هدف از نگارش این متن شفافسازی فعالیتهای کمیته گزارشگران حقوق بشر است. اکنون تعداد اعضای بازداشتشده این کمیته به 7 تن رسیده و چنین برخورد گسترده و وسیعی با اعضای یک نهاد مدنی مدافع حقوق بشر بیسابقه است. به عنوان عضوی از کمیته که به وزارت اطلاعات احضار شدهام و تا ساعاتی دیگر باید به دفتر پیگیری مراجعه کنم [1] در این متن به صراحت قصد دفاع از کمیته گزارشگران حقوق بشر و فعالیتهای چندسالهی آن در عرصهی دفاع از قربانیان نقض حقوق بشر را دارم.
این نهاد مدنی در سال 84 با هدف اطلاعرسانی و به منظور برداشتن گامی فراتر و گستردهتر به منظور بهبود وضعیت حقوق انسانی هم میهنانمان آغاز به کار نمود. از آن تاریخ تاکنون، گزارشها، اطلاعیهها، بیانیهها و مقالات متعددی در خصوص حقوق زندانیان سیاسی، دانشجویان، زنان، کارگران، کودکان، اقلیتهای مذهبی، دگرباشان جنسی و... توسط این کمیته انتشار یافته است. آنچه امروز سبب تعجب است چنین برخورد گسترده و غیرقابل تصوری با گزارشگران حقوق بشر است. آنچه یک نهاد مدنی و حقوق بشری را از یک نهاد سیاسی جدا میسازد عدم پیوند و جهتگیری آن در زمانها و شرایط مختلف با احزاب و خط مشیهای سیاسی موجود در هر جامعه است.
یک نهاد مدافع حقوقبشر نمیتواند در یک زمان خاص، چون یک حزب یا گروه سیاسی حرفهای خوبی میزند و ظاهرا خواستار برقراری حقوق مدنی افراد است با آن همگام شود، یا هنگامی که یک خبر تمامی اخبار دیگر را تحتالشعاع قرار داده است یک نهاد حقوق بشری نباید مثل جراید دیگر به آن واقعه آویزان شود و با استفاده از آن برای خود شهرت و منزلت بخرد. این امر منجر به استفاده ابزاری از حقوق بشر خواهد شد، حقوق بشری که تنها به حقوق عدهای میپردازد و دیگران را نادیده میگیرد. مدافع حقوق بشر نباید در جریان آب بیفتد. آنچه یک نهاد مدافع حقوق بشر را از دیگر انعکاسدهندگان اخبار مستثنی میسازد عدم جهتگیری و عدم اطلاعرسانی گزینشی آن است. اینکه افکار عمومی جامعه حقوق یک اقلیت را نپذیرد دلیل بر آن نیست که نهادهای حقوق بشری از آن گزینه فرار کنند چرا که کار یک فعال حقوقبشر طنازی برای افکار عمومی نیست بلکه جلب افکار به سوی محرومینی است که دیده نمیشوند. میتوان گفت فعالیت حقوق بشر راه رفتن بر روی یک طناب باریک است که هر آن ممکن است شما را به سمتی پرتاب کند. ممکن است زمانی تعدد اخبار زندانیان سیاسی شما را از کودکان کار غافل کند و زمانی دیگر تعدد اخبار دانشجویی حقوق اقلیتها را به فراموشی بسپارد.
حال باید توجه داشت که با وجود تمامی این موارد و همچنین سنگاندازیهای حاکمیت، زنده نگهداشتن کمیته گزارشگران حقوق بشر تا به امروز چه کار سنگین و طاقتفرسایی بوده است و توفیق و محبوبیت این کمیته در بین فعالان داخلی و خارجی نشان از آن دارد که این نهاد تا حدودی به استانداردهای یک نهاد مدافع حقوق بشر نزدیک شده است.
اکنون، این نهاد مدافع حقوق بشر ایرانی با برخوردهای بیسابقه نهادهای امنیتی مواجه گشته است. مسلما حکومتها با آنان که قصد جلب افکار عمومی و تغییرجهت آن را دارند برخورد خواهند کرد چرا که تنها زمانی آسوده خواهند بود که مردم با لالایی آنان به خواب رفته باشند. آنچه اکنون مایهی نگرانی است عملکرد دستگاه حاکم در چندماه اخیر است که بیپروا و بیضابطه با صدور احکام وحشتناک به قلع و قمع فعالان سیاسی، روزنامهنگاران و دیگر زندانیان پرداخته است. اینکه حاکمیت تا اینجا پیش رفته است که با یک نهاد حقوقبشری که هیچگونه جهتگیری سیاسی ندارد اینگونه برخورد میکند بسیار عجیب است. آیا حاکمیت انعکاس اخبار زندانیان و کشتهشدگان پس از انتخابات توسط کمیته گزارشگران حقوق بشر را برنتابیده است؟ همانطور که اشاره شد یک نهاد حقوق بشری باید فارغ از جوزدگی به انعکاس اخبار قربانیان نقض حقوق بشر بپردازد. کمیته گزارشگران حقوق بشر نیز در این مدت فعالیتهای خود در حوزه کودکان، اقلیتها و دیگر گروهها را ادامه داد و اینگونه نبود که تنها به یک حوزه محدود شود. علاوه بر این، در هیچ زمانی هیچگونه جهتگیری حتی به طور ضمنی از این کمیته مشاهده نشد. ضمن اینکه این کمیته نمیتوانست خود را در قبال موارد متعدد نقض حقوق بشر، پس از انتخابات خردادماه بیتفاوت ببیند اما آنچه واضح است این موضوع میباشد که این نهاد فارغ از جهتگیری سیاسی به این عمل دست زد، یعنی به حمایت از هیچ حزب یا نامزد انتخاباتی نپرداخت بلکه از مردمی که حقوقشان نقض شده بود دفاع کرد.
علاوه بر این، کمیته با سعی در تعدیل لحن و اطلاعرسانی واقعیت نه واقعیت تحریفشده و جهتدار همواره سعی نمود تا آنچه هست را به اطلاع خوانندگانش برساند و قضاوت را بر عهده آنان گذارد. برای مثال زمانی که سایتها و خبرگزاریهای دیگر به جای عبارت «نیروهای امنیتی» از عبارت «نیروهای وحشی رژیم اسلامی» نام میبرند، کمیته گزارشگران همواره با پرهیز از قضاوت شخصی و به دور از فحاشیهای بیدلیل به کار خود ادامه داد. شاید بتوان چند خصوصیت بارز و برجسته کمیته را که سبب شد در طول این چهارسال به نهادی معتبر در بین فعالان داخلی و خارجی تبدیل شود، اینگونه برشمرد: پرهیز از جهتگیری حزبی، پرهیز از هیجانزدگی، برگزیدن لحنی معتدل، رعایت اصل صداقت در اطلاعرسانی، مستندسازی از طریق انتشار گزارشها همراه با تصویر و اسناد، پرداختن به تمامی قربانیان تقض حقوق بشر بدون درنظر گرفتن استثناء و موارد دیگر.
درحال حاضر 7 تن از اعضای این کمیته در بازداشت نیروهای امنیتی به سر میبرند. نهادی مدنی که فارغ از دیدگاههای مختلف اعضایش تنها برای حقوق انسانها تلاش مینمود اکنون با یورش دستگاه حاکم مواجه گشته است. به راستی چنین گروهی که اعضای آن با عقاید و مسلکهای مختلف درکنار بکدیگر برای یک هدف مبارزه نمایند، در ایران امروز نه تنها کمیاب بلکه شاید نایاب باشد. دستگاه امنیتی نیز از تعطیلی نهادهای بینالمللی در روزهای سال نو میلادی استفاده نموده و سعی دارد تا در خفا به سرکوب یکی از منسجمترین نهادهای مدنی امروز ایران بپردازد.
پي نوشت
[1] این متن ساعاتی قبل از ساعت 11 روز 12 دی ماه که زمان مقرر وزارت اطلاعات برای معرفی و بازداشت حسام میثاقی بود، نوشته شد.او و سعید حبیبی به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات مراجعه نکردند و اکنون همراه با دیگر اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر که هنوز بازداشت نشده اند، با زندگی مخفی به فعالیت خود ادامه می دهند.