Iranian Futurist 
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
اخبار روز
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


تفاوت یادگیری مادام العمر با سایر یادگیری ها

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[17 Aug 2011]   [ ]

یادگیری مادام العمر


 


آن چه از ادبیات علوم تربیتی معاصر استنباط می شود، این است که در شرایط پیش آمده و در دورنمای مطرح در پس مدرنیسم قرن بیست و یکم، کمتر به واژه ی کلاسیک «آموزش» بر می خوریم و بیشتر مباحث حول و حوش موضوع «یادگیری» دور می زنند. توجه ادبیات حاضر به محور شناخت حاصل از یادگیری معطوف شده است؛ این که انواع یادگیری در سنین و محیط های متفاوت به چه پیش زمینه ها، دانش قبلی و شرایط یادگیری خاص نیاز دارد و حاصل انواع یادگیری ها به کدام قدرت شناختی در فراگیرنده می انجامد.


در این رهگذر، نکته ی قابل توجهی که مطرح می شود این است که:


پرداختن به امر یادگیری در دوران اولیه ی زندگی، میزان،عمق و سطح شناخت حاصله، تا کجا می تواند همراه انسان و راه گشای زندگی نوین امروزی در فضای هوشمند قرن حاضر باشد؟


آیا می توان یادگیری های اوایل زندگی را در بقیه ی عمر به عنوان یک ذخیره ی انبار شده ی ذهنی مورد استفاده قرار داد؟


آیا شرایط متغیر امروزی، با ناپایدار سازی اطلاعات و کاهش اعتبار آن به محدودیت یک زمان کوتاه، هنوز به ما اجازه آن را می دهد که با انباشتن دانش چارچوب بندی شده و کلاسیک، مجموعه ی شناخت خود را به مالکیت یک سلسله داده های آموخته شده بسپاریم و به طور در خور، با فضای هوشمند زندگی در قرن حاضر برخورد کنیم؟


آیا داشتن دانش و اطلاعات ناپایدار که به خاطر بروز تغییرات شگرف در همه ی ارکان زندگی، به سرعت پایداری و اعتبارشان از بین می رود، می تواند ملاک خوبی برای برخورد با مسائل زندگی امروزی باشد؟


این طور به نظر می رسد که مالکیت یک سلسله اطلاعات کهنه، نمی تواند چاره ی توانمند سازی انسان این قرن و قرن های آینده باشد.


سند مالکیت دانش های ایستا و تفکر مبتنی بر دانش کهنه به صورت مدارک تحصیلی، ملاک ارزشمندی برای نشان دادن توانمندی های انسان درحل مشکلات متغیر و متحول امروزی و برآوردن نیازهای تکه تکه شده ی قرن حاضرنیست.

برعکس، هر گونه تلاش در این جهت برای حفظ موقعیت و مالکیت مدارک و مدارج علمی و نظری، انسان را بیشتر در برابر متغیرهای مسئله دار زندگی با مجهولات جدیدش، ناتوان می سازد.


احساس درماندگی حاصل از آموختن یک سلسله مهارت های زندگی در قالب نیازهای کلاسیک و نظام آموزشی سنتی، بیشتر روح انسان را می آزارد. چرا که از


لحاظ روان شناختی، زمانی که در شرایط واقعی و روزانه ی زندگی، مدام به انسان احساس عقب ماندگی از کارها، امورات و اطلاعات روز دست می دهد، احساس درماندگی در او شرطی و آموخته می شود.

عواقب چنین درماندگی های آموخته شده ای، برخورد با دنیای متحول و پویای امروزی را که در دیجیتالیسمپست مدرن، شکل و هیئت جدیدی پیدا کرده است، بسیار دشوار می سازد.



روابط میان یادگیری های انسان در طول زندگی


یادگیری مادام العمر

اگر تلمبار کردن اطلاعات (شاید به علت کند بودن تغییرات در محتوا و شکل آن ها در گذشته) می توانست ملاک خوبی برای استفاده از آن ها طی یک دوره از زندگی و حداقل یک نسل باشد و مفید واقع شود.


امروزه دیگر چنین امری ممکن به نظر نمی رسد، دکترین دیجیتالیسم و سرعت های به دست آمده از فناوری با سرعت هاینانو و پیکو، ایجاب می کند که همراه با هر تغییری که در بطن زندگی روی می دهد، بتوانیم خود را هم زمان با آن تطبیق دهیم.


تطابق جویی که خود از اصل یادگیری«آن به آن» و همراه با تغییرات پی در پی و مدام در طول زندگی نوین است.




یادگیری های لحظه ای، ناپایدار و سطحی، خود نیاز به فراشناختی تخصصی و در خور نیاز دارد که عمق آن دستخوش تغییرات زمانی و مکانی است و دائماً متحول می شود.

این نوع یادگیری مادام العمر، به جای تمرکز روی یادگیری یکنواخت در یک برهه از زندگی، و استفاده از آن در بقیه ی عمر، ناگزیر از پراکنده سازی تمامی حواس و امکانات یادگیری در سرتاسر عمر است تا بتوانیم، متناسب و در خور با تغییرات روزمره ی زندگی و همراه با آن ها، امکانات معیشتی خویش را در این تطابق یابی جدید بهتر میسر سازیم.


 


در بررسی موضوع یادگیری مادام العمر در طول زندگی، این طور به نظر می رسد که رابطه ی میان آدم های حرفه ای و مراجعینشان پیوسته به صورت یک تعامل دو جانبه ی محض صورت نمی گیرد.


یادگیری مادام العمر

فرض بر این است که انسان حرفه ای خدمتی را ارائه می دهد و انسان مراجع آن را بر می گزیند. برای مثال، آموزگار اطلاعاتی را ارائه می دهد و فراگیرنده به صورت انتخابی از آن یادداشت بر می دارد. متخصص امور بهداشتی نسخه ای می پیچد و مراجعش آن را می پذیرد و مصرف می کند. اما در یادگیری های غیر رسمی، یادگیرنده خواه در نقش کودک باشد یا نوجوان و بزرگ سال، اعتقاد بر این است که روابط به وجود آمده می باید بر اساس فهم موضوع باشد تا پذیرفته شود. یادگیری مادام العمر



در چنین تعاملات تازه ی به وجود آمده، فراگیرندگان پا به پای آموزگاران، تجربه ها، انگیزه ها و نگرش هایی را مطرح می سازند که میان خود و دیگران رد وبدل کرده اند. بنابراین، در فرایندی تعاملی و ارتباطی دو جانبه یا چند جانبه، با توان بالقوه ی افراد در یادگیری امور سر و کار پیدا می کنیم که فرایند کنترل دانستن را به وجود می آورد.


از آن جا که بر اساسنظریه ی فازی در فیزیک و روان شناسی


شناخت ادراک ما در جهان به صورت تقریبی و در یک حالت ابهام گونه و مه آلود، و نزدیک به واقعیت صورت می گیرد، نقش این توانایی بالقوه درنزدیک ساختن انسان متفکر به واقعیت ها، بسیار اهمیت دارد.

 


در واقع، تعاملات و ارتباطات متقابل و دو طرفه است که در این رابطه اهمیت پیدا می کند. این امر همان کنه مطلبی است که در اظهار پائولو فریره دیده می شود:



«تمایل و جهت یابی انسان برای بیشتر شدن و افزودن چیزی بر خود».

این موضوع در واقع همان تقسیم بار یادگیری در تمام مراحل طول عمر یک انسان است که به «بیشتر شدن» (رشد) دائمی و در خور او می انجامد.


بدین ترتیب،


یادگیری مستقیم و رسمی گذشته، وقتی به یادگیری از نوع خود گسترش تبدیل می شود، مبتنی بر روابطی می گردد که هم آموزگار و هم فرا گیرنده می توانند با درک موقعیت و نقش خویش و توان طرف متقابل در فرایند بیشتر شدن، زمینه ای متناسب با شرایط آن لحظه از زندگی را برای یکدیگر به وجود آورند.

اما تفاوت اصلی در این خواهد بود که




  1. نقش معلم از دادن اطلاع و انتقال آن به فراگیرنده، به هدایت دانش به سمت او تبدیل می شود.

یادگیری مادام العمر

در بسیاری از مواقع، با درگیر شدن در یک فرایند یادگیری از نوع فرا شناختی، آموزگار و فراگیرنده یکی می شوند و در خود فراگیرنده خلاصه می گردند. بنابراین، یادگیری مادام العمر از آبشخور چنین دور نمایی معنا پیدا می کند.


آن نوع یادگیری که با تعامل هر کس با دیگری، انباشتی از اطلاعات را در آن لحظه، متناسب با شرایط، به وجود می آورد که به نوبه ی خود ،توانایی های هر فرد را برای انطباق و تعادل جویی، دوباره فکر کردن، آشنا شدن و درک کردن یا گیج شدن و جست و جوی بیشتر برای فهمیدن به تحرک وا می دارد؛ فرایندی که از سنتز «شدن»در برابر تز «بودن» و آنتی تز «نبودن»به دست می آید. چنین فعالیت هایی، اساس یادگیری های مادام العمر را تشکیل می دهند؛ حال به صورت غیر رسمی.



در یادگیری مادام العمر، مبنا بر این گذاشته می شود که


شناخت فردی از آن گونه شناخت اجتماعی پدید می آید که در تعاملات روزمره ی زندگی میان فراد به صورت کمّی شکل می گیرد.

در خانه، خیابان، محیط کار و کارخانه، و هر جای عمومی مانند کتاب خانه یا مراکز فراگیری در هر محیطی که امکان خود گستری فردی در آن به وجود آید. در تبادلات اجتماعی که به ندرت نیاز حتمی به حضور یک فرد حرفه ای به صورت یک آموزگار یا ارائه دهنده ی اطلاع و دانش پیدا می شود، نوعی از فعالیت خودگستری و «افزون بر خود» تجربه می شود.



بنابراین، در یادگیری مادام العمر


این افراد هستند که با درک موقعیت یکدیگر در شرایط زندگی روزانه ی خود، دانش و آگاهی مبهم و تقریبی خود را که از حس بودنشان در یک شرایط خاص به دست می آید، به تعامل در می آورند.


یادگیری مادام العمر

در فعالیت های روزمره، افراد با هدایت یکدیگر به طور هم زمان و مادام العمر، پیوسته ذخیره ی داده ها و شناخت خود را از حقایق به اشتراک با یکدیگر می گذارند و به طور روز آمد در می آورند.


این که چگونه هر کس بتواند روی توان خود برای خودگستری و یادگیری در یک دامنه از زمینه های حرفه ای و اجتماعی، ضوابط و اصولی را که به وجود آورد تا اساس یادگیری خود را شکل دهد، بستگی به زمنیه های قبلی او از اطلاعات و توان بالقوه اش دارد. فراگیرنده درهر سنی که باشد، چنین روابط یادگیری در مورد او نیز همیشه صادق خواهد بود. زیرا اساس بیولوژیکی انسان در این امر، اختیاری برای او نمی گذارد که بتواند یاد نگیرد.




هر کس در هر لحظه و در هر شرایط در حال یادگیری است.



محدودیت های چارچوب های موجود در آموزش رسمی


یادگیری مادام العمر


تحصیلات رسمی و دانشگاهی به طور سنتی امتیازات جالب و چشم گیری دارد که هم از لحاظ نظری و هم در عمل، می توان از آن ها استفاده کرد.


چنین امتیازاتی حاصل نظام سنتی هستند که ازتعاملات میان معلمی با سطح تراز تحقیقاتی و دانشجویان با هوش تشکیل شده باشد؛ یعنی مجتمعی از بهترین موقعیت یادگیری به وجود آمده که وضعیتی ایده آل را پدید می آورد.


 


با وجود این در شرایط امروزی،


آموزش سنتی دیگر نمی تواند تمامی احتیاجات یادگیری افراد را از لحاظ کمّی و کیفی و به طور روز آمد بر آورده سازد.


اگر خواسته باشیم چنین شرایط ایده آلی را حفظ کنیم، می باید موارد زیر را در نظر بگیریم:




  1. 1- یادگیری با کیفیت بالا تا حد زیادی به یافتن تعداد قابل قبولی از استادان ممتاز بستگی پیدا می کند که معمولاً به سادگی در دست رس نیستند.


  2. 2- یادگیری تنها در شرایط رسمی و با امکانات و تدارکات ویژه صورت می گیرد که محدودیت های زیادی دارد.


  3.  


  4. 3- تحصیل در دانشگاه هایی که بر بنیاد تحقیقاتی جامع صورت بگیرد، بسیار گران است.


  5. 4- یادگیری سنتی محدود به مکانی خاص است که معمولاً بر پایی آن از لحاظ اقتصادی گران تمام می شود.


  6.  


  7. 5- فرایند یادگیری می باید تحت کنترل معلم باشد. زمان یادگیری را معلم یا استاد تعیین می کند.


  8. 6- چگونگی یادگیری فراگیرنده به تدریس معلم بستگی دارد که معمولاً انتخابی نیست.


  9.  


  10. 7- محتوای یادگیری در آموزش رسمی، برای بقیه ی دوران زندگی طراحی می شود و کمتر با شرایط زندگی در زمان حال ارتباط پیدا می کند.


  11. 8- حاصل یادگیری ها در محیط های رسمی، کمتر به زندگی و نیاز آنی و کاربردی فرد مربوط می شود.


  12.  


  13. 9- آموختن مطالب،قالبی و اکثراً یک سویه است.


  14. 10- مطالب آموزشی عقب تر از زمان حال هستند.


  15.  


  16. 11- نوعی محدودیت در شرایط و محتوای یادگیری وجود دارد.


  17. 12- نیازهای یادگیری را نظام مدرسه یا دانشگاه برای فرد تهیه می کنند.


  18.  


  19. 13- همیشه از شیوه ی انتقال دانش از آموزگار به فراگیرنده استفاده می شود و فرصت ابتکار، خلاقیت و خود جوشی از فراگیرنده سلب می شود.


  20. 14- مواد و منابع اطلاعاتی در خدمت مدرسان قرار دارند و برای آن ها تهیه می شوند.


  21.  


  22. 15- هزینه ی سرانه زیاد و به عهده ی خانواده و یا جامعه است.


  23. 16- در یادگیری، شیوه ی ارتباطی عمودی است و کمتر از ارتباط افقی استفاده می شود.


  24.  


  25. 17- با تدارک لقمه های اطلاعاتی برای مخاطب (به صورت هدف های یادگیری)، فرصت های محدودی برای یادگیری به وجود می آید.


  26. 18- کمیت اطلاعات بیشتر مد نظر قرار می گیرد.


  27.  


  28. 19- بروکراسی و آریستوکراسی اطلاعاتی بیشتر پدیدار می شود که معمولاً انحصار طلبی را نیز به دنبال می آورد.


  29. 20- افراد مشابه با مهارت های مشابه تربیت می شوند.


  30.  


  31. 21- یادگیری یک فرآورده تلقی می شود که فراگیرنده مالک آن خواهد بود.


  32. 22- برای یادگیری استاندارد، روش معنی لازم می شود.

مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع:


بنیاد آینده‌نگری ایران



دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۹ آوریل ۲۰۲۴

دانش نو

+ ۹ نکته که باید درباره هوش مصنوعی بدانید bbv

+ مطالعه دانشگاه استنفورد: با تغییرات هوش مصنوعی انسان‌ها نگران موقعیت خود هستند یسنا امان‌پور

+ دستور کار انسانى جديد / مقالا ای از کتاب انسان خداگونه يووال نوح

+ پلورالیسم چیست؟ قیصر کللی

+ اعضای مصنوعی رباتیک نرم مبتنی بر میکروسیالات، به کمک بیماران دیابتی می‌آیند ´-

+ مهارت تصمیم‌گیری چیست؟ هرمز پوررستمی

+ هوش مصنوعی توزیعی و تجمیعی چیست؟ 

+ تاثیر ابزارهای هوشمند بر کنترل شیوع بیماری‌های فراگیر. 

+ موانع خلاقیت کدامند؟ هرمز پوررستمی

+ نیازی بدون پاسخ! نوآوری اجتماعی را وارد کنیم!  سعید قاسمی زاده تمر

+ مهارت بهتر است یا مدرک دانشگاهی حمیدرضا تائبی

+ علم و اخلاق در گفت‌وگو با دکتر موسی اکرمی؛ دکتر موسی اکرمی

+ مدیریت آینده نگر در ICT 

+ چرا هوش و مهارت، برای داشتن یک شغل کافی نیستند؟ هرمز پوررستمی

+ شرایط اجتماعی چگونه است؟ از منظر چند جامعه شناس ساناز عباس زاده

+ بازگشت به دنیای هنرهای دیجیتال  مهدی صنعت‌جو

+ 2019 

+ مشتری رسانه است فرنود حسنی

+ چه چیزی ترقی بشریت را توجیه می‎کند؟1 یووال نوح هراری

+ تغییر پرشتاب الگو‌های سنتی را منسوخ خواهند کرد 

+ مهارت های مورد نیاز انسان آینده 

+ بازگشت به دوران دولت-شهر برگردان: سپیده جدیری

+ انسان آینده، تسخیر سیر تکامل به دست بشر 

+ نویسنده «انسان خردمند» از کتاب تازه خود گفت  یووال نوح هراری

+ مرد «شپشو» یا منادی عقلانیت؟ دکتر موسی اکرمی

+ رسالت فلسفه آسمان است یا زمین؟ دکتر محسن رنانی

+ جامعه شناسی و فردیت دکتر منیژه نویدنیا

+ تمام قدرت به کجا منتقل شد؟  یووال نوح هراری

+ دفاعم از جامعه‌شناسی مرتبط با واقعیت‌هاست تا مبتنی بر ایدئولوژی! 

+ آنچه مرا نکُشد هرمز پوررستمی

+ جامعه شناسی آموزش و پرورش- رضا جوان

+ پیامدهای مدرنیت -  آنتونی گیدنز

+ اتاق شیشه ای و هنر هشتم زندگی در واقعیت موازی  دکتر مهدی مطهرنیا

+ آزمون های انديشه ورزی در بارۀ خود انديشه حسین کاشفی امیری

+ جامعه شناسی آموزش و پرورش. 

+ گوگل و پایان آزادی اراده یووال نوح هراری

+ انسان از کجا آمد به کجا می رود؟ محمد طبیبیان

+ بازگشت به خانه میثاق محمدی‌زاده

+ هک کردن مغز، کلیدی برای موفقیت مهسا قنبری

+ چهار راهکار برای هک مغز به‌منظور افزایش موفقیت و بهره‌وری مهسا قنبری

+ نوآوری در عصر دیجیتال ؛ چشم‌اندازی جدید برای خدمات 

+ لیدرهای انقلاب صنعتی چهارم 

+ چطور می‌توانیم برای دریافت حقوق بیشتر چانه‌زنی کنیم؟ حمیدرضا تائبی

+ سرمایه اجتماعی دانش آموزان مهدی ولی نژاد

+ جامعه شناسی آموزش و پرورش 

+ ابرها دگرگون می‌شوند، دگرگون می‌کنند و دنیای فناوری را سیراب می‌کنند حمیدرضا تائبی

+ چه چیزی ترقی بشریت را توجیه می‎کند؟ یووال نوح هراری

+ چشم را باید شست…. جور دیگر باید دید دکتر سید کمال الدین موسوی

+ جنبش روش های آمیخته 

+ جامعه شناسی فرهنگی؛ انسان های جامانده دکتر منیژه نویدنیا

+ انگیزه پیشرفت پایین ‌تر از متوسط عثمان آچاک

+ جامعه شناسی شهری و حس زندگی؟ دکتر منیژه نویدنیا

+ چرا ناهنجاری؟ 

+ سخنرانی حسین پاینده در نشست روانکاوی و تحلیل‌های کلان اجتماعی (۲)؛ 

+ چرا کسب‌ و کارهای نوپای موفق به‌سادگی ممکن است شکست بخورند؟ حمیدرضا تائبی

+ بنیان‌های نابرابری اجتماعی دکتر محسن رنانی

+ روانکاوی درمان فرد یا اجتماع 

+ مقدمه‌ای بر تاریخ زیبایی‌شناسی مدرن؛  پُل گایر، ترجمه سیدجواد فندرسکی

+ ظرفیت آموزشی بازی های رایانه  

+ افراد معمولی چگونه به افرادی خارق‌العاده تبدیل می‌شوند مهسا قنبری

+ چپ و راست مرده‌اند، زمین را می‌خواهی یا آسمان را؟ 

+ مهم‌ترین فنآوری‌ها در سال ۲۰۱۸ 

+ هوش مصنوعی می تواند طی بیست سال آینده تهدیدی برای ۴۷ درصد از مشاغل باشد 

+ در حسرت توسعه رضا داوری اردکانی

+ آزادی علمی مقصود فراستخواه

+ سازماندهي گروههاي مشارکتي در سازمانهاي يادگيرنده 

+ مديريت دانش، نياز سازمان هاي امروز 

+ مديريت استرس مجيد يوسفي

+ رقابت بزرگان بر سر تراشه‌های هوش مصنوعی و خیزش آرام تکینگی به‌سمت ما! حمیدرضا تائبی

+ تغییر اجتناب ناپذیر است و باید به منظور ایجاد تحولات مدیریت شود. 

+ ⁠دانشگاه اصفهان برگزار می کند: ⁠دانشگاه اصفهان

+ به فرزندانمان رحم کنیم دکتر محسن رنانی

+ زلزله در سیارات دیگر چگونه رخ می‌دهد؟ 

+ ساختمان‌های هوشمند فرشته نجات انسان‌ها می‌شوند حمیدرضا تائبی

+ استفاده از سیل تصاویری که در زلزله به راه می‌افتد مهدی صنعت‌جو

+ توانمند باشید، تا عرصه را به سایرین واگذار نکنید. حمیدرضا مازندرانی

+ انواع سازمانها Organization Types از دیدگاه برنامه ریزی هدف ها و وسیله ها راسل ایکا ف

+ هوش سازمانیم ‌تجاری است، پس موفق می‌شوم! حمیدرضا تائبی

+ درک اشارات دست با تصویربرداری صوتی مهدی صنعت‌جو

+ نقش بی بدیل هوش مصنوعی بر شهرها و شهروندان آنها محسن راعی

+ مزایای سواد اطلاعاتی 

+ هوش مصنوعی انویدیا، هوای آفتابی را برای ماشین های خودران شبیه سازی می کند! علیرضا فرجی علیرضا فرجی

+ فراگیری: نیازی پایه ای 

+ قلسفه و زندگی روزمره. موسی اکرمی

+ خلاقیت نمادین دهه هشتادی ها 

+ فهم سواد اطلاعاتی 

+ نظریه سواد رسانه ای در گفتگو با دکتر هاشمی 

+ در سال جدید مهندسی نرم‌افزار را جدی‌تر دنبال کنیم حمیدرضا تائبی

+ باید که لذت آموختن را دوباره بیاموزیم پوریا ناظمی

+ انقلاب هوش مصنوعی و تاثیر آن بر جامعه و شرکت ها 

+ توانمند باشید، تا عرصه را به سایرین واگذار نکنید حمیدرضا مازندرانی

+ وجود یخ در مدار استوای مریخ 

+ ظهور «ابر انسان‌ها» طی ۲۰ سال آینده 

+ دانشمندان به استقبال مهمترین پرسش های بشر می روند! 

+ آینده پژوهی و انواع آینده. محسن گرامی طیبی

+ ضریب رشد استارتاپ‌های ایرانی، بالاترین در منطقه نزدیک به متوسط جهانی 

+ نگاه تان به آینده است یا اکنون؟ 

+ اینجا همه آدم‌ها این‌جوری نیستند* مهدی صنعت‌جو

+ بدرود سیارۀ زمین؟ لورین رابینسون

+ تهدیدات اینترنت اشیا 



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995