Iranian Futurist 
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
اخبار روز
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


صدا و سیما اینک متهم به انتصابِ نرم احمدی نژاد است

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[04 May 2009]   [ ]



کمتر از چهل روز به انتخابات مهم ریاست جمهوری باقیست و این در حالیست که صدا و سیما، به عنوان رسانه فراگیر و انحصاری اصولگرایان، جدای از بستن راه نقد برنامه و اقدامات دولت نهم، به بهانه سفرهای استانی رییس جمهور به مناطق مختلف کشور، پوشش خبری این سفرها را که مملو از وعده های انتخاباتی است فرو نگذاشته است و با نقل چند جمله کوتاه گزینشی از رقبای انتخاباتی رییس دولت نهم در بخش های محدود خبری، رقبای او را نیز بایکوت کرده است. بسیاری از دلسوزان کشور با ادله و شواهد و برهان های قاطع بی کفایتی و بی صداقتی دولت نهم را در اداره امور کشور به خصوص در حوزه اقتصاد و فرهنگ فریاد زده اند و می زنند ولی به علت آن که یگانه رسانه فراگیر کشور، درخت تناور محبت به دولت نهم را در دل خود کاشته و در این چهار ساله مدام به آن آب داده، اینک که وقت حسابرسی است دولت نهم را از شر نقد عملکرد خلاص کرده و علاوه بر آن رییس دولت را در افشاندن بذر وعده های انتخاباتی یاری می رساند! صدا و سیما اینک متهم به انتصابِ نرم احمدی نژاد است در سایه بی اعتنایی به نقد این دولت و بایکوت رقبا. در اين دوره به نظر می رسد که محافظه کاران پرقدرت بدشان نمی آيد که مردم کمتری در انتخابات شرکت کنند. بنايراين آنها راه تحريم غير مستقيم انتخابات را در پيش گرفته اند.


چهار سال پيش که فضای انتخاباتی ايران تحريمی بود، حاميان پر قدرت احمدی نژاد حداکثر استفاده را از آن فضا کردند. آنها به خوبی می دانستند که ميزان آرای محافظه کاران در بهترين حالت ممکن به حدود شش تا هفت ميليون می رسد و همواره هم می توانند بر روی آنها و تحت هر شرايطی حساب کنند. به همين دليل، در دوره گذشته انتخابات رياست جمهوری و هم در اين دوره ، تمام توجه خود را بر روی مردمی که دارای رای خاکستری هستند و يا در آخرين لحظات تصميم به حضور در انتخابات دارند، کرده اند. آنها همچنين روی رای بخش بزرگی از طبقه متوسط که مطمئنا به محافظه کاران رای نخواهند داد، متمرکز شده اند؛ اما به شيوه ای متفاوت.


شهروندان را به نسبت موضع آنها نسبت به انتخابات مي توان به سه گروه تقسيم کرد؛ کساني که قطعاً در انتخابات شرکت خواهند داشت (بين 45 تا 50 درصد)،  افرادي که به احتمال زياد شرکت نخواهند کرد (در حدود 25 درصد) و همچنين طيف قابل توجهي که هنوز تصميمي در اين باره نگرفته اند. مي توان با توجه به تجربه يک دهه اخير مدعي بود بخش قابل ملاحظه يي از آراي اصولگرايان و محمود احمدي نژاد در دسته اول قرار دارد؛ کساني که هميشه راي داده اند. در حدود شش ميليون نفرهواداران سنتي جريانات اصولگرايان هستند. بخشي ديگر از هواداران احمدي نژاد کساني خواهند بود که از ادامه حضور احمدي نژاد در مسند رياست جمهوري به علل مختلف خشنود و راضي هستند. چه به دليل آنچه مي توان دستاوردهاي هسته يي ناميد يا سفرهاي استاني و کمک هاي مالي (به اقشار خاص نظير فرهنگيان، سپاهيان و ...)  و حتي توزيع سيب زميني هاي رايگان.


اصلاح طلبان و ميانه روها نيز کمي بيشتر از اصولگرايان آراي سنتي خود را دارند. اما شايد برگ برنده اصلاح طلبان کساني باشند که هنوز در مورد شرکت يا عدم شرکت در انتخابات تصميم نگرفته اند. کساني که مي توانند با حضور خود نه تنها جريان اصلاح طلب را تقويت کنند بلکه با افزايش تعداد آراي ماخوذه اجازه ندهند رئيس جمهوري با حداقل آراي سازماندهي شده در انتخابات پيروز شود.


 به طور کلی عدم شرکت در انتخابات قابلیت این را دارد که به عنوان یکی از روش های مناسب برای یک کنش سیاسی انتخاب گردد. در این کنش، افراد با عدم شرکت در انتخابات، اعتراض خود را به شرایط برگزاری انتخابات، نارضایتی از حکومت و نشان می دهند. نتیجه آن، در صورتی که یک اکثریت بالایی از مردم از شرکت در انتخابات خودداری کنند، باعث به وجود آمدن «بحران عدم مشروعیت» حکومت خواهد شد که می تواند در طولانی مدت باعث بروز حرکت به سمت جلو در جنبش های دموکراسی خواهی شود. بنابراین تحریم انتخابات به خودی خود می تواند به عنوان یکی از بهترین روش ها در یک مبارزه سیاسی قلمداد گردد. حال با نگاه به شرایط ایران امروز ببینیم آیا این کنشِ سیاسی در جغرافیای امور ایران می تواند دارای نتایج مثمر ثمر برای جامعه ایران باشد یا خیر؟ قبل از ورود به بحث نکته دیگری نیز اشاره می کنیم. همانطور که گفته شد عدم شرکت در انتخابات اگر آگاهانه و با یک تصمیم از روی تحلیل صورت گیرد، از احترام بسیار بالایی برخوردار است. چه این تاکتیک دارای نتایج موثری باشد، چه نباشد. اما عدم شرکتی که همراه با یک تنبلی و بی اعتنایی به سرنوشت جامعه باشد، نمی تواند دارای ارزش زیادی باشد. کما اینکه افراد زیادی در جامعه ما وجود دارند که از دسته دوم هستند


برای هرچه روشن تر شدن بحث استدلال های تحریمیان را به 2 دسته اصلی تقسیم می کنیم. اول «دلایلی» است که منجر به بروز این تصمیم می شود و دوم «هدفی» است که این دسته از افراد با عدم شرکت در انتخابات به دنبال آن می باشند. همانطور که مشخص است «دلایل» عدم شرکت در انتخابات اشاره به عوامل «پیشین» و یک سابقه تاریخی از رخدادهایی که در گذشته اتفاق افتاده است، دارد. در صورتی که «هدف» از عدم شرکت در انتخابات اشاره به عوامل «پسین» با نگاهی به آینده برای حصول نتایج بهتر برای جامعه دارد.


به طور کلی مهمترین «هدفی» که قائلین به تحریم در انتخابات در سر دارند، به وجود آمدن بحران مشروعیت نظام، چه در داخل و چه در خارج از مرزهای ایران، می باشد. در کشورهایی که هنوز پایه های دموکراسی در آنها مستحکم نشده است (مانند ایران) وقتی که درصد شرکت کنندگان در انتحابات پایین باشد، نشان دهنده اعتراض مردم به حکومت و در نتیجه از دست رفتن مشروعیت حکومت می شود. اما باید توجه داشت که شرط اساسی و پایه ای برای اینکه تحریم انتخابات موثر واقع شود این است که اکثریت جامعه در این عمل سهیم باشند. در ایران بنا به دلایل متعددی (نگرانی از آینده و در نتیجه خوردن مهر در شناسنامه، رقابت های قومی قبیله ای، تکلیف شرعی و ) همواره درصد ثابتی از افراد در انتخابات شرکت می کنند. البته منظور این نیست که تمامی افرادی که در انتخابات شرکت می کنند لزوما دارای دلایل فوق می باشند، اما طبق سابقه ای که از انتخابات دوره های قبل موجود است، تقریبا 45 تا 50 درصد افراد جامعه به طور ثابت در انتخابات شرکت می کنند (البته این میزان در شهرهای بزرگ بسیار پایین تر است). در اوج رد صلاحیت ها و بسته بودن فضا در انتخابات مجلس هفتم چیزی در همین حدود در انتخابات شرکت کردند. این در حالی بود که حتی بسیاری از کرسی ها از حالت رقابتی خارج شده بودند. نتیجه آنکه در ایران امروز، یک درصدی از افراد به هر دلیل (بدون توجه به اتفاقاتی که در جامعه می افتد) در انتخابات شرکت می کنند و حکومت نیز از حضور همین تعداد و مقایسه آن با متوسط جهانی بر طبل مشروعیت خود می زند. بنابراین مهمترین نتیجه ای که از تحریم انتخابات می توانست عاید شود، به دلیل عدم همراهی یک درصد بالایی از رای دهندگان ثابت، به دست نمی آید.


به نظر می رسد مهمترین دلایلی که بسیاری از افراد رو به تحریم انتخابات می آورند به شرح زیر باشند:

1. وجود تخلفات گسترده در انتخابات و در نتیجه بلا اثر بودن شرکت در انتخابات:


در اینکه سلامت انتخابات در ایران همواره با شک و شبهه همراه بوده است تردیدی نیست. این آش به قدری شور بود که در دوره گذشته یکی از شدت تخلف و حضور نظامیان اعتراض به رهبر برد و دیگری ترجیح داد شکایت به خدا برد. حتی فرمانده بسیج، خود از سازماندهی «عملیات چند لایه» خبر داد که منجر به پیروزی احمدی نژاد شده است. اما با تمام این وجود نمی توان منکر اثر رای مردم در صورت حضور گسترده آنان شد. انتخابات دوم خرداد و مجلس ششم 2 نمونه بارز از این حضور گسترده است که باعث «کاهش تاثیر تخلفات» در انتخابات شد. همچنین باید توجه داشت که «با عدم شرکت نیز نمی توان جلوی بروز تخلفات را گرفت»!

2. عدم تفاوت چشمگیر در میان کاندیداها:

یکی از اصلی ترین دلایلی که افراد را برای حضور در انتخابات مردد می کند، این تصور است که تفاوت چندانی میان کاندیداها وجود ندارد. آنها استدلال می کنند که اصولا در ساختار جمهوری اسلامی افرادی که دارای تفاوت های اساسی با دیگر ارکان نظام دارند نمی توانند به پست و مقامی (آن هم در سطح ریاست جمهوری) برسند. آنها اعتقاد دارند که «همه سر و ته یک کرباسند» و دلیلی ندارد ما با حضور خود در انتخابات گرم کننده تنوری باشیم که تفاوت شایانی میان برنده های احتمالی آن وجود ندارد و تنها منفعتی که از حضور ما در انتخابات عاید کسی می شود مشروعیت بخشی به حکومت و به رخ کشیدن آمار بالای شرکت کنندگان در انتخابات توسط حکومت است. البتهدر اینکه حکومت از میزان بالای مشارکت مردم دارای منفعت هایی می شود تردیدی نیست. حتی در این نیز تردیدی نیست که کاندیداهایی در انتخابات شرکت می کنند که از صافی های متعدد نظارتی نظام گذشته باشند. اما با تمام این وجود آیا مثلا می توان منکر وجود تفاوت میان خاتمی و احمدی نژاد شد؟ هر چند هر 2 ریاست جمهوری را در همین ساختار جمهوری اسلامی عهده دار بوده اند، اما آیا اندیشه و عملکرد آنان با یکدیگر قابل مقایسه می باشد؟ لازم است در اینجا بار دیگر تاکید کنیم که در دوران خاتمی اتفاق «فوق العاده» و «محیر العقولی» در جامعه رخ نداد و در آینده نیز این انتظار وجود ندارد که با انتخاب یک کاندیدای اصلاح طلب تمامی مشکلات کشور حل شود. بلکه تمام صحبت در مورد مقایسه ای است که میان عملکردهای مثلا احمدی نژاد با خاتمی می توان انجام داد. آنچه که مشخص است دولت نهم در بسیاری از زمینه ها، از جمله آزادی های سیاسی، آزادی های اجتماعی، آزادی های فرهنگی، روابط بین المللی، و از همه مهم تر و ملموس تر برای توده مردم، در حوزه مسایل اقتصادی دارای عملکرد به شدت خسران باری در قیاس با دولت های گذشته برای کشور بوده است. فقط کافی است نگاهی به شاخص های کلان اقتصادی (بیکاری، تورم، رشد اقتصادی) در این دوره 4 ساله و مقایسه آن با دوره های قبلی بیاندازیم تا عمق فاجعه بیشتر مشخص گردد. حال باید پرسید هر چند تمامی کاندیداها به طریقی از دل این نظام بیرون آمده و مجبورند در چارچوب همین قانون اساسی رفتار نمایند، آیا نباید فردی را برگزینیم (هرچند که نتواند انتخاب مورد علاقه ما باشد) که از قابلیت بیشتری برای پیشبرد توسعه کشور برخوردار باشد؟

3. عدم قدرت و تاثیرگزاری فرد انتخاب شده در ساختار جمهوری اسلامی:


استدلال دیگر کسانی که در انتخابات شرکت نمی کنند به سرخوردگی ای بر می گردد که از دوران اصلاحات همه ما شاهد آن بوده ایم. مرور آن خاطرات بسیار تلخ است. در دورانی که دولت و مجلس در دست اصلاح طلبان بود در بسیاری از زمینه ها (به ویژه سیاسی- فرهنگی) اصلاحات با موانع سختی در داخل حکومت مواجه می شد. بسیج، سپاه، شورای نگهبان، قوه قضاییه، صدا و سیما و دیگر نهادهای انتصابی با جدیت تمام در مقابل اصلاحات ایستادگی و سنگ اندازی می کردند و باعث به بن بست رسیدن اصلاحات در مقاطعی از آن دوران شدند. اما با این وجود از یک نکته نیز نباید گذشت، که با وجود مجلس و دولت اصلاحات حداقل شاهد تصویب قوانین ضد حقوق بشری و ضد دموکراسی نبودیم و بی قانونی و بی برنامگی، در این حد که اکنون در جامعه رواج دارد، در آن زمان وجود نداشت. درست است که در جمهوری اسلامی شاید به تعبیری 10 الی 15 درصد تمرکز قدرت در اختیار نهادهای انتخابی باشد اما باید توجه داشت که همین درصد پایین اگر در دست نیروهای ضد دموکراسی باشد از قابلیت بسیار زیادی در هر چه بسته تر کردن فضا برخوردار است که نتیجه آن را در همین 4 سال گذشته می توان مشاهده نمود. نکته دیگر این است که تعویض دولت در ایران (چه درست چه غلط) با جابجایی چندین هزار مدیر میانی گره خورده است. بنابرین هرچند شاید نتوان در سطح کلان شاهد تغیرات عمیقی بود، اما (متاسفانه) به علت حضور حداکثری دولت در بسیاری از لایه های جامعه می توان شاهد تاثیر این دگرگونی مدیریتی در جامعه بود.

اگر در انتخابات دور نهم رياست جمهوري تشويق مردم به مشاركت در انتخابات خيلي سخت بود، اما امروز با خساراتي كه در نتيجه تحريم آن انتخابات، اين چهار سال مردم را دچار زحمت كرده است راضي كردن آنها به آمدن پاي صندوقهاي راي چندان دشوار نخواهد بود.  هر كس كه بدون تعصب به وقايعي كه در اين سالهاي رياست دولت نهم بر مردم و كشور رفت نظر كند بي شك نقش خطير خود را در انتخابات پيش رو در خواهد يافت.


مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع:


بنیاد آینده‌نگری ایران



دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۹ آوریل ۲۰۲۴

ستون آزاد

+ "زدن سر هشت پا" و حکایت "ببر کاغذی" رضا علوی

+ جهانِ پس از جنگ غزه  رضا علوی

+ آیا اسراییل بر نفت و گازغزه چیره خواهد شد ؟ رضا علوی

+ توتالیتریسم چیست؟ حسین مولا

+ گفتگو بارد هوش مصنوعی با حسین مولا حسین مولا

+ تفاوت مبارزه جوانان در زمان حکومت شاه ایران برای آزادی و دمکراسی با مبارزه جوانان کنونی برای آزادی و دمکراسی علیه جمهوری اسلامی چیست؟ گفتگو حسین مولا با بارد بزرگترین هوش مصنوعی گوگل

+ دو حادثه مهم  رضا علوی

+ جوانانیکه در جنبش زن زندگی آزادی شرکت کردن در چه سنینی بودند؟ Bard هوش مصنوعی

+ خود آموز دیکتاتورها رندال وود کارمینه دولوکا

+ موانع توسعه دموکراسی در خاورمیانه  دکتر امیر ساجدي

+ راز یک کشتار  رضا علوی

+ آیا غول خفته بیدار می شود ؟  رضا علوی

+ ریزش مداحان در این عاشورا رضا علوی

+ رهبر نقاب دار!  رضا علوی

+ بخش سوم : "لاریجانی ها " ؛ مردانی برای تمام فصول رضا علوی

+ حقوق زنان - کانون درگیری. فرهاد یزدی

+ آمریکا ؛ به کجا چنین شتابان ؟ رضا علوی

+ جهان و ایران در آغاز سال نو خورشیدی. فرهاد یزدی

+ نبرد برای نامزدی  رضا علوی

+ . 

+ ایران لیبرال فرهاد یزدی

+ روز جهانی زنان گرامی باد  گیتی پورفاضل

+ سالروز حمله روسیه به اوکراین فرهاد یزدی

+ کالبد شکافی" پرویز ثابتی" رضا علوی

+ سقوط محسن رنانی

+ فشار برملت ایران از دو سو. فرهاد یزدی

+ نشست واشنگتن – تلاش در راه ذلیل کردن جنبش ملی ایران فرهاد یزدی

+ الگوی روسی چپاول اموال ملی فرهاد یزدی

+ امنیت ملی – بخش دوم فرهاد یزدی

+ امنیت ملی در دهه سوم سده بیست و یکم فرهاد یزدی

+ آیا روسیه، جمهوری اسلامی را به عنوان متحد استراتژیک خود محسوب می کند؟ رضا علوی

+ منافع ملی و استقلال فرهاد یزدی

+ نقش "طنز" و شعار های "کاف دار" در جنبش انقلابی ایران رضا علوی

+ قشر میانه ایران مهرداد: یکی از همکاران سایت آینده نگر

+ دیگر چین به ایران اهمیت نمی‌دهد ! رضا علوی

+ نقش توازن قوا در جهان در خیزش ملی فرهاد یزدی

+ نیروهای مسلح در دو مقطع تاریخی فرهاد یزدی

+ تراژدی جمهوری اسلامی با مهسا امینی آغاز و با محسن شکاری پایان می‌یابد!  دکتر شیرزاد کلهری

+ دستاوردهای جنبش انقلابی ایران یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ از خیزش اجتماعی تا انقلاب سیاسی فرهاد یزدی

+ پایان کار رژیم، تکیه بر عصای سلیمان شیرزاد کلهری

+ انقلاب سیاسی فرهاد یزدی

+ انقلاب مدرن ایران شیرزاد کلهری

+ ادامه خیزش اجتماعی – سیاسی ایران فرهاد یزدی

+ بیانیه شماره ۱ لیدرهای میدانی  لیدرهای میدانی

+ خیزش اجتماعی نسل جوان ایران فرهاد یزدی

+ اولویت پاسداری از یک پارچگی سرزمینی ایران فرهاد یزدی

+ با کمال تاسف و تاثر از در گذشت دوست نازنین مان محمد امینی .

+ اعتراضات مردم و راهکار های روی میز حکومت یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ تعلل نیروهای مسلح فرهاد یزدی

+ آینده در کوتاه مدت فرهاد یزدی

+ سپاه پاسداران و نجات ایران فرهاد یزدی

+ رسالت انسان در برابر آزادی سعیده امین‌زاده

+ ایران – روسیه - اوکراین فرهاد یزدی

+ نیاز به زمان فرهاد یزدی

+ مبارزه مدنی و چرائی آن کیومرث صابغی

+ دو بازنده – یک برنده. فرهاد یزدی

+ نظام سیاسی در ایران آینده فرهاد یزدی

+ آیا بایدن در انتخابات ۲۰۲۴ کاندید خواهد شد ؟ رضا علوی

+ اسطوره سیاسی از دموکراسی آمریکا تا اقتدار گرائی چین پرفسورجیم دیتو

+ اسطوره جدید و آینده سیاسی عربستان سعودی -

+ فرمان فرمایی روسیه بر نظام اسلامی فرهاد یزدی

+ دگرگونی قدرت در کانون نظام فرهاد یزدی

+ برجام در تاریکی رضا علوی

+ برای مام زمین در روز زمین فرهاد یگانه‌

+ تکرار تاریخ، نابودی محتوم دیکتاتورهای بزرگ به دست خودشان است فرهاد یگانه‌

+ چرا رابطه کشورهای غربی و روسیه پس از پایان جنگ سرد، به چنین کابوسی برای اردوگاه کشورهای غربی ختم شد؟ فرهاد یگانه‌

+ تاثیر جنگ اوکراین فرهاد یزدی

+ نوروزتان مبارک .

+ چیرگی «جبهه موافقت» بر «جبهه مقاومت» رضا علوی

+ نخبه گان یا پخمه گان در حکومت اسلامی  رضا علوی

+ رویا یا کابوس ؟ رضا علوی

+ خودکامگی  تیموتی اسنایدر

+ نگاهی بر موقعیت ایران در منطقه فرهاد یزدی

+ در باره انتخابات ۱۴۰۰ مجید / ایران

+ حسن هم از میان ما رفت گروهی از یاران دیروز، امروز و فردای حسن

+ در باره ظریف ... و میدان  مجید / ایران

+ نظام اسلامی و اردوی خاور بر علیه باختر فرهاد یزدی

+ چرا سازمانهای اطلاعا تی معتقدند که آینده جهان تیره و تار است ترجمه: کیومرث صابغی

+ تضمین حداقل درآمد یکسان برای تمام شهروندان. فرهاد طالع

+ قرار داد ۲۵ ساله ؛ ماندگاری حکومت یا ترکمانچای ؟ رضا علوی

+ سخنی با آقای مهاجرانی. محمد امینی

+ مذاکره غرب با نظام اسلامی فرهاد یزدی

+ هنر فاشیست نبودن ترجمه ناصر فکوهی

+ با ناسيوناليسم راه به جايي نمي‌بريم عظيم محمودآبادي

+ در آستانه چهل و دومین سالگرد انقلاب فرهادی یزدی

+ روز سياه  رضا علوي

+ مصباح یزدی ؛ معمار خشونت مقدس و طرا ح "کادرسازی " رضا علوی

+ حمله به ایران و یا حزب الله؟ فرهاد یزدی

+ تهدید از سوی قفقاز فرهاد یزدی

+ بهار آن سال و «بهار هر سال...» محسن یلفانی

+ بحران امنیتی و حکومت نظامیان فرهاد یزدی

+ جستجوی کار در ایران امروز 

+ سیاست دولت نوین آمریکا در منطقه فرهاد یزدی

+ اوباما برجام را آورد و ترامپ آنرا پاره کرد- چرا؟ مجید / ایران

+ ارزش های اندیشه های دکتر فاطمی  رضا علوی

+ مرگ نهائی رژیم  فرهاد یزدی

+ آتش افروزی در قفقاذ فرهاد یزدی

+ اندیشه چپ ، خادم غرب مهندس صلاح الدین همایون

+ تنگ تر شدن حلقه فشار فرهاد یزدی



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995