تلویزیون دولتی ایران
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
تلویزیون دولتی ایران اخیراً جرأت به خرج داد و ریسک مصاحبه ی زنده با یک تحلیلگر افغان در کابل را به جان خرید. پخش این مصاحبه اشتباهی برای رژیم ایران بود و سیمای جمهوری اسلامی در کابل نتوانست از پخش صحبتهای آغازین ِ تحلیلگر افغان جلوگیری کند : "ایران هیچگونه روابط دوستانه ایی با هیچ یک از همسایگانش ندارد. ایران تنها کشور دنیاست که کاملاً منزوی شده و از بحران عمیقی رنج می برد". به دنبال این اظهار نظر جسورانه ، مصاحبه به طور ناگهانی قطع شد. به نظرم مصاحبه گر ایرانی اکنون به احتمال زیاد به خیل عظیم بیکاران کشور پیوسته است.
اما تحلیلگر افغان فراموش کرد تا به مثلث عشق میان ایران ، سوریه ، و حزب الله لبنان اشاره کند (و شاید هم فرصتی برای بیان این موضوع نداشت). دو سال پیش ، بشار اسد به تهران آمد تا پیروزی احمدی نژاد را در انتخاب مجددش به ریاست جمهوری به وی تبریک بگوید. احمدی نژاد در سخنانی در خیرمقدم به بشار اسد گفت: " سوریه و ایران در یک سنگرند". یک سال بعد ، بشار اسد طی مراسمی رسماً از سوی احمدی نژاد نشان عالی لیاقت و شجاعت جمهوری اسلامی ایران را دریافت کرد. احمدی نژاد در همان مراسم اعلام کرد که: " ما دو دولت و ملتیم که با هم برادرند" و سپس اضافه کرد: "سوریه بانی خیر برای مس�!
�مین ، اعراب ، و حتی بشریت است".
امروزه البته اکثر مسلمانان به رژیم سوریه نه همچون یک بانی خیر بلکه به مثابه یک قاتل می نگرند. در پاسخ به در خواستهای مکرر فعالین جنبش های سیاسی در سوریه برای احیای حقوق مدنی و ایجاد اصلاحات سیاسی در این کشور ، بشار اسد به اعزام نظامیان و یگانهای زرهی برای در هم کوبیدن تظاهرات و مخالفتها مبادرت می ورزد. اعمال غیر انسانی رژیم بشار اسد در کشتار مردم تا به آن حد وسعت یافته است که حتی اتحادیه عرب و شورای همکاریهای خلیج نیز سرکوب خونین معترضین سوری را محکوم کرده اند. شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد رقم کشته شدگان ناآرامی های شش ماه اخیر در سوریه را حد�!
�د ۲۶۰۰ نفر تخمین زده است.
رهبران ایران در تلاش عاجزانه شان برای نگه داشتن تنها کشور دوست در میان همسایگان همچنان به حمایتهای بیدریغ از بشار اسد ادامه می دهند. در ماه جولای سالجاری محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور به صراحت اظهار داشت که ایران تحت هر شرایطی از متحد خود حمایت خواهد کرد و هیچ کس نمی تواند در روابط ایران و سوریه خللی ایجاد نماید. موضع گیری هایی از این دست خود توجیه کننده ی اخباری ست که از کمک های نظامی ایران به سوریه حکایت دارد : تقویت تیپ نظامی سپاه در سوریه ، اعزام گروههای تک تیرانداز به سوریه ، تهیه تجهیزات ضد شورش از قبیل کلاه خود و باتون ، و کمک در زمینه!
ی نظارت و رهیگیری ارتباطات اینترنتی. با این حساب آیا دیگر جای تعجبی هست که چرا تظاهرکنندگان سوری تصاویر علی خامنه ای را همراه با پرچمهای ایران و حزب الله لبنان به آتش می کشند و شعار "مرگ بر دیکتاتور" سر می دهند؟
با تاسف باید اذعان کنم که من از ارسال کمک های نظامی دولتمان به سوریه هیچ تعجبی نمی کنم. هر گونه خیزش مردمی در ایران نیز با همین شدت و شیوه سرکوب خواهد شد. اما من از شنیدن اخباری که حکایت از پیشنهاد سخاوتمندانه ی خامنه ای جهت پرداخت شش میلیارد دلار به منظور تقویت بنیه ی اقتصاد وخیم سوریه دارد شوکه می شوم. در چنین شرایطی من تنها می توانم به گفته های آیت الله دستغیب ، عضو مجلس خبرگان ، اکتفا کنم که می پرسد: " سرمایه های عمومی کشور که می تواند ایران را به یکی از بهترین کشورها تبدیل کند در کجا باید مصرف شود؟ آیا این سرمایه ها را باید به سوریه سرازیر کرد ت�!
� مردمشان را بیشتر سرکوب کنند"؟
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: