Iranian Futurist 
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
اخبار روز
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


برهم كنش جامعه‌شناسي و آينده‌انديشي

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[03 Jun 2011]   [ ]

استدلال ليوتار اين است كه در دوران پست مدرن، ماهيت معرفت تغيير كرده و بايد زمينه را براي ظهور دانشي نوين فراهم كرد. او معتقد است كه جهان مدرن به ظرفيت‏هاي پردازش ديجيتالي روي آورده و هر آنچه جز آن را دانش محسوب نمي‏كند.


مقدمه

آينده انديشي به عنوان يك "دانش فناوري نرم" در مملكت ما در حال گسترش است. اين مباحث كه پيش از اين، تنها با‏ رويكردهاي مهندسي قابل بررسي به نظر مي‌رسيدند، يكي دو دهه‏اي است كه با غلبه نسبي رويكردهاي جامعه‏شناسانه مواجه شده‌اند. اين شرايط در عين حالي كه مانند ديگر دانش فناوري‌هاي نرم ،مزيت عدم نياز به سرمايه‏گذاري‌هاي سنگين را براي ما مهيا مي‌كند،‌ گاهي هم مي‌تواند با ايجاد برخي مشكلات جديد، به نوعي از چاله به چاه افتادن تعبير شود.



تاريخچه آينده انديشي

شالوده اين مباحث ابتدا به وسيله يك بنياد نظامي در آمريكا براي تقويت راهبرد هاي دفاعي اين كشور شكل گرفت اما كم‌كم روش‌هاي نرمال و مهندسي غلبه يافته و پيشنهاد انواع مدل‏ها و روش‏هاي كمي مهندسي براي تصميم‏گيري‏ها در دستور كار آن قرار گرفت؛ تا اينكه به تدريج، ابزارهاي مختلف با وجود قدرت بسياري كه داشتند، با محدوديت‌هايي نيز روبرو شدند و نتيجه امر آن شد كه از دو دهه پيش به اين سو، رهيافت‏هاي نرمال تا حدودي به حاشيه رانده شده و رويكردهاي تازه‏تري از جمله توجه به سيستم‏هاي پيچيده جايگزين آنها شده‌اند. در اين مرحله رويكردهاي جامعه‏شناختي نيز پررنگ‏تر شده و در آن انواع روش‏ها و تكنيك‏ها توسط كنشگران مختلف به كار گرفته مي‏شوند.

آينده انديشي كه امروز به طرز فزاينده‏اي در فرازهاي گوناگون، به عنوان يك ابزار كمكي در خدمت گروه‏هاي مختلف قرار گرفته است،‌ با استناد به اين سخن دكارت شكل گرفته كه هر آنچه تصور پذير باشد، ممكن است. از اين‌رو، آينده انديشان تلاش مي‏كنند كه تا جايي كه ممكن است از مجموع فضاي ادراكي آدمي سناريوهاي قابل تصور را در هر قلمرو مشخص كرده و سپس بر مبناي معيارها، ضوابط، ارزش‏ها و ... مطلوب‏ترين گزينه‏ها را انتخاب كنند.



رويكردهاي اصلي موضوع آينده‏انديشي

سه رويكرد اصلي به موضوع آينده‏انديشي ، رويكردهاي ناظر به شناخت، ناظر به ساختن آينده و ناظر به تحليل است ، در رويكرد دوم،‌ علاوه بر شناخت مسأله، اراده براي تغيير نيز مد نظر قرار مي‏گيرد. بدين ترتيب در اين رويكرد، فرض كنشگران بر اين است كه مي‏توانند با اعمال اهرم‏هايي در زمان حال، مسير آينده را تغيير داده و آن را در جهت تمايل خود پيش برند. اين در حالي است كه امروز بيشتر شاهد غلبه رويكرد سوم هستيم كه در آن‌، آينده‌انديشانِ تحليلي با تكيه بر تجارب گذشته و معرفت پيشين خود در باب فضاهاي ممكن گمانه‏زني كرده و سپس تحت ضوابط معيني آنها را ارزيابي مي‏كنند و آن دسته را كه به جهان واقعي نزديك‏ترين است، به عنوان سناريوهاي خود براي شناخت آنچه هنوز نيامده، ارائه مي‌دهند.

نقاط ضعف روش‌هاي مهندسي، به وجود پيش‏فرض‏هاي پوزيتيويستي قوي و پيش‌فرض‏هاي بسيار كلي فلسفي در آنها است، ساده سازي بيش از حد اين روش‏ها كه باعث دور شدن آنها از جهان واقع مي‌شود و همچنين زبان پيچيده مهندسي كه موجب دشوارتر شدن فهم مسأله مي‌شود، با توجه به همه اين موارد، آينده‌انديشان بيشتر به سمت رويكردهاي جامعه‏شناسانه روي آورده‏اند. اين در حالي است كه اين رويكردها نيز به نوبه خود محدوديت‏هاي زيادي دارند. از جمله اينكه ره‏يافت‏هاي جامعه‏شناسي عموماً "علل" و نه "دلايل" را مورد بررسي قرار مي‌دهند؛ در حالي كه در مباحث آينده انديشي به دليل حضور عنصر انساني، "دلايل" از اهميت خاصي برخوردار مي‏شوند.

ضعف روش‏هاي تفسيري را به عنوان محدوديت ديگر اين علم مي‌توان معرفي كرد؛ چرا كه براي استخراج دانش ضمني كه حيطه‏هاي فراخ متخصصان و غير متخصصان را در بر مي‏گيرد، روش از اهميت خاصي برخوردار است و اين در حالي است كه روش‏هاي پديدار شناسانه با دشواري‏هاي زيادي در اين زمينه روبرو هستند.

محدوديت‌هاي ايجاد شده در اثر اتكا به هوش مصنوعي در جهان مدرن و تصميم‏گيري‏هاي متعدد بر اساس آن و همچنين ورود اين مقوله به حوزه جامعه‏شناسي براي تحليل داده‏ها است و علاوه بر همه اين موارد، لطمه ديدن عينيت در فضاي نسبي پست مدرنيسم به عنوان مساله‌اي كه موضوع آينده انديشي را نيز تحت تأثير خود قرار مي‏دهد.

كتاب «وضع و حال پست مدرنيسم» ليوتار،‌ به عنوان يك مثال خوب در اين زمينه‌ است،مي توان ليوتار را يك آينده‌انديش پست مدرن معرفي كرد كه در كتاب خود با توضيح اينكه در سي سال آينده چه تحولاتي در حوزه آموزش عالي اتفاق خواهد افتاد،‌ اعلام مي‌كند كه در جهان پست مدرني كه اكنون در آن به سر مي‏بريم، بايد آنچه را كه مدرن‏‏ها مشروع كرده‏اند را مشروعيت زدايي كنيم.

استدلال ليوتار اين است كه در دوران پست مدرن، ماهيت معرفت تغيير كرده و بايد زمينه را براي ظهور دانشي نوين فراهم كرد. او معتقد است كه جهان مدرن به ظرفيت‏هاي پردازش ديجيتالي روي آورده و هر آنچه جز آن را دانش محسوب نمي‏كند. از سوي ديگر دانش در جهان مدرن به يك كالاي قابل خريد و فروش تبديل شده و در آن، قدرت و دانش با هم عجين شده‌اند. از سوي ديگر، از نظر ليوتار،‌ منطق تبديل علم مدرن به علم پست مدرن، منطق گزاره‏هاي متناقض است. علم پست مدرن با نظم موجود در توافق نبوده و امكان وجود نيروهاي مقاومت را بالا مي‏برد.

معرفت هماني است كه ما از تعامل با دنياي واقع و ظرفيت‏هاي آن از زمان پيش از سقراط مي‏فهميديم و اكنون هم مي‏فهميم و در اين ميان،‌ آنچه تغيير كرده، نه منطق دانش و معرفت كه نوع سيستم انتقال اطلاعات است و در اين خصوص نبايد فراموش كرد كه اين اطلاعات و سيستم انتقال آنها، به خودي خود دانش نيستند.

براي شكل‌گيري آينده انديشي با شالوده‌اي استوار در كشور، بايد كنشگراني تربيت شوند كه جنبه‏هاي مفهومي و نظري آن را خوب درك كرده و بتوانند آنها را اعمال كنند؛ بايد از محققان جوان دعوت كرد كه با ورود به اين حوزه‌، شناخت روش‏هاي گوناگون موجود و مشكلات آن‏ها، تركيب بهينه اين روش‌ها،‌ پرهيز از روش‌هاي كلي‌گرا و در عين حال استفاده از متدلوژي منطق موقعيت براي شناسايي و پيش‏بيني شرايط بر مبناي بازسازي دلايل، فصل جديدي را در گسترش اين دانش و بهره‌گيري از آن در حوزه‌هاي مختلف توسعه كشور بگشايند.



آينده واقعي چيست؟

با قبول اين پيش فرض،‌ اين پرسش‌ قابل طرح است كه آينده واقعي كجاست؟ و آيا هر نوع آينده‌انديشي يك نوع اوتوپيا انديشي نيست؟ در اين صورت آينده‌انديشي مبتني بر كدام اوتوپيا است؟ آيا تلقي آينده‌انديشي به مثابه‌ي يك علم ممكن است؟ و بالاخره اين كه آيا آينده‌انديشي با اهميت دادن به دستگاه حرفه اي و بوروكراتيك آينده انديشانه به تكنوكراسي منجر نمي‌شود؟

ذهنيت اتوپيايي در دوران مدرن و نخستين آنها را صورت ذهني كياليستي است كه در آن، آينده واقعيتي فراتر از زمان بوده و حرف از نجات مطرح است. به تعبير ديگر، فرد آينده را در بالاي سر خود تصور مي‏كند و در اين انتظار است كه روزي با افتادن آن، دنياي واقعيت پلشت و شيطاني منفجر شود.

صورت ذهني اتوپياي ليبرال در مقابل رويكرد قبلي و مربوط به متفكران عصر روشنگري است كه در آن‌، آينده‌ واقعي به عنوان يك هنجار با قصد حركت به سمت آزادي و پيش روي افراد معتقد به آن ديده مي‏شود و آنها تلاش مي‌كنند كه واقعيت موجود را به تدريج به آن نزديك ‏كنند. سومين نوع اتوپيا در دوران مدرن را اتوپياي محافظه‏كارانه است كه برخلاف صورت‌هاي ديگر، اتوپيا را در دل واقعيت موجود مي‏بيند و طي آن، خانواده، دولت، ارزش‏ها، هنر، علم و به طور كلي نظام اجتماعي موجود به نوعي، حالت ايده‏آلي پيدا مي‏كنند.

تشابه اصلي سه مدل فوق را نشأت گرفتن از نوعي رويكرد فرهنگي به مقوله آينده است و‌ نگاه سوسياليستي – كمونيستي نسبت به آينده را به عنوان نوع چهارم آينده نگري در دنياي مدرن مورد بررسي است. پيروان اين رويكرد كه آينده مطلوبشان اجتماعي بدون تسلط و مالكيت است، نيز با رويكردي متاثر از اتوپياي محافظه‌كارانه‌، با گرايشي از واقعيت موجود به آينده مي‌نگرند. مي توان اتوپياي روشنفكر تركيب‌گرا را بر اساس رويكرد مانهايمي، به عنوان آخرين صورت ذهني در دسته بندي خود مورد بررسي قرار داد كه اين نوع آينده نگري عمدتاً با تركيب چهار نوع اتوپياي ذكر شده عمل مي‌كند و به گمان مانهايم، روشنفكر از طريق جامعه‏شناسي معرفت مي‏تواند در اين جهت گام بردارد.

نخستين اتوپيا كه منتظر ظهور حقيقت از جهان ديگر براي ايجاد تحول در اين عالم است، با تفكر عصر دهقاني همراه بوده، چرا كه عموماً دهقان براي خود مسئوليتي جز انتظار نمي‏شناسد. اين در حالي است كه اتوپياي عصر روشنگري حداقل هنجاري را تصور كرده و آن را به عنوان آينده‏ خود معرفي مي‏كند كه بايد به تدريج به سمتش حركت كرد. به تعبير ديگر، اتوپياي ليبرال باظهور و گسترش بورژوازي به عنوان طبقه‌اي رو به رشد و داراي آينده‌اي روشن شكل مي‏گيرد. از سوي ديگر، اتوپياي محافظه‌كار در واقع متعلق به اشراف و كساني است كه تاريخ آنها در گذشته‏شان قرار دارد. اتوپياي سوسياليستي نيز در ميان طبقه كارگر در حال رشدي بروز مي‌كند كه در جست‌وجوي زندگي خود در آينده است.



آينده‌انديشي با رويكردهاي مهندسي

آينده‌انديشان مدافع رويكردهاي مهندسي صاحبان اتوپياي تكنوبروكراتيك هستند كه آينده را در لابه‏لاي متدولوژي‏ها و پژوهش‏هاي دقيق جست‌و جو مي‌كنند. اين اتوپيا مربوط به عصر حاكميت نظام ديوان سالاري است كه با مشكلات بسياري همراه بوده است. در مقابل اين رويكرد، اتوپياي جامعه‏شاختي با گرايش به نوعي شبه پست‏مدرنيسم شكل گرفته كه به سمتي مي‏رود كه كمتر دغدغه روش و متد و بيشتر دغدغه جايگاه مردم در فرايند آينده انديشي را داشته باشد. برخي رويكردهاي جامعه‏شناختي كه مي‏توان آنها را منتقدان آينده پژوهي تكنوكراتيك ناميد، با تأكيد بر مشاركت و نقش افراد بر اساس كنش‏ها، توجه به معنا و مسائل فرهنگي و اجتماعي و رويكرد آزادي بخش و انتقادي نسبت به آينده و در قالب نگاهي تكثرگرا، امكان چند صدايي نسبت به آينده را فراهم مي‏كنند.

مانهايم و تاريخچه فعاليت‌هاي او، رويكردهاي جامعه‌شناسانه در آينده‌انديشي را به عنوان رويكردهايي دموكراتيك و با هدف جامعه‌اي مبتني بر مشاركت مطلوب است كه امكان بررسي‌هاي چند جانبه را فراهم مي‌آورند. مانهايم در طول زماني كه در انگلستان كار مي‌كرده،‌ تا حدي از جامعه‏شناسي معرفت فاصله گرفته و به نوعي جامعه‏شناسي برنامه‏ريزي نزديك مي‏شود و به يك معنا از اتوپياي روشنفكري فاصله گرفت و به سمت اتوپياي تكنوكراتيك پيش مي‏رود. او با توجه به شرايط زماني خود كه با فشار بيش از حد توده‏ها و تلاش براي كنار گذاشته شدن نخبگان همراه بود، بر نقش نخبگان دموكراتيك تأكيد كرده و در تلاش بود كه راه سومي را ميان سوسياليزم و سرمايه‏داري ايجاد كند. ولي به دليل نوع نگاه خود، چيزي را مطرح مي‏كند كه بعدها توسط كساني مانند پوپر مورد نقد قرار مي‏گيرد. از نظر پوپر، مانهايم به طريقي نوعي نخبه‏گرايي ايدئولوژيك و غير دموكراتيك ايجاد مي‏كند كه به نحوي به استبداد خواهد انجاميد.



آينده انديشي حق كيست؟

افرادي مانند آگوست كنت با رويكردي اثبات‌گرايانه معتقدند كه حرفه‏اي‌ها يا همان جامعه‏شناسان تنها كساني هستند كه بايد در مورد آينده بيانديشند. در مقابل‌، مدافعان رئاليسم انتقادي حق تصميم‏گيري را براي سياستمداران در نظر مي‏گيرند. پيروان انسان‏گرايي تكثرگرايانه مانند پوپر نيز بر اين تأكيد مي‏كنند كه حرفه‏اي‏ها بايد به كمك سياستمداران آينده را ارزيابي كرده و در نهايت تصميم‏گيري را به سياستمداران واگذارند. از سوي ديگر، در مكتب عمل‏گرايي انتقادي گفته مي‏شود براي ساخت تصورات آينده حرفه اي ها ، سياستمداران و مردم با يكديگر مشاركت كنند و سپس سياستمداران و مردم مطلوبيت آن ها را ارزيابي كرده و در پايان سياستمداران تصميم نهايي را براي حركت به سوي آينده بگيرند. افرادي مانند ريچارد رورتي نيز در مكتب عمل‏گرايي نسبي‏گرايانه، نقش حرفه‏اي‏ها را ناديده گرفته و ساختن آينده مطلوب و ارزيابي مطلوبيت آن ها را به سياستمداران و مردم و تصميم گيري نهايي را به سياست گذاران واگذار مي‏كنند ؛ بالاخره در رويكرد آنارشيسم دموكراتيك، گفته مي‏شود مردم به تنهايي و بدون دخالت حرفه اي ها و سياستمداران آيند‏ه‏هاي مطلوب را بسازند، سپس تصميم بگيرند كدام بهتر است و بعد هم به آن سمت حركت كنند.

مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع:


بنیاد آینده‌نگری ایران



يكشنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۸ آوریل ۲۰۲۴

دانش نو

+ ۹ نکته که باید درباره هوش مصنوعی بدانید bbv

+ مطالعه دانشگاه استنفورد: با تغییرات هوش مصنوعی انسان‌ها نگران موقعیت خود هستند یسنا امان‌پور

+ دستور کار انسانى جديد / مقالا ای از کتاب انسان خداگونه يووال نوح

+ پلورالیسم چیست؟ قیصر کللی

+ اعضای مصنوعی رباتیک نرم مبتنی بر میکروسیالات، به کمک بیماران دیابتی می‌آیند ´-

+ مهارت تصمیم‌گیری چیست؟ هرمز پوررستمی

+ هوش مصنوعی توزیعی و تجمیعی چیست؟ 

+ تاثیر ابزارهای هوشمند بر کنترل شیوع بیماری‌های فراگیر. 

+ موانع خلاقیت کدامند؟ هرمز پوررستمی

+ نیازی بدون پاسخ! نوآوری اجتماعی را وارد کنیم!  سعید قاسمی زاده تمر

+ مهارت بهتر است یا مدرک دانشگاهی حمیدرضا تائبی

+ علم و اخلاق در گفت‌وگو با دکتر موسی اکرمی؛ دکتر موسی اکرمی

+ مدیریت آینده نگر در ICT 

+ چرا هوش و مهارت، برای داشتن یک شغل کافی نیستند؟ هرمز پوررستمی

+ شرایط اجتماعی چگونه است؟ از منظر چند جامعه شناس ساناز عباس زاده

+ بازگشت به دنیای هنرهای دیجیتال  مهدی صنعت‌جو

+ 2019 

+ مشتری رسانه است فرنود حسنی

+ چه چیزی ترقی بشریت را توجیه می‎کند؟1 یووال نوح هراری

+ تغییر پرشتاب الگو‌های سنتی را منسوخ خواهند کرد 

+ مهارت های مورد نیاز انسان آینده 

+ بازگشت به دوران دولت-شهر برگردان: سپیده جدیری

+ انسان آینده، تسخیر سیر تکامل به دست بشر 

+ نویسنده «انسان خردمند» از کتاب تازه خود گفت  یووال نوح هراری

+ مرد «شپشو» یا منادی عقلانیت؟ دکتر موسی اکرمی

+ رسالت فلسفه آسمان است یا زمین؟ دکتر محسن رنانی

+ جامعه شناسی و فردیت دکتر منیژه نویدنیا

+ تمام قدرت به کجا منتقل شد؟  یووال نوح هراری

+ دفاعم از جامعه‌شناسی مرتبط با واقعیت‌هاست تا مبتنی بر ایدئولوژی! 

+ آنچه مرا نکُشد هرمز پوررستمی

+ جامعه شناسی آموزش و پرورش- رضا جوان

+ پیامدهای مدرنیت -  آنتونی گیدنز

+ اتاق شیشه ای و هنر هشتم زندگی در واقعیت موازی  دکتر مهدی مطهرنیا

+ آزمون های انديشه ورزی در بارۀ خود انديشه حسین کاشفی امیری

+ جامعه شناسی آموزش و پرورش. 

+ گوگل و پایان آزادی اراده یووال نوح هراری

+ انسان از کجا آمد به کجا می رود؟ محمد طبیبیان

+ بازگشت به خانه میثاق محمدی‌زاده

+ هک کردن مغز، کلیدی برای موفقیت مهسا قنبری

+ چهار راهکار برای هک مغز به‌منظور افزایش موفقیت و بهره‌وری مهسا قنبری

+ نوآوری در عصر دیجیتال ؛ چشم‌اندازی جدید برای خدمات 

+ لیدرهای انقلاب صنعتی چهارم 

+ چطور می‌توانیم برای دریافت حقوق بیشتر چانه‌زنی کنیم؟ حمیدرضا تائبی

+ سرمایه اجتماعی دانش آموزان مهدی ولی نژاد

+ جامعه شناسی آموزش و پرورش 

+ ابرها دگرگون می‌شوند، دگرگون می‌کنند و دنیای فناوری را سیراب می‌کنند حمیدرضا تائبی

+ چه چیزی ترقی بشریت را توجیه می‎کند؟ یووال نوح هراری

+ چشم را باید شست…. جور دیگر باید دید دکتر سید کمال الدین موسوی

+ جنبش روش های آمیخته 

+ جامعه شناسی فرهنگی؛ انسان های جامانده دکتر منیژه نویدنیا

+ انگیزه پیشرفت پایین ‌تر از متوسط عثمان آچاک

+ جامعه شناسی شهری و حس زندگی؟ دکتر منیژه نویدنیا

+ چرا ناهنجاری؟ 

+ سخنرانی حسین پاینده در نشست روانکاوی و تحلیل‌های کلان اجتماعی (۲)؛ 

+ چرا کسب‌ و کارهای نوپای موفق به‌سادگی ممکن است شکست بخورند؟ حمیدرضا تائبی

+ بنیان‌های نابرابری اجتماعی دکتر محسن رنانی

+ روانکاوی درمان فرد یا اجتماع 

+ مقدمه‌ای بر تاریخ زیبایی‌شناسی مدرن؛  پُل گایر، ترجمه سیدجواد فندرسکی

+ ظرفیت آموزشی بازی های رایانه  

+ افراد معمولی چگونه به افرادی خارق‌العاده تبدیل می‌شوند مهسا قنبری

+ چپ و راست مرده‌اند، زمین را می‌خواهی یا آسمان را؟ 

+ مهم‌ترین فنآوری‌ها در سال ۲۰۱۸ 

+ هوش مصنوعی می تواند طی بیست سال آینده تهدیدی برای ۴۷ درصد از مشاغل باشد 

+ در حسرت توسعه رضا داوری اردکانی

+ آزادی علمی مقصود فراستخواه

+ سازماندهي گروههاي مشارکتي در سازمانهاي يادگيرنده 

+ مديريت دانش، نياز سازمان هاي امروز 

+ مديريت استرس مجيد يوسفي

+ رقابت بزرگان بر سر تراشه‌های هوش مصنوعی و خیزش آرام تکینگی به‌سمت ما! حمیدرضا تائبی

+ تغییر اجتناب ناپذیر است و باید به منظور ایجاد تحولات مدیریت شود. 

+ ⁠دانشگاه اصفهان برگزار می کند: ⁠دانشگاه اصفهان

+ به فرزندانمان رحم کنیم دکتر محسن رنانی

+ زلزله در سیارات دیگر چگونه رخ می‌دهد؟ 

+ ساختمان‌های هوشمند فرشته نجات انسان‌ها می‌شوند حمیدرضا تائبی

+ استفاده از سیل تصاویری که در زلزله به راه می‌افتد مهدی صنعت‌جو

+ توانمند باشید، تا عرصه را به سایرین واگذار نکنید. حمیدرضا مازندرانی

+ انواع سازمانها Organization Types از دیدگاه برنامه ریزی هدف ها و وسیله ها راسل ایکا ف

+ هوش سازمانیم ‌تجاری است، پس موفق می‌شوم! حمیدرضا تائبی

+ درک اشارات دست با تصویربرداری صوتی مهدی صنعت‌جو

+ نقش بی بدیل هوش مصنوعی بر شهرها و شهروندان آنها محسن راعی

+ مزایای سواد اطلاعاتی 

+ هوش مصنوعی انویدیا، هوای آفتابی را برای ماشین های خودران شبیه سازی می کند! علیرضا فرجی علیرضا فرجی

+ فراگیری: نیازی پایه ای 

+ قلسفه و زندگی روزمره. موسی اکرمی

+ خلاقیت نمادین دهه هشتادی ها 

+ فهم سواد اطلاعاتی 

+ نظریه سواد رسانه ای در گفتگو با دکتر هاشمی 

+ در سال جدید مهندسی نرم‌افزار را جدی‌تر دنبال کنیم حمیدرضا تائبی

+ باید که لذت آموختن را دوباره بیاموزیم پوریا ناظمی

+ انقلاب هوش مصنوعی و تاثیر آن بر جامعه و شرکت ها 

+ توانمند باشید، تا عرصه را به سایرین واگذار نکنید حمیدرضا مازندرانی

+ وجود یخ در مدار استوای مریخ 

+ ظهور «ابر انسان‌ها» طی ۲۰ سال آینده 

+ دانشمندان به استقبال مهمترین پرسش های بشر می روند! 

+ آینده پژوهی و انواع آینده. محسن گرامی طیبی

+ ضریب رشد استارتاپ‌های ایرانی، بالاترین در منطقه نزدیک به متوسط جهانی 

+ نگاه تان به آینده است یا اکنون؟ 

+ اینجا همه آدم‌ها این‌جوری نیستند* مهدی صنعت‌جو

+ بدرود سیارۀ زمین؟ لورین رابینسون

+ تهدیدات اینترنت اشیا 



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995