Iranian Futurist 
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
اخبار روز
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


ستایش آزادی یا آزادی ستانی

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[09 Jul 2014]   [ سید مصطفی تاج زاده]




گذار از مطهری به مصباح گذر از جامعه باز به بسته، از شرایط سالم به جنگی، از ستایش آزادی به آزادی ستانی، از استقلال فکری به فرقه پرستی و جمودگرایی و از دادوستد فرهنگی به تکفیری گرایی است
یکم)
۱- اولین فردی که تهاجم لباس شخصی‌های شناخته شده، سازمان یافته و با مصونیت قضایی پولادین را به کنسرت آقای تاج در یزد تأیید کرد، رادمرد فرهنگ و سعه صدر و «تا نوک قله دیدن» سید احمد خاتمی بود. با این استدلال مشعشع که «مگر بچه‌های هیئتی به این کنسرت‌ها می روند؟ پس برگزاری‌شان لزومی ندارد.» سپس واضع نظریه اسارت بخش «شکستن بت آزادی در پرستشگاه الهه استبداد» به میدان آمد تا در عصر ارتباطات و دنیای جهانی شده بر جهل ایرانیانی غبطه خورد که موسیقی یا به تعبیر او ساز و تنبور را جزء فرهنگ می داند. اندکی بعد جراید از دستور شفاهی رئیس سازمان فرهنگی – هنری شهرداری تهران خبر دادند که پیرو آن اکثر قریب به اتفاق فرهنگ سراهای پایتخت، کلاس آموزش موسیقی خود را در فصل تعطیلات و در سال فرهنگ تعطیل کردند.
۲- بستن آموزش گاه‌های موسیقی را می توان یکی از نخستین مسائل اختلافی رهبری با آقای خاتمی خواند که در زمان خود با حمایت کثیری از امامان جمعه مواجه شد. به زعم این گروه از روحانیون وزارت ارشاد اسلامی می بایست با پایان دادن به فعالیت‌های مراکز مذکور مانع گسترش بی‌دینی و بی‌بند و باری شوند و بر رونق مساجد بیفزایند. تلاش‌های وزیر ارشاد در تصحیح این قیاس خطا مؤثر نیفتاد و سرانجام بسیاری از آموزش گاه‌ها بسته شد. با وجود این نه آموزش موسیقی، قانونی یا زیرزمینی، بازار خود را از دست داد و از رواج افتاد و نه علاقه ایرانیان به موسیقی کاهش یافت. در جانب دیگر در بیست و پنج سال پس از آن اقدام، رابطه جوانان با نهادهای دینی نه تنها بهبود نیافت بلکه با کمال تأسف آنان به نحو روزافزونی از روحانیت بیشتر فاصله گرفتند و این روند منفی هم چنان ادامه دارد.
۳- رهبر فقید انقلاب در دو سال آخر حیات خویش فتاوای بی‌سابقه و ارتجاع سوزی در مورد شطرنج، موسیقی، تک خوانی زنان، پخش مسابقات ورزشی مانند کشتی از سیما، سریال‌های تلویزیونی و ... صادر کرد و به افشاگری علیه آخوندهای متحجری پرداخت که نوشیدن آب از کوزه وی را به دلیل تدریس فلسفه حرام می دانستند. مؤسس جمهوری اسلامی خطر بزرگ تر را نه از سوی روشنفکران که از ناحیه مرتجعانی می دید که به باور او با اجرای دیدگاه‌هایشان ایرانیان و در سطح عام تر، بشریت به عصر ماقبل مدنیت جدید و دوره الاغ سواری بازمی گشتند. گویی وی نیک می دانست که جمود دینی و تکفیری گری پدیده همزاد انقلاب اسلامی است که با ظهور خویش ضمن ترسیم چهره قرون وسطایی از دین و مقدسات و مؤمنان، مصیبت‌ها و بلاهای زیادی بر مردم وارد خواهند کرد.
دوم)
۱- با رهبری آیة الله خامنه‌ای مقابله با تهاجم فرهنگی غرب جایگزین مبارزه با جامداندیشی و قشرپرستی دینی شد. «استقلال فرهنگی» نیز که در گفتمان بنیان گذار جمهوری اسلامی به مفهوم داشتن حق و قدرت انتخاب فردی و ملی بود و معنایی ایجابی و گشاده داشت، نزد رهبر جدید به «تقابل با تهاجم فرهنگی غرب»، استحاله یافت و مفهومی سلبی، بسته و حتی جنگی (مبارزه با ناتوی فرهنگی) به خود گرفت. شگفت آن که حتی به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان نیز نتوانست توجه رهبر را به فوریت، گستردگی و ژرفای خطر خارجی گری جدید جلب کند. خطر خوارج مسلکانی که آمادگی دارند همه چیز را با خود به نابودی بکشانند. و من هنوز هم مطمئن نیستم که آیا عمق فاجعه تکفیری گری شیعه یا سنی درک شده است یا خیر؟
۲- مبارزه با تهاجم فرهنگی غرب با سپری شدن زمان به نفی تقریبا همه جنبه‌ها و دستاوردهای تمدن جدید منجر شده است. اکنون از عریانی و روابط آزاد جنسی تا آموزش موسیقی و برگزاری کنسرت و از حقوق شهروندی تا علوم انسانی را دربرمی گیرد و تا آن جا پیش رفته است که مشاور بین الملل رهبر از فیزیک اسلامی سخن می گوید و در میزگردی در صدا و سیما اعلام می شود «میز و صندلی نشانه غرب زدگی است و غذاخوردن با کارد و چنگال نشانه وابستگی به غرب است و این که در قدیم به خانم‌ها و آقایان آموخته می شد چگونه سر میز غذا بنشینند و غذا و سوپ و بخورند، دور شدن از آداب ملی است.» (قدس ۲۹/۳/۱۳۹۳)
۳- آقای مهدی نصیری که هم زمان با اعلام تهاجم فرهنگی غرب توسط رهبر، مستند کردن این هجوم همه جانبه را وجهه همت کرده بود و در معرفی کتب و رمان‌های ضد اسلامی و منافی عفت و اخلاق، بولتن هایی را برای مقامات تهیه می کرد، در سال‌های اخیر مدعی شده است که تهاجم فرهنگی غرب به اسلام پس از تأسیس جمهوری اسلامی آغاز نشده است بلکه سابقه‌ای دوازده قرنه دارد و برطبق نظر قائم مقام سابق کیهان، ابن سینا و ابن عربی، خواجه نصیر و ملاصدرا، امام خمینی و علامه طباطبایی و استاد مطهری همه یونانی زده و در حقیقت غرب زده بودند و خود نمی دانستند. به تصریح اولین پرچم دار مطبوعاتی مبارزه با تهاجم فرهنگی، فلسفه (مشاء، اشراق یا صدرایی) و عرفان (خراسانی یا عربی) وارداتی از غرب یا شرقند و نسبتی با اسلام اصیل ندارند. برمبنای چنین دیدگاهی تکلیف علوم انسانی جدید نیز کاملا مشخص است. یک جا باید دور ریخته شوند.
سوم)
۱- عجیب نیست که هر ملت قدرتمندی مایل باشد و حتی بکوشد فرهنگش جهان گیر شود. پیش از ورود قدرت‌های اروپایی به آسیا، زبان فارسی نه فقط در دربار صفویان بلکه در دربارهای ترکان عثمانی و گورکانیان هند نیز حرف اول را می زد و گستره آن بخش هایی از چین را پوشش می داد، اگرچه در دو قرن اخیر پس رفت داشته است، اکنون آمریکایی‌ها خوشحال خواهند شد اگر همه مردم دنیا به انگلیسی سخن بگویند، جین بپوشند، همبرگر گاز بزنند، کوکاکولا بنوشند، فیلم‌های هالیوودی ببینند و به طور خلاصه سبک زندگی آمریکایی را برگزینند. قدرت نظامی و سیاسی، رشد و توسعه اقتصادی، پیشرفت‌های علمی و فنی و جاذبه‌های فرهنگی و اجتماعی تا حدودی مسیر آمریکایی‌ها را هموار کرده و اینترنت و ماهواره نیز به کمک‌شان آمده است. حتی تعجب آور نیست که معلوم شود واشنگتن در پس این تمایل عمومی مقاصد توسعه طلبانه‌ای را تعقیب می کند. شواهد زیادی هم می توان در این زمینه ارائه کرد. آن چه انسان را متعجب می کند، ادعای مدعیان انحصاری بصیرت در مواجهه با تهاجم فرهنگی و در عین حال عاملان در جهت تأیید اتهامات غربیان است. به بیان روشن اقتدارگرایان ایرانی از توطئه غرب در مشوه جلوه دادن چهره جمهوری اسلامی می نالند و در عین حال خود با ترسیم چهره‌ای طالبانی، ناکارآمد و سرکوب گر از جمهوری اسلامی اتهامات مذکور را عملا تأیید می کنند. چند مثال ساده منظور را روشن می سازد. ماه پیش منسوبان رهبر در مقابل دکتر روحانی صف کشیدند و به اعتراض برخاستند که چرا می گوید با شلاق نمی توان انسان‌ها را به بهشت برد. و بعضی چون علم الهدی بر استفاده از شلاق و حتی بدتر از آن مهر تأیید زدند.
این در حالی است که بدخواهان جز این نمی گویند که اسلام دین زور و شمشیر است.رفتار و گفتار ذوب شدگان در ولایت در مورد زنان و حقوق و وظایف‌شان دست مایه استهزای نسل جوان ایرانی است چه رسد به غربی ها. و در هر حال تبلیغات سوء اسلام ستیزان حرفه‌ای را در زمینه نقض حقوق زنان درجوامع مسلمان تأیید می کند. در همین سال فرهنگ، معدودی بی‌فرهنگ با جلوگیری از دفن پروفسور فرای در اصفهان و نیز ایجاد مانع در سخنرانی پروفسور کلارک در مشهد به اعتبار میهن و مردم ما لطمه زدند. با وجود این اقتدارگراها از تبلیغات سوء غرب گله می کنند. از سوی دیگر می پرسم جهانیان وقتی که می بینند دو نامزد ریاست جمهوری بدون تشکیل دادگاه و صدور حکم هم چنان پس از سه سال در خانه بازداشتند یا سه روزنامه بهار و قانون و آسمان به بهانه یک خطا تعطیل می شوند غربی‌ها و همه دنیا چه قضاوتی درباره جمهوری اسلامی می کنند و ما اگر به جای آن‌ها بودیم چگونه داوری می کردیم؟ بدیع تر از همه تعیین مجازات ۲ تا ۵ سال حبس برای عمل عقیم سازی است و لابد پس از تصویب نهایی طرح دو گشت وازکتومی و توبکتومی برای شناسایی متخلفان در سطح شهر به راه خواهند انداخت. نمی دانم چرا آقایان با چنین رفتار و چنین سیمایی که خود از جمهوری اسلامی نشان می دهند، متعرض رسانه‌های غربی می شوند که کشورمان را به عقب ماندگی، نقض حقوق بشر و تحمیل یک سبک زندگی به شهروندان متهم می کنند؟!
۲- فرض کنیم حق با کسانی است که می گویند غرب پس از ناتوانی و یا ناامیدی از شکست جمهوری اسلامی به جنگ نرم و ایدئولوژیک علیه آن رو آورده است. حال برای پیروزی در نبردی فرهنگی آیا باید ایران را سراسر پادگان کرد یا دانشگاه، استادان باید افسر شوند و دانشجویان سرباز یا نظامیان باید تشویق شوند که در پی کسب مهارت‌های نظری لازم برآیند تا در این رویارویی فکری کم نیاورند و مقهور نشوند. در جنگ گرم و نظامی عقل سلیم روش نخست و در جنگ نرم و نظری راهبرد دوم را توصیه می کند. پس چرا نهادهای منسوب یا منتسب به رهبری برخلاف حکم عقل عمل می کنند؟ از جنگ نرم سخن می گویند ولی درجهت استقرار فضای نظامی – امنیتی می کوشند و راه بر گفتگو و فعالیت‌های آزاد شهروندان و نهادهای مدنی می بندند؟
۳- پروژه تهاجم فرهنگی از ابتدا تاکنون در خدمت دو هدف مشخص بوده است. اول آن که علت وعامل دین گریزی قشرهای وسیعی از مردم به ویژه جوانان و تحصیل کنندگان را خارجی معرفی کند تا دلایل و عوامل داخلی و اصلی آن یعنی ناتوانی مدعیان در حل مشکلات جامعه و فسادهای گسترده حکومتی از یک سو و انحصار و انسداد سیاسی و نیز دین دستوری و تحمیلی را از سوی دیگر از اذهان عمومی دور بگرداند و پنهان سازد، جالب آن که آقای مصباح دلیل فروپاشی بلوک شرق را جنگ نرم آمریکا می خواند حال آن که رهبر فقید انقلاب سقوط آن را به دلایل نارسایی‌های ایدئولوژیک و نادرستی عملکرد نظام شوروی پیش بینی کرده بود، دوم و مهم تر آن که به نام مقابله با ناتوانی فرهنگی شرایط جنگی را استمرار بخشند و به سرکوب گسترده مخالفان و اعمال محدودیت‌های طاقت فرسا و روزافزون بر مطبوعات، فیلم، کتاب، تئاتر، موسیقی، اینترنت و ... ادامه دهند و با راپل و جرثقیل به مصاف با دیش‌های ماهواره بروند و لباس شخصی‌ها را تقویت کنند. از سوی دیگر امپراتوری رسانه‌ای (نوشتاری، دیداری، شنیداری و مجازی) سپاه را به راه اندازند و مدیریت صداوسیما را هم چنان در کنترل نظامیان نگاه دارند و مؤثرترین گام را در جهت مبارزه با ناتوی فرهنگی آن بنامند که تعیین تمام سیاست‌ها و تمام پست‌های کلیدی کشور در اختیار سپاهیان قرار گیرد و چون و چرا از میهن رخت بربندد و ایران به پادگان بزرگی تبدیل شود. دقت شود که هرقدر دخالت سپاهیان در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و رسانه‌ای افزایش یافته ادبیات نبرد کذایی خشن تر، محیط بسته تر و بگیر و ببندها بیشتر شده است. تهاجم فرهنگی ابتدا به غارت فرهنگی بعد به شبیخون فرهنگی و سپس به ناتوی فرهنگی و سرانجام به جنگ نرم تغییر نام یافته و تعدادی از محصولات آن عبارت بوده است از اتوبوس مرگ نویسندگان دگراندیش، قتل‌های زنجیره‌ای مخالفان، کشتار جمعی نشریات منتقد و هجوم وحشیانه هرده سال یک بار به خوابگاه دانشجویان مظلوم. مبارزه با ناتوی فرهنگی به تعبیر یکی از مدافعانش برچیدن سفره تسامح و تساهل است و معلوم است که تشیع بی‌تسامح و تساهل تفاوت چندانی با اسلام طالبانی و داعش ندارد.
چهارم)
۱- چنانچه تهاجم فرهنگی غرب علت سستی ایمان جوانان ایران و هنجارگریزی آنان است پس چرا در دیگر کشورهای مسلمان که ماهواره و اینترنت و مطبوعات و ... به اندازه ایران سانسور نمی شوند و با ممنوعیت‌های وسیع و گوناگون مواجه نیستند و نهادهای آموزشی و دستگاه‌های تبلیغاتی‌شان نیز شبانه روز به ترویج ارزش‌های اسلامی و افشای شبیخون فرهنگی اشتغال ندارند، هم دین خواهی و گرایش به هنجارهای اسلامی از جمله حجاب روبه افزایش است و هم نگاه و تمایل به غرب روبه کاهش؟ اما در جمهوری اسلامی به موازات وسیع تر شدن حجم تبلیغات نهادهای تبلیغاتی به سود باورهای اسلامی و علیه اندیشه و عملکرد غرب و بیشتر شدن میزان و شدت سانسور در رسانه‌های منتقد و مستقل دین گریزی و نگاه به غرب شامل فرار مغزها و سرمایه‌ها روبه رشد بوده است. به تعبیر آقای حداد «مثل روز که شب می شود، آرام آرام وضعیت حجاب بدتر می شود گویی پله پله پایین می رویم.» (شرق ۱/۳/۱۳۹۳) به باور من حیف و میل سرمایه‌های ملی و نیز تحمیل، تحقیر و تحمیق در قبل و بعد از انقلاب اسلامی نتیجه یک سانی داشته است.
۲- روح شهید مطهری شاد که رشد اسلام را در گرو وجود «شرایط سالم و محیط آزاد» می خواند که در آن «صاحبان افکار مختلف بتوانند حرف‌هایشان را مطرح کنند.» و قاطعانه اعلام کرد «در صورتی انقلاب اسلامی راه صحیح پیروزی را ادامه خواهد داد که هر کس فکر و بیان و قلمش آزاد باشد.» و این که «هرمکتبی که ایمان و اعتقاد به خود نداشته باشد جلوی آزادی اندیشه را می گیرد.» استاد، استقلال فکری را «داشتن قدرت نقد و انتقاد و قدرت تجزیه و تحلیل مسائل» تعریف می کرد و معتقد بود که «هرچه دیگران دارند ما می گیریم آوریم. نمی ترسیم...روی این‌ها کار می کنیم، فکر می کنیم، خوب‌هایش را می گیریم و بدهایش را رها می کنیم.» و حجتش در این زمینه سیره ائمه بود. «درمیان احادیث و اخبار امامان خودمان که این همه با چشم نقد به خلفا نگاه می کردند و انحرافات آن‌ها را بازگو می کردند و مکرر بازگو می کردند... در یک حدیث نمی بینیم که بگویند یکی از کارهای خرابی که این‌ها مرتکب شدند این بود که علوم ملت‌های کافر را از یونان و روم و هند و ایران ترجمه کردند و آوردند. حال آن که در میان عوام بهترین وسیله برای کوبیدن آن‌ها بود. ولی ما حتی در یک حدیث هم ندیدیم این کار خلفا به عنوان یک امر بدعت و ضد اسلام تلقی شده باشد.» مطهری اساساً عقل شیعی را استدلالی تر ارزیابی و به اعترافات دانشمندان سنی از جمله احمد امین مستند می کرد و می گفت فلسفه دردوره اسلامی در میان شیعه شکفت. افزون بر آن یکی از دلایل مهم شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی را «باز شدن جامعه بسته ایران» می خواند. «اسلام مرزها را می شکست. رژیم موبدی سابق یک دیوار در ایران کشیده بود. نه از این طرف چیزی درز می کرد و نه از بیرون چیزی می آمد... دروازه‌های باز سبب شد که علاوه بر فرهنگ و علوم اسلامی، راه برای ورود فرهنگ‌های یونانی، هندی، مصری و ... باز شود و ماده ساختن یک بنای عظیم فرهنگی – اسلامی فراهم گردد.» وی وجود «روح تسامح و تساهل و عدم تعصب در مقام فراگیری و علم آموزی را از علل سرعت پیشرفت مسلمانان برمی شمرد. در جانب دیگر روح خارجی گری را عبارت می دانست از «تدین خیلی شدید و قدرت نداشتن تجزیه و تحلیل که به دنبال خود تنگ نظری، تکفیر و تفسیق می آورد.»
۳- بارها گفته‌ام گذار از مطهری به مصباح گذر از جامعه باز به بسته، از شرایط سالم به جنگی، از ستایش آزادی به آزادی ستانی، از استقلال فکری به فرقه پرستی و جمودگرایی و از دادوستد فرهنگی به تکفیری گرایی است و نفی همه دستاوردهای غرب به استثنای حکومت کلیسا و روحانیون. لابد چون میراث قرون وسطی است اخذ از غرب و تقلید از غرب بلااشکال است و عین اسلام خواهی. برای درک بهتر استحاله صورت گرفته در ربع قرن گذشته توجه شود که در سال‌های اولیه پیروزی انقلاب نزد عموم انقلابیون، حکومت آخوندی اتهام و تحریف جمهوری اسلامی به شمار می رفت و اعتراض و تکذیب آن‌ها را برمی انگیخت اما اکنون به شعار علنی مدعیان انحصاری بصیرت و دشمن شناسی تبدیل شده است. گویی حضرات به این نتیجه رسیده اند که برای جلوگیری از تکرار تجربه مشروطه و پل پیروزی نشدن روحانیت این بار باید ملت ایران را پل پیروزی یک قشر و حکومتی قشری کنند.
شهید مطهری برخلاف این غرب ستیزی متحجرانه، ریاکارانه و قدرت پرستانه ، با روی گشاده به مشروطیت و حقوق بشر خوشامد می گفت و حسرت می خورد که چرا مسلمانان واضع یا پرچم دار این حقوق نشده اند. اما در برابر حکومت کلیسا می خروشید که «این موج ماتریالیسم که در دنیا پیدا شده ... عکس العمل شدیدی است در برابر نادانی‌ها و خشونت‌ها و کج روی‌های کلیسا. تفسیرهای غلط کلیسا... و هم چنین تفتیش عقاید و اختناق و روش ضد آزادی و دموکراسی کلیسا بود که دنیا را به این حالت کشاند. برپایه همین تجربه تلخ و سنگین بود که در آستانه پیروزی انقلاب هشدار داد «از اسلام فقط با یک نیرو می شود پاسداری کرد و آن علم است و آزادی دادن به افکار مخالف مواجهه صریح اسلام با آن ها.» (تمام نقل قول‌ها از کتاب جوامع مسلمان، دموکراسی و بن لادن صفحات ۱۷ – ۳۲)
برمبنای نگاه و ادبیات مطهری باید گفت علت دین گریزی و هنجارستیزی بسیاری از ایرانیان بیش و پیش از آن که تهاجم فرهنگی غرب باشد، جهالت ها، خشونت ها، کج روی ها، تفسیرهای غلط، تفتیش عقاید، اختناق و روش ضد آزادی و ضد دموکراسی متولیان رسمی دین در ایران بوده است و تا زمانی که ناتوی فرهنگی اسم مستعار سرکوب منتقدان و معترضان و سرپوش گذاشتن بر علل واقعی ناهنجاری‌های فرهنگی و اخلاقی و فقر و فلاکت و فساد میهن و مردم باشد و رهبری سالم سازی شرایط و آزادسازی محیط را در دستور کار خود و نهادهای منسوبش قرار ندهد، سوگ مندانه باید شاهد تاریک تر شدن شب حداد باشیم. از قدیم گفته اند ظلم امروز ظلمت فرداست

مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع:


بنیاد آینده‌نگری ایران



چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۴ آوریل ۲۰۲۴

حقوق‌بشر

+ پیام نرگس محمدی از زندان اوین به پارلمان اروپا  نرگس محمدی

+ زمانه چه بازی ها که ندارد کیومرث صابغی

+ معترضان قم پس از شکستن درهای حضرت معصومه با شعار 

+ ... 

+ مردی که گناهش پرخاش به خرافات بود--به یاد سالگرد کشتن احمد کسروی در بیستم اسفند۱۳۲۴* محمد امینی

+ فراخوان برای شرکت در تظاهرات اعتراضی به نقض گسترده حقوق بشر در ایران 

+ جک ما از دنیای تجارت خداحدافظی می‌کند حمیدرضا تائبی

+ حمایت بیش از ۳۶۰۰ نفر در حمایت از رامین حسین پناهی و نسرین ستوده 

+ آموزش رایگان حق همه‌ی کودکان است؛ 

+ اتحادیه اروپا از عربستان خواست در مورد کنشگران بازداشتی اطلاعات ارائه کند 

+ تاکید کانادا بر «حقوق بشر» پس از واکنش شدید عربستان به درخواست آزادی فعالان 

+ پیکر عباس امیرانتظام به خاک سپرده شد 

+ اطلاعیه جبهه ملی ایران 

+ انتقاد دیده‌بان حقوق بشر از دستگیری رقصندگان اینستاگرامی ایران 

+ بازداشت چند نفر در سیستان و بلوچستان به اتهام ارتباط با رسانه‌های خارجی رادیو فردا

+ دومین تجمع در برازجان؛ صدها تن به قطعی و جیره‌بندی آب اعتراض کردند 

+ شصت وكيل دادگستري از ريس جمهور ایران درخواست فوري توقف اجراي حكم اعدام رامين حسين پناهي كردند 

+ اعتراض در محل نماز جمعه خرمشهر: «به نام دین، ما را غارت کردند» 

+ هجوم مأموران امنیتی به منزل کاووس سیدامامی 

+ «اعتصاب غذای» ده درویش زن در زندان قرچک ورامین 

+ گزارش پزشکی قانونی از وجود «محل تزریق و کبودی» در بدن کاووس سید امامی‎‎ 

+ در خواست شکستن اعتصاب غذای گلرخ ایریایی 

+ . 

+ ایران ما و روز جهانی زنان 

+ رامین سیدامامی: مادرم را تهدید کردند که درباره مرگ پدرم با رسانه‌ها حرف نزند 

+ گزارشی از یک بازدید میدانی از جنگل‌ها و منابع طبیعی در غرب مازندران کوروش برارپور

+ پلیس تهران ۲۹ شهروند معترض به حجاب اجباری را بازداشت کرد 

+ اعتراضی دیگر به حجاب اجباری در تهران؛ نسرین ستوده: دختر خیابان انقلاب آزاد شد 

+ اعتراض کانون صنفی معلمان استان تهران به ادامه بازداشت معترضان 

+ دختر_خیابان_انقلاب_کجاست؟ سوالی که هزاران بار در توییتر پرسیده شد‌ 

+ ادامه بی‌خبری و نگرانی خانواده‌های چهار دانشجوی زندانی 

+ جنازه سارو قهرمانی به خانواده‌اش تحویل داده شد 

+ عفو بین‌الملل خواستار تحقیقات فوری درباره موارد «خودکشی» در زندان‌های ایران شد 

+ ۲۲ شورای صنفی دانشگاه‌های سراسر کشور خواستار آزادی دانشجویان بازداشتی شدند 

+ بازتاب اعتراضات ایران در رسانه‌های خارجی و بین‌المللی 

+ اعتراضات در شهرهای ایران ادامه یافت - مرگ بر خامنه ای 

+ «تجمع اعتراضی در کرمانشاه» 

+ بازار دست دلال‌هاست مسلم تقوی

+ مردم با هشتگ به جنگ گرانی می‌روند مینا شهنی

+ وقتی نه مسکن مهر، مهر داشت؛ نه فکری به حال آینده کردیم 

+ تظاهرات اعتراضی علیه حکم اعدام  

+ اطلاعیه مطبوعاتی همبستگی جمهوریخواهان ایران در نیویورک 

+ گزارشی از سفر امدادی به استان کرمانشاه برای کمک به هم میهنان زلزله زده. کوروش برارپور

+ گزارشی از سفر امدادی به استان کرمانشاه برای کمک به هم میهنان زلزله زده کوروش برارپور

+ وقتی زن بی پناه است رضارخشان

+ شادمان چون مرگ ناصر فكوهي

+ هیولای درون*  ناصر فکوهی

+ در سفر به مناطق زلزله زده، هویت قومی و غرور ملی هم میهنان کوردمان را «نادیده انگاشته شده» و «سرکوب شده» دیدم!‎ ×  کوروش برارپور

+ ابر‌ بحران‌ها و آینده ترسناک ایران 

+ جنبش بازنشستگان: 

+ خطاب به فولادگران به پاخاستۀ اهواز 

+ بغض‌های موسیقی و کفن‌پوشان/ 

+ آنجلینا جولی برای دانش آموزان پیام داد/ برای حقوق بشر تلاش کنید 

+ نامه آتنا دائمی به مناسب پایان ۵۴ روز اعتصاب: اعتصاب غذا کردم که صدای بی صدایان باشم 

+ آقا تا حالا شده با یک زن خشونت کنید آیدین پورخامنه

+ دو گونه انسانی، دو جهان مریم رضایی

+ خشونت‌های واقعی در فضای مجازی شکوفه احمدی

+ خشونت‌های فرساینده روزمره سمیه قدوسی

+ نامه‌ی آتنا دائمی زندانی در اعتصاب غذا در زندان اوین آتنا دائمی

+ تحلیلی آسیب شناختی بر موقعیت بحران های کالبدی شهر در تهران با نگاهی به آتش سوزی و تخریب ساختمان پلاسکو  ناصر فکوهی

+ بحران نوجوانی و جوانی در ایران امروز در گفتگو با ناصر فکوهی ناصر فکوهی

+ ابراز بی‌اطلاعی نماینده مجلس از بازداشت معترضان به پارازیت در شیراز رادیو فردا

+ حامیان آرش صادقی مقابل زندان اوین تجمع کردند رادیو فردا

+ جهانی بدون جنگ  سایت آینده نگر

+ واکنش وزیر کشور به گورخوابی: از ترس بازداشت به گورستان پناه می‌برند رادیو فردا

+ گورخواب‌ها زنده‌اند، انكار بس است 

+ نامه سرگشاده فرهادی به روحانی: سراسر وجودم شرم است و بغض 

+ ٥٠ زن، مرد و کودک، شب‌ها در گور می‌خوابند در هر گور یک تا ٤ نفر زندگی می‌کنند 

+ انتقادات مسعود شجاعی از فساد مالی و اخلاقی در فوتبال و جامعه رادیو فردا

+ حمایت ستاره‌های فوتبال ایران از مسعود شجاعی رادیو فردا

+ ثبت نزدیک به دو هزار شکایت در مورد تنبیه بندی دانش‌آموزان در سال‌های ۹۳ و ۹۴ 

+ در این مدرسه اگر شهریه پرداخت نکنید، شلاق می خورید و اخراج می شوید 

+ ویکی‌لیکس در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اسناد جدیدی منتشر می‌کند 

+ بی‌عدالتی اقتصادی امروز ایران در تاریخ معاصر بی‌سابقه است دکتر محمد مالجو

+ ایران در معرض بحران حذف جنین دختر  دکتر سیمین کاظمی

+ وقتی زنان در محیط کار کمرنگ می‌شوند مترجم رویا پاک سرشت

+ دور کردن زنان از بازار کار به‌ نام حمایت 

+ کشف مواد منفجره و پرچم داعش در عملیات جستجوی یک خانه در بروکسل 

+ فقر؛ مهم ترین عامل تن فروشی در جامعه ایران 

+ کمپین تغییر چهره مردانه مجلس، گامی بلند برای مشارکت سیاسی زنان  شیرین فامیلی

+ نگاهی به سیمرغ عطار با پرسش از حقوق برابر جواد موسوی خوزستانی

+ شیوع «عروس – کودکان» سوری در یک نسل از دست رفته به روایت تصویر ترجمه رایحه مظفریان

+ کاندیداهای زن و موضوع «نظارت» بر انتخابات آمنه رضایی

+ مبارزه زنان برای راه یافتن به صندوق های رأی  دکتر فائنه حنیفه اوا

+ فروش دیوار برلین ترجمه فرانک فرید

+ تجربه حضور در نشست های زنان کاندیدا شهلا فروزانفر

+ درباره‌ «زبان زنان» شیرین کریمی

+ رد صلاحیت زنان: استراتژی حذف یا مقاومت برای تغییر؟  آزاده دواچی

+ بررسی نقش فناوری اطلاعات در حقوق زنان /فضای اینترنت جنسیتی نیست ثمین چراغی

+ ناسیونالیسم عربی و جنبش زنان عرب ترجمه و تلخیص مهسا پناه شاهی

+ کمپین تغییر چهره مردانه مجلس - درباره رد صلاحیت گسترده کاندیداهای زن مجلس دهم کمیته من کاندیدا می شوم

+ کمپین تغییر چهره مردانه مجلس، تلاشی برای بازگرداندن تغییر به زندگی واقعی منصوره شجاعی

+ نشست پرسش و پاسخ با چهار تن از داوطلبان زن نمایندگی مجلس دهم گزارش: مریم جوادی – عکس ها: تینا سپاس

+ مداخله در انتخابات مجلس و خروج جامعه مدنی زنان از انفعال  آمنه کرمی

+ زیبایی‌شناسی در پروانگی مرضیه جعفری

+ ختنه دختران در میان اهل تشیع پاکستان و هند  سمیره حنایی- رایحه مظفریان

+ لغو حکم بخشداران زن خوزستان، با کدام مجوز شرعی؟ یاسمن الف

+ تجارب منحصر به فرد زنان در چالش برای تغییر چهره مردانه سیاست  صبا شعردوست

+ رفع تبعیض در ساختار مردانه سیاست؟ مریم مهیمنی

+ تبعیض جنسیتی در ساختارهای اجتماعی افغانستان ابراهیم داریوش



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995