Iranian Futurist 
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
اخبار روز
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


مدلی براي تدوين استراتژی احزاب سیاسی درايران

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[29 Jul 2008]   [ دكتر سيد هاشم هدايتي]

دكتر سيد هاشم هدايتي*


 



 


چكيده: شايد كشور ايران درحال حاضر يكي از حساسترين مقاطع تاريخي خودرا مي گذراند. اينكه احزاب وطرفداران دموكراسي و حقوق بشر در شرايط فعلي براي پي گيري خواست ها ومطالبات به حق ملت چه سياست واستراتژي هايي را بايد انتخاب ودنبال كنند محوراصلي مقاله حاضر است.در اين نوشته بدون ورود به محتواي بحث صرفا يك مدل براي تدوين استراتژي هاي مناسب احزاب معرفي شده است.


مقدمه : تکنولوژی، ناسیونالیسم و دموکراسی سه رکن اصلی مدرنیته به شمار می روند. بدون تردید ، احزاب مهمترین ابزار و تحزب مهمترین روش پی گیری دموکراسی هستند. در کشور ما بیش از یکصد سال است حزب وجود دارد اما به دلایل مختلف تاکنون نتوانسته اندجایگاه واقعی خود را بدست آورند. باید تحزب را معرفی و تقویت کرد وگرنه هرگز دموکراسی عمیق در کشور محقق نخواهد شد. نگارش این مقاله گامی است در راستای تقویت تحزب در کشور. تصور و يا حداقل آرزوي نگارنده اين است كه همه احزاب ،گروه ها و آحاد مردم و كساني كه پايبند به آرمان هاي ملت هستند در چارچوب استراتژي تدوين شده مورد توافق، ايفاي نقش كنند. قبل از ورود به اصل بحث يادآوري اين نكته را نيز ضروري مي داند كه رويكرد اين طرح رويكردي مديريتي است، چرا كه اصولا استراتژي ماهيتا يك مقوله مديريتي است. اما در اين راستا وجود ستادي متشكل از صاحبان تخصص هاي متنوع برای راهبری طرح در مرکزیت احزاب، ضروري است. گرچه انتخاب وطراحي متدولوژي كار الزاما بايد توسط كساني انجام شود كه با مبانی مدیریت استراتژیک آشنایی داشته باشند.


طرح پيشنهادي:


با اينكه  مدل هاي رايج تدوين استراتژي به دليل اينكه بستر تولد و نضج آنها بنگاه هاي اقتصادي بوده و غالباً داراي رنگ و بوي اقتصادي هستند ليكن در يك دهه اخير مدل هايي طراحي شده است كه تدوين استراتژي همه سازمان ها و جوامع با هر نوع فعاليت را امكال پذير مي سازد. ازجمله اين مدل ها مدل استراتژيك ديويد.آر.فرد و مدل هانگراست. منابع واطلاعات دردسترس نشان مي دهد كه غالب دولت ها، مؤسسات و سازمان هاي دولتي و غيردولتي جهان پيشرفته از مدل هاي تدوين استراتژي بهره مي گيرند. و احزاب نیز به عنوان سازمان هایی که در یک میدان رقابت برای افزایش سهم خود مبارزه می کنند هرگز معاف از طراحی استراتژی نیستند. مراحل تدوین استراتژی احزاب به شرح زیر ارایه می شود:


گام اول - توافق مقدماتي: در اين مرحله پس از شناسايي همه افراد، گروهها و نهادهاي ذينفع و ذي علاقه كشور كه بناست در تدوين استراتژي ايفاي نقش كنند، توافق اجمالي آنان براي اصل كار، جلب حمايت و تعهد آنان در مورد موفقيت طرح، ضرورت خواهد داشت .توافق حاصله بايد متضمن هدف تلاش ها، مراحل اولويت دار در فرآيند كار، شكل و زمان بندي گزارش ها، نقش، وظايف و تركيب اعضاي ستاد يا شوراي نظارتي باشد. شناخت افراد مرتبط ،فرآيند، شروط ، سطوح، ابعاد و آثار استراتژي، توجيه و آموزش همه كساني كه در اين پروسه فعاليت خواهند نمود، برخورداري افراد به خصوص افراد ذي نفوذ از انديشه استراتژيك و تعهد آنان براي حمايت از تحقق استراتژي ،پيش بيني گروه هاي مشاور و پيش بيني تيم هاي كاري براي جمع آوري اطلاعات در مورد موضوع مطروحه و تلاش براي تدوين اقداماتي كه از نظر سياسي قابل پذيرش ،از نظر فني قابل اجرا  و از نظر اخلاقي مسؤلانه باشد و نيز شنا سايي راه هاي جلب حمايت و كمك هاي خارج از مجموعه در فرآيند كار ازجمله پيش نيازهاي شروع كار تدوين استراتژي به حساب مي آيند.


گام دوم - شناخت و معرفي رسالت و ارزش هاي بنیادی حزب .معمولاً رسالت هر سازمان در كنار تكليف هاي آن ، دليل وجودي و توجيه اجتماعي ناظر بر حيات آن را مشخص مي سازد. اين بدان معناست كه موجودیت هر حزب سیاسی مبتني بر نيازهاي سياسي و اجتماعي است كه براي تحقق آن ها اهتمام مي ورزد. از اين منظر حزب به منزله ابزاري براي رسيدن به اهداف خاص جامعه ايراني مورد توجه قرار مي گيرد و به خودي خود هدف تلقي نمي شود. با اين وصف شناخت و تعيين رسالت حزب بيش از توجيه موجوديت صرف آن ، كاربرد دارد. تعيين هدف حزب مي تواند تا حدي تضادهاي غيرضروري آن را از ميان برداشته و به تسهيل مذاكرات و بهره وري مبارزات كمك كند. توجه به فلسفه وجودي حزب و تعريف درست آن خود مي تواند به منزله عاملي براي جلب نظر مردم مطرح شود. چراكه در واقع احزاب بدون توافق ذي علاقه هاو ذينفع ها در مورد رسالت الهام بخش آن اساساً توان دست يابي به تعالي و عظمت نخواهد داشت .به اين خاطر ستاد تدوين استراتژي احزاب سخت نيازمند شناخت ذي علاقه ها و ذينفع هاي خود (يعني آحاد مردم، گروه های ذینفوذ،احزاب رقیب ، مطبوعات ، روشنفکران ، طبقات وجريان هاي فعال جامعه است) ناگفته  پيداست در اين مرحله براي شناخت افراد و گروه ها بايد با يك نگاه بازتر و غير دافع ،طيف هواخواه هان و ذينفعها- و لو بانگاه رقيب - شناسايي شوند.


درمرحله تبیین رسالت احزاب بايستي به سوالت زيرپاسخ داده شود:


-مابه عنوان یک سازمان سیاسی كه هستيم؟


-كدام نيازهاي سياسي اجتماعي درجامعه وجودماراتوجيه مي سازد


- مسائل سياسي اجتماعي جامعه ما كدامند كه بايد توسط سازمان وتشكيلات ما حل وفصل شوند؟


-براي تشخيص وپيشبيني نيازهاي سياسي اجتماعي جامعه چه عكس العملي ازسوي حزب بايداتفاق بيفتد؟


-چگونه بايد حزب درمقابل ذي علاقه ها وذينفع هاي كليدي ازخود عكس العمل نشان دهيم؟


-فلسفه مابه عنوان حزب و تشکل سیاسی چيست وارزش هاي محوري ما كدامند(بديهي است شفافيت درباره فلسفه وارزش هاي محوري احزاب به رهبران آن كمك مي كنند تايكپارچگي خودراحفظ كنند بااين وصف صرفا تدوين استراتژي ها يي ازسوي رهبران هرحزب اثربخش وموفقيت آميزخواهندبودكه بافلسفه وجودي وارزش هاي محوري آن حزب سازگاري داشته باشند)


-كدام ويژگي حزب ماراازديگراحزاب متمايزخواهدساخت؟(اگردرعمل هيچ وجوه مميزه اي بين ارزش هاي محوري،اهداف،روش ها ورفتارهايرهبران ومدافعان حزب ما باسايررقباي سياسي وجودنداشته باشد لاجرم موجوديت اين حزب زيرسوال خواهدرفت).درادامه همين مرحله است كه اهداف حزب تعريف مي شود.همانطوريكه كه پيشتر ذكر شداحزاب في نفسه هدف تلقي نمي شوند. هدف هاي برخاسته ازتكاليف ورسالت ها وارزش هاي محوري هر حزب ، توجيه كننده موجودیت آن حزب است.


گام سوم - پس ازحصول توافق بين رهبران ، ذينفع ها  وذيعلاقه هاي احزاب وايجاد ستادراهبري استراتژيك آن بايد وضعيت فعلي حزب درمیدان رقابت سیاسی كشور موردارزيابي قرارگيرد. دراين مرحله شناخت پيشينه تحزب درايران ازقرن ها وده ها وسال هاي پيش، بخصوص شناخت مقاطعي كه احزاب سیاسی درمبارزات مردم ،جهت نيل به مردم سالاري ومقابله بااستبداد نقش موثرایفا کرده اند، همانند نهضت مشروطه ،جنبش ملي شدن نفت ودستیابی به ارزش هاي محوري مشترك اين احزاب ودستيابي به روند مشخصي كه دريك قرن اخيرطي شده است براي پيش بيني آينده ضروري  به نظرمي رسد. شناخت رفتارهاوعملكردگذشته هرحزب ،امكان ارزيابي ميزان مشروعيت وكارآمدي سيستم هاوساختارهايي كه براي تحقق اهداف آن حزب بوجود آمده اند رافراهم مي سازد. دراين مرحله مسائل مهم زیرموردبررسي قرارخواهد گرفت:


الف)ويژگي وعملكرد رهبران عالي و مديران ارشداثرگذاربرتصمیم گیری هاو جهت گیری های حزب شامل: کادرهای ارشد و بنیانگذاران حزب. .دسته بندي افراد اثرگذار براساس ويژگي هاي تحصيلي، مهارتي، تجربي واخلاقي وسوابق اجرايي ومديريتي وفعاليت سياسي ومبارزاتي آنها، ميزان محبوبيت، توان برقراري ارتباطات آن ها با منابع داخلي وخارجي ومقبوليت آنها ، ميزان مسئوليت پذيري اجتماعي وتوجه به حفظ سلامت حزب و محيط وجامعه، ميزان برخورداري ازنگرش سيستمي وتوجه به عوامل متعدد ومتنوع داخلي وبين المللي، قدرت رهبري ومواجهه باچالش ها، توان مقابله بابحران ها، ميزان سهمي كه ازتوزيع قدرت درجامعه دارد(ازلحاظ اقتدارومشروعيت، تركيب مالكيتي ومديريتي درنهادهاي مدني وهيئت ها وگروه هاي غيررسمي، فعاليت هاي شفاف ياتلويحي، ميزان ونحوه مشاركت واثرگذاري برفرآيندتصميم گيري هاوخط مشي گذاري هاي عمومي،-فعال،تشريفاتي- ميزان ونحوه ارتباط آنها با حرکت ها و نهادهای اجتماعی).


ب) مسئوليت هاي اجتماعي حزب شامل:


*  مسئوليت سياسي: ميزان توجه به تاًمين نيازهاي سياسي مردم وجلب رضايت آنان ومتعهدبودن به مطالبات ذينفع هاي حزب كه درواقع بعدمقبوليت آفريني حزب ورهبران آن رانمودارمي سازد.


* مسئوليت حقوقي :ميزان توجه به وظايف قانوني خواه آن بخش هايي كه مدون وبراساس سازماندهي درست بوده است وخواه آن بخشي كه به طورتلويحي مسئوليت حقوقي بيشتري رابرعهده گرفته اند.به نظرمي رسددراين بخش مي توان كارآمدي حزب وگروه هاي مرتبط باآن راسنجش نمود.


* مسئوليت اخلاقي : ميزان پايبندي به باورهاي حاكم برجامعه ،همان عاملي كه مشروعيت فرهنگي احزاب درميان مردم رابه وجودمي آورد.دراين بعداموري مدنظراست كه مردم ازرهبران حزب توقع دارند، ولو اينكه درقوانین جاری کشور چنين مسئوليتي به صراحت بردوش آنان گذاشته  نشده باشد. دراين زمينه مي توان به ميزان رعايت عدل وانصاف ،حمايت ازاقشارآسيب پذير،تلاش براي پركردن فاصله طبقاتي بين طبقات ومناطق مختلف كشور، رعايت شايسته سالاري درعزل ونصب هاو پرهيز ازرابطه بازي وخويشاوندسالاري ،سوءاستفاده نكردن ازامكانات عمومي وپرهيز ازآقازاده پروري ، پرهيز ازپارتي بازي ،رشوه خواري و....اشاره نمود.


* مسئوليت فداكاري كردن وايثارگري ياتعهدات اختياري كه درقالب كمك هاي انسان دوستانه وهرنوع فعاليتي كه نه تنهاجزو وظايف قانوني نيست بلكه مردم ازديگران توقع ندارند.


 


ج) عملكردجاري واستراتژي هاي موجود: دراين بخش علاوه براينكه ،ميزان كارآمدي حزب درزمينه هاي سياسي ، فرهنگي ، اجتماعي ومديريتي موردارزيابي قرارخواهدگرفت،اگرحزب داراي استراتژي هايي-مدون یا غیر مدون-  باشد، موردبررسي قرارمي گيرد. دراين زمينه ماًموريت حزب واينكه چه مي كند؟چرا؟و مي خواهدبه كجابرسد؟وارزش هاي محوري آن شامل آنچه موجبات انسجام عوامل دراجراي برنامه هارامقدورمي سازدشامل همدلي وبرداشت مشترك افرادوگروه هاي ذيربط موردتوجه قرارمي گيرد. به نظرمي رسد مرام نامه هرحزب می تواند دراين باب به عنوان شاخص براي ارزيابي انتخاب شود. همچنين توجه به هدف هاي حزب ، ميزان توافق اين هدف هاباماًموريت ها،ارزش هاي حاكم وشرايط داخلي وخارجي واستراتژي هاي موجودآن (به عنوان مثال استراتژي تسخيرسنگربه سنگر،استراتژي فشارازپائين وچانه زني ازبالا،خروج ازحاكميت وبه طوركلي استراتژي هاي تهاجمي ،تدافعي....) وسياست هاو چارچوب هايي كه اجراي برنامه هارابااستراتژي هاواهداف وماًموريت ها گره مي زنندوشرايط داخلي وخارجي رامدنظردارندوياملاحظات خاصي كه درفرآيند نيل به هدف ها مدنظراست . سياست هابراي اينكه درداخل ودربرابردولت،مردم،نهادهاي مردمي وهمه ذينفع ه و نیز در خارج دربرابرمجامع بين المللي ،دولت هاي بزرگ،  دولت هاي منطقه ،همسايگان ومراكزبانفوذ اقتصادي ، فرهنگي وسياسي وبه طوركلي دربرابرتغييرات محيطي وانسجام داخلي چه برخوردي مي شودمورداستفاده قرارمي گيرند.


گام چهارم- پس ازاستخراج رسالت،ارزش هاي محوري واهداف ودستيابي به توافق در مورد رسالت ،ارزش هاواهداف حزب ونيزجمع بندي اجمالي ازوضعيت موجودآن نوبت به مطالعه وبررسي جامع ازعوامل خارجي وداخلي مربوط به اصلاحات مي رسد. بررسي محيط خارجي شامل محيط هاي دورونزديك يا اجتماعي وكاري(social and task environment  )دراين مرحله آغازمي شود.منظورازعوامل خارجي دوريااجتماعي مجموعه عوامل محيطي است كه اثرات غيرمستقيم وكلي برعملکرد احزاب مي گذارند ومنظورازعوامل محيطي نزديك ياكاري ، مجموعه عوامل محيطي است كه مستقيماً  درفضاي رقابت هاي سياسي بر موقعیت وسهم حزب از قدرت تأثيرمي گذارند.اين عوامل محيطي دورونزديك كه درشكل (1)مشخص شده اندخودرادرقالب فرصت ها ياتهديدها ظاهرمي سازند:


الف) محيط اجتماعي(دور): همانطوريكه درشكل نشان داده شده است اين عوامل شامل عناصرسياسي وحقوقي داخلي وبين المللي (ازقبيل قانون اساسي ،قوانين عادي، احكام فقهي ،حقوق بشر،معاهدات سياسي وحقوق بين المللي ،سازمان هاومجامع جهاني مثل سازمان ملل،شوراي امنيت ونهادهاي ديگروابسته به آن، سازمان كنفرانس اسلامي،جنبش عدم تعهدو....)،عناصراقتصادي(ازجمله سازمان تجارت جهاني،اوپك،بانك جهاني،صندوق بين الملل ،بانك توسعه اسلامي ومناسبات بين المللي وداخلي كه غيرمستقيم برعملکرد احزاب تأثيرمي گذارند)، عناصرفرهنگي،اجتماعي(همچون مراجع ديني،حوزه هاي علميه،دانشگاه هاومراكزعلمي داخلي وخارجي،رسانه هاي جهاني ،ابزارهاي سمعي وبصري،شبكه هاي ماهواره اي ،شبكه جهاني اينترنت، مراكزپژوهشي ومطالعاتي جهاني،تغييرالگوهاي زندگي،وامثالهم) وعناصرتكنولوژيكي وفناوري هاي پيشرفته واثرگذاربرمناسبات انساني، وضعيت تحقيق وتوسعه،نوآوري وخلاقيت ،انتقال تكنولوژي،نقش اتوماسيون در روند فعاليت هاي سياسي ،اجتماعي و....است.


ب) محيط کاری (نزديك):اين محيط درواقع همان محيط رقابتي براي احزاب و تشکل های سیاسی است وشامل عواملي است كه مستقيماًجايگاه حزب رادرمقايسه بارقباوسهم وي راازقدرت درجامعه تحت تأثيرقرارمي دهد.آنچه دراين زمينه  موردتوجه است اينكه عوامل رقابتي كدامند، رقباي موجود چه كساني هستند،آن هاچه سهمي ازقدرت درجامعه رادراختياردارند؟چه ميزان ازقدرت چانه زني برخوردارند، روش هاوابزارهاي كسب قدرت آن هاچيست؟منابع رقابتي آن هاومزيت هاي نسبيشان چيست وازچه وزني برخوردارند؟دررابطه بانهادهاوارگان هاي رسمي ، حزب ورقباي او ازچه موقعيتي برخوردارند. برخوردمقامات ونهادهاي حکومتی و دولتي ازهرنوع ودرهرموقعيتي با حزب ورقباي آن چگونه است(حمايتي است،تضعيفي است،ياخنثي).مطبوعات ونهادهاي مدني فرهنگي،سياسي اجتماعي ،كانون هاومجامع صنفي چه رابطه اي رهبران حزب ورقباي آن دارند.آيارقباي جديدي درحال ورود به عرصه مبارزات سياسي است يانه؟چرا؟ اگرهست ،ازمنظرنهادهاي حكومتي ،نهادهاي مدني وساير رقبا داراي چه وزني هستند/ چنانچه ملاحظه مي شود اگرچه درمحيط نزديك به حزب هم ،عوامل اقتصادي ،سياسي،فرهنگي،اجتماعي،حقوقي وتكنولوژيكي نيزحضوردارند منتهااين عوامل زماني برعملكردواستراتژي هاي حزب تأثيرمي گذارندكه سهم وموقعيت آن رادرمقايسه با رقبا افزايش ياكاهش دهند. شناسايي اين عوامل براي احزاب ودستيابي به وزن اجتماعي،فرهنگي،سياسي،اقتصادي وحقوقي هريك ازآن هاازاهميت زيادي برخورداراست. يكي ازمدل هاي معروف رقابتي،مدل پورتراست كه بيشتردرعرصه بنگاه هاي اقتصادي به كارمي رود به نظرمي رسدامكان استفاده ازاين مدل درمطالعات مربوط به احزاب وجود دارد . عوامل مؤثردرميدان رقابت نيروهاي سياسي موجودكشور- ازجمله نيروهاي طرفداراصلاحات طيف وسيعي رادربرمي گيردكه شامل مردم به عنوان كساني كه باحضوردرپاي صندوق هاي رأي وياعدم حضوروآزادي درانتخاب هرگزينه اي ازقدرت چانه زني بالايي برخوردارند،رقباي فعلي شامل طيف محافظه كاران ونيروهاي ارزشي متمايل به محافظه كاران، اقتدارگراهای، نيروهاي چپ طرفداربراندازي كه غالباً درخارج مستقراند اما ازطريق رسانه هاي گروهي وشبكه هاي اينترنتي وماهواره ها برافكارعمومي جامعه تاثيرگذارند تارقباي جديديابالقوه كه ياازرقباوگروه هاي طرفدار اصلاحات جداشده ويابا توجه به ظهور نسل جديدظهورمي يابند كه غالبا باانگشت گذاشتن بركاستي ها وناكارآمدي نهادهاوارگان هاي حاکم ازقدرت چانه زني عامه پسندبرخوردارندوسايرگروه هاي ذينفع وذي علاقه كه گاهي موردحمايت قدرت هاي مستقردرمحيط دورترقرارمي گيرند. ميزان توان قدرت اين نيروهاياعوامل افزايش دامنه اين رقابت ها درعرصه سياسي وميزان شدت اين رقابت توسط نيروها وعوامل اصلي درانتخاب استراتژي هاي(تهاجمي،تدافعي ياخنثي)برای احزاب بسيارموثراند. .هرقدرقدرت اين نيروها بيشترباشدتعدادكمتري پيگيرزياده خواهي وتوسعه طلبي مي شوند.  هرعاملي كه قوي ترباشديك تهديد براي موقعیت حزب به شمارمي رود وهرعاملي كه ضعيف باشد مي تواند براي حزب يك فرصت تلقي شود.چه بساعواملي كه دركوتاه مدت تهديد ودردرازمدت فرصت اندويابلعكس.گرچه دراين طبقه بندي صرفا نگاه كلي است امابراي شناسايي طبقات طرفدار ،منتقدويامخالف حزب مي توان طبقه بندي هاي ريزتري نيزبعمل آورد همچون: تحصيلكرده ها- غيرتحصيلكرده ها، سياسيون-غيرسياسيون، انقلابيون_غيرانقلابيون ، مذهبيون-غيرمذهبيون، طرفداران حكومت ديني-طرفداران سكولاريسم ، طرفداران دموكراسي - طرفداران دموكراسي ديني- طرفداران دموكراسي تمام عياروامثالهم. نكته حائزاهميت اينكه، ما فرض را بريكپارچگي حزب گرفته ايم.درحاليكه درواقع رقابت داخلي ، فراکسیون بندی ها وگروه بندی هاي داخلی حزب نيز خودداستاني است که خودنيازمند مطالعه ديگراست. درهرحال اگرگروه هاي طرفدار هرحزب راگروه هايي باجهت گيري مشترك وتركيبي ازساختار،فرهنگ وفرآيندهاي همراه آن استراتژي بدانيم،باتوجه به هدف گيري ها وجهت گيري هاي استراتژيك كلي آنها قابل دسته بندي درجهارگروه است:


* مدافعان:آن ها كه دامنه فعاليتهاي شان محدوداست وبركارآمدي فعلي خودتاكيددارند وبه دورازفضاي جديد فاقد نوآوري هستند.خطراين كه اين بي توجهي به عرصه رقابت،آنها رااز ميدان خارج كندوجوددارد(مثلا كساني كه فقط در رابطه با یک طبقه یا منطقه خاص یا یک قشر خاص فعالیت دارندو ذهنشان را متوجه مسائل جدید و فراگیرتر نمی کنند و تشکیل یک معادله یک مجهولی دامنه فعالیت خود را ساده کرده اند.فعالان قومی یا مدافعان بازار را می توان از جمله مصداق های این گروه نامید)


* فرصت جويان:گروه هاي جستجو گروآينده نگر كه ازدامنه فعاليت  گسترده تري برخورداروبرنوآوري تاكيددارند.اين توسعه طلبي آن ها راازكارآمدي دورمي سازد.چراكه بزرگ گرفتن دامنه كاروبي توجهي به كارآمدي سبب شكست است.نمونه بارز آن احزاب کلی نگر ی هستند که به خاطر اثبات ناكارآمدي درحوزه های خاص موقعیت خود را از دست داده اند.


* تحليلگران:گروه هايي كه حداقل دردوعرصه فعاليت دارند،يك حوزه باثبات وديگري حوزه متغيير درحوزه باثبات روي كارآيي تاكيد دارند ودرحوزه متغيير روي نوآوري.اين گروه ها ظاهرا ضعف هاي دوگروه فوق الذكر رامي پوشانند.گروه هایی که هم در عرصه کلان فعالیت دارند و هم در بخش های تخصصی حضور موفق دارند از این دسته اند.


* منفعلان:گروه هاي منفعل گروه هایی هستند که فاقد يك رابطه باثبات بين استراتژي،ساختار،فرهنگ وارزش هاي هماهنگي بخش بوده و پاسخ هاي ناكارآمد به فشارهاي محيطي واينكه هربارتحت فشار، بخشي ازاستراتژي خودراتغييرمي دهندامانتيجه ندارد.نمونه های زیادی از این گروه های منفعل را می توان در عرصه سیاسی ایران شناسایی کرد.


درهرحال دراين مرحله ،پس ازشناخت كافي عوامل محيطي،مي توان ماتريسي ازاين عوامل بدست آوردكه دردوگروه فرصت هاوتهديدها تقسيم بندي و به عنوان عوامل استراتژیک محیطی شناخته مي شوند. اگربنا برانجام يك كاركارشناسي دقيق درتدوين استراتژي باشد،باروش دلفي مي توان هريك ازاين عوامل رابااستفاده ازضريب اثرگذازي هرعامل درعملكرد فعلي ونيز تاثيري كه درآينده استراتژي هاي جنبش خواهدداشت بدست آورد. براي تعيين وزن هرعامل(فرصت يا تهديد)حداقل مي توان رهبران و کادرهای ارشدوی احتی همه یا اکثریت کادرهای حزبی و یا نخبگان طرفدار آن در خارج از حزب نظرخواهي نمود.البته گسترش اين كاربه ميان همه اعضا و صاحب نظران ونخبگان سياسي طرفدارحزب، نتيجه كاررادقيق ترخواهدنمود.


گام پنجم- رهبران و کسانی که ستاد راهبری تدوین استراتژی حزب را برعهده دارند، پس ازشناخت محيط كلي ومحيط رقابتي وآگاهي ازفرصت ها وتهديد هايي كه درسرراه حزب قراردارد، به شناخت خود، نيروها، توانمندي هاو نقاط قدرت وضعف حزب مبادرت مي ورزند. سازمان یا تشکل سیاسی  كه ازتوان وامكانات خودشناخت واطلاع كافي نداشته باشدهرگز نبايد انتظار تحقق هدف هايش راداشته باشد واگردرمواردي اين اتفاق بيفتد بايدآنرا تصادفي واستثنايي ارزيابي نمود.درمرحله شناخت درون حزب توجه به محورهاي زيرالزامي است:


* اولين ومهمترين عامل داخلي هرحزب و سازمان سیاسی كه بايد به دقت شناسايي شود ساختار آن سازمان است.اين كه اجزاء اين سيستم ، منابع آن چه كساني و درچه طیف هايي باكدام پيشينه واهداف وديدگاه وآرمان وبرنامه وعملكرد هستند، سلسله مراتب ، تصميم گيري، وضعيت تمركز ياعدم تمركز، ميزان رسميت تصميم ها،پيچيدگي وسطوح تصميم گيري، نحوه سازماندهي واين كه ملي، محلي،منطقه اي ویا بخشي است .تصميم هاي سياسي ،فرهنگي،اقتصادي به صورت عقلايي و کارشناسی اتخاذمي شوديا سليقه اي وناگهاني واحساسي اين كه آيادرك همه اعضاء وذي نفع هاي حزب برداشت يكساني ازساختار حزب دارنديانه.آيا ساختاربااهداف،استراتژي ها  ، سياست ها، برنامه ها وعملكردداخلي و خارجی حزب همخواني دارد.آيا تقسيم كارمشخصي بين اعضاي حزب وجوددارد.آيا نيروها مكمل هم انديا خود رارقيب يكديگرتلقي مي كنند.سيستم هماهنگي وارتباطات داخلي اين حزب چگونه است.سيستم ارتباط ستاد تصميم گيري حزب در رابطه باگروه هاي رقيب، منتقد ومخالف چگونه است.واين كه نقاط مشترك وافتراق ساختار حزب بانيروهاي مخالف ، منتقدورقيب آن چيست ومهمترازهمه وضعيت ساختار رهبري حزب ازجمله مواردي است كه بايد به صورت شفاف و روشن شناسایی شود.


* فرهنگ حاكم برحزب و ارزش هاي مشترك انسجام بخش آن ازعوامل مهم داخلي ديگري است كه بدون توجه به آن امكان تدوين استراتژي منطقي وواقع بينانه ممكن نيست. اين كه آيا اصولا فرهنگ خاص حزب حول ارزش وتجارب مشترك طرفداران حزب شكل گرفته است يانه ازنكات بسيارمهم است. صاحب نظران دراين باره تعاريف مناسبي ارايه كرده اند. ازجمله پاسخ گفتن به پرسش هایی از قبیل: ما چه هستيم؟چه انجام مي دهيم؟براي چه چيزي تلاش مي كنيم وويژگي تمايزبخش وهويت بخش ماچيست ؟ ماهيت فرهنگ حاکم بر سازمان مارا راروشن مي سازد. علماي فرهنگ شناسي براين باورند كه فرهنگ به اعضا هويت مي بخشد. باعث افزايش تعهد آن ها به آرمان ها واهداف وسياست ها وبرنامه هاي هر سازمان مي شود ونوعي ثبات اجتماعي براي آن ايجاد مي كند. درواقع فرهنگ ، الگوي مرجع اعضاء تلقي مي شود وبه رفتار اعضاء شكل خاص مي بخشد. اين كه آيا فرهنگ حاكم بر حزب باعث يكپارچگي آن شده وتعهد اعضاء به هنجارها ومحتواي فرهنگي حزب راعمق مي بخشديانه ودرايجاد فرهنگ وفاقسازمانی موفق بوده است يا به تشتت فرهنگي منجرشده است ازاهميت خاصی برخورداراست. موضع اين فرهنگ غالب-ا گروجوددارد- درقبال خرده فرهنگ هاي قومي، ،بخشي وحرفه اي بسيارمهم است.بديهي است بدون وجود يك فرهنگ منسجم سازمانی در درون یک حزب ،اطمينان ازتداوم يا پيروزي آن شدیدا مورد تردید است.


* درسازمان های سیاسی ، بازار به منزله عرصه جذب هوادار یکی از عوامل مهم به شمار می رود. تمثيل قطاربراي حركت هاي سياسي درجامعه كه گاهي ازسوي برخي ازبزرگان مطرح شده است تمثيل بسياربجايي است.اگر یک حزب رابه يك قطارتشبيه كنيم. عناصر آن به خوبي مي توانند آينده آن رامتصورنمايند. اين كه هواخواهان - و یا به تعبیر دیگر سرنشينان - اين قطاركيانند؟ آيا به تدريج ار آن ها كاسته مي شوديااضافه؟راهبران اين قطار چه تصوري ازسرنشينان اين قطاردارند؟واصولاآيا محدوديتي قائل انديا قطاررابه جامعه وهمه انسان هايش متعلق مي دانند.اگرچنين است راه ها ومنافذ ارتباط اين راهبران- اعم ازافرادياگروه ها-با آحادجامعه كدام است.آياآن ها همه كساني كه قراراست سرنشين قطارحزب و جبهه سیاسی مربوطه شوند را مي شناسند؟نيازها ،خواست ها ومطالبات آنان رامي شناسند.آيااصولا اين رهبران درك واقعي ازموقعيت خود،موقعيت قطاری که به راه انداخته اند وشرايط مردم رادارند. ويژگي ها وعناصرفرهنگي وارزش هاي حاكم براين جامعه رامي شناسند؟ براين اساس دامنه فعاليت وعمق طرفداران حزب راچگونه تعريف مي كنند.آيا جغرافیای حزب را فقط تهران و برخی شهرهای  بزرگ می دانندیا سایرشهرها و روستاها وهركوي وبرزن كشور رادربرمي گيرد.اگر دروازه های حزب درسراسركشورودرهرجاي دنيا به روي همه هموطنان بازاست آيا برنامه هاي جذب وافزودن برسرنشينان بااين نگاه همخواني دارد آيامرزبندي خودي وغيرخودي در حزب معنا پيدا مي كند.آيا دراين مدت ازعمرحزب سرنشيناني ازقطار آن خارج شده اند؟چرا پاسخگويي به سوالات فوق موقعيت حزب در جامعه رامشخص مي سازد. بااستفاده ازمدل چرخه حيات پديده ها، موقعيت  حزب هم قابل شناسايي است.انديشمندان پنج مرحله اساسي درچرخه حيات هرپديده قائل اند:1)  مرحله تولد2) مرحله رشد3) مرحله بلوغ4) مرحله پيري5) مرحله مرگ وافول. درك اين كه حزب مورد نظر درحال حاضردركدام مرحله است بسيارمهم است چراكه بدون شناخت اين موقعيت امكان تدوين استراتژي مناسب مقدورنيست .زيرا هرمرحله ازعمر حزب، استراتژي ها وسياست هاي خاص خودرامي طلبد.اگرما حزب رادرمرحله تولدببينيم هرگز نمي توانيم استراتژي هاي تهاجمي وتوسعه گرانه به آن پيشنهاددهيم براي هرمرحله اين سوال مطرح است.استفاده ازتجارب گذشته سایراحزاب دركشور وتجارب احزاب درسايرکشورهاا ونيزتوجه به تحولات جديدجهاني، سرعت ومسيرآن ها دراين زمينه رهگشا خواهندبود.


* هرسازمان سیاسی وحركت اجتماعي براي ظهور وادامه حيات نيازمند منابع مالی ،امكانات وحامياني است كه بدون وجود آن ها يا بوجودنمي آيند ويا بامرگ زودرس مواجه مي شوند.بخشي ازاين منابع انساني، فكري ومعنوي وبخشي ازآن امكانات ، مادي ولجستيكي است.شناخت اين كه منابع حزب كدام است؟متعلق به كدام طبقه وقشروگروه وناحيه است؟چه ميزان ازاين منابع دراختيارمردم وچه ميزان دراختيار حكومت ودولت است.مقايسه اين توانمندي باتوانمندي هاي رقبا وميزان مشروعيت ياعدم مشروعيت اين منابع يكي ازمسائل مهم است.منابع مالي درهمه احزاب وجریان  هاي سياسي چالش زا بوده اند.تجربه نشان می دهد جریان هاي پاك و محبوب زیادی دراثرسوء استفاده صاحبان منابع تامين كننده آن به بيراهه رفته اند. درتدوين استراتژي هر حزب و سازمان سیاسی بايد مشخص شود اين جنبش روي دوش كدام طبقه ازطبقات اجتماعي قرار دارد و منابع مالی آن از جانب کدام طبقه اجتماع تامین می شود.


* پژوهش و مطالعه مستمر برای بهبود مستمر روش ها و ابزارها همواره یکی از اجزای مهم سازمان ها- ازجمله سازمان های سیاسی به شمار می روند. نگاه رهبران حزب به شيوه هاي مطالعه وبررسي جامعه وابعاد آن از اهمیت زیادی برخوردار است.اين كه برخورد آنها با مقوله دانش،پژوهش ومطالعه چگونه است؟چه ميزان به پژوهش هاي علمي و کارشناسی اهتمام مي ورزند.ديدگاه آن ها درمورد تكنولوژي ويافته هاي جديدعلمي ونحوه استفاده ازآن ها چيست؟وچه پاسخي براي پارادكس های موجود در عرصه اجتماع دارند،از چه روشی برای حل تعارض های ممکن بین فرهنگ جامعه وفناوري های جديد برمی گزینند ودرموردتوليد ونوآوري،اقتباس،انتقال وانتخاب الگوي مناسب تكنولوژي  چه رويكردي دارندمهم است. اين كه حزب درزمينه بهينه سازي نرم افزارها ونيروهاي انساني چه نگاهي داردودرموردتعامل نيروهاي انساني داخل باجهان پيشرفته چگونه مي انديشدتعيين كننده است.


* تشخیص وتعیین درست محور فعالیت های یک حزب از دیگر مسائل مهم در فرایند تدوین استراتژی است.اين كه رهبران حزب هسته اصلي عمليات ومحوري ترين وظيفه آن حزب راچه مي دانند مهم است. در سازمان های تولیدی محور عملیات مشخص است اما برای یک حزب سیاسی شفاف کردن دامنه فعالیت های حزب اندکی سخت به نظر می رسد. عدم درك صحیح این موضوع چه بساموجب جابجايي هدف ها در حزب می شود.اگرتلاش براي تحقق دموكراسي بزرگترين هدف حزب است- كه ظاهرا ازشعارهای همه احزاب مردمی کشور چنين برمي آيد- آيا فعاليت هاي جاري وتلاش هاي عملي طرفداران حزب درجهت نيل به اين هدف بزرگتر است يانه؟مثلا آيا براي نهادينه شدن دموكراسي واركان آن به روش های دموکراتیک متوسل شده انديانه؟ آيا بجاي تمركز برتقويت زمينه هاي حق اعمال اراده ملت،تقويت منافع حزب به عنوان یک اصل شمرده شده است؟ تحليل اين مسئله بسيارمهم است.آیا اعضای حزب فعاليتهاي حزبي ، مطبوعاتي ر ابا فعاليتهاي اجرايي خلط نمی كنند.آيا يك مديراجرايي حزبی درفلان سازمان دولتي مي تواند به مثابه يك عنصر حزبي عمل كنديا يك مديرسياسي اجرايي مي تواند نقش يك روشنفكر مطبوعاتي رابازي كند.آيا يك طرفدارحزب مي تواندازحزب خودبراي فعاليت هاي انتفاعيو اقتصادي شخصي ياگروهي استفاده نمايد؟.به نظرمي رسد عدم درك اين تمايزنقش ها درسال هاي اخير مشكلاتي براي احزاب بوجودآورده است.گاهي ازيك وزيراقتصادي يايك مديراقتصادي ويايك استانداروفرماندا ر انتظارفعاليت هاي حزبي ياگروهي مي رود .آيا اين درست است.رهبران احزاب بايد به نقش ها ی اصلی حزبی واقف وازخلط كردن آن با سایر نقش ها پرهيز نمايند.درهرحال شناخت اين نقش ها ،روابط آن ها وعملكرد فعلي احزاب دراين باره براي تدوين استراتژي هریک از احزاب ضروري است. اگركارآمدي طرفداران هریک از احزاب درنقش هاي سياسي واجرايي كه طي ساليان اخير عهده دارآن بوده اند را يكي ازملاك هاي مردم براي استقبال ياپشت كردن به قطارآن حزب بدانيم، شايدبتوان نشانه هاي ازعدم توفيق برخی از احزاب دربرخي مقاطع رادرهمين رابطه به خوبی شناخت.


* سيستم اطلاعاتي درون حزب ازعوامل داخلي مهم ديگري است كه بدون شناخت آن امكان تدوين استراتژي واقع بينانه ضعيف است.اين كه جريان اطلاعات موجود دردرون حزب براي افزايش كارآيي ومشروعيت بخشي به آن وارتقاي سطح كيفي تصميم هاي اتخاذ شده چگونه است؟ميزان شفافيت وياكاناليزه شدن مسيرهاي اطلاع رساني، ميزان استفاده ازوسايل وابزارهاي جديد وشبكه هاي اطلاع رساني مثل مطبوعات ،انتشارات وسايل سمعي وبصري،سينما، تلويزيون، ماهواره واينترنت براي اطلاع رساني شفاف ونحوه مرتبط شدن باشبكه هاي  جهاني ارتباطات وكمك به تسهيل جريان اطلاعات درداخل وسطح بين الملل موارد قابل توجهي است كه بايدبه دقت شناسايي شوند.گاهی برخی از احزاب کشور فقط به حافظه کادرهای ارشد خود به عنوان منبع اطلاعاتی می نگرد. برهمین اساس تبادل اطلاعات بسیار ضعیف انجام می شود. بدیهی است احاب باید این منابع ووسائل مربوطه را متناسب با شرایط جامعه و پیشرفت های حاصله انتخاب کنند. دوره روش های سنتی عشایری و هیئتی به سرآمده است.


* اگر گفته می شود منابع انساني مهمترين عامل داخلي یک حزب است از این منظر است كه اصولا حزب يك پديده انساني است وچون محورآن انسان است، نحوه توجه به اين عامل درتداوم آن نقش مهمي ايفامي كند. شناخت تركيب نيروهاي حزبی، سطح تحصيلات، تجارب،مهارت ها، توليدات فكري، وجهه اخلاقی و اجتماعي، هريك ازاعضا، ميزان توجه به شايسته سالاري درعزل ونصب ها، ميزان تعهد نيروهاي طرفدار حزب به آرمان ها واهداف حزب، ميزان هزينه اي كه هريك براي موفقيت حزب تقبل می کنند، توانايي جنبش درجذب نيروهاي فكري،متخصص وتوانمند براي عرصه هاي مديريت سياسي،اقتصادي،اجتماعي،فرهنگي واداري در زمان مناسب، توجه به آموزش وارتقاي سطح مهارت ها وتوانمندي هاي نيروهاي حزبی، نحوه ارتباطات داخلي وگفتگو درمورد مشتركات وتمايزها،ارتباط با اتحاديه ها،انجمن ها،كانون ها، نهادهاي صنفی، غیر انتفاعی وغيردولتي بعنوان سازمان هايي كه نيروهاي انساني فكري درآن ها ذخيره شده وامكان جذب آن ها به قطارحزب وجوددارد، ميزان توجه به تنوع انساني وافراد باقوميت ها، نژادها وفرهنگ هاي مختلف وپذيرش آن ها درساختار حزب در یک پروسه دموکراتیک ازموارد قابل توجه است.


پس ازشناساييي عوامل داخلي حزب،دسته بندي اين عوامل بعنوان نقطه قوت يا ضعف زمينه تدوين استراتژي هاي مناسب حزب رافراهم مي سازد. استخراج اين عوامل مهم که به عنوان عوامل استراتژیک داخلی شناخته می شوند، بااستفاده ازهمان روش هايي كه براي استخراج فرصت ها وتهديدهاي خارجي توصيه شد، امكان پذيراست.


گام ششم پس از شناسايي عوامل مؤثرو استراتژیک خارجي(فرصت وتهديد) وداخلي(قوت وضعف) حزب، استراتژيست هاي آن بايد بتوانند با استفاده از خلاقیت وتحلیل رهبران و کادرهای ارشدخود مسايل استراتژيك حزب را شناسايي كنند. پس از شناسايي اين مسايل با تشكيل يك ماتريس امكان پيشنهاد چهار گروه استراتژي براي اصلاحات وجود خواهد داشت:


-گروه اول:استراتژي هاي مبتني بر نقاط قوت وفرصت ها


-گروه دوم:استراتژي هاي مبتني برنقاط ضعف وفرصت ها


-گروه سوم:استراتژي هاي مبتني بر نقاط قوت وتهديدها


-گروه چهارم:استراتژي هاي مبتني بر نقاط ضعف وتهديدها


پس از اجراي اين تكنيك كه به ماتريس (TOWS ) معروف است وبا استفاده از نظريات رهبران حزب یا نخبگان هوادارآن ممكن است،تعدادي استراتژي معرفي مي شودكه بااستفاده از ماتريس برنامه ريزي كمي اولويت بندي استراتژي ها به عمل مي آيد. پس از اولويت بندي براي هريك از استراتژي ها، سياست ها، تاكتيك ها وبرنامه هاي عملياتي پيشنهاد خواهد شد. سياست ها وتاكتيك ها ،طرح هاي عملياتي ويژه اي هستند كه چگونگي اجراي استراتژي ها را ممكن مي سازند ومشخص مي كنند كه هر استراتژي كجا وچه زماني اجرا شود .تاكتيك ها ممكن است ؛زماني؛ ويا ؛موقعيتي؛ باشند.درتاكتيك هاي موقعيتي ممكن است تهاجم،دفاع، مشاركت وائتلاف ويا خروج از صحنه توصيه شود.البته اين تاكتيك ها خود نشات گرفته از استراتژي هايي هستند كه براساس شناخت عوامل داخلي وخارجي ممكن است در سه گروه:1)استراتژي هاي رشد وتوسعه 2)استراتژي هاي ثبات ويا3)استراتژي هاي كاهش، قرار بگيرند.


گام هفتم- اجراي استراتژي هاي مورد توافق، يكي از اصلي ترين و مهمترين گام ها درفرايند مديريت استراتژيك احزاب است. چراكه اگر زمينه تحقق استراتژي ها فراهم نشود تمام زحماتي كه براي تدوين آنها متحمل شده اند هدر مي رود. پرسش هایی كه در اين مرحله حساس بايد مدنظر قرار بگيرد عبارتند از اينكه :چه كساني طرح استراتژي را اجرا مي كنند؟براي اجراي استراتژي چه بايد بكنند؟وچگونه ؟بديهي است كليه كساني كه در فرايند تدوين استراتژي همكاري داشته اند بايد در اين مرحله مشاركت داشته باشند.درواقع بدون مشاركت درتدوين ،امكان مشاركت دراجراءنيز بسيارضعيف يا نارسا خواهدبود به همين خاطر توصيه شده است  كليه كساني كه به هرنحو درارتباط باحزب هستند به شكلي درفرآيند تدوين استراتژي مشاركت داده شوند. چراكه اين امرباعث هم افزايي مي شود


به منظور اجراي موثراستراتژي هاي انتخاب شده اقدامات اساسي زير ضرورت پيدا می كند:


* برنامه ريزي عملياتي شامل : تعريف كليه اقدامات، ذكراهداف، برآورد نيروي انساني وامكانات موردنياز، تعيين زمان ومكان اجراء،تعيين ناظران وهراقدام وكنترلي كه باعث اثربخشي استراتژي ها بشود.


-اصلاح ساختارومهندسي مجددتشكيلات راهبري حزب. پس ازمشخص شدن استراتژي هاي حزب ، احتمالا ساختار آن نيازمنداصلاح وتغييرات اساسي است.  اصلاح ساختار متناسب باچرخه حيات حزب، محتواي استراتژي هاي پيشنهادي وبراي منطبق ساختن ساختار بااستراتژي هاي جديد انجام مي گيرد. درفرآيندمهندسي مجدد وتحول ساختاردرواقع براساس استراتژي هاي جديد،همه چيز حزب اعم ازتشكيلات،ارتباطات،رهبري، ابزار،امكانات وشيوه هاي كار دچارتحول مي شود. درمهندسي مجدد حزب طراحي مجدد وريشه اي فرآيندها براي كسب موفقيت دراجراي استراتژي ها ورها نيدن حزب ازبند راه ورسم هاي ناكارآمد قديمي وباتاكيد بردستاوردها،توجه به منابع وجغرافياي آنها، تلفيق نتايج فعاليت هاي موازي، تصميم گيري به موقع اخذ اطلاعات ازسرچشمه موردتوجه قرارمي گيرد. ودرساختار جديد، طراحي وظايف تقسيم كاربه نحوي كه هرگروه وهرشخص بتواندكاري راانجام بدهدكه لازم است.جذب نيروي انساني مناسب وانتخاب وبكارگيري آن ها براساس اولويت هاي جديد،جابجايي افراد درصورت لزوم .انتخاب رهبران ومديران باويژگي هاي موردنياز استراتژي ها، سياست ها وبرنامه هاي جديد حزب دراين مرحله انجام مي گيرد.


* ساماندهي رهبري حزب. انتظار منطقي آن است كه پس ازتدوين استراتژي، مردم شاهدسامان يافتن رهبري حزب باشند چراكه هيچ پدیده اجتماعي بدون رهبري موفق نخواهد شد. انديشمندان، فرهنگ سازي رابراي استمرار وتداوم هرفكروانديشه جديدي ناشي ازوجودرهبري براي آن مي دانند بدون رهبري هيچ انديشه اي به فرهنگ تبديل نمي شودوهرانديشه اي نتواند فرهنگ سازي كندمحكوم به زوال است اين يك واقعيت تاريخي واصل بديهي اجتماعي است .لذاوجود رهبراني كه بتوانندبه خوبي بشناسند، خلاق باشند، درك كنند، قدرت انطباق بامحيط وشرايط داخلي وخارجي پيدا كنند وازهمه مهمترازتوان برقراري ارتباط برخوردارباشد براي یک حزب سیاسی يك ضرورت است.


 


 


* دكتراي مديريت استراتژيك


 


مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع:


بنیاد آینده‌نگری ایران



سه شنبه ۱ خرداد ۱۴۰۳ - ۲۱ مه ۲۰۲۴

ستون آزاد

+ "زدن سر هشت پا" و حکایت "ببر کاغذی" رضا علوی

+ جهانِ پس از جنگ غزه  رضا علوی

+ آیا اسراییل بر نفت و گازغزه چیره خواهد شد ؟ رضا علوی

+ توتالیتریسم چیست؟ حسین مولا

+ گفتگو بارد هوش مصنوعی با حسین مولا حسین مولا

+ تفاوت مبارزه جوانان در زمان حکومت شاه ایران برای آزادی و دمکراسی با مبارزه جوانان کنونی برای آزادی و دمکراسی علیه جمهوری اسلامی چیست؟ گفتگو حسین مولا با بارد بزرگترین هوش مصنوعی گوگل

+ دو حادثه مهم  رضا علوی

+ جوانانیکه در جنبش زن زندگی آزادی شرکت کردن در چه سنینی بودند؟ Bard هوش مصنوعی

+ خود آموز دیکتاتورها رندال وود کارمینه دولوکا

+ موانع توسعه دموکراسی در خاورمیانه  دکتر امیر ساجدي

+ راز یک کشتار  رضا علوی

+ آیا غول خفته بیدار می شود ؟  رضا علوی

+ ریزش مداحان در این عاشورا رضا علوی

+ رهبر نقاب دار!  رضا علوی

+ بخش سوم : "لاریجانی ها " ؛ مردانی برای تمام فصول رضا علوی

+ حقوق زنان - کانون درگیری. فرهاد یزدی

+ آمریکا ؛ به کجا چنین شتابان ؟ رضا علوی

+ جهان و ایران در آغاز سال نو خورشیدی. فرهاد یزدی

+ نبرد برای نامزدی  رضا علوی

+ . 

+ ایران لیبرال فرهاد یزدی

+ روز جهانی زنان گرامی باد  گیتی پورفاضل

+ سالروز حمله روسیه به اوکراین فرهاد یزدی

+ کالبد شکافی" پرویز ثابتی" رضا علوی

+ سقوط محسن رنانی

+ فشار برملت ایران از دو سو. فرهاد یزدی

+ نشست واشنگتن – تلاش در راه ذلیل کردن جنبش ملی ایران فرهاد یزدی

+ الگوی روسی چپاول اموال ملی فرهاد یزدی

+ امنیت ملی – بخش دوم فرهاد یزدی

+ امنیت ملی در دهه سوم سده بیست و یکم فرهاد یزدی

+ آیا روسیه، جمهوری اسلامی را به عنوان متحد استراتژیک خود محسوب می کند؟ رضا علوی

+ منافع ملی و استقلال فرهاد یزدی

+ نقش "طنز" و شعار های "کاف دار" در جنبش انقلابی ایران رضا علوی

+ قشر میانه ایران مهرداد: یکی از همکاران سایت آینده نگر

+ دیگر چین به ایران اهمیت نمی‌دهد ! رضا علوی

+ نقش توازن قوا در جهان در خیزش ملی فرهاد یزدی

+ نیروهای مسلح در دو مقطع تاریخی فرهاد یزدی

+ تراژدی جمهوری اسلامی با مهسا امینی آغاز و با محسن شکاری پایان می‌یابد!  دکتر شیرزاد کلهری

+ دستاوردهای جنبش انقلابی ایران یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ از خیزش اجتماعی تا انقلاب سیاسی فرهاد یزدی

+ پایان کار رژیم، تکیه بر عصای سلیمان شیرزاد کلهری

+ انقلاب سیاسی فرهاد یزدی

+ انقلاب مدرن ایران شیرزاد کلهری

+ ادامه خیزش اجتماعی – سیاسی ایران فرهاد یزدی

+ بیانیه شماره ۱ لیدرهای میدانی  لیدرهای میدانی

+ خیزش اجتماعی نسل جوان ایران فرهاد یزدی

+ اولویت پاسداری از یک پارچگی سرزمینی ایران فرهاد یزدی

+ با کمال تاسف و تاثر از در گذشت دوست نازنین مان محمد امینی .

+ اعتراضات مردم و راهکار های روی میز حکومت یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ تعلل نیروهای مسلح فرهاد یزدی

+ آینده در کوتاه مدت فرهاد یزدی

+ سپاه پاسداران و نجات ایران فرهاد یزدی

+ رسالت انسان در برابر آزادی سعیده امین‌زاده

+ ایران – روسیه - اوکراین فرهاد یزدی

+ نیاز به زمان فرهاد یزدی

+ مبارزه مدنی و چرائی آن کیومرث صابغی

+ دو بازنده – یک برنده. فرهاد یزدی

+ نظام سیاسی در ایران آینده فرهاد یزدی

+ آیا بایدن در انتخابات ۲۰۲۴ کاندید خواهد شد ؟ رضا علوی

+ اسطوره سیاسی از دموکراسی آمریکا تا اقتدار گرائی چین پرفسورجیم دیتو

+ اسطوره جدید و آینده سیاسی عربستان سعودی -

+ فرمان فرمایی روسیه بر نظام اسلامی فرهاد یزدی

+ دگرگونی قدرت در کانون نظام فرهاد یزدی

+ برجام در تاریکی رضا علوی

+ برای مام زمین در روز زمین فرهاد یگانه‌

+ تکرار تاریخ، نابودی محتوم دیکتاتورهای بزرگ به دست خودشان است فرهاد یگانه‌

+ چرا رابطه کشورهای غربی و روسیه پس از پایان جنگ سرد، به چنین کابوسی برای اردوگاه کشورهای غربی ختم شد؟ فرهاد یگانه‌

+ تاثیر جنگ اوکراین فرهاد یزدی

+ نوروزتان مبارک .

+ چیرگی «جبهه موافقت» بر «جبهه مقاومت» رضا علوی

+ نخبه گان یا پخمه گان در حکومت اسلامی  رضا علوی

+ رویا یا کابوس ؟ رضا علوی

+ خودکامگی  تیموتی اسنایدر

+ نگاهی بر موقعیت ایران در منطقه فرهاد یزدی

+ در باره انتخابات ۱۴۰۰ مجید / ایران

+ حسن هم از میان ما رفت گروهی از یاران دیروز، امروز و فردای حسن

+ در باره ظریف ... و میدان  مجید / ایران

+ نظام اسلامی و اردوی خاور بر علیه باختر فرهاد یزدی

+ چرا سازمانهای اطلاعا تی معتقدند که آینده جهان تیره و تار است ترجمه: کیومرث صابغی

+ تضمین حداقل درآمد یکسان برای تمام شهروندان. فرهاد طالع

+ قرار داد ۲۵ ساله ؛ ماندگاری حکومت یا ترکمانچای ؟ رضا علوی

+ سخنی با آقای مهاجرانی. محمد امینی

+ مذاکره غرب با نظام اسلامی فرهاد یزدی

+ هنر فاشیست نبودن ترجمه ناصر فکوهی

+ با ناسيوناليسم راه به جايي نمي‌بريم عظيم محمودآبادي

+ در آستانه چهل و دومین سالگرد انقلاب فرهادی یزدی

+ روز سياه  رضا علوي

+ مصباح یزدی ؛ معمار خشونت مقدس و طرا ح "کادرسازی " رضا علوی

+ حمله به ایران و یا حزب الله؟ فرهاد یزدی

+ تهدید از سوی قفقاز فرهاد یزدی

+ بهار آن سال و «بهار هر سال...» محسن یلفانی

+ بحران امنیتی و حکومت نظامیان فرهاد یزدی

+ جستجوی کار در ایران امروز 

+ سیاست دولت نوین آمریکا در منطقه فرهاد یزدی

+ اوباما برجام را آورد و ترامپ آنرا پاره کرد- چرا؟ مجید / ایران

+ ارزش های اندیشه های دکتر فاطمی  رضا علوی

+ مرگ نهائی رژیم  فرهاد یزدی

+ آتش افروزی در قفقاذ فرهاد یزدی

+ اندیشه چپ ، خادم غرب مهندس صلاح الدین همایون

+ تنگ تر شدن حلقه فشار فرهاد یزدی



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995