احتمال درگیری نظامی
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[15 Jul 2016]
[ فرهاد یزدی]
- چهاردهم ماه ژوئیه 2016
ترکیه در راه تقویت موضع خود در تعیین آینده خاورمیانه عربی سه گام اساسی برداشته است: بهبود روابط با روسیه و اسرائیل و اعلام آمادگی برای چنین تحولی در مورد حکومت کنونی سوریه. عربستان موفق گردید که میان دو متحد خود در منطقه یعنی اسرائیل و ترکیه آشتی برقرار کرده که بیش از هر کس بسود خودش می باشد. مثلث عربستان و دیگر اعراب منطقه و از آن میان مصر و اردن و عرب های خلیج فارس از یکسو همراه با اسرائیل و ترکیه بعنوان اضلاع دیگر، از توان تاثیر گذاری بسیار بالائی در تعیین سرنوشت و آینده مرزهای عراق و سوریه خواهند داشت. به موازات این گام، بنظر می رسد که نفوذ و پول عربستان هم در سیاست حماس و حزب الله دگرگونی مورد نظر آنان را بوجود آورده است. سخنان حسن نصرالله در باره نقش ایران در تامین نیازهای مالی و تسلیحاتی آن گروه، با اینکه مطلب جدیدی را آشکار نمی کرد، اما برای خوراک تبلیغاتی و بیش از آن حقوقی نیروهای ضد ایران بسیار با ارزش بود. مشاور عالی فرمانده سپاه پاسداران، حماس را به عاملیت برای اسرائیل متهم کرد. با در نظر گرفتن این دو سخن رانی، تردید در باره نزدیک شدن این دو گروه به جبهه ی عربستان باقی نمی گذارد. با در نظر گرفتن توان مالی ناچیز نظام اسلامی و تضاد داخلی که روشنی سیاست ها و مسئولیت نهادها را با سرعت مخدوش می کند، برداشت آن دو گروه برای تضمین بیش تر در آینده را باید در جبهه ی عربستان یافت تا نظام اسلامی. بدین ترتیب، نظام اسلامی در میان اعراب تمامی متحدین مسلح خود را اگر از دست نداده باشد، نمی تواند روی حمایت آنان و یا بعنوان عاملی برای تهدید اسرائیل، حساب باز کند.
ترکیه که موضع خود را در برابر منطقه کرد نشین سوریه با ساقط کردن هواپیمای روسی، با صراحت آشکار کرد و هزینه ی اقتصادی آن را پرداخت، دیگر نیازی به ادامه ی خصومت با روسیه نمی بیند. حال اگر بهای آشتی با روسیه، کنار گذاردن خواست سقوط فوری اسد باشد، چه باک. ترکیه احساس می کند که دست بازتر در کردستان سوریه (و همچنین عراق) و تاثیر گذاری قاطع در آینده آن دو سرزمین از تلاش در راه سرنگونی اسد در کوتاه مدت که مورد موافقت روسیه نیست، بمراتب بنفع هم کشور و هم حکومت می باشد. روسیه خواستار سروسامان دادن به آینده این دو سرزمین تا پیش از پایان ریاست جمهوری اوباما است و همراهی با ترکیه در رسیدن به این هدف کمک می کند. اکنون اسد، روسیه ، ترکیه و بقیه اعراب می توانند ساده تر و در زمان کوتاه تر در نابودی داعش عمل کنند. عربستان و ترکیه هردو در زایش داعش دست داشتند. اکنون هر دو احساس می کنند که در هدف خود که سست کردن هرچه بیش تر نظام اسلامی باشد، موفق بوده اند و داعش با ایدئولوژی سده هفتم میلادی و آنهم در عربستان آن زمان برای امنیت و ثبات منطقه خطرناک است و تاریخ مصرف آن بسر رسیده است. در این میان، هنوز سیاست نظام روشن نیست و آنهم بدو دلیل. (1) نظام تصمیم گیری از همپاشیده است. از رهبری گرفته تا ریاست جمهوری تا مجلس تا نیروهای انتظامی، تا سپاه همگی از ضعف شدید، عدم قاطعیت و وجود مراکز متعدد قدرت، به سردرگمی جمعی رسیده اند. (2) عدم وجود انعطاف در رژیم که بنا به طبیعت خودکامگی، هرنوع انعطاف به ضعف تفسیر می شود. رژیم قادر نیست حتا مانند jرکیه در راه اصلاح موقعیت خود بدون ترس از ریزش در میان هواداران خود، چند گام مهم بردارد. نظام مانند ناویست که سکان آن قفل شده باشد راهی بجز ادامه راه پیشین تا برخورد با صخره، ندارد.
چنین بنظر می رسد که ستاره فرمانده پرقدرت نیروی قدس افول کرده باشد. او که در سال های دراز از مهره های اصلی تعیین سیاست در سرزمین های عربی بود، پس از گردوخاکی که پس از برکناری نوچه خود در وزارت خارجه بپا کرد، دیگر ظاهر نمی شود. تحولات قابل ملاحظه در نیروهای مسلح که به احتمال زیاد همچنان ادامه خواهد یافت، نشان از به قدرت رسیدن فرماندهان حرفه ای و با تجربه به هزینه ی منتصبین رهبر می باشد که خود نیز نشان از استقلال بیش تر نیروهای مسلح است. با از دست دادن مشروعیت، نظام خودکامه تکیه خود را بر نیروهای مسلح بعنوان تنها نهادی که بناچار بر آن تکیه کند، افزوده و خود بخود توان اجرائی آنان را افزایش می دهد. مهار نیروهای مسلح وسیله ی غیر نظامیان، برای استقرار دمکراسی از واجبات است. اما نظام اسلامی هیچ بوئی از دمکراسی نبرده و همزمان سیاست راهبردی کشور نه وسیله ی افراد حرفه ای که منافع ایران را در محاسبات خویش قرار دهند، تعیین نمی گردید. بلکه خود بزرگ بینی بیش از اندازه رهبران مذهبی نظام اسلامی از خمینی گرفته تا همپالکی های او، سیاست های کلان کشور و از آن میان امور خارجی را تعیین می کردند. با تحولات اخیر، بنظر می رسد دستکم افراد حرفه ای که می توانند محاسبه منطقی تری از تراز قدرت (و از آن میان مهم تر از همه، قدرت ملت) و تعیین سیاست بر مبنای آن داشته باشند، مناصب کلیدی را در دست گرفته باشند. از سوی دیگر انگیزه آنان هرچه باشد، چه بر مبنای مذهبی و یا فردی، مشگل بتواند از انگیزه های رهبران آخوند نظام اسلامی از دوران پیدایش تاکنون، پلیدتر باشند.
عربستان که بازی سیاسی بر علیه رژیم اسلامی را بسود خود برداشت می کند، بر فعالیت های آشکار در راه سست کردن هرچه بیش تر نظام اسلامی افزوده است. همزمان با نزدیک شدن سقوط موصل، آمریکا اعلان کرد که 1000 نفر نیروی نظامی به آن منطقه اعزام خواهد کرد. تمامی این موضع گیری ها برای تثبیت موقعیت هر یک از صاحبان قدرت، در فردای سقوط داعش می باشد. غرب با همراهی اسرائیل واتحاد با اقلیم کردستان و افزایش نقش نظامی آنان، خواستار گستردگی سرزمینی آن اقلیم می باشد. ترکیه در حالی که نمی تواند اقلیم کردستان را از خود دور کند، هم از توسعه اقلیم کردستان و هم از توسعه حزب پ پ ک به ویژه در سوریه خوشنود نیست. ترکیه بخشی از منطقه کردنشین سوریه را ترک نخواهد کرد که اعراب (و احتمال بسیار روسیه) نیز مخالفتی از خود نشان نخواهند داد. اما در عراق، ترکیه بشدت با گسترش اقلیم کردستان مخالف بوده و خواستار تقویت سنی ها و اختصاص بخش بزرگی از سوریه و مناطق سنی نشین عراق به نهاد سیاسی نوینی می باشند که با حمایت عربستان و دیگر اعراب و اسرائیل نیز روبرو خواهد شد. اهمیت موصل و منابع نفتی آن برای سرپا نگاه داشتن این واحد سیاسی، بسیار بالاست. حکومت مرکزی عراق و نظام اسلامی، خواستار پیوستن دوباره موصل به آن نهاد سیاسی می باشند. ایران و حکومت مرکزی عراق، ضعیف ترین قدرت میان رقبای تعیین کننده آینده این بخش از سرزمین های عربی می باشند.
رویای افیونی رژیم اسلامی، بر اثر شکست و عقب نشینی های پی در پی در جبهه ی داخلی و خارجی و به ویژه منطقه عربی در حال از همگسیختگی کامل می باشد. این تغییرات برای تقویت بنیه دفاعی ایران و هم تعیین سیاست های کلان در عراق و سوریه، بنظر مثبت می رسند. اما هم بسیار دیر و هم بسیار کم بوده است. ایران بخت بازی موثر در آینده خاورمیانه عربی را از دست داده است. افزون برآن مساله فوری و بسیار نگران کننده، از همپاشی داخلی است که براثر انباشت شکست و سرافکندگی همراه با خفقان اقتصادی و سیاسی و شاید از همه بالاتر از دست دادن امید به آینده، جامعه را به مرحله ی انفجار رسانده است. فرصت سوزی، سقوط سطح زندگی، عقب افتادن و افزایش هر روزی فاصله با دیگر کشورهای جهان همراه با قتل و جنایت، چپاول و دروغگویی (که هرسه مشخصه ی نظام اسلامی می باشند) سرافکندگی ملی به اوج رسیده است. در پهنه سیاسی و اقتصادی در حالی که سطح انتظارات در دستکم یک سال گذشته بالاتر رفته، با آشکار شدن دروغ های نظام در مورد توافق هسته ای که امید دست یابی فوری به بازارهای جهانی و آزاد کردن پول ها را برباد داد و افشا شدن حجم فساد بی سابقه به صورت اختلاس، وام کم بهره و بدون وثیقه و حقوق و پاداش، امید بهبودی سیاسی و اقتصادی با ادامه ی این نظام دیگر در ایران جایی ندارد. تنها توقعی که می توان داشت این امید است که نظام اسلامی برای رهایی از تله ای که در آن خود را انداخته اند، حتا برای لحظه ای کوتاه هم که شده، آغاز به جنگ خانمانسوزی با همسایگان نکنند که این بار منحصر به عربستان نخواهد بود و بلکه ترکیه، پاکستان همراه با سربازان عرب از کشورهای دیگر، نیز وارد مهلکه خواهند شد. این در صورتی است که اسرائیل و آمریکا از شرکت در سرکوب نظام اسلامی خود داری کنند.
-------------------------------
۱ - نمی تواند تصادفی باشد که با افول فرمانده نیروی قدس، رئیس اطلاعات سپاه جانی دوباره گرفته است. او که خود شهرت به ناپاکی دارد، اطلاع داده که اطلاعات سپاه حقوق های نجومی را دنبال خواهد کرد. به احتمال بسیار زیاد به دلایل "امنیتی" او قادر به افشا کردن حقوق ها در سازمان خود و سپاه نخواهد بود.
۲ - پس از سال ها فرماندهی رهبر بر قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا که مرکز تعیین سیاست های راهبردی نظامی می باشد، اکنون یکی از فرماندهان پر سابقه دوران جنگ با عراق این مهم را بر عهده گرفته است. دست رهبر و فرزندش و ریاست اطلاعات سپاه در تصمیم گیری های استراتژیک تا مقدار زیادی کوتاه شده است.
۳ - نمایش مسخره مجاهدین در پاریس با شرکت چند سد تن سالخورده ایرانی، هزاران تن ساکنان اروپای خاوری که بخاطر بازدید مجانی از پاریس آمده بودند و سخن رانی بازنشستگان سیاسی آمریکایی و اروپایی که هریک با دریافت دستکم یکسدهزار دلار برای شرکت راضی شده بودند، با پرداخت هزینه آن وسیله ی عربستان برگذار گردید. همزمان نتن یاهو اعلان از شناسایی اسرائیل وسیله ی کشور "مهم عربی" در آینده نزدیک خبر داد. شهیدان نظام اسلامی و سرمایه گذاری چند میلیاردی در سرزمین های عربستان، در نهایت همگی در راه افزایش توان سیاسی و نظامی اسرائیل و عربستان به سرانجام رسید.
۴ - تمامی صاحبات قدرت در نظام اسلامی از رهبر گرفته تا رئیس جمهور و سپاه پاسداران، تمامی از جزئیات توافق هسته ای آگاه و در نبود گزینه ی دیگر با آن موفقت کرده بودند.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: