تا پيوند نظري بر كل گزارش حاكم شود.
3.3. دورة زماني گزارش
دورة زماني گزارش سالهاي 1380 تا 1388 است. البته در مواردي، بنا بر ضرورتهاي تحليلي، گزارشها به سالهاي پيش از 1380 نيز اشاره دارند. ضمن آنكه در برخي موارد نيز، به دليل فقدان اطلاعات، امكان پوشش تمامي سالهاي دورة مورد اشاره بهخصوص سال آخر فراهم نشده است.
اين گزارش محصول تلاش، همكاري و همدلي جمع كثيري از صاحبنظران و پژوهشگران مسائل اجتماعي است. بيترديد بدون اين مشاركت جمعي، دلبستگي گروهي و علاقة مشترك نسبت به سرنوشت جامعة ايران، و اعتقاد به ضرورت تلاش براي ساختن جامعهاي سالم و عاري از رنج و خشونت و بزه، با توجه به فقدان منابع لازم و اتكا به حداقل منابع، اين پروژه به سرانجام نميرسيد. به سهم خود از همة آنان كه در اين وظيفة ملي و ديني مشاركت داشتند سپاسگزاري ميكنم.
سعيد مدني قهفرخي
مدیر پروژه
فهرست مطالب
بخش اول: مسائل اجتماعي
سياستهاي اجتماعي: علياصغر سعيدي
1
جمعيت و نيروي انساني: محمد ميرزائي/ جعفر كرد زنگنه
15
درآمدـ هزينة خانوار: فريبرز رئيسدانا
31
آموزش: مقصود فراستخواه/ نسرين نورشاهي/ حسين سميعي
45
مسكن: كمال اطهاري
67
اشتغال: حسن طائي/ مريم مقدم اصيل
89
سلامت روان: آمنه ستاره فروزان/ اسماعيل خدمتي مرصع
103
سلامت جسمي: معصومه دژمان/ الهام حبيبي/ غلامرضا قائد اميني
123
كيفيت زندگي: حميرا سجادي
141
نظام بيمه و تأمين اجتماعي: فرشيد يزداني
163
شهروندي: مليحه شياني/ طاهره داودوندي
177
هويت ملي: ابراهيم حاجياني
203
بخش دوم: مشكلات اجتماعي
جرم، دادرسي، مجازات: عباس عبدي
223
جرايم: پيام روشنفكر/ عليحسين نجفي ابرندآبادي/ پريسا روشنفكر
235
اعتياد: آفرين رحيمي موقر/ مروئه وامقي
265
خشونت خانوادگي: مروئه وامقي
279
خشونت اجتماعي و قتل: شهلا معظمي
309
خودكشي: محمدعلي محمدي/ جلوه جواهري/ كاوه مظفري/ سعيد مدني قهفرخي
327
تنفروشي: سعيد مدني قهفرخي/ پيام روشنفكر/ مرواريد شهرياريمنش
353
فقر و نابرابري: حسين راغفر
379
مهاجرت: شهلا كاظميپور
401
گرسنگي و سوءتغذيه: محمدرضا مهدوي
417
فهرست اشخاص
437
فهرست موضوعي
443
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری:
|
بنیاد آیندهنگری ایران |
پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۸ آوریل ۲۰۲۴
حقوقبشر
|
|