ايجاد رقابت سازنده براي بالا بردن كيفيت آموزشي
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[21 Apr 2014]
[ احمد شيرزاد]
در حال حاضر بخش زيادي از ظرفيت دانشگاهها و آموزش عالي خالي مانده است. در تحليل چرايي و چگونگي پديد آمدن اين وضعيت در سالهاي اخير، بايد بگويم اين معضل تنها به وزارت علوم ربط پيدا نخواهد كرد. البته در دولت قبل اشتباهات محاسباتي خاصي در اين بخش وجود داشت. تاكيد بيش از حد بر توسعه تحصيلات تكميلي و ضربه وارد كردن به دورههاي كارشناسي غير قابل توجيه است. اما بخش اصلي مشكل و علت پديد آمدن چنين وضعيتي تحولات نيروي انساني، مسائل جمعيتي و مسائل اقتصادي است.
ما يك قله جمعيتي داشتيم كه امروزه به متولدان دهه 60 معروفند. متاسفانه اين دهه در هر دوره از اجتماع همراه خودش كمبودها و مشكلاتي بههمراه داشته است. مشكل موجهاي محاسبه نشده اجتماعي است كه آن مقطع خودش را در موج جمعيتي 10 ميليوني نشان داد. زماني كه اين متولدان در دوره ابتدايي مشكلات آموزش ابتدايي را داشتيم زماني بود كه مدارس ما سهشيفتي كار ميكردند و داوطلبان كنكور به مرز حدود دو ميليون نفر رسيده بود. زماني كه اين قله جمعيتي عبور كرد، آموزش و پرورش نفس كشيد. در واقع مدارسي كه در آن دوران تمام ظرفيتش پر بود، تا حدي خالي ماند. در حال حاضر نيز مدارس زيادي وجود دارند كه خالي ماندهاند. جمعيت دانشآموزي حدود 19 ميليوني به حدود 14 ميليون رسيد.
از مدارس كه گذشت اين موج جمعيتي به تدريج در سالهاي بعد خودش را در دورههاي كارشناسي دانشگاه نشان داد. اتفاقي كه بايد رخ ميداد اين بود كه در بازار كار متناسب با اين قله جمعيتي كه بسيار فرصتآفرين بود، اقداماتي صورت گيرد. يعني ميتوانستيم راه را باز كنيم تا دانشجويان بتوانند جذب شوند و رونقي به بازار كار دهند. اما متاسفانه اين اتفاق رخ نداد. همانطور كه از ابتدا هم براي تولد اين دهه فكري نشده بود در مورد وضعيت شغلي اين افراد نيز منتظر مانديم تا مشكل بيكاري بروز پيدا كند و بعد بگوييم خب مشكل بيكاري داريم.
در زمان رييسجمهوري احمدينژاد براي استقبال از اين قله جمعيتي وام ازدواج دادند و ظرفيت دانشگاهها را بالا بردند و از آن طرف كه بايد به عوامل توليد و كارآفرينان مجال داده ميشد، اين اتفاق نيفتاد و توليد كشور در اين اواخر تقريبا به كلي از رونق افتاد. در چنين وضعيتي آن قله جمعيتي چشم انتظار يارانهها و وامهاي دولت ماند و براي اينكه موقتا مشغول باشد به وفور به سمت تحصيلات تكميلي رفت.
ظرفيت ورودي تحصيلات تكميلي در سالهاي اخير به 1600 نفر در مقابل هزار نفر دانشجوي دوران ليسانس هم رسيده بود كه اين وضعيت در همه جاي دنيا غيرمعمول است.
قطعا با كاهش رشد جمعيت و ايجاد يك پايداري در جمعيت به اين ميزان واحد آموزشي احتياج نداريم ولي در دانشگاههاي دولتي ميتوانيم ظرفيتسازي خوبي بكنيم و با توجه به كاهش دانشجو، اكثريت را در دانشگاههاي دولتي جذب كنيم و در عين حال به اين اطمينان برسيم كه هيچ جواني كه آرزوي تحصيلات تكميلي داشته باشد، راه به رويش بسته نيست.
وزارت علوم ميتواند با وضع برخي مقررات، دانشگاههاي غيردولتي را به يك نوع رقابت سازنده وادار كند به خصوص اگر بتوانند به شاخصهاي كيفي خوبي برسند و مجوز دانشجو از خارج داده شود. در اين روند كساني كه اين رقابت سالم را ندارند حذف خواهند شد.
در هر صورت ظرفيتسازي كمي كه در بخشهاي ساختماني و فضايي دانشگاهها صورت گرفته است، در حال حاضر عموما به كار نميآيد و نميتوانيم به اصرار دانشگاهها را پر كنيم. اما به طريقهاي ديگر ميتوان از ظرفيتهاي خالي استفاده كرد. بخشي از ساختمانهايي كه با كيفيت خيلي خوب ساخته شدند و امكانات تجهيزاتي خوبي دارند ميتوانند با جلب دانشجو از خارج مقداري رونق پيدا كنند. البته اين مساله سياست دشواري است و نياز به بازنگريهاي خيلي جدي نه فقط در سطح دولت بلكه در سطح حكومت دارد تا اين امكان فراهم شود.
سياستهايي كه در گذشته در جلب دانشجويان خارجي داشتيم اغلب غلط، شكست خورده و بسيار محدود عمل كرده است ولي اگر بتوانيم بخشي از اين ظرفيت را براي جذب دانشجويان از خارج و همچنين از كشورهاي اطراف به كار بگيريم ميتوانيم براي كشور منشا درآمد باشيم.
اگر در سياستگذاريها دقت شود ممكن است تعدادي از دانشگاهها بتوانند به اين سمت بروند. به خصوص بعضي از واحدهاي دانشگاه آزاد. بخشهاي با كيفيت همچنين ميتواند علامه بر جذب دانشجو از خارج به آموزش و پرورش واگذار شود يا در زمينههاي ديگر استفاده كرد.
در هر صورت وزارت علوم به تنهايي نميتواند فكري براي اشتغال دانشآموختگان بكند بلكه بايد اقتصاد كشور رونق بگيرد تا دانشجويان جذب بازار كار شوند. در عين حال ما يك پديده اجتماعي داريم كه شايد فقط مختص كشور ما نباشد، كشورهايي كه در آستانه يك توسعهيافتگي قرار ميگيرند ميل تحصيلات عالي در آنها رشد ميكند.
به نظر من نبايد به اين مساله خيلي منفي هم نگاه كرد. يك موجي بوده كه طي شده كه البته در طي شدن اين موج ما با عدم درايتها و سياستهاي نامناسب روبهرو بوديم. در حال حاضر ميشود از كنار اين فرصت يك رقابت سازنده ايجاد كنيم و كيفيت آموزش عالي را بالا ببريم.
كارشناس آموزش عالي
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: