ادوارنیوز: جمعی از فعالین سیاسی ایرانی مقیم ترکیه، در اعتراض به وضعیت حسین رونقی ملکی، دست به تجمع زدند.
به گزارش بامدادخبر، تجمع کنندگان با در دست داشتن عکس هایی از حسین رونقی ملکی، ضمن توضیح در رابطه با وضعیت این وبلاگ نویس و فعال حقوق بشر ایرانی به مردم ترکیه، از جهانیان برای هم صدا شدن در اعتراض به وضعیت این زندانی درخواست مدد و یاری کردند.
تجمع کنندگان در پایان این برنامه نیز بیانیه ای را منتشر کرده اند. در این بیانیه ضمن شرح وضعیت حسین رونقی ملکی در زندان و وضعیت جسمی وی به دلیل بیماری کلیه و اعتصاب غذا خواستار توجه جهانی به شرایط این زندانی شدند. فعالین سیاسی ایرانی مقیم ترکیه هم چنین در پیامی به حسین همبستگی خود را با وی اعلام کردند و خواستار پایان اعتصاب غذای وی شدند.
متن بیانیه به شرح زیر می باشد:
حسین عزیز، تو بمان، این خواسته همه آنهایی است که تو را میشناسند یا نه…
می دانیم که این روزها سخت و دشوار میگذرد و در زندان قصد جانت را کردهاند، که تو چشم اسفندیار حکومت را نشانه رفتهای. همه تلاشت را به کار گرفتهای تا حصار ساخته حکومت که میخواهد گردش آزاد اطلاعات را به بند بکشد، بشکنی و پیوندی میان ما و جهان پیرامونمان به وجود بیاوری.
حسین عزیز، جانانه ایستادی و مقاومت کردی و گویی همین ایستادن است که دشمنان آزادی را سخت برآشفته کرده و همه کوشش خود را به کار گرفتهاند تا نفس تو را ببرند اما نمیدانند که لیمو را اگر له کنی، بوی بیشتری میپراکند.
همه جرم تو این است که تن به خواستههای ناحق و ظالمانه گزمگان نمیدهی و آنان که همه را مطیع و گوش به فرمان میخواهند باورشان نیست، جوانی کم تجربه، این چنین زندان و شکنجه را به سخره گرفته است و از همانجا، درون سلول های زندان، فریادش بلند است و نشان میدهد که دشمن آزادی، پاسدارانی هستند که این روزها بر روی زمین خدایگانی میکنند.
حسین عزیز، این روزها خبرهای ناگواری میشنویم از حال و روزت. از تاوانی که برای آزادیخواهی و اطلاعرسانی میپردازی، از اینکه همچنان سخت مقاومت میکنی تا پای جان و برای رسیدن به آنچه که حق توست، قصد کوتاه آمدن هم نداری..
شجاعتات را تحسین میکنیم و پایداریت بر راهی که برگزیدهای، اما هراس داریم از این که نکند این ایستادگی تو را از ما بگیرد، ما را محروم کند و جهان را از جوانی که استبداد و دیکتاتوری را به سخره گرفته است، که آرزویش زیستنی بهتر و در خور انسان است برای یکایک شهروندان سرزمین مادری…
حسین عزیز، تو باید بمانی، برای فردای ایران، برای روزی که سرزمین مادری ما، بهار میشود، قفل زندان می شکند و زندان افسانهای می شود، روزی که همه ما آزادی را نفس میکشیم، برای همین روز تو بمان، بمان تا این همه رنج را که تحمل کردهای به ثمر بنشیند و ایران ما قدر بنهد کوششها و مقاومت جانانهات را،
بمان
تو بمان برای فردای ایران
ایران آباد و آزاد، آنجا که زندان افسانه خواهد بود…