Iranian Futurist 
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
اخبار روز
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


افغانستان؛ احزاب قبیله ای و انتخابات

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[09 Mar 2012]   [ ]

 


"سيدزكريا راحل" اگر بپذیریم که احزاب، نمادها و نماینده های عینی میزان رشدیافتگی سیاسی جوامع، و آیینه های برتابنده‎ی تکامل بینش مدرن و مدنی آنان هستند؛ این را هم باید بپذیریم که افغانستان در سطحی از این رشدیافتگی قرار ندارد که آموزه ها و هنجارهای دموکراتیک را در معادلات و مناسبات کلان درون‎کشوری خود، به مورد اجرا و رعایت بگذارد.


سخن گفتن از دموکراسی مستلزم آن است که این منش و روش سیاسی، برایند جوشش های طبیعی بوده و فرایندی از روندی باشد که در گذار از گردونه های دشوار سنت‎ستیزی سیاسی شکل گرفته باشد. بر بنیاد این نوع نگرش بنیادین به مقوله‎ی دموکراسی، شرح و بسط این پدیده‎ی مدرن سیاسی در سرزمینی که به صورت بی‎رحمانه ای در دام سنت های پیش‎مدرن روابط انسانی گرفتار مانده است، با مایه های غلیظی از نوعی شوخی سیاسی همراه خواهد بود.


در این که دموکراسی، برای ایستادن بر پای خود و به راه افتادن با پای خود بدون اتکا بر عصای اهدایی بیگانه، به احزاب سیاسی همسو با ایجابات سیاست و ساختارهای مدرن دنیای امروز نیاز دارد؛ تردیدی نیست. اما پیش‎تر از آن به ملزومات دیگر آن نیز باید توجه شود.


دموکراسی، پیش از آن که حضور احزاب سیاسی و مشارکت وسیع مردمی در انتخابات باشد؛ نهادینه‎سازی اندیشه های دموکراتیک در تفکر عام مردم و مهندسی روان جمعی آنان برای همگرایی دموکراتیک است. چیزی که لزوماً به تقویت این باور باید مدد برساند که شهروندان، محرک تفکیک سرنوشت سیاسی خود از یکدیگر را نداشته باشند.


به سخن دیگر، مشارکت سیاسی، مفهومی است که با درک هم‎سرنوشتی سیاسی شهروندان، عینیت بیرونی پیدا می کند. اگر در ساختارهای مدرن سیاسی، قوای اداره کنندهی امور کشور، بر مبنای جلوگیری از تمرکز و تراکم قدرت، با حوزه های تعریف و تعیین شده‎‎ی صلاحیت های قانونی؛ از یکدیگر تفکیک می شوند؛ در انگیزش های مشارکتی مردم نباید این تفکیک وجود داشته باشد. اما در کشوری که ساختار و بافتار سیاسی ـ اجتماعی آن از خون و تفکر قبیله ای تغذیه می کند و متولیان و مرزبانان هژمونی‎سالاری قبیله ای، با ایجاد موج های مهار ناپذیری از عصبیت های بدوی، به تداوم جریان این خون و خط فکری در ذهنیت سیاسی افراد، کمک می کنند؛ چگونه می توان از مشارکت مدنی و سیاسی، با رویکرد هم‎گرایانه‎ی دموکراتیک در جامعه سخن گفت؟ نقش و سهم احزاب در این میانه چیست؟ آیا احزاب نیز به عنوان نهادهای سازمان‎مند سیاسی، چیزی فراتر از تفکر جاری در جامعه، طرحی برای عبور از کژراهه های موجود دارند؟ میزان اعتماد مردم به آنان در چه حدی است؟ آیا جز این است که بسیاری از احزاب سیاسی، به دنبال حادثه‎ی یازدهم سپتامبر، و به دلیل موجبیت های شرایط جدید بیرون آمده از آن، در یک رنگ‎بازی سیاسی، پوست عوض کردند؟ نباید تا این حد ساده‎انگار بود که دگرگونی طعم و نوع گلوله ها را حس نکنیم.


باید بپذیریم که پس از یازدهم سپتامبر نیز حلقات سیاسی دارای پیشینه های آشکار که شرایط جدید آنان را در هم‎سویی با خویش بر انگیخت؛ شلیک گلوله به سوی یکدیگر را متوقف نکردند. این چیزی است که کارآیی بسیار ی از ائتلاف های سیاسی را نیز با چالش ها و تردید هایی سنگین مواجه می سازد.

مفهوم این سخن آن است که تمامی آنچه در حوزه های سیاسی جوامع جهان سوم، روی می دهد؛ بر آمده از منافع مقطعی جریان هایی است که در پی اشغال کرسی های قدرت در کابینه و پارلمان هستند. چیزی که به صورت گسترده و بی‎رحمانه ای، به بهای قربانی شدن مردم انجام می شود و باورها، رویکردهای سیاسی، نوع تفکر، انتظارات و امیدواری ها و خوش‎بینی های آنان؛ در یک نگرش ریشه‎مند و گسست‎ناپذیر ابزاری، به بازی گرفته می شود.
این بزرگ‎ترین آفت احزاب سیاسی در کل جهان سوم و به ویژه در افغانستان است که مشارکت مردم در حمایت از شعارهای خود را به صورت یک جانبه مطالبه می کنند؛ اما خود، آنان را در پیامدها و فرایندهای پیروزی بر آمده از حمایت مردمی، مشارکت نمی دهند.


اگر به عوامل شکل نگرفتن احزاب سیاسی قدرتمند و تأثیرگذار بر روند تحولات سیاسی در افغانستان، نظری بیفکنیم، بدون شک، یکی از مهم‎ترین دلایل آن نابرخورداری احزاب از راهبرد مردم‎محور و بی بهرگی از رویکردهای دموکراتیک به معنی واقعی کلمه است. چیزی که نه در خلأ، بل که در فرایند مواجهه‎ی مستقیم دموکراتیک با توده های محروم به وجود می آید. نبود احزاب افغانی برجوشیده از متن مردم و برخاسته از نیازهای سیاسی آنان نیز دیگر عامل بازدارنده‎ی شکل‎گیری احزاب قدرتمند در افغانستان به شمار می رود.


اگر می بینیم که دموکراسی با طبع سیاسی کشورهای جهان سوم و از جمله افغانستان، سر سازگاری ندارد؛ دلیل عمده اش همین است. زیرا اساساً کشورها و قدرت هایی که خود را اهداکننده‎ی این نظام یا روش سیاسی برای ما می نمایانند؛ بر خلاف تصور ی که ما از آن داریم؛ چندان هم جدی نیستند. به همین جهت است که برای نهادینه سازی اصول و هنجارهای دموکراتیک، بایستی شعور سیاسی جوامع، به اندازه ای رشد کند که دموکراسی در فرایند یک انتخاب آگاهانه و خودجوش و بدون القا و اهدای خارجی و به صورت یک پدیده‎ی بومی و طبیعی، متولد شود.
از جانب دیگر، در جوامعی با فضای بسته‎ی سنتی و نابرخوردار از رویکردهای مدرن سیاسی و اجتماعی، مهم‎ترین کارویژه‎ی احزاب، آموزش هنجارهای دموکراتیک به شهروندان از مجرای برنامه های تبلیغی و در قالب مبارزات سیاسی است. زیرا از دولت ها و حکومت هایی که بر مبنای تمایلات فاشیستی و گرایش های راسیستی و برتری طلبی های تباری به وجود آمده اند؛ نمی توان انتظار انتشار آموزه های دموکراسی و آگاهی بخشی مدرن سیاسی را داشت. تنها در این صورت است که می توان هم تأثیرگذاری احزاب در انتخابات و هم مشارکت آگاهانه و مبتنی بر شعور سیاسی رشدیافته‎ی دموکراتیک را از مردم انتظار برد.


احزابی که امروزه در افغانستان، با طرح و تبیین موارد ناکارآمدی دولت، مشروعیت کاربردی آن را زیر سؤال می برند، بایستی دست کم از دو بارزه‎ی برازنده‎ی حزبی بهره ای فراوان برده باشند. یکی ارائه‎ی طرح های عملی و قابل اجرا برای برون رفت از بحران های فراگیر موجود در حوزه های گوناگون مدیریتی؛ و دیگری جلب حمایت های گسترده‎ی مردمی از راهبردها و راهکارهای خود. حمایتی همراه با عقلانیت سیاسی و برخوردار از قدرتمندی منطقی که بتواند خرد جمعی مردم را با اتکا و استناد به داده ها و یافته های عینی جامعه، به پذیرش قابلیت اجرایی راهکارهای ارائه شده، متقاعد بسازد.


قابل انکار نیست که بسیاری از احزاب، برنامه هایی دارند که در حد طرح، دل‎پذیر و خوشایند به نظر می آیند؛ اما پرسش اصلی این است که چه کاری باید صورت بگیرد تا بسترها و زمینه های سیاسی و اجتماعی اجرای این طرح ها فراهم شود؟


از میان تمامی امکاناتی که در این زمینه وجود دارد، یکی هم در اولویت قرار دادن مردم است. تعدد و تکثر احزاب سیاسی، اگرچه در منش فکری پلورالیزم سیاسی، امری ممدوح و موجب فربهی ایدئولوژی سیاسی جامعه می شود؛ اما ذات این پراکندگی پلورالیستیک، به قربانی شدن مردم در فرایند تلاش احزاب برای دست یافتن به قدرت می انجامد.


احزاب امروز، بیش‎تر به بنگاه های معاملاتی و چانه زنی های مبتذل بازاری تنزل یافته است. نگاهی به وضعیت احزابی که در یک روند شتاب‎آلود و پس از یازدهم سپتامبر در افغانستان شکل گرفتند، به تقویت این باور کمک می کند که نظام بازار آزاد سیاسی در حوزه‎ی سازمان‎سازی سیاسی کشور، از اعتبار بالایی برخوردار است. در بازار آزاد از آیین سوداگری و سوداندیشی فردی به بهای خالی کردن جیب مردم ـ و در اینجا به بهای خالی کردن مغز آنان با پر کردن آن از شعارهای پا در هوا ـ پیروی می شود. چنین چیزی به صورت طبیعی، احزاب را از یکدیگر و در نتیجه از قدرت، دور می سازد. چرا که عامل عمده‎ی پراکندگی احزاب در افغانستان، از پراکندگی قبایل و گروه های اجتماعی کشور ناشی می شود. درست همانند جوباره هایی که هر کدام به راهی راهی اند و اگر یکی شوند؛ به تولد اقیانوس می انجامند. اما تنزل نگرش های سیاسی احزاب از ساحت ملی و فراگیر به مرتبت فرودست تباری و نژادی، بازدارنده‎ترین عامل از شکل‎گیری اقیانوسی است که در بستر ائتلاف های نیرومند جریان های سیاسی متولد می شود.


«جوزف لاپالومبار» و «مايرون وينر» معتقدند «حزب» داراي چهار ويژگي است:
1. وجود تشکيلات پايدار مرکزي.
2. وجود شعبه هايي که با مرکز پيوند و ارتباط داشته باشند.
3. پشتيباني مردم و مبارزه براي دست يابي به قدرت سياسي.
4. تلاش براي کسب قدرت يا مشارکت در آن.


در افغانستان تقریباً تمامی احزاب، تنها از ویژگی چهارم برخوردارند. به همین دلیل است که احزاب سیاسی علی الرغم آن که می توانند قدرت را در بدنه‎ی حاکميت مهار و نهادينه کنند و با هدایت قدرت در مسير مصالح کلی جامعه، از افزونه‎خواهي گروه هاي انحصارگرای سنتی و لابي هاي تباری جلوگیری کنند؛ در افغانستان، کاری از پیش نمی توانند برد.


به همین ترتیب دیگر کارکردهای احزاب در زمینه های سازمان دادن به گرايش هاي سياسي موجود در جامعه؛ در قالب دکترين ها، ايدئولوژي ها يا نظام هاي انديشه اي؛ آموزش و تربيت نيروهاي نخبه‎ی سياسي قادر به اداره‎ی امور کشور و سرانجام، انتقال خواسته ها و مطالبات مردمي به مراکز تصميم سازي، که از کارویژه های مهم و حیاتی احزاب به شمار می روند؛ به خودی خود، رنگ می بازند.


این غیر از آن چیزی است که حلقات فشار حکومتی افغانستان، احزاب را با اعمال سیاست های قبیله ای و غیر دموکراتیک، از رشد و تکامل متناسب با جایگاه مدرن آن در دنیای امروز باز می دارد.


با این حال، در پایان این نکته را باید بیفزایم که احزاب نیرومند و مردمی، خود مهم‎ترین عامل تعیین کننده در جا به جایی قدرت حاکم به شمار می روند. زیرا در کشورهای دموکراتیک، متراکم شدن رأی مردم در چارچوبه‎ی احزاب سیاسی، خود به خود ثبات و یا تغییر حاکمیت را به دنبال می آورد. ماکس وبر می گوید: " در جوامع امروزی، تشکیل حزب جنبه‎ی مهمی از « قدرت » را تشکیل می دهد" و در تعریف «گتل» نیز : "حزب سیاسی، مرکب از گروهی از شهروندانِ کم و بیش سازمان‎یافته است که به عنوان یک واحد سیاسی عمل می کنند و با استفاده از حق رأی خود در پی تسلط بر حکومت و اعمال سیاست های عمومی خود هستند". این نشان می دهد که در قالب احزاب مقتدر سیاسی و از طریق فعالیت های سازمان‎دهی شده و هنجارمند است که ظرفیت های بالقوه‎ی مردم، فعلیت می یابند و افزایش اتوریته و صلاحیت تأثیرگذاری آنان بر رویدادهای سیاسی کشور، به عینیت در می آید.
اما شرط اصلی دست یافتن به تمامی این دستاوردهای ارجمند و ورجاوند، عبور از مقتضیات و منافع قبیله ای و توجه به جایگاه انسانی مردم در سازوکارها و معادلات و معاملات سیاسی، با چشم‎پوشی از نگرش های ابزاری به آنان است. به علاوه‎ی این که توجه به ارزش های معنوی و باورهای دینی مردم در تثبیت جایگاه احزاب به عنوان ماشین محرک چرخه‎ی دموکراسی، بر روند حزبی شدن ساختار و تشکیلات نظام سیاسی کشور در فرایند حمایت های گسترده ی مردمی، اهمیتی خاص دارد.


با توجه به تمامی موارد بالا، به نظر می رسد مسئولیت فوری و بنیادین احزاب باورمند به عبور از دره های تنگ تفکر قبیله ای و دست یافتن به پهناوری افق های پردامنه‎ی جامعه‎ی باز بریده از گرایش های متنزل تباری؛ و بنیانگذاری مدینه‎ی فاضله‎ی مدنی مبتنی بر بازیابی کلیه‎ی مؤلفه های هویتی تمامی گروه های اجتماعی در کنار همگرایی های کثرت‎گرایانه‎ی برآمده از دگرپذیری انسانی؛ نه تلاش برای دست یافتن به قدرت، که مبارزه برای دگرگونی هنجارهایی است که زمینه های ناکارآمدی نظام های افغانستان را در درازنای تاریخ سیاسی آن فراهم کرده اند. در غیر این صورت، هم دلایل وجودی احزاب در معرض تردید قرار می گیرد و هم آب های آلوده ای که تا کنون در جوی سیاست این سامان جاری بوده است، با نیرومندی بیشتری به جریان خود ادامه خواهد داد.

مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع:


بنیاد آینده‌نگری ایران



سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۳ آوریل ۲۰۲۴

اندیشمندان آینده‌نگر

+ جعبه ابزاری برای پیشبینی تام استندیج

+ ملافات با اَبر فن آوری  دانیل فراکلین

+ مشاغل آینده تا افق ۲۰۳۰ --

+ دغدغه زندگي خوب دکتر شهیندخت خوارزمی

+ نگاهی به جنبش روسری­ سوزان یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ فکر کردن به آینده، آینده نگری نیست! رضاش

+ آن سوی سرمایه‌داری و سوسیالیسم الوین تافلر

+ هندبوک آینده پژوهی و جمع آوری کمک مالی برای موسسه آینده پژوهی در واشنگتن دی سی وحید وحیدی مطلق

+ آیا دموکراسی آینده ای دارد؟ ترجمه ویکتور وحیدی

+ بیانیه ماموریت و هواداری اندیشکده آینده های سیاره ای https://www.apfi.us

+ نقد کتاب فراسوی دانش: چگونه فنآوری، عصر آگاهی را به پیش می برد  وحید وحیدی مطلق

+ آینده ممکن و مطلوب سال 2050 وحید وحیدی مطلق

+ عقب ماندگی اجتماعی ایرانیان، دلایل و مسائل فرنود حسنی

+ جنگ اوکراین و آینده مشترک ما وحید وحیدی مطلق

+ مدل سازی ریاضی آینده تمدنی به طور کلی و بویژه انسان شناسی پیش نگر‎‎ وحید وحیدی مطلق

+ مهارت‎ های آینده و ضروری که باید داشته باشیم 

+ مقدمه ای بر آینده نگری مهندسین مشاور

+ شناسایی و درک نیروهای کلیدی تعیین کننده در مسیر رویدادهای آینده وحید وحیدی مطلق

+ نقد کتاب هلال، ویلیام،2021 ، فراسوی دانش چگونه فنآوری، عصر آگاهی را پیش می برد. وحید وحیدی مطلق

+ حکایت گربه‌ و سوسیس و سازمان‌های نوآور فرنود حسنی

+ برای مراسم روز جهانی آینده رضا داوری اردکانی؛

+ انسان خردمندتر می‌شود، پوپولیست‌ها بازندۀ اصلی بحران کرونا خواهند بود ماتیاس هورکس

+ سیاست در هیچ جای جهان مبتنی بر علم نیست  رضا داوری اردکانی

+ جامعه شناس دنیای جدید 

+ تکنولوژی‌های نوین و سرنوشت بشر دکتر شهیندخت خوارزمی

+ آینده پژوهی چیست و آینده های متفاوت کدام اند؟ وحید وحیدی مطلق

+ تحلیل محتوا و آینده نگری 

+ نگاهی به سوداگری با تاریخ محمد امینی دکتر شیرزاد کلهری

+ غربت علوم انسانی شاه کلید توسعه نیافتگی. دکتر شهیندخت خوارزمی

+ ماهیت و میراث فکری «آلوین تافلر» در گفت‌وگو با دکتر شهیندخت خوارزمی دکتر شهیندخت خوارزمی

+ دانایی به مثابه قدرت .خرد آینده‌نگری 

+ زیرفشارهای تمدن جدید له نمی‌شویم: گفتگو با شهیندخت خوارزمی  شهیندخت خوارزمی

+ انقلاب چهارم و کار ما هرمز پوررستمی

+ خوارزمی: تافلر کمک می‌کند در دنیای پرخشونت مأیوس نشویم دکتر شهیندخت خوارزمی

+ فناوری راهی برای رهایی از جنسیت؟ مریم یوسفیان

+ آشتی دادن جامعه با آینده، رسالت اصلی آینده پژوهی دکتر محسن طاهري

+ چهارمین موج تغییر  علی اکبر جلالی

+ در جست‌وجوی یحیی-- پیشگفتاری از دکتر شهیندخت خوارزمی 

+ برنامه حزب مدرن و آینده نگر – بخش دوم احمد تقوائی

+ ⁠⁠⁠به بهانه ی قاعدگی دکتر محسن طاهری

+ مهم ترین مولفه های برنامه یک حزب سیاسی مدرن کدامند ؟  احمد تقوائی

+ علت‌های اجتماعیِ استبداد و فساد نازنین صالحی

+ سخنراني پروفسور شهرياري و دكتر شهين دخت خوارزمي 

+ ظهور جامعه پساصنعتی دانیل بل

+ زیرفشارهای تمدن جدید له نمی‌شویم 

+ خردِ پیشرفت و توسعه رضا داوری اردکانی

+ آینده پژوهی و دغدغه هایش دکتر طاهری دمنه

+ تافلر:نگاه تازه به آينده 

+ سرمایه‌گذاری 80 میلیون دلاری بیل گیتس برای ساخت شهر هوشمند حمید نیک‌روش

+ آینده پژوهی و انواع آینده محسن گرامی طیبی

+ کتاب آینده پژوهی، پارادایمی نوین در برنامه ریزی، با تاکید بر برنامه ریزی شهری و منطقه ای علی زارع میرک آباد

+ اجتماع علمی قدرتمند مهمترین نیاز آینده پزوهی در ایران است احد رضایان قیه باشی

+ ایرانی‌ها و فقدان وجدان آینده‌نگر اجتماعی احد رضایان قیه‌باشی

+ ديدگاه‌های سه گانه درباره محركهای آينده نگاری. حسن کریمی فرد

+ استانداردهاي سواد اطلاعاتي. دكتر عشرت زماني

+ آینده نگری استر اتژی فناوری اطلاعات. دکتر امین گلستانی

+ خرد آینده نگری 

+ آینده نگری, برترین مزیت انسانی عباس سید کریمی

+ روش پس نگری در آینده پژوهی دکتر محسن طاهری دمنه

+ جان نقّاد و چشم باز مردم رضا داوری اردکانی

+ واقعیت مجازی و آینده آموزش دکتر محسن طاهری دمنه

+ اقتصاد به مثابه قلب تپنده مریم یوسفیان

+ قدرت تکنیک؛ آینده هم منم رضا داوری اردکانی

+ میل ذاتی تجدد به زمان آینده رضا داوری اردکانی

+ درگاه تخصصی آینده 

+ نسل جدید با بی وزنی مواجه است/ پیاده راه شهر رشت با نگاه آینده پژوهی ساخته شده است 

+ اساتيد ارتباطات:دكتر علي اسدي /بنيادگذاري سنجش افكار در رسانه ملي  

+ در عید نوروز، آینده را هدیه دهید  Vahid Think Tank

+ بسترهای فراگیر شدن طراحی صنعتی در ایران بر پایه الگوهای الوین تافلر 

+ روش‌های پیش‌بینی فناوری.  اندیشکده وحید

+ تاریخ تکرار نمی شود. الوین تافلر

+ آینده کسب و کار در سال 2030 - کتاب صوتی فارسی وحید وحیدی مطلق

+ سندروم یخچال فرنود حسني

+ هفت سازمان آینده پژوه ایرانی در سال 2016 

+ آينده‌پژوهي برآيند پيش‌بيني‌ناپذيري محيط است گفت‌وگو با دکتر سعید خزایی آینده‌پژوه و مدرس دانشگاه

+ آينده پژوهي: از قابليت فردي تا اجتماعي ياورزاده محمدرضا,رضايي كلج فاطمه

+ مبانی نظری و مورد کاوی های مختلف و متنوع  

+ اخذ مدرک حرفه ای آینده پژوهی به صورت حضوری و غیر حضوری از معتبرترین سازمان بین المللی  

+ آزمون های اندیشه ورزی در جهان حسین کاشفی امیری

+ دمینگ و ما صلاح الدین همایون

+ روش آﯾﻨﺪه ﭘﮋوه ﺷﺪن  ﺳﻌﯿﺪ رﻫﻨﻤﺎ

+ نقش هنر در آینده پژوهی الهام سهامی

+ الوین تافلر را بهتر بشناسیم دکتر شهیندخت خوارزمی

+ آیند هنگاری ملی جانشین برنامه های توسعه پنج ساله در علم، فناوری و نوآوری امیر ناظمی

+ پیشگفتار شوک آینده دکتر شهیندخت خوارزمی

+ آینده پژوهی کلید تحول درنقش های توسعه محور و راهبردی مدیریت منابع انسانی دکتر سید اکبر نیلی پور

+ نشست اندیشه 

+ آیا فناوری‌های همگرا آینده را تضمین می‌کنند؟ دکترمحسن رنانی

+ جامعه ای می‌تواند بحران‌هارا پشت سر بگذارد که دو وزیر آینده نگر «آموزش و پرورش» و «ارتباطات» آنرا اداره می‌کنند/ امروز «دانایی» است که قدرت می‌آفریند. جامعه شناسی هنر

+ گزارش برگزاری نشست «تاملی در ایده‌های آینده‌نگرانه تافلر» در گروه افواج 

+ دانایی به مثابه قدرت عاطفه شمس

+ فهم جامعه به کمک ژورنالیسم/ آثار تافلر نوعی جامعه‌شناسی مترویی‌ست 

+ خانیکی: نگاه تافلر نگرانی از آینده را کم کرد 

+ ‍ خلاصه سخنرانی جدید وحیدی مطلق درباره آینده قدرت ایران مدرس بین المللی فدراسیون جهانی آینده‌پژوهی  وحیدی مطلق

+ «آینده نگری» مهارتی سودمند برای مدیران 

+ پیش‌بینی‌های درست و نادرست آلوین تافلر کدام‌ بودند؟ BBC

+ الوین تافلر،آینده‌پژوه و نویسنده سرشناس آمریکایی در سن ۸۸ «‌۸۷»سالگی در گذشت. BBC

+ آینده جهان ، آینده زنان « مجله زنان امروز » مریم یوسفیان

+ آن سوی سرمایه داری و سوسیالیسم الوین تاقلر

+ سیر تحول مطالعات و تحقیقات ارتباطات و توسعه درایران دکتر کاظم معتمد نژاد



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995