بی تردید اهمیت خلاقیت برای نواوری و نهایتا رسیدن به فناوری و تولید ثروت به حدی است که اگر وقت بیشتری برای تقویت خلاقیتها و آشنایی با تکنیکهای مرتبط صرف کنیم ارزش آن را خواهد داشت تا در این مقوله بیشتر توقف کنیم. از این جهت در ادامه مباحث بخش چهارم سلسله بحثهای خلاقیت و نواوری که در بخش عمده آن به موضوع روشها و راههای تقویت خلاقیت پرداختیم ، در این بخش نیز در ادامه به برخی رفتارها که در افزایش یا کاهش قدرت خلاقیت ما تاثیر مستقیم دارند اشاره می کنیم . لازم است برای افزایش خلاقیت رفتارهای زیر را در خود و زیردستانمان تقویت کنیم:
۱. اعتماد به نفس
داشتن اعتماد به نفس باعث میشود بدون ترس از قضاوتشدن و بهدور از وحشت از اشتباهات احتمالی، ایدههای مختلف را به هم وصل کنید یا بین آنها ارتباطات معنادار و یا حتی بیمعنی برقرارکنید و در ادامه به نتایج جدید برسید. نداشتن اعتماد به نفس از سوی دیگر، ترسی در شما به وجود میآورد که از فکرکردن به هرنوع ایدهی جدید خودداری کنید.
۲. تواضع
داشتن تواضعی حقیقی و خالی از غرور کاذب نسبت به آنچه نمیدانیم راه ورود ایدههای جدید را باز نگه میدارد؛ چه این ایدهها ساخته و پرداخته ذهن ما باشد و چه از سوی دیگران پیشنهاد شود، باورداشتن به اینکه دانستههای ما محدود است و همیشه برای آموختن موضوعی وجود دارد خلاقیت را تقویت میکند. کسی که احساس میکند در یک زمینه از سایرین برتر است، بهطور غیرمستقیم راه ورود ایدههای جدید را میبندد.
۳. دقت در مشاهدات روزمره جهان پیرامون
اگر بادقت و نه از سر عادت به محیط اطراف خود بنگریم، موارد متعددی را مشاهده میکنیم که نیاز به بهبود دارند. نیازها و مشکلات بیپاسخ زیادی را میبینیم که هر روز از کنار آنها عبور میکنیم. دقت در نگاهکردن به جهان پیرامون، محیط اطراف و فضایی که بهنظر تکراری میرسد با دید حل مساله، باعث خلق ایدههای جدید میشود. بسیاری از ایدههای خلاقانهای که در نهایت توسط کارآفرینان مشهور به سرانجام رسیدند حاصل برطرف کردن یک نیاز معمولی روزمره بودند. نیازی که با یک نگاه دقیق پیدا شد و یک ذهن خلاق برای آن راهحل پیداکرد.
۴. آرامش
داشتن آرامش یکی از رفتارهایی است که به فرآیند خلاقیت ذهنی کمک فراوانی میکند. هرچند بهدست آوردن آرامش در عمل، بهسادگی صحبتکردن درباره آن نیست، ولی تمرین و تکرار و تمرکز نقش موثری در بهدست آوردن آن ایفا میکند. بدن و ذهنی که بهطور مستمر و هفتهها و ماهها مشغول فعالیت پرفشار و پراسترس است، کمکم به سمت کلیشههای روزمره حرکت میکند. برای فرار از وقایع استرسزا، برای حل سریع مشکلاتی که میدانیم در صورت استمرار باعث آزار روحی میشوند به سمت راهحلهای قدیمی میرویم. یک ذهن آرام به ما این امکان را میدهد که به راهحلهای جدید فکرکنیم. یک ذهن آرام و بدنی که خستگی در آن جمع نشده خیلی راحتتر مشکلات و نیازها را میبینید و سریعتر و خلاقانهتر به آن پاسخ میدهد. اگر شما هم جزو آن دسته از افراد سختکوش و پرکار هستید، حتماً هر از چندی به خود استراحت بدهید. در زمان استراحت بههیچعنوان به کار فکر نکنید و از تمام زمانی که در اختیار دارید برای تجدید قوا استفاده کنید.
۵. کنجکاوی
بسیاری از آدمها کنجکاوی را یک رفتار کودکانه و گهگاه یک عادت زشت اجتماعی فرض میکنند. در صورتیکه اگر حس کنجکاوی به خوبی مدیریت شود، منجر به افزایش خلاقیت میگردد. یک ذهن کنجکاو به دنبال پاسخهای قانعکننده است. هرگز بهراحتی از مسایل کوچک عبور نمیکند و تلاش میکند بین پدیدههایی که میبیند ارتباط برقرارکند. کنجکاوی یکی از بهترین رفتارهایی است که میتواند قدرت خلاقیت را در افراد افزایش دهد.
۶. ریسکپذیری
ریسکپذیری ارتباط نزدیکی با اعتماد به نفس و کنجکاوی دارد. فردی که ریسکپذیر است از اشتباه نمیترسد و مشتاق مشاهده پدیدههای جدید است. ریسکپذیری البته هزینههایی نیز در بردارد که یک کارآفرین یا مدیرکسب و کار باید آماده پرداختن یا تقبل این هزینهها برای رسیدن هدف نهایی خود باشد.
روشهای عملی برای تقویت قدرت خلاقیت
علاوه بر رفتارهایی که قدرت خلاقیت را افزایش میدهند، روشهای عملی زیر نیز در افزایش خلاقیت نقش موثری بازی میکنند:
۱. حضور در کنار افراد نخبه و خلاق
به عقیدهی انیشتن خلاقیت "مُسری" است و میتواند از فردی به فرد یا افرادی که در نزدیکی او هستند سرایت کند. در یک گروه که چند فرد با خلاقیت بالا در آن کار میکنند احتمال تقویت قدرت خلاقیت در بین سایر اعضای آن گروه زیاد است. البته در این بین تعامل و برقراری ارتباط و نشر دانش و تجارب نقش بسیار پررنگی در افزایش خلاقیت گروهی بازی میکند.
۲. حضور در سمینارها و کارگاههای آموزشی مرتبط
قرارگرفتن در معرض آخرین یافتهها و مباحث روز در حوزهی مورد علاقه شما میتواند منجر به شکلگیری ایدههای جدید و خلاقانه بشود.
۳. حضور در برنامههای آموزشی، کلاس درس و سخنرانیهایی غیرمرتبط
شنیدن مطالب تخصصی حوزههای دیگر و تلاش برای برقراری ارتباط بین مفاهیم جدید و مفاهیمی که قبلاً یادگرفتهاید منجر به شکلگیری ایدهها جدید و باارزشی خواهدشد که میتواند مشکلات و نیازهای افراد بیشتری را نیز برطرف کند. تماشای ویدئوهای ارائههای برنامههایی شبیه TED نیز میتواند اثربخش باشد.
۴. پیگیری اخبار
پیگیری اخبار و بهروزبودن و شنیدن تحولات جدید در حوزههای فناوری، دانش، اجتماعی و حتی سیاسی میتواند به افزایش آگاهی از نیازهای موجود در کنار راهحلها در دسترس بشود.
۵. مشورت
بسیاری از آدمها احساس میکنند مشورت کردن درباره ایدههای کوچکی که در ذهن دارند کار اشتباهی است. آنها معمولاً یا از کپیشدن ایدهی خود میترسند یا از قضاوتشدن توسط سایرین. در هر دو حالت نکته مهم این است که مشورت و صحبتکردن درباره ایدههایی که در سر داریم علاوه بر افزایش تسلط ما نسبت ابعاد مختلف آن ایده میشود، این فرصت را در اختیارمان قرار میدهد که از بازخوردهای افراد نزدیک و صمیمی بهرهمند شویم.
۶. تعمّد در انجام دادن کارها به روشی جدید
شاید کمی خستهکننده و ریسکی باشد، ولی به امتحان کردنش میارزد. مهم نیست در اولین تلاش دقیقاً همان نتیجهای که انتظار داریم را بگیریم، نکته حائز اهمیت تجربهی جدید و گرفتن بازخورد و بهبود روشهاست.
۷. کشیدن نقاشی مشکلات
طراحی سادهی مشکلات بر روی کاغذ به افزایش خلاقیت کمک میکند. کشیدن نقاشی دقت در جزئیات را افزایش میدهد، تمرکز را زیاد میکند و باعث خلق ایدههای جدید میشود.
۸. شبیه کودکان رفتار کردن
برای یافتن راهحل مشکلات، بررسی مسائل و یافتن پاسخی برای نیازهای موجود میتوانید خود را شبیه یک کودک فرض کنید. شبیه یک کودک، بدون ترس و بدون محدود کردن خود در قالبهای ذهنی سعی کنید هر ایدهای که به ذهنتان میرسد را بنویسید. اصلاً به ارزشمندبودن یا نبودن ایدهها، حتی برای یک ثانیه، فکر نکنید. قرارنیست کسی نوشتهی شما را ببیند. وقتی تمام ایدههای ممکن را نوشتید، میتوانید موارد تخیلی یا غیرعملی را از لیست حذف کنید و به موارد باقیمانده مجدداً فکرکرده و آنها را ارتقا و شاخ و برگ بدهید.
علاوه بر روشهای فوق، روشهای زیاد دیگری نیز برای افزایش خلاقیت وجود دارد. اما آنچه نباید فراموش نشود این است که نباید از هر تجربهی جدید انتظار یک موفقیت جدید را داشتهباشیم. اساساً خلاقیت با شکستهای مقطعی نیز همراه است، آنچه در نهایت به کمک سازمانها و افراد میآید استفاده از ایدههای جدید و بازخوردها و بهبود روشها و ایدهها برای تبدیل آنها به نوآوری می باشد.
نکته جدی تر:
دکتر تریسا اِمابیلی، استاد برجسته دانشگاه هاروارد و نویسنده کتب و مقالات متعدد در حوزهی خلاقیت، میگوید خلاقیت فصل مشترک سه مفهوم تخصص (Expertise)، تفکر خلاقانه (Creative-thinking) و انگیزه (Motivation) است. در نتیجه افزایش این عوامل باعث تقویت خلاقیت خواهدشد. این سه عامل کلی موثر بر خلاقیت است که هر کدام شامل عوامل جزئیتری میشود.آزمایشکردن، تجارب جدید، جستوجو، بررسی فرضیهها و سوالات جدید در مقابل تفکر رایج و غالب، استفاده از قدرت تجسم و در نهایت ترکیب اطلاعاتی که از تمامی این فرآیندها بهدست آوردهایم قدرت خلاقیت را تقویت میکند.
خلاقیت – ویژگی ذاتی یا مهارتی اکتسابی؟
اگر از شما بپرسند "آیا فرد خلاقی هستید؟"، چه پاسخی میدهید؟ از دید شما یک فرد خلاق چه خصوصیاتی دارد؟ چرا امروزه در دنیای کسب و کار، توجه زیادی به خلاقیت فردی و خلاقیت گروهی میشود؟
خلاقیت چیست؟
برای پاسخدادن به سوالات فوق، اولین قدم داشتن یک تعریف ساده از مفهوم خلاقیت است. در کتب و مقالات متعددی که در زمینهی خلاقیت منتشرشده، این مفهوم به اشکال مختلف تعریف و تفسیر شدهاست. اما بهصورت مختصر و مفید، تعریف خلاقیت را میتوان در یک جمله خلاصه کرد:
"خلاقیت، توانایی فکرکردن به ایدههای جدید است."
نکتهی مهم در تعریف خلاقیت این است که منظور از "ایدههای جدید" لزوماً ایدههای منطقی، عملی و واقعگرایانه نیست. هر ایدهی جدید و متفاوت، هرقدر هم رویاپردازانه و غیرواقعی باشد، محصول قدرت خلاقیت صاحب آن ایده است. به بیان دیگر، از لحاظ مفهومی، چه رویاپردازیهای کودکانه و چه جستجو برای یافتن یک راهحل بهینه جهت مرتفعکردن معضل ترافیک، هر دو عملی خلاقانهاند.
خلاق کیست؟
برای مدتها این سوال ذهن بسیاری از مردم را به خود مشغول کردهبود که آیا خلاقیت یک ویژگی ذاتی است یا یک مهارتی است که به مرور زمان قابلیت رشد و پیشرفت دارد.
در سال ۱۹۶۸ دکتر جورج لَند (George Land)، پژوهشگر، استاددانشگاه و مشاور در حوزهی خلاقیت، ۱۶۰۰ کودک ۵ ساله را برای سنجش میزان خلاقیت آنها و بهصورت تصادفی (Random) انتخاب کرد. جورج لند برای سنجش خلاقیت این کودکان از تستی استفاده کرد که پیشتر خودش برای گزینش مهندسین و محققین جوان برای موسسه ناسا طراحی کردهبود.
نتیجهی تست خلاقیت دکتر لَند بر روی آن کودکان خیرهکننده بود؛ ۹۸% کودکان در آن تست خلاق تشخیص دادهشدند؛ تستی که برای سنجش خلاقیت مهندسان جوان ناسا طراحی شدهبود!
دکتر لند و گروهش تصمیم گرفتند این پژوهش را ادامه بدهند. آنها ۵ سال بعد، زمانی که آن کودکان ۱۰ ساله بودند مجدداً همان تست را تکرار کردند و اینبار نتیجه تست نشان داد که میزان خلاقیت کودکان از ۹۸% به ۳۰% کاهش پیداکردهاست.
۵ سال بعد، زمانی که آن کودکان ۵ ساله، نوجوانهایی ۱۵ ساله شدهبودند این تست مجدداً تکرار شد و نتیجه سنجش خلاقیت در بین آنها عددی معادل ۱۲% بود.
گروه تحقیقی دکتر جورج لند همان تست را عیناً در بین ۲۸۰هزار فرد بزرگسال نیز انجام داد و نتیجه حیرتانگیز بود، میزان خلاقیت: تنها ۲%!
دکتر جورج لند از این تحقیق نتیجه گرفت که "انسانها در طول زمان رفتارهای غیرخلاقانه را میآموزند."
این تحقیق نشان داد که خلاقیت در بین کودکان در بالاترین میزان موجود است، ولی به مرور زمان انسانها رفتارهای "غیرخلاقانه" را میآموزند و بهکار میگیرند. اتفاق عجیبی است!
چگونه میشود نمرهی خلاقیت کودکانی که در ۵ سالگی ۹۸% بوده در ۱۵ سالگی به ۱۲% برسد؟ و چرا میانگین سنجش خلاقیت در افراد بزرگسال، علیرغم معلومات و تجربیات بیشتر آنها، تنها ۲% باشد؟
دکتر جورج لند (George Land)
پژوهشگران حوزهی خلاقیت یکی از مهمترین عوامل افت خلاقیت را سیستمهای آموزشی میدانند. پایه و اساس سیستمهای آموزشی موجود بالغ بر ۲۰۰ سال پیش و بعد از انقلاب صنعتی گذاشتهشدهاند. سیستمهایی که در آن تمرکز و هدف اصلی "بینقص" و "بدون اشتباه بودن" است. سیستمهای آموزشی سنتی دانشآموزان و دانشپژوهان را به سوی تولید بیشتر با ضایعات و اشتباهات کمتر هدایت کرده و نتیجهی این تفکر در میانگین نمره خلاقیت افراد بزرگسال آزمایش دکتر جورج لند به وضوح دیده میشود.
بدیهیست وقتی سیستمی "اشتباه" را نکوهش و فردی که مرتکب اشتباه میشود را سرزنش میکند، افراد از سنین کم به "امنیت" بیشتر از "خلاقیت" فکر میکنند؛ و آسانترین راه امن بودن، خطرنکردن و پیروی از راه و روشهای مطمئن قدیمی است.
دقت در رفتار کودکان نشانمیدهد که آنها تمایل زیادی به فکرکردن به ایدهها و افکار جدید دارند. سوالات و اعمال آنها نشان از قدرت بالای خلاقیت آنها دارد. باآنکه وقتی یادمیگیرند باید نقاشیهایشان را بر روی کاغذ یا دفترشان بکشند، روی دیوار، روی فرش و جاهای مختلف دیگر نقاشی میکشند. شاید بسیاری از والدین این رفتار را ناشی از تمایل آنها به جلب نظر بدانند، در حالیکه دلیل اصلی بسیاری از رفتارهای کودکانه تفکرات خلاقانهی آنهاست؛ تمایل آنها به فکرکردن (و در پس آن عملکردن) به ایدهها و کارهای جدید، بدون ترس از تنبیه یا سرزنش شدن. رفتاری که به مرور زمان بر اثر آموزش و عکسالعملهای آموزگاران (والدین، معلمین، اساتید و مدیران) کمرنگ و کمرنگتر میشود.
امروز، بعد از گذشت نزدیک به نیمقرن از آزمایش دکتر لند و ایرادی که او به سیستمهای آموزشی گرفت، هنوز هم سیستمهای آموزشی در اکثر کشورهای دنیا به همان شکل گذشته عمل میکنند و مدارس و موسسات آموزشی که در آن تمرکز اصلی بر روی خلاقیت و پرورش استعدادهای خلاقانه دانشآموزان باشد در اقلیت مطلق بهسر میبرند.
خلاقیت؛ ویژگی یا مهارت؟
همانطور که پیشازاین اشارهشد، خلاقیت، فکرکردن به ایدهها و تصورات جدید است؛ سوالی که بعضاً مطرح میشود این است که اساساً ایدههای غیرمنطقی و غیرواقعی چه اهمیتی دارند و چه لزومی برای توجه به آنها هست؟
پاسخ تا حدودی واضح است: اگر به ذهن انسان اجازه تولید ایدههای جدید (منطقی یا غیرمنطقی) دادهنشود کمکم توانایی او در ساختن هر نوع ایدهی جدیدی کاهش مییابد. اکثر نوآوریهای تاثیرگذار تاریخ بر اساس ایدههای خلاقانهای شکلگرفتهاند که در ابتدا به نظر بسیاری از آدمها غیرمنطقی و خیالپردازانه میرسیدند.
اکنون با احتساب این توضیحات میتوان گفت خلاقیت هم یک ویژگی است که در تمامی انسانها وجود دارد و هم مهارتی اکتسابی است که میتواند به مرور پیشرفت کند و یا افت کند یا از دست برود.
عوامل موثر بر خلاقیت؟
دکتر تریسا اِمابیلی (Teresa Amabile)، استاد دانشگاه هاروارد و نویسنده کتب و مقالات متعدد در حوزهی خلاقیت، میگوید خلاقیت فصل مشترک سه مفهوم تخصص (Expertise)، تفکر خلاقانه (Creative-thinking) و انگیزه (Motivation) است. در نتیجه افزایش این عوامل باعث تقویت خلاقیت خواهدشد. این سه عامل کلی موثر بر خلاقیت است که هر کدام شامل عوامل جزئیتری میشود.
آزمایشکردن، تجارب جدید، جستوجو، بررسی فرضیهها و سوالات جدید در مقابل تفکر رایج و غالب، استفاده از قدرت تجسم و در نهایت ترکیب اطلاعاتی که از تمامی این فرآیندها بهدست آوردهایم قدرت خلاقیت را تقویت میکند