Iranian Futurist 
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
اخبار روز
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


ابعاد پدیده جهانی شدن - 2 -

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[12 Jul 2010]   [ ]

زمانی که مسئله رعایت حقوق بشر وارد مرحلة اجرایی گردید, این واقعیت عریان شد که از یک سو, از بین بردن شرایطی که مانع پیشرفت رعایت حقوق بشر می شود و از سوی دیگر جلوگیری از پایمال کردن حقوق انسان ها, همراه و نیازمند دموکراسی است. دموکراسی در داخل مرزها و در سطح جهان شرط لازم برای دفاع از حقوق بشر است. در نتیجه از طریق دموکراسی مسئله حقوق بشر عمیقاً با مشروعیت دولت ها پیوند خورده است. در رابطه ای که بین حقوق بشر, دموکراسی و شهروندی از یک سو و دولت و سیاست از سوی دیگر برقرار شده, مسائل متعددی بوجود آمده است.

امروزه جامعة جهانی از بحث و مناقشه در مورد اصول و مبانی فلسفی حقوق بشر فراتر رفته و به مرحلة اجرای موازین موجود و تصمیمات اتخاذ شده توسط بازیگران بین المللی رسیده است. در این خصوص مسئله اساسی در این است که در روابط بین الملل اجرای حقوق بشر منجر می شود به «مداخله در امور داخلی دولت ها». تعارض و منشأ بحران حمایت از حقوق بشر در این است که از یک سو, عدالت خواهی به مداخله منجر می شود و از سوی دیگر, بازیگران جهانی متعهد به حفظ نظم و ثبات بین الملل هستند. مداخله با مخالفت سیاسی مواجه می شود و بحران زا می گردد. مداخله های پی در پی و گسترده مبنای روابط بین الملل و اصولی را که روابط بین کشورها بر مبنای آن استوار است, نامعتبر می سازد و در این صورت, پیوسته این خطر وجود دارد که مداخله گرایی جهت حمایت از حقوق بشر تابع علل و انگیزه های سیاسی ـ اقتصادی باشد و نه انسانی. لذا مشاهده می شود که مداخله بدون استثناء جنجال برانگیز است, زمان و شکل مداخله مورد انتقاد شدید قرار می گیرد و همزمان عدم مداخله نیز با انتقاد روبرو می شود. [مداخله ایالات متحده و انگلیس در عراق].

جهانی شدن تعارض بین عدالت و ثبات را از بین برده است. مبنای تعارض فوق عبارت است از حاکمیت, اصل برابری دولت ها و اختیارات قانونی و انحصاری دولت ها که به اصل عدم مداخله منجر می شود. قدرت های بزرگ به ویژه آمریکا بیش از سه دهه است که سیاست حمایت از حقوق بشر و حمایت از دموکراسی را در پیش گرفته اند و آن را لااقل تا اندازه ای به زیرمجموعه ای از سیاست خارجی خود مبدل کرده اند. در عصر جهانی شدن در حوزه های مختلف, و به خصوص در مورد رعایت حقوق بشر هنجارهای جهانی شکل گرفته اند, نتیجه اینکه شکل گیری منافع دولت ها کمتر در حوزه بسته داخلی انجام می گیرد و بیشتر توسط عرصه عمومی جهانی تعیین می شود.

توجه به هنجارهای جهانی و در نظر گرفتن آنها در سیاست خارجی بخشی از منافع ملی دولت ها را تشکیل می دهد. در عین حال, کمرنگ شدن مرزها به فرآیندهای برون مرزی و سازمان های غیردولتی این فرصت را می دهد تا مسائل برون مرزی را به مسائل درون مرزی مبدل کنند و بدین وسیله مسائل جهانی را وارد فرایند سیاستگذاری جوامع کنند.

در چنین فضایی است که جنایتکاران جنگی صرب و کروات به جرم قتل عام های قومی, نژادی و مذهبی در دادگاه های لاهه محاکمه می شوند. و از پینوشه با وجود کشمکش های فراوان سلب مصونیت می شود. امروزه دادگاهی در بلژیک این حق را برای خود محفوظ می شمارد تا علیه شماری از رهبران سیاسی و نظامی در سراسر جهان به دلیل ارتکاب جنایات جنگی, دادخواست تنظیم و آنها را به دلیل اعمالشان تحت پیگرد حقوقی و قضائی قرار دهد و دادگاهی مشابه در آلمان علیه رامسفلد وزیر دفاع سابق آمریکا به دلیل ارتکاب جنایت جنگی کیفر خواست صادر کند. همه این موارد و موارد مشابه حاکی از تغییری جدی در جهت تأکید بر مسئولیت جهانی افراد و نهادها در زمینة عدم رعایت حقوق بشر است و این امر بسیاری از اصول عرفی و سنتی حقوق بین الملل به ویژه اصل عدم مداخله را تحت الشعاع خود قرار داده است.

● امنیت و خشونت در جهانی شدن

مفهوم امنیت در حوزة داخلی یا در حوزة بین المللی از دیرباز با مفهوم خشونت همراه بوده است. در تاریخ معاصر یا به طور دقیق تر در تاریخ مدرن, خشونت سازمان یافته با پدیدة حاکمیت در رابطه تنگاتنگی قرار داشته است. حفاظت از ۳ عنصر اصلی حاکمیت, یعنی جمعیت, قلمرو و مشروعیت توسط خشونت سازمان یافته انجام گرفته و اعمال کنترل بر مهاجرت و همچنین تأمین امنیت جمعیت از طریق اعمال کنترل خشونت آمیز بر مرزها صورت پذیرفته است.

عنصر دوم یعنی قلمرو که از طریق اشغال سرزمین, آسیب پذیر است, به نوبة خود نهایتاً از طریق خشونت قابل حفاظت می باشد. عنصر سوم, یعنی مشروعیت و ثبات سیاسی از طریق خشونت یا نظارت و معمولاً ترکیبی از آنها, بر حسب میزان توسعه یافتگی حفظ شده است. تا آنجا که به روابط بین المللی و جهانی شدن مربوط می شود, مهمترین دستاورد حاکمیت تفکیک زندگی انسان و سیاست به دو حوزه درون مرزی و برون مرزی است.

در سال های اخیر تحت فشار نیروهای جهانی شدن سه دگرگونی در مسائل امنیتی رخ داده است. نخست اینکه کاربرد خشونت به عنوان ابزاری برای حفظ امنیت عناصر سه گانه حاکمیت وجاهت خود را تا حدودی از دست داده است. منظور این نیست که خشونت فاقد کاربرد شده است, قدرت های بزرگ هنوز در استراتژی های امنیتی خود از واژگانی مانند صحنة نبرد جهانی استفاده می کنند. مسأله بیشتر این است که استفاده از خشونت به طور روز افزونی توسط جامعه جهانی محکوم می شود و در موارد متعددی مانند تهاجم آمریکا به عراق و افغانستان با واکنش و اعتراض جامعة جهانی مواجه می شود و دوم آنکه در عصر جهانی شدن موضوع امنیت کاملاً متحول شده است.

در حالی که در گذشته نه چندان دور مقصود از امنیت تنها محدود به مفهوم امنیت ملی بوده است اما, در عصر جهانی شدن امنیت جهانی اولویتی بیشتر نیست به مفهوم امنیت ملی پیدا کرده است. در جهانی شدن انسان ها به طور روز افزونی به موضوع امنیت مبدل می شوند. امنیت فرد رفته رفته امنیت در حوزه های دیگر را تحت الشعاع قرار می دهد.

امنیت حکومت نمی تواند توجیه کنندة سرکوب مردم باشد. تخلفات سریعاً ابعاد جهانی پیدا می کند و صدها سازمان, نهاد و دولت توانمندی های جهان را جهت حمایت و دفاع از حقوق انسان ها بسیج می کنند. امنیت, مفهوم وسیع تری یافته است و مفاهیمی مانند محیط زیست, دموکراسی, امنیت اقتصادی, استقلال جامعه مدنی و ... محورهای بنیادین امنیت را تشکیل می دهند. در رابطه سه جانبه ای که بین امنیت, تهدید و خشونت وجود دارد, وضعیت بسیار پیچیده ای ایجاد شده است. مفاهیم تغییر پیدا کرده اند.

ماهیت و منشأ تهدید دیگر صرفاً نظامی نیست. تهدید حالت نرم افزاری پیدا می کند. تهدید همزمان درون مرزی و برون مرزی است و به طور روز افزونی ابعاد اجتماعی, فرهنگی و ارتباطی پیدا می کند, خشونت و کاربرد آن نیز متحول شده است. بر خلاف گذشته, خشونت برای حل اختلافات بین دولتی کمتر به کار گرفته می شود و به طور روز افزونی برای حل اختلافات قومی, مذهبی و نژادی (که اغلب مستقیماً به حکومت ها مربوط نیستند) به کار گرفته می شود. خشونت سازمان یافته به طور فزاینده ای غیر حکومتی است (القاعده). نهایتاً اینکه خشونت علیه شهروند به عنوان وسیله یا ابزار حکومتی اعتبار خود را تا حدود زیادی از دست داده است عوامل فوق رابطه بین شهروند و جامعه از یک سو و حکومت از سوی دیگر را متحول ساخته و مسأله امنیت را از نو و به شکل جدیدی مطرح کرده است.

هر یک از محورهای سه گانه امنیت, تهدید و خشونت دستخوش دگرگونی های بنیادین شده اند. شرایط جمعیتی, فرهنگی, اقتصادی, مذهبی, قومی و تاریخی و سیر تحول در شرایط فوق همراه با نوع رابطه بین آنها وضعیت بسیار پیچیده ای را ایجاد کرده است که در آن مسائل امنیتی غیرقابل پیش بینی هستند, به ویژه اینکه امنیت از جمله مسائلی است که بازیگران مختلف نسبت به آن حساسیت بیشتری از خود نشان می دهند.

در جهانی شدن نگرش به قدرت بر خلاف نگرش سنتی و معمول که نگرشی از بالا به پائین بود, به گونه ای دیگر خواهد بود. خشونت به عنوان عامل کنترل رفتار, کارکرد و مشروعیت خود را تا حدودی از دست می دهد. بازیگران متعددی که در صحنه جهانی حضور دارند, فاقد ابزار خشونت یا فاقد توان اعمال کنترل هستند, اما به مراتب اثر گذارترند [بانک جهانی صندوق بین المللی پول و دیگر نهادهای مالی بین المللی]. در روابط بین الملل قدرت (خشونت) رفته رفته جای خود را به نظارت می دهد. ماهیت و خصوصیات قدرت در عصر جهانی شدن را می توان به شکل زیر برشمرد:

▪ قدرت دیگر صرفاً به حاکمیت و حکومت محدود نمی شود.

▪ قدرت از محدوده و محدودیت خشونت تا حدود زیادی رهایی یافته است.

▪ قدرت ناشی از روابط است.

▪ قدرت به شکل سایبرنتیکی و شبکه ای قابل بررسی می باشد.

▪ قدرت نیازمند ارتباطات آزاد است.

▪ قدرت ناشی از توافق است.

▪ دانش به عنوان به عنوان ابزار حقیقت سازی) در تولید قدرت در بالاترین اولویت قرار دارد.[۷]

حاکمیت ملی که بنیاد الگوی ملت ـ دولت را شکل می دهد متأثر از فرایند جهانی شدن دستخوش تحول شده و برخی از الزامات پیشین خود را از دست داده است. از این رو, نظام های سیاسی که با همان نگرش سنتی به این مقوله نظاره می کنند, آسیب پذیر خواهند بود. با این اوصاف می توان گفت معنایی تازه از حاکمیت شکل گرفته که با معنای پیشین آن متفاوت است. دیگر نمی توان تحولات رخ داده در اروپا آمریکا یا ژاپن را جدا از مشکلات اقتصادی دیگر کشورهای جهان دانست, دیگر نمی توان حمله به برج های دوقلو در نیویورک را مسئله داخلی امریکا عنوان کرد یا بحران عراق, فلسطین و افغانستان را مختص به مناطق خاص خود دانست و یا دیگر نمی توان سیاست های زیست محیطی آمریکا را از آنچه در دیگر نقاط این کره خاکی رخ می دهد, جدا پنداشت.

به این معنا حاکمیت ملی دچار فرسایش شده و منافع مشترکی شکل گرفته که در ورای تقسیمات ملی معنا می شوند. همین امر است که مسئولیت جهانی را به دنبال دارد که در بسیاری از موارد, به مجبور ساختن حاکمیت های ملی به تبعیت از سیاست ها و برنامه های خاص منتهی می شود.

● تأثیر جهانی شدن بر جنبش های اجتماعی

حداقل از چهار جنبه باید در مورد رابطه جنبش های اجتماعی با جهانی شدن به نظریه پردازی پرداخت. اول اینکه بسیاری از جنبش ها در ارتباط با مشکلات جهانی بسیج می شوند که مهمترین آنها جنبش زیست محیطی, جنبش صلح و جنبش زنان می باشند. در حقیقت, همان طور که سیدنی تارو اشاره می کند, جنبش های اجتماعی صبغه فراملی طولانی داشته اند, که در این مورد می توان به جنبش «ضد بردگی», جنبش حق رأی زنان در قرن نوزدهم و جنبش کارگری بین المللی اشاره کرد که همگی در مبارزات و مبادلاتی درگیر بوده اند که هدف آنها دولت ـ ملت ها بوده, اما خودشان را به مرزها محدود نساخته اند.

اما امکان برقراری این مبادلات و آگاهی از مشکلات جهانی تا حد زیادی به وسیلة دومین جنبه جهانی شدن, یعنی گسترش ارتباط فراملی, افزایش یافته است. این امر نه تنها باعث رسیدن خبرهای وقایع مناطق مختلف جهان به افراد و گروه ها می شود و آگاهی نسبت به مشکلات مکان های دیگر و پیوند متقابل در سراسر کره خاکی را افزایش می دهد, بلکه همکاری مشترک بین بخش های محلی یک جنبش را نیز تسهیل می کند و پیوندهای فراملی درون آن را محکم می سازد.

مسئله ای که بار دیگر به تسهیل فرایند ارتباطات و توسعه حمل و نقل بین المللی ارتباط دارد این است که مهاجرانی که به کشورهای صنعتی غرب مهاجرت می کنند معمولاً ارتباط نزدیک خود را با بستگان و هم میهنانشان حفظ می کنند. آنها ممکن است از این موضع به مبارزات ناسیونالیستی که برای رهایی از تعقیب و آزار سیاسی, مذهبی و ملی در آن کشورها به عنوان بخشی از یک شبکة اجتماعی فراملی انجام می شود, یاری رسانند (فلسطینیان در نیویورک, کردهای ترکیه در لندن, ایرلندی ها در ماساچوست, الجزایری ها در فرانسه و پنجابی ها در تورنتو). تارو اشاره می کند این ناسیونالیست های دور از وطن به وسیلة کمک های مالی کم و بیش پنهان, فاکس, پست الکترونیکی, و خریدهای تسلیحاتی مستقل, باعث بهم خوردن تقارن و انطباق کامل مرزهای دولت های ملی و جنبش های اجتماعی ملی شده اند. جنبش های اجتماعی فراملی را می توان عاملی برای کمک به جامعة مدنی جهانی تلقی کرد. آنها بر دولت ها, نهادهای سیاسی فوق ملی و سیاست های فراملی, نظیر شرکت های چند ملیتی, فشار وارد می کنند.[۸]

● جهانی شدن و سیاست خارجی

مشکل اساسی مفهوم سازی سیاست خارجی در عصر جهانی شدن در این امر نهفته است که پارادایم های موجود کاربرد خود را تا حدودی از دست داده اند و پارادایم نوینی شکل نگرفته است که از درون آن نظریه هایی با کاربرد مناسب استخراج شوند. نگاهی اجمالی به پارادایم های موجود, یا به عبارتی پارادایم های مسلط در حوزه مطالعاتی روابط بین الملل معضل را به خوبی نمایان می سازد.[۹]

صرف بودن, واحدهای سیاسی را مجبور به موضع گیری و انتخاب می کند. انزواگرایی به عنوان یک گزینه نمی تواند زمینه ساز حل مشکلات و مسائل باشد. به ویژه اینکه بسیاری از بازیگران از جمله ایران به لحاظ شرایط جغرافیایی و ماهیت اقتصادی محکوم به مشارکت در بازی سیاسی جهانی هستند. جهانی شدن و سیاست جهانی به گونه ای است که انزواگرایی در آن امکان پذیر نیست پس برای ایران, بازی کردن اجتناب ناپذیر است و یک سیاست خارجی فعال تنها گزینه به نظر می رسد. در عصر جهانی شدن, سیاست خارجی فعال بر مبنای چهار محور زیر تنظیم می شود,

۱) به حداقل رساندن محدودیت ها

۲) تبدیل محدودیت ها به فرصت ها

۳) حداکثر بهره برداری از فرصت های موجود

۴) ایجاد فرصت های نوین.

قواعد بازی در چنین شرایطی می تواند بر حسب میزان توانمندی ها و قدرت از یک سو و بر حسب میزان راضی یا ناراضی بودن از وضع موجود از سوی دیگر, تنظیم شود. بر این اساس چهار نوع بازیگر سیاست خارجی قابل تصور است: بازیگر کوچک, بازیگر بزرگ, بازیگر پیرو وضع موجود (راضی) و بازیگر انقلابی یا امپریالیستی (ناراضی)

در این میان امر مطلق وجود ندارد. مفاهیم باید بر حسب شرایط تعریف و به کار گرفته شوند. بازیگر می تواند راضی باشد اما راضی از چه چیزی, از وضع موجود؟ اما راضی از وضع موجود می تواند دو معنا داشته باشد. راضی از وضع موجود به معنای عدم تحول و دگرگونی (نظام در حالت تعادل و ایستا قرار می گیرد) یا وضع موجود به معنای وضع دگرگون شونده که در این صورت بازیگر وضع موجود حالت بازیگری را دارد که از تداوم و پایداری تحول و دگرگونی احساس رضایت می کند. بازیگر ناراضی به نوبة خود میل به ایجاد تحول و دگرگونی, اما به شکل خاصی را دارد. لذا می تواند یکی از ۳ گزینه را انتخاب کند:

۱) پیروی از سیاست انقلابی ۲) پیروی از سیاست امپریالیستی

۳) پیروی از سیاست انقلابی جهت نیل به اهداف امپریالیستی.

توانمندی ها و قدرت بر اساس دو مفهوم بازیگر بزرگ و یا بازیگر کوچک تعریف می شود. قدرت و توانمندی ها به طور مطلق معنایی ندارد. آنچه که حائز اهیمت است, نسبی بودن قدرت است. قدرت باید با در نظر گرفتن قدرت دیگر بازیگران و با توجه به هدف یا اهداف تعیین شده تعریف شود. به دیگر سخن, قدرت در جریان عمل ارتباطاتی ساخته می شود. شرط لازم برای نیل به توافق ارتباطات است و شرط لازم برای داشتن ارتباطات آزادی است. انسان ها از طریق اقدام ارتباطاتی جهت نیل به توافق حقیقت را می سازند و آن را به طور دائم باز تولید می کنند. به طریقی می توان به شکل زیر استدلال کرد که:

انسان ها حقیقت را می سازند, حقیقت قدرت را می سازد, قدرت نیازمند ارتباطات است, ارتباطات نیازمند آزادی است, پس ارتباطات شرط لازم برای پیدایش قدرت است.

جهان یک مرحله انتقالی را طی می کند. از منظر سیاست خارجی, فضایی که باید در آن عمل کرد فضایی سیال است, جهان نوین, جهانی بدون مرکز, بسیار پیچیده و غیر قابل پیش بینی است. اصول, ارزش ها, هنجارها, قوانین و رویدادهای جدیدی در حال شکل گیری هستند. بازیگران جدیدی پدیدار می شوند و با همان شتاب از صحنه محو می گردند. نقش و کارکرد آنها هنوز به طور دقیق مشخص و شفاف نشده است. رفتارها مبتنی بر وضعیت و کنش و واکنش هستند و کمتر مبتنی بر ساختار یا ایدئولوژی خاص می باشند, رفتارها بیشتر حالت سایبرنتیکی دارند. سیاست خارجی نیازمند ابزارهای لازم است. در این مقطع از تاریخ خارجی و در حوزة سیاست خارجی ـ به مراتب بیشتر از حوزه های دیگر و ادوار دیگر, سیاست داخلی و سیاست خارجی با یکدیگر پیوند و گره می خورند. کل روابط بین جامعه و حکومت دگرگون می شود.

در وضعیت جدید, دولت های مطلق گرا فاقد ابزار لازم برای انجام دادن کارها هستند, آنها میل به کنترل همه امور دارند و به دیگری اعتماد ندارند. وضعیت جدید نیازمند یک نظام مدیریتی چند مرکزی, یا در واقع بی مرکز است. نظام جدید باید متشکل از نظام های مستقل باشد. فن و هنر حکومت کردن در عصر جهانی شدن عبارت است از شکل دهی به شبکه ها و برقراری ارتباطات بین شبکه ها و هماهنگ کردن رفتار آنها بدون اقدام سلطه جویانه. با پیروی از رفتار سایبرنتیکی, شبکه ها باید بتوانند سیاست های لازم را ابداع کنند. آنها باید بتوانند رفتار خود را بر حسب نیاز تنظیم و کنترل کنند و حیطه مورد نیاز خود را به وجود بیاورند. عواملی که به طور سنتی در شکل گیری سیاست خارجی موثر واقع می شدند, مانند ارزش ها, اهداف, قدرت و اجرا همه متحول شده و می شوند و این پرسش را مطرح می سازند که سیاست خارجی چیست و چه باید باشد؟ این طور می نماید که اساسی ترین مسئولیت سیاست خارجی برخورداری از نگرشی بلند مدت با کارکرد دوگانه ای است.

کارکرد اول عبارت است از فراهم کردن پاسخ مناسبی برای نیازها و اهداف و چگونگی مقابله با مسائل و حل آنها, کارکرد دوم که کارکرد اولی را تحت الشعاع قرار می دهد, عبارت است از شکل دهی به جهانی که در حال شکل گیری است. شکل دادن به قدرت و حقیقت در همین امر نهفته است.[۱۰]

● جهانی شدن فرهنگ

رابرتسون جهانی شدن را احساس یکی شدن تعریف می کند. احساس یکی شدن طریق دیگری است برای بیان این مطلب که جامعه بشری در حال هویت سازی نوینی است. اگر هویت سازی نوینی انجام می گیرد, اجباراً هویت ها و فرهنگ های پیشین مورد تهدید قرار گرفته اند. فرهنگ های پیشین توسط پسوند ملی تعریف می شوند. اما جهانی شدن این مفهوم را در بر دارد که عامل ملی در فرآیند فرهنگ سازی رفته رفته کارکرد خود را از دست می دهد. سپس احساس تعلق داشتن به یک فرهنگ ملی نیز رو به ویرانی می رود. به عبارت دیگر, جهانی شدن در حوزه های مختلف از جمله در حوزة فرهنگی موجب نوعی واگرایی توإم با همگرایی شده است. از سوی دیگر, احساس یکی شدن یا هویت سازی جهانی, نقش کلیدی را در ایجاد هماهنگی بین عین و ذهن, یا به عبارت دیگر بین جهانی شدن و فرهنگ منطبق با آن ایجاد می کند. از این جهت در عصر جهانی شدن یک واگرایی فرهنگ در سطح ملی و یک همگرایی فرهنگ در سطح کلان و جهانی در حال شکل گیری است.

جهانی شدن فرهنگ با محورهای دیگر جهانی شدن در ارتباط مستقیم قرار دارد پرسشی که در این مقطع از تاریخ مطرح است این است که چرا عامل فرهنگی تا این اندازه اهمیت یافته است. پاسخ را می توان در دو دسته از عوامل جستجو کرد. رقابت بین سرمایه داری و کمونیسم در زمان جنگ سرد نقش مهمی در جهانی کردن مسئله فرهنگ ایفا کرد.

هدف هر یک از دو ایدئولوژی رقیب شکل دادن به تمامی ابعاد زندگی انسان بود. دو جهان بینی در مقابل یکدیگر قرار داشتند. رقابت بین دو ابر قدرت این نتیجه را در برداشت که حقیقت با قدرت در یکدیگر آمیخته شدند و دو فرمول زیر یک مجموعه را تشکیل دادند. انحصار قدرت امکان شکل دادن به حقیقت را می دهد (قدرت حقیقت) و بر عکس, انحصار حقیقت یک عامل قدرت تلقی می شود (حقیقت قدرت). پایان یافتن جنگ سرد موجب رهایی یافتن اذهان از قفس آهنین دو جهان بینی فوق گردید. افق های جدیدی گشوده شد و انسان ها در مورد آینده های ممکن اندیشیدند. همزمان, از منظر برخی از صاحب نظران پایان جنگ سرد نقطة آغاز استیلای فرهنگ غربی تلقی می شود.

فرهنگ غربی به عنوان عامل قدرت در فرآیند نظم بخشیدن به روابط بین المللی و به عنوان یک ابزار نظارت بر رفتار دولت ها و انسان ها مورد استفاده قرار گرفته است. در نتیجه, وضعیت تعارض آمیزی ایجاد می شود که هر طرف آن مکمل یکدیگر نیز هستند. از یک سو, جستجو یا بازیابی «فرهنگ خودی» و از سوی دیگر, خطر از دست رفتن یا نابود شدن «فرهنگ خودی» تهدید و واکنش, هر دو به آگاهی های جدیدی شکل می دهند که فرهنگ را در رأس امور قرار می دهد. عامل دوم در اهمیت یافتن فرهنگ بحران مدرنیته و مدرنیزم است. پدیده های جدید سیاست مانند ملی گرایی جدید (ملت گرایی), قوم گرایی یا مذهب گرایی از یک سو نافی اصول عصر روشنگری و نافی عقلانیت ابزاری غربی هستند و از سوی دیگر, منابع جدید هویت تلقی می شوند. مرزهای جدید سیاست مسائلی را مطرح می کند که مدرنیته برای آنها پاسخی فراهم نکرده است. توسعه نیافتگی, مسائل زیست محیطی یا مسائل عدالت و جنسیت از جمله مواردی هستند که همزمان منابع هویتی تلقی می شوند. [۱۱]

والرشتاین فرهنگ را بعنوان ساختار تصور می کند. در این صورت فرهنگ نتیجه منطقی و اجتناب ناپذیر پارادایم ماده گرایی است. از دیدگاه ساختارگرایی, فرهنگ را باید به شکل ساختارهای کلان و ساختارهای مشابه و کوچکتری در درون آن تصور کرد. دولت ملی از طریق ملی گرایی, نقش تعیین کننده ای در سازماندهی پدیدة فرهنگی ایفا می کند. ماهیت نظام دولت ـ ملت ها به نحوی است که هم شکلی دولت ها را به دنبال دارد. دولت ها ماهیت مشابهی پیدا می کنند. با در نظر گرفتن این امر که دولت ها عامل اصلی فرهنگ سازی هستند, هم شکل شدن فرهنگ ها اجتناب ناپذیر است. دولت ملی مدرن نتیجه نظام سرمایه داری است بنابراین فرهنگ, در عمل فرهنگ گروه مسلط, یعنی فرهنگ سرمایه داری است. پارادایم دوم فرهنگ را به عنوان فرایند تصور می کند.

این پرسش مطرح می شود که اگر فرهنگ فرآیند هویت سازی است چه کسانی در فرایند فوق مشارکت دارند و فرآیند فوق چگونه شکل می گیرد. نتیجه حائز اهمیت این است که در عصر جهانی شدن فرآیند فوق در سطوح چند گانه ای تحقق می یابد که می توان آنها را به شکل یک خط ممتد ترسیم کرد که در یک قطب آن فرد و در قطب دیگر آن جامعه جهانی قرار دارد.

● انقلاب ارتباطی و فرهنگ سازی

جوهره اصلی تمدن و فرهنگ عصر جهانی شدن ترکیبی است از تکنولوژی, نظام های ارتباطی جهانی, همراه با تولید, انتقال و پردازش اطلاعات.

ماهیت, تولید, پردازش و انتقال اطلاعات به نحوی است که سریع تر از عناصر دیگر جهانی شدن ابعاد جهانی پیدا کرده است. لذا انقلاب ارتباطی دگرگونی های عمیق و گسترده ای را در ابعاد مختلف زندگی انسان ها ایجاد کرده است. ماهیت تحولات فوق به نحوی است که فرهنگ و فرهنگ سازی در رأس امور جهانی قرار گرفته است. ارتباطات را می توان به مشابه مجموعه ای از ابزارها و تکنیک ها جهت انتقال اطلاعات تلقی کرد. اما تحولات تکنولوژیکی خنثی نیست. انقلاب ارتباطی تحولات فرهنگی عمیقی ایجاد کرده, ادراکات و پنداشت ها را متحول ساخته است و به ادراکات نوینی شکل می دهد.


محمود دهقانی
معاونت پژوهشهای سیاست خارجی
http://www.csr.ir/departments.aspx?lng=fa&abtid=۰۷&depid=۴۴&semid=۸۳۸
منابع:
۱- احمد گل محمدی, جهانی شدن, فرهنگ, هویت, نشر نی, ج اول, تهران ۱۳۸۱, ص ۶۴.
۲- کیت, نش, جامعه شناسی معاصر, جهانی شدن, سیاست, قدرت, ترجمه محمدتقی دلفروز, انتشارات کویر, چ اول, تهران, ۱۳۸۰, ص ۷۵.
۳- داریوش اخوان زنجانی, جهانی شدن و سیاست خارجی, مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه, چ اول, تهران ۱۳۸۱, ص ۷۲.
۴- پل, کندی, پیدایش و فروپاشی قدرت های بزرگ, ترجمه عبدالرضا غفرانی, انتشارات اطلاعات, تهران, ۱۳۷۰, ص۲۰.
۵- علی اصغر کاظمی, جهانی شدن, فرهنگ و سیاست, نشر مرکز, ج اول, تهران ۱۳۷۵, ص ۶۴.
۶- اخوان زنجانی, پیشین, ص ۹۳.
۷- اخوان زنجانی, پیشین, ص ۱۷۸.
۸- نش, پیشین, صص ۵-۷۴.
۹- اخوان زنجانی, پیشین, ص ۱۵۱.
۱۰- همان, ص ۲۰۰.
۱۱- اخوان زنجانی, پیشین, ص ۱۱۸.
۱۲- اخوان زنجانی, پیشین, صص ۱۲۹ – ۱۱۸.
۱۳- رونالد, رابرتسون, جهانی شدن, تئوری اجتماعی و فرهنگ جهانی, ترجمه کمال یولادی نشر ثالث, ج اول, تهران ۱۳۸۰, ص ۱۱۹.
۱۴- گل محمدی, پیسین, ص ۴۳.
۱۵- همان, ص ۸۸.
۱۶- اخوان زنجانی, پیشین, ص ۱۸۸.


مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع:


بنیاد آینده‌نگری ایران



يكشنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۸ آوریل ۲۰۲۴

حقوق‌بشر

+ پیام نرگس محمدی از زندان اوین به پارلمان اروپا  نرگس محمدی

+ زمانه چه بازی ها که ندارد کیومرث صابغی

+ معترضان قم پس از شکستن درهای حضرت معصومه با شعار 

+ ... 

+ مردی که گناهش پرخاش به خرافات بود--به یاد سالگرد کشتن احمد کسروی در بیستم اسفند۱۳۲۴* محمد امینی

+ فراخوان برای شرکت در تظاهرات اعتراضی به نقض گسترده حقوق بشر در ایران 

+ جک ما از دنیای تجارت خداحدافظی می‌کند حمیدرضا تائبی

+ حمایت بیش از ۳۶۰۰ نفر در حمایت از رامین حسین پناهی و نسرین ستوده 

+ آموزش رایگان حق همه‌ی کودکان است؛ 

+ اتحادیه اروپا از عربستان خواست در مورد کنشگران بازداشتی اطلاعات ارائه کند 

+ تاکید کانادا بر «حقوق بشر» پس از واکنش شدید عربستان به درخواست آزادی فعالان 

+ پیکر عباس امیرانتظام به خاک سپرده شد 

+ اطلاعیه جبهه ملی ایران 

+ انتقاد دیده‌بان حقوق بشر از دستگیری رقصندگان اینستاگرامی ایران 

+ بازداشت چند نفر در سیستان و بلوچستان به اتهام ارتباط با رسانه‌های خارجی رادیو فردا

+ دومین تجمع در برازجان؛ صدها تن به قطعی و جیره‌بندی آب اعتراض کردند 

+ شصت وكيل دادگستري از ريس جمهور ایران درخواست فوري توقف اجراي حكم اعدام رامين حسين پناهي كردند 

+ اعتراض در محل نماز جمعه خرمشهر: «به نام دین، ما را غارت کردند» 

+ هجوم مأموران امنیتی به منزل کاووس سیدامامی 

+ «اعتصاب غذای» ده درویش زن در زندان قرچک ورامین 

+ گزارش پزشکی قانونی از وجود «محل تزریق و کبودی» در بدن کاووس سید امامی‎‎ 

+ در خواست شکستن اعتصاب غذای گلرخ ایریایی 

+ . 

+ ایران ما و روز جهانی زنان 

+ رامین سیدامامی: مادرم را تهدید کردند که درباره مرگ پدرم با رسانه‌ها حرف نزند 

+ گزارشی از یک بازدید میدانی از جنگل‌ها و منابع طبیعی در غرب مازندران کوروش برارپور

+ پلیس تهران ۲۹ شهروند معترض به حجاب اجباری را بازداشت کرد 

+ اعتراضی دیگر به حجاب اجباری در تهران؛ نسرین ستوده: دختر خیابان انقلاب آزاد شد 

+ اعتراض کانون صنفی معلمان استان تهران به ادامه بازداشت معترضان 

+ دختر_خیابان_انقلاب_کجاست؟ سوالی که هزاران بار در توییتر پرسیده شد‌ 

+ ادامه بی‌خبری و نگرانی خانواده‌های چهار دانشجوی زندانی 

+ جنازه سارو قهرمانی به خانواده‌اش تحویل داده شد 

+ عفو بین‌الملل خواستار تحقیقات فوری درباره موارد «خودکشی» در زندان‌های ایران شد 

+ ۲۲ شورای صنفی دانشگاه‌های سراسر کشور خواستار آزادی دانشجویان بازداشتی شدند 

+ بازتاب اعتراضات ایران در رسانه‌های خارجی و بین‌المللی 

+ اعتراضات در شهرهای ایران ادامه یافت - مرگ بر خامنه ای 

+ «تجمع اعتراضی در کرمانشاه» 

+ بازار دست دلال‌هاست مسلم تقوی

+ مردم با هشتگ به جنگ گرانی می‌روند مینا شهنی

+ وقتی نه مسکن مهر، مهر داشت؛ نه فکری به حال آینده کردیم 

+ تظاهرات اعتراضی علیه حکم اعدام  

+ اطلاعیه مطبوعاتی همبستگی جمهوریخواهان ایران در نیویورک 

+ گزارشی از سفر امدادی به استان کرمانشاه برای کمک به هم میهنان زلزله زده. کوروش برارپور

+ گزارشی از سفر امدادی به استان کرمانشاه برای کمک به هم میهنان زلزله زده کوروش برارپور

+ وقتی زن بی پناه است رضارخشان

+ شادمان چون مرگ ناصر فكوهي

+ هیولای درون*  ناصر فکوهی

+ در سفر به مناطق زلزله زده، هویت قومی و غرور ملی هم میهنان کوردمان را «نادیده انگاشته شده» و «سرکوب شده» دیدم!‎ ×  کوروش برارپور

+ ابر‌ بحران‌ها و آینده ترسناک ایران 

+ جنبش بازنشستگان: 

+ خطاب به فولادگران به پاخاستۀ اهواز 

+ بغض‌های موسیقی و کفن‌پوشان/ 

+ آنجلینا جولی برای دانش آموزان پیام داد/ برای حقوق بشر تلاش کنید 

+ نامه آتنا دائمی به مناسب پایان ۵۴ روز اعتصاب: اعتصاب غذا کردم که صدای بی صدایان باشم 

+ آقا تا حالا شده با یک زن خشونت کنید آیدین پورخامنه

+ دو گونه انسانی، دو جهان مریم رضایی

+ خشونت‌های واقعی در فضای مجازی شکوفه احمدی

+ خشونت‌های فرساینده روزمره سمیه قدوسی

+ نامه‌ی آتنا دائمی زندانی در اعتصاب غذا در زندان اوین آتنا دائمی

+ تحلیلی آسیب شناختی بر موقعیت بحران های کالبدی شهر در تهران با نگاهی به آتش سوزی و تخریب ساختمان پلاسکو  ناصر فکوهی

+ بحران نوجوانی و جوانی در ایران امروز در گفتگو با ناصر فکوهی ناصر فکوهی

+ ابراز بی‌اطلاعی نماینده مجلس از بازداشت معترضان به پارازیت در شیراز رادیو فردا

+ حامیان آرش صادقی مقابل زندان اوین تجمع کردند رادیو فردا

+ جهانی بدون جنگ  سایت آینده نگر

+ واکنش وزیر کشور به گورخوابی: از ترس بازداشت به گورستان پناه می‌برند رادیو فردا

+ گورخواب‌ها زنده‌اند، انكار بس است 

+ نامه سرگشاده فرهادی به روحانی: سراسر وجودم شرم است و بغض 

+ ٥٠ زن، مرد و کودک، شب‌ها در گور می‌خوابند در هر گور یک تا ٤ نفر زندگی می‌کنند 

+ انتقادات مسعود شجاعی از فساد مالی و اخلاقی در فوتبال و جامعه رادیو فردا

+ حمایت ستاره‌های فوتبال ایران از مسعود شجاعی رادیو فردا

+ ثبت نزدیک به دو هزار شکایت در مورد تنبیه بندی دانش‌آموزان در سال‌های ۹۳ و ۹۴ 

+ در این مدرسه اگر شهریه پرداخت نکنید، شلاق می خورید و اخراج می شوید 

+ ویکی‌لیکس در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اسناد جدیدی منتشر می‌کند 

+ بی‌عدالتی اقتصادی امروز ایران در تاریخ معاصر بی‌سابقه است دکتر محمد مالجو

+ ایران در معرض بحران حذف جنین دختر  دکتر سیمین کاظمی

+ وقتی زنان در محیط کار کمرنگ می‌شوند مترجم رویا پاک سرشت

+ دور کردن زنان از بازار کار به‌ نام حمایت 

+ کشف مواد منفجره و پرچم داعش در عملیات جستجوی یک خانه در بروکسل 

+ فقر؛ مهم ترین عامل تن فروشی در جامعه ایران 

+ کمپین تغییر چهره مردانه مجلس، گامی بلند برای مشارکت سیاسی زنان  شیرین فامیلی

+ نگاهی به سیمرغ عطار با پرسش از حقوق برابر جواد موسوی خوزستانی

+ شیوع «عروس – کودکان» سوری در یک نسل از دست رفته به روایت تصویر ترجمه رایحه مظفریان

+ کاندیداهای زن و موضوع «نظارت» بر انتخابات آمنه رضایی

+ مبارزه زنان برای راه یافتن به صندوق های رأی  دکتر فائنه حنیفه اوا

+ فروش دیوار برلین ترجمه فرانک فرید

+ تجربه حضور در نشست های زنان کاندیدا شهلا فروزانفر

+ درباره‌ «زبان زنان» شیرین کریمی

+ رد صلاحیت زنان: استراتژی حذف یا مقاومت برای تغییر؟  آزاده دواچی

+ بررسی نقش فناوری اطلاعات در حقوق زنان /فضای اینترنت جنسیتی نیست ثمین چراغی

+ ناسیونالیسم عربی و جنبش زنان عرب ترجمه و تلخیص مهسا پناه شاهی

+ کمپین تغییر چهره مردانه مجلس - درباره رد صلاحیت گسترده کاندیداهای زن مجلس دهم کمیته من کاندیدا می شوم

+ کمپین تغییر چهره مردانه مجلس، تلاشی برای بازگرداندن تغییر به زندگی واقعی منصوره شجاعی

+ نشست پرسش و پاسخ با چهار تن از داوطلبان زن نمایندگی مجلس دهم گزارش: مریم جوادی – عکس ها: تینا سپاس

+ مداخله در انتخابات مجلس و خروج جامعه مدنی زنان از انفعال  آمنه کرمی

+ زیبایی‌شناسی در پروانگی مرضیه جعفری

+ ختنه دختران در میان اهل تشیع پاکستان و هند  سمیره حنایی- رایحه مظفریان

+ لغو حکم بخشداران زن خوزستان، با کدام مجوز شرعی؟ یاسمن الف

+ تجارب منحصر به فرد زنان در چالش برای تغییر چهره مردانه سیاست  صبا شعردوست

+ رفع تبعیض در ساختار مردانه سیاست؟ مریم مهیمنی

+ تبعیض جنسیتی در ساختارهای اجتماعی افغانستان ابراهیم داریوش



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995