افراد تاثیر گذار بر مدیریت
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
- ادوارد دمينگ:
ادوارد دمينگ اولين فرد نخبه در كيفيت بود كه به مديران ژاپني به طور روشمند درس كيفيت آموخت. شيوه دمينگ اساسا مبتني بر كارهاي شوارت شكل گرفت و به درك دلايل دو نوع از تغييرات كمك نمود :
الف: تغيير كنترل نشده كه به واسطه علل قابل شناسايي و مخصوص صورت مي گيرد ، مثلا تغيير عمليات ، رويه ها يا مواد خام و غيره ، كه همگي تاثير عوامل بيروني بر فرايند است كه الگوي عادي عمليات را با وقفه روبرو مي سازد .
ب : تغيير كنترل شده كه به واسطه دلايل غير قابل شناسايي ، اتفاقي ، تصادفي و يا علل عمومي پيش مي آيد. به طور مثال ، تمامي اين دلايل به خود فرايند ، طراح و تاسيسات آن مربوط مي شود . بدين ترتيب بهبود كيفيت از نقطه نظر دمينگ مي بايست با شناسايي دقيقي از دو نوع تغيير فوق شروع شود.
رهنمودهاي چهارگانه دمينگ با توجه به ترويج كيفيت محصول يا خدمات و فرايندهاي كاراتر موسسه ، يك سيماي انساني را به صاحبان صنايع و سازمان ارائه مي دهد. خلاصه اين رهنمودها شامل موارد زير است :
1-1در بهبود محصولات و خدمات ، فرايندها بايستي هدفمند و جدي باشند. به جاي سوددهي كوتاه مدت ، منابع را براي نيازهاي بلند مدت تخصيص دهيد. سعي كنيد كه به صرت رقابتي و مستمر در انجام فعاليتها و ايجاد مشاغل مشغول به كار شويد.
1-2 پذيراي فلسفه جديد باشيد. ما در عصر اقتصادي جديدي كه در ژاپن شروع شده به سر مي بريم. تاخيرها، اشتباهات و فعاليتهاي ناقص كه به طور عمومي پذيرفته شده اند ديگر قابل تحمل نيست. انتقال شيوه هاي مديريتي مطلوب براي رويارويي با ركورد در صنعت ضروري است.
1-3 به عنوان روشي جهت تحقق كيفيت به بازرسي صرف متكي نباشيد. در وهله نخست، كيفيت را به محصول و يا فراورده انتقال دهيد. شواهد آماري كيفيت را كه وابسطه به فعاليتها و وظايف خريد و توليد است در خواست نماييد .
1-4 به واگذار كردن فعاليتها صرفا بر مبناي بهاي خدمات و كالا خاتمه دهيد. در عوض معيارهاي مطلوب ديگر به جز قيمت را طلب نماييد. تلاش نماييد كه هزينه كلي و نه اوليه را كاهش دهيد. براي هر قلم از كالا و خدمات بر اساس روابط بلند مدت مبني بر وفاداري و اعتماد به يك توليد كننده واحد در نظر داشته باشيد. به مديران خريد و كارپردازان اطمينان دهيد كه آنها كار جديدي براي انجام دادن دارند.
1-5 مشكلات را دريابيد. براي بهبود مداوم سيستم ، هر فرايند را براي برنامه ريزي ، توليد ، خدمات بهتر و بهبود كيفيت و كاهش هزينه ها به طور مطلوب انجام دهيد .
1-6 روش هاي نوين را براي آموزش ضمن خدمت ايجاد كنيد. در آموزش ، بهتر استفاده كردن از مهارتهاي تمامي نيروي انساني مديريت را دخالت دهيد. براي پيشبرد فعاليت توام با مهارتهاي نويني در عرضه مواد ، روش ها ، طرح توليد ،ماشين آلات ، فنون و خدمات لازم است.
1-7 روش هاي نويني در سرپرستي كاركنان بخش خدمات و توليد ايجاد كنيد . سرپرستان خط مقدم بايستي افراد را در توليد محصولات و خدمات كيفي كمك نمايند . بهبود كيفيت خود به خود بهره وري را بهبود خواهد بخشيد. مديريت در پاسخ به گزارش موارد نقض و نارسائي ، نيازهاي نگهداري و تعميرات ، ابزار غير قابل استفاده و تعاريف مبهم عملياتي و ديگر مسائلي كه به كيفيت نامطلوب مي انجامد اقدام و ابتكار عملي را به دست گيرد.
1-8 از انجام فعاليتها نهراسيد. به طوري كه هر شخصي به طور موثر قادر به انجام وظيفه سازماني خود باشد. ارتباطات از پايين به بالا و از بالا به پايين را تشويق و ترغيب نماييد.
1-9 حتي الامكان مسائل و مشكلات را بين واحدهاي كاري تقسيم نماييد. براي حل موثر مشكلات توليد و خدمات اعضاي واحدهاي پژوهش ، طراحي ، فروش و توليد بايستي به مثلبه يك تشكل منسجم فعاليت نمايند.
1-10 اهداف ، مقاصد و نشانه هاي كمي نامناسب را از نيروي كار حذف نماييد زيرا اكثر مشكلات كيفي كه به فرايندها و سيستم ها ارتباط دارند و به وسيله مديران ايجاد مي شوند كاركنان از حل آنه عاجز مي باشند.
1-11 استانداردهاي غير كاري را كه براي نيروي كار ، ميزان توليد و خدمات ايجاد مي شود را حذف نماييد و در عوض كمك هاي مفيد و نظارت موثر بر فعاليتها را ايجاد كنيد و از روشهاي آماري براي بهبود مداوم كيفيت و بهره وري استفاده نمكاييد.
1-12 موانع را از سر راه كاركنان و مديران برداريد تا از احساس تعلق و غرور به انجام كار لذت ببرند . اجراي ارزشيابي عملكرد و مديريت بر مبناي اهداف را مورد تاكيد قرار ندهيد .
1-13 يك برنامه مطلوب تعليم و آموزش ايجاد كنيد . فعاليت اعضاء بايستي از طريق تعليم مداوم و خود بهبودي ارتقاء يابند. مزاياي رقابتي هميشه ريشه در آگاهي و دانش كاركنان و سازمان دارد.
1-14حمايت مديريت ارشد را براي تقويت كاركنان در دستيابي به 13 نكته بالا فراهم كنيد. به طور روزانه براي پيشرفت در اجراي موارد فوق و اقدام عملي براي انتقال كلي از موقعيت فعلي به وضعيت بهينه تلاش نماييد .
براي اجراي موثر فلسفه دمينگ يك سري از موانع اساسي وجود دارد كه به پنج مرض مرگبار مشهور مي باشد كه عبارتند از عدم ثبات ، دل مشغولي بيش از حد با منافع كوتاه مدت ، اجراي انواع مختلف از ارزشيابي عملكرد ، تجهيز مديريت و تاكيد آنها بر شاخص هاي عيني به عنوان معيارهاي موفقيت.
2- ژوزف جوران :
ژوزف جوان بازرس شركت الكتريك غربي ، بنيانگزار موسسه مشاوره كيفيت مي باشد. او همچنين در دانشگاه به عنوان هيئت علمي مشغول به تدريس است. در دهه ي 1950 وي كتاب معروف (راهنماي كنترل كيفيت ) را كه هنوز به عنوان كتاب مرجع در سراسر دنيا شناخته شده است ، منتشر نمود. رهنمودهاي جوران در خصوص كيفيت فعاليتها و عملكرد سازمان بر موارد ده گانه زير متمركز مي باشد :
2-1 آگاهي را در خصوص نيازها و براي بهبود كيفيت بالا ببرند .
2-2 براي بهبود و بهسازي مستمر هدف گذاري كنيد.
2-3 از طريق ايجاد يك شوراي كيفيت ، شناسائي مشكلات ، انتخاب يك پروژه ، تشكيل گروهها و انتخاب افراد هماهنگ كننده ، سازمان را براي تحقق اهداف آماده نماييد.
2-4 برنامه آموزش را در مورد كليه افراد به اجرا گذاريد.
2-5 پروژه ها را براي حل مسائل طرح و اجرا نماييد.
2-6 از نحوه پيشرفت كارها گزارش تهيه كنيد.
2-7 از كاركنان ساعي قدرداني كنيد.
2-8 يافته ها و پيامدها را با واحدهاي مرتبط مطرح و بحث نماييد.
2-9 از روند موفقيت ها مدارك مستند تنظيم كنيد .
2-10 بهبود و بهسازي ساليانه را به فرايندها و سيستم هاي عادي سازمان نسبت داده و تلفيق نماييد. بدين ترتيب تمامي فعاليتهاي سازمان را در به ثمر رسيدن آن مورد ملاحظه قرار داده ايد.
3-كائوروايشيكاوا :
ايشيكاوا به خاطر نقشي كه در بهبود كيفيت در دهه 1960 ژاپن داشت به عنوان ( پدر حلقه هاي كيفيت ) شناخته شده است. در اواخر دهه 1950 او فلسفه اي را بنيان گذاشت كه به توسعه حلقه هاي كيفيت در اوايل دهه 1960منتهي شد. نمودارهاي وي كه به شكل استخوان هاي ماهي و به عنوان نمودار ايشيكاوا نيز معروف است به عنوان يك ابزار حل مشكل مديريت در سال 1943 ارائه و معرفي گرديد. اين نمودار در سراسر دنيا به وسيله گروههاي حل مشكل مديريت و حلقه هاي كيفيت مورد استفاده قرار مي گيرد. او در كتابش تحت عنوان ( كنترل كيفيت آماري چيست؟ ) هفت روش و فن لازم براي كنترل كيفيت را تجزيه و تحليل پارتو ، نمودارهاي استخوان ماهي ، طبقه بندي اطلاعات و داده ها ، نمودارهاي تالي ، هيستوگرامها ، نمودارهاي پراكندگي و نمودارهاي كنترل مي داند. با استفاده از اين ابزارها به نظر ايشيكاوا ، مديران مي توانند مشكلاتي را كه با آن روبرو مي شوند حل و فصل نمايند.
3- فيليپ كرازبي :
فيليپ كرازبي به عنوان يكي ديگر از چهره هاي كيفيت فراگير مورد نظر و بحث قرار گرفته است . سابقه كار طولاني وي در بهبود كيفيت (38 سال ) نشان مي دهد كه 14 سال را در شركت IT&T گذراند كه به واسطه اعمال برنامه كيفيت كرازبي اين شركت توانست فقط در عرض يك سال 720 ميليون دلار صرفه جويي نمايد. ويژگي خاص كرازبي در اين است كه به جاي اينكه نظراتش صرفا به كارشناسان كنترل كيفيت متوجه باشد ، تلاش هاي علمي و عملي بهبود كيفيت وي بيشتر بر جامعه مديران و مديريت متمركز است.
به طور كلي چهار اصل اساسي مديريت كيفيت كرازبي به شرح زير است :
3-1 كيفيت به عنوان يك اصل پيش نياز و ضروري تلقي مي شود نه به عنوان امر اضافي و ثانوي .
3-2 كيفيت با پيشگيري حاصل مي شود نه با براورد و ارزيابي .
3-3 ضابطه عملكرد كيفي ، كارو فعاليت عاري از عيب و نقص است كه به عنوان يك اصل در دهه 1960 به هنگام كار در يك پروژه اي موشكي در شركت مارتين ابداع شد.
3-4 كيفيت با هزينه عدم تطابق با ضوابط و معيارها اندازه گيري مي شود ، نه به وسيله شاخصها.
تعريف كرازبي از كيفيت اين است كه فعاليتها با پيش نيازها سازگاري و تطبيق داده شود. او به عبارت ديگر به جاي كيفيت بالا ، از تطابق يا عدم تطابق با ضوابط كيفي بحث مي نمايد.
4- ويليام كانوي:
از صاحبنظران ديگر در زمينه مديريت كيفيت فراگير ويليام كانوي ميباشد.از نظر كانوي،كيفيت حاصل يك مديريت است كه به عنوان توسعه،توليد،مديريت و توزيع مداوم محصولات و خدمات كمهزينه كه مورد نياز مشتريان و يا اربابرجوع است بيان ميشود .در سيستم نوين كانوي ،مديران براي ايجاد بهبود مداوم از طريق استفاده از ابزار شش گانه زير،متعهد و مسئول هستند.
1-مهارتهاي روابط انساني :مديريت بايد مسئوليت خود را جهت بالا بردن انگيزه و آموزش كاركنان در تمامي سطوح سازمان ايفاء نمايند.
2-بررسيهاي آماري :جمعآوري دادهها در مورد اربابرجوع و مشتريان،كاركنان فنآوري تجهيزات ضروري است.اين دادهها به دو منظور اجراي وظايف و ارائه شاخصي جهت اندازهگيري بهبودها،جمعآوري و بررسي ميشود.
3-فنون آماري ساده :از نمودارها و دياگرامها براي شناسائي مسائل و مشكلات بايد استفاده كرد.جريان كار بايد رسم شود.پيشرفتها و راهكارها بايد نشان داده شود.
4-كنترل فرآيند آماري :براي كاهش نوسانات،كنترل فرآيند آماري بايد بهطور مؤثر مورد استفاده قرار گيرد.
5-ديداري كردن حل مسائل :مديران ميبايست فرآيندها،رويهها و عمليات را براي جلوگيري از اتلاف منابع و امكانات بهطور مصور به ديد و نظر مسئولان برسانند.اين فن زمينه ذهنانگيزي را جهت حل مشكلات فراهم مينمايد.
6-مهندسي صنايع :مديران بايستي فنون مفيد نظير پيگيري فعاليتها و ادامه جريان كار بر اساس جدول زماني،سادهسازي كار،تجزيه و تحليل روشها،نمودار جا و مكان و جابجائي مواد و غيره را براي افزايش بهبود فعاليت كار سازمانها استفاده نمايند.
5- آرماند فيگن بام :
او اعتقاد داشت،اگر محصولات داراي طراحي ضعيف،نا كارآمد و بازاريابي نادرست باشند،و در محل مشتري پشتيباني درستي نداشته باشند،كيفيت در ساخت حاصل نميگردد.او كيفيت در طرح و هزينههاي كيفيت(كاهش عيوب و هزينه خرابي)را پايهگذاري كرد.
6- مايكل دل :
در سال 1965در تگزاس آمريكا به دنيا آمد.پدرش روانپزشك و مادرش كارمند بورس بود.آنها ميخواستند مايكل دكتر شود بنابراين،در حالي كه علاقه وي كامپيوتر بود،در دانشگاه تگزاس ثبتنام كرد.روحيه كارآفريني از همان كودكي جزئي از وجود مايكل بود.در سال 1983 خريد رايانههاي قديمي و به روز كردنشان را براي فروش در محل گاراژ منزلشان شروع كرد و 180هزار دلار رايانه فروخت.پس از آن ديگر به دانشكده بازنگشت.اقدام بعدي وي تاسيس شركت دل بود كه با تحويل بهموقع و حذف انبار و هزينه بالاسري وارائه خدمات پس از فروش تحولي شگرف را در زمينه پاسخگويي به نيازهاي مشتريان در صنعت رايانه پديد آورد.((سيستم توزيع مستقيم)) و((عرضه انبوه كالا مطابق دلخواه مشتري)) از ويژگيهاي ديگر شركت دل است.در سال 1997 دل اولين شركتي بود كه ركورد فروش يك ميليارد دلاري را از طريق اينترنت بدست آورد.گزيدهاي از انديشههاي او در تاسيس و مديريت شركت دل در قالب يك مصاحبه از لابلاي نوشتههاي او ارائه شد.شخصيت مايكل دل از برخي جنبهها منحصر بهفرد است.او جوانترين مدير عامل 500 شركت برتر دنيا است كه درعين حال طولانيترين زمان تصدي را به عنوان مديرعامل و رئيس شركت داشته است.
7- چارلز هندي :
چارلز هندي در سال 1932 ميلادي در هلند زاده شد.پدرش يك كشيش پروتستان بود كه به گفته خودش نقش مهمي در زندگي او ايفا كرده و تمايل به پرسيدن چرا را در او تقويت كرده است.هندي در سال 1955در رشته فلسفه و تاريخ كلاسيك از دانشگاه آكسفورد با درجه ممتاز ليسانس گرفت.سپس به مدت ده سال به عنوان مدير فروش شركت رويال داچشل در مالزي مشغول به كار شد.اما در سال 1967در رشته مديريت در دانشگاه MIT فارغالتحصيل شدو سپس در مدرسه مديريت اسلوان درMIT به كار پرداخت.
پس از آن به انگلستان برميگردد و در تشكيل و تاسيس مدرسه كسب و كار لندن فعاليت ميكند و خود در سال 1972 موفق به درجه استادي در دانشكده مديريت در رشته روانشناسي مي شوداو سالها بعنوان مفسر بيبيسي (BBC ) مشغول به كار بود و شهرت جهاني كسب كرد.هندي نويسندهاي توانا است كه تاكنون 15 كتاب در زمينههاي طبيعت كار ،عمر سازماني،اخلاق و ارزشها،جستجوي معنا در زندگي و كار وآينده كار تاليف و منتشر ساخته است كه بيش از يك ميليون نسخه از آنها به فروش رفته است.كتابهاي او همگي سرشار از نكات نغز وراهگشا در حوزههاي اجتماعي و مديريتي است كه با نگرشي بديع و زباني فصيح ارائه شده.
8- جك ولش :
جك ولش در سال 1935 در ايالات ((ماساچوست))آمريكا به دنيا آمد.در سال 1957 مدرك مهندسي شيمي خود را از دانشگاه همان ايالت دريافت كرد و پس از آن به سرعت به ادامه تحصيل مشغول شد وتوانست در كوتاهترين زمان ممكن دكتراي اين رشته را از دانشگاه ((Illinois)) دريافت نمايد.
بلافاصله پس از فراغت از تحصيل يعني در سال 1960،((Welch)) به كمپاني ((جنرال الكتريك)) پيوست و مشغول كار شد،سپس در سال 1972به سمت معاونت يكي از بخشها،در سال1977 مديريت آن بخش ،در سال 1979يكي از اعضاي هيات مديره و سرانجام در سال 1981 به عنوان جانشين ((Reginald Jones)) و جوانترين مدير كل كمپاني عظيم جنرال الكتريك منصوب شد.
بكارگيري روش غير معمولي كه او در نحوه اداره شركتها ابداع كرده بود سبب شده بود تا كاركنان همگي خود را جزئي از كل بدانند و تماسهاي روزمره آنها با مديران ارشد كمپاني ،نوعي اعتماد بهنفس و وابستگي عاطفي به جنرال الكتريك در آنها پديد آورد و اينگونه شد كه در مدت 20 سال اين كمپاني چنان رشدي كرد كه قويترين مديران دنيا از عهده آن برنميآمدند.
اگرچه در سال 2001،((Welch)) از سمت خود بازنشسته شد اما توان علمي و مديريتي او به حدي است كه حتي در سن و سال امروز نيز قريب 500 كمپاني او را بعنوان مشاور و راهنما در كنار خود دارند و از تكنيكهاي خلاق او سود ميجويند.
9- جان گري :
جان گري در سال 1965 در ايالت تكزاس به دنيا آمد.وي اولين انقلاب در ادبيات جان بود.تا حدودي به زبان اسپانيايي تسلط داشت و اولين داستان خود را در سال 2002 منتشر كرد كه در آن شيوه نو و بديع كاري را دنبال ميكرد.وي همچنين در سال 1999 منظومه شعرياش را با مضمون عاشقانه در دو قسمت جمعآوري و چاپ كرد و به موازات اين فعاليتها به طور متناوب به ترجمه و چاپ سري مقالاتي مشغول بود.جان گري در كتاب جديد خود با عنوان ((عشاي سياه :دين شهودي و مرگ يوتوپيايي)) تاكيد ميكند كه ايدههاي يوتوپيايي ذاتا غير قابل دسترسي هستند.
اين پوفسور رشته تفكر اروپايي مينويسد: ((طبيعي است كه انسانها همواره در پي عناصر متناقض در زندگيشان باشند.((هيجان)) در مقابل((زندگي آرام))؛((آزادي)) درمقابل((امنيت))و((حقيقت)) در مقابل((تصويري از دنيا كه آدمها را مهم جلوه دهد)) از جمله اين تناقضها هستند.))
10- پيتر دراكر :
دراكر(PETER FERDINAND DRUCKER) در سال 1909 در وين پايتخت اتريش به دنيا آمد و در خانوادهاي تحصيلكرده و با نفوذ بزرگ شد.تحصيلات ابتدايي و دبيرستاني در اتريش و انگليس گذراند و سپس به آلمان رفت و ضمن اشتغال به كار به عنوان گزارشگر روزنامه،دكتراي رشته حقوق عمومي و بينالمللي از دانشگاه از فرانكفورت اخذ كرد.سال 1937به آمريكا مهاجرت كرد در سال 1942به مقام استادي فلسفه و سياست در كالج بنينگتون رسيد.20 سال به تدريس مديريت در دانشكده علوم بازرگاني دانشگاه نيويورك پرداخت و از سال 1971 به عنوان استاد علوم اجتماعي در دانشكده كلارمونت كاليفورنيا مشغول به كار شد.دراكر بعنوان نويسنده اي برجسته با نثر روان و توانايي تسخير انديشه مخاطبان شناخته ميشود و در اين زمينه كارنامهاي پربار دارد.او تاكنون 31 كتاب به جامعه بشري عرضه كرده كه به بيش از20 زبان زنده دنيا ترجمه كرده است.
11- پيتر سنگه :
پيتر سنگه (P.SENGE) در سال 1947 در آمريكا به دنيا آمد.مدرك كارشناسي مهندسي را از دانشگاه استنفورد،كارشناسي ارشد در مدل سازي سيستمهاي اجتماعي و دكتراي مديريت را از دانشگاه MIT اخذ كرد. او هماكنون مدرس ارشد در مدرسه مديريت SLOAN در دانشگاه MIT است.كتاب پنجمين فرمان او يكي از پنج كتاب مؤثر مديريتي در دو دهه هخير قلمداد شده است.كتاب معروف ديگراو رقص تغيير است كه نگاهي متفاوت به تغيير دارد و به تعبير خود او درصدد يافتن راهي براي عبور از اسطورهها رهبر قهرمان است.در جايي نوشتههاي او توجه به عوامل تقويتكننده رشد وجود دارد در عين اينكه عوامل بازدارنده و چالشهايي كه بر سر راه ايجاد تغييرات پايدار در سازمانهاست از نظر دور نمانده است.محور توجه او انسان است؛انساني كه ظرفيت و توانايي يادگيري او مرزي ندارد و همين ويژگي ميتواند اميد دستيابي به سازمانهاي يادگيرنده را همواره زنده نگاه دارد.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری:
|
بنیاد آیندهنگری ایران |
دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۹ آوریل ۲۰۲۴
اقتصاد فراصنعتی
|
|