پنجشنبه، ۱۵ مرداد، ۱۳۸۸
بهاره هدایت، تنها دختری است كه در شورای مركزی دفتر تحكیم وحدت فعالیت میكند. او كه بعد از یك دهه عدم حضور زنان در مجموعه مدیریتی تحكیم، به این شورا راه یافته، با تلاشی مضاعف كمیسیونی به نام زنان هم در این تشكل راه اندازی كرد تا در راستای احقاق حقوق زنان فعالیت کند. خانم هدایت معتقد است مسئولین میخواهند با گذاشتن فیلتر برسر راه تحصیل دختران، جلوی بیكاری را بگیرند. متن این گفت و گو را می خوانیم.
از سال 84 كمیسیونی در دفتر تحكیم متولد شد كه شما دبیر آن بودید. کمیسیون زنان.انگیزه تشكیل این كمیسیون چه بود و چه برنامه هایی را دنبال می کند؟
در سالهای گذشته از آنجا كه سطح و میزان فعالیت های سیاسی تحكیم بالا رفته بود، مجموعه تحکیم نزدیك شدن به جنبش های اجتماعی و ارتقا فعالیت های اجتماعی را مد نظر قرار داد و كمیسیون زنان نیز به همین نیت تشکیل شد. در واقع این كمیسیون فرصتی است برای ارتباط گیری با طیف وسیعی از دختران كه در دانشگاهها تحصیل میكنند. از عمده اهداف و برنامه های اولیه مان ایجاد حساسیت بین دانشجویان دختر و پسر در مورد تبعیضات جنسیتی بود بطوریكه مجموعه به سطحی برسد که کنش های اجتماعی در عرصه فعالان جنبش زنان در آن مورد مداقه و سنجش قرار گیرد و در صورت امکان به فرایند ارتباطی دو طرفه با جنبش زنان دست یابد. درعین حال جایگاه تشکیلاتی معینی نیز به کمیسیون زنان در انجمن های اسلامی اختصاص داده شود و امور مربوطه به طور جدی پیگیری شود. در همین ارتباط فعالیت هایی نیز انجام داده ایم.
معمولا اعضای دختر تحكیم كمتر از پسران است. به نظر شما این امر را در كجا باید ریشه یابی كرد؟
البته جذب نیرو در تشكل های سیاسی با افت كلی همراه بوده است. شما همین وضعیت را در احزاب [و به طور خاص، در شاخه دانشجویی یا جوانان احزاب] و سایر تشکل ها هم می بینید، خصوصا اینکه صبغه فعالیت ها هم سیاسی باشد. لذا این قلت تنها مختص دختران نیست اما در مجموع برای فعالیت هایی نظیر آنچه در تحکیم داریم، با مشکل عدم مشارکت فعال دختران هم روبرو هستیم كه به دو عامل بستگی دارد: اول وجود زمینه عدم رغبت است. ببینید متأسفانه سیاست ورزی و اشتغال به سیاست در ایران یک امر خشن و بی رحم و بی اخلاقیست و طبعا با روحیه مسالمتجوی زنان زیاد همخوانی ندارد، روحیه ای که در خانواده های غالبا سنتی و مردسالار ما به دختر می آموزد كه تنها از برخی تمایلات معطوف به چارچوب خانواده پیروی کند، قوانین آنجا را بیاموزد و کلا برای چهاردیوار خانواده تربیت شود و همین موجب میشود علایق و تمایلات دیگر در او به درستی پرورش نیابد. دوم سركوب ها و بالا بودن هزینه های كار سیاسی است. متاسفانه بالا بودن هزینه فعالیت سیاسی عامل بسیار مهمی است كه مشارکت دانشجویان را تضعیف میكند.
در بخش اشتغال هم همین وضعیت دیده میشود، یعنی تعداد زیادی از دختران پس از اتمام تحصیلات به گوشه خانه پناه میبرند. نقش حاكمیت را در این زمینه چطور ارزیابی میكنید؟
یكی از انتقاد های جدی ما به طرح سهمیه بندی جنسیتی دانشگاهها، موضوع اشتغال فارغ التحصیلان دختر بوده است. امروزه تعداد دخترانی كه با تلاش وارد دانشگاه میشوند بیشتر از پسران است، اما همانطور كه شما اشاره كردید پس از فارغ التحصیلی با تبعیض در اشتغال مواجه اند. البته در جامعه هرمی شکل ما که قدرت در آن کاملا متراکم و متمرکز است بخش اعظم بسیاری از مشکلات متوجه حاکمیت می شود. در این قضیه هم همین طور است. در زمینه اشتغال زنان هم در آن بخشی که زیر سلطه و نظارت مستقیم خود دولت است به طور واضحی شاهد تبعیضات عمده در جذب و ارتقاء زنان در سیستم دولتی در رده های هیات دولت، معاونان و سایر بخش های حساس هستیم. در مورد بخش خصوصی هم گاهاً با سیاست هایی از سوی دولت مواجهیم که کمی هم مزورانه است مثلاً مطرح شدن بحث افزایش مرخصی زایمان خود به خود موجب کاهش تمایل بخش خصوصی به استخدام زنان می شود، و خیلی ساده انگارانه است اگر این سیاست را در جهت اهمیت دادن به زنها بدانیم. می خواهم بگویم حاکمیت در واقع با سیاست گذاری هایی از این نوع نه تنها تبعیضات موجود در اشتغال را مرتفع نمی کند بلکه سعی در سنگ اندازی در راه برابری هم دارد.
به سهمیه بندی جنسیتی اشاره كردید. این موضوع در دوره ای که مطرح شد اعتراضاتی به همراه داشت ولی خیلی زود فروكش كرد. در این باره توضیح میدهید؟
زمزمه سهمیه بندی جنسیتی سال گذشته در مجلس مطرح شد اما به دلیل بروز اعتراضات و واكنش ها از یك سو و درگیر بودن مجلس با قضیه بودجه از سوی دیگر، تا مدتی مسكوت ماند. بعد از یكی دو ماه مطلع شدیم كه آنرا در قالب طرح بزرگتری گنجانده و در كمیسیون آموزش مطرح کرده اند. حال احتمال اینكه طرح سهمیه بندی [ كه یكی از مولفه های طرح بزرگتری است] تصویب شود، بسیار زیاد است و نگرانی از آنجاست كه به خاطر گم شدن اش در طرحی بزرگتر به چشم نیاید و واكنشی برنیانگیزد. بدیهی است كه طرح سهمیه بندی جنسیتی یكی از طرحهای تبعیض آمیز بوده و جلو پیشرفت دختران را میگیرد. در واقع، حاكمیت شعور اجتماعی زنان را به بازی گرفته و توانایی هایشان را زیر سئوال برده است. آنها بجای ایجاد ساز و كار های اشتغال به فكر پاك كردن صورت مسئله اند، بطوریكه میخواهند با گذاشتن فیلتر برسر راه تحصیل دختران، جلوی بیكاری را بگیرند!! توجه به این نكته ضروری است كه تنها روزنه پیشرفت برای دختران ـ كه با همت خودشان و بی هیچ تبعیضی بدست می آید ـ دستیابی به آموزش های دانشگاهی است اما نظام میخواهد برای سرپوش گذاشتن بر كاستی های مدیریتی اش، آنرا منكوب کند. به عقیده من باید با اعتراضات مدنی در مقابل قانونمند شدن این تبعیض آشكار ایستاد چون اگر چنین امری در راستای خواست حاكمیت تحقق یابد، اجحافی بزرگ و تاریخی به حقوق زنان خواهد بود.
مورد دیگری كه دانشجویان در طول سالهای متمادی با آن درگیر بوده اند، پوشش دانشجویی است كه اخیرا هم سختگیری های زیادی در این زمینه دیده شده است. این برخورد ها از نگاه شما چگونه تعریف میشود؟
بر خورد با پوشش از دو منظر قابل پیگیری است. اول دیدگاه مذهبی كه مسئله حجاب را بعنوان اصل اسلامی دنبال میكند و دوم دیدگاهی است كه از حجاب به مثابه وجه تمایز قبل و بعد از انقلاب یاد میكند. چون همه می دانیم كه شاخصه های اقتصادی به نسبت گذشته وضع بد تری دارد یا معضلات اجتماعی رشد بی رویه ای یافته و یا عده زیادی با ساختار سیاسی مشكل دارند بنابراین یكی از نمایه های عمده بیرونی نظام پوشش مردم، خصوصا زنان است و از آن بعنوان وجه تمایز این سو و آن سوی 57 می توان نام برد كه برای حاكمیت از اهمیت بالایی برخوردار است كه اگر نتواند آنرا كنترل كند، حد فاصل عمده دو نظام كمرنگ و حتی بیرنگ خواهد شد. مصداق این حرف هم سخنان آقای جنتی در خطبه های نماز جمعه است که در آن گفته شد بدحجاب ها دارند به نظام تودهنی میزنند [نقل به مضمون]. اما در مرحله اجرایی شدن برنامه ها معمولا زیر مجموعه های دولتی اولین و راحت ترین گزینه اند و قضیه حجاب دانشگاه هم از این امر مستثنی نیست چون ابزار های زیادی برای اعمال قدرت بر آن وجود دارد. موضوع برخورد با پوشش در دانشگاه بصورت كانالیزه دنبال شده و میشود. در قالب برخوردهای فصلی و پروژه ای فشار را بر دانشجویان افزایش می دهند، مثل اینکه به نوع و مدل و رنگ و جنس و طرح لباس مکرراً ایراد می گیرند و به این وسیله به راحتی به شعور اجتماعی فرد در انتخاب شخصی ترین مسئله اش توهین می کنند.
این رفتارها نتایج مثبتی هم برای حاكمیت داشته است؟
معمولا وقتی سختگیری زیاد میشود، دانشجویان برای اینكه از بروز برخورد و تنش جلوگیری كنند به طور مقطعی و فقط تا جایی كه طرف مقابل بهانهای پیدا نكند خود را با مدل تحمیلی وفق می دهند. اما همین كه ابزارهای كنترلی كاهش می یابد، باز همان پوششی در تن آنها دیده میشود كه مورد پسند شان است. بنابراین بیهوده بودن فشار و تحمیل پوشش خاص بر دانشجویان به وسیله مدیریت دانشگاه و ابزارهایی مثل حراست، ، بارها و بارها تكرار و با شكست مواجه شده است. مصداق واضح شکست آن هم بازگشت به موقعیت و رفتار قبلی دانشجویان بعد از اتمام پروژه های برخورد است.
برگردیم به شما و دفتر تحكیم وحدت. عده ای معتقدند كه حضور شما در شورای مركزی تحكیم امری نمایشی است و سایر اعضاء خواسته اند ظاهر تشكل را با رنگ دموكراسی بپوشانند.
در سایر احزاب ایرانی و حتی به نوعی در دنیا هم عدم تساوی در مشارکت سیاسی ـ اجتماعی زنان را در مقایسه با مردان می بینیم. بنابراین حضور یک زن در این میان برجسته میشود، و تحکیم هم از این امر مستثنی نیست. اما خوشبختانه دید جنسیتی در دفتر تحكیم وحدت تقریبا خنثی است؛ یعنی صرف نظر از اینكه شخص پسر است یا دختر، میتواند به رده های بالای تشكیلاتی و نهایتاً شورای مركزی راه یابد. در كنار نظر شما، انتقادی با مضمون اینكه چرا به مدت یك دهه در شورای مركزی هیچ دختری نبوده است هم مطرح می شود. من در پاسخ هردو همین جواب را میدهم. در تحکیم هم در انتخابات نهایی ممكن است كسانی برگزیده شوند یا كنار گذاشته شوند، ولی این موضوع هیچ ربطی به مسایل جنسیتی ندارد. ضمنا در یکی دو سال اخیر بازخوانی از مجموعه منجر به اتخاذ تدابیری از قبیل نزدیکی به جنبش های اجتماعی شده بود. بنابراین می توانم بگویم من اگر پسر هم بودم، بخاطر فعالیت ها و پیگیریهایی كه سال گذشته در کمیسیون زنان تحکیم شروع شد و فضای مناسبی که ایجاد شد احتمال راهیابی من به شورای مرکزی همین مقدار بود.
در تجمع 22 خرداد سال قبل، دختران تحکیم نقش پر رنگی داشتند. آیا روی این موضوع قبلا كار شده بود؟
آنچه كه ثبت شد نشان از حضور كمی وكیفی خوب زنان تحكیم وحدت در گردهمایی 22 خرداد سال 85 داشت. بطوریكه این حضور نسبت به سال 84 كاملا محسوس بود. حتی دستگیریها نمونه بارزی از این قضیه است. در آنروز تعدادی از بازداشت شدگان را اعضای انجمن های اسلامی عضو اتحادیه تشكیل میدادند. البته آن حضور پر رنگ تا حدی از قبل برنامه ریزی شده بود. در واقع 22 خرداد با تمام هزینه هایش نقطه عطفی برای نزدیك شدن به جنبش زنان بود.
به وضعیت بازداشت شدگان و احكام صادره اشاره میكنید؟
تابحال احکامی برای بازداشت شدگان 22 خرداد 85 صادر شده که غالباً شامل 2 سال حبس می باشد که به مدت 5 سال به حالت تعلیق درآمده است البته در 2 مورد نیز با حبس های 6 ماهه تعزیری روبرو شده ایم.