Iranian Futurist 
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
اخبار روز
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


جنبش اشغال حق داشت:سرمایه داری جهان را به سوی شکست پیش برده است

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[02 Jun 2014]   [ ]

آندرو هوسی و تبیین ارتباط کتاب پیکتی با جنبش وال استریت

 

یکی از شعارهای تظاهرات اشغال وال استریت این بود که سرمایه داری فایده ای ندارد. در حال حاضر، کتاب پیشگامانه و جدید اقتصاددان فرانسوی توماس پیکتی شرح میدهد که چرا حق با آنهاست.

این مصاحبه توسط اندرو هوسی[۱] اقتصاددان و مسئول کلاج لندن در فرانسه با توماس پیکتی در خصوص کتاب اخیر اش سرمایه در قرن ۲۱ صورت گرفته است.


لازم به ذکر است این مصاحبه در تاریخ ۱۲ آپریل سال جاری میلادی از سوی رونامه گاردین منتشر شده است.


دانشکده اقتصاد پاریس، در واقع در غیر پاریسی ترین بخش شهر واقع شده است. در بلوار جردن[۲]در پایینترین قسمت دپارتمان، در کنار پارک مونسوری[۳]قرار گرفته است. برخلاف بسیاری از پارکهای فرانسوی، فقدان نظم در این پارک به چشم میخورد، در واقع با وجود دریاچه ها، فضاهای باز، و اردکهای حریص و فضول به راحتی میتوانید خود را در پارکی در یکی از شهرهای بریتانیا تصور کنید. با این حال، فضای دانشکده اقتصاد پاریس، بدون شک و با اطمینان همانند بیشتر دانشگاههای فرانسه است. یعنی خاکستری و کسل کننده. راهروها بوی نم میدهند. من در همین دانشکده با پروفسور توماس پیکتی، یک جوان فرانسوی (اوایل دهه چهل عمرِ خود) که بیشتر مدت زمان کاری خود را در میان آرشیوها و با جمع آوری اطلاعات میگذراند ولی در واقع مهمترین متفکر در میان هم نسلان خودش است، مصاحبه ای انجام دادم. جاکوب هکر[۴]از دانشگاه ییل[۵]در موردش میگوید: “او یک روشنفکر و دموکرات است که میتواند الکسی دوتوکویل[۶]قرن ۲۱ باشد.”


این مصاحبه در مورد آخرین کتاب او با عنوان “سرمایه در قرن بیست و یک[۷]” انجام شده است.کتاب عظیمی، شامل ۷۰۰ صفحه، که پر از پانویس، نمودار و فرمولهای ریاضی است. در نگاه اول به نظر کتابی آکادمیک، دلهره آور و غیرقابل درک می آید. در هفته ها و ماههای اخیر، این کتاب بحثهای شدیدی را در مورد پویایی سرمایه داری و به خصوص افزایش به ظاهر غیر قابل توقف خرده نخبگانی که بیشتر و بیشتر ثروت دنیا را تحت کنترل گرفته اند، ایجاد کرده است.


در وبلاگها و وبسایتهای غیر تخصصی در سراسر آمریکا، بحثهایی در مورد قدرت و پول و پرسشهایی از درون زندگی آمریکایی، در گرفته که آیا سرمایه داری، کیفیت زندگی را برای همه بهبود میبخشد؟


پیکتی میگوید که مساله این نیست، و او کتابش را به شیوه ای روشن و دقیق برای بیان اعتقادات سرمایه داران در مورد وضعیت اخلاقی به دست آوردن پول، نوشته است.


وضعیت پیشگامانه کتاب در مقاله ای طولانی در نیویورکر[۸]مورد بررسی قرار گرفته و برانکو میلانوویچ[۹]، یکی از اقتصاددانان ارشد سابق بانک جهانی، از کتاب پیکتی به عنوان نقطه عطفی در تفکر اقتصادی یاد کرده است. یک نویسنده دیگر از مجله اکونومیست[۱۰]گزارش کرد که کارِ پیکتی اساسا بازنویسی ۲۰۰ سال از تفکر اقتصادی، در مورد نابرابری است. به طور خلاصه، مباحث بر دو قطب متمرکز شده اند: اولین قطب بر اساس سنتی است که با کارل مارکس[۱۱] آغاز میشود، کسی که باور داشت سرمایه سرمایه داری با کاهش بی پایان بازده سود خودبخود از بین میرود. در قطب مخالف این طیف، عقاید سیمون کوزنتس[۱۲] را میبینیم که جایزه نوبل سال ۱۹۷۱ را به دست آورده است و این مساله را مطرح کرد که، هرچه اقتصاد رشد بیشتری پیدا کند و پیجیده تر شود، شکاف طبقاتی کاهش بیشتری می یابد.


پیکتی میگوید که هیچکدام از این مباحث بر اساس شواهدی که او به دست آورده است، نیستند. او شرح میدهد که دلیلی برای باور این که سرمایه داری تاکنون توانسته باشد مشکل نابرابری را که به نظر او روزبروز به جای بهبود در حال بدتر شدن است حل کند، وجود ندارد. این مساله از بحران بانکی سال ۲۰۰۸ تا جنبش اشغال سال ۲۰۱۱ توسط مردم به خوبی حس شده است. اهمیت منحصر به فرد این کتاب که به طور علمی این مساله را ثابت میکند این است که، این شهود حقیقت دارند. همین که او افکار بسیاری از مردم را بیان میکند دلیلی برای راه یافتن کتابش به جریانات اصلی است.


وقتی که صحبتهایمان را آغاز میکنیم، پیکتی میگوید: “هدف اصلی کتاب من مخاطب عام بوده است. و با اینکه کتاب من مطمئنا توسط متخصصین نیز خوانده میشود، میخواستم اطلاعات را به طرزی واضح برای هر شخصی که آنرا میخواند بیان کرده باشم.” و در واقع کتاب میخواهد بگوید که سرمایه در قرن ۲۱ برای همه قابل فهم است. کتاب با حکایات و منابع ادبی مسائل خود را بیان کرده است. این مساله که متن کتاب به خوبی توسط آرتور گلدهمر[۱۳]، یک متخصص ادبی که مترجم آثار آلبر کامو[۱۴] نیز بوده است، ترجمه شده، به فهم آن کمک بسیاری میکند. اما با این حال، باز هم برای فهم کتاب پیکتی که با لغاتی سرگیجه آور از کتابهایی نظیر اصول اقتصاد خرد و نفوذ سیاسی کینزی پر شده، توسط افراد عادی مثل من به کمک احتیاج است. بنابراین از او این سوال را پرسیدم که : چه ایده ای پشت این کتاب بود؟


او که انگلیسی را با ته لهجه فرانسوی صحبت میکند، میگوید: “من با یک تحقیق سرراست کارم را آغاز کردم. چند سال پیش به این مساله به فکرم رسید که اطلاعات پشت این همه تئوریهای مارکس تا دیوید ریکاردو[۱۵](اقتصاددان انگلیسی قرن ۱۹ حامی تجارت آزاد) و دیگر اندیشمندان معاصر، در مورد نابرابری چیست؟ با انگلستان و آمریکا آغاز کردم و متوجه شدم که شواهد خاصی وجود ندارد. بعد کشف کردم که شواهد موجود، تقریبا همگی با نظریات مارکس و ریکاردو در تضاد هستند. سپس به مطالعه دیگر کشورها مشغول شدم و الگویی برایم ایجاد شد، که سرمایه و پول، سریعتر از رشد جوامع سرمایه داری، تجمع پیدا میکند. و این الگو، که آخرین بار آنرا در قرن ۱۹ مشاهده میکنیم، از سال ۱۹۸۰ وقتی که کنترل سرمایه در بسیاری از کشورهای غنی مرتفع شد، بیشتر دیده میشود.


بنابراین تزِ پیکتی، بر اساس تحقیقات گسترده او، آن است که نابرابری های مالی در قرن ۲۱ رو به افزایش است و با سرعت خطرناکی به پیش میرود. از طرفی، این مساله نگاه ما را نسبت به گذشته تغییر میدهد. ما میدانستیم که پایان سرمایه داری که توسط مارکس پیش بینی شده بود هیچگاه اتفاق نیفتاد، و حتی در زمان انقلاب ۱۹۱۷ روسیه، دستمزدها در بقیه کشورهای اروپایی همچنان سیر صعودی داشتند. همچنین میدانیم که روسیه توسعه نیافته ترین کشور در اروپا بود و به همین خاطر کمونیسم در آنجا پایه گذاری شد. پیکتی در ادامه می افزاید، با این حال، تنها بحرانهای مختلف قرن بیستم – به طور عمده دو جنگ جهانی – از رشد مداوم ثروت به وسیله یکنواخت کردن میزان نابرابریها به طور موقت و مصنوعی جلوگیری کردند. بر خلاف تصور ما قرن ۲۰ ، دورانی بود که از نابرابریها کاسته شد، وگرنه در شرایط عادی باید شکاف طبقاتی، افزایش بیشتری پیدا میکرد.


در قرن ۲۱، این مساله تنها مساله کشورهای به اصطلاح “غنی” – ایالات متحده، انگلستان و اروپای غربی – نیست، بلکه روسیه ، چین و دیگر کشورهایی که به کشورهای توسعه یافته تبدیل شده اند نیز با آن روبرو هستند. پیکتی میگوید که خطر اصلی این است که اگر این روند متوقف نشود، فقر به همین میزان افزایش خواهد یافت و ممکن است در قرن ۲۱ ، نابرابریهای فزاینده در نتیجه اختلافات اجتماعی، بیشتر از قرن ۱۹ باشد.


چون او ایده هایش را با فرمول و قضایا برایم توضیح میداد، هنوز کمی تکنیکی به نظر میرسید (من هنوز هم در ریاضی ضعیف هستم). ولی با دقت در سخنان پیکتی (که معلمی بسیار خوب و صبور است) و با در کنار هم قرار دادن اطلاعاتی که بازگو میکرد، توانستم منظورش را متوجه شوم. در سطح مبتدی برایم توضیح داد که درآمد مثل یک جریان است، که میتواند حرکت کرده، رشد کند و با توجه به بازده تغییر پیدا کند. سرمایه یک نوع موجودی است. میزان آن بستگی به این دارد که در تمام سالهای قبل چه مقدار از آن انباشته شده باشد. تقریبا شبیه تفاوت بین اضافه برداشت و وام مسکن، اگر نتوانید به نقطه ای برسید که خانه خود را خریداری کنید، سرمایه ای نداشته و همیشه فقیر خواهید ماند.


به عبارت دیگر، آنچه که او میگوید، در شرایط جهانی به این معنی است که کسانی که سرمایه و دارایی هایی برای تولید ثروت در اختیار داشته باشند ( مانند یک شاهزاده سعودی) همیشه ثروتمندتر از کارآفرینان در حال تلاش برای ایجاد سرمایه خواهند بود. گرایش سرمایه داری در این طرح به تمرکز بیشتر و بیشتر ثروت در دست افرادی کمتر و کمتر منجر میشود. ولی مگر ما اینها را نمیدانستیم؟ ثروتمندان، ثروتمندتر میشوند و فقرا فقیرتر؟ آیا گروه Clash و دیگر خوانندگان در مورد این مساله در سالهای ۱۹۷۰ آهنگهایی نخوانده بودند؟


پیکتی، که گرم صحبت شده میگوید: “خوب در واقع از این مساله مطمئن نبودیم هرچند ممکن بود حدسهایی زده باشیم. از طرفی، اولین باری است که به این شکل شواهدی را گردآوری کرده ایم که ثابت میکنند موضوع از چه قرار است. دوم اینکه، گرچه من سیاستمدار نیستم ولی مشخص است که این جنبش که رو به پیشرفت است، کاربرد سیاسی نیز دارد. همه ما در آینده از همه لحاظ فقیرتر میشویم و این مساله ایجاد بحران خواهد نمود. من ثابت کرده ام که تحت شرایط کنونی، نظام سرمایه داری کاربردی نخواهد داشت.”


جالب توجه است که پیکتی میگوید که طرفدار انگلیسیهاست و در واقع تحقیقات خود را با مطالعه بر روی سیستم مالیات بر درآمد انگلستان ( یکی از سیستمهای مهم سیاسی در تاریخ) آغاز کرده است. او همچنین میگوید که انگلیسیها به بازارهایی که از آن سر در نمیاورند، اعتماد کورکورانه ای دارند. ما بحران کنونی در دانشگاههای بریتانیا، که با احتساب هزینه های تحمیل شده متوجه میشوند با کمبود وجه نقد مواجه هستند زیرا در محاسبه میزان پرداختی توسط دانشجویان اشتباه کرده و در حال حاضر قادر به حصول اطمینان از بازپرداخت وامهایی که برای پرداخت این هزینه ها در نظر گفته شده نمی باشد، را بررسی کردیم. به عبارت دیگر، دولت تصور میکرد   که این روش برای پرداخت هزینه ها مناسب است، ولی در واقع چون نمیتوانست تمام متغیرهای موجود در بازار را کنترل کند، با پول ملت به قمار پرداخته و به نظر میرسد که به میزان چشمگیری بازنده بوده است. او آهسته میخندد و میگوید: “این مساله مثالی بارز از چگونگی تحمیل بدهی به بخش عمومی جامعه است. تصور چنین وضعیتی در فرانسه کاملا نامعمول و غیر ممکن به نظر میرسد.”


با اینکه تمرکز پیکتی بیشتر روی بریتانیا و ایالات متحده است، میگوید که فقط در فرانسه حس آسایش را دارد. سرمایه در قرن بیست و یکم توسط مجموعه ای از منابع فرانسوی (تاریخدان فرانسوا فورت[۱۶] نقش کلیدی داشت) گرفته شده است. پیکتی میگوید که چشم انداز سیاسی فرانسه را بهتر درک میکند. او در کلیشی[۱۷] ، منطقه ای که عمدتا از خانواده های طبقه کارگر تشکیل شده، بزرگ شد و والدینش اعضای گروه شبه نظامیLutteOuvrière  (مبارزه کارگران) – حزب تروتسکیستی که هنوز هم در فرانسه طرفداران قابل توجهی دارد – بودند. آنها که همانند بسیاری از هم نسلان خود از شکست انقلاب می ۷۸ ناامید شده بود، به گله داری در منطقه Aude روی آوردند (مسیری کلاسیک برای بسیاری از هیپی های چپ گرای آن نسل). پیکتی جوان در مدرسه بسیار سخت درس خواند، و در پاریس به تحصیلاتش ادامه داد و سپس مدرک PhD خود را از دانشکده اقتصاد لندن در سن ۲۲ سالگی دریافت نمود. سپس به انستیتوی تکنولوژی ماساچوست رفت، جایی که به عنوان نابغه شناخته شد، سپس به پاریس برگشت تا مدیر دانشکده ای شود که در حال حاضر در آن نشسته ایم.


بنا به گفته های خودش، برنامه سفر سیاسی اش را با سقوط دیوار برلین آغاز کرد. او به سراسر اروپای شرقی سفر کرد و مجذوب ویرانه های کمونیسم شد. همین جاذبه اولیه بود که او را به سمت اقتصاددان شدن رهنمون ساخت. جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ نیز او را تحت تاثیر قرار داد. “میتوانستم ببینم که بسیاری تصمیمات بد توسط سیاستمداران گرفته میشود زیرا آنها از اقتصاد سر در نمی آوردند. ولی من شخصی سیاسی نیستم. شغل من این نیست. ولی خوشحال خواهم شد که سیاستمداران بتوانند نوشته های مرا بخوانند و از آن نتیجه گیری کنند.”


جالب است بدانیم که پیکتی به عنوان مشاور سگولن رویال[۱۸]در سال ۲۰۰۷ ، زمانی که نامزد سوسیالیست انتخابات ریاست جمهوری بود، همکاری میکرد. این دوران برای او خاطره خوشی به همراه نداشت. زیرا رابطه عاشقانه او با سیاستمدار و رمان نویسی به نام آریل فیلیپتی[۱۹]، یکی دیگر از کارمندان رویال، در همان اثنا به همراه اتهامات تندی از هر دو طرف پایان گرفت. پس از این اتفاقات غم انگیز، پیکتی تمایل به فاصله گرفتن از روزمرگی های خشن سیاسی پیدا کرد.


بگذریم! ما چه چیزی آموخته ایم؟ سرمایه داری بد است. هورا! جایگزینش چیست؟ سوسیالیسم؟ امیدواریم. او با لحنی مرا که سابقا در دوران نوجوانی مارکسیست بودم ناامید میکند و میگوید: “به این آسانی هم نیست. آنچه من در موردش به بحث پرداخته ام، مالیات تصاعدی است، یک مالیات جهانی که بر اساس املاک خصوصی دریافت شود. تنها راه حل متمدنانه همین است. من فکر میکنم باقی راه حل ها، بسیار خشن تر هستند – منظورم سیستم حزب بندی روسیه است که به آن اعتقادی ندارم و تورم که واقعا فقط نوعی مالیات است که از فقرا اخذ میگردد.” او توضیح میدهد که گروه حاکم، به ویژه در مدل روسی، در واقع حکومت اغنیا بر اکثریت است که مستبدانه بوده و فرق زیادی با روش باندهای تبهکار ندارد. او می افزاید که افراد بسیار ثروتمند معمولا از تورم صدمه خاصی نمی بینند – و در هر صورت ثروت آنها افزایش می یابد – ولی فقرا در اثر افزایش هزینه های زندگی از همه بیشتر رنج میبرند. مالیات تصاعدی بر اساس میزان ثروت تنها راه حل عاقلانه است.


با اینکه سخنان او منطقی است ولی به او اطمینان میدهم که هیچ حزب سیاسی در بریتانیا یا ایالات متحده، حزب راست یا چپ، جرات به رای گذاشتن چنین ایده آرمانگرایانه ای را ندارد. دولت کنونی فرانسوا اولاند[۲۰]، نه فقط به خاطر رسوایی های اخلاقی رئیس جمهور (که این مسائل به طور گسترده ای تحسین شده) بلکه به خاطر سیستم مالیاتی جزایی که به دنبال تحمیل آن است، مورد نفرت قرار گرفته است.او می گوید :”درست است. البته که درست است. ولی این نیز حقیقت دارد که همانطور که من و همکارانم در این کتاب نشان داده ایم، شرایط کنونی را نمیتوان بیش از این تحمل کرد. این مساله لزوما دیدگاهی آخرالزمانی نیست. من مقایسه ای بین شرایط گذشته و حال انجام دادم و فکر میکنم که راه حل همین است. اما قبل از اینکه به این راه حل ها بپردازیم باید شرایط را درک کنیم. هنگامی که من شروع کردم، و با سادگی شواهد را جمع آوری میکردم، واقعا از آنچه یافتم شگفت زده شدم، یعنی نابرابری با چنان سرعتی در حال رشد است که سرمایه داری نمیتواند آنرا حل کند. بسیاری از اقتصاددانان از راه دیگری شروع کرده اند، یعنی با پرسش در مورد فقر، ولی من میخواستم بفهمم که چطور ثروت یا ثروتهای فوق العاده زیاد، میتواند باعث افزایش شکاف طبقاتی شود. و همانطور که گفتم، آنچه یافتم این است که سرعت گسترش شکاف طبقاتی سریع و سریعتر میشود. شاید بپرسید که این مساله برای مردم عادی که میلیاردر نیستند و هیچگاه هم میلیاردر نخواهند شد به چه معناست. خوب من فکر میکنم که در وهله اول به معنای زوال رفاه اقتصاد عمومی است، به عبارت دیگر تخریب بخش عمومی.  فقط باید ببینید که دولت اوباما میخواهد چه اقداماتی انجام دهد- یعنی در مورد از بین بردن نابرابریها در مورد مراقبتهای بهداشتی و غیره – و رسیدن به چنین هدفی و در نتیجه فهم اینکه این مساله تا چه حد اهمیت دارد، چقدر دشوار است. اعتقادی بنیادگرایانه در میان سرمایه داران وجود دارد که میگوید این سرمایه است که جهان را نجات خواهد داد، ولی اینطور نیست. نه به خاطر آنچه مارکس در مورد تناقضات سرمایه داری گفته است بلکه به خاطر اینکه من کشف کرده ام که سرمایه به خودی خود یک هدف است و نه چیز دیگر.”


پیکتی این سخنان را با لحنی آگاهانه و قدرتمند با شور و شوق بیان میکند. میتوان به راحتی متوجه شد که او شخصیتی متوسط و آرام دارد ولی به این سوژه بسیار علاقمند است و از اینکه در سمیناری خصوصی در مورد پول و چگونگی عملکرد آن سخن بگوید لذت میبرد. گرچه کتاب او طولانی و پیچیده است اما هرکسی که در جهان سرمایه داری زندگی میکند، یعنی همه ما، میتوانیم مباحث چگونگی عملکرد آن را درک کنیم. یکی از مهمترین این مباحث در مورد ظهور مدیران، یا “سوپرمدیران” است که ثروت تولید نمیکنند بلکه از طریق آن دستمزد ایجاد میگیرند. او ادامه میدهد که این مساله در واقع نوعی سرقت است، ولی این عمل، ناشایست ترین کاری نیست که سوپر مدیران انجام میدهند. بیشترین آسیب در زمانی ایجاد میشود که خود را در رقابت با میلیاردهایی قرار میدهند که ثروتشان از اقتصاد پیشی گرفته و به هیچ عنوان دست یافتنی نیست. این عمل یک رقابتی دائمی به وجود خواهد آورد، که قربانیان آن که همان مردم عادی هستند و از پس چنین وضعیتی بر نمی آیند و چنین ثروتی ندارند، توسط مدیران اجرایی، معاونان دولت و دیگر گرگهای وال استریت قربانی شده و بازنده خواهند شد. در این بخش پیکتی در مورد یکی از دروغهای بزرگ قرن ۲۱ یعنی این مساله صحبت میکند که سوپر مدیرها شایستگی پولی را که دریافت میکنند، دارند. زیرا همانند فوتبالیستها مهارتهای متخصصان فوق انسانی را دارا می باشند.


او میگوید: ” امروزه یکی از عوامل جداسازی نیروی کار، آن چیزی است که من نام آنرا افراط در شایسته سالاری میگذارم. این همان درگیری بین میلیاردهایی که درآمد آنها از اموال و دارائیهایشان تامین میشود، مثل شاهزاده های سعودی، و سوپر مدیران است. هیچکدام از آنها هیچ چیز غیر از ثروت خودشان را که در واقع سوپر ثروتی است که از واقعیت روزمره بازار که نشاندهنده وضعیت واقعی زندگی مردم است، فاصله بسیاری دارد، تولید نمیکنند. بدتر از آن، آنها برای افزایش ثروت خود به رقابت با یکدیگر میپردازند. و ماجرایی که از همه اینها بدتر است اینکه چگونه سوپر مدیران – که ثروتشان را از راه حرص و طمع به دست می آورند – دستمزد خودشان را بدون در نظر گرفتن واقعیتهای بازار، افزایش میدهند. به عنوان مثال، این همان اتفاقی است که در سال ۲۰۰۸ برای بانکها رخ داد.”


چنین طرز تفکری است که کار پیکتی را بسیار جذاب و قانع کننده ساخته است. بر خلاف بسیاری از اقتصاددانان او اصرار دارد که تفکر اقتصادی نمیتواند از تاریخ و سیاست جدا باشد. این همان چیزی است که کتاب او را تا جایی رسانده که پل کروگمن[۲۱] برنده آمریکایی جایزه نوبل به آن لقب “حماسه” و “چشم انداز گسترده” می دهد. نفوذ پیکتی از جامعه کوچک اقتصاددانان دانشگاهی فراتر رفته است. او در فرانسه به عنوان مفسر مسائل عمومی، که برای لوموند و لیبراسیون مینویسد شناخته شده و ایده هایش غالبا توسط سیاستمدارانی از هر طیف در برنامه های تلویزیونی همانند Soir 3 بیان میشود. شاید بتوان گفت که مهمترین بخش شهرت او مربوط به نفوذ در حال رشدش در جهان سیاست انگلیسی و آمریکایی یعنی کشورهایی که به استادان فرانسوی اقتصاد اعتنای چندانی ندارند، می باشد (کتاب او مورد علاقه حزب میلیبند[۲۲]انگلستان است). با افزایش فقر در سراسر جهان، همه مجبور به توجه به سخنان پیکتی هستیم. اما گرچه تشخیص او دقیق و قانع کننده است، تصور اینکه راه حل پیشنهادی او – یعنی مالیات و مالیات بیشتر – در دنیایی که از پکن تا مسکو و واشنگتن، پول و کسانی که بیشترین پول را در اختیار دارند، حرف اول را میزنند، قابل اجرا باشد، دشوار است


این متن ترجمه ایست از 


Occupy was right: capitalism has failed the world


مطالب مرتبط:


پرونده ی کتاب سرمایه در قرن ۲۱






[۱] Andrew Hussesy


[2] Jourdan


[3] Parc Montsouris


[4] Jacob Hacker


[5] Yale


[6] Alexis de Tocqueville


[7] Capital in the Twenty-First Century


[8] New Yorker


[9] BrankoMilanovics


[10] the Economist


[11] Karl Marx


[12] Simon Kuznets


[13] Arthur Goldhammer


[14] Albert Camus


[15] David Riccardo


[16] François Furet


[17] Clichys


[18] Ségolène Royal


[19] Aurélie Filipetti


[20] François Hollande


[21] Paul Krugman


[22] Miliband


مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع:


بنیاد آینده‌نگری ایران



يكشنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۸ آوریل ۲۰۲۴

ستون آزاد

+ "زدن سر هشت پا" و حکایت "ببر کاغذی" رضا علوی

+ جهانِ پس از جنگ غزه  رضا علوی

+ آیا اسراییل بر نفت و گازغزه چیره خواهد شد ؟ رضا علوی

+ توتالیتریسم چیست؟ حسین مولا

+ گفتگو بارد هوش مصنوعی با حسین مولا حسین مولا

+ تفاوت مبارزه جوانان در زمان حکومت شاه ایران برای آزادی و دمکراسی با مبارزه جوانان کنونی برای آزادی و دمکراسی علیه جمهوری اسلامی چیست؟ گفتگو حسین مولا با بارد بزرگترین هوش مصنوعی گوگل

+ دو حادثه مهم  رضا علوی

+ جوانانیکه در جنبش زن زندگی آزادی شرکت کردن در چه سنینی بودند؟ Bard هوش مصنوعی

+ خود آموز دیکتاتورها رندال وود کارمینه دولوکا

+ موانع توسعه دموکراسی در خاورمیانه  دکتر امیر ساجدي

+ راز یک کشتار  رضا علوی

+ آیا غول خفته بیدار می شود ؟  رضا علوی

+ ریزش مداحان در این عاشورا رضا علوی

+ رهبر نقاب دار!  رضا علوی

+ بخش سوم : "لاریجانی ها " ؛ مردانی برای تمام فصول رضا علوی

+ حقوق زنان - کانون درگیری. فرهاد یزدی

+ آمریکا ؛ به کجا چنین شتابان ؟ رضا علوی

+ جهان و ایران در آغاز سال نو خورشیدی. فرهاد یزدی

+ نبرد برای نامزدی  رضا علوی

+ . 

+ ایران لیبرال فرهاد یزدی

+ روز جهانی زنان گرامی باد  گیتی پورفاضل

+ سالروز حمله روسیه به اوکراین فرهاد یزدی

+ کالبد شکافی" پرویز ثابتی" رضا علوی

+ سقوط محسن رنانی

+ فشار برملت ایران از دو سو. فرهاد یزدی

+ نشست واشنگتن – تلاش در راه ذلیل کردن جنبش ملی ایران فرهاد یزدی

+ الگوی روسی چپاول اموال ملی فرهاد یزدی

+ امنیت ملی – بخش دوم فرهاد یزدی

+ امنیت ملی در دهه سوم سده بیست و یکم فرهاد یزدی

+ آیا روسیه، جمهوری اسلامی را به عنوان متحد استراتژیک خود محسوب می کند؟ رضا علوی

+ منافع ملی و استقلال فرهاد یزدی

+ نقش "طنز" و شعار های "کاف دار" در جنبش انقلابی ایران رضا علوی

+ قشر میانه ایران مهرداد: یکی از همکاران سایت آینده نگر

+ دیگر چین به ایران اهمیت نمی‌دهد ! رضا علوی

+ نقش توازن قوا در جهان در خیزش ملی فرهاد یزدی

+ نیروهای مسلح در دو مقطع تاریخی فرهاد یزدی

+ تراژدی جمهوری اسلامی با مهسا امینی آغاز و با محسن شکاری پایان می‌یابد!  دکتر شیرزاد کلهری

+ دستاوردهای جنبش انقلابی ایران یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ از خیزش اجتماعی تا انقلاب سیاسی فرهاد یزدی

+ پایان کار رژیم، تکیه بر عصای سلیمان شیرزاد کلهری

+ انقلاب سیاسی فرهاد یزدی

+ انقلاب مدرن ایران شیرزاد کلهری

+ ادامه خیزش اجتماعی – سیاسی ایران فرهاد یزدی

+ بیانیه شماره ۱ لیدرهای میدانی  لیدرهای میدانی

+ خیزش اجتماعی نسل جوان ایران فرهاد یزدی

+ اولویت پاسداری از یک پارچگی سرزمینی ایران فرهاد یزدی

+ با کمال تاسف و تاثر از در گذشت دوست نازنین مان محمد امینی .

+ اعتراضات مردم و راهکار های روی میز حکومت یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ تعلل نیروهای مسلح فرهاد یزدی

+ آینده در کوتاه مدت فرهاد یزدی

+ سپاه پاسداران و نجات ایران فرهاد یزدی

+ رسالت انسان در برابر آزادی سعیده امین‌زاده

+ ایران – روسیه - اوکراین فرهاد یزدی

+ نیاز به زمان فرهاد یزدی

+ مبارزه مدنی و چرائی آن کیومرث صابغی

+ دو بازنده – یک برنده. فرهاد یزدی

+ نظام سیاسی در ایران آینده فرهاد یزدی

+ آیا بایدن در انتخابات ۲۰۲۴ کاندید خواهد شد ؟ رضا علوی

+ اسطوره سیاسی از دموکراسی آمریکا تا اقتدار گرائی چین پرفسورجیم دیتو

+ اسطوره جدید و آینده سیاسی عربستان سعودی -

+ فرمان فرمایی روسیه بر نظام اسلامی فرهاد یزدی

+ دگرگونی قدرت در کانون نظام فرهاد یزدی

+ برجام در تاریکی رضا علوی

+ برای مام زمین در روز زمین فرهاد یگانه‌

+ تکرار تاریخ، نابودی محتوم دیکتاتورهای بزرگ به دست خودشان است فرهاد یگانه‌

+ چرا رابطه کشورهای غربی و روسیه پس از پایان جنگ سرد، به چنین کابوسی برای اردوگاه کشورهای غربی ختم شد؟ فرهاد یگانه‌

+ تاثیر جنگ اوکراین فرهاد یزدی

+ نوروزتان مبارک .

+ چیرگی «جبهه موافقت» بر «جبهه مقاومت» رضا علوی

+ نخبه گان یا پخمه گان در حکومت اسلامی  رضا علوی

+ رویا یا کابوس ؟ رضا علوی

+ خودکامگی  تیموتی اسنایدر

+ نگاهی بر موقعیت ایران در منطقه فرهاد یزدی

+ در باره انتخابات ۱۴۰۰ مجید / ایران

+ حسن هم از میان ما رفت گروهی از یاران دیروز، امروز و فردای حسن

+ در باره ظریف ... و میدان  مجید / ایران

+ نظام اسلامی و اردوی خاور بر علیه باختر فرهاد یزدی

+ چرا سازمانهای اطلاعا تی معتقدند که آینده جهان تیره و تار است ترجمه: کیومرث صابغی

+ تضمین حداقل درآمد یکسان برای تمام شهروندان. فرهاد طالع

+ قرار داد ۲۵ ساله ؛ ماندگاری حکومت یا ترکمانچای ؟ رضا علوی

+ سخنی با آقای مهاجرانی. محمد امینی

+ مذاکره غرب با نظام اسلامی فرهاد یزدی

+ هنر فاشیست نبودن ترجمه ناصر فکوهی

+ با ناسيوناليسم راه به جايي نمي‌بريم عظيم محمودآبادي

+ در آستانه چهل و دومین سالگرد انقلاب فرهادی یزدی

+ روز سياه  رضا علوي

+ مصباح یزدی ؛ معمار خشونت مقدس و طرا ح "کادرسازی " رضا علوی

+ حمله به ایران و یا حزب الله؟ فرهاد یزدی

+ تهدید از سوی قفقاز فرهاد یزدی

+ بهار آن سال و «بهار هر سال...» محسن یلفانی

+ بحران امنیتی و حکومت نظامیان فرهاد یزدی

+ جستجوی کار در ایران امروز 

+ سیاست دولت نوین آمریکا در منطقه فرهاد یزدی

+ اوباما برجام را آورد و ترامپ آنرا پاره کرد- چرا؟ مجید / ایران

+ ارزش های اندیشه های دکتر فاطمی  رضا علوی

+ مرگ نهائی رژیم  فرهاد یزدی

+ آتش افروزی در قفقاذ فرهاد یزدی

+ اندیشه چپ ، خادم غرب مهندس صلاح الدین همایون

+ تنگ تر شدن حلقه فشار فرهاد یزدی



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995