تاریخ خبر: شنبه, 02 مهر 1390
آرزویی دور یا یک واقعیت علمی
مترجم: محمود حبیبی منبع: فارن پالسی
در ششم دسامبر 1941، «سرویس اطلاعات پخش خارجی» (FBIS)، یک گروه مانیتورینگ رادیویی که جامعه اطلاعاتی آمریکا احداث کرده بود، اولین گزارش خود را که تحلیلی بود از احساسات رسانهای در ژاپن ارایه کرد. این گروه که در واقع اولین تجربه در عرصهای تلقی میشود که اکنون «اطلاعات متن باز» نامیده میشود در گزارش خود اعلام کرد که مدتی است ایستگاههای رادیویی ژاپن بهشدت سطح انتقادات خود را از آمریکا افزایش دادهاند و دیگر سخنی از صلح به میان نمیآورند. روز بعد، حمله «پرل هاربر» صورت گرفت.
بدیهی است، مانیتورینگ رسانهای در هیچ مقیاسی به ما نشان نمیدهند چه زمانی و در کجا حملهای قرار است صورت گیرد. (این ادعایی است که جاسوسان از آن دفاع میکنند) اما شکی نیست که اگر نیروهای آمریکا شناخت بهتری از وقوع حمله پرلهابر داشتند، هرگز چنین غافلگیر نمیشدند. حالا با گذشت 70 سال از آن روز، یک کارشناس رایانهای مدعی شده که با ارایه یک نسخه نسبتا کاملتر از آن مانیتورینگ رادیویی میتوان در آینده نزدیک شورشها و قیامهای اجتماعی را پیشبینی کرد.
«کالیو لیتارو»دستیار مدیر بخش تحلیل رسانههای دیجیتال و مکتوب موسسه «پردازش امور انسانی، هنری و علوم اجتماعی» وابسته به دانشگاه «ایلینیوز» آمریکا یکی از پژوهشگران برجسته در حوزهای تلقی میشود که از آن با عنوان حوزه «هشدار اولیه درباره تنشها»یاد میشود. او در یادداشتی که این ماه منتشر شد اعلام کرد که «تحلیل پردازشی آرشیوهای متنی بزرگ میتواند ما را به بینشهای جدیدی درباره کارکرد جامعه برساند.»
مطالعات وی مبتنی بر تحقیقات اقتصادی اخیر است که موضوع آن یافتن رابطهای بین پوشش رسانههای خبری و اجتماعی در یک سو و تحولات اقتصادی در سوی دیگر است.
بر اساس یکی از این تحقیقات، حال عمومی در توییتر حاوی نشانههای جالبی درباره تحولات اقتصادی است. لیتارو سرگرم بررسی این مساله است که آیا میتوان این رابطه را به حوادث اجتماعی نیز تسری داد یا خیر؟
او برای مطالعات خود شروع به مرور اخبار در چندین پایگاه اطلاعاتی گسترده شامل مقالات خبری سی سال قبل کرد و این اطلاعات خام را وارد بزرگترین ابررایانه جهان یعنی ابررایانه دانشگاه «تنسی» با نام «ناوتیلوس» کرد و تلاش کرد الگوهای ثابتی را در آنها کشف کند.
در سالهای اخیر، بسیاری از شرکتهای اقتصادی از نرمافزارهای مشابهی برای پیشبینی تحولات آتی استفاده کردهاند اما بسیاری از این برنامهها فاقد دقت کافی برای ردگیری ظرایف جهان واقعی و تحولات آن هستند. در مورد لیتارو مساله فرق میکرد. او با توجه به تحولات اخیر در مصر ابتدا تلاش خود را صرف کشف لحن پوشش رسانهای این کشور در طول سه دهه گذشته کرد و متوجه شد که در ابتدای سال جاری میلادی، این لحن بسیار منفی شده بود.
او میگوید: «ناآرامی فیزیک ناشی از احساسات سرکوفت شده است. ما در مرحلهای نیستیم که بتوانیم بگوییم در دو هفته آینده یک شورش یا فلان قیام خیابانی صورت خواهد گفت. در حال حاضر ما پسزمینه را مد نظر داریم.»
اما تبعات عملی پذیرش این رابطه چیست؟ لیتارو به اظهارات محتاطانه «باراک اوباما» رییسجمهور آمریکا درباره تحولات مصر بهخصوص در روزهای نخست آغاز اعتراضها اشاره میکند و میگوید، در آن زمان بسیاری معتقد بودند که با وجود اعتراضات مبارک در قدرت باقی خواهد ماند اما اگر کاخ سفید به پردازش این ابررایانه دسترسی داشت میتوانست زودتر و بهتر موضعگیری کند.
البته سطح این نوع پیشبینیها هنوز بسیار پایین است. مرور تحولی که رخ داده و یافتن شواهد برای آن بسیار متفاوت با ردگیری نشانهها برای تحولی است که هنوز به وقوع نپیوسته است. تلاش لیتارو این است که این کار صورت گیرد اما حتی ابررایانه ناتیلوس نیز با قدرت پردازش خیرهکننده خود قادر به چنین کاری دستکم در آینده نزدیک نیست.
لیتارو میگوید: «اگر شهردار لندن با این روش یک هفته قبل از شورشهای این شهر از تحولات آن مطلع بود، میتوانست مشاهده کند که این شهر چگونه به سوی ناآرامی پیش میرود و با این آگاهی، سیاستهای اضطراری را جایگزین سیاستهای اجتماعی خود میکرد و از باز مشکلات اجتماعی شهروندان میکاست. علاوه بر این، او میتوانست پلیس را طوری هدایت کند که از عهده مقابله با این شورشها برآید.»
لیتارو البته معتقد است که این الگو علاوه بر جنبه پیشبینیپذیری زمانی دارای بعد مکانی نیز هست. او به تحقیقات خود درباره اخبار مربوط به اسامه بنلادن رهبر القاعده اشاره میکند و مینویسد، تحلیل او از پوشش اخبار بن لادن در اواخر دهه 1990 تا زمان مرگ او در ماه می کنونی نشان میدهد که تقریبا در 49 درصد از مقالاتی که از رهبر القاعده نام برده شده، یک بار به شهری در پاکستان ارجاع داده شده است. لیتارو نتیجه میگیرد که محتوای اخبار جهانی درباره بن لادن، «تلویحا نشان میدادند که مناطق شمالی پاکستان بهخصوص 200 کیلومتری اسلامآباد و پیشاور محتملترین مکانی هستند که بن لادن ممکن است در آنها پنهان شده باشد.
رویکرد مکانی در این تحقیقات بسیار شبیه الگوی کاری گوگل و مراکز کنترل و پیشگیری بیماری در آمریکا است که در پروژهای مشابه اقدام به ردیابی شیوع یک بیماری با شناسایی آن در نقشه است.
اما اگر واقعا عقل سلیم به این نتیجه رسیده بود که بنلادن بخاطر شرایط خاص خود در پاکستان است، علم به اینکه یکصدمیلیون خبر بر وجود بن لادن در پاکستان تاکید دارند، تاثیری بر واقعیت داشت؟ یک تحقیق دیگر نیز تلاش داشت با غور در اطلاعات مربوط به زندگینامه بنلادن مخفیگاه او را کشف کند اما این تحقیقات عملا تکرار یک فرضیه درباره این مساله هستند تا کشف آن. البته نباید امید خود را به کشف مخفیگاه معمر قذافی رهبر متواری لیبی از دست بدهیم.
لیتارو میگوید: «ما هنوز در مرحلهای نیستیم که پای رایانه بنشینیم و با تایپ کردن کلمه قذافی مخفیگاه او را شناسایی کنیم.»
با وجود این، مطالعات لیتارو نشان میدهد که در آینده نزدیک، مرور اطلاعات بخشی از ابزارهای روزمره برای پیشبینی تحولات خواهد شد، درست همانطور که در حالحاضر الگوهای ریاضی و پیشبینی تحولات بازار شدهاند. اما با وجود این محدودیتها، کار لیتارو نشان میدهد که در آینده نزدیک وقتی گشتن اطلاعات بخشی از ابزارهای کار روزمره پیشبینی بازار شود، درست همانطور که در حال حاضر الگوهای ریاضی و بازار پیشبینیها هستند.
اما از قرار معلوم، جامعه اطلاعاتی آمریکا به این مطالعات علاقهمند است. این علاقه را میتوان از دعوت اخیر از اساتید علمی از سوی مدیر اطلاعات ملی آمریکا مشاهده کرد که خواستار کشف روشهایی برای ردگیری حوادث پیشبینی نشده از طریق ایجاد ارتباط بین اطلاعات عمومی موجود از منابع متعدد شده است.
لیتارو میگوید:«مردم اغلب از اقیانوسی از اطلاعات صحبت میکنند و ما در چند دهه اخیر صرفا حواسمان به امواج خبری بوده است اما اگر کمی از ظاهر عبور کنیم و به عمق برویم شاهد یک جهان اطلاعاتی پنهان خواهیم بود که ما با این تحقیقات تازه داریم تلاش میکنیم آن را کشف و درک کنیم.»