Iranian Futurist 
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
اخبار روز
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


ماهیت جنگ در قرن 21

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[26 Jan 2011]   [ ]

بررسی مسائل مربوط به جنگ و ستیزش در روابط بین‌الملل به عنوان یک واقعیت تاریخی همواره بخش مهمی از مطالعات رشته روابط و سیاست بین‌الملل را تشکیل داده است.

اهمیت این پدیده بر روابط دولت‌ها و ملت‌ها و آثار و پیامدهای موثر آن بر جوامع انسانی موجبات توجه فزاینده تحلیل‌گران و محققان را به ابعاد و جوانب مختلف آن فراهم کرده است. در همین چارچوب به ویژه پس از پایان عصر جنگ سرد و همزمان با ظهور شرایط و ترتیبات ساختاری نوین در نظام بین‌الملل بخش مهمی از مطالعات مربوط به جنگ بر بررسی شرایط و ماهیت این پدیده در آینده متمرکز گردید. در چارچوب روش‌های آینده‌پژوهی و سناریو‌سازی گروهی از محققان و نظریه‌پردازان مایل به پیش‌بینی شرایط کلی حاکم بر جنگ‌های آینده در قرن بیست و یکم بوده‌اند. این مطالعات عمدتا بر شناخت عوامل و انگیزه‌های موثر در پیدایش و توسعه جنگ، تاکتیک‌ها و استراتژی‌های جنگی، تاثیر تکنولوژی بر جنگ‌های آینده و اهمیت نرم‌افزارها در ستیزش‌های آتی متمرکز بوده است. از این‌رو طی سال‌های اخیر آثار مختلف و متعددی در خصوص آینده جنگ در روابط بین‌الملل منتشر شده است.

کتاب «جنگ در قرن جدید» (War in the New Century) اثر جرمی بلاک (Jeremy Black) از جمله آثار مذکور به شمار می‌آید. این کتاب در سال ۲۰۰۱ و توسط موسسه کانتینوم (Continuam) در لندن و نیویورک منتشر گردید. نویسنده در چهار فصل مطالب خود را سازماندهی و یک جمع‌بندی نهایی از این مطالب ارائه کرده است.

در مقدمه کتاب نویسنده با اشاره به این امر که عمده آثار منتشر شده در خصوص جنگ‌های آینده نگرش و جهت‌گیری غربی و اروپایی داشته‌اند از تلاش برای ارائه یک دیدگاه جهانی در این خصوص سخن می‌گوید.

وی در مقدمه خود این مسئله را مطرح می‌کند که بحث موسوم به «انقلاب در امور نظامی» که تسلیحات هوشمند را به عنوان نیروی محرک جنگ و قابلیت‌های نظامی در نظر می‌گیرد مفهومی نادرست است چرا که زمینه‌های چندگانه و مختلف جنگ را نادیده می‌گیرد. به طور خلاصه جنگ و پیروزی در جنگ سازه‌هایی فرهنگی دارد. این سازه‌ها در کنش متقابل با تحولات سیاسی و اجتماعی هستند. از این‌رو مثلا برای فرایند دموکراتیزاسیون، روابط متغیر جنسیتی و خیزش مجدد مذهب به عنوان یک بخش اصلی از هویت و وفاداری در بیشتر جهان اهمیت بیشتری از موشک‌های کروز و سایر تسلیحات جدید دارند. این مسائل در فصل اول کتاب مور اشاره قرار می‌گیرند.
فصل دوم به جنگ داخلی، افزایش مناقشات داخلی و کاهش انحصار دولت بر قوه قهریه و مناطقی معین متمرکز است. فصل سوم دشواری‌ سیستم‌های محافظتی در قبال موافقت‌نامه و میانجی‌گری‌های بین‌المللی را مورد توجه قرار می‌دهد. این فصل همچنن به مسئله مناقشه آتی میان آمریکا و چین و بین غرب و قدرت‌های اسلامی می‌پردازد.

فصل چهارم نیز به این موضوع که در آینده چه نوع مبارزه و چه نوع تسلیحاتی مورد پسند خواهد بود، می‌پردازد. توجه اصلی در این فصل به کنش متقابل و تفاوت میان قابلیت‌های زمینی، دریایی و هوایی اختصاص خواهد داشت.

فصل اول: جنگ امروزین (جنگ در دنیای امروز)

تایید اعتبار ادعاهایی که جنگ را منسوخ شده می‌پندارند امر دشواری است. چنین ادعاهایی نه تنها مضحک بلکه نگران‌کننده است. طنین مغرورانه‌ای از ادعاهای مشابه نیز پیش از جنگ جهانی اول زمانی که قدرت‌های غربی بر جهان تسلط داشتند شنیده می‌شد. البته امروز هم نظیر قرن پیش جنگ امری غیرعقلایی به نظر می‌رسد و تحلیل مبتنی بر الگوی هزینه ـ فایده از مناقشه به ندرت از مبادرت به جنگ حمایت می‌کند. در شرایط جهانی شدن، جنگ حقیقتا می‌تواند امری منسوخ به نظر آید. اما باید توجه داشت که جهانی شدن خود می‌تواند امری منسوخ به نظر آید. اما باید توجه داشت که جهانی شدن خود می‌تواند از سه طریق به افزایش تنش و خشونت یاری رساند. اولا ماهیت و سرعت ارتباطات در درون یک دنیای جهانی شده به ویژه از حیث فشارهای اقتصادی و استاندارد زندگی، فشارها و کنش‌هایی را به وجود می‌آورد که موجب بروز خشونت بر ضد جهانی شدن می‌شود. ثانیا، مشخص کردن دولت‌ها یا گروه‌هایی که ناتوان از هماهنگی با نظم بین‌المللی هستند (موسوم به دولت‌های یاغی) به اعمال فشارهایی جهت هماهنگ نمودن آنها با این نظم می‌انجامد. اگر این فشارها منجر به اقدام نظامی شود چنین سیاستی می‌تواند به عنوان اقدامات معطوف به حفظ صلح به نمایش گذاشته شود اما واقعیت امر همان جنگ خواهد بود.

در دنیای کنونی شرایط سیاسی نسبت به گذشته به طرز اساسی تغییر پیدا کرده است. در واقع در گرایشات نظامی انقلابی، رخ داده که این انقلاب بر اهداف و هدایت عملیات نظامی و بر ماهیت نهادهای نظامی تاثیر شگرفی داشته است. این انقلاب بر کاهش اشتیاق برای خدمت در ارتش چه در زمان جنگ و چه در زمان صلح تمرکز دارد. دلایل این امر متفاوت است اما این دلیل می‌تواند بر حسب پیدایش یک جنبش در جوامعی که فردگراتر هستند و بر حسب رشد فرهنگ راحت‌طلبی خلاصه شود. مکاتب و روندهایی همچون مصرف‌گرایی، سرمایه‌داری، فمینیسم و فرایند دموکراتیزاسیون نیز با این فرایند ارتباط دارند. در این بین فمینیسم از اهمیت فراوانی برخوردار است چرا که می‌توان استدلال کرد مفهوم‌سازی مجددی از مسائل جنسیتی در غرب و در دهه‌های اخیر صورت گرفته که به عنوان بخشی از فرایند تغییر در هویت و روابط جنسیتی مطرح می‌باشد. نقش زنان در نیروهای مسلح یک جنبه از زندگی نظامی آینده خواهد بود. نقش‌آفرینی زنان در این زمینه بیش از جوامع شرقی، در مورد جوامع غربی صحت خواهد داشت. کاهش خدمت سربازی نیز به عنوان تحولی در امور نظامی، یک معیار به حساب می‌آید. هرچند این مسئله هنوز معیار کاملی نیست، هم به این دلیل که خدمت سربازی در دولت‌های فردگرا معنی خاصی دارد و هم به این دلیل که نظام سربازی به سادگی شاخص و نشانه ستیزه‌جویی نیست. در طول چهار دهه گذشته شکاف میان نظام اجباری سربازی و حرفه‌ای شدن ارتش بیشتر شده است.

کاهش اهمیت خدمت سربازی در برخی کشورها می‌تواند با استناد به این استدلال توجیه شود که این کشورها با چالش‌های نظامی عمده‌ای مواجه نیستند.

با این حال یک چنین توضیحی بیان‌گر همه واقعیت نیست چرا که تغییرات فرهنگی در این جوامع نیز در پیدایش این فرایند از اهمیت بسیاری برخوردار است.

از نظر اقتصادی هم نظارت خدمت سربازی مشکلات و هزینه‌هایی را دربر دارد. چراکه در این نظام شمار زیادی از سربازان باید از نظر تجهیزات، حمل‌ونقل، مسکن، پوشاک، غذا و آموزش تامین شوند. این مطالبات بخش عمده‌ای از بودجه ارتش دولت‌هایی که در دهه ۱۹۹۰ نظام سربازی را حفظ کردند به خود اختصاص داد. بدین ترتیب دولت‌ها به تدریج به سمت حرفه‌ای کردن ارتش‌های خود حرکت می‌کنند. به طور خلاصه ارتش‌ها در جست‌وجوی تبدیل خود به مجموعه‌ای از نیروهای داوطلب هستند. نظام داوطلبانه به این معناست که ارتش می‌بایست راه‌هایی را برای جذب و حفظ شمار قابل توجهی از سربازان شایسته پیدا کند. این امر به اصلاح سیاست‌های اجتماعی و محرکه‌های داخلی سیستم نظامی کمک کرد و با فرایند حرفه‌ای شدن و رویه‌های بهبودیافته نظامی در ارتباط بود.

فصل دوم: جنگ و فروپاشی دولت: روند آینده

در بررسی‌هایی که در خصوص جنگ‌های آینده صورت می‌گیرد. برخورداری از قوای مسلح کارآمد و بهره‌مندی از تکنولوژی پیشرفته به عنوان عوامل موثری در تعیین موقعیت یک دولت در جنگ ذکر می‌شود. این نگرش در مورد دولت‌های بزرگ و مناقشات میان آنها ارزشمند است. اما چنین دیدگاهی در مورد مناقشات ناهماهنگ با دنیای علم و با جنگ‌هایی که در آنها از تکنولوژی‌های پیشرفته استفاده نمی‌شود، تناسب کمتری دارد. این گروه از مناقشات حول دو نوع از جنگ‌ها که یکپارچه و همسان نبوده اما یکدیگر را پوشش می‌دهند، سازماندهی می‌شوند. آنها عبارتند از جنگ داخلی و جنگی که در آن از تکنولوژی سطح پایین استفاده می‌شود.

جنگ داخلی در تاریخ نظامی‌گری یک فراموش شده بزرگ به حساب می‌آید. با این حال احتمال دارد که جنگ داخلی در آینده رواج بیشتری یابد. پیش از هر گونه بررسی ذکر این نکته حایز اهمیت است که تعریف مناقشات داخلی حتی از جنگ بین‌المللی دشوارتر است و این موضوع پیچیدگی‌های نظری بحث را افزایش دهد.

به طور کلی تغییرات ساختاری و مهمی در جهان وجود دارد که موید افزایش منازعات در آینده است. اولین تغییر به پدیده افزایش جمعیت مربوط می‌شود. مطالعات صندوق جمعیت سازمان ملل در سال ۱۹۹۹ حاکی از افزایش جمعیت جهان از ۶ میلیارد نفر در سال ۱۹۹۹ به ۹‌/‌۸ میلیارد در سال ۲۰۵۰ است. این افزایش جمعیت تاثیرات عظیمی بر منابع جهانی دارد. افزایش تقاضا برای کالاها و فرصت‌ها، زمینه‌ساز بروز منازعه و بی‌ثباتی در خانواده‌ها، جوامع و کشورها خواهد بود. درست همان طور که افزایش نرخ بیکاری به رشد جرایم می‌انجامد، احساس فقر مطلق یا نسبی، احساس رنجوری و محرومیت را افزایش می‌دهد. خشونت، پاسخ این وضعیت است هرچند که دلایل پیچیده‌ای برای آن وجود دارد.

در سطح ملی، تقاضاهای فزاینده، ناپایداری و بی‌ثباتی را در بسیاری از دولت‌ها افزایش خواهد داد. این وضعیت به ویژه در دولت‌هایی بروز می‌کند که قادر به تامین نرخ رشد بالا و توزیع گسترده منافع حاصل از رشد نیستند. در کنار طبقات ضعیف روستایی و شهری، کسانی پیدا می‌شوند که از نظر آموزش وضعیت بهتری دارند و برای مثال مشاغلی را در بخش‌های اداری دولت پیدا کرده‌اند، اما آنها هم به واسطه دستیابی محدود به منافع ناشی از رشد اقتصادی خشمگین هستند. این گروه ممکن است بخش‌هایی از پرسنل ارتش باشند. خشم آنها آشکارا علیه کسانی است که از شرایط موجود بهره می‌برند. نتیجه چنین وضعیتی بروز دشمنی و خصومت داخلی است که می‌تواند زمینه‌ساز وقوع مناقشه داخلی باشد. این امر می‌تواند اشکال مختلفی نظیر خشونت بر ضدگروه‌های قومی خاص داشته باشد. اما به هر حال بازتابی از ناپایداری ساختارهای حکومتی و وخامت و مشکلات آن سیستم‌ها می‌باشد.

در مجموع مسئله افزایش تقاضا برای بهره‌مندی از منابع می‌تواند به عنوان عاملی برای بی‌ثباتی در درون جوامع باشد. اما این مسئله یگانه موضوع ساختاری که مناقشه میان دولت‌ها و کشمکش در داخل جوامع را فراهم می‌سازد، نیست.

مسئله دیگر به تضعیف ظرفیت‌های یکپارچه دولت‌ها مربوط می‌شود. این مسئله نه تنها در کشورهایی که عموما با مشکلات ناشی از فقر گسترده مواجه‌اند، بلکه در کشورهای ثروتمند نیز دیده می‌شود. به طور کلی ایدئولوژی‌‌ها و رویه‌های همسان‌ساز ضعیف‌تر شده و حکومت‌ها متقاعد ساختن اقلیت‌ها برای صرف‌نظر کردن از مخالفت‌‌های خشونت‌بارشانان را دشوار می‌بینند. حکومت‌ها همچنین این امر را دشوار می‌بینند که از تمایل خود برای استفاده از اقتدار خویش جهت پیشبرد سیاست‌هایی که بدون توجه به منافع بخش‌هایی از جامعه اتخاذ می‌شوند، صرف‌نظر کنند. این امر نه تنها برای جوامع اقتدارگرا بلکه برای دولت‌های دموکراتیکی که از برتری اکثریت برای نادیده گرفتن دیدگاه‌های اقلیت استفاده می‌کنند نیز یک معضل به حساب می‌آید.

در چارچوب بحث فرسایش اقتدار دولت‌ها باید به این واقعیت اشاره کرد که روند تضعیف احترام به حکومت و اطاعت از آن در آینده توانایی موسسات دولتی برای برانگیختن، شکل دادن و مهار جنبش‌های داخلی را کاهش خواهد داد. ضعف حکومت در بسیاری از دولت‌ها با ظهور جنبش‌های شورش‌گر مرتبط خواهد بود. این امر به ویژه در مورد جنبش‌های جدایی‌طلبانه شدیدتر خواهد بود. جنگ‌های ضدشورش چالش عمده‌ای را برای ارتش‌ها فراهم خواهند کرد.

مسائل و مناقشات مذهبی نیز از اهمیت خاصی برخوردار هستند. گسل‌های مذهبی به طور خاص در جهان اسلام به ویژه در آسیای جنوبی، بالکان و آفریقا قدرتمند هستند. تضادهای مذهبی در مناقشات داخلی قرن ۲۱ نقش عمده‌ای را بازی خواهند کرد.

ناتوانی بسیاری از حکومت‌ها برای در انحصار داشتن تسلیحات، نامشروع ساختن خشونت‌های داخلی و کنترل دولت‌های خود الزاما به جنگ داخلی منجر نمی‌شود. اما زمانی که این عوامل با فقدان یا فروپاشی سیاست‌های اجتماعی همراه شوند احتمال وقوع جنگ داخلی بسیار جدی خواهد شد.

فصل سوم: جنگ و نظم بین‌المللی، چشم‌انداز آینده

همان‌طور که اشاره شد افزایش تقاضا برای منابع یکی از عوامل موثر در پیدایش منازعات در قرن ۲۱ خواهد بود. تشدید منازعات مرزی از جمله نتایج افزایش مطالبات اقتصادی خواهد بود. به علاوه، احتمال کشف منابع جدید روند تقویت منازعات سرزمینی را ادامه خواهد داد. هر کدام از این منازعات ممکن است خشونت‌آمیز شده یا سایر تنش‌ها را تشدید و تسریع نماید.

مناقشه بین‌المللی بر سر منابع ممکن است شامل تلاش‌هایی برای بازتوزیع ثروت در سطح جهانی شده و منجر به شکل‌گیری جنبه جدیدی از جنگ‌هایی که توسط قدرت‌های تجدیدنظرطلب به راه می‌افتند، شود. این تلاش‌ها ممکن است شکل مناقشه نظامی به خود نگیرد اما با استناد به روابط اقتصادی بین‌المللی و به طور مشخص‌تر به واسطه جنگ‌ها و تحریم‌های تجاری، زبانی جنگی به خود خواهد گرفت. مفهوم استثمار و مقاومت در برابر آن نیز به شکل مناقشه بروز پیدا می‌کنند.

یکی از دلایل بروز مناقشه در حال حاضر و در آینده قابل پیش‌بینی، چالش‌های مربوط به مفهوم هژمونی منطقه‌ای است. این چالش‌های از سوی دو منبع اساسی مطرح می‌شود. اول اپوزیسیون محلی و دوم اندیشه جهان‌گرایی لیبرال که به اعتقاد منتقدانش پوششی برای هژمونی غرب و به ویژه آمریکا می‌باشد. در این بین دولت‌های قدرتمندی نظیر چین، هند و روسیه خواهان تسلط بر همسایگان خود بوده و از مخالفت در برابر این تسلط استقبال نمی‌کنند. این رویه به واسطه ارتباط میان هژمونی منطقه‌ای و کنترل مناطق مرزی شکل خطرناک‌تری به خود می‌گیرد. بر این اساس هر یک از قدرت‌های فوق‌الذکر مشکلات عدیده‌ای با نیروهای اپوزیسیون در مناطق مرزی خواهند داشت. (کشمیر برای هند، شمال قفقاز برای روسیه و منطقه تبت و سین‌کیانگ برای چین)

در مورد چین چالش عمده نظامی در آینده از سوی قدرت‌های غربی مطرح نمی‌شود بلکه این چالش از داخل چین و در امتداد مرزهای زمینی آن خواهد بود. برای مثال جدایی‌طلبی در منطقه سین‌کیانگ می‌تواند با مداخله چین در جمهوری‌های آسیای مرکزی مرتبط بوده و آن را تقویت کند. چین همچنین ممکن است در مناقشه میان ویتنام و همسایگانش یا مناقشه میان هند و پاکستان یا در مسائل برمه درگیر شود. این که چنین مناقشاتی تا چه میزان به تقابل‌جویی با غرب (یا با روسیه) می‌انجامد بستگی به میزان انعطافی خواهد داشت که روسیه و قدرت‌های غربی به ویژه آمریکا از خود نشان خواهند داد.

در مورد ایالات متحده آمریکا باید قبل از هر چیز به این موضوع اشاره کرد که این کشور به عنوان اصلی‌ترین قدرت غرب به تلاش برای باقی ماندن در نقش یک هژمون جهانی ادامه خواهد داد. ایالات متحده همچنین روابط ضد و نقیض خود را با الزامات نظام امنیت جمعی، به ویژه با سازمان ملل ادامه خواهد داد. به علاوه، سیاستمداران و افکار عمومی آمریکا جدا از مشکلاتشان با سازمان ملل به طور غریزی به فکر کردن در چارچوب‌های یک‌جانبه و نه چندجانبه ادامه می‌دهند.

برای آمریکایی‌ها گسترش اروپا یک هدف است به گونه‌ای که این هدف بتواند به ثبات و مهار دولت‌های مهم و استراتژیک نظیر ترکیه و حتی روسیه در اردوگاه غرب منجر شود. البته این فرایند ممکن است مطابق با دیدگاه آمریکایی‌ها پیش نرود. یک اروپای قدرتمند ممکن است نسبت به تقاضاهای آمریکا بی‌طرف و بی‌تفاوت بوده و همین امر آمریکا را مجبور به جست‌وجوی متحد در نقاط دیگر نماید. این امر به ویژه در صورتی که روسیه به ایفای نقش در ساختارهای امنیتی اروپا بپردازد، محتمل به نظر می‌رسد. این فرایند همچنین ممکن است به بی‌طرفی ناتو منتهی شود.

در مورد روسیه باید به این نکته اشاره کرد که احتمال کمی دارد که این کشور قادر به رفع سریع مشکلات کنونی خود باشد. شرایط جمعیتی این کشور نامناسب باقی خواهد ماند و این شرایط بر وضعیت بهداشت و سلامت افراد تاثیر خواهد گذاشت. همچنین رسیدن به ثبات مالی و رشد اقتصادی با مشکلات عدیده‌ای مواجه خواهد بود. گسترش ارتباط نزدیک میان گروه‌های جنایی تهدیدی برای ثبات روسیه خواهد بود. به علاوه روسیه با چالش‌های شکل گرفته از شرایط آسیای مرکزی و قفقاز مواجه خواهد بود.

البته مشکلات فراروی روسیه موجب نخواهد شد که آمریکا از این کشور استفاده نکند. اما این مشکلات علاقه آمریکا را برای یافتن متحدان جایگزین تحریک خواهد کرد. مهم‌ترین گزینه‌ها در این زمینه هند و ژاپن خواهند بود. هر دو کشور از قدرت‌های بزرگ نظامی هستند. با این وجود نه هند و نه ژاپن در نقش متحدان آمریکا بر ضد چین، احساس خوشایندی نخواهند داشت. هر دو کشور در مقابل چین احساس آسیب‌پذیری می‌نمایند. به علاوه ساختار نیرو و دکترین‌های آنها برای یک جنگ تهاجمی بر ضد چین طراحی نشده است. قدرت‌های دیگر نظیر استرالیا، اسرائیل و آلمان نیز تقاضاهای سیاست آمریکا در این زمینه را برآورده نخواهد کرد.

جدا از این موضوع کلی، باید به این مسئله اشاره داشت که در درون بلوک غرب به رهبری آمریکا نیز تنش‌های خاصی وجود دارد. در اروپا مشکل ویژه‌ای در ارتباط با آلمان وجود دارد. در حال حاضر فرهنگ عمومی آلمان مطلقا بر ضد توسعه‌طلبی ارضی می‌باشد اما این امر به معنای بی‌علاقگی به استفاده از قدرت ملی برای تامین و پیشبرد منافع این کشور نیست. این مسئله آشکارا پس از فروپاشی یوگسلاوی نمود پیدا کرد و این زمانی بود که کهل، صدراعظم آلمان، علی‌رغم ماهیت ضددموکراتیک حکومت کرواسی از این کشور حمایت و به تشدید بحران کمک کرد.

در یک نگاه کلی‌تر، جهانی‌شدن و تعهدات جهانی مشکلات عمده‌ای را برای اولویت‌بندی سیاست‌های غرب ایجاد می‌کنند، این مشکلات ممکن است محدودیت‌های غرب را افزایش داده یا امکان توسل به جنگ جهت حل‌وفصل یک موضوع را تقویت نماید. کثرت مشکلات و تعهدات فراروی قدرت‌های غربی توانایی آنها برای پاسخ دادن به مشکلات تازه را محدود خواهد کرد.

احتمال دارد که یکی از مهم‌ترین تحولات در دهه‌های آینده استفاده از تکنولوژی‌های نظامی جدید نباشد بلکه گسترش فناوری‌های نظامی به دولت‌هایی باشد، که تاکنون آنها را در اختیار نداشته‌اند. ار این‌رو برای مثال قدرت‌های درجه دوم و سوم و همچنین جنبش‌های غیردولتی ممکن است به استفاده از سلاح‌های کشتار جمعی هسته‌ای، شیمیایی و ویروسی تحریک شوند. از این‌رو ماهیت جنگ نامتقارن بین‌المللی ممکن است برای قدرت‌های پیشرفته‌تر تهدیدآمیزتر باشد.

رویارویی چین و آمریکا نیز می‌تواند به عنوان یکی از احتمالات آینده مطرح باشد. جدا از اختلافات در جنوب ـ شرقی و شرق آسیا، احتمال دارد که چین و آمریکا در نتیجه بی‌ثباتی فزاینده در حوزه اقیانوس آرام با یکدیگر برخورد پیدا نمایند. تنش‌های اقتصادی در بسیاری از مناطق جزیره‌ای این حوزه افزایش یافته و شرایط به واسطه تنش‌های قومی وخامت بیشتری یافته است.

ممکن است چین همزمان با افزایش قدرت دریایی خود در پی به چالش کشیدن منافع آمریکا در این منطقه باشد. این سیاست موفق باشد یا نباشد میزانی از بی‌ثباتی را در حوزه اقیانوس آرام را در پی خواهد داشت و روابط میان دو کشور را بیشتر تهدید خواهد کرد.

چنانچه آمریکا هرگونه برخوردی با یک قدرت اسلامی مهم نظیر ایران یا مصر پیدا نماید با چالش‌های مشابه‌ای مواجه خواهد شد. اما به طور کلی چالش نظامی از سوی نیروهای اسلامی اعم از بنیادگرایان و دیگران چندان محتمل نیست. از طرف دیگر شکاف‌های جدی در درون دنیای اسلام لااقل میان شیعه و سنی و میان سکولارها و بنیادگرایان احتمالا ادامه خواهد یافت.

در عین حال پیش‌بینی می‌شود که تا سال ۲۰۳۰ مسلمانان حدود ۳۰ درصد از جمعیت جهان را تشکیل دهند. اسلام یک نیروی متحد نیست اما موضوعات مشترکی برای طرح دارد. بیشترین تمرکز بر رد تمدن مادی و ارزش‌های پلورالیستی غرب و دیدگاه‌های سیاسی و اقتصادی برخاسته از آن بستر و به ویژه رد حمایت آمریکا از اسرائیل قرار دارد. از این‌رو در زمان بروز مناقشه در آینده، یک برخورد ایدئولوژیکی وجود خواهد داشت که میانه‌روی در مناقشات و مصالحه در فرایند ایجاد صلح را دشوار خواهد ساخت.

در خصوص چشم‌انداز ثبات و امنیت در مناطق مختلف جهان می‌تواند برخی شرایط را پیش‌بینی نمود. در آفریقا دولت‌هایی که از برخی گروه‌های قومی اغلب در حال برخورد تشکیل شده‌اند (نظیر آنگولا، کنگو، کنیا و نیجریه)، بی‌ثبات باقی خواهند ماند و این مسئله بر روابط آنها با یکدیگر نیز تاثیر خواهد داشت. این بی‌ثباتی ممکن است به جنوب آفریقا که هویت قومی قوی در آن وجود دارد گسترش یابد.

در آمریکای لاتین شرایط چندان روشنی وجود ندارد. در این منطقه استیلای آمریکا ممکن است از بروز جنگ جلوگیری کرده و مانع از فعالیت‌های حکومت‌های نظامی شود. این واقعیت که از دهه ۴۰ جنگ‌های منطقه آمریکای لاتین وجهی هنجاری در سیاست‌های این منطقه نداشته، می‌تواند برای آینده بسیار حایز اهمیت باشد. البته علی‌رغم این نگرش خوش‌بینانه، دیدگاه دیگری وجود دارد که معتقد است الگوی مداخله در بی‌ثباتی‌هایی که در دهه ۸۰ در آمریکایی مرکزی مشاهده شد، ممکن است تکرار شود و می‌تواند به طرز جدی‌تری صورت پذیرد.

در اروپا تهدید مستمر، بی‌ثباتی در بالکان و تهدید تقابل با قدرت‌هایی متخاصم در آفریقای شمالی وجود دارد. در روابط با آمریکا به واسطه ادعاهای قدرت‌های بزرگ اروپا و به ویژه به دلیل گرایشات ضدآمریکایی شدید فرانسه، منطق ناتو به چالش کشیده شده است که این امر بر روابط اروپا با آمریکا تاثیر منفی خواهد داشت.

از طرف دیگر تحولات یوگسلاوی، هم خطر مناقشه در درون دولت‌های اروپایی و هم خطر دخالت سایر قدرت‌ها را مورد تایید قرار داد. یوگسلاوی تنها مورد از این نوع نیست. تقسیم مسالمت‌آمیز چکسلواکی به دو جمهوری چک و اسلواکی تهدید ناآرامی داخلی را برطرف کرد اما در رومانی، دیگر کشور اروپایی تنش‌های قدرتمند قومی و منطقه‌ای هنوز پابرجاست.

فصل چهارم: فرایند و ویژگی مناقشه آینده

فرآیند جنگ‌های آینده به توضیح و تبیین سلسله مناقشات آتی کمک فراوانی می‌کند. جنگ تنها یک مدل ندارد و به همین دلیل برای مبادرت به جنگ و پیروزی در آن فقط یک راه خاص وجود ندارد. ما بحث را با جنگ‌هایی که در آنها از تکنولوژی پیشرفته استفاده می‌شود آغاز می‌کنیم اما پس از آن با تاکید بر ضرورت ملاحظه سایر انواع مناقشه، بحث را ادامه می‌دهیم.

ارزیابی از جنگی که در آن تکنولوژی سطح بالا استفاده می‌شود عمدتا به دو مفهوم تشریک مساعی و جنگ اطلاعاتی مرتبط است. مفهوم اول حاکی از آن است که موفقیت آتی در جنگ به توانایی در تامین تشریک مساعی موفق نیروهای زمینی، هوایی و دریایی و نیز آموزش دقیق فرماندهان و واحدها و سیستم‌های مناسب فرماندهی، کنترل، ارتباطات و ارزیابی و تحلیل اطلاعات بستگی دارد. در جنگ اطلاعاتی نیز قابلیت و توانایی دسترسی به اطلاعات و به کارگیری آنها اهمیت فراوانی دارد.

در خصوص استفاده از توانایی‌های نظامی در هوا و دریا باید تاکید کرد که احتمال بروز مناقشات دریایی به واسطه افزایش شمار قدرت‌های دریایی و نیز برنامه‌های دریایی تعدادی از دولت‌ها بیشتر شده است. این احتمال وجود دارد که افزایش شمار دولت‌های برخوردار از زیردریایی‌ها و قابلیت حمله بر ضد آنها نقش بیشتری را در رویارویی‌های آتی نسبت به مناقشات دهه ۹۰ ایفا نماید.

در عین حال تهدیداتی که ممکن است فراروی تجهیزات نظامی دریایی کشورها باشد، می‌تواند ایده استقرار نیروی هوایی را تقویت کند اما این مسئله نیازمند وجود مناطق فرود مطمئن برای هواپیماهاست. در روی زمین، هواپیماها در مقابل حملات دشمن بسیار آسیب‌پذیرند، به علاوه استفاده از هواپیما تحت تاثیر وضعیت آب و هواست.

به طور کلی تحلیل مسائل جنگ حاکی از آن است که در جنگ عوامل دیگری به جز تسلیحات و استفاده از آنها نقش قاطع دارند. کیفیت مبارزه، انسجام واحدها، شیوه رهبری و برنامه‌ریزی از جمله این عوامل به حساب می‌آیند. مشکلات سلاح‌های پیشرفته در طی جنگ کوزوو و پس از آن به طور گسترده‌ای مورد بحث قرار گرفت. در این جنگ در خصوص تاثیر و قابلیت سیستم‌های تسلیحاتی خاص، مجادلات قابل توجهی وجود داشت. ادعاهای مکرر ناتو درمورد قدرت تخریب نیروی هوایی به شدت گمراه‌کننده بود. تانک‌های صرب‌ها بیش از آنچه که پیش‌بینی می‌شد سالم ماندند و این مسئله مؤید آن بود که استفاده از نیروی هوایی بر ضد واحدهای کم‌اهمیت‌تر نظیر خمپاره‌اندازها یا سربازان حتی از موفقیت کمتری برخوردار بوده است.

در خصوص کیفیت و ماهیت جنگ‌های آینده بیشتر مباحثات اخیر بر تاثیرپذیری این جنگ‌ها از تکنولوژی تاکید دارند. هواداران بحث انقلاب در امور نظامی موضوعاتی چون کنترل فضا را که در آنها جنگ‌های آینده برای کسب سلطه اطلاعاتی و به بیان دیگر کنترل ماهواره‌ها، شبکه‌های کامپیوتری و ارتباطات راه دور صورت خواهد گرفت، مطرح می‌کنند. ارتش آمریکا به شبکه‌های اطلاعاتی که می‌بایست در زمان جنگ از آنها محافظت شود، اشاره کرده و تخریب شبکه‌های اطلاعاتی دشمن را مورد اشاره قرار می‌دهد. تکنولوژی‌های ارتباطاتی برای افزایش قابلیت جنگ اطلاعاتی تهاجمی و دفاعی طراحی شده‌اند.

مسئله قابلیت تحرک و جابجایی نیروها هدف ارتش‌ها در آینده خواهد بود. در صورتی که مناقشه در حوزه‌های ثابت تنش آغاز شود این قابلیت به عنوان بهترین شیوه برای مبارزه و بهترین راه برای پاسخ به سایر چالش‌ها خواهد بود.

از جمله مسائل قابل پیش‌بینی در امور نظامی آینده، مسئله علاقه مجدد آمریکا به برخورداری از یک سیستم جامع دفاع موشکی و طرح دفاع موشکی ملی خواهد بود. این امر همچنین ممکن است به مباحثاتی در اروپا، ژاپن، تایوان و سایر کشورها در مورد نیاز به برخورداری از یک سیستم مشابه یا اتخاذ تصمیم در قبال سیاست‌های آمریکا (رضایت احتمالی آنها برای اتحاد با آمریکا و یا روابط با روسیه و چین) بینجامد. از این‌رو دفاع موشکی ممکن است ژئوپلیتیک جدیدی را در جهان به وجود آورده در عین حال تحولات تکنولوژیک در حوزه تسلیحات، تاکتیک‌ها و دکترین‌های ضدقابلیت‌های ماهواره‌ای، امیدهای آمریکا در مورد طرح سپر موشکی را به چالش خواهد کشید.

نتیجه‌گیری

با در نظر داشتن مجموعه شرایط ممکن است برخی این بحث را مطرح کنند که تسلیحات و سیستم‌های تسلیحاتی مسلط کنونی احتمالا تا دو دهه آینده در مناقشات نقش محوری داشته و پس از آن با سیستم‌های جدید جایگزین شوند. با نگاه به آینده، این احتمال وجود دارد که به منظور استفاده از سربازان یک بار مصر از فن شبیه‌سازی استفاده شود. البته مهندسی ژنتیک، احتمالا بیشتر از تحولات منجر به ماشینیزه شدن جنگ که به استفاده موثرتر از سربازان روباتیک منجر می‌شود، محدودیت خواهد داشت.

آگاهی از چشم‌انداز تغییرات رادیکال و مستمر در تسلیحات بر روند سرمایه‌گذاری در مناطق و محل‌‌هایی که سلاح‌ها از آن جا شلیک می‌شوند، تاثیر خواهد گذاشت. در یک نگاه کلی‌تر، در زمینه تقاضاهای معطوف به سرمایه‌گذاری‌های مداوم، مشکلات و چالش‌هایی وجود خواهد داشت. این مشکلات می‌تواند بر تمامی دولت‌ها تاثیر بگذارد اما توانایی آنها برای پاسخ‌گویی به مشکلات بسیار متفاوت خواهد بود. مشکلات نه تنها به سرمایه بلکه به الگوهای نهادینه شده مالیات و هزینه مربوط می‌شود. از این‌رو دولت‌‌هایی که تعهدات سنگینی در حوزه رفاه اجتماعی دارند ممکن است در فرایند انطباق با هزینه‌ها دچار مشکل شوند. جامعه‌ای نظیر آمریکا که فاقد ساختار اجتماعی طبقاتی، ایدئولوژی متصلب یا حکومت اقتدارگرا می‌باشد، در مقایسه با جامعه‌ای که از یک یا چند ویژگی فوق تاثیر می‌پذیرد، می‌بایست قادر به پاسخ‌گویی بهتر به چالش‌های آینده باشد. در حوزه نظامی، این پاسخ‌گویی شامل توان ارائه ابتکار در دکترین، استراتژی، تاکتیک‌ها و تسلیحات می‌شود.

تجسم این امر دشوار است که در آینده بدون بروز جنگ یا ظهور یک قدرت نظامی برجسته دیگر هژمونی آمریکا تغییر یابد. چنانچه ایالات متحده با جنگی نظیر جنگ ویتنام مواجه شود، این امر ممکن است با عقب‌نشینی آمریکا از سیاست مداخله‌گری به پایان برسد که این امر جهان را با فقدان یک قدرت هژمونیک روبه‌رو خواهد کرد. احتمال بروز چنین اتفاقی از ظهور یک قدرت دیگر که قادر به رقابت با موقعیت کنونی آمریکا باشد، بیشتر است.

در عین حال، احتمال تصور تغییرات بسیاری در قرن ۲۱ وجود دارد. جنگ ممکن است به واسطه احاله مبارزه به کامپیوترها، از دخالت همه‌جانبه انسان‌ها خالی شده و بدین ترتیب آشکارا فرجام منطقی آن ماشینیزه شود.

با این وجود، علی‌رغم این ایده‌ها، احتمال دارد که اهداف استاندارد در جنگ ادامه یافته و مشکلات آشنا و ملموس پابرجا بمانند. بنابراین سوالات اساسی همچنان مطرح خواهند بود. از جمله این که چگونه دولت‌ها می‌توانند گروه‌های مخالف را کنترل نمایند؟ چگونه آنها قادر به تضمین امنیت در یک جهان بی‌ثبات خواهند بود؟ چگونه آنها می‌توانند برای کسب اهدافشان بدون مخاطرات غیرقابل پیش‌بینی جنگ از توانایی‌های نظامی استفاده نمایند. تصور و احساس این که هر یک از این موضوعات تغییر کنند امری دشوار به نظر می‌رسد.

این نوشته معرفی کتاب زیر توسط مهدی امیری است که در فصلنامه راهبرد دفاعی به چاپ رسیده است.

Jeremy Black, War in the New Century, London & New York, Continuam, 2001, pp 127




مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع:


بنیاد آینده‌نگری ایران



يكشنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۸ آوریل ۲۰۲۴

ستون آزاد

+ "زدن سر هشت پا" و حکایت "ببر کاغذی" رضا علوی

+ جهانِ پس از جنگ غزه  رضا علوی

+ آیا اسراییل بر نفت و گازغزه چیره خواهد شد ؟ رضا علوی

+ توتالیتریسم چیست؟ حسین مولا

+ گفتگو بارد هوش مصنوعی با حسین مولا حسین مولا

+ تفاوت مبارزه جوانان در زمان حکومت شاه ایران برای آزادی و دمکراسی با مبارزه جوانان کنونی برای آزادی و دمکراسی علیه جمهوری اسلامی چیست؟ گفتگو حسین مولا با بارد بزرگترین هوش مصنوعی گوگل

+ دو حادثه مهم  رضا علوی

+ جوانانیکه در جنبش زن زندگی آزادی شرکت کردن در چه سنینی بودند؟ Bard هوش مصنوعی

+ خود آموز دیکتاتورها رندال وود کارمینه دولوکا

+ موانع توسعه دموکراسی در خاورمیانه  دکتر امیر ساجدي

+ راز یک کشتار  رضا علوی

+ آیا غول خفته بیدار می شود ؟  رضا علوی

+ ریزش مداحان در این عاشورا رضا علوی

+ رهبر نقاب دار!  رضا علوی

+ بخش سوم : "لاریجانی ها " ؛ مردانی برای تمام فصول رضا علوی

+ حقوق زنان - کانون درگیری. فرهاد یزدی

+ آمریکا ؛ به کجا چنین شتابان ؟ رضا علوی

+ جهان و ایران در آغاز سال نو خورشیدی. فرهاد یزدی

+ نبرد برای نامزدی  رضا علوی

+ . 

+ ایران لیبرال فرهاد یزدی

+ روز جهانی زنان گرامی باد  گیتی پورفاضل

+ سالروز حمله روسیه به اوکراین فرهاد یزدی

+ کالبد شکافی" پرویز ثابتی" رضا علوی

+ سقوط محسن رنانی

+ فشار برملت ایران از دو سو. فرهاد یزدی

+ نشست واشنگتن – تلاش در راه ذلیل کردن جنبش ملی ایران فرهاد یزدی

+ الگوی روسی چپاول اموال ملی فرهاد یزدی

+ امنیت ملی – بخش دوم فرهاد یزدی

+ امنیت ملی در دهه سوم سده بیست و یکم فرهاد یزدی

+ آیا روسیه، جمهوری اسلامی را به عنوان متحد استراتژیک خود محسوب می کند؟ رضا علوی

+ منافع ملی و استقلال فرهاد یزدی

+ نقش "طنز" و شعار های "کاف دار" در جنبش انقلابی ایران رضا علوی

+ قشر میانه ایران مهرداد: یکی از همکاران سایت آینده نگر

+ دیگر چین به ایران اهمیت نمی‌دهد ! رضا علوی

+ نقش توازن قوا در جهان در خیزش ملی فرهاد یزدی

+ نیروهای مسلح در دو مقطع تاریخی فرهاد یزدی

+ تراژدی جمهوری اسلامی با مهسا امینی آغاز و با محسن شکاری پایان می‌یابد!  دکتر شیرزاد کلهری

+ دستاوردهای جنبش انقلابی ایران یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ از خیزش اجتماعی تا انقلاب سیاسی فرهاد یزدی

+ پایان کار رژیم، تکیه بر عصای سلیمان شیرزاد کلهری

+ انقلاب سیاسی فرهاد یزدی

+ انقلاب مدرن ایران شیرزاد کلهری

+ ادامه خیزش اجتماعی – سیاسی ایران فرهاد یزدی

+ بیانیه شماره ۱ لیدرهای میدانی  لیدرهای میدانی

+ خیزش اجتماعی نسل جوان ایران فرهاد یزدی

+ اولویت پاسداری از یک پارچگی سرزمینی ایران فرهاد یزدی

+ با کمال تاسف و تاثر از در گذشت دوست نازنین مان محمد امینی .

+ اعتراضات مردم و راهکار های روی میز حکومت یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ تعلل نیروهای مسلح فرهاد یزدی

+ آینده در کوتاه مدت فرهاد یزدی

+ سپاه پاسداران و نجات ایران فرهاد یزدی

+ رسالت انسان در برابر آزادی سعیده امین‌زاده

+ ایران – روسیه - اوکراین فرهاد یزدی

+ نیاز به زمان فرهاد یزدی

+ مبارزه مدنی و چرائی آن کیومرث صابغی

+ دو بازنده – یک برنده. فرهاد یزدی

+ نظام سیاسی در ایران آینده فرهاد یزدی

+ آیا بایدن در انتخابات ۲۰۲۴ کاندید خواهد شد ؟ رضا علوی

+ اسطوره سیاسی از دموکراسی آمریکا تا اقتدار گرائی چین پرفسورجیم دیتو

+ اسطوره جدید و آینده سیاسی عربستان سعودی -

+ فرمان فرمایی روسیه بر نظام اسلامی فرهاد یزدی

+ دگرگونی قدرت در کانون نظام فرهاد یزدی

+ برجام در تاریکی رضا علوی

+ برای مام زمین در روز زمین فرهاد یگانه‌

+ تکرار تاریخ، نابودی محتوم دیکتاتورهای بزرگ به دست خودشان است فرهاد یگانه‌

+ چرا رابطه کشورهای غربی و روسیه پس از پایان جنگ سرد، به چنین کابوسی برای اردوگاه کشورهای غربی ختم شد؟ فرهاد یگانه‌

+ تاثیر جنگ اوکراین فرهاد یزدی

+ نوروزتان مبارک .

+ چیرگی «جبهه موافقت» بر «جبهه مقاومت» رضا علوی

+ نخبه گان یا پخمه گان در حکومت اسلامی  رضا علوی

+ رویا یا کابوس ؟ رضا علوی

+ خودکامگی  تیموتی اسنایدر

+ نگاهی بر موقعیت ایران در منطقه فرهاد یزدی

+ در باره انتخابات ۱۴۰۰ مجید / ایران

+ حسن هم از میان ما رفت گروهی از یاران دیروز، امروز و فردای حسن

+ در باره ظریف ... و میدان  مجید / ایران

+ نظام اسلامی و اردوی خاور بر علیه باختر فرهاد یزدی

+ چرا سازمانهای اطلاعا تی معتقدند که آینده جهان تیره و تار است ترجمه: کیومرث صابغی

+ تضمین حداقل درآمد یکسان برای تمام شهروندان. فرهاد طالع

+ قرار داد ۲۵ ساله ؛ ماندگاری حکومت یا ترکمانچای ؟ رضا علوی

+ سخنی با آقای مهاجرانی. محمد امینی

+ مذاکره غرب با نظام اسلامی فرهاد یزدی

+ هنر فاشیست نبودن ترجمه ناصر فکوهی

+ با ناسيوناليسم راه به جايي نمي‌بريم عظيم محمودآبادي

+ در آستانه چهل و دومین سالگرد انقلاب فرهادی یزدی

+ روز سياه  رضا علوي

+ مصباح یزدی ؛ معمار خشونت مقدس و طرا ح "کادرسازی " رضا علوی

+ حمله به ایران و یا حزب الله؟ فرهاد یزدی

+ تهدید از سوی قفقاز فرهاد یزدی

+ بهار آن سال و «بهار هر سال...» محسن یلفانی

+ بحران امنیتی و حکومت نظامیان فرهاد یزدی

+ جستجوی کار در ایران امروز 

+ سیاست دولت نوین آمریکا در منطقه فرهاد یزدی

+ اوباما برجام را آورد و ترامپ آنرا پاره کرد- چرا؟ مجید / ایران

+ ارزش های اندیشه های دکتر فاطمی  رضا علوی

+ مرگ نهائی رژیم  فرهاد یزدی

+ آتش افروزی در قفقاذ فرهاد یزدی

+ اندیشه چپ ، خادم غرب مهندس صلاح الدین همایون

+ تنگ تر شدن حلقه فشار فرهاد یزدی



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995