Iranian Futurist 
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
اخبار روز
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


ظهور جامعه پساصنعتی

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[08 Apr 2018]   [ دانیل بل]

به اعتقاد دانیل بل ما در چند صد سال اخیر با سه جامعه روبه‌رو بوده‌ایم: جامعه پیش‌صنعتی، جامعه صنعتی و جامعه پساصنعتی. هر یک از این جوامع دارای زمینه‌ها و الزاماتی در شکل‌گیری و بقا هستند. نویسنده اعتقاد دارد جامعه پیش‌صنعتی جامعه‌ای مبتنی بر نیروی کار جسمی، زمان گذشته و باورهای اساطیری است. جامعه صنعتی مبتنی بر عقلانیت مدرن، تولید انبوه، زمان آینده، روند شهرنشینی، سلسله‌مراتب اجتماعی، شکل‌گیری طبقه کارگر و… است. در مقابل، جامعه پساصنعتی مبتنی بر حذف ساختارهای سلسه‌مراتبی و بوروکراتیک، زمان حال، لذت‌گرایی، فردگرایی، محوریت اطلاعات، اهمیت ارتباطات و… است. جامعه پیش‌صنعتی یک جامعه کشاورزی، جامعه صنعتی یک جامعه تولیدی و جامعه پساصنعتی یک جامعه اطلاعاتی است. به اعتقاد دانیل بل گذار از جامعه پیش‌صنعتی به جامعه صنعتی و از جامعه صنعتی به جامعه پساصنعتی نتیجه انقلاب‌های فناورانه است.
دانیل بل سه گزاره اصلی را برای توصیف جامعه پساصنعتی مطرح می‌کند:

تولید دانش، منشاء بهره‌وری و توسعه است. تولید دانش از طریق پردازش و تحلیل اطلاعات صورت می‌گیرد.
فعالیت اقتصادی از تولید به خدمات تغییر می‌کند.
اهمیت مشاغلی که دارای بار اطلاعاتی و دانشی است، هر روز بیشتر می‌شود.
بدین ترتیب، سه معیار اساسی در شکل‌گیری جامعه پساصنعتی وجود دارد. وجه تمایز اقتصاد صنعتی و اقتصاد پساصنعتی انقلاب در فناوری اطلاعات و گسترش آن در همه حوزه‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که منجر به ظهور یک الگوی اقتصاد جهانی شده است. معیار دوم کمرنگ شدن و از بین رفتن تدریجی مشاغل تولیدی و محوریت یافتن مشاغل خدماتی است. معیار سوم گسترش مشاغل مدیریتی و تخصصی و ظهور طبقه مدیران و متخصصان اطلاعاتی است. بدین ترتیب ساختار اجتماعی جامعه پساصنعتی هرچه بیشتر قطبی می‌شود و بخش‌های فوقانی و زیرین این ساختار به هزینه بخش‌های میانی سهم خود را افزایش می‌دهند.
دانیل بل برای جامعه پساصنعتی ابعاد پنجگانه‌ای مطرح می‌کند. او معتقد است اصل محوری سازمان اجتماعی رمزگذاری دانش نظری و فناوری فکری است؛ خدمات انسانی و خدمات حرفه‌ای بخش اقتصادی مسلط این جامعه است؛ ارتباطات زیرساخت جامعه پساصنعتی است؛ دغدغه‌های اصلی این جامعه جهانی شدن اقتصاد و سیاست‌های علمی و آموزشی است؛ و گرایش زمانی آن به سوی آینده است.
او می‌نویسد:«نکته کلیدی در جامعه پساصنعتی این است که دانش و اطلاعات به منابع استراتژیک و دگرگون‌کننده جامعه تبدیل می‌شوند؛ همان‌طور که سرمایه و کار منابع استراتژیک جامعه صنعتی بودند.» (ص ۶۴) دانیل بل «نظریه ارزش دانش» را برای توصیف جامعه پساصنعتی مطرح می‌کند. معتقد است:«جامعه پساصنعتی جامعه دانایی‌محور است، چون سرچشمه‌های نوآوری به شکلی فزاینده از پژوهش تاثیر می‌گیرد. به عبارت دیگر، با محوریت دانش نظری در جامعه پساصنعتی، رابطه‌ای جدید بین دانش و فناوری ایجاد می‌شود.» (ص۹۱) پس در این جامعه محور دگرگونی، مزیت رقابتی و نوآوری دانش نظری است. اما ارزیابی دانش و اطلاعات برخلاف زمین، نیروی کار و سرمایه که منابع استراتژیک جامعه صنعتی هستند، ساده نیست. امروزه بزرگ‌ترین منبع ارزش افزوده دانش است نه کار. از سوی دیگر ارزیابی نیروی انسانی در این شرایط بسیار دشوار است. در جامعه پساصنعتی، سرمایه بیش از آنکه دارایی‌های مالی باشد، دارایی‌های انسانی واجد دانش و متکی بر آموزش است. کسانی که دانش بیشتری دارند، بهره‌وری بالاتری دارند و ماهرتر محسوب می‌شوند.
دانیل بل تاکید می‌کند در جامعه پساصنعتی خدمات بخش اقتصادی مسلط است. او سال ۱۹۵۶ را نقطه عطفی در این مورد می‌داند. در این سال، برای نخستین بار شمار کارکنان یقه‌سفید (White-collar Workers) یعنی کارکنان متخصص و مدیران بیشتر از کارکنان یقه‌آبی (Blue-collar Workers) یعنی کارگران و صنعتگران نیمه‌ماهر بود. از آن سال، تعداد متخصصان و مدیران با شتابی قابل توجه زیاد می‌شود. بدین ترتیب تعداد افرادی که در بخش خدمات کار می‌کنند، هر سال نسبت به افرادی که در بخش تولید کار می‌کنند بیشتر می‌شود. نویسنده تاکید می‌کند بخش خدمات در جوامع پیش‌صنعتی و صنعتی هم وجود داشته است. در جامعه پیش‌صنعتی خدمتکاران و کسانی مانند باغبان‌ها هستند که وظیفه خدماتی دارند؛ اما این خدمات کاملا جنبه شخصی دارد. در جامعه صنعتی نیز خدماتی مانند حمل و نقل، خدمات مالی و… نقش جنبی را در صنعت بر عهده دارند. در حالی که در جامعه پساصنعتی خدمات نقش‌محوری دارد و چنان گسترش می‌یابد که اقتصاد دانش‌محور عملا یک اقتصاد خدماتی است. در این شرایط ما با خدمات حرفه‌ای مانند آموزش، بهداشت و درمان، خدمات پژوهشی، خدمات مشاوره‌ای، خدمات اجتماعی و… مواجه هستیم. اینجاست که متوجه نادرست بودن نظریه‌های کلاسیک اقتصادی مانند مارکسیسم می‌شویم که خدمات را ذاتا غیرمولد می‌دانستند و نقش آن را در تولید ثروت ملی ناچیز می‌شمردند.
تحول دیگری که در جامعه پساصنعتی به چشم می‌خورد، تحول در زیرساخت‌هاست. نخستین زیرساخت تاثیرگذار شبکه حمل و نقل جاده‌ای و ریلی بود که منجر به ارتباط گسترده افراد و جوامع با یکدیگر شد. زیرساخت دیگر سیستم‌های انرژی مانند شبکه برق، شبکه‌های آب و فاضلاب، خطوط انتقال نفت و گاز و… است. اما در جامعه پساصنعتی با یک زیرساخت جدید با عنوان زیرساخت ارتباطات روبه‌رو هستیم که بسیار مهم‌تر است. دانیل بل می‌نویسد:«ارتباطات به عنوان مجری اصلی پیوند مردم و شرکت‌ها جایگزین حمل و نقل شده است. به واسطه انقلاب مواد و کوچک شدن کارخانه‌های تولیدی، آب و منابع طبیعی به عنوان عوامل تعیین‌کننده محل استقرار شهرها، اهمیت خود را هر چه بیشتر از دست می‌دهد. همچنین، برخلاف چند دهه پیش، راه‌آهن و بزرگراه‌ها را دیگر نمی‌توان عامل حیاتی در موفقیت شرکت‌ها دانست… استفاده از شبکه‌های ارتباطی به اندازه‌ای ارزان شده که کشش فراوانی به سمت تمرکززدایی پدید آمده است… پیامد تحول اساسی در زیرساخت بسیار گسترده‌تر از چیزی است که بیشتر مردم فکر می‌کنند.»
ویژگی مهم جامعه پساصنعتی، تغییر معنای کار است. فناوری‌های جدید باعث بازتعریف معنا و شیوه انجام کار شده است. حجم شرکت‌ها کاهش می‌یابد و به تدریج شرکت ها تمرکز مکانی خود را از دست می‌دهند. دانیل بل می‌نویسد:«ما با تغییری جدی مواجه هستیم. تقاضا برای کارگران نیمه‌ماهر و غیرماهر (یقه‌آبی‌ها) در حال کاهش است و در مقابل، تقاضا برای کارگران ماهر (یقه‌سفیدها) هر روز بیشتر می‌شود. بخش بزرگی از طبقه کارگر دیگر جزو لایه‌های زیرین نیستند، بلکه در زمره نخبگان فنی قرار می‌گیرند. بدین ترتیب، عملا مساله طبقه در جامعه پساصنعتی در حال بازتعریف است. امروزه احتمال اینکه کارگران عرصه دانش به یک طبقه منسجم با منافع جمعی مشترک تبدیل شوند، کم است چون این گروه پراکنده و بزرگ هستند. از لحاظ اقتصادی نیز احتمال بسیار کمی وجود دارد که مجموعه‌ای از منافع جمعی بتواند تا آن حد گسترش یابد که کارگران متکی به دانش را در یک طبقه جدید گرد آورد.»
نکته جالب در مطالعه جامعه پساصنعتی این است که زندگی مردم هم از طبیعت دورتر شده و هم ارتباط آنها با ابزارها و ماشین‌آلات هرچه کمتر شده است. در اقتصاد پساصنعتی که مبتنی بر خدمات است، بافت زندگی گروهی تغییر کرده و مردم با هم کار می‌کنند. نویسنده می‌نویسد:«کهن‌ترین اشکال زندگی گروهی انسان‌ها در جامعه پیش‌صنعتی برای بقا در طبیعت شکل گرفت و تسلط بر طبیعت به هدف مشترک آنان تبدیل شد. در جامعه صنعتی، زندگی گروهی باعث حس قدرت در انسان‌ها شد، چرا که آنان ابزارهای مکانیکی برای تغییر جهان و تسلط بر طبیعت ساختند. اکنون هر دوی این کهن‌الگوها به امری بی‌اهمیت تبدیل شده است. امروزه دیگر در جریان کار و زیست روزانه انسان‌ها کمتر با طبیعت در ارتباطند و به آن همچون واقعیتی بیگانه نگاه نمی‌کنند. جامعه پساصنعتی یک بازی میان افراد است. در بیشتر دوره‌های تاریخی، واقعیت طبیعت بود و آدمی، در شعر و در خیال خویش به دنبال آن بود تا خویشتن را با طبیعت مرتبط کند. پس از آن و در جامعه صنعتی، ابزارهای ساخته‌شده توسط انسان جایگزین واقعیت شدند؛ در حالی که دارای هستی مستقل از آدمی بودند. امروزه و در جامعه پساصنعتی که اقتصاد خدماتی در آن تسلط دارد، واقعیت جهان اجتماعی است که از طریق آگاهی دوجانبه فرد با دیگری تجربه می‌شود؛ بدین ترتیب واقعیت طبیعت و ماشین نیست، بلکه جامعه است.»
یکی دیگر از ویژگی‌های متمایزکننده جامعه پساصنعتی، مشکل مدیریت زمان است. با تحولات ناشی از فناوری اطلاعات، امروزه اطلاعات به سرعت و بدون وقفه منتقل می‌شود و ما با جدایی زمان و مکان روبه‌رو هستیم. این موضوع تمایزی جدی با شرایط جامعه صنعتی دارد. در جامعه صنعتی ما مفهوم انبار داریم و هرچه مدیریت انبار قوی‌تر باشد، سود بیشتری عاید شرکت خواهد شد، در حالی که در جامعه پساصنعتی مدیریت انبار جای خود را به مدیریت زمان داده است.
نویسنده در فصلی از کتاب به تمایز میان اختراع و رواج اشاره می‌کند. او استدلال می‌کند تاثیر واقعی یک فکر یا محصول نه به واسطه اختراع و ابداع، بلکه به واسطه رواج یافتن آن محصول و مقبولیت گسترده آن نمایان می‌شود. او سه اصطلاح اختراع، نوآوری و رواج را از یکدیگر تفکیک می‌کند. بل می‌نویسد:«اختراع زاییده علم است و امروزه نهایتا از رمزگذاری دانش نظری و آشکار شدن منطق فناوری یعنی مینیاتوری شدن، سرعت بیشتر، کاربرد و سازگاری آن با مواد جدید و… ناشی می‌شود… با وجود این هیچ تضمینی نیست که اختراع تازه به نوآوری و پیشرفت‌های کیفی بینجامد. نوآوری عمدتا زاییده سازمان است و از ظرفیت یا انعطاف‌پذیری سازمان برای کاربرد اختراعات جدید و ارتقای آنها ناشی می‌شود… عامل رواج محصول، بازار است. کاربرد و فروش محصولات به دلیل کاهش هزینه‌ها یا مهم‌تر از آن، وقتی یک محصول به اندازه‌ای کاربرپسند شود که به دلیل افزایش کارایی یا اطمینان جایگزین محصول قبلی شود، گسترش می‌یابد.»
بدین ترتیب در اقتصاد پساصنعتی برای ماندن در کوران رقابت مجبوریم سه مرحله اختراع، نوآوری و رواج را دوباره بررسی کنیم و باید آگاه باشیم که نیروهای محرک متفاوتند. محرک اختراع، علم است. محرک نوآوری، عوامل سازمانی و محرک رواج، بازار است. در نتیجه می‌توانیم بگوییم کشورهایی که از ابداع یا اختراع فناوری‌ها و محصولات جدید ناتوانند، نمی‌توانند به اقتصادهای پیشرو پساصنعتی تبدیل شوند.
مانوئل کاستلز در کتاب «ظهور جامعه شبکه‌ای»، با وام‌گیری از نظریه دانیل بل نتایج مطالعه‌ای پژوهشی را می‌نویسد که بر کشورهای گروه هفت انجام شده و عواملی را به عنوان مشخصه‌های جوامع اطلاعاتی برمی‌شمرد که عینا دانیل بل در کتاب خود (ظهور جامعه پساصنعتی) ذکر کرده است. این عوامل عبارتند از:

حذف مشاغل کشاورزی
کاهش مستمر مشاغل تولیدی سنتی
گسترش مستمر خدمات تولیدی و خدمات اجتماعی
تنوع روزافزون فعالیت‌های خدماتی به عنوان منابع اشتغال
افزایش سریع مشاغل مدیریتی، تخصصی و فنی
ثبات نسبی سهم قابل توجهی از اشتغال در بخش خرده‌فروشی
افزایش همزمان سطوح بالا و پایین ساختار شغلی
ارتقای نسبی ساختار شغلی در طول زمان، با سهم فزاینده مشاغلی که نیازمند مهارت‌های بیشتر و تحصیلات پیشرفته‌تر هستند.
تشکیل گروهی از کارگران ماهر یقه‌سفید که از کارکنان دفتری و کارکنان بخش فروش تشکیل شده‌اند.
مانوئل کاستلز با تکیه بر نظریه جامعه پساصنعتی دانیل بل، فرضیه‌ای را برای دو مدل مختلف ساختار اشتغال ارائه می‌کند که می‌توان آن را ادامه نظریه دانیل بل در کتاب «ظهور جامعه پساصنعتی» دانست. این دو مدل مختلف «مدل اقتصاد خدماتی» و «مدل تولید صنعتی» است.
کاستلز می‌نویسد:«…مدل اقتصاد خدماتی که ایالات متحده، بریتانیا و کانادا نماینده آن هستند. ویژگی این مدل کنار گذاشتن سریع مشاغل تولیدی بعد از سال ۱۹۷۰، به موازات شتاب گرفتن حرکت به سوی جامعه اطلاعاتی است. این مدل که به سرعت اکثر مشاغل کشاورزی را از بین می‌برد، بر ساختار اشتغال کاملا نوینی تاکید می‌کند که در آن تمایز میان فعالیت‌های خدماتی مختلف به عنصر اصلی تحلیل ساختار اجتماعی تبدیل می‌شود. این مدل به جای خدمات تولیدی بر خدمات مدیریت سرمایه تاکید می‌کند و به دلیل افزایش چشمگیر مشاغل خدمات بهداشتی و تا حدی، مشاغل آموزشی، گسترش بخش خدمات اجتماعی را ادامه می‌دهد. از دیگر ویژگی‌های این مدل، گسترش گروه مدیران است که تعداد چشمگیری از مدیران میانی را دربر می‌گیرد.
در مدل تولید صنعتی که نمایندگان آن ژاپن و تا حد زیادی آلمان هستند، سهم مشاغل تولید صنعتی کاهش می‌یابد اما همچنان در سطح نسبتا بالایی و در حدود یک‌چهارم نیروی کار باقی می‌ماند. این کاهش آن‌قدر تدریجی است که تجدید ساختار فعالیت‌های تولید صنعتی در پارادایم اجتماعی‌فنی نوین امکان‌پذیر می‌شود. در واقع، این مدل، مشاغل تولید صنعتی را کاهش می‌دهد ولی در عین حال فعالیت‌های تولید صنعتی را تقویت می‌کند. تا اندازه‌ای به دلیل این جهت‌گیری، خدمات تولیدکنندگان نسبت به خدمات مالی از اهمیت بیشتری برخوردارند و به نظر می‌رسد ارتباط مستقیم‌تری با شرکت‌های تولیدی داشته باشند. در حالی که خدمات مالی اهمیت دارد، بخش اعظم رشد خدمات به خدماتی که به شرکت‌ها ارائه می‌شود و خدمات اجتماعی مربوط می‌شود.»
این مطالعه که در دهه ۹۰ میلادی انجام شده به خوبی نشان می‌دهد نظریه جامعه پساصنعتی دانیل بل چقدر بر مطالعات جامعه اطلاعاتی تاثیر داشته است؛ به گونه‌ای که می‌توان ادعا کرد کمتر کسی در چند دهه اخیر از تاثیر مستقیم یا غیرمستقیم این نظریه دور مانده است.
کتاب «ظهور جامعه پساصنعتی» یکی از مهم‌ترین آثار منتشرشده در درک تاثیر فناوری جدید و شکل‌گیری جامعه اطلاعاتی به شمار می‌رود. در این کتاب مسیر حرکت از جامعه صنعتی به جامعه پساصنعتی مورد بحث قرار می‌گیرد و ریشه‌ها، زمینه‌ها و نتایج ظهور جامعه پساصنعتی مرور می‌شود. به اعتقاد نویسنده، تحول ساختارهای اجتماعی جایگاهی پررنگ در این تغییرات دارد و دگرگونی ساختارهای اقتصادی، تغییر الگوهای فرهنگی و تحول مدل‌های سیاسی همگی متاثر از تحولات ساختارهای اجتماعی است.
دانیل بل به خوبی تمایز جامعه صنعتی و جامعه پساصنعتی را نشان می‌دهد. اگر بخواهیم کتاب را خلاصه کنیم این تفاوت‌ها فهرست‌وار چنین است:

در جامعه صنعتی قدرت ریشه در ثروت دارد اما در جامعه پساصنعتی قدرت از دانش منشأ می‌گیرد. در واقع، منبع اصلی در جامعه صنعتی، ابزار و ماشین و در جامعه پساصنعتی، دانش و اطلاعات است.
در جامعه صنعتی اولویت با مهارت‌های عملی است. در حالی که در جامعه پساصنعتی اولویت با دانش نظری است که از دانشگاه و پژوهش حاصل می‌شود. به همین دلیل نهاد اصلی در جامعه پساصنعتی دانشگاه و مراکز پژوهشی است؛ در حالی که نهاد اصلی در جامعه صنعتی سازمان‌های تولیدی است. در این شرایط، آموزش، پژوهش و سلامت محورهای توجه قرار می‌گیرند و سرمایه‌گذاری در این حوزه‌ها موفقیت یک جامعه را در درازمدت تضمین می‌کند.
در جامعه صنعتی تولید و روابط انسان و صنعت اهمیت دارد اما در جامعه پساصنعتی خدمات و رابطه انسان‌ها با یکدیگر مهم است. این باعث می‌شود در جامعه صنعتی اولویت با توده‌ها باشد و جامعه به سرعت به سمت شهری شدن سوق پیدا کند؛ در حالی که در جامعه پساصنعتی اولویت با افراد است و جامعه به سرعت به سمت مجازی شدن حرکت می‌کند.
جامعه صنعتی لزوما درگیر شکلی از نابرابری است که ریشه در محدودیت مشاغل و رقابت در کسب مشاغل دارد. در مقابل، فراهم آمدن فرصت‌های شغلی جدید و رقابت در پست‌های مدیریتی خصیصه جامعه پساصنعتی است که مساواتی نسبی ایجاد می‌کند. در نتیجه می‌توان ادعا کرد در جامعه صنعتی تمایز و نابرابری گسترده است اما در جامعه پساصنعتی مساوات بیشتری وجود دارد.
برخلاف جامعه صنعتی که گرایش به کنترل تولید و ارزیابی بازار دارد، در جامعه پساصنعتی گرایش به کنترل فناوری و ارزیابی فناوری وجود دارد. علت اصلی این محوریت داشتن گروه‌های تولید در جامعه صنعتی و افراد متخصص در جامعه پساصنعتی است. به زبان ساده در جامعه صنعتی تاجران و در جامعه پساصنعتی دانشمندان سیاستگذاری می‌کنند.
در جامعه صنعتی تمرکز کمتری در فرهنگ وجود دارد و اقتصاد با نوعی گسستگی در سطح جهانی مواجه است. این امر باعث شده در وضع قوانین حقوقی و سیاستگذاری‌ها اقتصاد، فرهنگ و سیاست همگامی داشته باشند. یعنی یک حرکت سیاسی در جامعه صنعتی می‌تواند منجر به یک دگرگونی اقتصادی یا تحول فرهنگی شود. اما در جامعه پساصنعتی چنین نیست. در این جامعه ما با تمرکز بر فرهنگ و پیوستگی در اقتصاد روبه‌رو هستیم که باعث استقلال سیاستگذاری و وضع قوانین حقوقی در حوزه‌های مختلف فرهنگی، اقتصادی و سیاسی می‌شود.
در جامعه صنعتی اولویت با عمل و کنش جمعی است و دولت و بخش خصوصی به صورت مستقل عمل می‌کنند. در حالی که در جامعه پساصنعتی اولویت با دانش و مهارت فردی است و دولت و بخش خصوصی مجبورند در مشارکت با یکدیگر عمل کنند.
دانیل بل در کتابش در مورد آینده جامعه پساصنعتی پیش‌بینی‌هایی می‌کند که اکثر آنها امروزه محقق شده است. او تاکید می‌کند در چند دهه آینده [از زمان نگارش کتاب در دهه ۷۰ میلادی] کاربرد کامپیوترها در همه حوزه‌ها گسترشی غیرقابل تصور پیدا خواهد کرد و این موضوع باعث رشد بهره‌وری و اهمیت یافتن آن خواهد شد. از سوی دیگر او استدلال می‌کند در جامعه پساصنعتی مصرف‌گرایی و فردگرایی هر روز پررنگ‌تر خواهد شد.
از نظر دانیل بل درک درست ایالات متحده از جایگاه محوری دانشگاه و اولویت پژوهش و نیز درک اهمیت فناوری جدید باعث می‌شود این کشور تا سال‌های متمادی جایگاه رهبری خود را در نظام اجتماعی نوین حفظ کند. او پیش‌بینی می‌کند نظام ارزشی توده‌ای به تدریج از بین خواهد رفت و ما با تعدد نظام‌های ارزشی روبه‌رو خواهیم شد که مهم‌ترین چالش جامعه پساصنعتی در سال‌های آتی است. همچنین تاکید می‌کند ساختارهای سه‌گانه اقتصادی، فرهنگی و سیاسی همگی تحت تاثیر تحولات اجتماعی قرار می‌گیرند و بدین ترتیب تحولات حادث‌شده در یکی از این سه حوزه، تاثیری کمرنگ بر دو حوزه دیگر خواهد داشت و (برخلاف جامعه صنعتی) این سه حوزه به صورت مستقل عمل می‌کنند. در چند دهه اخیر، عملا اصطلاح «جامعه اطلاعاتی» جایگزین اصطلاح «جامعه پساصنعتی» شده است. با این وجود، بیشتر آنچه دانیل بل در مورد جامعه پساصنعتی نوشته است، در مورد جامعه اطلاعاتی صادق است. مروری بر نظریه‌های چند دهه اخیر در حوزه مطالعات جامعه اطلاعاتی نشان می‌دهد تاثیر دانیل بل و کتاب «ظهور جامعه پساصنعتی» چقدر زیاد است


مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع: 295


بنیاد آینده‌نگری ایران



پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۸ آوریل ۲۰۲۴

اندیشمندان آینده‌نگر

+ جعبه ابزاری برای پیشبینی تام استندیج

+ ملافات با اَبر فن آوری  دانیل فراکلین

+ مشاغل آینده تا افق ۲۰۳۰ --

+ دغدغه زندگي خوب دکتر شهیندخت خوارزمی

+ نگاهی به جنبش روسری­ سوزان یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ فکر کردن به آینده، آینده نگری نیست! رضاش

+ آن سوی سرمایه‌داری و سوسیالیسم الوین تافلر

+ هندبوک آینده پژوهی و جمع آوری کمک مالی برای موسسه آینده پژوهی در واشنگتن دی سی وحید وحیدی مطلق

+ آیا دموکراسی آینده ای دارد؟ ترجمه ویکتور وحیدی

+ بیانیه ماموریت و هواداری اندیشکده آینده های سیاره ای https://www.apfi.us

+ نقد کتاب فراسوی دانش: چگونه فنآوری، عصر آگاهی را به پیش می برد  وحید وحیدی مطلق

+ آینده ممکن و مطلوب سال 2050 وحید وحیدی مطلق

+ عقب ماندگی اجتماعی ایرانیان، دلایل و مسائل فرنود حسنی

+ جنگ اوکراین و آینده مشترک ما وحید وحیدی مطلق

+ مدل سازی ریاضی آینده تمدنی به طور کلی و بویژه انسان شناسی پیش نگر‎‎ وحید وحیدی مطلق

+ مهارت‎ های آینده و ضروری که باید داشته باشیم 

+ مقدمه ای بر آینده نگری مهندسین مشاور

+ شناسایی و درک نیروهای کلیدی تعیین کننده در مسیر رویدادهای آینده وحید وحیدی مطلق

+ نقد کتاب هلال، ویلیام،2021 ، فراسوی دانش چگونه فنآوری، عصر آگاهی را پیش می برد. وحید وحیدی مطلق

+ حکایت گربه‌ و سوسیس و سازمان‌های نوآور فرنود حسنی

+ برای مراسم روز جهانی آینده رضا داوری اردکانی؛

+ انسان خردمندتر می‌شود، پوپولیست‌ها بازندۀ اصلی بحران کرونا خواهند بود ماتیاس هورکس

+ سیاست در هیچ جای جهان مبتنی بر علم نیست  رضا داوری اردکانی

+ جامعه شناس دنیای جدید 

+ تکنولوژی‌های نوین و سرنوشت بشر دکتر شهیندخت خوارزمی

+ آینده پژوهی چیست و آینده های متفاوت کدام اند؟ وحید وحیدی مطلق

+ تحلیل محتوا و آینده نگری 

+ نگاهی به سوداگری با تاریخ محمد امینی دکتر شیرزاد کلهری

+ غربت علوم انسانی شاه کلید توسعه نیافتگی. دکتر شهیندخت خوارزمی

+ ماهیت و میراث فکری «آلوین تافلر» در گفت‌وگو با دکتر شهیندخت خوارزمی دکتر شهیندخت خوارزمی

+ دانایی به مثابه قدرت .خرد آینده‌نگری 

+ زیرفشارهای تمدن جدید له نمی‌شویم: گفتگو با شهیندخت خوارزمی  شهیندخت خوارزمی

+ انقلاب چهارم و کار ما هرمز پوررستمی

+ خوارزمی: تافلر کمک می‌کند در دنیای پرخشونت مأیوس نشویم دکتر شهیندخت خوارزمی

+ فناوری راهی برای رهایی از جنسیت؟ مریم یوسفیان

+ آشتی دادن جامعه با آینده، رسالت اصلی آینده پژوهی دکتر محسن طاهري

+ چهارمین موج تغییر  علی اکبر جلالی

+ در جست‌وجوی یحیی-- پیشگفتاری از دکتر شهیندخت خوارزمی 

+ برنامه حزب مدرن و آینده نگر – بخش دوم احمد تقوائی

+ ⁠⁠⁠به بهانه ی قاعدگی دکتر محسن طاهری

+ مهم ترین مولفه های برنامه یک حزب سیاسی مدرن کدامند ؟  احمد تقوائی

+ علت‌های اجتماعیِ استبداد و فساد نازنین صالحی

+ سخنراني پروفسور شهرياري و دكتر شهين دخت خوارزمي 

+ ظهور جامعه پساصنعتی دانیل بل

+ زیرفشارهای تمدن جدید له نمی‌شویم 

+ خردِ پیشرفت و توسعه رضا داوری اردکانی

+ آینده پژوهی و دغدغه هایش دکتر طاهری دمنه

+ تافلر:نگاه تازه به آينده 

+ سرمایه‌گذاری 80 میلیون دلاری بیل گیتس برای ساخت شهر هوشمند حمید نیک‌روش

+ آینده پژوهی و انواع آینده محسن گرامی طیبی

+ کتاب آینده پژوهی، پارادایمی نوین در برنامه ریزی، با تاکید بر برنامه ریزی شهری و منطقه ای علی زارع میرک آباد

+ اجتماع علمی قدرتمند مهمترین نیاز آینده پزوهی در ایران است احد رضایان قیه باشی

+ ایرانی‌ها و فقدان وجدان آینده‌نگر اجتماعی احد رضایان قیه‌باشی

+ ديدگاه‌های سه گانه درباره محركهای آينده نگاری. حسن کریمی فرد

+ استانداردهاي سواد اطلاعاتي. دكتر عشرت زماني

+ آینده نگری استر اتژی فناوری اطلاعات. دکتر امین گلستانی

+ خرد آینده نگری 

+ آینده نگری, برترین مزیت انسانی عباس سید کریمی

+ روش پس نگری در آینده پژوهی دکتر محسن طاهری دمنه

+ جان نقّاد و چشم باز مردم رضا داوری اردکانی

+ واقعیت مجازی و آینده آموزش دکتر محسن طاهری دمنه

+ اقتصاد به مثابه قلب تپنده مریم یوسفیان

+ قدرت تکنیک؛ آینده هم منم رضا داوری اردکانی

+ میل ذاتی تجدد به زمان آینده رضا داوری اردکانی

+ درگاه تخصصی آینده 

+ نسل جدید با بی وزنی مواجه است/ پیاده راه شهر رشت با نگاه آینده پژوهی ساخته شده است 

+ اساتيد ارتباطات:دكتر علي اسدي /بنيادگذاري سنجش افكار در رسانه ملي  

+ در عید نوروز، آینده را هدیه دهید  Vahid Think Tank

+ بسترهای فراگیر شدن طراحی صنعتی در ایران بر پایه الگوهای الوین تافلر 

+ روش‌های پیش‌بینی فناوری.  اندیشکده وحید

+ تاریخ تکرار نمی شود. الوین تافلر

+ آینده کسب و کار در سال 2030 - کتاب صوتی فارسی وحید وحیدی مطلق

+ سندروم یخچال فرنود حسني

+ هفت سازمان آینده پژوه ایرانی در سال 2016 

+ آينده‌پژوهي برآيند پيش‌بيني‌ناپذيري محيط است گفت‌وگو با دکتر سعید خزایی آینده‌پژوه و مدرس دانشگاه

+ آينده پژوهي: از قابليت فردي تا اجتماعي ياورزاده محمدرضا,رضايي كلج فاطمه

+ مبانی نظری و مورد کاوی های مختلف و متنوع  

+ اخذ مدرک حرفه ای آینده پژوهی به صورت حضوری و غیر حضوری از معتبرترین سازمان بین المللی  

+ آزمون های اندیشه ورزی در جهان حسین کاشفی امیری

+ دمینگ و ما صلاح الدین همایون

+ روش آﯾﻨﺪه ﭘﮋوه ﺷﺪن  ﺳﻌﯿﺪ رﻫﻨﻤﺎ

+ نقش هنر در آینده پژوهی الهام سهامی

+ الوین تافلر را بهتر بشناسیم دکتر شهیندخت خوارزمی

+ آیند هنگاری ملی جانشین برنامه های توسعه پنج ساله در علم، فناوری و نوآوری امیر ناظمی

+ پیشگفتار شوک آینده دکتر شهیندخت خوارزمی

+ آینده پژوهی کلید تحول درنقش های توسعه محور و راهبردی مدیریت منابع انسانی دکتر سید اکبر نیلی پور

+ نشست اندیشه 

+ آیا فناوری‌های همگرا آینده را تضمین می‌کنند؟ دکترمحسن رنانی

+ جامعه ای می‌تواند بحران‌هارا پشت سر بگذارد که دو وزیر آینده نگر «آموزش و پرورش» و «ارتباطات» آنرا اداره می‌کنند/ امروز «دانایی» است که قدرت می‌آفریند. جامعه شناسی هنر

+ گزارش برگزاری نشست «تاملی در ایده‌های آینده‌نگرانه تافلر» در گروه افواج 

+ دانایی به مثابه قدرت عاطفه شمس

+ فهم جامعه به کمک ژورنالیسم/ آثار تافلر نوعی جامعه‌شناسی مترویی‌ست 

+ خانیکی: نگاه تافلر نگرانی از آینده را کم کرد 

+ ‍ خلاصه سخنرانی جدید وحیدی مطلق درباره آینده قدرت ایران مدرس بین المللی فدراسیون جهانی آینده‌پژوهی  وحیدی مطلق

+ «آینده نگری» مهارتی سودمند برای مدیران 

+ پیش‌بینی‌های درست و نادرست آلوین تافلر کدام‌ بودند؟ BBC

+ الوین تافلر،آینده‌پژوه و نویسنده سرشناس آمریکایی در سن ۸۸ «‌۸۷»سالگی در گذشت. BBC

+ آینده جهان ، آینده زنان « مجله زنان امروز » مریم یوسفیان

+ آن سوی سرمایه داری و سوسیالیسم الوین تاقلر

+ سیر تحول مطالعات و تحقیقات ارتباطات و توسعه درایران دکتر کاظم معتمد نژاد



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995