Iranian Futurist 
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
اخبار روز
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


آنان که سود 300‌درصدي از دلار بردند، مشتري ما هستند

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[17 Sep 2013]   [ ]

گفت‌وگو با يک واردکننده لباس‌هاي «برند»


 

محمد آزاد - ياسمن خالقيان:  عرف مرسوم رسانه‌هاي ايران اين است که درج صحبت‌هاي يک فعال اقتصادي، واردکننده يا توليدکننده، رپرتاژ و تبليغات محسوب شود. اما اگر بنا باشد با چنين ديدگاهي به سراغ فعالان نرفت، آنگاه اين سوال مطرح مي‌شود که زاويه ديد اين گروه را از بازار چگونه بايد تشخيص داد؟ ديدگاهي که نکات قابل‌تاملي دارد. «مجيد لک» از واردکنندگان اصلي لباس و کيف و کفش داراي «برند» به ايران است. گفت‌وگو با او از اين سوال شروع شد که چرا صنعت مد در ايران جدي گرفته نمي‌شود. توضيحات او مصاحبه را به اين موضوع کشاند که چرا برندهاي بزرگ براي توليد و سرمايه‌گذاري به ايران نمي‌آيند و اينکه چرا ما از دنياي مد دور افتاده‌ايم؟ با‌گران شدن دلار در ايران مشتري برندها در ايران چه کساني هستند و به چه تعداد؟ در جايي لک توضيح مي‌دهد که اغلب مشتريان برندها در ايران لباس وطني نمي‌پوشند. اين جمله پس از مصاحبه براي خبرنگار هياهوآفرين است.

‌شرکت شما نمايندگي چند برند لباس خارجي را در ايران دارد. چه چيزي اين بازار را در ايران تعريف مي‌کند. ممکن است درباره بازار مد در ايران توضيح کوتاهي بدهيد.
به‌طور کلي مد را بايد از دو زاويه متفاوت نگاه کرد. يکي مدي که تمايل داريم توليد‌کننده ايراني بر اساس آن کار کند و ديگري مدي است که بر اساس نياز بازار تعريف مي‌شود که شرکت‌هاي خارجي در اين زمينه سر آمد بوده‌اند.
اين که بگوييم در چند سال اخير مد خارجي را سرکوب کرده‌اند من اين مساله را تاييد نمي‌کنم؛ اما صرف‌نظر از مسايل قيمتي بايد به اين نکته توجه کنيم که حتي يک کودک چهارساله بين لباس خارجي و لباس ايراني، لباس خارجي را انتخاب مي‌کند.
 نوع فرآيند و روند دريافت سليقه‌ها توسط شرکت‌هاي خارجي با توجه به تحقيقات و تجربيات طولاني‌مدتي که طي سال‌ها داشته‌اند، موجب‌شده برندهايي با سليقه‌هاي متفاوت براي گروه‌هاي سني مختلف ساخته شود. اين شرکت‌ها با ترفندهاي مختلف؛ مثل کار جديدتر يا کيفيت پايين‌تر درازاي قيمت‌هاي مناسب‌تر سعي در راضي نگه داشتن مشتري داشته‌اند.
‌چرا مد در ايران جدي گرفته نمي‌شود؟
در ايران جدي گرفته مي‌شود. مخاطب‌هاي ما مد را جدي مي‌گيرند و ما هم به آنها کمک مي‌کنيم. يعني کسي که مخاطب ماست به‌دنبال مد مي‌رود و کارش را جدي مي‌گيرد. ما هم به چنين کسي کمک مي‌کنيم. اما من نمي‌فهمم منظور دقيق شما راجع به جدي نگرفتن مد در ايران چيست؟ منظور شما مثلا از لحاظ ديد دولت يا به‌اصطلاح چيز ديگري است؟
‌شما مي‌گوييد برندهاي خارجي کار طولاني‌مدت کرده‌اند. خب فقط کار طولاني‌مدت توليد نبوده. يکسري برنامه‌هاي تبليغاتي هم براي فروش اجناس وجود دارد. تبليغات نه‌فقط براي فروش بلکه براي ساختن يک فرهنگ که مد در آن معنا داشته باشد. برگزاري فستيوال و جوايز و نظاير آنها هم هست. در سطح حرفه، طراح و مدل و امثال اينها هست. به‌طور کلي يک منظومه است. منظور يک‌چنين چيزي است.
دقيقا. حرف خوبي زديد. الان مثلا اتفاق جديدي که در دنيا افتاده اين است که قبلا کسي که لباس توليد مي‌کرد براي توليداتش يک اسم تعريف مي‌کرد مثل بنتون. بنتون بر اين اساس درواقع توليداتش را مرتبا افزايش داد و نقاط فروش خود را در دنيا زياد کرد. بعد به جايي رسيدند که خود را به‌عنوان يک «برند» تعريف کردند؛ يعني ما اساسا توليد‌کننده لباس نيستيم. الان صاحب برند يعني صاحب ايده، يعني صاحب سبک. متوجهيد؟ صاحب «برند» الزاما نبايد توليد‌کننده پوشاک باشد. شما توليد‌کننده پوشاک هستيد؟ توليد‌کننده پوشاک مثلا مي‌گويد من تجهيزات چرخ‌خياطي و ماشين اتو و... دارم. توليدکننده نمي‌تواند داراي برند خاصي باشد. جريان کنوني صنعت پوشاک به اين ترتيب است که مثلا کمپاني‌هايي مثل «زارا»، مثل بنتون يک تيم ديزاين خيلي خوب دارند که اين تيم بسيار دقيق روي بدن مانکن کار مي‌کند و تجربياتي در اين 50سال کسب کرده‌اند و حالا تيم طراحي اين شرکت‌ها با طرح‌هاي خود به سراغ توليد‌کننده پوشاک در هنگ‌کنگ و اندونزي و تايوان و هندوستان مي‌رود. به هر کجا. مي‌تواند در ايران توليد کند. طراحي مي‌کند، نمونه را مي‌آورد مي‌گويد با اين کيفيت توليد انبوه مي‌خواهم، به من قيمت بدهيد. اين اصلا در ايران نيست. اين چيزي است که توليد‌کننده ما اصلا از آن اطلاع ندارد. توليدکننده ايراني فکر مي‌کند بايد صاحب برند باشد در حالي که همين توليد‌کننده ايراني مي‌تواند استانداردهاي دوختش را آنچنان بالا ببرد، بعد در دوتا نمايشگاه شرکت کند و لباس براي بنتون توليد کند. بنتون اصرار ندارد به اينکه کجا توليد کند. وقتي در «گوا» و همه‌جاي دنيا توليد مي‌کند پس اصراري ندارد که لباسش حتما بايد «ميد اين ايتالي» باشد. اين دوران ديگر تمام شده است. موضوع مهم اين است که آن ايده و سمپل را صاحب برند توليد مي‌کند و بعد دنبال توليدکننده مي‌گردد. موضوعي که توليد‌کننده ايراني در آن فقير است صاحب ايده و صاحب سبک است. اگر هم است آنقدر به قول معروف «اولد فشد» است که به جايي نمي‌رسد. بگذاريد اينطور بگويم که فشن مترادف با کار کلاسيک نيست. برعکس فشن کارهايي است که مي‌آيد و مي‌رود. عمرش کوتاه است. در کار کلاسيک مثل کت و شلوار که دو دکمه و سه دکمه است، چون کلاسيک است، ايران توانسته خودش را تا جايي برساند. گرچه همين الان هم با کت‌هاي جهاني خيلي فاصله دارد.
‌در رابطه با صنعت، چيزي که مي‌شود گفت اين است که بنتون و برندهاي ديگر پوشاک، مثل هر کمپاني بزرگ ديگر که در کشورهاي ديگر - خصوصا کشورهاي آسيايي- توليد مي‌کند به‌خاطر استفاده از کارگر ارزان است. الان «اپل» هم با کارگر ارزان چيني «آيفون» توليد مي‌کند. منظور اينکه اين کشورها قابليت خاصي ندارند. منظور از جدي‌گرفتن صنعت در ايران طراح و ايده و توليد‌کننده و همه حواشي بود.
من به شما توصيه مي‌کنم سري به «اينديتکست» بزنيد و ببينيد يک دانشگاه است که واحدهاي «ار‌اند دي» خيلي خوبي دارد. تمام موفقيت‌هاي آنها از تمرکز روي ريسرچ حاصل شده. چيزي که ايراني‌ها اصلا رعايت نمي‌کنند. در ايران فکر مي‌کنيم فشن شو يعني يک دختر پسر خوشگل بياوريم لباس تنش کنيم و تمام. مثلا دخترهاي طراح ايراني در طراحي مانتو خودشان را خوب نشان دادند، چون چيزي است که منحصربه فرد هم هست. اما نتوانستيم اين را اکسپورت و جهاني‌اش کنيم.
البته ما نبايد خودمان را با بزرگان مقايسه کنيم. «بنتون» شش‌هزار شعبه و «زارا» 11هزار شعبه در دنيا دارند. مثلا بايد «ليو جو» که جديد‌تر است را مدنظر قرار بدهيم. اين شرکت سال 98 در مهد فشن دنيا، ايتاليا، رشد قابل‌توجهي داشته است. بايد ديد چه کرده است. ما ضعف‌هاي اساسي داريم. ما يک موقعي «برند منيجر» مي‌خواستيم براي شرکتمان. تا پيش از اين در ايران اصلا چنين شغلي وجود نداشت. کساني که مراجعه مي‌کردند هيچ سابقه‌اي نداشتند چون اصلا اين شغل وجود نداشت. اما مثلا در ايتاليا افراد قديمي اين کار بعضا 50سال سابقه دارند در اين رشته‌ها. از اين جهت ما نبايد خودمان را با کشورهاي مطرح مقايسه بکنيم. ما بايد خودمان را با ترکيه مقايسه کنيم و ببينيم اين کشور چه کار کرد که آنقدر در صنعت نساجي رشد داشت و به فراخور رشد صنعت نساجي صنعت پوشاکشان هم رشد کرد.
‌شرکت شما نمايندگي برندهاي زيادي را در ايران دارد. تصور مي‌کنيد اين کار، يعني واردات محصولات اين برندها به ايران، تاثيري بر صنعت مد و لباس در کشور داشته است؟
اينکه بگوييم واردات اين اجناس تهديدي براي صنعت لباس در ايران است که فکر نمي‌کنم خيلي درست باشد. پيش از اينکه فاصله قيمتي بين کالاهاي ايراني و خارجي زياد نبود، شايد مي‌شد چنين حرفي زد؛ اما بعد از تغيير قيمت اجناس، واردات ما که در دنيا جنس لوکس محسوب نمي‌شوند و در ايران هم آنچنان نبودند، در ايران در جايگاه لوکس قرار گرفته است. يعني ما داريم براي يک قشر خاص در ايران جنس وارد مي‌کنيم. کارشناسان ما يک مطالعه میداني انجام داده‌اند که مي‌گويد ما چيزي در حدود 500 تا 600 هزارنفر مشتري بالقوه داريم که نشان مي‌دهد مخاطب ما خاص است. برندهاي ايراني اگر سرويس خوب بدهند چون تفاوت قيمتشان با اجناس مثلا بنتون زياد است مي‌توانند بازار خود را پيدا کنند. اجناس خارجي در بازار داخلي به توليدات داخل اجازه رشد مي‌دهد و هم الگويي از يک برند موفق در دنيا را به آن نشان مي‌دهد. يک نکته هم اينکه به هرحال خريدار ايراني کور و بي‌اطلاع نيست که 600 هزار‌تومان پول بدهد و جنس خارجي بخرد. به اين دليل است که حتما خصوصيات ويژه‌اي در آن جنس ديده است. خوب است ما مثل کره‌شمالي در کشور را ببنديم؟ سوال اين جاست که آيا وجود پورشه در بازار ايران تهديدي براي پژو است؟
‌بنتون در ويتنام کارخانه تاسيس مي‌کند و چند هزار کارگر - هرچند با شرايط خاص که جاي بحث آن اينجا نيست - در آنجا مشغول به‌کار مي‌شوند. اينکه اين کار به صنعت کمک مي‌کند يا نه به کنار. به هرحال حداقل ويتنام هم از اين کار سودي مي‌برد و براي کارگران شغل ايجاد مي‌شود. چرا مثلا بنتون اين کار را در ايران نمي‌کند؟
بنتون خريدار است و اين خريد را مي‌تواند در ايران هم بکند. بنتون در مقام توليد‌کننده نيست. ايران بايد نمايشگاه‌هايي اجرا کند که بتواند در آن دوخت خودش را به اين کارخانه‌ها نشان بدهد، اما اين کار شدني نيست.
مثلا من کارخانه‌اي در اردبيل سراغ دارم که نمي‌توانم بگويم متعلق به چه کسي است. ماشين‌آلات 2009 را خريداري کرده، يعني جديدترين ماشين‌آلات ممکن را، اما در حال حاضر هيچ استفاده‌اي از اين کارخانه نمي‌کند. اين اصلا خوب نيست که 500، 600 هزاريورو سه‌سال پيش سرمايه‌گذاري شود اما الان وضعيتش اين باشد.
‌مانع اين کار چيست؟ يعني مثلا سینمگ منع قانوني يا محدوديت دولتي وجود دارد؟
خير، ايران بايد کالا را بر اساس استاندارد جهاني توليد کند و بعد از آن در نمايشگاه‌ها حضور پيدا کند و با ارايه کاتالوگ و نمونه و بازاريابي موجب شناخته شدن اين کارخانه‌ها توسط بنتون يا برند‌هاي مطرح دنيا شود.
‌خب شما هم تجربه‌اش را داريد هم اطلاعات و سرمايه. مثلا شما چرا براي اين کار پيشگام نشديد؟
من بسيار به اين کار علاقه داشتم اما به اينجا رسيدم که توليد‌کننده بايد توليد‌کننده باشد و نبايد صاحب برند باشد. من منظورم اين است که توليد‌کننده بايد توليد کند مثل چين که وقتي وارد يک کارخانه مي‌شويد مي‌بينيد يک لاين براي «ويکتوريا سيکرت» توليد مي‌کند و لاين بغل براي برندي ديگر توليد مي‌کند. برندها خريدار هستند.
‌صادقانه بگويم من فکر مي‌کنم براي شما اين که جنسي در ويتنام يا هرجاي ديگر توليد شود و شما بفروشيد خيلي راحت‌تر از اين است که توليد کنيم؛ مخصوصا براي شما که 500، 600 هزار نفر مشتري بالقوه داريد.
خير تفاوت ديدگاه من با شما اين است توليد‌کننده بايد در جايگاه خودش براي يک برند توليد کند. بنتون همه دنيا را در توليدات خود سهيم کرده است. من حرفم اين است توليد‌کننده بايد با صاحب برند طرف باشد، اين چيزي است که ايران ندارد.
‌خب چرا؟
به اين خاطر که روي آن تحقيقاتي انجام نشده است. من در دانشگاه «ميلان» درس خوانده‌ام، رشته‌هايي در ميلان براي طراحي لباس تدريس مي‌شود که فکرش را هم نمي‌کنيد؛ مثل رشته معماري که براي طراحي داخل فروشگاه‌هاست تمام اين رشته‌ها فلسفه‌اي پشتشان هست.
من خيلي از توليد‌کنندگان ايراني را مي‌شناسم. متاسفانه قشر ضعيفي هستند. توليد‌کنندگان ايراني عادت کرده‌اند به الگوکاري. يکي از برند‌هاي خوب و نامبر وان ايراني ماشيني خريداري کرده است که با موبايل در خارج از کشور عکاسي مي‌کند و آن را مي‌فرستند به دستگاه خريداري‌شده در کارخانه که قابليت اين را دارد که ديتاي برش کيف را تشخيص بدهد برش کند و تحويل توليد‌کننده بدهد.  از کار‌هاي ديگر اين است که از ترکيه به‌عنوان مثال دو نوع کيف مي‌آورد و در مغازه‌اش در ايران مي‌گذارد و هر کدام که سريع‌تر فروش مي‌رفت همان را در ايران توليد مي‌کردند و اين را موفق‌ترين روش تجارت مي‌داند. مشکل ايراني‌ها اين است که نه سبک دارند نه نوآوري.
 ‌شما فکر مي‌کنيد با واردات بنتون و ديگر مارک‌ها به برطرف‌کردن اين ضعف توليد داخلي کمک کرده‌ايد؟
اين موضوعي متفاوت است. من بيزينسي را پيگيري کرده‌ام براي افرادي که ماشين چندصدميليوني سوار مي‌شوند و در خانه چندميلياردي زندگي مي‌کنند. اين افراد را هرکار کنيد جنس ايراني نمي‌پوشند؛ حتي اگر در اينجا محصولات ايراني بسيار مرغوب ساخته شود.  من در کار صادرات هم فعاليت مي‌کنم. شرکت ما پارچه‌هايي توليد مي‌کند که به آلمان، ايتاليا و ترکيه مي‌رود. روزانه دو تا سه کانتينر صادر مي‌کنيم. اين يعني ما کار صادرات مي‌کنيم و اين بيزينس از واردات جداست. اين را هم تاکيد مي‌کنم که واردات موجب ايجاد بازار رقابتي در داخل مي‌شود و نه‌تنها تهديد نيست بلکه قيمت‌هاي گمرکي که تعيين شده بستر مناسبي را براي توليد‌کنندگان داخلي ايجاد کرده است. در 45نمايندگي زير نظر شرکت ما تعداد مشتري‌هاي ما هنوز به 50هزار نرسيده است.
‌قوانين سخت‌گيرانه‌اي براي واردات پوشاک وجود دارد تا جايي که از نيمه دوم سال گذشته ثبت سفارش ممنوع شده است، اجناس شما چطور وارد ايران مي‌شود؟
مساله تحريم که به وجود آمد ايران دچار مشکل نقدينگي شد و اين قوانين براي شرکت‌هاي مانند ما که کارش را قانوني انجام مي‌دهد، مشکلاتي به وجود آورده که ما شايد مجبور شويم فعاليتمان را تعطيل کنيم. بر همين اساس، درجلسه‌اي که با وزير و معاون سازمان توسعه داشتيم، آنها اعلام کردند براي کنترل نرخ ارز اين قانون تصويب شده و به همين دليل جلو واردات پوشاک را گرفتيم. اين کار متاسفانه موجب واردات قاچاقي پوشاک شده که رقم بالايي بوده است. تقريبا 5/4 ميليارد دلار صرفه‌جويي ارزبري داشتيم بعد از تصويب اين قانون؛ اما رقم بسيار بالايي در رابطه با واردات قاچاقي اين کالاها داشته‌ايم که نشان مي‌دهد اين ارز خارج شده؛ اما کالا از طريق يک سيستم گمرکي وارد ايران نشده است. از نظر من دولت اشتباه کرده است چون واردات مثل صادرات يکي از اجزاي تجارت است. شرکت ما بر اساس فهرست بيمه 690 پرسنل دارد، ما با اين پرسنل تا آخر سال صبر مي‌کنيم؛ اما اگر اين مشکل واردات حل نشود اين کار را کنسل مي‌کنيم و نتيجه‌اش بيکاري اين نيروي 690 نفري است.
‌يعني تمام کالاهاي موجود در فروشگاه‌هاي وابسته به اين شرکت مربوط به قبل از منع ثبت سفارش بوده است؟
در آبان 1391 اين قانون تصويب شد و در اسفند اعلام کردند که هرکس جنسي در گمرک دارد، معادل ثبت سفارش مي‌تواند ترخيص کند.
فروشگاه‌هاي ما که خالي از جنس است را اگر مشاهده کنيد، متوجه کمبود اجناس مي‌شويد به اين خاطر که اجناس ما در گمرک است و آزاد نشده است.
‌با توجه به تغيير وضع معيشتي مردم در سال‌هاي اخير فروش شما چه ميزان تغيير داشته است؟
اطلاعات دقيق نمي‌شود داد، ما امسال وارداتي نداشته‌ايم که بشود قضاوت کرد در رابطه با فروش. حقوق پرسنل شرکت 20 تا 30‌درصد افزايش داشته است که تازه به نسبت ديگر جاها خوب محسوب مي‌شود. اما تورم بيشتر از اينها بوده.
‌فکر کنم آن تکان قيمت ارز آنقدر شديد بود که نياز به آمار دقيق هم نباشد. يعني تغيير قيمت‌ها آنقدرتکان‌دهنده بوده که تاثير آن بايد در فروش قابل لمس باشد.
نمي‌شود آمار اعلام کرد چون نمي‌خواهم حرفي بزنم که فردا بشود با آن سنديت ايجاد کرد. در اين نوسانات بازار افراد زيادي هم بودند که با سود‌هاي 200، 300‌درصدي پولدار شدند.
‌مخاطب شما هم قاعدتا مخاطب خاص است و اين نوسانات نبايد تاثير چنداني گذاشته باشد. اينطور نيست؟
با شما موافقم اما تمايلي به رسانه‌اي‌شدن اين مطلب ندارم ولي کاملا درست است، مخاطب ما شايد همان کساني بوده‌اند که سودهاي 200، 300‌درصدي کرده‌اند.
روزي که «جه اکس» 600 هزار‌تومان شد، ما به خودمان گفتيم که کارمندان اينجا همين مقدار حقوق مي‌گيرند، از صبح تا شب، کل ماه را کار مي‌کنند تا در آخر حقوقشان به اندازه يک جفت کفش بشود؟ تا پيش از اين پرسنل ما هميشه خريد مي‌کردند و در نهايت از حقوقشان کسر مي‌شد. حالا اگر يک کفش بخرند حقوقشان تمام شده. ما به همين دليل محدوديت‌هايي براي خريد پرسنل ايجاد کرده‌ايم که اين مساله در روحيه آنها تاثير بد نگذارد که کل حقوقشان به اندازه پول يک شلوار است. کارکنان اينجا در اين فضا بودن را دوست دارند وگرنه 500هزار‌تومان پولي نيست. البته ما جزو تنها شرکت‌هايي بوده‌ايم که واقعا حقوق‌ها را خوب آورديم بالا، يعني کساني که پيش ما کار مي‌کنند بسيار راضي‌اند.
‌ممانعت قانوني براي فعاليت برند‌هاي مختلف خارجي در ايران وجود ندارد؟
خير. در واردات مقوله‌اي به نام برند نداريم. اجناس فقط در ارزش‌گذاري کالا در گمرک بر اساس کدشان ثبت مي‌شوند.
‌کالاهاي شما در ايران جزو کالاهاي لوکس است، مشتريان خاص داريد. اگر از بيرون اين قشر و با چشم ديگري به اين فعاليت نگاه کنيد شايد راجع به منع واردات کمي همدلي داشتيد. فکر نمي‌کنيد؟
در ابتدا توليد‌کنندگان با واردات ما مخالف بودند اما الان که دلار به قيمت واقعي رسيده اينطور نيست. نرخ دلار که واقعي شد چند اتفاق خوب افتاد. اول براي صادر‌کننده مثل ما که سرمايه‌گذاري کرديم که يورو بگيريم نه اينکه يورو خرج کنيم و اينجا به ريال بگيريم.
با آقاي «نعمت‌زاده» جلسه‌اي داشتيم راجع به توليد‌کنندگان کفش. در آن جلسه ايشان اعلام کردند بهترين کفش ايراني با بهترين کيفيت 80، 90‌تومان بيشتر نمي‌شود، پس وجود يک کفش 500، 600‌توماني مثل اکو براي اين جنس تهديد نيست، يعني توليد‌کننده ترجيح مي‌دهد اين جنس باشد تا بتواند قيمت جنس داخلي‌اش را بالا ببرد. جايگاه ما بسيار مفيد است.
‌اکنون شرايط خاص است. در شرايطي هستيم که ارز دارو تامين نمي‌شود. با توجه به اين شرايط ...
مشکل شما جاي ديگري است. ارز دارو را مي‌گيرند و آن پول را نمي‌آورند، من آدمي را مي‌شناسم از رانت استفاده کرده، دلار هزارو200‌توماني گرفته و اين داروها را وارد ايران نکرده است، ارز را آزاد فروخته به من وارد‌کننده که من با آن رفته‌ام و يک جنس آورده‌ام. علت آن نه دولت است نه چيز ديگر، بلکه رانت است. چرا اختلاف قيمتي براي دلار وجود دارد؟ چرا دلار براي يکي هزارو200 و ديگري دوهزارو400 و سه‌هزار باشد. چرا؟ دلار بايد تک‌نرخي شود و پس از آن وارد‌کننده دارو مي‌آورد. نه اينکه کارت بازرگاني به نام حسن‌قلي‌خان بگيرد و دلار سه‌هزارو600‌توماني بفروشد. اينها به گردن وارد‌کننده پوشاک نيست. من با ارز سه‌هزارو600 جنس خريده‌ام. من اگر نخرم چه اتفاقي مي‌افتد؟ اتفاقي که مي‌افتد: هواپيماي تورکيش 10پرواز در روز به ايران گذاشته است به خاطر اينکه جيب مردم را در ترکيه در ازاي مثلا يک شلوار خريدن خالي کند. طرفداران اين جنس در اينجا نخرند در خارج از ايران خريداري مي‌کنند. راننده ما منتظر مي‌شود در تخفيف 70‌درصد بنتون براي بچه‌اش خريد مي‌کند. اين آقا نمي‌تواند از پاتن جامه خريد کند؟ مي‌تواند، اما ترجيح مي‌دهد به دليل کيفيت بالا جنس خارجي بخرد. يک قسمتي از جمعيت ايران هستند که اصلا از ايران جنس نمي‌خرند، افرادي که بابت کترينگ عروسي براي هر ميهمان 400 تا 500 هزار‌تومان پول مي‌دهند نمي‌توانيم راضي‌اش کنيم که لباس عروسي‌اش را از شانزه‌ليزه بخرد. اين يک قسمتي از جامعه است واگر نيازش در ايران برآورده نشود مي‌رود دوبي و همان ارز را خارج مي‌کند و نياز خودش را برآورده مي‌کند.
‌حجم کارهاي صادراتي شما بيشتر است يا وارداتي؟
صادرات ما خيلي بيشتر است. واردات ما امسال صفر بوده است. ما در آستانه تعطيل‌کردن هستيم، اين فعاليت ديگر براي ما توجيه اقتصادي ندارد. براي يک جفت کفش 125 هزار‌تومان هزينه گمرک مي‌دهيم. چيزي در حدود هفت‌هزار يورو هزينه حمل مي‌دهيم. اين براي ما به صرفه نيست، اين بيزينس بيزينس مرده است. فکر مي‌کنيد آقاي رهبر چرا پنج، شش‌نمايندگي را يک‌شبه تعطيل کرد؟ توجيهي ندارد. در اين قسمت فقط توي چشم هستيم.

مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع:


بنیاد آینده‌نگری ایران



يكشنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۸ آوریل ۲۰۲۴

ستون آزاد

+ "زدن سر هشت پا" و حکایت "ببر کاغذی" رضا علوی

+ جهانِ پس از جنگ غزه  رضا علوی

+ آیا اسراییل بر نفت و گازغزه چیره خواهد شد ؟ رضا علوی

+ توتالیتریسم چیست؟ حسین مولا

+ گفتگو بارد هوش مصنوعی با حسین مولا حسین مولا

+ تفاوت مبارزه جوانان در زمان حکومت شاه ایران برای آزادی و دمکراسی با مبارزه جوانان کنونی برای آزادی و دمکراسی علیه جمهوری اسلامی چیست؟ گفتگو حسین مولا با بارد بزرگترین هوش مصنوعی گوگل

+ دو حادثه مهم  رضا علوی

+ جوانانیکه در جنبش زن زندگی آزادی شرکت کردن در چه سنینی بودند؟ Bard هوش مصنوعی

+ خود آموز دیکتاتورها رندال وود کارمینه دولوکا

+ موانع توسعه دموکراسی در خاورمیانه  دکتر امیر ساجدي

+ راز یک کشتار  رضا علوی

+ آیا غول خفته بیدار می شود ؟  رضا علوی

+ ریزش مداحان در این عاشورا رضا علوی

+ رهبر نقاب دار!  رضا علوی

+ بخش سوم : "لاریجانی ها " ؛ مردانی برای تمام فصول رضا علوی

+ حقوق زنان - کانون درگیری. فرهاد یزدی

+ آمریکا ؛ به کجا چنین شتابان ؟ رضا علوی

+ جهان و ایران در آغاز سال نو خورشیدی. فرهاد یزدی

+ نبرد برای نامزدی  رضا علوی

+ . 

+ ایران لیبرال فرهاد یزدی

+ روز جهانی زنان گرامی باد  گیتی پورفاضل

+ سالروز حمله روسیه به اوکراین فرهاد یزدی

+ کالبد شکافی" پرویز ثابتی" رضا علوی

+ سقوط محسن رنانی

+ فشار برملت ایران از دو سو. فرهاد یزدی

+ نشست واشنگتن – تلاش در راه ذلیل کردن جنبش ملی ایران فرهاد یزدی

+ الگوی روسی چپاول اموال ملی فرهاد یزدی

+ امنیت ملی – بخش دوم فرهاد یزدی

+ امنیت ملی در دهه سوم سده بیست و یکم فرهاد یزدی

+ آیا روسیه، جمهوری اسلامی را به عنوان متحد استراتژیک خود محسوب می کند؟ رضا علوی

+ منافع ملی و استقلال فرهاد یزدی

+ نقش "طنز" و شعار های "کاف دار" در جنبش انقلابی ایران رضا علوی

+ قشر میانه ایران مهرداد: یکی از همکاران سایت آینده نگر

+ دیگر چین به ایران اهمیت نمی‌دهد ! رضا علوی

+ نقش توازن قوا در جهان در خیزش ملی فرهاد یزدی

+ نیروهای مسلح در دو مقطع تاریخی فرهاد یزدی

+ تراژدی جمهوری اسلامی با مهسا امینی آغاز و با محسن شکاری پایان می‌یابد!  دکتر شیرزاد کلهری

+ دستاوردهای جنبش انقلابی ایران یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ از خیزش اجتماعی تا انقلاب سیاسی فرهاد یزدی

+ پایان کار رژیم، تکیه بر عصای سلیمان شیرزاد کلهری

+ انقلاب سیاسی فرهاد یزدی

+ انقلاب مدرن ایران شیرزاد کلهری

+ ادامه خیزش اجتماعی – سیاسی ایران فرهاد یزدی

+ بیانیه شماره ۱ لیدرهای میدانی  لیدرهای میدانی

+ خیزش اجتماعی نسل جوان ایران فرهاد یزدی

+ اولویت پاسداری از یک پارچگی سرزمینی ایران فرهاد یزدی

+ با کمال تاسف و تاثر از در گذشت دوست نازنین مان محمد امینی .

+ اعتراضات مردم و راهکار های روی میز حکومت یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ تعلل نیروهای مسلح فرهاد یزدی

+ آینده در کوتاه مدت فرهاد یزدی

+ سپاه پاسداران و نجات ایران فرهاد یزدی

+ رسالت انسان در برابر آزادی سعیده امین‌زاده

+ ایران – روسیه - اوکراین فرهاد یزدی

+ نیاز به زمان فرهاد یزدی

+ مبارزه مدنی و چرائی آن کیومرث صابغی

+ دو بازنده – یک برنده. فرهاد یزدی

+ نظام سیاسی در ایران آینده فرهاد یزدی

+ آیا بایدن در انتخابات ۲۰۲۴ کاندید خواهد شد ؟ رضا علوی

+ اسطوره سیاسی از دموکراسی آمریکا تا اقتدار گرائی چین پرفسورجیم دیتو

+ اسطوره جدید و آینده سیاسی عربستان سعودی -

+ فرمان فرمایی روسیه بر نظام اسلامی فرهاد یزدی

+ دگرگونی قدرت در کانون نظام فرهاد یزدی

+ برجام در تاریکی رضا علوی

+ برای مام زمین در روز زمین فرهاد یگانه‌

+ تکرار تاریخ، نابودی محتوم دیکتاتورهای بزرگ به دست خودشان است فرهاد یگانه‌

+ چرا رابطه کشورهای غربی و روسیه پس از پایان جنگ سرد، به چنین کابوسی برای اردوگاه کشورهای غربی ختم شد؟ فرهاد یگانه‌

+ تاثیر جنگ اوکراین فرهاد یزدی

+ نوروزتان مبارک .

+ چیرگی «جبهه موافقت» بر «جبهه مقاومت» رضا علوی

+ نخبه گان یا پخمه گان در حکومت اسلامی  رضا علوی

+ رویا یا کابوس ؟ رضا علوی

+ خودکامگی  تیموتی اسنایدر

+ نگاهی بر موقعیت ایران در منطقه فرهاد یزدی

+ در باره انتخابات ۱۴۰۰ مجید / ایران

+ حسن هم از میان ما رفت گروهی از یاران دیروز، امروز و فردای حسن

+ در باره ظریف ... و میدان  مجید / ایران

+ نظام اسلامی و اردوی خاور بر علیه باختر فرهاد یزدی

+ چرا سازمانهای اطلاعا تی معتقدند که آینده جهان تیره و تار است ترجمه: کیومرث صابغی

+ تضمین حداقل درآمد یکسان برای تمام شهروندان. فرهاد طالع

+ قرار داد ۲۵ ساله ؛ ماندگاری حکومت یا ترکمانچای ؟ رضا علوی

+ سخنی با آقای مهاجرانی. محمد امینی

+ مذاکره غرب با نظام اسلامی فرهاد یزدی

+ هنر فاشیست نبودن ترجمه ناصر فکوهی

+ با ناسيوناليسم راه به جايي نمي‌بريم عظيم محمودآبادي

+ در آستانه چهل و دومین سالگرد انقلاب فرهادی یزدی

+ روز سياه  رضا علوي

+ مصباح یزدی ؛ معمار خشونت مقدس و طرا ح "کادرسازی " رضا علوی

+ حمله به ایران و یا حزب الله؟ فرهاد یزدی

+ تهدید از سوی قفقاز فرهاد یزدی

+ بهار آن سال و «بهار هر سال...» محسن یلفانی

+ بحران امنیتی و حکومت نظامیان فرهاد یزدی

+ جستجوی کار در ایران امروز 

+ سیاست دولت نوین آمریکا در منطقه فرهاد یزدی

+ اوباما برجام را آورد و ترامپ آنرا پاره کرد- چرا؟ مجید / ایران

+ ارزش های اندیشه های دکتر فاطمی  رضا علوی

+ مرگ نهائی رژیم  فرهاد یزدی

+ آتش افروزی در قفقاذ فرهاد یزدی

+ اندیشه چپ ، خادم غرب مهندس صلاح الدین همایون

+ تنگ تر شدن حلقه فشار فرهاد یزدی



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995