سیاست عربی نظام اسلامی
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[26 Jun 2016]
[ فرهاد یزدی ]
بیست و پنجم ماه ژوئن 2016
پس از مدتی سکوت نسبی در جنگ قدرت در داخل نظام، تحولات اخیر در سیاست نظام در مورد سوریه از اهمیت بسیار چشم گیری برخوردار است که بیش از حوزه سیاست خارجی نظام را دریر می گیرد. انتصاب دبیر شورای امنیت ملی بعنوان فرد نخست در سیاست ایران در سوریه که معنای آن کنار رفتن یا کنار گذاردن فرمانده نیروی قدس که سال های بسیار، چنین وظیفه ای را بعهده داشت همراه با دستیار او در وزارت خارجه با مسئولیت معاون وزیر در امور سرزمین های عربی، را می توان از چند زاویه بررسی کرد.
بالاترین احتمال، تمایل روسیه برای رسیدن به نوعی توافق برسر آینده سوریه با یا بدون بشار اسد، آنهم پیش از پایان دوره ریاست جمهوری اوباما می باشد. در برابر تا کنون نظام اسلامی، سیاست خود را برمبنای حمایت تام از بشار چندین بار، تاکید کرده بود. روسیه حساب می کند که رئیس جمهور آمریکا پس از اوباما، هرکه باشد، بخاطر جو حاکم بر جامعه، مجبور به درپیش گرفتن موضع سخت در برابر روسیه و به تبع آن اتخاذ سیاست قاطع در سوریه خواهد بود. این دو برداشت متضاد میان دو متحد تاکتیکی یعنی ایران و روسیه، و در حالی که فرصت برای رسیدن توافق با غرب برای روسیه کوتاه است، معنایی به جز تیره شدن روابط میان آن دو نخواهد داشت. سوریه خواستار حفظ تنها دو متحد خود می باشد به ویژه که بمباران هوائی روسیه در جلوگیری از سقوط بشار شاید موثرتر از کمک های "مستشاری" نظام اسلامی بوده است. از سوی دیگر فشار بر ایران از جانب غرب به صورت ادامه تحریم ها، هرچند ملایم تر، و عدم آمادگی برای سرمایه گذاری در ایران، در ظاهر تا هنگامی که تهدید بر اسرائیل متوقف نشود ادامه خواهد یافت. اما در واقع هم غرب و هم اسرائیل از تهدید امنیتی آن کشور از جانب نظام اسلامی باکی بخود راه نمی دهند. اصرار غرب در حال حاضر بیش تر متوجه سوریه (و با درجه پائین تر عراق می باشد). غرب و به ویژه شخص اوباما، مانند روسیه خواستار رسیدن بتوافق در زمان کوتاه در سوریه هستند. اروپا زیر فشار موج پناهندگان که همراه خود نتایج غیرقابل انتظار و از آن جمله خروج انگلیس از اتحادیه اروپا را سبب شده، همراه با قدرت گیری نیروهای چپ و راست تندرو، خواهان دسترسی به آرامش سریع در سوریه هستند. غرب با فشار اقتصادی – سیاسی با سلاح رفع تحریم ها و روسیه با فشار سیاسی، در دگرگونی سیاست ایران در منطقه کوشا هستند. چنین بنظر می رسد که سفر های پیشین فرمانده نیروی قدس برای توجیه روس ها به نتیجه نرسیده باشد. در این میان سست ترین قدرت مداخله گر در جنگ داخلی سوریه، یعنی نظام اسلامی همراه با شکست های پی در پی، نیز وادار به تغییر جهت شده است.
پس از ورود اجباری ارتش به جنگ داخلی سوریه و سکوت سپاه، گمان می رفت که سیاست تند نظام در سرزمین های عربی دچار دگرگونی شده باشد. انتصاب دبیر شورای امنیت با تسلط به زبان عربی که بیش تر موارد همراه گروه عمل گرا بوده تا تندروها، نظام تلاش کرد دگرگونی در سیاست خود را به طور آشکار بیان کند. همراه با این اقدام، وزیر خارجه قادر گردید که نقش خود و رئیس جمهور را در سیاست بخش عربی وزارت خارجه، پر رنگ کند. قابل توجه است که مسئول عربی وزارت خارجه و مسئول پیشین و کنونی سیاست گذاری در سوریه همگی از سپاه پاسداران می باشند. می توان نتیجه گرفت که سپاه پاسداران زیر فشار و یا رضایت (احتمال کم تر) با این دگرگونی موافقت کرده است. باید به ویژه توجه کنیم که پس از این تحولات، فرمانده نیروی قدس با انتشار بیانیه ی تندی به حکومت بحرین حمله کرد. حکومت بحرین قابل دفاع نیست، اما حمله ی عصبی فرمانده قدس وسیله ی دیگر فرماهدهان سپاه بهمان شدت ادامه نیافت. اگر شکی وجود داشت که شخص او در محور تندروهای نظام قرار نداشته، با این بیانیه این تردید تا مقدار زیاد بکنار گذاشته شده است. آیا تصفیه ها ابعاد بزرگ تر بخود خواهند گرفت و به ویژه در سپاه و نیروی قدس؟ آیا گروه عملگرا بر حملات خود برای فتح دیگر سنگرها در سایه این پیروزی ادامه خواهند داد؟ پیروزی که بنظر می رسد پس از شکست های پی در پی و نامعقول در سیاست عربی نظام، به یاری روسیه و غرب برای این گروه حاصل شد. چنین بنظر می رسد که هردو قدرت جهانی، از توان گیری گروه عملگرا خوشنودتر هستند تا گروه رقیب.
بایستی به این نتیجه رسید که اطلاعات سپاه که دست بازی در سرزمین های عربی و از آن میان واقعه منا داشت، در اجرای برنامه های مشابه در آینده با مشگل روبرو خواهد شد. این نهاد مخوف، افزون بر جنایت بر علیه ملت، تهدیدی است بر امنیت فردی فرماندهان سپاه. تغیرات چند روز گذشته، امکان زیاد دارد که با تغییراتی در جهت کاستن از نفوذ و قدرت اجرایی اطلاعات سپاه همراه گردد. تغییر و تحول در این سازمان با استقبال گروه بزرگی از سپاهیان روبرو خواهد شد. البته این گروه خطرناک که بیمی از جنایت و ایجاد اعتشاش در داخل و خارج از کشور ندارند، تلاش خواهد کرد که با ایجاد بحران، آب رفته از جوی را هرچقدر که ممکن است، بازگرداند. محتمل ترین اقدام این گروه، افزایش تنش با و حکومت های زیر حمایت عربستان خواهد بود. این گروه حتا آمادگی پرداخت هزینه برای براه انداختن جنگ محدود را خواهند داشت. مساله آنان عدم امکان جنگ محدود است. در شرایط کنونی منطقه، هر برخورد جدیدی بسرعت، ابعاد بزرگ تر بخود خواهد گرفت. جنگ بزرگ تر که بخاطر حفظ رژیم انجام گیرد با نفرت ملت ایران روبرو خواهد شد که همبستگی لازم برای تداوم را نداشته و می تواند به ازهمپاشی نیروهای مسلح بیانجامد.
با در نظر گرفتن تمامی این جوانب، همه ی نظام راهی بجز میدان دادن بیش تر به عملگراها ندارد. کودتا امکان پذیر نیست حتا به رهبری نیروی قدس. اگر کودتا کوچک ترین بخت موفقیت داشت، تاکنون بدون تردید سپاه دست به چنین اقدامی زده بود. تندروی و اقدامات ماجراجویانه، نتیجه خود را سال هاست که آشکار کرده است. امکان درگیری درازمدت نظامی ایران در عراق با 1600 کیلومتر مرز مشترک و باشرکت ترکیه در جبهه ی مقابل که آنهم 534 کیلومتر با ایران مرز مشترک دارد (و همراهی جمهوری آذربایجان و اقلیم کردستان) ، دور از ذهن نیست. البته نمی توان از نظر دور داشت که عربستان همراه با کویت، قطر و امارات همراه با مرز آبی 1770 کیلومتری، نیز به طور یقین دستکم از نظر مالی و تجهیزاتی شرکت خواهند داشت. البته هر جنگی، مداخله قدرت های خارجی را ایجاب خواهد کرد. در این مورد ویژه، آمریکا، اروپا، اسرائیل و پاکستان متحد درازمدت خود، عربستان را رها نخواهند کرد. اما با وجود تمامی این خظرات که به روشنی برای افردای با حداقل منطق قابل دیدن می باشد، گروهی که اعتقادی به ملت و احترامی به مرز ندارند، برای حفظ خود در قدرت آمادگی ورود به چنین فاجعه ای برای ایران را دارند. دو تهدید فوری بر امنیت ملی ایران، اقتصاد و امکان درگیری نظامی می باشد
--------------------------------
۱ - حتا بنظر می رسد که حزب الله نیز حضور خود در سوریه را بخاطر حفظ اسد به سود منافع خود نمی داند. رهبر حزب الله به طور رسمی وجود خود و جنگ افزارهای در اختیار را به کمک های نظامی اسلامی مرتبط کرد. سخنانی که به طور حتم در راستای ادعاهای اسرائیل قرار دارد.
۲ - شخص اوباما با بهبود روابط با کوبا، تحولات میانمار، عقد قرارداد ژنو، کشاندن مستقیم روسیه به جنگ داخلی سوریه، پائین آورده شدن قیمت نفت که حاصل آن توافق با ایران، فشار کمر شکن بر روسیه و اکنون احتمال فوری پایان حکومت در ونزوئلا، کارنامه خود را موفق ارزیابی می کند. او اکنون خواستار حل مساله سوریه (ترجیح می دهد بدون حضور بشار) پیش از پایان دوره ریاست جمهوری در بیست ژانویه 2017 می باشد.
۳ - وزیر خارجه در هلند طبق روال معمول در نظام، با حاشای اختلاف نظر با فرمانده نیروی قدس در واقع به شایعه اختلاف نظر قدرت بیش تر بخشید. جهت گیری ولایتی یار همیشه حاضر سفره های شبانه رهبر، گویای ناخرسندی آنان از جابجائی ها می باشد.
۴ - در پاسخی مستقیم به سخنان رهبر در باره انقلابی نگاه داشتن دانشگاه ها، روحانی از آزادی تفکر حمایت کرد. رهبر نیز به نوبه خود بر حجم سخنرانی های افزوده است که سراپا تناقض با سخنان پیشین خود او دارد. بعنوان نمونه او خواستار حمله به حقوق های نجومی شده، که عملیست قابل تقدیر، اما در هنگام چپاول های نجومی خواستار "کش" ندادن شده بود.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: