اگر با اضافه کردن حرف e به اول هر کلمه اي بگوييم به راحتي وارد دنياي الکترونيک و ديجيتال شده ايم، مساله را خيلي ساده گرفته ايم. در ظاهر ساده است چرا که توانسته ايم ماهيت آن کلمه و عبارت را از فضاي فيزيکي خارج سازيم. مثلاٌ اگر مي گوييم بانکداري الکترونيک" يعني بستن شعب در فضاي مادي و باز کردن شعبه اي جديد در فضاي ديجيتال و انتقال خدمات قابل ارايه از روش سنتي به محيط جديد يا مجازي. " اما اين فضا شرايط خاص خود را دارد که براي تمام مراحل آن بايد راه حل هايي را انديشيد. از افتتاح حساب و دريافت وام گرفته تا بحث روابط عمومي و تبليغات. يک برداشت اشتباهي که در بحث روابط عمومي الکترونيک مي شود اين است که با داشتن انواع تجيهزات ارتباطي ميگويند ما "روابط عمومي ديجيتالي" را آغاز کرده ايم. حال آيا اين رايانه هاي روابط عمومي آيا چيزي بيش از"ماشين تايپ و بايگاني نامه ها" يا دستگاهي براي "طراحي" و يا "اتصال به اينترنت" است؟
تجيهزات ارتباطي، همه وسيله هستند نه هدف. به قول دکتر شکرخواه"... ايجاد سايت و اي ميل زدن آرايش و بزک کردن روابط عمومي سنتي است. روابط عمومي ديجيتال را مي توان با ميزان تعامل روابط عمومي با مشتريان اندازه گيري کرد... " چراکه در روابط عمومي سنتي ارتباطي يکسويه با مخاطب آنهم به طور جمعي صورت مي گرفت و شاهد يک "روابط عمومي محوري" بوديم ولي در فضاي جديد با "مشتري محوري" آنهم به صورت انفرادي مواجه هستيم. پس روابط عمومي ديجيتال به دنبال يافتن راه کارهايي براي پاسخگويي يک نفره است. روابط عمومي ديجتال منتظر نمي ماند تا ببيند "مشتري چه مي خواهد؟" روابط عمومي همه چيز را برايش فراهم مي کند و براي هر نيازش پاسخي دارد. به جنس و سن مخاطب هم حساس است. براي نياز يک شخص بروشور خدماتش را به شکل انيميشن و تحت برنامه مثلاً فلش ارايه مي دهد و براي کسي که بخواهد مراحل و مدارک مورد نياز را پرينت کند آنرا به صورت متن هم مي آورد. پس ديجيتاليست روابط عمومي، بيش از آنکه يک کارشناس فني و IT کار باشد؛ يک کارشناسي است با بينش و تفکر ديجتالي و مسلط به مسايل ارتباطي که نيازي هم ندارد همانند يک برنامه نويس و مهندس کامپيوتر به مسايل فني مسلط باشد. آن مسايل مربوط به برنامه نويسان و IT کاران انفورماتيک است و ديجيتاليست روابط عمومي وظيفه اصلي اش "خلق ايده" و "تصميم سازي" بر اساس نياز مخاطب است. سايت آمازون دات کام نمونه اي موفق از بهره گيري خدمات روابط عمومي ديجيتالي است که پيش از اين دکتر شکرخواه به نمونه هايي از آن در نشست انجمن روابط عمومي ايران اشاره داشتند. يکي از خدمات جديدي که مسوولين سايت آمازون بر اساس نياز کاربران خود در سايت گذاشته اند "امکان خريد براي کودکان" است. چرا که کودکان و نوجوانان امکان دسترسي مستقيم به کارتهاي اعتباري را براي پرداخت وجه کتاب از طريق اينترنت ندارند و بالاخره بخشي از کاربران آنها هم از اين گروه سني هستند. حال راه حل آنها چيست؟ آنها به کودکان اجازه داده اند کتابهاي مورد نظر خود را که در بخش کودکان است انتخاب کرده فرمهاي مربوط به صدور دستور خريد کتاب را تکميل و نهايتاً آنرا ارسال نمايند. پس از اتمام اينکار يک پيام کوتاه SMS به تلفن همراه پدر يا مادر که شماره اش نزد سايت آمازون مي باشد، ارسال شده و اعلام مي دارد که: "فرزند شما (…) درخواست خريد کتاب (…) را دارد در صورت موافقت به ما اعلام کنيد. " اين کاري است که روابط عمومي ديجيتالي به انجام مي رساند: يعني "طرح ايده" آنهم با "بينش ديجيتالي". متخصصان و برنامه نويسان هم با استفاده از راهکارهاي فن آوري نوين، اين امکان را به مرحله عمل مي رسانند و باقي مراحل با آنهاست.
بنابراين در روابط عمومي ديجيتالي:
۱- بهره گيري از فن اوري هاي نوين، هدف نيست بلکه وسيله است.
۲- در بند قيد زمان و مکان نيستيم. خدمات و اطلاعات ما ۷ روز هفته و ۲۴ ساعته بايد در دسترس باشد.
۳- منتظر نمي مانيم تا ببينيم "مشتري چه مي خواهد؟" فکر همه چيز را قبلا براي او کرده ايم.
۴- کارگزار روابط عمومي ديجيتالي يک آدم فني نيست و نبايد هم باشد بلکه او با آشنايي با مسايل IT و تسلط به مسايل ارتباطي " ايده" مي دهد و "تصميم سازي" مي نمايد.
۵- تکنولوژي سهم کمتري نسبت به بينش ديجيتالي دارد.
۶- ارتباطي دو سويه حاکم است و مخاطب شما ديگر جمع نيست بلکه فرد است و شما پاسخگوي تک تک اعضاي دهکده جهاني خواهيد بود.