در اختتاميه همايش «تبيين مفهوم اعتدال»مطرح شد
دومين روز از همايش «تبيين مفهوم اعتدال» روز گذشته در سالن همايشهاي مركز تحقيقات استراتژيك نظام برگزار شد. اين همايش كه با همكاري مركز تحقيقات استراتژيك، انجمن علوم سياسي ايران، انجمن جامعهشناسي و انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات برگزار شد، روز گذشته خاتمه يافت. حميدرضا جلايي پور، هادي خانيكي، فرشاد مومني، سعيد ليلاز، محمد فاضلي، محمد قانعيراد، مجتبي مقصودي و حسين سليمي به سخنراني و بيان ديدگاههاي خود پيرامون مفهوم «اعتدال» پرداختند.
جلاييپور: زنده شدن افراطگرايي، چالش اصلي دولت اعتدالگراست
حميدرضا جلاييپور، استاد جامعهشناسي دانشگاه تربيت مدرس با طرح اين پرسش كه «اعتدال به عنوان مشي سياسي چه نسبتي با مشيهاي سياسي ديگر دارد؟»، گفت: مشي اعتدالي دقيقا در برابر مشي افراطي قرار دارد. وي در تشريح مفهوم افراطگرايي تصريح كرد: افراطيها ممكن است خوب، مومن و به دنبال تغييرات عدالتطلب باشند اما به پيامدهاي عملشان و تاثير آن بر وضع مردم توجه ندارند. آنها در ايجاد سازگاري بين اهداف و وسايل دغدغهيي ندارند و اساسا دغدغه معيار مثل حقوق، اخلاق، قانون و... را ندارند و كساني كه با آنها به مخالفت ميپردازند را اگر بتوانند محو ميكنند. اين استاد دانشگاه تصريح كرد: مشي سياسي اعتدالي با دو مشي ديگر مثل مشي سياسي اصلاحطلبي همپوشاني دارد. مشي اصلاحطلبي نگران ابعاد نامطلوب جامعه است و ميخواهد آن را به طور آرام، مسالمتآميز و اخلاقي تغيير دهد. در اين معنا، اعتدالگرايي مشي تدريجي و آرام نسبت به اصلاحطلبي قديميتر است. اصلاحطلبها و اعتدالگرايان نظر خاصي به عقلانيت دارند اما عقلانيتي كه اعتدالگرايي دنبال ميكند بسيار وسيعتر است. جلاييپور با بيان اينكه «مشي اعتدالي در برابر محافظهكاري روشنانديش قرار دارد»، اظهار كرد: محافظهكاران نسبت به تغييرات نگرانند و معتقدند ممكن است در تغييرات نهاد خانواده، دين، دولت و... دچار مشكل شوند اما در عين حال روشنانديش هستند و معتقدند در برابر تغييرات نميتوان چندان مقاومت كرد. وي در ادامه با اشاره به انتخابات رياستجمهوري اخير گفت: چه شد كه روحاني به عنوان يك فرد معتدل پيروز انتخابات شد اما آقاي ولايتي كه او هم حرف از اعتدال زد راي نياورد؟ جامعه سياسي ايران هشت سال از افراطيگري خسته شده بود. آنچه كه اتفاق افتاد و روحاني را پيروز انتخابات كرد، ائتلاف نانوشته اصلاحطلبان و محافظهكاران ميانهرو در حمايت از روحاني بود. آقاي روحاني ابتدا چيزي به نام گفتمان عدالت را بيان كردند، امروز سخناني در اين باره گفته ميشود همانطور كه وقتي محمد خاتمي در انتخابات سال 76 پيروز شد سه سال بعد گفتمان اصلاحات شكل گرفت. اين استاد دانشگاه ادامه داد: متاسفانه در جامعه در سالهاي گذشته آنقدر افراطگرايي گسترش يافت كه تا روزهاي آخر منتهي به انتخابات ادامه داشت. وقتي ميديديم كه افرادي مثل هاشميرفسنجاني ردصلاحيت ميشوند، نشانه افراطگري است و اگر ميدانستند روحاني و عارف راي ميآورند آنها را هم ردصلاحيت ميكردند اما چون فكر ميكردند كه در انتخابات راي نميآورند ردشان نكردند. جلاييپور با بيان اينكه «اعتدال در جامعه سياسي ايران در آينده چالشهاي زيادي دارد، مهمترين و اصليترين چالش اعتدال را زنده شدن دوباره افراطگرايي دانست» و گفت: پايگاه افراطگرايي در ايران دولت پنهان است و اگر آقاي روحاني افراطگرايي را مهار نكند كاري نميتواند از پيش ببرد. وي در عين حال، عامل توانبخش اعتدالگرايي در جامعه سياسي ايران را عقبه اجتماعي اين رويكرد دانست و تصريح كرد: دولت اعتدالگرا بايد تلاش كند ائتلاف بين محافظهكاران و اصلاحطلبان را در حمايت از خود حفظ كند كه ميتوان با استفاده از رسانهها به اعتلا و حفظ آن كمك كرد.
تعادل دانشگاه با متعادل شدن سياستهاي رسمي
هادي خانيكي با اشاره به مفهوم اعتدال در محيطهاي دانشگاهي گفت: دانشگاهها وقتي تعادل پيدا ميكنند كه سياستهاي رسمي در رابطه با دانشگاهها هم به سمت تعادل برود. به گزارش «ايسنا»، اين استاد دانشگاه با اشاره به رابطه اعتدال، دانشگاه، فرهنگ و سياست اظهار كرد: ما در سابقه دانشگاههاي كشور دانشگاههايي با ويژگيهاي نخبهپرور، پرورش انبوه، جنبش اجتماعي، موازي با متقضيات كار و جامعه اطلاعاتي و ارتباطي مواجه بودهايم. اين دانشگاهها هركدام مساله خاص خود را دارند اما در ايران اين مسائل در طول زمان با يكديگر ادغام شدهاند و همواره مشكلاتي را ايجاد كردهاند. وي با بيان اينكه «مشكل دانشگاهها در دوره اصلاحات بررسي شد و نتايجي كه از آن گرفته شد تقريبا نتايجي بود كه در ابتداي انقلاب نيز به دست آمده بود»، افزود: متاسفانه به اين نتيجه رسيديم كه دانشگاهها دستگاه عقد نقادي نميتوانند باشند و براي چنين كاري وسيله خوبي نيستند. متاسفانه دانشگاهها ميدان فرمانبري سياسي شدهاند و از برج عاج علم فاصله گرفتهاند، در حالي كه نياز دارند نهادي دموكراتيك باشند. وي تصريح كرد: تنها چيزي كه ميتواند اين شكاف و فاصله را بين نهاد سياسي و فرهنگي كم كند، برقراري يك رابطه دموكراتيك است و راه بازگشت به دموكراتيك شدن اين است كه فهم جديدي از مساله اعتدال داشته باشيم.
راهحل مسائل اقتصادي مولفههاي سياسي كوتهنگر نيستند
فرشاد مومني، استاد اقتصاد با بيان اينكه به لحاظ مفهومي اعتدال در برابر افراطگرايي قرار دارد و براي اين افراطگرايي فيلسوفان علم اقتصاد سه منشأ در نظر ميگيرند، گفت: تك سبببيني، انتزاعيگري در نگاه به امر اقتصادي و مطلقانگاري اين سه منشأ هستند. اين استاد دانشگاه ادامه داد: اعتدال ناظر به نفي تجاوز به حقوق ديگران و مبتني بر عدل است و در تجربه ايراني فهمهاي زيادي از اين مساله وجود دارد كه در بين همه اينها يكي به سمت تعديل ساختاري افراطي و ديگري عدالتگرايي افراطي مورد توجه است. مومني گفت: كليد بحث در رويكردهاي اعتدالي به مساله اقتصاد در بالاترين سطح همراستاسازي منافع فردي با مصالح جمعي و ملاحظات كوتاهمدت با ملاحظات بلندمدت است. وي تصريح كرد: متاسفانه هم تعديل و هم عدالت در بدترين شكل قابل تصور در عرصه سياستگذاري در ايران اجرا شده است كه موجب يك بيزاري عمومي در جامعه شد و بايد در آن بازنگري عمده صورت گيرد.وي با اشاره به در اولويت قرار گرفتن مساله اقتصاد در دولت يازدهم، اظهار كرد: اينكه امر اقتصادي در فوريت و اولويت قرار گرفته است، قابل فهم و پذيرش است، اما اين خطر وجود دارد كه اگر اميد براي مديريت امر اقتصادي معطوف به مولفههاي سياسي شود به سمت محورها و راهحلهاي كوتهنگر كه آثار مخربي براي جامعه دارند خواهيم رفت.
بدترين بيعدالتي زير نقاب عدالتخواهي اتفاق افتاد
سعيد ليلاز، كارشناس اقتصادي و فعال سياسي اصلاحطلب با بيان اينكه در ? سال اخير نفت تعادل نسبي ايجاد شده در زمان خاتمي را بر هم زد، گفت: زير نقاب عدالتخواهي بدترين بيعدالتي در دوره احمدينژاد اتفاق افتاد. ليلاز با بيان اينكه در ايران مفاهيم روشنگري عملياتي نميشود، اظهار داشت: نظريه، ايدئولوژي و تئوري جايگاه مهمي دارد، اما فرع بر ماده است. وقتي جامعهيي در ژرف ساختار خود دچار بيتعادلي ميشود، نظريه بيتعادلي و افراط و تفريط شكل ميگيرد. وي افزود: در صد سال اخير يكي از مهمترين دلايل بر هم خوردن تعادل در جامعه عنصر نفت بوده است و در هشت سال اخير نفت تعادل نسبي زمان آقاي خاتمي را بر هم زد و ما در سال 79 تا 83 برنامه عمراني توسعه را اجرا كرديم، اما زماني كه قيمت نفت بالا رفت و درآمد آن افزايش يافت، برنامه را بر هم زديم. در انتخابات سال 84 صرفنظر از نتايج فني از هفت كانديدا پنج نفر گفتمان عدالتگرايانه داشتند. اما آنها نياز عمومي «بده بخوريم» را بازتاب دادند. هماكنون كه از اعتدالگرايي صحبت ميكنيم بدين دليل است كه نفت نداريم. وي با بيان اينكه هر چه عقبماندگي بيشتر تحولات با شتاب بيشتري صورت ميگيرد، ادامه داد: ما از مصر، سوريه و كشورهاي منطقه جلوتر هستيم. اما از تركيه عقبتر هستيم و نميتوان انتظار داشت راديكاليسم از هر دو طيف سياسي سر درنياورد. اگر ناهنجاري بزرگي كه در سال 84 تا 92 اتفاق افتاد به نتايج سال 56 منجر نشد، به اين دليل بود كه تحت تاثير جاذبه انقلاب اسلامي قرار داريم، اما تضميني نيست كه اين اتفاق نيفتد. ليلاز با اشاره به اينكه مهمترين زمينه در ايجاد عدم تعادل در مسائل اقتصادي و اجتماعي اتفاق افتاد، تصريح كرد: در هشت ساله دوره آقاي احمدينژاد زير نقاب عدالتخواهي و بيعدالتي رخ داد. وي در تعريف اعتدال گفت: برگرداندن اعتدال يعني رشد اقتصادي ايران را احيا كنيم. ما بايد به حداكثر آزادسازي اقتصادي بپردازيم و براي همه مردم زمينه آموزش رايگان و طب ملي را فراهم كنيم تا منابع لازم براي خروج از اين بحران فراهم شود. بزرگترين معضل دنيا اين است كه چگونه بدون اينكه تورم 50 درصدي را 70 درصد كنيم، رشد اقتصادي منفي 5 درصد را جبران كنيم و اين جز با تجهيز همه منابع امكانپذير نيست. لذا براي تحقق اعتدال بايد از همه آحاد كشور و نظام اقتصادي توليدمحور دعوت به سرمايهگذاري كنيم و كشور را از عدم اعتدال نجات دهيد.