Iranian Futurist 
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
اخبار روز
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


آموزش و پرورش در آستانه­ي هزاره­ي سوم

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[21 Feb 2012]   [ ]

آغاز هزاره­ي سوم را به عنوان عصر دانائي و عصر انفجار اطلاعات ناميده­اند. آموزش و پرورش كه در دوره­هاي طولاني گذشته، عمده فعاليت خود را به انتقال اطلاعات و افزايش محفوظات فراگيران اختصاص داده بود، در اين دوران رسالت عظيم­تري را احساس مي­كند و آن پاسخ به اين پرسش اساسي است كه آيا شيوه­هاي متداول آموزش و پرورش پاسخگوي نيازهاي فراگيران در آغاز قرن جديد هست و اگر نه چه تحولاتي مورد نياز است تا بتوان نظام آموزش و پرورش را يك نظام كارآمد تلقي نمود؟


نظام آموزش و پرورش در اين زمان تحت تأثير تغييرات سريع تكنولوژيك است. كرمين و شين در اين مورد بيان داشته­اند:


« برنامه­ريزان بايستي از مرحله­ي قبل از دبستان تا فارغ­التحصيلي آگاهي داشته باشند كه انقلاب جديد ميكروالكترونيكي بطور اساسي در حال تغيير دادن كار و محيط كار است. ما در ميان انقلابي هستيم كه هيچ نوع كاري را بدون تغيير نخواهد گذاشت. حتي هنگامي كه يك فرد به خوبي براي يك شغل آماده شود، آن شغل هرگز ثابت نمي ماند» . ( كرمين، 1978، ص 44 )


با در نظر گرفتن اين تغييرات در تعليم و تربيت فراگيري مهارت­هاي جديد براي كاركنان و مديران و آموزش­هاي ضمن خدمت جهت به روز نمودن آگاهي­هاي افراد ضرورتي اجتناب ناپذير است. مدارس امروز آنطور كه الوين تافلر بيان نموده هنوزدرحال توليد كارگران كارخانه­اي هستند كه فردا وجود نخواهد داشت.



در مدارس آينده، تنوع، فردگرائي، عدم تمركز و توجه به خلاقيت فراگيران قابل توجه است.


عوامل اثرگذار بر آموزش و پرورش


در سطح كلان، آموزش و پرورش تحت تأثير فشارهاي سياسي، فشارهاي تكنولوژيكي، فشارهاي اقتصادي و فشارهاي اجتماعي قرار دارد.


در نظر داشتن چهار پايه­ي اصلي يادگيري كه از طرف سازمان يونسكو مطرح گرديده است، يعني: يادگيري براي دانستن، يادگيري براي انجام دادن، يادگيري براي زيستن و يادگيري براي همزيستي مي­تواند فشارهاي مذكور را تقليل دهد.


فشارهاي سياسي بويژه در كشورهاي در حال توسعه و توسعه نيافته تأثيرات تخريبي بيشتري داشته است. آموزش و پرورش كه براي توسعه نيازمند محيطي آرام و دور از تشنج است، بواسطه­ي جريانات سياسي خدشه مي­پذيرد و نيرو و وقت محدود كه آموزش و پرورش در اختيار دارد و بايد در جهت اصلاحات صرف شود، متوجه­ي تشنجات سياسي مي گردد.


از سوي ديگر منابع مادي كمياب در كشورهاي در حال توسعه، كه فشار جمعيت جوان نيز در آنها مخاطره آميز است، عمدتاً در جهت توسعه­ي كمي الزاماً به توسعه كيفي نمي­گردد و پديده­ي فارغ التحصيلان بيكار معضل ديگري است كه مي تواند فشارهاي مطرح شده را تشديد نمايد.


فشارهاي اجتماعي از قبيل فقر، بيكاري، مفاسد اجتماعي، پديده­ي مهاجرت روستائيان و رشد شهرنشيني، اعتياد، خانواده­هاي از هم گسيخته نيز زمينه­ي ارائه­ي آموزش و پرورش مطلوب را تخريب مي كند و آموزش و پرورش در آستانه­ي هزاره­ي سوم بار مسؤوليت عظيمي در احياي ارزش هاي اخلاقي در جهت كاهش موارد مذكور دارد. در اينجا لازم به يادآوري است كه نقش معلم نه تنها آموزش است، بلكه آموزش توأم با پرورش است. پرورش انسان­هاي والايي كه


زمينه­ي فشارهاي اجتماعي ويرانگر را كاهش دهد و راه زندگي در جامعه و همزيستي در خانواده را آموخته باشد. بنابراين معلم بايد فلسفه­ي ارزشي جامعه را درك نموده و در توسعه و تفهيم ارزش ها نقش مؤثر داشته باشد.


نقش فلسفه درتعيين ارزش­هاي آموزش و پرورش در آستانه هزاره­ي سوم


فلسفه راهي است كه به كمك آن آموزش و پرورش در درك جنبه هاي مختلف زندگي و چشم اندازهايي كه مستلزم نگرش به ماوراء علل و روابط مستقيم است، كوشش مي كند. فلسفه كنكاشي است در جهت شناخت ارزش هاي قابل دفاع و انتقال باورها و نگرش ها و تنظيم يك چارچوب كلي براي تصميم گيري.


در آغاز هزاره­ي سوم جوامع و مدارس بيش از گذشته در معرض تغييرات سريع و اساسي هستند و ضرورت ارزيابي و تداوم ارزيابي در مورد فلسفه­ي آموزش و پرورش مطرح مي­گردد.


از نظر ديوئي فلسفه­ي اجتماعي تربيتي كه مدارس بر اساس آن استوار است، مي تواند بعنوان صافي اوليه براي توسعه­ي برنامه­ي اجتماعي محسوب گردد و نتيجه مي­گيرد كه فلسفه در جهت تعريف ماهيت يك زندگي خوب و يك جامعه خوب كوشش مي­كند. بنابراين در جوامع آزاد ارزش­هاي آزادي­خواهي و دموكراتيك از طريق مدارس منتقل مي گردد.


در آموزش و پرورش هزاره­ي سوم كه تنوع و خردگرائي در آن حائز اهميت است و نظام آموزشي قالبي رنگ باخته؛ مادر معرض يك تضاد اجتماعي و فردي قرار داريم. ما تنها خواهان پرورش شهروند و جامعه­ي خوب نيستيم، بلكه نيازمند پرورش انسان­هائي هستيم كه ياد بگيرند به بهترين نحو در كنار ديگران با صلح زندگي كنند. انديشه هاي فلسفي معاصر لازم است پاسخي مناسب براي اين تضاد بزرگ بيابند و پس از آن برنامه ريزان در قالب اهداف آموزشي، موضوعـات درسي


و محتواي دروس راه نيل به هدف بزرگ تعليم و تربيت را كه همانا راه بهتر زيستن است ارائه نمايند.


برنامه­ريزي درسي در آستانه­ي هزاره­ي سوم


چالش بزرگي كه بر سر راه برنامه ريزان درسي وجود دارد، اين است كه كدام محتواهاي آموزشي بيشترين ارزش را دارد؟ به عبارت ديگر فرد فرهيخته چه ويژگي هايي دارد؟ ترسيم قلمرو دانش غالباً در دوره­ي متوسطه انجام مي شود.


در مورد ارزش گذاري محتواي آموزشي لازم است به ابعاد شناختي، عاطفي و روان حركتي يادگيري نيز توجه شود. در حيطه­ي عاطفي، به ارزش­ها و نگرش ها توجه مي­گردد و در حيطه­ي روان حركتي به مهارت هاي حركتي. آنچه بيشتر بايد مد نظر قرار گيرد مسأله­ي تركيب يا انسجام integration يادگيري است. در سطح تركيب روابط افقي در تمام عناوين درسي با محتواهاي مختلف و موضوعات متفاوت ايجاد مي گردد. از نظر سيلر و الكساندر (1984) در يادگيري فقط تركيب پايدار است و تركيب، فراگيران را براي يك نگرش مستمر از دانش و معناي عميقي از موضوعات درسي ياري مي دهد.


برنامه ريزي S.T.Sبه معناي علم، تكنولوژي و علم، برنامه ريزي مناسبي براي آغاز هزاره­ي سوم است. در اين برنامه­ريزي تركيب علم به مفهوم دانش نظري و تلفيق آن با جنبه­ي كاربردي و عملي مطرح مي شود. (اسميت و استانلي شورز، 1992)


هم­چنين پاسنر و استزيك چهار عامل مؤثر در برنامه­ريزي را مطرح نموده­اند كه عبارت است از:


1- توالي منطقي برنامه 2- رابطه­ي مفهومي برنامه­ي درسي 3- رابطه­ي تحقيقي برنامه­ي درسي 4- رابطه­ي يادگيري مفيد (موي، 1984)


توالي منطقي برنامه به منظور اجراي اصول يادگيري از قبيل از ساده به مشكل و يا يادگيري كل به جزء و توجه به پيش­نيازهاي يادگيري است. منظور از ارتباط مفهومي كه مبتني بر ساختار دانش است، روابط دروني مفاهيم و دانش مستتر در آن است و از نظريات هيلداتابا متأثر است.


ارتباط تحقيقي، گام­هايي است كه فراگير طبق روش علمي و با روش حل مسأله طي مي­كند تا تعميق يادگيري صورت پذيرد. يادگيري مفيد Utilizationحاكي از آن است كه افراد تا كاملاً در جريان يادگيري درگير نشوند تجربه يادگيري اتفاق نمي افتد.


نقش معلم در آموزش و پرورش و اصلاحات


افراد تغيير را دوست دارند ولي از تغييرات ناگهاني در هراسند. تغييرات قرن جديد سريع اتفاق مي افتد؛ توسعه­ي دانش بشري، تغيير در ابزار يادگيري از كتاب به رايانه و نرم افزارهاي متنوع و شبكه­ي جهاني. در حاليكه معلمان با گام­هاي آهسته و كوچك به وضعيت جديد خو مي­گيرند و تغييرات جديد را به سادگي نمي­پذيرند، تغييرات به طور مكانيكي و خارج از كنترل معلمان ايجاد مي­گردد. معلمان احساس مي كنند فرصت كمتري براي انطباق با تغييرات دارند و اين احساس آنها را دچار نوعي انزوا مي­كند. احساس دور شدن و احساس بي كفايتي. و ايشان به نوعي نسبت به مديران و كساني كه اين احساس را درك نمي كنند خصومت مي ورزند و در مقابل تغييرات مقاومت مي كنند. لوكاس ولايرمن در پژوهش خود اظهار داشتند چند اصل مي تواند تغيير رفتار معلمان را هدايت كند :


1- توضيح و تعيين چشم انداز آينده 2- ايجاد زمان مناسب جهت انطباق با تغييرات 3- ايجاد حمايت محيط. (جكسون، 1992)


بـر ايـن اساس برنـامه­هاي آموزشي، مشـاركت فعال معلمان را در جريان تغييرات


تسهيل مي­كند. محيط مناسب كه مشاركت را تشويق نموده و باز خورد مناسب بدهد و بطور كلي معلم دريابد كه عضوي مفيد و مؤثر در جريان تغييرات است.


معلمان براي آزمايش و اجراي برنامه­هاي جديد نياز به زمان مناسب دارند. هم­چنين براي تطبيق با محتواهاي جديد آموزشي و برنامه­هاي جديد به وقت كافي احتياج دارند. بعلاوه ارتباطات بعنوان يك فرايند تسهيل كننده­ي ايده­ها و ارزش­ها و احساسات بين افراد در ميان معلمان بويژه در جهت همگام شدن با تغييرات است و ضرورت دارد در راستاي دستيابي به ارتباطات و اطلاعات، حمايت سازمان و مديريت از معلمان و تداوم اين پشتيباني با مشاركت ايشان تحقق يابد.


مديريت آموزش و پرورش در آستانه­ي هزاره سوم


مديريت آموزش و پرورش در اين قرن چالش­هاي فراواني پيش رو دارد. چالش­هايي از قبيل به روز نبودن اطلاعات مديريت، عدم پاسخگوئي نظام آموزشي به نيازهاي فراگيران، مهيا نبودن شرايط تدريس، عدم احاطه­ي معلمان به شيوه هاي برتر تدريس، تمركز حاكم بر مؤسسات آموزشي، كمرنگ شدن رشته هاي تحصيلي متداول و ظهور رشته­ها و مهارت­هاي جديد، تضاد بين سنت­ها و نوگرائي، عدم مشاركت مردم در فرايند آموزش و پرورش، كيفيت
نا مطلوب فارغ التحصيلان و ...


مديران مراكز آموزشي در عصر جديد علاوه بر دارا بودن آگاهي­هاي فني و تخصصي و احاطه بر مسائل تعليم و تربيت لازم است در مورد تربيت افراد براي مشاغل آينده كه مطابق آن چه گفته شد مستمراً در حال تغيير است، آگاهي داشته باشند.


روش­هاي مديريت سيستمي، مديريت كيفيت جامع، مديريت مبتني بر هدف، مديريت غير متمركز و مديريت مشاركتي و تلفيق روش هاي مذكور، روش هاي كارآمد مديريت است كه مي تواند مديران را ياري نمايد.


در نگرش مديريت سيستمي به نظام آموزش و پرورش به عنوان يك سيستم باز توجه مي گردد و مراحل زير مستمراً اجرا مي گردد. (لنكراني،1380)


· اصلاح و بهبود درون دادها


· اصلاح و بهبود فرايند آموزش ها


· اصلاح و بهبود برون دادها يا فارغ التحصيلان


· تقليل آنتروپي در سيستم


· تعامل سازنده با محيط


در روش مديريت كيفيت جامع، تمركز كامل بر نيازهاي مشتريان شامل ارائه­ي مشخصات كامل فرآورده به مشتري، كه در اينجا اين مفهوم شامل فارغ التحصيلان مراكز آموزشي است، مي گردد. اين مشخصات صلاحيت­هاي مورد نياز از جمله مهارت هاي فني و يا غير فني و دانش مورد نظر است.


· در مرحله­ي بعد از مشتريان جهت ارائه­ي اصلاحات يا تغييرات نظر خواهي مي­گردد. اين نظرخواهي تغييرات مورد نياز مراكز اشتغال آينده را در بر مي­گيرد.


·در مرحله­ي سوم با نظارت و كنترل مداوم اطمينان حاصل مي شود اصلاحات مورد نظر صورت گرفته است.




  • در مرحله­ي چهارم كيفيت برون داد كه در اينجا فارغ التحصيلان است، به لحاظ دانش ها و مهارت­ها هم چنين نگرش ايشان تضمين مي گردد.


  • پاسخگوئي به افزايش تقاضا براي مهندسين، تكنولوژيست ها، كاردانان فني در مشاغل جديد در زمينه­ي تكنولوژي برتر با مديريت كيفيت جامع امكان پذير است.

در روش مديريت مبتني بر هدف، اهداف از پيش تعيين شده­ي نظام آموزشي در قالب دوره­هاي كوتاه مدت و بلند مدت مطرح مي­گردد. از جمله هدف­هاي نظام آموزشي علاوه بر آنچه گفته شد، هدف­هاي اقتصادي است. در زمينه­ي هدف­هاي اقتصادي آموزش و پرورش بيان نموده است:


1- بسط توانايي ها و رغبت­هاي افراد با نيازمندي هاي حرف و دادن ايده­هاي مناسب جهت گزينش حرفه و شغل.


2- فراهم سازي زمينه هاي تأمين رشد حرفه­اي و در نتيجه رشد سازنده و مستمر افراد.


3- بالا بردن بهره­دهي كار و در نتيجه رشد اقتصادي از طريق افزايش كمي و كيفي توليد، بهبود روش­هاي كار، ايجاد روحيه همكاري و تعاون در كار، كاهش اتلاف منابع مالي، كاهش ضايعات ناشي از كار.


4- بالا بردن سطح تفكر و منش افراد در سازگاري با محيط كار.


5- معني و مفهوم بخشيدن به زندگي افراد از طريق كسب مهارت و انجام كاري مفيد وخدمت كردن به ديگران. (نصرتيه، 1378، سند 4650)


هدف هاي اقتصادي آموزش و پرورش يكي از هدف­هاي نظام آموزش و پرورش هزاره­ي سوم است. از آن جا كه كار كردن و اشتغال و نيروي انساني در يك كشور يكي از مهمترين پشتوانه­هاي اقتصادي يك كشور تلقي مي­گردد، نظام برنامه­ي درسي بايد در ايجاد چنين روحيه­اي تلاش كند. به همين علت كشورهاي مختلف سعي مي كنند اين روحيه را از طريق ارائه­ي دروس در برنامه درسي كه ماهيت عملي داشته باشد و دانش آموزانش را به كار با ابزار و مواد مختلف ترغيب كند، تقويت كنند. از ديدگاه الوين و هايدي تافلر، موج سوم دگرگوني واقعي در امور انسان ايجاد مي­كند و شيوه­ي نوين از زندگي را با خود مي آورد. اين شيوه­ي نوين مبتني بر منابع انرژي متنوع و احيا پذير است؛ بر روش­هاي توليدي كه خطوط مونتاژ اغلب كارخانه ها را منسوخ و بي مصرف مي­سازد و بر خانواده­هاي جديد و غير هسته­اي، مبتني بر تمدن جديد به نام كلبه­ي الكترونيك، مبتني بر مدارس و شركت هاي تجارتي آينده كه از اساس دگرگون شده­اند. اين موج جديد ما را به حوزه­اي مي­كشاند كه فراتر از همان­سازي و هم زمان­سازي و تمركز است. حوزه­­اي فراتر از تراكم و تمركز انرژي و پول و قدرت. (نفيسي، 1378)


ملاحظه مي­گردد هدف­هاي آموزش و پرورش در هزاره­ي سوم به كلي با هدف هاي گذشته متفاوت است و مديريت آموزش و پرورش مبتني بر هدف به دليل انعطاف پذيري فراوان آماده تغييرات جديد است. در اين روش مديريت معروف به (M.B.C)Management By objectivesكه شيوه­ مديريت ژاپني است، در آغاز برنامه و در حين اجراي برنامه و پايان برنامه بشكل مستمر در مورد هدف ها و ميزان تحقق هدف ها بازنگري و اصلاح به عمل مي آيد.


مديريت غير متمركز و مديريت مشاركتي نيز از روش هاي مؤثر مديريت آموزش و پرورش در آستانه­ي هزاره­ي سوم است.


در اعلاميه­ي جهاني آموزش و پرورش براي همه (1990- تايلند) با ذكر اين واقعيت كه آموزش و پرورش يكي از حقوق مسلم همه افراد بشر است، بيان شده بيش از يك سوم بزرگسالان جهان هنوز هيچگونه دسترسي به دانش مكتوب، مهارت هاي جديد و تكنولوژي ندارند تا از طريق آن بتوانند كيفيت زندگي خود را اصلاح كرده خود را با تغييرات اجتماعي و فرهنگي نوين جوامع سازگار نمايند. در ماده­ي هفت اين اعلاميه در راستاي تقويت مشاركت ها ذكر گرديده است:


« مسؤولان محلي و منطقه­اي آموزش و پرورش موظف هستند آموزش و پرورش پايه را براي همه تأمين نمايند. اما آنها نمي­توانند به تنهايي امكانات انساني، مالي و تشكيلاتي لازم براي تحقق اين هدف را نيز فراهم آورند. برقراري مشاركت ها و همكاري­هاي نوين احياء شده، نظير مشاركت بين همه­ي واحدهاي آموزش، با تشخيص نقش ويژه­ي معلمان و كارگزاران اداري و توزيع درست مسؤوليت­ها ميان آنها، مشاركت بين آموزش و پرورش و ساير نهادهاي دولتي از قبيل بخش­هاي مربوط به تأمين بودجه و نيروي انساني و مشاركت بين مؤسسات دولتي و غير دولتي، اعم از بخش حقوقي، تشكيلات محلي وگروه هاي مذهبي و خــانواده ها از نكات ضروري تـأمين آموزشوپرورش پايه براي همگان است. در اين باره مفـاهيم و شرايط كــاري منـاسب معلمان و موقعيت آنها در جـامعه كه


عوامل تعيين كننده در اجراي آموزش و پرورش براي همه محسوب مي شوند، بايد به سرعت در كليه­ي كشورها، مطابق با معيارهاي مندرج در توصيه نامه­ي مشترك سازمان جهاني كار و يونسكو در خصوص موقعيت معلمان بهبود يابند ». (نفيسي، 1379)


در اعلاميه­ي جهاني آموزش و پرورش براي همه، به صراحت ذكر شده است، چنانچه جوامع در صدد تأمين آموزش و پرورش براي همگان باشند، به هيچ وجه بدون همكاري ساير نهادهاي دولتي و غير دولتي و حتي گروه­هاي مذهبي و خانواده­ها به اين هدف مهم دست نمي يابند. شناخت نقش حياتي معلمان و خانواده­ها از مهمترين ضروريات آموزش و پرورش است. روش مديريت مشاركتي مبتني بر جلب مشاركت همه­ي گروه­هاي درگير در آموزش و پرورش است. مشاركت در مديريت آموزش و پــرورش باعث ارضاي همه­ي نيازهاي فرا مرتبه در افراد مي شود. افراد از جريان تصميم­گيري تا اجرا در همه­ي امور مشاركت نموده، ضمن اينكه خود را جزئي مؤثر از سازمان احساس مي كنند، با كليه­ي امكانات بالقوه خويش در جهت تحقق اهداف سازمان تلاش مي نمايند.


در روش مديريت مشاركتي نقش معلمان و ساير كاركنان اداري در تأمين كيفيت آموزش و پرورش شناخته شده و ارزش گذاري مي شود. اين كار متضمن معيارهائي جهت احترام به حقوق جامعه­ي معلمان و آزادي­هاي حرفه­اي و منزلت شغلي است و به معلمان اين فرصت داده مي شود كه به خواسته ها، تعهدات اجتماعي و مسؤوليت­هاي اخلاقي خود جامه­ي عمل بپوشانند. هم چنين جلب مشاركت معلمان در صورتي بخوبي ميسر مي گردد كه ايشان در شرايط شغلي مساوي با ساير اقشار اجتماعي احساس نابرابري و بي عدالتي نكنند.


در مورد نقش خانواده ها در مشاركت آموزش و پرورش، لازم است اين باور از اذهان خانواده ها زدوده شود كه بار سنگين آموزش و پرورش فقط و فقط به


عهده­ي بخش دولتي است. دولت ها به هيچ عنوان توان مالي و انساني كــافي در


اختيار ندارند تا تمام الگوهاي پيشرفته­ي آموزش و پرورش هزاره­ي سوم را بتوانند پياده كنند و مشاركت خانواده ها امري اجتناب ناپذير است.


لزوم تمركز زدايي يا تقليل تمركز در زمينه­ي آموزش و پرورش


در ساختار آموزش و پرورش متمركز، عوامل اداري به تناسب نيازهاي گذشته، بر اساس آموزش هاي نظري استخدام شده اند. اين افراد با نيازهاي روبه گسترش اين قرن كه مبتني بر آموزش و پرورش چند مهارتي است و عمدتاً بر پايه­ي آموزش فني و حرفه اي است، به كلي بيگانه اند.


در آموزش و پرورش متمركز، عدم تناسب عوامل اداري با نيازهاي كاركنان و عدم تناسب عوامل آموزشي با نيازهاي متقاضيان مشهود است و امكان جذب بهنگام اين عوامل ميسر نيست. هم چنين عدم دستيابي به تكنولوژي روز در رشته هاي مختلف و نارسايي تجهيزات و امكانات يكي ديگر از معضلات سيستم متمركز است. عدم تناسب رشته­هاي درسي با علائق و رغبت­هاي فراگيران و عدم تناسب آموزش ها با بخش اشتغال كه پيوسته در حال تغيير است، نيز ازمشخصات نظام متمركز است. اگر به عوامل مذكور فشارهاي ناشي از بوروكراسي اداري و فقدان انگيزش جهت نوآوري را بيافزائيم، دلايل سيستم مديريتي منفعل را در مي­يابيم. در آستانه­ي هزاره­ي سوم نظام آموزش و پرورش متضمن تجديد نظر توأم با اصلاحاتي در زمينه­ي روش نيمه متمركز يا غير متمركز است.


در كنش متقابل بين جهاني شدن و رشد منطقه­اي و مردم سالاري فزاينده در كشورها و گذر از يك نظام قديم سنتي به نظم نوين جهاني، آموزش و پرورش از حيطه­ي يك سازمان خارج شده و جامعه­ي يادگيرنده Learning Societyايجاد مي شود. در اين جامعه همه اقشار و گروه­ها نيازمند يادگيري هستند و يـادگيري مـداوم و در طـول زندگي براي همگان مطـرح است




مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع:


بنیاد آینده‌نگری ایران



يكشنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۸ آوریل ۲۰۲۴

دانش نو

+ ۹ نکته که باید درباره هوش مصنوعی بدانید bbv

+ مطالعه دانشگاه استنفورد: با تغییرات هوش مصنوعی انسان‌ها نگران موقعیت خود هستند یسنا امان‌پور

+ دستور کار انسانى جديد / مقالا ای از کتاب انسان خداگونه يووال نوح

+ پلورالیسم چیست؟ قیصر کللی

+ اعضای مصنوعی رباتیک نرم مبتنی بر میکروسیالات، به کمک بیماران دیابتی می‌آیند ´-

+ مهارت تصمیم‌گیری چیست؟ هرمز پوررستمی

+ هوش مصنوعی توزیعی و تجمیعی چیست؟ 

+ تاثیر ابزارهای هوشمند بر کنترل شیوع بیماری‌های فراگیر. 

+ موانع خلاقیت کدامند؟ هرمز پوررستمی

+ نیازی بدون پاسخ! نوآوری اجتماعی را وارد کنیم!  سعید قاسمی زاده تمر

+ مهارت بهتر است یا مدرک دانشگاهی حمیدرضا تائبی

+ علم و اخلاق در گفت‌وگو با دکتر موسی اکرمی؛ دکتر موسی اکرمی

+ مدیریت آینده نگر در ICT 

+ چرا هوش و مهارت، برای داشتن یک شغل کافی نیستند؟ هرمز پوررستمی

+ شرایط اجتماعی چگونه است؟ از منظر چند جامعه شناس ساناز عباس زاده

+ بازگشت به دنیای هنرهای دیجیتال  مهدی صنعت‌جو

+ 2019 

+ مشتری رسانه است فرنود حسنی

+ چه چیزی ترقی بشریت را توجیه می‎کند؟1 یووال نوح هراری

+ تغییر پرشتاب الگو‌های سنتی را منسوخ خواهند کرد 

+ مهارت های مورد نیاز انسان آینده 

+ بازگشت به دوران دولت-شهر برگردان: سپیده جدیری

+ انسان آینده، تسخیر سیر تکامل به دست بشر 

+ نویسنده «انسان خردمند» از کتاب تازه خود گفت  یووال نوح هراری

+ مرد «شپشو» یا منادی عقلانیت؟ دکتر موسی اکرمی

+ رسالت فلسفه آسمان است یا زمین؟ دکتر محسن رنانی

+ جامعه شناسی و فردیت دکتر منیژه نویدنیا

+ تمام قدرت به کجا منتقل شد؟  یووال نوح هراری

+ دفاعم از جامعه‌شناسی مرتبط با واقعیت‌هاست تا مبتنی بر ایدئولوژی! 

+ آنچه مرا نکُشد هرمز پوررستمی

+ جامعه شناسی آموزش و پرورش- رضا جوان

+ پیامدهای مدرنیت -  آنتونی گیدنز

+ اتاق شیشه ای و هنر هشتم زندگی در واقعیت موازی  دکتر مهدی مطهرنیا

+ آزمون های انديشه ورزی در بارۀ خود انديشه حسین کاشفی امیری

+ جامعه شناسی آموزش و پرورش. 

+ گوگل و پایان آزادی اراده یووال نوح هراری

+ انسان از کجا آمد به کجا می رود؟ محمد طبیبیان

+ بازگشت به خانه میثاق محمدی‌زاده

+ هک کردن مغز، کلیدی برای موفقیت مهسا قنبری

+ چهار راهکار برای هک مغز به‌منظور افزایش موفقیت و بهره‌وری مهسا قنبری

+ نوآوری در عصر دیجیتال ؛ چشم‌اندازی جدید برای خدمات 

+ لیدرهای انقلاب صنعتی چهارم 

+ چطور می‌توانیم برای دریافت حقوق بیشتر چانه‌زنی کنیم؟ حمیدرضا تائبی

+ سرمایه اجتماعی دانش آموزان مهدی ولی نژاد

+ جامعه شناسی آموزش و پرورش 

+ ابرها دگرگون می‌شوند، دگرگون می‌کنند و دنیای فناوری را سیراب می‌کنند حمیدرضا تائبی

+ چه چیزی ترقی بشریت را توجیه می‎کند؟ یووال نوح هراری

+ چشم را باید شست…. جور دیگر باید دید دکتر سید کمال الدین موسوی

+ جنبش روش های آمیخته 

+ جامعه شناسی فرهنگی؛ انسان های جامانده دکتر منیژه نویدنیا

+ انگیزه پیشرفت پایین ‌تر از متوسط عثمان آچاک

+ جامعه شناسی شهری و حس زندگی؟ دکتر منیژه نویدنیا

+ چرا ناهنجاری؟ 

+ سخنرانی حسین پاینده در نشست روانکاوی و تحلیل‌های کلان اجتماعی (۲)؛ 

+ چرا کسب‌ و کارهای نوپای موفق به‌سادگی ممکن است شکست بخورند؟ حمیدرضا تائبی

+ بنیان‌های نابرابری اجتماعی دکتر محسن رنانی

+ روانکاوی درمان فرد یا اجتماع 

+ مقدمه‌ای بر تاریخ زیبایی‌شناسی مدرن؛  پُل گایر، ترجمه سیدجواد فندرسکی

+ ظرفیت آموزشی بازی های رایانه  

+ افراد معمولی چگونه به افرادی خارق‌العاده تبدیل می‌شوند مهسا قنبری

+ چپ و راست مرده‌اند، زمین را می‌خواهی یا آسمان را؟ 

+ مهم‌ترین فنآوری‌ها در سال ۲۰۱۸ 

+ هوش مصنوعی می تواند طی بیست سال آینده تهدیدی برای ۴۷ درصد از مشاغل باشد 

+ در حسرت توسعه رضا داوری اردکانی

+ آزادی علمی مقصود فراستخواه

+ سازماندهي گروههاي مشارکتي در سازمانهاي يادگيرنده 

+ مديريت دانش، نياز سازمان هاي امروز 

+ مديريت استرس مجيد يوسفي

+ رقابت بزرگان بر سر تراشه‌های هوش مصنوعی و خیزش آرام تکینگی به‌سمت ما! حمیدرضا تائبی

+ تغییر اجتناب ناپذیر است و باید به منظور ایجاد تحولات مدیریت شود. 

+ ⁠دانشگاه اصفهان برگزار می کند: ⁠دانشگاه اصفهان

+ به فرزندانمان رحم کنیم دکتر محسن رنانی

+ زلزله در سیارات دیگر چگونه رخ می‌دهد؟ 

+ ساختمان‌های هوشمند فرشته نجات انسان‌ها می‌شوند حمیدرضا تائبی

+ استفاده از سیل تصاویری که در زلزله به راه می‌افتد مهدی صنعت‌جو

+ توانمند باشید، تا عرصه را به سایرین واگذار نکنید. حمیدرضا مازندرانی

+ انواع سازمانها Organization Types از دیدگاه برنامه ریزی هدف ها و وسیله ها راسل ایکا ف

+ هوش سازمانیم ‌تجاری است، پس موفق می‌شوم! حمیدرضا تائبی

+ درک اشارات دست با تصویربرداری صوتی مهدی صنعت‌جو

+ نقش بی بدیل هوش مصنوعی بر شهرها و شهروندان آنها محسن راعی

+ مزایای سواد اطلاعاتی 

+ هوش مصنوعی انویدیا، هوای آفتابی را برای ماشین های خودران شبیه سازی می کند! علیرضا فرجی علیرضا فرجی

+ فراگیری: نیازی پایه ای 

+ قلسفه و زندگی روزمره. موسی اکرمی

+ خلاقیت نمادین دهه هشتادی ها 

+ فهم سواد اطلاعاتی 

+ نظریه سواد رسانه ای در گفتگو با دکتر هاشمی 

+ در سال جدید مهندسی نرم‌افزار را جدی‌تر دنبال کنیم حمیدرضا تائبی

+ باید که لذت آموختن را دوباره بیاموزیم پوریا ناظمی

+ انقلاب هوش مصنوعی و تاثیر آن بر جامعه و شرکت ها 

+ توانمند باشید، تا عرصه را به سایرین واگذار نکنید حمیدرضا مازندرانی

+ وجود یخ در مدار استوای مریخ 

+ ظهور «ابر انسان‌ها» طی ۲۰ سال آینده 

+ دانشمندان به استقبال مهمترین پرسش های بشر می روند! 

+ آینده پژوهی و انواع آینده. محسن گرامی طیبی

+ ضریب رشد استارتاپ‌های ایرانی، بالاترین در منطقه نزدیک به متوسط جهانی 

+ نگاه تان به آینده است یا اکنون؟ 

+ اینجا همه آدم‌ها این‌جوری نیستند* مهدی صنعت‌جو

+ بدرود سیارۀ زمین؟ لورین رابینسون

+ تهدیدات اینترنت اشیا 



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995