علاقه به آینده، از دیرباز در نهاد تمام انسانها وجود داشته است.
خیالبافیهای رنگارنگ کودکی نیز گواه همین مدعاست؛ همان دورانی که هرکس شغل آیندهمان را میپرسید، فوری برایش جوابی داشتیم و میتوانستیم ساعتها و ساعتها غرق در افکار و رویاهای خود، از آیندهای که قرار است در آن بزرگ باشیم، سخن بگوییم. اهمیت آینده، فقط مختص به دوران کودکی افراد نیست، بلکه انسانها در هر سنی، به آینده نیاز دارند تا در سایۀ آن، برای زندگی خود برنامۀ منظمی بچینند و از سردرگمی و بیهدفی نجات یابند.
شاید همین نیاز روزافزون بوده که موجب شده دانشی به نام آیندهپژوهی، از میان علوم، سردرآورد و خود را به معرض نمایش بگذارد. جالب است بدانید، نخستین فعالیتهای آیندهپژوهی در سالهای 1930 تا 1933 از سوی گروهی از پژوهشگران جامعهشناس انجام شده است. این گروه برای نخستین بار روششناسی علمی همچون برونیابی، بررسیهای علمی را در مورد روندهای اجتماعی روز آمریکا به انجام رساندند و ضمن انتشار اولین کاتالوگ روندها در این کشور، موفق به آیندهبینیهای مهمی از جمله افزایش نرخ مهاجرت و ازدیاد طلاق شدند. در ادامۀ این پژوهشها، بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم، به دنبال تجزیه و تحلیل فناوریهای مورد استفاده در آلمان و ژاپن، شیوههای نوینی برای آیندهپژوهی ابداع شد که به دستاورهای مهمی منتهی شد.
آیندهپژوهی در اوایل دهۀ 1960 شکل جدیتری به خود گرفت و برتراند دوژوئنل، اولین پژوهش نظری در باب آینده به نام هنر گمانه را تألیف کرد. در همین سالها این رشته، بهعنوان یکی از رشتههای نوین دانش، پایهریزی و در دانشگاهها تدریس شد. دو انجمن مشهور و معتبر آیندهپژوهی با نامهای «انجمن آیندهی دنیا» و «فدراسیون جهانی آیندهپژوهی» در همین سالها تأسیس شد و هزاران عضو پذیرفتند. برگزاری همایشهای علمی معتبر و چاپ و نشر مجلات تخصصی آیندهپژوهی از اقدامات بعدی این سازمانها بود.
به این ترتیب، آیندهپژوهی، علم نوینی که به تأثیر انسان در آینده و سرنوشتش اشاره دارد، رنگ و بوی جدیتری به خود گرفت. دانش نوینی که با رویکردهایی چون آیندهپژوهی اکتشافی، آیندهپژوهی تصویرپرداز و آیندهپژوهی مشارکتی به مطالعۀ آینده میپردازد.
این رشته، در برنامههای مدیریتی سطح کلان هر جامعه، اهمیت بالاتری پیدا میکند، زیرا آیندهپژوهیِ درست در این زمینهها میتواند منجر به برنامهریزی صحیح در ردههای مدیریتی یک جامعه شود. در همین زمینه، آگاهسازی مدیران و آموزش نیروهای توانمند راهگشا و سازنده است.
به همین منظور، سمینار «آیندهپژوهی در سازمان و صنایع هزارۀ سوم»، توسط مرکز آموزش ضمن خدمت کارکنان آستان قدس رضوی برگزار میشود. سمیناری که بنا به گفته اسماعیل غلامی، مدیر این مرکز، هدفش، نهادینهسازی تفکر و ایجاد فرهنگ آیندهپژوهی برای رویارویی بهتر با آینده و واکنش مناسب نسبت به تغییرات غیرقابل اجتناب و خارقالعادهای است که در آینده رخ میدهد.
برگزاری چنین سمینارهایی، مؤید این سخن ریچارد ای. اسلاتر بنیانگذار «مرکز مطالعات آینده» استرالیا است که میگوید: «در قرن بیستویکم باید تفکر آیندهنگرانه رواج یابد و مورد پذیرش همگانی قرار گیرد؛ درست همانطور که تفکر دربارۀ گذشته و حال چنین شدهاست. در غیر اینصورت مطمئناً راه دشواری را پیشرو خواهیم داشت.»