در هفتهای که گذشت، آیتالله خامنهای در دیدار با محافظان بیت رهبری و خانوادههایشان بدون آنکه از فرد خاصی نام ببرد، به سخنان خارج از وقت برخی از خواص اشاره کرد و آنها را متهم به بیبصیرتی نمود. بعضی از تحلیلگران معتقدند که این سخن در درجهی اول متوجه مهدی کروبی است که انعکاس نامهاش به هاشمی رفسنجانی، بخشهایی از نظام قضایی را با اتهامات سنگینی روبهرو ساخته است.
به علاوه، علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی گفت که مدارکی دال بر تجاوز به بازداشتشدگان در کهریزک و اوین پیدا نشده است و از کروبی خواست در صورتی که شواهد و مستنداتی مبنی بر آزار و تجاوز جنسی بازداشتشدگان در اختیار دارد، به مجلس شورای اسلامی ارائه کند. وی همچنین با انتقاد از کروبی هشدار داد که مراقب باشد و در شرایط غبارآلود افکار عمومی، ادعایی را قبل از تحقیق، آن هم تحقیق کافی، به ثبت رسانهها نرساند که دستآویز بیگانگان نشود.
اما مجید انصاری نمایندهی سابق مجلس و عضو مجمع روحانیون مبارز و از کسانی که با بیت رهبری رابطهای نزدیک دارد، گفت که مدارک برخورد غیر قانونی با زندانیان در اختیار مقامهای ارشد کشور است. در همین رابطه نظر شهرام رفیعزاده تحلیلگر و کارشناس سیاسی حاضر در کانادا را جویا شدم که سالهاست پروندههای قضایی را زیر نظر دارد.
به نظر شما آقای کروبی، با توجه به سابقهای که در نظام دارد و آشنایی که با حوزههای مختلف در طول سی سال گذشته داشته است، چگونه ممکن است بیاید و بدون مدارک کافی مسألهای را طرح کند که بخواهد در نهایت به ضررش تمام شود؟
بیگمان آقای کروبی با دست خالی نمیآید در چنین شرایطی که این قدر تحت فشار است، مسألهای به این بزرگی را که بحث تجاوز و شکنجههای جسمی و جنسی به متهمین در بازداشتگاه است، مطرح کند. من فکر میکنم که ایشان هم مدارک و مستنداتی دارد که حتماً به وقتش ارائه خواهد کرد.
منتهی آن چیزی که در میان این بحث قابل طرح است، وجود بازداشتگاههای مخفی است که در بازداشتگاههای مخفی و جاهایی که تحت نظارت هیچ نهادی نیست، هر اتفاقی ممکن است بیفتد و در گذشته هم افتاده است.
ما در بسیاری از این بازداشتگاه ها شاهد کشته شدن آدمها بودهایم. در خود زندان اوین در همین سالها دست کم خانم زهرا کاظمی، آقای اکبر محمدی و آقای میرصیافی (فوت کردهاند) که ایشان در زمستان سال گذشته کشته شدند، همهی اینها نشان میدهد که تخلفات خیلی بزرگی این جاها اتفاق میافتد و افکار عمومی، حرفها و ادعاهای آقای کروبی را بیشتر از تکذیب آقای لاریجانی باور میکنند.
مهدی کروبی در طول سالهای گذشته پیگیر پروندههای قضایی بسیاری بوده است و به عنوان یک لابیگر به حل و فصل تعداد زیادی از پروندهها کمک کرده است. اما نهایتاً این سؤال پیش میآید که آیا فضاسازی موجود علیه کروبی ممکن است منتهی به حذف او یا دادگاهی شدنش شود؟
شهرام رفیعزاده معتقد است که کروبی نامه را بسیار هوشمندانه تنظیم کرده است و دادگاهی کردنش بر اساس این نامه بسیار دشوار خواهد بود:
آقای کروبی در نامهاش نیامده است بگوید آقا من چنین چیزی کشف کردهام. بلکه نامهای نوشته به رییس مجلس خبرگان رهبری، آقای هاشمی رفسنجانی و در واقع تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر اعلام کرده است که من چنین چیزی شنیدهام و شما بروید و این را بررسی کنید.
ایشان در واقع مسألهای را به نقل از دیگران مطرح کرده و خواستار بررسی شدهاند. بنابراین از نظر قضایی و طبق قوانین موجود، نمیتوانند برایش پروندهی خاصی بسازند؛ مگر اینکه بخواهند یک کار غیر قانونی بکنند و ایشان را مثلاً به اتهامات دیگری به دادگاه بکشند.
رمضان حاجی مشهدی وکیل دادگستری که مدت کوتاهی است به آمریکا آمده و از نزدیک در ارتباط با پروندههای سیاسی بسیاری بوده است، معتقد است که آقای کروبی بیگدار به آب نمیزند و شاهدان زندهای در اختیار دارد که توانسته در این مرتبه مسأله را طرح کند:
اظهارات آقای کروبی مبتنی بر قول شاهدان زندهای است که خود شاهد آن اعمال ضد انسانی جنایتکارانه بودند. مضافاً اینکه ایشان این اظهارات را مبتنی بر قول افراد مورد وثوق در درون رژیم و حاکمیت دانسته است.
اینکه رئیس مجلس بر خلاف رفتار سیاست ماکیاولی میخواهد چنین جنایت هولناکی را انکار کند و اظهار بدارد که گویا در اوین یا در کهریزک شاهد چنین اعمال ضد انسانی و ضد بشری نبودهاند، چیزی از حقیقت و هولناکی مسأله کم نمیکند.
افراد دیگری هم این روزها در سایتها، در فیسبوک و بقیه رسانهها بیان کردهاند که چگونه در کهریزک و جاهای دیگر و برخی از بازداشتگاههای بینام و نشان مورد تجاوز واقع شدهاند.
ریشهی این هم برمیگردد به دورانی که زندانیان و قربانیان بعد از انقلاب، خصوصاً در سالهای سیاه دههی ۶۰ و ۶۷ ما شاهد چنین تجاوزهایی در زندان اوین و سایر بازداشتگاههای بینام و نشان حکومت بودهایم که چگونه دختران جوان با توجیهات شرعی مورد تجاوز افراد بالادست و زندانبانان و بازجویان خودشان قرار میگیرند.
آیا این اطلاعات در مورد برخوردهایی که با زندانیان در دهه ۶۰ میشد، جایی ثبت شد که بعدها بشود به آن رسیدگی کرد؟
بله؛ بعضی از قربانیان آن فجایع گزارشهای خودشان را به بعضی از نهادهای بینالمللی دادهاند و در این خصوص فیلمهایی هم تهیه شده است که در آنجا قربانیان زن شرح زندگی پر از غم و اندوه و عقوبت و ایثارشان را بیان کردهاند. در این خصوص تردیدی نمیتوان داشت که چنین مستندات واقعی و عینی و قانونی وجود دارد.
اما چگونه میتوان باور کرد که یک طرف درست میگوید و طرف دیگر دارد دروغ میگوید و فقط از در انکار وارد میشود؟
یک دلیل عقلانی وجود دارد. فیالمثل در قانون مجازات اسلامی هنگامی که صحبت تجاوز به عنف و زنای به عنف وجود دارد، بر اساس مادهای از قانون مجازات اسلامی در هنگام ادعای اکراه و زور و فشار، ادعای کسی که مورد اکراه قرار گرفته است، شنیده میشود.
فلسفهی عقلی این مطلب هم این است که زنان به خاطر اهمیتی که به حیثیت خانوادگی و اجتماعی و طبقاتی خودشان میدهند، معمولأ چنین اتهام سنگینی را به جان نمیخرند و این خودش نشان میدهد که اگر اینها بخواهند دروغ بگویند، در واقع خودشان و خانواده را رسوا کردهاند و خودشان را از هستی ساقط کردهاند. مطابق این قاعدهی عقلی و حقوقی، قول آنها مبتنی بر صحت تلقی میشود.