ارتش سري بررسي چالشهاي ظهور و توسعه اولين نسل جامعه اطلاعاتي-ديجيتالي ايران
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[05 Feb 2007]
[ فرنود حسني]
پس از پايان دهه 90 و آغاز هزاره سوم دنيا وارد مرحله جديدي از تکامل تکنولوژيک خود به نام عصر اطلاعات شد. عصر اطلاعات ساختارها و ملزومات خود را با فناور هاي موجود منطبق ساخت و بر اساس نياز هاي حاصل شده زمينه زايش فناورهاي جديدي را فراهم کرد.
گره خوردگي ابزارهاي ارتباطي و اطلاعاتي در اين دوره به طرز غير قابل باوري ضمن توسعه دروني بر پيشرفت ديگري نيز تاثير گذار بود به گونه اي که فناوري هاي ارتباطي به طور کامل در خدمت سيستم هاي اطلاعاتي قرار گرفته تا زمينه بسط هر چه بيشتر و بهتر اطلاعات را در کميت و کيفيت مطلوب تر فراهم آورند. اينترنت به عنوان بزرگترين و موثر ترين مولود گره خوردگي ابزارهاي ارتباطي و اطلاعاتي ظرف چند ساله اخيررشد بسياري يافته است و موجبات شگفتي بسياري از صاحبنظران و انديشمندان علوم اجتماعي را فراهم کرده است. اينترنت به عنوان يک جامعه بزرگ بدون مرز مجازي در واقع شمايي از مدينه فاضله ايي است که درآن افراد بدون توجه به جنسيت، مليت، رنگ پوست، نژارد و اخلاق مي توانند از تمامي مواهب موجود به صورت مساوي بهره مند شوند و خود نيز آنچه را که جامعه ممي خواهد با ديگران به اشتراک گذارند.
امروزه اينترنت يا به عبارت بهتر ضريب نفوذ اينترنت به عنوان يکي از مهمترين شاخصه هاي توسعه محسوب مي شود. البته اين شاخص در جوامعي قابل بررسي است که برنامه توسعه اي خود را بر مبناي دانايي محوري بنا نهاده اند. توسعه دانايي محور به عنوان سيستم مطلوب توسعه اي در جوامع اطلاعاتي سعي دارند تا کليه فرآيندهاي اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و حتي سياسي را در قالب دانش محوري و حول محور دانايي تفسير و توجيه کند و از اين طريق به چهارچوب ها و استانداردهاي معيني براي تعريف جامعه اي نوين با عنوان جامعه اطلاعاتي دست يابند. با اين توضيحات بايد اشاره کرد که امروزه جامعه شناسان در ارائه تئوري هاي خود مسئله انقلاب ديجيتال را بسيار دقيق مورد بررسي و اشاره قرار مي دهند و از لوازم و ظرفيت هاي آن براي تعيين و سنجش ميزان و سطح توسعه يافتگي جوامع استفاده مي کنند. همانطور که مي دانيم کشورهاي مختلف جهان بر اساس شاخص هاي گوناگون عصر حاضر در زمينه توسعه فناوري اطلاعات به پنج گروه مختلف به شرح زير تقسيم مي شوند
1-کشورهاي پيشتاز:که 13 درصد کشورهاي جهان را شامل مي شوند اين کشورها با سياست گذاري هاي کلان توانسته اند خود را به جايگاه فعلي برسانند از جمله آنها مي توان به آمريکا و آلمان، سنگاپور اشاره کرد.
2- کشورهاي تند رو: که با اندکي تاخير و با برنامه ريزي هاي دقيق به دنبال کشورهاي پيشتاز در حال حرکتند. اين کشورها شامل ايتاليا، مجارستان، کويت و... هستند.
3- کشورهاي پيش رو: کشورهايي همچون آفريقا، روسيه، شيلي که با شناخت و ضعيت موجود فناوري اطلاعات و اهميت آن اقدامات لازم را با برنامه ريزي هاي گسترده شروع کرده اند.
4- کشورهاي آغازگر: همچون ايران، چين، مصر که در ابتداي راه حرکت به سمت توسعه فناوري اطلاعات هستند.
کشورهاي عقب مانده که هنوز ديدگاه و اقدام روشني براي کاربرد فناوري اطلاعات ندارند.
بدون شک رسيدن و قرار گرفتن کشورها به هريک از اين جايگاه ها متاثر از دست يابي به استانداردها،عوامل و شاخص هاي مختلفي در زمينه هايي همچون فرهنگ، آموزش، اقتصاد، مديريت و ... مي باشد.
نگرش جامع دولتها به موضوع فناوري اطلاعات براي دست يابي به تعاريف و تفاسير و استانداردهاي بومي شده توسعه فناوري اطلاعات مي تواند زمينه لازم را براي ايجاد چهارچوب هاي علمي و عملي جامعه اطلاعاتي فراهم کند.
همسو کردن فعاليت هاي آموزشي، سرمايه گذاري هاي اقتصادي، فرهنگ سازي و از همه مهمتر نظارت و مديريت صحيح بر اين عوامل با استانداردهاي تعيين شده که مبتني بر فناوري هاي روز ارتباطي و اطلاعاتي هستند از ملزومان پايه ريزي ساختار جوامع اطلاعاتي هستند. به طور قطع هر چه سرمايه گذاري بر روي فناوري اطلاعات گسترش يابد و مردم بيشتر با حقوق و جايگاه خود در دنياي مجازي آشنا شوند نيازهاي خويش را بيش از پيش خواهند شناخت و به طبع امکانات بهتري را نيز از دولت ها طلب خواهند کرد. به روز رساني مفاهيم جديدي همچون دموکراسي ديجيتال، راي گيري الکترونيکي، شهروند الکترنيکي، شهر الکترونيکي، دولت الکترونيکي و... نتيجه ظهور و توسعه استانداردهاي جامعه اطلاعاتي هستند. هويت الکترونيکي و حقوق الکترونيکي نيز از جمله مواردي هستند که براي شهروندان دنياي مجازي حوزه ها و رويکردهاي جديدي را ايجاد کرده اند.
اينترنت و وب به عنوان بستر به اشتراک گذاري دانش و اطلاعات امروزه نقش مهمي در شکل گيري هويت مجازي ويا هويت شبکه اي براي مردم کشورهاي مختلف دارد. آنها با حضور در اين دنياي مجازي با يکديگر ارتباط برقرار مي کنند و به تبادل آرا و نظرات خود مي پردازند. بسياري از روابط معمولي انساني در اين حوزه رنگ و بوي ديجيتال به خود گرفته اند تما م اين اتفاقات چه در حالت خود آگاه و چه در حالت ناخودآگاه توسط افرادي صورت مي گيرد که از نظر سطح دانش و موقعيت اجتماعي در سرايط مختلفي قرار دارند و برحسب نياز و توان خود اقدام به دريافت و يا نشر اطلاعات مي کنند و با اين کار در شکل گيري و تکوين پايه هاي جامعه اطلاعاتي تاثير به سزايي دارند. دانشجويان، اساتيد، بازاريان، مديران و... با حضور در اين کانون مجازي دانايي محور به عنوان نمايندگان قشر اجتماعي خود اقدام به توسعه و ترويج علوم و فنون حوزه کاري خود مي کنند و خواسته و نا خواسته زمينه آموزش و آگاهي همکاران و هم فکران خود را فراهم مي آورند. ظهور و توسعه هزاران سايت و وبلاگ فارسي زبان صرف نظر از کيفيت ظرف چند سال اخير حکايت از تحولي اساسي در ديدگاه مردم و به موضوع اطلاعات و اطلاع رساني دارد. در سالهايي نه چندان دور که اينترنت به تازگي در کشور ما رسوخ کرده بود. استفاده از آن به غير از هزينه هاي بالا بسيار محدود و در اختيار اشخاص و ارگان هاي خاصي بود اما اين روزها توجه عمومي و دولتي به موضوع توسعه اينترنت به حدي است که برنامه هاي زيادي براي آموزش آن از سنين پايين در حال پياده سازي است. ضمن اينکه با پيشرفت هاي کمي و کيفي در زمينه سرويس هاي اينترنتي روز به روز امکانات بهتر با هزينه هاي کمتري قابل استفاده مي گردد. بحث توسعه اينترنت روستاها به عنوان کانون بزرگي از جمعيت کشور که همواره به دلايل گوناگون از جريان هاي توسعه امکانات و ابزار اطلاع رساني و در نتيجه از اطلاعات عقب بوده اند بارقه هايي از اميد براي سرعت گرفتن و سامان يافتن اين عرصه در زمينه دستيابي به سطح دانش مطلوب ايجاد کرده است با اين ديدگاه مي توان به جبران عقب ماندگي ها و رسيدن به تعادل اطلاعاتي حذف طبقات اطلاعاتي ميان اقشار شهري و روستايي همت گماشت.
دست يابي و دسترسي يکسان همگان به اطلاعات و شکل گيري جريان آزاد توليد و توزيع اطلاعات مي تواند در شکل گيري هويت فردي و اجتماعي در جامعه اطلاعاتي و تحقق دموکراسي ديجتال منجر شود.
با توجه به اينکه اينترنت به عنوان مهمترين ابزارها اطلاع رساني چند بعدي مي تواند اخبار و اطلاعات را در کوتاه ترين زمان ممکن در چندين زبان مختلف به صورت مکتوب، تصويري و صوتي در حجم بالايي و در سطح جهان منترش کند. نمي توان به سادگي اهميت و نقش آن را انکار و حذف کرد.
با اين توضيح و با آگاهي از اينکه پايه هاي جامعه اطلاعاتي ايران به صورت درون جوش در بطن جامعه و توسط کارشناسان و علاقه مندان به اين حوزه ريخته شده و پس از آن دولت به فکر انجام برنامه ريزي هاي کلان در اين زمينه افتاد و به نظر مي رسد پتانسيل لازم براي افزايش روند حرکتي توسعه دراين بخش وجود دارد و در صورت تعامل بهتر و بيشتر دولت با بخش خصوصي مي توان به نتايج و اتفاقات مثبتي اميدوار بود. نگاه به تعاري و جايگاه مسائلي همچون قوانين و جرائم، فرهنگ سازي، خصوصي سازي، برنامه ريزي دولت و... در بحث کلاني همچون فناوري اطلاعات بايد با نگرش ها و ديدگاههاي جديدي همراه باشد چرا که فناوري اطلاعات با توجه به همه پذير بودن و چند بعدي بودن داراي ظرفيت هاي فراوان و گاه بسيار حساسي است که بهره گيري درست و مناسب از تمام آنها در بهينه شدن امور ضرورت دارد.
مرور تحولات و اتفاقات صورت گرفته در زمينه توسعه آموزش هاي غير آکادميک، توسعه اينترنت، افزايش کمي و کيفي وب سايتهاي فارسي زبان، رونق بازار داخلي سخت افزار و نرم افزار و... نشان از آن دارد که در حوزه عمومي و تجربي نيرو ها و استعداد هاي فراواني وجود دارند که با استفاده از اندک روزنه ها و امکانات فراهم شده توانسته اند خود را با اطلاعات و دانش روز هماهنگ سازند.
تمام اين وقايع نشان از ظهور و رشد نسلي دارد که خود را عادت داده است با ابزارهاي تکنولوژيک ارتباطي و اطلاعاتي با درايت و دقت برخورد کند و مطابق نياز هاي خود از آن بهره برداري کند. اين گروه اجتماعي که اکثر آن را جوانان تشکيل مي دهند به دليل بسياري از مسائل و معضلات اطلاع رساني و ارتباطي جامعه، اينترنت را کانون توجه و همگرايي خود قرار داده و با استفاده از ظرفيت هاي آن سعي داشته ضمن حذف فاصله علمي و اطلاعاتي خود با دنياي صاحب فناوري، کمبودهاي ناشي از در هريک از رسانه هاي تلويزيون، ماهواره، روزنامه، کتاب و... را جبران کند. گو اينکه در بهره برداري از همين به ظاهر امکانات اندک نيز گاه با عدم حمايت دولتها مواجه بوده است. نمود اين آتش زير خاکستر و اين توده عظيم مشتاقان پيوستن به دنياي مجازي و اين شهروندان جديد دنياي وب از سالهاي گذشته و با ظهور شبکه هاي BBS در ايران آغاز شد. افرادي که با اين شبکه هاي مجازي بسيار ابتدايي و ساده کار کرده اند به ياد دارند که چگونه فعاليت هاي محدودي همچون تبادل عکس يا گپ زني را در زمان هاي محدود تعيين شده از جانب مديران شبکه انجام مي دادند و با افراد مختلفي که تا آن زمان شناختي نداشتند اشنا مي شدند. شبکه هاي مجازي BBS خيلي زود در جمع محدود آشنايان و علاقه مندان به اين گونه فعاليت ها رواج يافت تا جايي که در برخي از قرارهاي اين شبکه ها تعداد زيادي از جوانان در کوهها و رستوران ها و کافي شاپ ها گرد هم جمع مي شدند. که اين قرارها نيز به خاطر تبعات اجتماعي معمولاً به صورت زير زميني راه اندازي و اداره مي شدند که از طريق اين جلسات گروهي افراد مي توانستند ساير اعضا شبکه را ببينند و با هم به تبادل نظر بپردازند.
نکته جالب توجه اين است که درصد بسياري بالايي از اين شبکه ها در محدوده جغرافيايي شهري رواج مي يافت. پس از مدتي با توسعه سرويس هاي اينترنتي در ايران و راه افتادن اولين سرويس دهندگان خدمات اينترنتي براي توسعه اينترنت در ميان عموم مردم اين امکان براي ساکنان BBS ها فراهم شد تا به اتاق هاي گپ زني معروفي همچون ياهو،ام اس ان، پالتاک و... کوچ کنند و تجربيات ارتباطات زير زميني و شبکه اي خود را در محيطي پويا تر و جديد تر دنبال کنند.
اين اتفاق در عرض مدت کوتاهي محبوبيت شبکه هاي BBS را به دست فراموشي سپرد. بسياري از گروندگان و گردانندگان اتاق هاي گپ زني همان افرادي بودند که در شبکه هاي BBS فعال بودند و قشر جواني را نيز تشکيل مي دادند. همزمان با گسترش گرايش به نرم افزارهاي گپ زني تحت وب آشنايي و بهره گيري از سرويس هاي رايگان پست الکترونيک ياهو نيز مورد توجه جامعه ايرانيان قرار گرفت و اينگونه بود که در آن سالها هر کس سعي مي کرد در هنگام معرفي خود و يا ارائه کارت ويزيت ايميلي از ياهو يا هات ميل را نيز بر روي آن بنويسد.
هر چند که اتاق هاي چت و ايميل هاي ياهو در ابتداي ترويج کاربردشان در ايران بيشتر مورد توجه جواناني قرار گرفت که به علت برخي فشارها و کمبودهاي اجتماعي به دنبال راهي مناسب و مخفي براي ارتباط با گروههاي همسال خود مي گشتند. روند گپ زني ها و برقراري ارتباطات گروه-شبکه اي با استفاده گسترده جوانان ايراني از سرويس ياهو گروپ و با شکل گيري گروههاي مختلفي که حول موضوعات مختلفي اقدام به نشر مطلب براي خود مي کردند تقويت شد و شکل جديدي به خود گرفت و پس از مدتي گرايش مردم به حضور در جامعه شبکه اي ايران با آشنايي و بهره برداري از سايت هاي موجود در وب از يک سو و ظهور و توسعه سايت هاي فارسي زبان ارائه دهنده خدمات گپ و گفتگو از سوي ديگر سرعت بيشتري به خود گرفت يعني ضمن اينکه روز به روز به تعداد اعضاء اين جامعه افزوده مي شد امکانات و تخصص هاي فني آنها نيز مدام در حال توسعه بود تقريباً از همين زمان ها بود که در شهر هاي بزرگ و پس از آن در شهرهاي کوچک دفاتر و يا مغازه هايي تحت عنوان کافي نت فعاليت خود را آغاز کردند و با ارائه امکانات سخت افزاري و نرم افزاري خود به مردمي که قادر به خريد رايانه هاي شخصي نبودند زمينه را براي گرايش هرچه بيشتر مردم به حضور در دنياي وب و رايانه فراهم کردند. بعدها کافي نت ها خدمات جديدي را نيز به مردم ارائه دادند و آن سرويس تلفن اينترنتي بود که به مردم امکان مي داد به هزينه هاي کم با خارج از کشور تماس برقرار کنند. با اين توصيف نمي توان از نقش و کارکرد کافي نت ها در توسعه جامعه شبکه ايران غافل شد اقدامات و تحولات ذکر شده همچنان ادامه داشت و زماني بيشتر اشکار شد که کمپاني گوگل در راه اندازي سرويس هاي پست الکترونيک خود و سايت اورکات بستري را به وجود آورد تا تمامي افراد از طريق دعوت نامه هايي که از دوستان خود دريافت مي کنند جزو دارندگان Gmail شوند و يا به عضويت سايت اورکات درآيند.
همزمان با بالا گرفتن تب داشتن ايميل هاي يک گيگا بايتي Gmail و عضويت در جوامع مجازي اورکات در دنيا بسياري از وبگردهاي ايراني که پيش از اين هر کدام با ايميل هاي سايت ياهو يا... فعاليت مي کردند و يا در سايت ها و وبلاگ هاي فردي و جمعي اقدام به نوشتن مي کردند بستري را يافتند تا از طريق آن باز هم به صورت نا خواسته يا به عبارت ديگر نادانسته مهر تاييد ديگري بر وجود و ظهور اولين نسل جامعه اطلاعاتي- ديجيتالي ايران بزنند. ايراني ها به سرعت از فرصت هاي (به خصوص رايگان) بوجود آمده استفاده کردند و دوستان و ساير علاقه مندان را براي در اختيار گرفتن Gmail و يا عضويت در سايت اورکات دعوت کردند. طبق گزارش هاي آماري سايت اورکات ايراني ها ظرف مدت کمتر از يک ماه رتبه سوم جمعيتي را در شهر مجازي اورکات به دست آورند و جز فعال ترين اعضا جوامع مختلف اورکاتي شدند. اين در حالي بود که کشور صاحب فناوري ايالات متحده آمريکا و رتبه دوم به کشور پرجمعيت برزيل اختصاص داشت. گذشته از تحليل هاي جامعه شناسانه اي که مي توان بر نتايج فوق داشت در نگاهي خوش بينانه مي توان از جايگاه و اهميت و تاثير عميق فناوري اطلاعات و جامعه اطلاعاتي در ميان ايرانيان که قشر عظيمي از آنان را جوانان تشکيل مي دهند ياد کرد.
صرفنظر از خرده گيري هايي که ممکن است بر ماهيت اورکات به عنوان يک کلوپ تفنني ارائه شود(که در مجموع درصد بسيار اندکي از اين جمعيت را مي توان در اينگونه تعاريف گنجاند) بايد اذعان داشت که علي رغم عمر کوتاه شهر مجازي اورکات شهروندان ايراني آن به خوبي توانسته اند با زير و بم آن اشنا شوند و اقدام به تبادل اطلاعات و برقراري روابط کاري کنند. نمونه اين گونه جوامع شبکه اي در نشاني هاي ديگري همچون www.hi5.com و www.business24.com و www.gazzag.comو... نيز تشکيل شده و در آنها نيز ايرانيان حضور و ظهور جدي پيدا کرده اند. در اين شرايط سايت هاي مختلفي مثل ماي پرديس و کلوب شکل گرفتند و جمعيت بسياري از جوانان ايراني به عضويت اين سايت ها درآمدند و اقدام به برقراري مراودات مجازي کردند.
در بعد ديگري از جامعه مجازي ايران مي توان به خيل عظيمي از وبلاگ نويسان اشاره کرد که هر يک بر اساس رشته تحصيلي يا شاخه علمي و ادبي يا حرفه اي مورد علاقه خود اقدام به راه اندازي وبلاگ نموده اند. استفاده ايرانيان از سرويس دهنده هاي بزرگ و مشهور وبلاگ فارسي يعني persianblog ، blogsky از اهميت و جايگاه ويژه اي در محافل اينترنتي و جامعه اطلاعاتي داخل و خارج برخوردار است. همچنين در اثر اين استقبال و توجه باور نکردني سرويس دهنده هاي جديد وبلاگ فارسي پيدا شدند و طرفداراني را گرد خود جمع کردند. که عبارتند از :blogfa.com، Mihanblog.com، parsiblog.com
حضور و موضع گيري هاي پر رنگ و فعالانه و پي گيرانه شبکه وبلاگ هاي فارسي زبان در مسائل و موضوعات گوناگون اتفاقي است که به ندرت نمونه هاي مشابهي از آن يافت مي شود از همه مهمتر عدم هدايت و راهبري واحد اين تعداد وبلاگ است که علي رغم اين موضوع وحدت رويه و انسجام اطلاعاتي در پوشش ابعاد گوناگون يک موضوع اهميت جايگاه وبلاگ ها و جامعه شبکه اي وبلاگ نويسان را بيش از پيش نمايان مي سازد. ملموس ترين نمونه فعاليت اين جامعه را مي توان در موضع گيري بسياري از وبلاگ نويسان در برابر اقدام موسسه نشنال جغرافيک در تغيير نام خليج فارس به خليج عربي نسبت داد.
شاهد بوديم که افراد مختلف با انديشه ها و فعاليت هاي گوناگون اقدام به نشر مطالب مشابهي عليه اقدام اين موسسه کردند و توانستند ظرف مدت کوتاهي عبارت Arabian Golf را بمباران گوگلي کنند. اکثر وبلاگ نويسان ايراني را جوانان و به خصوص جوانان دانشگاهي تشکيل مي دهند و مطالعه محتواي هر يک از اين وبلاگ ها در شاخه هاي مختلف نشان از مطالعات و دانش خوب اين گروه دارد. اين اتفاق از سوي ديگر زمينه راه اندازي اولين جامعه آزاد انتقادي را تحت عنوان پرشين پتيشن فراهم آورد به گونه اي که هر کسي مي تواند در اين سايت به اعتراض و انتقاد از افراد و سازمان ها بپردازد و براي اين اعتراضات راي و امضا جمع آوري کند که اين حرکت در فضاي ديجيتالي وب فارسي گام بزرگي در جهت شکل گيري جامعه مدني اطلاعاتي بود.
در منظري ديگر به جامعه گردانندگان وب سايت هاي اينترنتي فارسي زبان مي پردازيم که همگام با رشد کاربري اينترنت در ميان عموم از رشد قابل توجهي برخوردار شده است. البته جنبه تفنن و کثرت آن در قياس با وبلاگ ها کمتر است و شايد مهمترين دليل آن را بتوان در بار مالي راه اندازي، نگهداري و توسعه وب سايت ها دانست.
اما به هر حال تا چند سال اخير تعداد سايت هاي معتبر فارسي زبان به تعداد انگشتان دو دست هم نمي رسيد اين در حالي است که افراد بسياري با سرمايه گذاري هاي شخصي اقدام به راه اندازي سايت هاي اينترنتي با کاربري هاي متفاوتي کرده اند و از اين طريق نقش مهمي در اطلاع رساني شبکه اي به عهده خود گرفته اند. نکته قابل توجه در تمام اين موارد در اين است که اکثر اعضا و افراد فعال در اين جوامع شبکه اي خواسته و ناخواسته بدون هيچگونه چشم داشتي اقدام به آموزش، اطلاع رساني، سرويس دهي و حمايت از کاربران خود مي کردند و منابع اطلاعاتي و دانشي خود را به اشتراک مي گذارند.
نمونه اين کار را وفور وبلاگ ها و وب سايت هايي مي توان ديد که با هزينه شخصي اقدام به راه اندازي و تامين پايگاههاي آموزشي اطلاعات تخصصي مي کنند و يا کوچکترين اخبار و رويداد هاي علمي و فرهنگي و اقتصادي و حتي سياسي را ظرف کوتاه ترين زمان از منابع مختلف جمع آوري مي کنند و از طريق وبلاگ و يا وب سايت خوا انتقال مي دهند.
با تمام اين توضيحات در مي يابيم که در حدود يکي دو سالي است که در آن سوي مرزهاي جامعه واقعي ايران و در پس شيشه ها ي مانيتور ها و کوچه پس کوچه هاي وب قوانين نا نوشته اي در حال تدوين و شکل گيري هستند که موجبات پيوند مردم از گروهها و اقشار مختلف اجتماعي را پديد مي آورند و به تبع آن گونه اي خاص از فرهنگ نوين را در جامعه اي اطلاعاتي ايران پياده سازي مي کنند و اين قضيه مصداق کاملي از ديدگاه و باور کارشناسان امور فرهنگي است که باورها و فرهنگ خلق شده از بطن جامعه را پايا تر و موثر تر مي دانند تا اصول و قواعد تزريقي دولتها به مردم، به خصوص که تمام اين اتفاقات و تعاملات در محيط وب صورت مي گيرد که تا حدود بسياري از فشارها و نظارت هاي دولتي خارج است.
حاصل اينکه جامعه شبکه اي دانش محور يا جامعه مجازي اطلاعاتي ايران با پتانسيل و ظرفيت بالاي علمي و کاري قوت و شکل غير رسمي خود را يافته است.
در دوره اي ديگر با توسعه شبکه تلفن همراه در کشور تحول جديدي در توسعه ارتباطات ديجيتالي نسل اول جامعه اطلاعاتي ايران برقرار شد و به وسيله تلفن همراه ارسال پيام هاي کوتاه و ارتباطات تلفني در حد وسيعي ممکن شد که زمينه اي را براي تبادل اطلاعات رسمي و غير رسمي را پديد آورد.
نکته قابل اشاره ديگر در سايت هاي فارسي توسعه تبادل لينک ها در وب سايت ها و وبلاگ هاي همگرا بود که اين کار اندک اندک زمينه شکل گيري رينگ هاي مختلفي را از سايت هاي مختلف را پديد آورد که نمونه هاي مطرح آن توسط دو شرکت آريا گستر و واسط تجارت الکترونيک انجام شد به گونه اي که مجموعه اي از خدمات متنوع را براي کاربران خود فراهم کردند.
همچنين در فضاي جديدي که وب فارسي در حال تجربه آن است بحث توسعه پورتال هاي سازماني و عمومي يکي از چالش هاي جذاب اين حوزه است که در اين ميان پورتال مديريت فناوري اطلاعات به عنوان اولين پورتال فارسي توانست نقش بسيار مهمي را در توسعه بحث پورتال ها در ايران بازي کند.
شکل گيري سايت ها و خبرگزاري هاي متعدد که در در حوزه فناوري اطلاعات اقدام به نشر مطالب مي کردند نيز يکي از قوي ترين بخش هايي بود که در جامعه اطلاعاتي ايران زمينه را براي خود سازي اين جامعه فراهم کرد و نقش مهمي در افزايش آگاهي عمومي نسبت به ماهيت فناوري اطلاعات و کاربردهاي ان پديد آورد.
به دور از هرگونه حب و بغض فکري و عقيدتي مي توان جامعه شبکه اي ايران را که البته هنوز به استاندارد قابل تعريف و مرز روشن لازم دست نيافته، نمود و تصويري از جامعه مطلوبي توصيف کرد که در آن جريان آزاد اطلاعات زمينه ايجاد دمکراسي اطلاعاتي-ديجيتالي که بر بستر آزادي بيان و انديشه شکل گرفته معرفي کرد. جامعه اي که در آن افراد مختلف مي توانند با کنار گذاشتن نا برابري هاي اجتماعي با يکديگر به گفتگو بپردازند و تبادل اطلاعات کنند. حقيقت اين نکته وقتي بيشتر قابل اعتنا مي شود که متوجه شويم وب و محيط ديجيتال توانسته با هوان گره گشاي بسياري از نقاط کور و يا ضعيف اطلاعاتي نيز عمل کند به عنوان نمونه مسائل و مباحث سياسي و يا جنسي که به دلايل مختلف در جامعه قابل طرح نيستند قابل ذکر است و شايد يکي از دلايل رشد کمي و کيفي و گرايش قابل توجه کاربران به اينگونه سايت ها و وبلاگ ها در اين مسئله نهفته باشد.
از سوي ديگر اين جامعه جوان و پيشرو که مدام در صدد يافتن فرصت هاي جديد براي فراگيري و افزايش ارتباطات با داخل و خارج از کشور بود به واسطه ابزارهاي ارتباطي و اطلاعاتي موجود در وب و تلفن همراه به چنان قدرت و نفوذي دست يافته بود که گاه نشر و اعلام نظرات و ديدگاه هاي آنها از نشريات و ارگان هاي رسمي نيز بيشتر و سريعتر بود به گونه اي که در اتفاقات و شرايط مختلفي که حاصل رويدادهاي اجتماعي سياسي در داخل و خارج کشور بود موضع گيري هاي جالب و اثرگذاري مي کردند و نقش و اهميت آنها در حکم يک ارتش ديجيتالي بود.
خوشبختانه يا متاسفانه بخش عظيمي از دسنتاوردهاي جامعه ديجيتالي ايران به همت بخش خصوصي انجام شد و دولت در اين زمينه به شدت از بخش خصوصي عقب افتاد و اين تحولات و تلاش هاي صورت گرفته شده توسط مردم براي حضور و فعاليت در جامعه مجازي شبکه اي ايران در سالهاي آغازين دهه 80 و همچنين تغييرات و تاثيرات گسترده توسعه فناوري اطلاعات در کشورهاي مخلف آسيايي، اروپايي و آمريکايي باعث شد تا توجه دولت به مسئله فناوري اطلاعات افزايش چشم گيري پيدا کند و تشکيلات و گروههاي ويژه اي حتي تا سطح دفتر رياست جمهوري شکل گيرد تا به بررسي راهکارها و زمينه هاي بهره برداري و توسعه فناوري اطلاعات در کشور بپردازد. مهمترين گام عملي که از جانب دولت براي توسعه فناوري اطلاعات در کشور برداشته شده با راه اندازي شوراي عالي اطلاع رساني و طرح تکفا همراه بود که در سال 1381 شمسي شروع به کار کرد و برنامه ريزي ها و سرمايه گذاري هاي کلاني را نيز به همراه داشت و تقريباً در تمام ابعاد و شاخه هاي فناوري اطلاعات به تعاريف و مفاهيمي متناسب با سازمان ها و ارگان هاي مختلف دست يافت. سرمايه گذاري هاي دولتي در اين بخش از کميت قابل توجهي برخوردار ود و با هدف رسيدن به يک جامعه اطلاعاتي با رويکرد توسعه دانايي محور در محافل علمي و دانشگاهي کشور نيز مورد توجه و اقبال قرار گرفت و دانشگاهها و ارگان هاي مختلف مربوط با تشکيل و راه اندازي سمينار ها و کنفرانس هاي ملي و بين المللي و با دعوت از کارشناسان و متخصصان فن از خارج کشور سعي در بالا بردن و ارتقا سطح علمي کشور داشتند. تمام فعاليتهاي صورت گرفته شده در ابعاد عمومي، دولتي و دانشگاهي حاصل تلاش و عزم جدي کشور براي جبران عقب افتادگي و مشکلات ناشي از عدم توسعه فناوري اطلاعات در کشور بود. شايد بتوان اولين تجربه جدي مسئولان در اهميت دادن به نيروي اثرگذار جامعه هوشمند مجازي ايران را در گرايش تمامي کانديداهاي انتخابات رياست جمهوري به راه اندازي سايت و وبلاگ و تبليغات در جوامع آنلاين عنوان کرد. اما در کل معمولا دولت به قدرت و اهميت اين جامعه بي توجه بود و به جاي بهره برداري از پتانسيل هاي فزاينده اين جامعه مدام با آيين نامه ها و دستورالعمل هاي خود درصدد کنترل آن است.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری:
|
بنیاد آیندهنگری ایران |
يكشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۰ نوامبر ۲۰۲۴
فرنود حسني
|
|