Iranian Futurist 
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
اخبار روز
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


آيا چين كشور پيشتاز قرن 21 خواهد شد؟ شايد نه

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[30 Dec 2011]   [ ]






بكر


من و پوسنر معتقديم كه هر دوي ما بايد تاكيد بيشتري بر وقايع مورد توجه جامعه بين المللي بکنيم. بنابراين از حالابه بعد غالبا در مورد موضوعات بين المللي بحث خواهيم کرد كه با نوشته حاضر در مورد چين شروع مي شود.


رشد اقتصادي چين از زماني كه بخش كشاورزي از دستان سرکوبگر دولت آزاد شد، خيره کننده بوده است. از سال 1980 به اين سو، توليد ناخالص داخلي واقعي چين حتي با در نظر گرفتن مقداري بزرگ نمايي در آمارهاي رسمي، به طور ميانگين سالانه 7 تا 10 درصد رشد داشته است. چين يك مقصد عمده براي سرمايه گذاري خارجي و يكي از بزرگ ترين صادركنندگان جهان شده است که در زمره بزرگ ترين مصرف كنندگان نفت و ديگر منابع طبيعي قرار دارد. پس از بيدار شدن از خوابي كه صدها سال به طول انجاميد اينک به نظر مي رسد اين کشور پتانسيل بي حد و حصري دارد؛ به طوري که بسياري در حال حاضر پيش بيني مي كنند چين طي سده بيست و يکم قدرت اقتصادي پيشتاز خواهد شد و جاي ايالات متحده را خواهد گرفت. شايد اين پيش بيني ها درست باشد (جام جهان نماي من خيلي تيره و تار است) اما توضيحات هشداردهنده اي بايد داده شود؛ زيرا ما اين نوع سخن ها را پيش از اين هم شنيده بوديم. معجزه آلمان بعد از جنگ جهاني دوم آنچنان تاثيرگذار بود كه بسياري پيش بيني كردند؛ آلمان تقريبا با سرعت از ايالات متحده پيشي مي گيرد. چرا که آلمان از قرار معلوم روش جديدي براي سازماندهي جامعه اقتصادي كشف كرده بود. يك قرارداد اجتماعي بين كارگران و شركت ها که آلمان را در مسيري پيش مي برد تا از سرمايه داري عقب مانده آمريكا جلو بزند، اما آلمان در دهه 1980 شروع به دست و پا زدن كرد و در دهه 1990 وضعش بدتر شد؛ به طوري که مدتي اين کشور را مرد بيمار اتحاديه اروپا در نظر مي گرفتند هر چند که به تازگي قدرت گرفته است. پيشگويي خروشچف در انتهاي دهه 1950 كه اتحاد جماهير شوروي، ايالات متحده را مدفون مي كند در مورد پيروزي نظامي نبود، بلكه درباره برتري اقتصادي بود. وقتي كه آمارهاي رسمي جماهير شوروي رشد بسيار سريع اقتصادي را نشان داد، اين اتفاق افتاد. معجزه آشكار رشد شوروي، به اقتصاددانان بزرگي مثل جوزف شومپيتر و ساموئلسون و بسياري از ديگران تلقين كرد كه برنامه ريزي مركزي چه بسا از لحاظ اقتصادي بر سرمايه داري و عدم تمرکز قدرت اقتصادي برتري داشته باشد. تازه ترين مورد پيش از چين، ژاپن است كه رشد اقتصادي بسيار زيادي را از ابتداي دهه 1950 تا اواخر دهه 1980 تجربه كرد و ژاپن را به باشگاه سرآمدان ثروتمندترين قدرت هاي اقتصادي سوق داد. ژاپن نيز رويکرد جديدي از سرمايه داري با نگاهي بلندمدت به کسب و کار كشف كرده بود كه ظاهرا از گونه هاي سرمايه داري رقابتي آدام اسميت برتر بود. اين برتري ادعايي نظام ژاپني در مجموعه اي از مقالات اقتصاددان بسيار خوب آلن بليندر و در كتاب هايي با عناوين مختلف مثل «ژاپني كه مي تواند بگويد نه» ستايش شد. با اين حال ژاپن از ابتداي دهه 1990 وارد دوره رکود گرديد و در حال حاضر نگراني اين است كه آيا ژاپن مي تواند از اين كسادي و ركود خارج شود (من مطمئنم كه اين اتفاق خواهد افتاد). مدل اقتصادي ژاپن الان انباشته از ناكارآيي ها و ايرادات به نظر مي رسد و به هيچ وجه موجي جديد از سرمايه داري ديده نمي شود. هيچ كدام از اين ها اثبات نمي كند كه چين استثنا نخواهد بود و کاملافراتر از کشورهاي ديگر رشد نخواهد کرد؛ اما اين مثال ها حکايت از احتياطي دارد که بخواهيم قله اقتصاد 50 سال بعد يا بيشتر را به چين واگذار کنيم. كشورها هميشه درمي يابند وقتي که از نظر اقتصادي عقب مانده باشند چقدر رشد سريع اقتصادي آسان است؛ چون آنها مي توانند دانايي تجسم و تبلور يافته در فناوري و سرمايه انساني را كه كشورهاي پيشتاز بسط و گسترش داده اند وارد كنند، اما به محض اينكه يك كشور مي خواهد خودش را به مرزهاي دانش برساند، انتقال ساده دانايي نتيجه مفيد و مولدي در بر نخواهد داشت. از اين به بعد آن کشور بايد در توليد فناوري ها و روش هاي جديد مشارکت كند كه بسيار سخت تر از استفاده صرف پيشرفت هاي ايجاد شده در جاهاي ديگر است. ترديدي نيست چين نقاط قوت قابل توجهي دارد كه اين کشور را قادر ساخته تا براي مدتي طولاني نسبتا با سرعت رشد كند. چين نيروي كار فراوان، سخت كوش و جاه طلبي دارد. دولت چين بازارهاي انعطاف ناپذير نيروي كار در دوران برنامه ريزي مركزي به سبک قديم را آزادسازي بنيادي کرد و بازارهاي کار، آنچنان انعطاف پذير شدند كه به شركت ها اجازه مي دهد تا به آساني نيروي کار را استخدام و اخراج كنند. همچنين كارگران در حال حاضر از آزادي كه قبلانداشتند برخوردارند، اينکه مي توانند هر شغلي را كه کاملامتناسب با استعداد و توانايي آنها باشد انتخاب كنند. چين اقتصاد خويش را بر روي سرمايه گذاري خارجي و کارآفرينان داخلي باز كرده است، كاري كه شوروي، ژاپن و حتي آلمان هرگز انجام ندادند و چين از فناوري هاي جديدي كه اين سرمايه داران با خود وارد کشور کردند چيزهاي زيادي ياد گرفت. چين همچنين محيط کاملارقابتي در بسياري از بازارها به وجود آورد كه شركت ها انعطاف پذيري لازم براي تغيير قيمت هاي شان با توجه به تغيير هزينه هاي توليد را دارند و به اين ترتيب رقبا دائما قيمت و شرايط فروش خود را تغيير مي دهند. پيشينه طولاني چين در ارزش و احترام قائل شدن به دانش و پژوهشگر دوباره تکرار مي شود. حتي خانواده هاي فقير در حال حاضر اندک منابع خود را فدا مي كنند تا براي فرزندان خود تحصيلات مناسب و ساير سرمايه گذاري ها در سرمايه انساني را تضمين کنند. در طول دو دهه گذشته، چين از حضور رهبران دورانديشي منتفع شده است که معمولابا خردمندي به سمت آزادسازي اقتصادي حركت كرده اند. آنها با گام هاي نسبتا ساده اي آغاز كردند به اين صورت که به کشاورزان آزادي بيشتري دادند تا در قطعه زمين خصوصي كوچكشان تصميم بگيرند چه توليد كنند و بيشتر محصولات شان را به قيمت هاي تعيين شده در بازار بفروشند. بعد از ملاحظه موفقيت هاي زياد اين گام اول، آن ها به تدريج بقيه اقتصاد را آزاد كردند. به كارگران اجازه دادند در انتخاب شغل آزاد باشند، به كارفرمايان اجازه دادند تا در تعيين استخدام و اخراج آزاد باشند، بازارها اجازه يافتند تا بيشتر قيمت ها و دستمزدها را تعيين کنند، به سرمايه گذاران خارجي اجازه دادند تا اغلب با مشاركت دولت محلي كارخانه راه اندازي كنند و اجازه دادند تا مبادلات سهام در شانگهاي و جاهاي ديگر گسترش يابد. ضمنا اين سرزمين تا حد زيادي به قرارداد خود در دادن استقلال اقتصادي قابل توجه به هنگ كنگ پايبند ماند. اين توسعه سريع اقتصاد چين، منافع زيادي براي ايالات متحده و ديگر اقتصادهاي ثروتمند فراهم کرده است. چيني ها لباس، اسباب بازي، قطعات الكترونيكي ساده و بسياري ديگر از كالاهاي كاربر را در قيمت هايي بسيار پايين تر از آنچه كه بدون توسعه چين امكان داشت، صادر كرده اند. رشد چين، بازاري بزرگ تر و ثروتمندتر براي محصولات و خدمات توليد شده در كشورهاي ثروتمند مثل ماشين، كامپيوتر، دارو و ابزارهاي پزشكي، لوازم آشپزخانه و ساير محصولات شده است. تا اين جا توسعه چين مشكلاتي را نه براي كشورهاي پيشرفته بلكه براي كشورهاي در حال توسعه اي به وجود مي آورد كه همان محصولات توليدي چين را توليد مي كنند. از جمله اين كشورها مكزيك، پاكستان، برزيل و برخي از كشورهاي آفريقايي هستند. اين كه رشد يك كشور بزرگ، توليد ناخالص داخلي سرانه جهاني را افزايش داده اما امکان دارد به كشورهايي كه بيشترين شباهت را با كشور در حال رشد دارند صدمه بزند يك نتيجه عام است اما گاهي اوقات در تئوري تجارت مورد غفلت قرار مي گيرد. اگر چين به بالارفتن از نردبان محصولات ادامه دهد، كشورهاي ثروتمندتر نيز سرانجام آسيب خواهند ديد. در آن هنگام چين مي تواند محصولاتي را كه تکنولوژي برتر هستند توليد و صادر كند كه تا حدي به واسطه عدم رعايت حقوق مالكيت، حقوق فكري و قوانين حق اختراع خواهد بود، اما با اين حال من معتقدم كشورهاي ثروتمند معمولااز پيشرفت چين نفع مي برند، چون هر کدام از كشورهاي ثروتمندتر در انواع محصولات و خدمات تخصص دارند. علاوه بر اين همچنان كه چين ثروتمندتر مي شود، بازار حتي بزرگ تري براي صادرات كشورهاي ديگر خواهد شد، اما با بازگشت به مضمون اصلي مورد روسيه، آلمان و ژاپن، هيچ بعيد نيست كه چين به اندازه كافي به رشد سريع ادامه دهد و عاقبت درآمد سرانه آن برابر يا بيشتر از درآمد سرانه ايالات متحده و اروپاي غربي شود، اما شبيه ديگر كشورهايي كه به نظر توقف ناپذير مي آمدند، چين مشكلات جدي دارد و همچنان كه ثروتمندتر مي شود ساير مشكلات ظاهر مي گردند. چين بازار سرمايه فاجعه آميزي دارد؛ با بانك هاي دولتي كه مجبور شده اند به شركت هاي دولتي ناكارآ وام بدهند. نتيجه آن صدها ميليارد دلار بدهي شده است كه هرگز بازپرداخت نخواهد شد و در حال حاضر به حراج گذاشته شده است. شايد زيادي مانده بدهي به سرعت جذب شود، اما ژاپن به مدت بيش از يك دهه از ذخيره زياد بدهي بانكي لاوصول كه به نحو كارآمدي جذب نكرد، آسيب ديد. حقيقتا دولت ژاپن تلاش كرد تا ايجاد بدهي لاوصول را تشويق كند. چين هنوز تعداد زيادي شرکت هاي دولتي ناكارآ دارد كه مقامات تمايلي به تعطيل کردن آنها ندارند؛ چون که از نارضايتي ناشي از كارگران بيکار مي ترسند. اين شرکت ها تنها به اين دليل توانستند سرپا بمانند که وام هاي غيراقتصادي از ديگر شرکت هاي دولتي مثل بانك ها دريافت مي كنند. چين از نظام توسعه يافته قوانين تجاري برخوردار نيست و احترام اندکي براي حقوق مالكيت فكري قائل است. اين رويه شايد براي كشور در حال توسعه اي كه عمدتا از دانش نشات گرفته از جاهاي ديگر استفاده مي كند، راهبردي عقلايي باشد؛ اما به محض اينكه كشور ثروتمندتر مي شود و بايد شروع به خلق دانش جديد كند، اين راهبرد مانع فعاليت مي شود. رژيم هاي اقتدارگرا زماني که رهبران خوبي دارند، عملکرد اقتصادي خوبي پيدا مي کنند. اما چنين حکومت هايي مي توانند بدبختي به بار بياورند وقتي كه رهبران شان افکار و باورهاي اقتصادي ابلهانه اي دارند. چين اين وضعيت را در دوران رهبري مائو تجربه كرد که با راهپيمايي باورنکردني بزرگ خود باعث كشتن ميليون ها چيني شد. گرچه شواهد نشان مي دهد ميانگين رشد اقتصادي در رژيم هاي استبدادي كندتر از دولت هاي دموكراتيك نيست اما نرخ رشد بي ثبات تري نسبت به دولت هاي دموكراتيك دارند. من معتقدم اگر چين به رشد سريع خود ادامه دهد، دموكراتيك تر خواهد شد، اما اگر آنها رهبران بدي را انتخاب كنند كه عقايد عجيب و غريب در مورد اينكه اقتصاد چگونه بايد سازماندهي شود داشته باشند، پيشرفت اقتصادي شديدا افت مي کند. نرخ رشد جمعيت در چين نسبت به ديگر كشورهاي در حال توسعه، با سرعت بيشتري به زير مقادير جايگزيني رسيده است كه بدون شک سياست تك فرزندي در اين مسير نقش داشته است. نتيجه امر جمعيت سالخورده نابهنگامي خواهد بود كه هزينه مالي سنگيني بر نظام تامين اجتماعي و تندرستي تحميل خواهد کرد به طوري كه تعداد نسبتا كم افراد جوان بايد مراقبت و تامين مالي جمعيت رو به رشد سالخوردگان را برعهده گيرند. كاهش سريع باروري، نرخ رشد جمعيت را نيز كاهش داد كه شايد در اقتصاد فقير از نوع مالتوسي جذاب به نظر رسد، اما اقتصادهاي دانش محور اغلب به دليل پديده اي كه اقتصاددانان بازده فزاينده به مقياس در توليد دانش جديد و درجه تخصص در انواع متفاوت سرمايه انساني مي نامند، با داشتن جمعيت بيشتر پيشرفت مي كنند. در حالي كه صادرات به سمت جمعيت جهاني، جبراني براي كاهش جمعيت يك كشور است، نقش جمعيت داخلي در کسب منافع از سرمايه گذاري در دانش و سرمايه انساني معمولابسيار مهم تر است. يك عامل نامرئي تر، اما مهم اين است كه با ثروتمندتر شدن كشورها، آنها اغلب سياست هايي را به تصويب مي رسانند که پيشرفت بيشتر را به تعويق مي اندازد. اين حالت در آلمان با وضع قانوني كه كارگران را بسيار پرهزينه و بازارهاي نيروي كار و بازنشستگي را انعطاف ناپذيرتر ساخت، اتفاق افتاد.


اين حالت در ژاپن نيز اتفاق افتاد كه محدوديت هاي تنظيمي و نظارتي بسياري را بر خدمات، بر سرمايه گذاري خارجي و مهاجرت وضع نموده و نظام بانكي ناكارآ و حمايت شده را حفظ كرد. همين اتفاق به طور حتم در چين هم مي تواند رخ دهد که پيش بيني شيوه هاي آن در اين مراحل اوليه از توسعه آن کشور بسيار سخت است. من نمي گويم كه چين كشور اقتصادي پيشتازي نخواهد شد، اما نسبتا خيلي زود است تا در اين باره قضاوت كنيم.
بسياري از پيشگويي هاي شكست خورده درباره ژاپن و ديگر كشورها بايد ما را در مورد يك چنين پيش بيني هاي بلندمدتي محتاط كند. شايد هند پيشتاز شود، آن کشور نقاط قوتي دارد كه چين ندارد يا شايد برزيل اگر که بتواند تمام نيروهايش را جمع کند و شايد به راستي ايالات متحده باز هم پوياترين اقتصاد جهان شود. زماني که رشد بهره وري آمريکا كاهش پيدا کرد و اقتصاد


رو به افول گذاشت بسياري از اقتصاددانان و ديگران، در دهه 1970 و برخي نيز در دهه 1980 روي اين کشور خط کشيدند. چون من اعتقاد ندارم كه كشورها لزوما به صورت گونه هاي زيست شناسي پير شده و مي ميرند، ايالات متحده مي تواند به خوبي به عملكرد خود ادامه دهد، از حدود ده پانزده سال پيش بهره وري به سرعت شروع به رشد كرد، اگر محيط خوبي براي شركت هاي جديد، بازارهاي انعطاف پذير محصول و نيروي كار، سرمايه گذاري هاي بزرگ در سرمايه انساني و فناوري و يك نگرش باز براي انديشه هاي جديد، مهاجران و روش هاي متفاوت ايجاد نمايد. آن دسته از شماها كه تا 30- 20 سال بعد زنده ايد قادر خواهيد بود کشف کنيد که آيا شكاكيت ها و تحليل هاي من با استفاده از وقايع تاييد مي شود يا خير.


پاسخ بکر به خوانندگان


يك بار ديگر از نظرات جالب خوانندگان تشکر مي کنم. من چند پاسخ کوتاه براي برخي از آنها دارم. من در نوشته خودم دليل آوردم، به نفع كشوري مثل چين است كه توجه كمتري به حقوق مالكيت فكري داشته باشد، چرا که اين کشور واردكننده خالص دانايي از خارج است.


 

من اشاره كردم كه اين وضع تغيير خواهد کرد نه فقط به خاطر فشارهاي سازمان جهاني تجارت بلكه به اين دليل نيز که همگام با رشديافتگي چين، خودش دانش بيشتري توليد مي كند و از اين پس انگيزه بيشتري براي حفظ دانش دارد. من از عهدشكني آمريكايي ها از حقوق مالكيت اروپايي در قرن 19 كاملاآگاه بودم.


 

ييلاق هاي روستايي پشتيبان ضعيفي براي كارگران شهري بيكار است، چون كشاورزان در مقايسه با كارگران شهري هنوز خيلي فقير هستند. به همين دليل است كه فشارهاي زيادي براي مهاجرت روستايي ها به شهر ها وجود دارد، فشاري كه دولت وقت سعي مي كند آن را كم كند. من موافقم كه جذب آلمان شرقي به شيوه اي بسيار ناكارآ از قبيل نرخ مبادله يک به يک بين مارك هاي شرقي و غربي، به اقتصاد آلمان آسيب رساند، اما بسياري از مشكلاتش در بازار كار و جاهاي ديگر واقعا مستقل از اين قضيه هستند و رشد اقتصادي آلمان قبل از جذب، کند شده بود. ترديدي نيست که توليد ناخالص داخلي كل چين احتمالابه زودي بزرگ ترين مقدار جهاني مي شود چون که جمعيتش بسيار زياد است، اما قطعا اين توليد ناخالص داخلي سرانه است که براي فهم اين نكته که چه اتفاقي براي رفاه اقتصادي مردم عادي مي افتد، مقياس مناسبي به شمار مي آيد. شواهدي كه از عليت رشد اقتصادي به سمت دموكراسي بيشتر پشتيباني مي كند، بر اساس يك بررسي واحد نبوده بلكه بر اساس تاريخچه اي از مطالعات 40 سال گذشته است. من هيچ مدرك جديد معتبري نمي شناسم كه اين نتيجه را نقض کرده باشد. اين درست نيست كه من حقوق مدني را ناديده گرفته ام.


من درباره رژيم اقتدارگراي چين، آزادي بيشتر كشاورزان، آزادي تغيير شغل و غيره صحبت كردم. من مي توانستم دسترسي بيشتر مردم به كامپيوتر و اينترنت و غيره را اضافه كنم، اگرچه قبل از اين كه چين با هر معياري يک جامعه آزاد محسوب شود خيلي چيزها باقي مانده تا انجام شود. من با انتقاد اسليت از دسوتو آشنا نيستم. من معتقدم دسوتو با کتاب «راه ديگر» خود كار بسيار مهمي در اقتصاد غيررسمي انجام داده است و تاكيد او بر مالكيت ناپيداي فقرا، بينش زيركانه اي است. اما او اين بينش را با خود به بسيار دوردست ها حمل مي كند. حقوق مالكيت بد، يك مشكل جدي در بسياري از كشورها است. اما چين يك مثال خوب از كشوري به شمار مي رود كه با وجود حقوق مالكيت ضعيف، توانست با نرخي سريع از سطوح پايين درآمد رشد پيدا كند. آن طور که دسوتو ادعا مي کند، من باور ندارم فقراي آمريکاي لاتين دارايي هاي زيادي داشتند حتي اگر حقوق رسمي بر آنها داشته باشند. من با کار بارنت آشنا نيستم، اما سعي مي کنم نگاهي به آن بيندازم و ببينم آيا موضوع را توجيه مي کند.


پوسنر
 

من جام جهان نمايي در اختيار نداشته و نمي توانم عملكرد آتي اقتصاد چين را پيش بيني كنم. من شك دارم كه كسي بتواند چنين کاري بکند؛ تعداد بسيار زيادي از متغيرهاي نامعلوم وجود دارد.


پيش بيني هاي مرسوم مثل تخمين اخير اطلاعات ملي كه شوراي اطلاعات ملي، يک گروه معتبر در داخل انجمن اطلاعات ايالات متحده منتشر کرد از نوع «بيشتر همانند گذشته» هستند: چين به سرعت رشد پيدا مي كند و انتظار مي رود كه همين طور ادامه دهد.


تمام كاري كه يك شخص با مسووليت مي تواند انجام دهد، فهرست كردن تعدادي از عواملي است كه به رشد آينده چين كمك مي كند و عواملي كه مانع رشد آينده آن مي شود.
در طرف مثبت قضيه، جمعيت بسيار با انرژي و باهوش و البته زياد چين را داريم؛ و هنوز منابع استفاده نشده در مناطق روستايي و نيروي كار در كارخانه هاي ناكارآي تحت مالكيت دولتي وجود دارد. اگر آن كارخانه ها خصوصي شده (و احتمالاتعطيل شوند)، كارگران فراواني براي جذب شدن در فعاليت هاي اقتصادي با بهره وري بالاتر، آزاد خواهند شد.


اگرچه من با بكر موافقم كه در بعضي از مسيرها چين نمي تواند فقط با كپي برداري از فناوري هاي خارجي به پيشرفت سريع ادامه دهد، اما در حال حاضر ما رشد سريع تحقيقات علمي در چين و رفتار دوستانه مقام هاي چيني نسبت به حقوق مالكيت فكري كه ايجاد فناوري هاي جديد را آسان مي كند، مي بينيم. اما نكات منفي معيني هم وجود دارد.


من از شباهتي كه بين چين و آلمان دوران ويلهلم دوم (واپسين قيصر آلمان و پادشاه پروس 1871 تا 1918) وجود دارد مي ترسم. دو كشور با تمايلات خشن ملي گرايي كه در زمان هايي به شکل هيستريايي در مي آيد، با توهم و خيالات در مورد احاطه توسط دشمنان بالقوه (درمورد چين، روسيه در شمال، هند در جنوب غربي، ويتنام در جنوب، كره جنوبي، تايوان و ايالات متحده در غرب) و تسخير شده با نهادهاي اقتصادي كه نسبت به نهادهاي سياسي پيشرفته تر هستند. اين يك تركيب قابل انفجار است.

اين وضعيت احتمال دارد چين را به سرمايه گذاري زياد در توان نظامي سوق دهد و حتي ممكن است درگير جنگ هايي شود كه فاجعه به بار مي آورد. آهنگ سريع نوسازي اقتصاد چين ممكن است به لحاظ سياسي بي ثبات كننده باشد.


ترس از بي نظمي هاي داخلي، ترسي که ريشه در تجربه هاي تلخ تاريخي دارد، آنقدر حاد است كه نمي دانم چه طور مي توان اذيت و آزار فالون كنگ، فرقه شبه مذهبي و غيرسياسي كه خود را عمدتا وقف ورزش هاي فيزيکي کرده است، توضيح داد؟


اقليت هاي سركش، شامل تبتي ها و تعداد زيادي از مسلمانان در بخش غربي كشور ساکن هستند. با ثروتمندتر شدن كشورها، فشار براي آزادي هاي شخصي بيشتر، افزايش مي يابد؛ اگر چه همان طور كه بكر متذكر مي شود حكومت هاي استبدادي ناسازگار با رشد سريع اقتصادي نيستند، اما واريانس رشد را به خاطر اين كه ديكتاتوري (با وجود ظاهر آن) از نوع دولت هاي شكننده است، افزايش مي دهد.

يك حكومت استبدادي مي تواند به طور ناگهاني متلاشي شود. همان طور که در ايران اتفاق افتاد، زماني كه شاه در سال 1979 سرنگون شد و به درجه اي كمتر، زماني كه حكومت ديكتاتوري كمونيستي شوروي سرنگون شد. رشد سريع مداوم اقتصاد چين جداي از بي ثباتي هاي سياسي، با محدوديت هاي ساختاري، آلودگي، كمبودها و تنگناها، نظام بانكداري ضعيف، فساد و عدم تعادل قابل توجه بين تولد پسر و دختر تهديد مي شود. با 116 تولدثبت شده پسر به ازاي هر 100 تولد دختر و مازاد 70 ميليوني پسرها نسبت به دخترها در کل جمعيت، چين به زودي با مشکل عرضه ناكافي جمعيت زنان مواجه خواهد شد.


نتيجه آن احتمالاكاهش زياد سن ازدواج اول براي زنان است (مثل جوامعي كه چند زن مي گيرند) كه مشاركت زنان را به نوبه خود در نيروي كار و در نتيجه توليد اقتصادي كاهش مي دهد. اما اين كه چه طور همه اين عوامل در دهه هاي پيش رو عمل مي كنند، به سادگي نمي توان بيش بيني کرد.

مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع:


بنیاد آینده‌نگری ایران



يكشنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۸ آوریل ۲۰۲۴

ستون آزاد

+ "زدن سر هشت پا" و حکایت "ببر کاغذی" رضا علوی

+ جهانِ پس از جنگ غزه  رضا علوی

+ آیا اسراییل بر نفت و گازغزه چیره خواهد شد ؟ رضا علوی

+ توتالیتریسم چیست؟ حسین مولا

+ گفتگو بارد هوش مصنوعی با حسین مولا حسین مولا

+ تفاوت مبارزه جوانان در زمان حکومت شاه ایران برای آزادی و دمکراسی با مبارزه جوانان کنونی برای آزادی و دمکراسی علیه جمهوری اسلامی چیست؟ گفتگو حسین مولا با بارد بزرگترین هوش مصنوعی گوگل

+ دو حادثه مهم  رضا علوی

+ جوانانیکه در جنبش زن زندگی آزادی شرکت کردن در چه سنینی بودند؟ Bard هوش مصنوعی

+ خود آموز دیکتاتورها رندال وود کارمینه دولوکا

+ موانع توسعه دموکراسی در خاورمیانه  دکتر امیر ساجدي

+ راز یک کشتار  رضا علوی

+ آیا غول خفته بیدار می شود ؟  رضا علوی

+ ریزش مداحان در این عاشورا رضا علوی

+ رهبر نقاب دار!  رضا علوی

+ بخش سوم : "لاریجانی ها " ؛ مردانی برای تمام فصول رضا علوی

+ حقوق زنان - کانون درگیری. فرهاد یزدی

+ آمریکا ؛ به کجا چنین شتابان ؟ رضا علوی

+ جهان و ایران در آغاز سال نو خورشیدی. فرهاد یزدی

+ نبرد برای نامزدی  رضا علوی

+ . 

+ ایران لیبرال فرهاد یزدی

+ روز جهانی زنان گرامی باد  گیتی پورفاضل

+ سالروز حمله روسیه به اوکراین فرهاد یزدی

+ کالبد شکافی" پرویز ثابتی" رضا علوی

+ سقوط محسن رنانی

+ فشار برملت ایران از دو سو. فرهاد یزدی

+ نشست واشنگتن – تلاش در راه ذلیل کردن جنبش ملی ایران فرهاد یزدی

+ الگوی روسی چپاول اموال ملی فرهاد یزدی

+ امنیت ملی – بخش دوم فرهاد یزدی

+ امنیت ملی در دهه سوم سده بیست و یکم فرهاد یزدی

+ آیا روسیه، جمهوری اسلامی را به عنوان متحد استراتژیک خود محسوب می کند؟ رضا علوی

+ منافع ملی و استقلال فرهاد یزدی

+ نقش "طنز" و شعار های "کاف دار" در جنبش انقلابی ایران رضا علوی

+ قشر میانه ایران مهرداد: یکی از همکاران سایت آینده نگر

+ دیگر چین به ایران اهمیت نمی‌دهد ! رضا علوی

+ نقش توازن قوا در جهان در خیزش ملی فرهاد یزدی

+ نیروهای مسلح در دو مقطع تاریخی فرهاد یزدی

+ تراژدی جمهوری اسلامی با مهسا امینی آغاز و با محسن شکاری پایان می‌یابد!  دکتر شیرزاد کلهری

+ دستاوردهای جنبش انقلابی ایران یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ از خیزش اجتماعی تا انقلاب سیاسی فرهاد یزدی

+ پایان کار رژیم، تکیه بر عصای سلیمان شیرزاد کلهری

+ انقلاب سیاسی فرهاد یزدی

+ انقلاب مدرن ایران شیرزاد کلهری

+ ادامه خیزش اجتماعی – سیاسی ایران فرهاد یزدی

+ بیانیه شماره ۱ لیدرهای میدانی  لیدرهای میدانی

+ خیزش اجتماعی نسل جوان ایران فرهاد یزدی

+ اولویت پاسداری از یک پارچگی سرزمینی ایران فرهاد یزدی

+ با کمال تاسف و تاثر از در گذشت دوست نازنین مان محمد امینی .

+ اعتراضات مردم و راهکار های روی میز حکومت یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ تعلل نیروهای مسلح فرهاد یزدی

+ آینده در کوتاه مدت فرهاد یزدی

+ سپاه پاسداران و نجات ایران فرهاد یزدی

+ رسالت انسان در برابر آزادی سعیده امین‌زاده

+ ایران – روسیه - اوکراین فرهاد یزدی

+ نیاز به زمان فرهاد یزدی

+ مبارزه مدنی و چرائی آن کیومرث صابغی

+ دو بازنده – یک برنده. فرهاد یزدی

+ نظام سیاسی در ایران آینده فرهاد یزدی

+ آیا بایدن در انتخابات ۲۰۲۴ کاندید خواهد شد ؟ رضا علوی

+ اسطوره سیاسی از دموکراسی آمریکا تا اقتدار گرائی چین پرفسورجیم دیتو

+ اسطوره جدید و آینده سیاسی عربستان سعودی -

+ فرمان فرمایی روسیه بر نظام اسلامی فرهاد یزدی

+ دگرگونی قدرت در کانون نظام فرهاد یزدی

+ برجام در تاریکی رضا علوی

+ برای مام زمین در روز زمین فرهاد یگانه‌

+ تکرار تاریخ، نابودی محتوم دیکتاتورهای بزرگ به دست خودشان است فرهاد یگانه‌

+ چرا رابطه کشورهای غربی و روسیه پس از پایان جنگ سرد، به چنین کابوسی برای اردوگاه کشورهای غربی ختم شد؟ فرهاد یگانه‌

+ تاثیر جنگ اوکراین فرهاد یزدی

+ نوروزتان مبارک .

+ چیرگی «جبهه موافقت» بر «جبهه مقاومت» رضا علوی

+ نخبه گان یا پخمه گان در حکومت اسلامی  رضا علوی

+ رویا یا کابوس ؟ رضا علوی

+ خودکامگی  تیموتی اسنایدر

+ نگاهی بر موقعیت ایران در منطقه فرهاد یزدی

+ در باره انتخابات ۱۴۰۰ مجید / ایران

+ حسن هم از میان ما رفت گروهی از یاران دیروز، امروز و فردای حسن

+ در باره ظریف ... و میدان  مجید / ایران

+ نظام اسلامی و اردوی خاور بر علیه باختر فرهاد یزدی

+ چرا سازمانهای اطلاعا تی معتقدند که آینده جهان تیره و تار است ترجمه: کیومرث صابغی

+ تضمین حداقل درآمد یکسان برای تمام شهروندان. فرهاد طالع

+ قرار داد ۲۵ ساله ؛ ماندگاری حکومت یا ترکمانچای ؟ رضا علوی

+ سخنی با آقای مهاجرانی. محمد امینی

+ مذاکره غرب با نظام اسلامی فرهاد یزدی

+ هنر فاشیست نبودن ترجمه ناصر فکوهی

+ با ناسيوناليسم راه به جايي نمي‌بريم عظيم محمودآبادي

+ در آستانه چهل و دومین سالگرد انقلاب فرهادی یزدی

+ روز سياه  رضا علوي

+ مصباح یزدی ؛ معمار خشونت مقدس و طرا ح "کادرسازی " رضا علوی

+ حمله به ایران و یا حزب الله؟ فرهاد یزدی

+ تهدید از سوی قفقاز فرهاد یزدی

+ بهار آن سال و «بهار هر سال...» محسن یلفانی

+ بحران امنیتی و حکومت نظامیان فرهاد یزدی

+ جستجوی کار در ایران امروز 

+ سیاست دولت نوین آمریکا در منطقه فرهاد یزدی

+ اوباما برجام را آورد و ترامپ آنرا پاره کرد- چرا؟ مجید / ایران

+ ارزش های اندیشه های دکتر فاطمی  رضا علوی

+ مرگ نهائی رژیم  فرهاد یزدی

+ آتش افروزی در قفقاذ فرهاد یزدی

+ اندیشه چپ ، خادم غرب مهندس صلاح الدین همایون

+ تنگ تر شدن حلقه فشار فرهاد یزدی



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995