Iranian Futurist 
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
اخبار روز
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


انسان در توسعه

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[26 Aug 2014]   [ مایكل.ای.لبویتز]

آنچه در پی می‌خوانید متن ترجمه شدهء سخنرانی خواندنی مایكل. ای. لبویتز کانادایی، استاد اقتصاد در ونكوور، در كنفرانس «مشاركت، تغییر و تكامل انسانی»، كاراكاس ونزوئلا (مارس ۲۰۰۷) است كه به نقل از نشریهء «مانتلی ریویو» درج می‌شود.
به عقیدهء من میثاق بولیوار (Bolivarian constitution) در شناخت این مساله كه هدف جامعهء انسانی باید «تامین توسعهء همه جانبهء انسانی» باشد، منحصر به فرد است، از بندی كه در آن اشاره می‌شود: «همگان حق توسعهء آزادانهء شخصیت‌شان را دارند» تا توجه ‌بندی دیگر بر «پرورش تمام توانایی‌ها و خلاقیت‌های بالقوهء انسان‌ها در جامعهء دموكراتیك»، موضوع «توسعهء انسانی» موضوعی كلیدی در این میثاق (نظامنامه) محسوب می‌شود.
در عمق این توجه، نظریه‌ای وجود دارد كه بر فاصلهء بین آنچه هست و آنچه باید باشد تمركز می‌كند.
منظور، مفهوم این نكته است كه گرچه تحقق كامل همهء پتانسیل‌های ما دور از دسترس به نظر می‌رسد، اما غیرممكن نیست. به عبارت دیگر، آنچه ما اكنون به عنوان ظرفیت‌های انسان‌ها مشاهده می‌كنیم، تمام توانایی‌های ممكن نیست و تنها بخشی از آنچه كه می‌تواند باشد، است. به علاوه، این مساله نیز روشن است كه توسعهء انسانی امری ثابت نیست و ما مرزهای این رشد و پیشرفت را نمی‌شناسیم.
از دیگر مشخصات بسیار مهم موازین بولیوار، توجه دقیق به چگونگی توسعه و تكامل توانایی‌ها و ظرفیت‌های نهفتهء افراد است، این كه چگونه توسعهء همه جانبهء انسانی رخ می‌دهد. در بندی از میثاق وی عنوان می‌شود كه مشاركت مردم در «شكل دادن، انجام دادن و كنترل مدیریت امور اجتماعی-چه به صورت فردی و چه جمعی-راهی ضروری برای دستیابی به تامین رشد حقیقی آن‌هاست» و همچنین توجهی مشابه به جامعه‌ای دموكراتیك و مشاركتی در حوزهء اقتصاد وجود دارد، همان طور كه در بندی به «مدیریت شخصی، مدیریت جمعی و تعاونی در همهء اشكال» تاكید می‌شود یا دربندی دیگر كه در رابطه با پرورش پتانسیل‌های انسانی است بر «مشاركت فعالانه، آگاهانه و پیوسته» تمركز می‌شود.
این‌جاست كه بار دیگر قانون اساسی، به یك تئوری شكل می‌دهد. تئوری كه (بدون توجه به آگاهانه یا ناآگاهانه بودنش در ذهن نگارندگان آن) مفهوم «عمل انقلابی» كارل ماركس را با خود یدك می‌كشد.
شیوهء انقلابی كه او بر آن تاكید می‌ورزد، «تغییر در شرایط، همراه با فعالیت انسان یا خود-دگرگونی است.»
ماركس ایدهء خود را در یكی از نخستین نوشته‌هایش این گونه مطرح كرد كه ما توانایی‌ها و ظرفیت‌هایمان را از طریق فعالیت‌های خود رشد و پرورش می‌دهیم. این نگاهی است كه در سراسر كارهای او جاری و ساری است. او برای مثال از چگونه رشد یافتن مردم از طریق نبردها و مبارزاتشان صحبت می‌كند، این كه چگونه این راه، تنها راه برای طبقهء كارگر است تا بتواند «از باتلاقی‌كه قرن‌ها در آن گرفتار بوده خلاصی یافته و برای بنیان نهادن جامعه‌ای نو آماده و مهیا شود.» او كارگران را به سوی ۵۰ سال مبارزه كه «نه فقط برای ایجاد تغییر در جامعه، بلكه برای تغییر و آماده ساختن خودشان به سوی قدرت سیاسی» است تشویق می‌كرد. پس از گذشت ربع قرن از بیان این دیدگاه، وی عنوان داشت كه كارگران به این مساله واقفند كه: «باید مبارزات طولانی مدتی را پشت سر بگذارند و از میان روندهای متفاوت تاریخی بگذرند تا بتوانند در شرایط اجتماعی-انسانی تغییر ایجاد كنند.»
به گونه‌ای همواره یكسان، ما از طریق اعمال‌مان در خود تغییر به وجود می‌آوریم. ماركس در رابطه با روند تولید فراوان سخن گفته است; او تاكید می‌كند كه افراد در روند تولید، در خود دگرگونی ‌ایجاد می‌كنند. ماركس اشاره می‌كند كه كارگر «بر طبق طبیعت خارجی عمل كرده و در آن تغییر به وجود می‌آورد و در همین مسیر، او سرشت و طبیعت خود را نیز تغییر می‌دهد.» به طریقی مشابه، او بیان می‌كند كه چگونه در تولید، «تولیدكنندگان نیز تغییر می‌كنند، ویژگی‌های جدیدی را در خود كشف می‌كنند، خود را در تولید پرورش داده و دگرگون می‌سازند و نیز قدرت‌ها، ایده‌های تازه... و نیازها و زبانی جدید را توسعه می‌دهند.» در همهء این موارد، مفهومی روشن از رشد شخصی انسان‌ها-كه در ارتباطی تنگاتنگ با عملكردهایشان است-وجود دارد; به عنوان مثال ماركس می‌گوید: «آن گاه كه كارگر در مسیری مشخص و برنامه‌ریزی شده با دیگران همكاری می‌كند، زنجیرهای شخصیتی خود را می‌گسلد و توانایی‌های گونهء خود را ارتقا و افزایش می‌دهد.»
در اندیشهء ماركس، رشد و گسترش ظرفیت‌های انسانی جایگاهی محوری دارد. از دیدگاه وی، تكامل آنچه كه او «انسان ثروتمند» می‌نامد بسیار با اهمیت است. انسانی كه برای او تكامل شخصی، نیازی درونی است; انسانی كه چه در توانایی‌ها و چه در نیازها غنی محسوب می‌شود. برای ماركس، ثروت حقیقی همین است، «قدرت مولد رشد یافته در همهء‌افراد.»
هدف در نگاه ماركس، «فردی كاملا رشد یافته»، «ارتقا دادن ثروت شخصیتی»، «گسترش و بسط خلاقیت‌ها» و «توسعهء كامل ظرفیت انسانی» است. غایت ماركس در همین جا نمود می‌یابد: خلق جامعه‌ای كه راه را برای تحقق موارد فوق هموار می‌كند و توسعهء همه جانبهء‌انسانی را تضمین و تقویت می‌كند.
قطعا ماركس در تاكید بر اهمیت توسعهء انسانی تنها نبود، این ایده كه انسان‌ها باید فرصت‌و امكانات لازم برای رشد قوا و استعدادهایشان داشته باشند، موضوع اصلی در بین سوسیالیست‌های قرن ۱۹ نیز به شمار می‌آمد. این هدف توسط یكی از همراهان ماركس به نام «فردریك انگلس» این گونه توضیح داده شد:«تشكیل جامعه‌ای كه تمامی اعضای آن قادر به توسعه، رشد و استفاده از توانایی‌ها و قدرت‌هایشان در آزادی كامل هستند...»
اما مفهوم توسعهء انسانی در مركز توجه بسیاری از اندیشمندان در اواخر قرن بیستم و زمان ما نیز قرار دارد. دلیل این توجه، روشن شدن این مساله است كه رشد انسان و ظرفیت‌های او به هیچ وجه مشابه رشد سرانهء ملی نیست. در نتیجه در سال‌های اخیر، متون توسعهء اجتماعی و اقتصادی نیز به طور فزاینده‌ای به روند توسعهء انسانی توجه كرده ‌است.
فارغ از رشد و توسعه‌ای كه تنها به وسیلهء آمارهای رشد اقتصادی تجزیه و تحلیل می‌شوند، تمركز بر توسعهء انسانی-كه به طور آشكار در «گزارش توسعهء انسانی»، به وسیلهء برنامهء توسعهء سازمان ملل منتشر می‌شود-موجب قرار دادن انسان‌ها در مركز مفهوم رشد و توسعه می‌شود.
گزارش‌های توسعهء انسانی سازمان ملل با توجه به كوشش‌های تئوریك اقتصاددانی به نام آمارتیاسن جایگاهی ویژه می‌یابند. در این كوشش‌ها، عمدهء تمركز بر رشد توانایی‌های انسان است. تكامل توانایی‌های انسان جایگاهی مركزی در توسعهء انسانی‌می‌یابد و به عنوان موقعیتی برای افراد در راستای تجربه كردن زندگی سرشار از ارزش و احترام در نظر گرفته می‌شود.
اما به واقع مراد آمارتیاسن و سایر همكاران او (همچون مارتاناسبام كه فیلسوفی فمینیست است) از «توانایی» چیست؟ آنچه كه آن‌ها بر آن تاكید می‌ورزند، برداشتن موانع است. داشتن توانایی برای آن‌ها به معنای داشتن فرصت و امكانات است. در نتیجه در این رویكرد به گسترش و فراخ كردن فرصت‌ها توجه می‌شود; از میان برداشتن نژادپرستی و تبعیض جنسیتی، ایجاد تغییر در كیفیت آموزش و پرورش‌، از بین بردن شرایطی كه سطحی پایین از سلامتی را موجب می‌شوند و نیز برچیدن محدودیت‌هایی كه مانعی برای زندگی با عزت انسان شمرده می‌شوند.و این كاری است كه گزارش‌های توسعهء انسانی سازمان ملل انجام می‌دهند: آن‌ها دستاوردهای جوامع مختلف را در بهبود شرایطی مثل آموزش و پرورش و سلامت ثبت و ضبط می‌كنند، اما آن‌ها در رابطه با این‌كه چگونه تلاش‌ها برای پایان دادن به اموری نظیر نژادپرستی، تبعیض جنسیتی، نابرابری در آموزش و سلامت به خودی خود موجب دگرگونی در انسان و رشد استعدادهای او می‌شود، هیچ سخنی به میان نمی‌آورند. به بیان دیگر، هیچ سخنی در باب نقش فعالیت‌های انسان گفته نمی‌شود.به طور قطع، این رویكرد، رویكردی لیبرالیستی است، گرچه به طور ضمنی از گسترش دادن و عادلانه كردن فرصت‌ها - كه از وظایف دولت است - نیز صحبت به میان می‌آید كه در حقیقت می‌توان آن‌ها را پاسخی به نئولیبرالیسم دانست.
تفاوت بین این اصلاحات لیبرالیستی كه چنین رویكرد رایجی را به توسعهء انسانی غالب كرده و مفهوم عمل انقلابی كه ما در میثاق بولیوار با آن روبه‌رو می‌شویم، به طور آشكار در هنگام بحث از سیستم آموزش و پرورش عیان می‌شود.
در رویكردی كه به رشد توانایی‌ها توجه دارد، بودجهء تخصیص یافته به بخش آموزش و نیز ترتیب اولویت‌های دولت اهمیتی ویژه می‌یابند، چه نسبتی از جامعه باسوادند؟ چه نسبتی از جامعه‌تحصیلات دبیرستانی خود را به پایان رسانده‌اند؟ چه نسبتی به دانشگاه راه یافته‌اند؟ و همچنین برای یافتن تاثیرات تبعیض جنسیتی و یا مردسالاری در جلوگیری از تكامل انسانی، می‌توان از تفاوت‌های جنسی در داده‌های فوق سوال پرسید. آیا همهء طبقات و نژادها فرصت وامكان لازم را برای تحصیل دارند یا این‌كه گروهی مستثنی محسوب می‌شوند؟
اما آنچه كه هیچ‌گاه از آن پرسشی نمی‌شود، «جنس» سیستم آموزشی است. آیا منظور سیستم آموزشی است كه به طور عمودی از بالا به پایین جریان دارد؟ آیا سیستم آموزش و پرورشی است كه دانش‌آموزان را وادار به حفظ كردن حقایق پذیرفته شده می‌كند - حقایقی كه از سوی كسانی كه در راس قرار دارند پذیرفته شده است؟ آیا منظور سیستم آموزشی است كه ساختار قدرت موجود را نگهداری و پشتیبانی می‌كند؟ یا نه، روش آموزشی است كه در آن افراد، در طی یك روند، به واسطهء فعالیت‌هایشان آگاهی یافته و درس‌های تازه فرا می‌گیرند؟
پائولو فریرا - كه عمیقا تحت تاثیر ماركس بود - سوالات فراوانی را در این زمینه مطرح می كند. فریرا به طور واضحی بین انتقال دانش متراكم و انتقال دانشی كه در پی روندهای انتقادی، آزمودن جهان و نیز ارزیابی جایگاه ما در جهان حاصل می‌آید تفاوت قائل می‌شد. ذیل مفهوم دانش و علم متراكم، فریرا اشاره می‌كند كه: «دانش در این مفهوم به عنوان موهبتی است كه از سوی افرادی كه خودشان را دانشمند و آگاه می‌پندارند به كسانی كه نادان پنداشته می‌شوند، ارزانی داشته می‌شود.» به عبارت دیگر دانش در این معنا، به عنوان هدیه‌ای از سوی «فرادستان» به شمار می‌آید.
در برابر این ایده،‌در مفهومی كه فریرا برای آموزش قایل بود، عمل انقلابی مورد توجه قرار می‌گرفت، رابطهء بین فعالیت‌ها و رشد ظرفیت‌های انسانی، آموزش مساله محور، آن‌گونه كه او معتقد است: «مردان و زنان را در روند «شدن» - به عنوان موجوداتی نامتناهی و ناكامل - تثبیت می‌كند.»
فریرا تاكید می‌كند كه این رویه، رویه‌ای انسانی و آزادمنشانه است.
در مفهوم لیبرال از رشد انسانی، تاكید چندانی بر عمل كردن دیده نمی‌شود، این‌كه دانش به عنوان هدیه از سوی عرش‌نشینان به محرومانی كه در فرش نشسته‌اند عرضه شده یا این‌كه این دانش حاصل واكنش‌ها و پرسش‌های انتقادی است به نظر نامربوط و بی‌اهمیت می‌آید. اجازه دهید دوباره به نقطه‌نظرات ماركس برگردیم. وقتی كه او برای اولین بار نظرش را مبنی بر همزمانی تغییر در شرایط و دگرگونی در فرد مطرح كرد، این نگاه ذیل زمینه‌ای خاص قرار گرفت. او با این ایده كه «با تغییر دادن در اوضاع و شرایط مردم، مردم خودشان دگرگون خواهند شد» مخالف بود. آنچه كه ماركس پیش از مطرح كردن مفهوم عمل انقلابی بیان كرد این بود كه شما مساله‌ای مهم‌تر را فراموش كرده‌اید. شما از یاد برده‌اید كه انسان‌ها هستند كه شرایط را تغییر می‌دهند; شما فراموش كرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اید كه «آموزگار خود باید آموزش دیده باشد.»
به عقیدهء او، این ایده كه ما می‌توانیم شرایط را برای مردم تغییر دهیم و در نتیجه ایشان را دگرگون سازیم جامعه را به دو بخش تقسیم می‌كند كه در آن بخشی برتر از بخش دیگر به شمار می‌آید.این همان مطلبی است كه پائولو فریرا به آن اشاره كرده بود: «دانش و آگاهی هدیه‌ای است كه از سوی كسانی كه خود را آگاه می‌پندارند به كسانی كه ایشان، آن‌ها را نادان می‌شمرند ارایه می‌شود.»
این واقعیت كه نگاه لیبرال به رشد انسانی، اعمال و تمارین انسانی را در مركز خود جای نمی‌دهد، ما را به مفهومی دیگر از توسعهء انسانی متوجه و رهنمون می‌سازد; این مساله به خصوص در ونزوئلا امری ضروری است. زیرا انقلاب بولیوی در رابطه با توسعه، از طریق عمل كردن صورت گرفته بود. عمل انقلابی مفهومی نیست كه در میثاق بولیوار نادیده انگاشته شده باشد. این مفهوم هر روزه در ایدهء تركیب آموزش و كار تكرار می‌شود. این ایده، نیز، به طرزی آشكار دربارهء «شوراهای محلی» صدق می‌كند، جایی كه مردم می‌توانند با یكدیگر همكاری كنند تا نیازهای محلهء خود را تشخیص داده و سپس درصدد رفع آن‌ها برآیند.
به دلیل عدم توجه شایسته به مفهوم عمل انقلابی از توسعهء انسانی، بسط این مفهوم در این‌جا مهم به نظر می‌رسد. هنگامی كه شما معنای عمل انقلابی را در می‌یابید، متوجه این نكته می‌شوید كه بدون عمل كردن نمی‌توان به رشد كامل ظرفیت‌های انسان دست یافت. اگر انسان‌ها در جامعه‌شان تصمیمی نگیرند، قادر به پرورش همهء پتانسیل‌های خود نیز نخواهند بود. اگر دولت دارای مراتبی بوده و مسایل از بالا جریان داشته باشد، باز هم نمی‌توان به رشد كامل انسانی - چه فردی و چه جمعی - امید داشت. اگر افراد از بهره بردن از اندیشه‌شان در محیط كار منع شده و به جای آن موظف به پیروی از دستورات صادر شده از بالا باشند، در این صورت با آنچه كه ماركس با عناوین «فلج ذهن و تن» و نیز تولیدكننده‌های تنزل یافته و غریب از «پتانسیل‌های ذهنی موجود در روندهای كاری» بیان می‌كرد، روبه‌رو خواهیم شد. هر چه بیش‌تر در این اندیشه كنكاش می‌كنیم، بیش‌تر با سوسیالیسم، آن‌گونه كه در قرن ۲۱باید باشد، آشنا می‌شویم; دموكراسی به عنوان تمرینی كه ما در آن به طور همزمان جامعه و خود را تغییر می‌دهیم.
این همهء آن پروژه‌ای است كه ما در CIM در راستای روش‌های دگرگون‌كننده و تكامل انسانی به دنبال آن هستیم و برای توسعه و انتشار آن تلاش می‌كنیم. این روشی است برای فراگیر كردن مفهوم سوسیالیسم در قرن ۲۱، اما روند گسترش این ایده، چندان هم ساده نیست. ما همچنین قصد آن را داریم كه اعداد و محاسباتی را به كار بگیریم تا بتوانند رابطهء بین عمل و توسعهء انسانی را نشان دهند; زیرا روند اثبات این قضیه كه انسان‌ها از طریق فعالیت‌های خود، رشد و تكامل می‌یابند، فراتر از قدرت مطلق سرمایه‌داری - كه در آن تنها عمل واقعی، درگیر شدن افراد در خرید است - راهی را به سوی جامعهء سوسیالیستی جدید پیش‌رویمان قرار می‌دهد.

ترجمه: رضا كاظمیان


مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع:


بنیاد آینده‌نگری ایران



جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۹ مارس ۲۰۲۴

ستون آزاد

+ جهانِ پس از جنگ غزه  رضا علوی

+ آیا اسراییل بر نفت و گازغزه چیره خواهد شد ؟ رضا علوی

+ توتالیتریسم چیست؟ حسین مولا

+ گفتگو بارد هوش مصنوعی با حسین مولا حسین مولا

+ تفاوت مبارزه جوانان در زمان حکومت شاه ایران برای آزادی و دمکراسی با مبارزه جوانان کنونی برای آزادی و دمکراسی علیه جمهوری اسلامی چیست؟ گفتگو حسین مولا با بارد بزرگترین هوش مصنوعی گوگل

+ دو حادثه مهم  رضا علوی

+ جوانانیکه در جنبش زن زندگی آزادی شرکت کردن در چه سنینی بودند؟ Bard هوش مصنوعی

+ خود آموز دیکتاتورها رندال وود کارمینه دولوکا

+ موانع توسعه دموکراسی در خاورمیانه  دکتر امیر ساجدي

+ راز یک کشتار  رضا علوی

+ آیا غول خفته بیدار می شود ؟  رضا علوی

+ ریزش مداحان در این عاشورا رضا علوی

+ رهبر نقاب دار!  رضا علوی

+ بخش سوم : "لاریجانی ها " ؛ مردانی برای تمام فصول رضا علوی

+ حقوق زنان - کانون درگیری. فرهاد یزدی

+ آمریکا ؛ به کجا چنین شتابان ؟ رضا علوی

+ جهان و ایران در آغاز سال نو خورشیدی. فرهاد یزدی

+ نبرد برای نامزدی  رضا علوی

+ . 

+ ایران لیبرال فرهاد یزدی

+ روز جهانی زنان گرامی باد  گیتی پورفاضل

+ سالروز حمله روسیه به اوکراین فرهاد یزدی

+ کالبد شکافی" پرویز ثابتی" رضا علوی

+ سقوط محسن رنانی

+ فشار برملت ایران از دو سو. فرهاد یزدی

+ نشست واشنگتن – تلاش در راه ذلیل کردن جنبش ملی ایران فرهاد یزدی

+ الگوی روسی چپاول اموال ملی فرهاد یزدی

+ امنیت ملی – بخش دوم فرهاد یزدی

+ امنیت ملی در دهه سوم سده بیست و یکم فرهاد یزدی

+ آیا روسیه، جمهوری اسلامی را به عنوان متحد استراتژیک خود محسوب می کند؟ رضا علوی

+ منافع ملی و استقلال فرهاد یزدی

+ نقش "طنز" و شعار های "کاف دار" در جنبش انقلابی ایران رضا علوی

+ قشر میانه ایران مهرداد: یکی از همکاران سایت آینده نگر

+ دیگر چین به ایران اهمیت نمی‌دهد ! رضا علوی

+ نقش توازن قوا در جهان در خیزش ملی فرهاد یزدی

+ نیروهای مسلح در دو مقطع تاریخی فرهاد یزدی

+ تراژدی جمهوری اسلامی با مهسا امینی آغاز و با محسن شکاری پایان می‌یابد!  دکتر شیرزاد کلهری

+ دستاوردهای جنبش انقلابی ایران یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ از خیزش اجتماعی تا انقلاب سیاسی فرهاد یزدی

+ پایان کار رژیم، تکیه بر عصای سلیمان شیرزاد کلهری

+ انقلاب سیاسی فرهاد یزدی

+ انقلاب مدرن ایران شیرزاد کلهری

+ ادامه خیزش اجتماعی – سیاسی ایران فرهاد یزدی

+ بیانیه شماره ۱ لیدرهای میدانی  لیدرهای میدانی

+ خیزش اجتماعی نسل جوان ایران فرهاد یزدی

+ اولویت پاسداری از یک پارچگی سرزمینی ایران فرهاد یزدی

+ با کمال تاسف و تاثر از در گذشت دوست نازنین مان محمد امینی .

+ اعتراضات مردم و راهکار های روی میز حکومت یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ تعلل نیروهای مسلح فرهاد یزدی

+ آینده در کوتاه مدت فرهاد یزدی

+ سپاه پاسداران و نجات ایران فرهاد یزدی

+ رسالت انسان در برابر آزادی سعیده امین‌زاده

+ ایران – روسیه - اوکراین فرهاد یزدی

+ نیاز به زمان فرهاد یزدی

+ مبارزه مدنی و چرائی آن کیومرث صابغی

+ دو بازنده – یک برنده. فرهاد یزدی

+ نظام سیاسی در ایران آینده فرهاد یزدی

+ آیا بایدن در انتخابات ۲۰۲۴ کاندید خواهد شد ؟ رضا علوی

+ اسطوره سیاسی از دموکراسی آمریکا تا اقتدار گرائی چین پرفسورجیم دیتو

+ اسطوره جدید و آینده سیاسی عربستان سعودی -

+ فرمان فرمایی روسیه بر نظام اسلامی فرهاد یزدی

+ دگرگونی قدرت در کانون نظام فرهاد یزدی

+ برجام در تاریکی رضا علوی

+ برای مام زمین در روز زمین فرهاد یگانه‌

+ تکرار تاریخ، نابودی محتوم دیکتاتورهای بزرگ به دست خودشان است فرهاد یگانه‌

+ چرا رابطه کشورهای غربی و روسیه پس از پایان جنگ سرد، به چنین کابوسی برای اردوگاه کشورهای غربی ختم شد؟ فرهاد یگانه‌

+ تاثیر جنگ اوکراین فرهاد یزدی

+ نوروزتان مبارک .

+ چیرگی «جبهه موافقت» بر «جبهه مقاومت» رضا علوی

+ نخبه گان یا پخمه گان در حکومت اسلامی  رضا علوی

+ رویا یا کابوس ؟ رضا علوی

+ خودکامگی  تیموتی اسنایدر

+ نگاهی بر موقعیت ایران در منطقه فرهاد یزدی

+ در باره انتخابات ۱۴۰۰ مجید / ایران

+ حسن هم از میان ما رفت گروهی از یاران دیروز، امروز و فردای حسن

+ در باره ظریف ... و میدان  مجید / ایران

+ نظام اسلامی و اردوی خاور بر علیه باختر فرهاد یزدی

+ چرا سازمانهای اطلاعا تی معتقدند که آینده جهان تیره و تار است ترجمه: کیومرث صابغی

+ تضمین حداقل درآمد یکسان برای تمام شهروندان. فرهاد طالع

+ قرار داد ۲۵ ساله ؛ ماندگاری حکومت یا ترکمانچای ؟ رضا علوی

+ سخنی با آقای مهاجرانی. محمد امینی

+ مذاکره غرب با نظام اسلامی فرهاد یزدی

+ هنر فاشیست نبودن ترجمه ناصر فکوهی

+ با ناسيوناليسم راه به جايي نمي‌بريم عظيم محمودآبادي

+ در آستانه چهل و دومین سالگرد انقلاب فرهادی یزدی

+ روز سياه  رضا علوي

+ مصباح یزدی ؛ معمار خشونت مقدس و طرا ح "کادرسازی " رضا علوی

+ حمله به ایران و یا حزب الله؟ فرهاد یزدی

+ تهدید از سوی قفقاز فرهاد یزدی

+ بهار آن سال و «بهار هر سال...» محسن یلفانی

+ بحران امنیتی و حکومت نظامیان فرهاد یزدی

+ جستجوی کار در ایران امروز 

+ سیاست دولت نوین آمریکا در منطقه فرهاد یزدی

+ اوباما برجام را آورد و ترامپ آنرا پاره کرد- چرا؟ مجید / ایران

+ ارزش های اندیشه های دکتر فاطمی  رضا علوی

+ مرگ نهائی رژیم  فرهاد یزدی

+ آتش افروزی در قفقاذ فرهاد یزدی

+ اندیشه چپ ، خادم غرب مهندس صلاح الدین همایون

+ تنگ تر شدن حلقه فشار فرهاد یزدی

+ انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و اثر آن بر نظام اسلامی فرهاد یزدی



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995