"آینده آزادی"
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
"آینده آزادی"
اولویت لیبرالیسم بر دموکراسی
نویسنده: فرید زکریا
ترجم :امیر حسین نوروزی
فريد ذكريا ليبرالي است محافظهكار و سخت پايبند "سنت غرب".
مديسن را مي ستايد، از مونتسكيو به نيكي ياد مي كند، و وقتي مي خواهد از امريكا سخن بگويد به توكويل مراجعه مي كند. از سوي ديگر، هانتينگتون هم كتاب او را حاوي درس هاي حياتي براي همه كساني مي داند كه به آينده ي آزادي در جهان مي انديشند، و كيسينجر او را يكي از با استعدادترين نويسندگان جوان مي خواند.
دغدغه زكريا، لبيراليسم و حاكميت قانون است و نگران است كه مبادا دموكراسي، خاطر آزادي و ليبراليسم را آزرده كند. تاريخ غرب را مي كاود تا ريشه هاي آزادي، تساهل مذهبي، حاكميت قانون، و جامعه ي مدني را بيابد. در اين راه از جدايي تاريخي دولت و كليسا در امپراطوري روم شروع مي كند. از لوتر و پروتستانها ياد مي نمايد و به بورژوازي و سرمايه داري مي رسد.
فرهنگ را دنبال رو مي داند و معتقد است كه هيچ فرهنگي نمي تواند در برابر دموكراسي مقاومت كند. معتقد است تجربه هاي تلخ اروپا در راه رسيدن به دموكراسي ليبرالي -پوپوليسم، فاشيسم، جنگ هاي جهاني- از آن روست كه راه آنها از آنچه آن را الگو انگلو- امريكايي مي خواند منحرف شد. تجربه و راه شرق آسيا و ثروتمندان خاورميانه را در نقطه ي مقابل هم مي داند، چرا كه اولي مسير سنتي غرب را پيمود، يعني ابتدا سرمايهداري و ليبراليسم و بعد دموكراسي، اما ديگري به علت ثروت بادآورده ي خود هيچ گاه نكوشيده است تا به نهاد هاي مدني، حاكميت قانون، و سرمايه داري اصيل دست يابد.
او تجربه هاي كنوني دموكراسي را در شرق اروپا، امريكاي لاتين، آسياي ميانه، شرق آسيا، و از همه مهمتر در چين و روسيه با تيزبيني ميشكافد و نشان مي دهد كه هر كدام از اين تجربه ها در كجا به بيراهه كشيده شده اند و چرا برخي موفق و برخي ديگر ناموفقند. وقتي به خاورميانه مي رسد از اينكه بنيادگرايي به دليل ضعف حكومت ها و نبود جامعه ي مدني يك ابزار سياسي مهم شده است سخت برآشفته مي شود. زكريا هشدار مي دهد كه ساختار و محتواي دروني دموكراسي امريكا (احزاب سياسي، نهادهاي واسطه، مهارموازنه، رسانه ها، و نخبگان) كم كم فرسوده شده اند، چيزهايي كه منجر به يك دموكراسي غير مستقيم و كالتي مي شد، و حالا اين دموكراسي جاي خود را به يك دموكراسي مستقيم و بي قيد و بند از نوع دموكراسي كاليفرنيايي مي دهد. زكريا كتاب خود را دعوتي براي احياي "موازنه ميان آزادي و دموكراسي" مي داند و معتقد است؛ وظيفه ي ما در قرن بيست ويكم "ايمن ساختن دموكراسي براي جهان" است. جالب آنكه ردپاي همهي اين مسايل را مي توان در مقالات هفتگي او در مجله ي نيوزويك يافت، مقالاتي كه البته به مسايل جاري جهان مي پردازد.
خواننده در اين كتاب به معلومات گسترده تحسينبرانگيزي روبرو مي شود. مقصد نويسنده اثبات تنها يك نظريه است و آن اينكه: دموكراسي بدون ليبراليسم ناپايدار، بي ثمر و گاهي زيان بار است. ليبراليسم با اقتصاد بازار به قوام مي رسد و اقتصاد بازار از طريق كار و كوشش تحقق مي پذيرد، نه از راه پول هاي بادآورده.
فريد زكريا با ايجاز سخن مي گويد، در عين حال موضوع را به بهترين وجه بازگو مي دارد. و پيوسته هدف خود را دنبال مي دارد و از بحث هاي جانبي با مهارت پرهيز مي نمايد. به مقايسه گرفتن اوضاع و حالات كشور هاي اروپايي با ملت هاي آسيايي، از مزاياي اين كتاب است كه درك موضوع را براي خواننده سهل و آسان مي سازد. و اين ويژه گي در كمترين اثر ديگري در اين باب ديده مي شود.
آقاي فريدزكريا كه از شمار روزنامه نگاران سرشناس در امريكا است، به تأسي از حرفه روزنامه نگاري خويش به فنون ساده سازي مسايل، تسلط كامل دارد. بنابر اين در كتاب مورد نظر، مطالب پيچيده سياسي، فلسفي و تاريخي را تاحد اعجاب انگيزي ساده و روان ساخته است.
مطالعه اين اثر براي همه كساني كه مي خواهند، معلومات اجمالي راجع به وضعيت جهان و كشور هاي قدرتمند داشته باشند، بسي مفيد وسودبخش است. كتابي كه با مرور به چند صفحه آن شما را وا مي دارد؛ تاپايان آن را بخوانيد و اگر اندك ذوق مطالعه در كسي وجود داشته باشد، گمان مي توان برد كه چند روزي براي خواننده مانع اجراي ساير امور روزمره خواهد گرديد
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: