ضرورت توجه به تمامي ابعاد آيندهنگاري در طراحي يک پروژه آيندهنگاري
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
روح اله قديري[1]، امير ناظمي[2]، علي شماعي[3]، سونيا شفيعي[4]
1- کارشناس گروه آيندهنگاري مرکز صنايع نوين- وزارت صنايع و معادن
2- کارشناس گروه آيندهنگاري مرکز صنايع نوين- وزارت صنايع و معادن
3- کارشناس گروه آيندهنگاري مرکز صنايع نوين- وزارت صنايع و معادن
4- کارشناس گروه تحقيقاتي در پروژه "دانش نامه جامع آيندهانديشي"
چکيده
فوايد حاصل از انجام آيندهنگاري تكنولوژي براي سياستگذاران عرصه علوم و تكنولوژي آن چنان ارزشمند است كه نميتوانند چگونگي انجام اين فرآيند را ناديده بگيرند و حاضرند براي انجام صحيح و موثر اين فرآيند منابع بسياري (همچون منابع زماني، مالي و...) را فراهم نمايند. انجام صحيح و موثر يك پروژه آيندهنگاري نيز مستلزم اطلاع داشتن و آگاهي نسبت به ابعاد مختلف يك پروژه آيندهنگاري است. اين ابعاد بايد به خوبي شناخته شوند تا نسبت به انواع موجود براي هر بعد (كه ميتوان در يك پروژه آيندهنگاري بكار گرفت) ديد نسبتاً روشني حاصل گردد.
واژههاي کليدي : آيندهنگاري، ابعاد و عناصر آيندهنگاري، طراحي پروژه آيندهنگاري.
مقدمه
آيندهنگاري از اوايل دهه 1990 ميلادي با استقبال بينظيري از جانب سياستگذاران علم و تکنولوژي کشورهاي مختلف، روبرو شد، بگونهاي که در طي اين دهه تقريبا اکثر قريب به اتفاق کشورهاي پيشرفته و بسياري از کشورهاي در حال توسعه برنامههايي را در اين خصوص تدوين و اجرا نمودند وحتي سازمانهاي بين المللي نظير سازمان توسعه صنعتي ملل متحد واتحاديه اروپا نيز مراکز و موسساتي را جهت پرداختن به مقوله آيندهنگاري تاسيس نموده [1] و برنامههايي را در اين خصوص تدوين و اجرا نموده اند.
هدف اصلي اين کشورها اين بوده است که با استفاده از فوايد بيشمار آيندهنگاري، بتوانند توانمنديهايي براي سيستمهاي علم و تکنولوژي خود ايجاد نموده و از فرصتهاي موجود و در حال ظهور بيشترين استفاده را ببرند. آيندهنگاري به واسطه فرآيندهاي تعاملي خود و بدين دليل که تلاش مينمايد تمامي بازيگران فعال يک جامعه را درگير فرآيند خود سازد، بسياري از چالشهايي که دولتها در دنياي کنوني با آنها مواجه ميباشند را به گونهاي اثربخش پاسخ داده و بحران شکست سيستم را برطرف ميسازد. اجراي فرآيندهاي آيندهنگاري در سطح سيستم ملي باعث ميشود تا وفاق، هماهنگي و هم جهتيِ اقدامات آتي، بين بازيگران سيستم برقرار شده و در نتيجه، منابع مختلف به صورتي کارآ به حوزههاي داراي اولويت تخصيص داده شوند.
بدين ترتيب، در راستاي محقق نمودن اهداف سند ملي چشمانداز توسعه کشور، پرداختن آگاهانه به اين مقوله براي کشور ما بسيار راهگشاست. انجام صحيح و موثر يك پروژه آيندهنگاري، مستلزم اطلاع داشتن و آگاهي نسبت به ابعاد يك پروژه آيندهنگاري است تا بتوان با تکيه بر چنين آگاهي هايي، پروژههاي آيندهنگاري را متناسب با شرايط و موقعيتهاي مختلف طراحي و اجرا نمود. در اين مقاله تلاش ميشود ابعاد مختلف يک پروژه آيندهنگاري بررسي شوند تا شناختي هر چند مختصر، نسبت به اين ابعاد بدست آيد.
تعريف آيندهنگاري
محققان و دست اندرکاران حوزه آيندهنگاري، تعاريف مختلفي را براي آيندهنگاري مطرح نمودهاند و هنوز بر سر يک تعريف مشخص به اجماع نرسيده اند. اين امر ناشي از جديد بودن موضوع است که اين تشتت در مفاهيم را توجيه مينمايد. حتي برخي از محققان براي آيندهنگاري در حوزههاي مختلف، تعاريف متفاوتي ذکر کرده اند. بعنوان مثال دو محقق انگليسي به نامهاي بن مارتين(Ben Martin) عضو مؤسسه تحقيقات سياست گذاري علم و تکنولوژي ( Science and Technology Policy Research Unit) و لوك جورجيو (Luke Georghiou) عضو مؤسسه تحقيقات سياستي در مهندسي، علم و تكنولوژي (Policy Research in Engineering, Science and Technology) بين آيندهنگاري تحقيقات (Research Foresight) و آيندهنگاري تكنولوژي (Technology Foresight) تمايز قايل شده و تعاريفي مجزا ارايه كرده اند[2]. از يك طرف بن مارتين آيندهنگاري تحقيقات را اين گونه تعريف كرده است :
«آيندهنگاري تحقيقات فرآيندي است شامل تلاش سيستماتيك به منظور نگاه به آينده بلند مدت علم، تكنولوژي، اقتصاد و جامعه با هدف شناسايي حوزههاي تحقيقات استراتژيك و تكنولوژيهاي عام نوظهور كه احتمالاً به بيشترين منافع اقتصادي و اجتماعي منجر ميگردد».
از طرف ديگر لوك جورجيو آيندهنگاري تكنولوژي را اين چنين تعريف ميكند:
«يك ابزار سيستماتيك جهت تشخيص و ارزيابي آن دسته از پيشرفتهاي علمي و تكنولوژيكي كه بر رقابت پذيري صنعتي، ايجاد ارزش و كيفيت زندگي تأثيرات بسياري ميتوانند داشته باشند».
در اين دو تعريف بر برخي جنبهها تاکيد شده است كه عبارتند از[2],[3] :
1- تلاش براي بررسي آينده بايستي سيستماتيك باشد تا تحت عنوان آيندهنگاري قرار گيرد.
2- اين تلاشها بايستي دراز مدت باشند (معمولاً بين 5 تا 30 ساله ) كه بطور معمول فراتر از افقهاي معمول در برنامهريزيهاست.
3- آيندهنگاري به جاي اينكه يك مجموعه از تكنيكها باشد يك فرآيند است و شامل مشورت و تعامل بين جامعة علمي، سياست گذاران و استفاده كنندگان از نتايج تحقيقات ميباشد.
4- تأكيد بر شناسايي سريع تكنولوژيهاي عام نوظهور است، يعني تكنولوژيهايي كه استفاده از آنها منافعي براي بخشهاي مختلف اقتصادي و اجتماعي در پي خواهد داشت. اينگونه تكنولوژيها در مرحله پيش رقابتي قرار دارند و ميتوان به منظور توسعه سريع، سرمايهها را به سمت آنها جهت دهي نمود.
5- تأكيد ديگر بر روي تحقيقات استراتژيك ميباشد يعني تحقيقات بنيادي كه به اميد بوجود آوردن مبناي گستردهاي از دانش انجام ميشود و احتمالاً پيش زمينهاي براي حل مسائل علمي شناخته شده فعلي يا آتي تشكيل ميدهد.
6- بايستي به منافع (و مضرات) اجتماعي تكنولويهاي جديد نيز توجه شود، نه اينكه تنها تأثير آنها بر روي صنعت و اقتصاد مورد توجه قرار گيرد.
ژاپنيها نيز که بيشترين تجربه را در انجام آيندهنگاري دارند در انجام مطالعات آيندهنگاري خود، آيندهنگاري را بدين صورت تعريف نموده اند[4]:
آيندهنگاري فرآيندي است كه طي آن درك كامل تري از نيروهاي شكل دهنده آينده بلند مدت پيدا ميشود. آن نيروهاي شكل دهنده در تدوين و تنظيم سياست ها، برنامهريزيها و تصميمگيريها در نظر گرفته ميشوند. آيندهنگاري همچنين شامل ابزارهايي كمي و كيفي براي پايش سرنخها و شاخصهاي شكل گيري روندها و توسعه هاست. آيندهنگاري نيازها و فرصتهاي آينده را به ما نشان ميدهد. آيندهنگاري سياست دولتي را تعيين نميكند بلكه به تعديل آن كمك ميكند تا در مقابل تغييرات شرايط زمانه، مناسب تر، انعطاف پذيرتر و مقاوم تر باشد.
در تعريفي كه فورن (FOREN=Foresight for Regional Development Network) ارايه نموده، آيندهنگاري :
يك فرآيند سيستماتيك و مشاركتي است كه فراهم كنندة اطلاعات درخصوص آينده و ايجاد كنندة چشماندازهاي ميان مدت تا بلند مدت ميباشد به گونهاي كه تصميمات امروزين و بسيج اقدامات مشترك را هدف قرار داده است[5].
در مجموع با در نظر گرفتن تعاريف ارايه شده فوق و ساير تعاريفي كه توسط افراد، مؤسسات و نهادهاي گوناگون ارايه شده است ميتوان تعريف مفهومي ذيل را مطرح نمود[4]:
" آيندهنگاري" ميكوشد تا معرفت و ا نديشهاي آينده نگرانه را در ميان "بخشهاي تجاري، دولت و نهادهاي دانش" براي درك فرصتها و تهديدهاي محتمل طي 10 تا 20 سال آينده، در عرصه بازار و تكنولوژيها ايجاد كند و آن گاه با ايجاد و تقويت همكاري ميان اين سه بخش، به جهت دهي فعاليتهاي آنان در راستاي اهداف تعيين شده، بپردازد.
اهميت و ضرورت انجام آيندهنگاري براي كشورها
براي رويارويي با تغييرات اقتصادي و اجتماعي، سيستمهاي علم و تكنولوژي بايستي يا از طريق سازگار كردن تكنولوژيهاي فعلي و يا ايجاد و بكارگيري تكنولوژيهاي جديد، قادر به پاسخ گويي و تغيير باشند. ارزش آيندهنگاري در آن است كه يك فرصت ساختاريافته را براي نگاه به آينده و بررسي نقش علم و تكنولوژي در آينده، فراهم ميآورد[3] و بدين ترتيب زمينه و بستري مناسب را جهت سياستگذاري علم و تكنولوژي براي كشورها فراهم مينمايد.
آيندهنگاري، يك پاسخ و به نظر مارتين و ايروين (Irvin) تنها پاسخ قابل قبول براي برطرف نمودن تعارضات ناشي از اولويت گذاري است، تعارضاتي كه بوسيلة افزايش تدريجي هزينههاي آزمايشات، منابع محدود، پيچيدگي تصميمگيريهاي علمي و اعمال فشارهاي مختلف جهت دستيابي به ارزش واقعي پول و در نظر گرفتن جنبههاي اقتصادي اجتماعي، ايجاد ميشود. آيندهنگاري، حداقل در مباني و اصول خود، يك مكانيسم سيستماتيك به منظور فايق آمدن بر پيچيدگيها و وابستگيهاي متقابل تصميمها ارايه ميكند. آيندهنگاري اين عمل را از طريق تحت تأثير قراردادن تصميمگيريهاي بلندمدت درخصوص تحقيقات و به خصوص تسهيل نمودن فرآيند سياست گذاري هنگامي كه يكپارچگي و هماهنگي فعاليتها در چندين بخش مختلف امري حياتي است، به انجام ميرساند[2].
شناخت گسترده و روزافزوني در اين باره وجود دارد كه آيندهنگاري، ابزار مفيدي براي تصميمگيري در ارتباط با سياست گذاري تحقيقات و تكنولوژي، چه در سطح ملي و چه منطقهاي و يا حتي در سطوح پايين تر در اختيار ما قرار ميدهد. ژاپن بعد از سي سال تجربه، هنوز بصورتي گسترده از آيندهنگاري استفاده ميكند. آيندهنگاري در كشورهاي ديگر نيز از آغاز دهه 1990، شروع به تحكيم ريشههاي خود نموده است.
ذكر اين نكته ضروري است كه گسترش روزافزون آيندهنگاري ميتواند ظهور يك "قرارداد اجتماعي" جديد بين علوم و جامعه را تسريع كند. بعد از گذشت چندين دهه از زماني كه دولتها و بخش عمومي از منافع قطعي كه نهايتاً از علوم بدست ميآيد و از زمان وقوع اين منافع مطمئن شدند، در حال حاضر بدنبال سرمايه گذاريهاي قابل ملاحظهاي كه در علوم كرده اند، در انتظار منافع مستقيم بيشتر و خاص تري هستند. آيندهنگاري ابزاري براي رسيدن به اين هدف است[3].
ابعاد يک پروژه آيندهنگاري
يک پروژه آيندهنگاري ميتواند ابعاد و اجزاي مختلفي داشته باشد که طراحي پروژه با توجه به اين ابعاد صورت ميگيرد. در اين قسمت دسته بنديهاي متفاوتي که از ابعاد و اجزاء يك پروژه آيندهنگاري در مقالات، كتابها و متون مختلف ارايه شده است بررسي ميگردد.
مقالة "از آيندهنگاري ملي به آيندهنگاري منطقه اي: تجارب و روشها" (From National to Regional Foresight: Experiences & Methods) براي پروژههاي آيندهنگاري ملي، 11 بعد مختلف را پيشنهاد ميكند كه بايد در طراحي آيندهنگاريهاي ملي در نظر گرفته شوند. اين ابعاد عبارتند از[6] :
1- متولي پروژة آيندهنگاري (The initiators of Foresight) که ميتواند وزارتخانههاي دولت، صنايع خصوصي، مراكز تخصصي آيندهنگاري، جوامع علمي-تكنولوژيكي و دانشگاهها و يا ائتلاف و تركيبي از بازيگران باشد.
2- يا حامي مالي پروژه (Sponsors) که ميتواند دولت و آژانشهاي دولت، بخش تجاري، فدراسيونهاي صنعتي، جوامع علمي و يا ترکيبي از آنان باشد.
3- اهداف پروژه (Objectives) که ميتواند هر يک از اهداف زير يا ترکيبي از آنان باشد: اطلاع رساني به فرآيند سياست گذاري، ايجاد چشمانداز/ القاء يك فرهنگ آينده انديش، تعيين جايگاه استراتژيك در آينده (از طريق استفاده از ماتريس SWOT و محک زني موقعيت خود (Benchmarking) )، شناسايي اولويت ها، بهبود و ايجاد شبكههاي جديد.
4- تعيين قلمروي پروژه (Framing Scope) از جنبههاي جهت گيري تكنولوژي، جهت گيري مساله، افق زماني و گستره مشاركت.
5- عناصر تحقيق و روشها (Research Elements & Methods) که بايد از جنبههاي مرزبندي مطالعه، شناسايي مشاركت كنندگان، افزايش آگاهي، محك زني، تدوين گزارههاي دلفي و سناريو، مشاوره، اولويت گذاري و اشاعه مورد بررسي قرار بگيرد.
6- ارزيابي و پايش (Evaluation & Monitoring) پروژه که بايد عواملي همچون مايل استون ها، كميتههاي راهبري و برنامه زماني گزارش دهي را در نظر بگيرد.
7- منابع (Resources) پروژه که بايد طي آن هزينهها و بودجه و همكاري نزديك را مورد بررسي قرار داد.
8- سطح برنامه (Programme Level) که ميتواند ملي، بين المللي، منطقهاي و ... باشد.
9- مداخله يا استفاده از نتايج (Intervention or Use of the Outputs) که طي آن بايد تصميماتي در خصوص تجويز مستقيم يا غيرمستقيم سياست ها، وارد كردن دادهها به فرآيند تدوين استراتژي كسب و كار و... اتخاذ گردد.
10- نتايج مورد انتظار (Expected Outcomes) که از انجام پروژه انتظار ميرود.
11- تكرار (Renewal) و تجديدپذيري پروژه.
مايكل كينان و يان مايلز دو تن از صاحب نظران حوزه آيندهنگاري، در مقالة خود با عنوان "سازماندهي يك پروژة آيندهنگاري تكنولوژي" (Organizing a Technology Foresight Exercise) به فرآيند تعيين قلمرو (Scoping) در ابتداي يك پروژة آيندهنگاري و ضرورت انجام آن اشاره كردهاند و ابعادي كه بايد در اين فرآيند در نظر گرفته شده و تعيين شوند را به دو دستة كلي به شرح زير تقسيم نموده اند[7]:
1- ابعاد محدود كننده (Conditioners) : كه معمولاً (و نه هميشه) از پيش تعيين شدهاند و تا حدود زيادي قابل بحث و مذاكره نميباشند. اين ابعاد در شكل زير در سمت چپ قرار دارند و عبارتند از: نقطه شروع، نتايج مورد انتظار، مخاطبان، محيط سياست گذاري و فرهنگ اجتماعي- اقتصادي و منابع.
2- ابعاد تنظيم شونده (Modulators) : در اين دسته فضاي بيشتري براي تغيير ابعاد وجود دارد و بصورت دسته قبلي از پيش تعيين شده نميباشند و ميتوان آنها را متناسب با نظر مشاركت كنندگان در پروژه انتخاب نمود.
دنيس لاوريج (Denis Loveridge) و همكارانش در مقالة "تجربه برنامههاي آيندهنگاري ملي- يك چارچوب تحليلي جديد" به معرفي يك چارچوب براي پروژههاي آيندهنگاري پرداختهاند به گونهاي كه بتوان با استفاده از اين چارچوب پروژههاي آيندهنگاري ملي را با يكديگر مقايسه نمود. اين چارچوب داراي سه بخش اصلي زير ميباشد[8]:
بخش اول – عناصر و ابعاد آيندهنگاري (Elements of Foresight) كه 10 بعد يا عنصر در هر برنامه آيندهنگاري را معرفي ميكند.
بخش دوم- محور زماني (Diachronic axis) كه به تحليل عناصر ده گانه در سه دامنه زماني آغاز پروژه، ادارة پروژه و پيادهسازي نتايج پروژه ميپردازد.
بخش سوم- محور ساختاري (Structural axis) كه به جايگاه ساختاري گروههاي ذينفع / بازيگر در پروژه و انواع روابط بين آنها ميپردازد.
اما در بخش اول (كه مرتبط با موضوع مقاله است) ايشان ده بعد زير را كه ميتوان در هر برنامه آيندهنگاري شناسايي نمود، معرفي كرده اند:
1- ايجاد اجماع (Coalition Building) : به فرآيندي اشاره دارد كه از طريق آن ارتباطات و اتحادها شكل ميگيرد تا بوسيلة آنها تصميمات مربوط به برنامة آيندهنگاري تحت تاثير قرار گيرند و حاميان بالقوه تشويق و ترغيب ميشوند تا درگير فرآيند شده و مشاركت نمايند. معمولاً فرآيند ايجاد اجماع يك فرآيند اجتماعي پيچيده است و دامنة گستردهاي از گروههاي ذينفع را شامل ميشود.
2- جلب حمايت (Sponsorship) : شامل سه موضوع خاص زير ميشود:
- چه كسي (كساني) درخصوص فعاليتهاي يك برنامه آيندهنگاري تصميمگيري ميكنند؟
- چه كسي (كساني) بودجه را تامين ميكنند؟
- بودجة تامين شده چگونه استفاده ميشود؟
3- اهداف (Objectives): كه ضرورتاً با موضوعات و مسايل سيستم ملي تحقيقات يا نوآوري ارتباط دارند.
4- قلمرو برنامه (Scope of the Programme): اغلب، موضوعات مربوط به تعداد حوزهها (بخشها)، تعداد عناوين (Topics)، گستره مشورت، استفاده از پانل ها، افق زماني و برنامه زماني را پوشش ميدهد.
5- ابعاد و روشهاي تحقيق (Research Elements and Methods): كه بايد در برنامههاي آيندهنگاري استفاده شوند و معمولاً در بردارندة برخي ابعاد تحقيق ميباشند. ابعاد و روشها بطور عمدهاي به اهداف پروژه، قلمرو آن و ماهيت سيستم تحقيقات بومي بستگي دارد. موضوع قابل توجه ديگر در اين خصوص، شناسايي واحدهاي تحقيقاتي داخل يك كشور، كه توانايي و قابليت انجام كار تحقيق را دارند، ميباشد.
6- انعكاس پذيري (Reflexivity): كه اشاره به تدارك ديدن مكانيسمهايي دارد كه از آن طريق بتوان فعاليتهاي يك برنامه آيندهنگاري را از ابتدا مورد پايش و ارزيابي قرار داد. دستيابي به انعكاس پذيري نيازمند نوع خاصي از سازمان اجتماعي، مايل استونهاي (Milestones) صريح و معيارهاي ارزيابي دارد.
7- منابع (Resources):كه آمادهسازي بودجه و افراد را شامل ميشود، افرادي كه پول، زمان، بازيگران، روشهاي گردآوري و سازماندهي بازيگران و محدوديتهاي ساختاري را در نظر بگيرند(برخي اوقات ساختارهاي اجتماعي موجود اجازه نميدهند و حتي مانع ميشوند كه برخي بازيگران به انجام وظايف شان بپردازند).
8- سطح برنامه (Level of the Programme): تصديق ميكند كه بر نامههاي آيندهنگاري عمومي ميتوانند در سطوح ملي، منطقهاي و محلي انجام پذيرند. بعلاوه، اين برنامهها ميتوانند بخشهاي اقتصادي خاص يا حوزههاي زندگي اجتماعي و يا سازمانهايي خاص را هدف قرار دهند.
9- نوع مداخله (Type of Intervention): كه به عنوان نتيجة برنامه در نظر گرفته شده و ميتواند به گونهاي مداخله جويانه يا غيرمداخله جويانه طراحي گردد.
10- نتايج (Outcomes): كه در برگيرنده نتايج خواسته و ناخواستة يك برنامه است. نتايج ميتواند شامل اين موراد باشد: اولويتهاي تحقيقات و صنايع، گزارشهاي رسمي، پايگاههاي داده، مقالات و پيشنهادات، شبكه ها، فرهنگ مذاكره و اطلاعاتي درخصوص سيستم تحقيقات و نوآوري.
انجمن اطلاعات و تحقيقات صنعت ساخت (Construction Industry Research and Information Association) انگلستان در گزارش خود تحت عنوان "هدايت بسوي آينده" (Leading into the Future) براي فعاليت آيندهنگاري 5 بعد يا عنصر اساسي را به شرح زير برشمرده است[9]:
1- ايجاد تعهد (Developing Commitment)، متعهد كردن ذينفعان و تعيين اهدافي واضح و مرتبط:
يك هدف يا نقطه پايان مشخص، براي انجام مؤثر آيندهنگاري و قانع نمودن ذينفعان امري اساسي است. شفافيت اهداف ما را قادر ميسازد كه قلمرو فعاليت را تعريف كنيم، متدولوژي مناسب را انتخاب كنيم، افق زماني كه بايد در نظر گرفته شود را تعيين كنيم و به گونهاي صحيح مشاركت كنندگان، تسهيل كنندگان و افراد ديگري كه بايد درگير فرآيند شوند را شناسايي نماييم.
2- مفهوم (The Context)، يكيكردن فهم ودرك ذينفعان از وضعيت فعلي، روندها و تهديدات و فرصتهاي نوظهور:
دادهها از منابع مختلف اطلاعات جمعآوري ميشود تا به يك درك و فهم از وضعيت فعلي دست يافته و نيروهاي محركهاي كه شكلدهنده افقهاي آيندهاند شناسايي گردند.
3- توسعه و بسط مفهوم (Expanding the Context)، اتخاذ يك ديدگاه گسترده تر و كشف چه ميشود اگرها (What ifs) و روندهاي جايگزين:
يك مزيت آيندهنگاري اين است كه بوسيلة گسترش دادن ادراكات از ممكنها و فرصتها به ايجاد استراتژيهاي مستحكمتر كمك شاياني مينمايد. اين تفكر خارج از چارچوب و در نظر گرفتن دامنه گستردهاي از موضوعات به شناسايي چه ميشود اگرها يا ابهاماتي كليدي منجر ميگردد كه عمدتاً پتانسيل تغيير محتواي رويدادها را دارا ميباشند. همين ابهامات هستند كه پيش بيني آينده را بوسيله برون يابي گذشته به آينده، ممكن ميسازند.
4- ايجاد ممكنها (Opening up Possibilities)، ايجاد سناريوهاي جايگزين:
آيندههاي جايگزين (سناريوها) با كشف مسيرهاي متفاوت ايجاد ميگردند كه خود اين مسيرها از روندها و ابهامات كليدي شناسايي شده، ناشي ميشوند. سناريوها به منظور كشف فرصتها و تهديدات در چشماندازهاي ممكن و گوناگون، استفاده ميشوند.
5- انتخاب كردن (Making Choices)، تعهد براي ايجاد آيندههاي برگزيده شده:
تاثيرات سناريوهاي ايجاد شده بايد در بافت اهداف فعلي بررسي شوند و اثربخشي استراتژيهاي فعلي تست گردد. پيوند دادن تصاوير آينده با زمان حال، مبناي استراتژي را شكل ميدهد(چگونه به آيندة منتخب برسيم). اقدامات استراتژيك ممكن است شامل تغييرات عمدهاي باشد. دامنه و گستره اين تغييرات هر چقدر كه باشد، دانش مشترك و فرهنگ ايجاد شده بوسيلة آيندهنگاري، يك زبان و مدل ذهني مشترك را براي اقدامات موزون و هماهنگ فراهم ميكند.
ديگر محقق حوزه آيندهنگاري، جوزف وروس (Joseph Voros) در مقاله خود تحت عنوان "يک چارچوب عام براي فرآيند آيندهنگاري" (A generic foresight process framework) به ارايه يک چارچوب براي پروژه آيندهنگاري ميپردازد و خروجيهاي آيندهنگاري را به عنوان وروديهايي ارزشمند جهت توسعه استراتژي و برنامهريزي استراتژيک مطرح ميکند.
چارچوب پيشنهادي شامل چهار مرحله ورودي ها، مرحله اصلي آيندهنگاري، مرحله خروجيها و نهايتا مرحله استراتژي است. مرحله اول يا مرحله ورودي ها، مرحله جمعآوري اطلاعات و روبش آگاهيهاي استراتژيک (روبش استراتژيک) است.
مرحله دوم يا مرحله اصلي آيندهنگاري، خود داراي سه مرحله مجزاي تحليل، تفسير و ترسيم چشمانداز است. در قسمت تحليل، اطلاعات جمعآوري شده مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته و مقدمات انجام تحليلهاي عميق تر و گسترده تر فراهم ميشود. در قسمت تفسير، تحليلهاي عميق تري به منظور پي بردن به ساختارها و بينشهاي عمقي تر صورت ميگيرد و در قسمت ترسيم چشمانداز، که مرحله واقعي ايجاد ديدگاههايي در خصوص آينده ميباشد، ديدگاههاي مختلف در خصوص آيندههاي بديل به صورت صريح ايجاد ميشوند.
مرحله سوم، مرحله خروجي هاست که خود به دو دسته خروجيهاي ملموس و خروجيهاي غيرملموس تقسيم ميشود. تا بدين مرحله آيندهنگاري، وظيفه واقعي خود (يعني توليد يک درک و فهم وسيع از گزينههاي استراتژيک در دسترس) را به انجام رسانده است.
در نهايت، خروجيها وارد مرحله استراتژي ميشوند. در مرحله استراتژي، تصميم گيران بمنظور اتخاذ تصميم و هدايت اقدامات استراتژيک در راستاي پيادهسازي خروجي ها، از خروجيها استفاده نموده آنها را در نظر ميگيرند. همچنين وروس پرسشهايي نوعي را در خصوص هر مرحله در کنار آن مرحله آورده است که نشاندهنده نوع فعاليت يا تفکري است که در هر مرحله انجام ميگيرد و بدين ترتيب روشهايي که در هر مرحله ميتوان بکار گرفت را معرفي مينمايد.
نتيجهگيري
آيندهنگاري بعنوان يك ابزار بسيار موثر جهت سياستگذاري (و بخصوص سياستگذاري علم و تكنولوژي) به دولتها كمك مينمايد تا در شرايط دنياي امروز به چالشهايي همچون جهاني شدن و رقابت فزاينده پاسخي مناسب ارايه و اقداماتي موثر انجام دهند. در انجام هر پروژه آيندهنگاري، ناگزير بايد ابعاد و عناصر آيندهنگاري، متناسب با بافت و ويژگيهاي محلي كه آيندهنگاري در آن انجام ميگيرد، طراحي گردد. بررسي مطالعات آيندهنگاري که در کشورهاي مختلف انجام يافته است، وجود تفاوتهايي در انجام اين مطالعات را نشان ميدهد که ناشي از در نظر گرفتن همين ويژگيهاي محل انجام آيندهنگاري در طراحي چنين پروژههايي است. اين تفاوتها ميتواند در هر يك از ابعاد آيندهنگاري مشاهده شود. به عنوان مثال در بعد هدف از انجام آيندهنگاري، برخي از پروژههاي آيندهنگاري هدفي چون شناسايي اولويتهاي تحقيقاتي و اولويتهاي سرمايه گذاري در حوزههاي مختلف را دنبال نموده و برخي ديگر هدفي همچون اطلاع رساني به شرکتهاي کوچک و متوسط (SME ها) را مدنظر قرار داده اند. بنابراين بسيار ضروري است که تمامي ابعاد يک پروژه آيندهنگاري شناسايي، مطالعه و مورد بررسي قرار گيرند تا بتوان در طراحي يک پروژه آيندهنگاري، تمامي وجوه آيندهنگاري را در نظر گرفت.
در اين مقاله، پنج دسته بندي مختلف از ابعاد و اجزاء يك پروژه آيندهنگاري ارايه شد كه در ادبيات آيندهنگاري و توسط اساتيد و متخصصان اين حوزه مطرح گرديده است و براي هر يك از اين ابعاد و اجزاء، مصاديقي در تجربيات آيندهنگاري كشورها وجود دارد. بنابراين بسيار ضروري است که با شناخت اين ابعاد و انجام تحليلهايي مناسب در خصوص آنها، به طراحي پروژههاي آيندهنگاري در سطوح مختلف در کشور اقدام گردد.
منابع
1- قديري، روح اله، "بررسي چند تجربه ملي در آيندهنگاري"، مجموعه مقالات دومين کنفرانس مديريت تکنولوژي، تهران، ارديبهشت 1384.
2- Keenan, Michael, “Technology Foresight: An Introduction”, Technology Foresight for Organizers, 8-12 December 2003, Ankara, Turkey.
3- گروه مديريت تکنولوژي مرکز صنايع نوين، "گزارش اول"، وزارت صنايع و معادن، خرداد ماه 1381.
4- دفتر همكاريهاي فناوري رياست جمهوري، "گذري بر تجربيات"، گزارش دوم گروه پژوهش آيندهنگري فناوري، تابستان 1381.
5- Nyiri, Lajos, “Foresight as a Policy-making Tool”, Technology Foresight for Organizers, 8-12 December 2003, Ankara, Turkey.
6- Gavigan, P. James & Fabiana Scapolo, “FOREN Work package 3”, IPTS, Seville, December 2000.
7- Miles, Ian and Michael Keenan, “Organising a Technology Foresight Exercise”, Technology Foresight for Organizers, 8-12 December 2003, Ankara, Turkey.
8- Loveridge, Denis, Kirsten Cuhls, Mike Keenan and Maria Nedeva, “The practice of national Foresight programmes - A New Analytical Framework”, Policy Research in Engineering Science & Technology (PREST), May 2001.
9- University of Durham Business School, “Leading into the Future: Foresight Perspectives from the Construction Industry Research and Information Association (CIRIA)”, November 2000.
10- Voros, Joseph, “A generic foresight process framework”, Foresight Journal, 2003, this journal is available at http://www.emeraldinsight.com/1463-6689.htm .
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: