در آستانه روز جهاني مطبوعات- سيزدهم ارديبهشت ماه- ماهنامه مدیریت ارتباطات، آخرين نظرات پروفسور كاظم معتمدنژاد پدرعلم ارتباطات ايران را در خصوص وضعيت رسانهها و نسبت آن با آزادي كه در ديدار اخير دكتر محمد سلطانيفر، امير عباس تقيپور و امير لعلي (مشاور، مديرمسؤول و سردبير ماهنامه) با ايشان مطرح شده را منتشر كرده است.
به دليل اهميت موارد طرح شده و جلوگيري از هر گونه تفسير به رأي، متن كامل پرسشها و پاسخهاي رد و بدل شده در مورد رسانهها و مطبوعات را مي خوانيد. در اين ديدار، پيرامون وضعيت روابط عموميها نيز سخن به ميان آمده است.
...
سلطانیفر: جریانات اخیر کشورهای عربی مانند تونس، مصر، لیبی و... را دنبال میکنید؟
معتمدنژاد: بله.
سلطانیفر: چقدر نقش رسانهها را در شکلگیری و جهتدهی به این مسائل مهم میبینید؟
معتمدنژاد: خیلی مهم است.
سلطانیفر: مثلاً فکر میکنید الجزیره به آن جایگاه رسیده است که بتواند در این بحرانها تأثیرگذار باشد؟
معتمدنژاد: اگر خوشبینی نسبت به شبکههای اینچنینی وجود داشته باشد، بله. الان بدبینی وجود دارد و مردم منطقه این شبکهها را بی غرض نمیدانند. برخی آنها را متهم میکنند که تحت تأثیر سیاستهای قدرتهای بزرگ خبرسازی میکنند.
تقیپور: بدبینی نسبت به رسانهها در همه حوزهها وجود دارد. ما که ماهنامه مدیریت ارتباطات را منتشر میکنیم، آقای دکتر سلطانیفر میتوانند شهادت دهند که سعی کردیم استقلال خودمان را حفظ کنیم، یعنی وابستگی سیاسی نداشته باشیم اما جامعه این را کمتر قبول میکند و میگویند چه کسانی از شما حمایت میکنند؟ چه اتفاقی میافتد که به اینجا میرسیم؟
معتمدنژاد: این سابقه تاریخی دارد. در دورههای گذشته و در دولتهای مختلف، روزنامهها اغلب به افراد و گروهها وابسته بودند و این در اذهان باقی ماند. اصولاً نابسامانی مطبوعات ما یک میراث تاریخی است که از گذشته باقی مانده و ادامه یافته است.
تقیپور: اگر یک بررسی تاریخی داشته باشیم، بفرمایید اوج شکوفایی مطبوعات در کشور ما به چه دورهای بر میگردد؟
معتمدنژاد: دورهای که آزادی بوده است.
تقیپور: مشخصاً میتوانید مقاطع آن را بگویید؟
معتمدنژاد: چند ماهی در اوایل مشروطیت، قبل از استبداد صغیر، بعد از استبداد صغیر، دو سه سال قبل از روی کار آمدن رضاشاه، شهریور 20 تا 28 مرداد 32 و دوره پیروزی انقلاب اسلامی که به بهار آزادی معروف شده است و سالهای پس از پایان جنگ عراق علیه ایران و مخصوصاً سالهای 1376 تا 1378.
تقیپور: در مقطع معاصر خیلیها معتقدند که در نظر نگرفتن خیلی از خطوط قرمز موجب شد تا وضعیت رسانهها یک عقبگرد هم داشته باشد. شما موافقید؟
معتمدنژاد: اگر موقعیت برای تجربه آزادی مهیا نباشد، معمولاً اشتباه پیش میآید.
تقیپور: از نظر شما اشتباه شد؟
معتمدنژاد: کم و بیش احتمالاً اشتباهاتی شده است. دقیقاً بررسی نکردهام. من در مصاحبهها و گفتههایم در همان دوره بارها تأکید کرده بودم باید محتاط بود و اگر آزادی نسبی داشته باشیم بهتر از این است که آزادی مطلق کوتاهمدت داشته باشیم. متأسفانه ما وقتی از آزادی برخوردار میشویم، دچار احساسات میشویم و تندروی میکنیم. به هر حال باید سعی کنیم آزادی را تقویت کنیم. ما باید هر دو سال یکبار سمینار بررسی مسائل مطبوعات ایران را برگزار کرده و تمام مسائل را آنجا ارزیابی کنیم.
تقیپور: فرمودید هر وقت آزادی بوده، مطبوعات هم شکوفایی داشتهاند. برعکس، دورانی که احساس میکنید بدترین عملکرد در اداره امور رسانهها انجام شده، مربوط به چه دورههایی است؟
معتمدنژاد: هر وقت آزادی نبوده. خیلی جای بحث دارد، اگر بحثهای عملکرد روزنامهنگاری ایران دنبال شود، بحثهای خود روزنامهنگاران هم میتواند تقویت شود.
تقیپور: آقای دکتر! شما در حال حاضر مهمترین چالشهای رسانهها و مطبوعات ایران را چه میبینید؟
معتمدنژاد: من بارها گفتهام که پیشرفت فرآیند آزادی، توسعه مطبوعات را کامل میکند. در اردیبهشتماه سال گذشته به مناسبت روز جهانی آزادی مطبوعات مقالهای برای خبرگزاری ایسنا تهیه کردم که رسانهها به آن توجه نکردند. در آن مقاله دگرگونیهای مبانی حقوقی توسعه آزادی رسانهها در سطحهای ملی، بینالمللی و منطقهای را بررسی کردم. مسأله دیگر، موضوع استقلال حرفهای روزنامهنگاران است. روزنامهنگاران تا مقررات حاکم بر کار حرفهای خود را دارا نباشند، نمیتوانند استقلال داشته باشند. ما باید نظام حرفهای روزنامهنگاران داشته باشیم تا آن نظام بر کار حرفهای روزنامهنگاران نظارت کند و همهچیز مانند نظام پزشکی، کانون وکلای دادگستری و مهندسان معمار، تابع مقررات حاکم بر آن نظام باشد. ما روی زمینههای قانونی این موضوع کار کردیم و در سالهای 82 و 83 دو متن حقوقی در این زمینه تهیه کردیم؛ یکی پیشنویس قانون استقلال حرفهای روزنامهنگاری و پیشنویس تشکیل شورایعالی رسانهها بود. در کنار دو متن مذکور که نیاز به تقدیم به مجلس شورای اسلامی داشت، دو متن دیگر شامل آییننامه کار حرفهای روزنامهنگاران و میثاق اصول اخلاقی حرفه روزنامهنگاری را که باید از سوی انجمنهای حرفهای، روزنامهنگاران و مدیران مطبوعات پذیرفته میشد نیز آماده کردیم. پیشنویس لایحه قانونی شورایعالی رسانهها پس از بررسیهای فراوان، از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به هیأت دولت ارائه شد و قرار بود برای تصویب به مجلس تقدیم شود اما فرصتی فراهم نشد. میثاق اصول اخلاقی حرفه روزنامهنگاری از سوی مدیران مطبوعات و روزنامهنگاران تأیید شد و باید به مورد اجرا گذاشته میشد.
تقیپور: ولی اجرایی نشد.
معتمدنژاد: وقتی آقای دکتر احمدینژاد سر کار آمدند، آقای مختارپور، معاون مطبوعاتی جدید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کار را دنبال کردند. به کوشش ایشان، آییننامه کار حرفهای روزنامهنگاران تدوین شد و قرار بود به اجرا گذاشته شود اما معوق ماند. اکنون در مورد ضرورت تدوین و تصویب مقررات جدید مربوط به توسعه آزادی مطبوعات و تقویت و تحکیم استقلال حرفهای روزنامهنگاری جای هیچ تردیدی وجود ندارد و باید هرچه زودتر برنامههای معوق گذشته را از سر بگیریم و آنها را تکمیل کنیم. به طور کلی ما مسائل اساسی زیادی در این زمینهها داریم که باید آنها را حل و فصل کنیم. مگر ما از کشورهای دیگر عقبتر هستیم؟ در بسیاری موارد حتی جلوتر هم هستیم. ضرورت کسب مجوز برای انتشار مطبوعات در بسیاری از کشورهای دنیا منسوخ شده است. اگر کشورهای عربی و برخی کشورهای دیگر را در نظر بگیریم، مجموعاً حدود 20 کشور هستیم که این ضرورت هنوز در آنها مصداق دارد. خارج از کشورهای عربی در آسیا فقط مالزی، سنگاپور، چین کمونیست، کامبوج، کره شمالی، ویتنام و ما ماندیم و اکثر کشورهای عربی مانند اردن، سوریه، لبنان، یمن، بحرین، لیبی نیز همین وضع را دارند که البته باید الجزایر، تونس، مراکش و موریتانی را مستثنی کرد. ما در خیلی زمینههای علمی پیشرفت داریم؛ چرا در این زمینه پیشرفتی نداشته باشیم؟ اگر کار اصولی باشد، روزنامهنگاران پیشرفت میکنند و استقلال حرفهای آنها حفظ میشود.
لعلی: روزنامهنگاران به تنهایی نمیتوانند استقلال داشته باشند. روزنامهنگاری انعکاس برآیند افکار عمومی جامعه است. در واقع استقلال در انعکاس آرای افکار عمومی میتواند به استقلال روزنامهنگاری بیانجامد. اگر استقلال روزنامهنگاران را تأیید کنیم، تا افکار عمومی آزاد نداشته باشیم، آزادی رسانهها و استقلال روزنامهنگاران اتفاق نمیافتد.
معتمدنژاد: اینها لازم و ملزوم یکدیگرند.
لعلی: شما روی بخش استقلال روزنامهنگاران کار کردید اما آن بخش وابسته، یعنی آزادی افکار عمومی هنوز مورد توجه واقع نشده و کاری روی آن صورت نگرفته است.
معتمدنژاد: روی آن هم باید کار کنیم. باید انجمنها و سازمانهای مدنی در این حوزه فعال شوند و تا آزادی گسترش پیدا نکند، نمیتوان روزنامهنگاری خوب داشت. در اواخر قرن هجدهم، بحثی بین ایمانوئل کانت، فیلسوف معروف آلمانی و فردریک دوم، امپراطور وقت پروس پدید آمده بود. فردریک دوم امپراطوری مستبد و در عین حال طرفدار روشنگری بود. او میپرسید، روشنگری چیست؟ کانت در یک روزنامه آلمانی مقالهای نوشت و به آن جواب داد. وی در این مقاله خطاب به امپراطور نوشت «شما میگویید مردم تا عاقل نشوند، آزادی فایدهای ندارد. شما آزادی بدهید، مردم عاقل میشوند. وقتی مردم عاقل شدند، منافع آن به همه خواهد رسید و شما هم منتفع خواهید شد». اکنون در مورد کشور ما و بسیاری کشورهای دیگر هم همین بحث تقدم و تأخر آزادی مطرح است و تردیدی نیست که با توجه به افزایش باسوادان و
با فرهنگان کشور، آزادی تقدم دارد.
لعلی: شما به درستی اشاره کردید که آزادی تا جایی جایز است که منافع ملی تضمین شود. این منافع ملی اما قابل درک نیست. عدهای منافع ملی را چیزی میبینند و عدهای دیگر چیز دیگری و اختلافات از همینجا نشأت میگیرد که گاه نتیجه این اختلافات محدود شدن آزادیهای همین مطبوعات است. هر کس فکر میکند منافع ملی همانچیزی است که در پس فکر اوست. آیا واقعاً در دنیا به این سؤال جواب دادهاند که منافع ملی کجا تأمین میشود؟
معتمدنژاد: در مورد منافع ملی، مصالح عمومی و نیازهای مردمی، آثار علمی زیادی در دنیا منتشر شده است. ما هم باید به این موضوع توجه بیشتری معطوف داریم و باید واحد درسی در دانشگاهها دایر شده و منافع ملی تدریس شود. ما چنین تجربههایی را نداریم. باید در این زمینه کتابها، مقالهها و سرمقالهها نوشته شود. در دانشگاهها و مطبوعات باید به این موضوع پرداخته شود.
لعلی: همانطور که اشاره کردید، باید فرهنگسازی در این زمینه صورت گیرد و کار فرهنگی نیز زمانبر است و در کوتاهمدت شدنی نیست.
معتمدنژاد: اگر توجه بیشتری پدید آید، میتواند این تعریفها صورت گیرد.
لعلی: باید یک تغییر فرهنگی در باورها، ایدئولوژیها و نگرشهای جامعه نسبت به این موضوع صورت گیرد.
سلطانیفر: وقتی ما منافع ملی را تعریف میکنیم، قطعاً هر گروهی منافع خودش را در منافع ملی میبیند. دولتها، حکومتها و احزاب منافع خودشان را در منافع ملی میبینند. وقتی مجموعه این آرا بتوانند دور هم جمع شوند و به یک تکثری برسند، از برآیند آن برخوردها چیزی بیرون میآید که میشود منافع ملی وگرنه حزب سیاسی، اقتصادی، دولت و... هرکدام منافع خودشان را دنبال میکنند اما اگر این بحثها وارد انجمنها و پارلمان شود، بیرون آمدن منافع ملی از این دیدگاهها کار سادهای است. اگر سیستمی شکل بگیرد که معنای آن دموکراسی باشد و دولتها عموماً بر مبنای تکثر ایجاد شوند، احزاب آزاد خواهند بود هر جور خواستند حرف بزنند، رسانهها آزاد خواهند بود که نقد کنند و مردم آزاد خواهند بود که نظر بدهند. اینجاست که منافع ملی خیلی زود تعریف میشود.
تقیپور: منافع ملی در قانون تعریف نشده؟ من فکر میکنم منافع ملی در قوانین ما آمده است.
معتمدنژاد: خیلی چیزها در قوانین آمده اما توجه به آنها و اجرای آنها باید به تحقق برسد.
تقیپور: پس منافع ملی مشخص است ولی اگر توجه نمیشود، باید جای دیگر دنبال دلیل آن بگردیم.
سلطانیفر: ببینید، همه قوانین اساسی در تمام دنیا به شکل شعاری یا باطنی منافع ملی را مطرح میکنند و کسی نمیگوید من مخالف منافع ملی هستم اما اینکه منافع ملی چگونه از دل این حکومتها و قوانین بیرون میآید، بسته به نوع دموکراسیهایی است که در کشورها وجود دارد. دموکراسی اگر وجود داشته باشد، منافع ملی منافع ملی واقعی است اما دموکراسی اگر شکل نگیرد، صدام حسین هم میگوید من به دنبال منافع ملی هستم، آقای طالبان و آقای شاهحسین اردنی هم میگویند منافع ملی همان است که ما میگوییم.
لعلی: نکته اصلی همینجاست. ما گاهی منافع حاکمیتی را جایگزین منافع ملی میکنیم، یعنی گاهی منافع حاکمیتی بر منافع ملی غلبه میکند.
معتمدنژاد: روی منافع ملی و مصالح عمومی باید کار شود. از سوی دیگر در کنار موضوع منافع ملی، رسانهها باید به این موضوع توجه کنند که مردم چه نیازی دارند. الان چندان به نیازهای مردم توجهی نمیشود و بیشتر از سلیقهها و خواستهای ظاهری آنها صحبت به میان میآید. اینجاست که مدیریت ارتباطات نقش مهمی را ایفا میکند. این کارها از وظایف مدیریت ارتباطات است.
تقیپور: دولت در رسانههای ما نقش تعیینکننده دارد. آقای محمدزاده که به سمت معاونت مطبوعاتی منصوب شدند، یکی از اولین اقداماتشان دیدار با حضرتعالی بود. این دغدغهها را به ایشان منتقل کردید؟
معتمدنژاد: ایشان بسیار لطف کردند. بله. این دغدغهها را قبلاً هم منتقل کرده بودم. در کتابهایی که نوشتهام هم به آنها اشاره کردهام.
تقیپور: به نظر میرسد حتی در حوزه تخصصی رسانهها هم نخبگان چندان مورد توجه قرار نمیگیرند. درست است؟
معتمدنژاد: باید بیشتر در این باره بررسی شود.
تقیپور: و این حرکت نمادین آقای محمدزاده بیانگر این بود که میخواهند به خواستههای نخبگان این حوزه و دغدغههای آنها توجه کنند.
معتمدنژاد: قرار شد سمینار چهارم «بررسی مسائل مطبوعات ایران» را تشکیل دهند. همچنین قرار شد جشنواره مطبوعات اصولیتر برگزار شود که برگزاری آن در دست خود مطبوعاتیها باشد. این دیدار ایشان نشان داد که حسن نیت دارند و میخواهند کارهای مثبت انجام دهند و به پژوهشهای ارتباطات توجه خاصی دارند.
گفتني است متن كامل گفتوگو با پروفسور معتمدنژاد در دوازدهمين شماره ماهنامه مديريت ارتباطات منتشر شده است.اين ماهنامه از روز هشتم ارديبهشت ماه بر روي پيشخوان مطبوعات قرارگرفته است.