Iranian Futurist 
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
اخبار روز
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


ابعاد پدیده جهانی شدن - 3 -

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[12 Jul 2010]   [ ]


مفاهیمی چون فضای سایبرنتیک, جهان را به شکل شبکه های ارتباطی به تصویر می کشند که دارای مرزهای خاص -خود است که با مرزهای ملی هماهنگی ندارد. مفهوم جنگ سایبرنتیک یعنی استفاده از تکنولوژی الکترونیک جهت کور کردن یا ویران کردن نظام های ارتباطی و خنثی ساختن سیستم فرماندهی و کنترل دشمن بیانگر عمق دگرگونی در نظام های ارتباطی است. مفهوم جنگ اطلاعاتی به معنای شکل دهی به افکار عمومی و ایجاد اتفاق نظر جهانی با استفاده از انتشار اطلاعات بیانگر شیوه های نوین قدرت می باشد.

از سوی دیگر, سیما و افقهای جهان ناشی از انقلاب ارتباطی تمایز و تفکیک بین حوزة داخلی (یا ملی) و حوزة بین المللی را گنگ و مبهم ساخته و در شرف ویران سازی مرزهای جغرافیایی ـ سیاسی است. در کنار تحولات سیاسی فوق, انقلاب ارتباطاتی دگرگونی های عمیق و گسترده ای را در ابعاد مختلف زندگی انسان ایجاد کرده است. در حوزه فرهنگی در واقع یک دگرگونی تاریخی رخ داده است. الگوی مکانیکی که جبرگرایی در رفتار انسان را ترسیم می کرد, پشت سرگذاشته شده و جای آن را الگوی ارتباطی گرفته است. در الگوی مکانیکی, رفتارها توسط ساختارهای درونی و قواعد طبیعی دیکته می شود. فرهنگ به شکل ساختار و یا ساختارهایی تلقی می شود که ماهیت و دگرگونی در آن از ارادة انسان مستقل است.

از منظر الگوی ارتباطی تحول و تکامل یک فرایند جبری تلقی نمی شود, بلکه فرایندی است که انسان طراح, سازنده و پیش برندة آن است, نظریه ارتباطات, هر عنصری را در بستر محیطی آن قرار می دهد و بدین وسیله طریقه های جدید ایجاد واقعیت را بوجود می آورد. محیطی که عناصر با آن در ارتباط هستند یک محیط کاملاً جهانی است.

در حوزه های اجتماعی ـ سیاسی انبوه زدایی مهمترین دستآورد انقلاب ارتباطی محسوب می شود. سیستم های ارتباطی نوین از لحاظ اقتصادی در مقایسه با گذشتة نه چندان دور بسیار ارزان هستند و بهره برداری از آنها متضمن استفاده از دانش یا تخصص پیچیده ای نیست و لذا توسط گروه های کوچک یا افراد قابل استفاده هستند. در واقع, در عصر انقلاب ارتباطاتی هر فرد بطور بالقوه مرکز یک نظام ارتباطاتی تلقی می شود, لذا می تواند اثر بگذارد و اثر بپذیرد.

تحولات ژرف اجتماعی ـ فرهنگی و روانی رخ داده است. انقلاب ارتباطاتی نیازمند تساهل است. انقلاب ارتباطاتی محدودة فضایی را در هم می شکند و انسان های جهانی, با ارزش های جهانی, الگوها و نمادهای جدیدی را تولید می کند. از جهت دیگر انبوه زدایی در تولید و انتشار اطلاعات, انبوه زدایی در رسانه ها, تحولات ژرف فرهنگی و سیاسی را ایجاد کرده است. انبوه زدایی موجب کاهش کنترل دولت بر اطلاعات و نظام های اطلاع رسانی شده است.

در عین حال, انبوه زدایی این فرصت را به گروه ها یا اقلیت های قومی, مذهبی, نژادی یا فرهنگی می دهد تا هویت خود را از نو باز یابند و در انتشار فرهنگ خود مؤثر واقع شوند و بدین وسیله موجب احیای فرهنگ خود شوند. بدین ترتیب, فرهنگ انبوه سازی عصر مدرنیته جای خودر ا به فرهنگ متنوع و متکثر عصر فراصنعتی می دهد. اولین نتیجه آن بحران هویت برای فرد و جامعه است. کاهش کنترل دولت بر اطلاعات و فرهنگ سازی از یک سو, و بحران هویت از سوی دیگر, از یکدیگر ارتزاق می کنند و در یک رابطه دیالکتیکی می توانند دگرگونی ها و بی ثباتی هایی را موجب شوند. مسئله کاهش کنترل دولت ملی بر ارتباطات از بالاترین اولویت برخوردار است.

کنترل ارتباطات توسط دولت این مسأله را مطرح می سازد که ارتباطات یک جانبه منافع یک جانبه ای را تأمین می کند. متقابلاً کاهش کنترل دولت بر ارتباطات موجب کاهش نظارت یا کنترل دولت بر ذهن و طرز تفکر شهروندان می شود. انقلاب ارتباطاتی ویرانگر تسلط انحصاری دولت بر ارتباطات و ایدئولوژی است, آن را ویران می سازد و وفاداری های جدیدی را ایجاد می کند. از جهت دیگر و از لحاظ حقوقی دولت ها دارای حاکمیت هستند. اما به طور روز افزونی اعمال کنترل دولت بر نظام های ارتباطی از طریق قانونمند کردن استفاده از آنها دشوارتر می شود. روند خصوصی سازی پدیدة فوق را تأئید و تشدید می کند. نتیجه منطقی وضعیت فوق تضعیف و فرسایش حاکمیت است.

انقلاب ارتباطی الگوی مدرنیته را ویران می سازد. از سوی دیگر, انقلاب ارتباطاتی این نتیجه را در بر دارد که ارتباطات بر اساس روابط خانوادگی, سنت یا پیوندهای اجتماعی انجام نمی گیرد, بلکه بر حسب منافع, نیازها و منافع مشترک صورت می پذیرد. هم زمان, بحران های هویتی به وجود می آیند. انسان ها در آن واحد در فضاهای متفاوتی زندگی می کنند. جدایی زمان و مکان از یکدیگر همراه با از جا کندگی به شکل گیری هویت هایی چندگانه منجر می شود. در حقیقت قطعیتی وجود نخواهد داشت, ارزش ها نسبی می شوند و اخلاق فردی یا دسته جمعی نمی تواند معیار اخلاقی بودن یا معیار ارزش های دیگران شود.

مراحل دگرگونی ارتباطی و فرهنگی در سطح جهان را می توان در سه مرحله زیر خلاصه کرد:

انقلاب ارتباطاتی و تحت فشار قرار گرفتن فرهنگ ها و هویت ها, از جاکندگی و چند فرهنگی شدن و بالاخره شکل گیری فرهنگ جهانی.

▪ شکل گیری فرهنگ جهانی

تا آنجا که به مسأله فرهنگ و جهانی شدن مربوط می شود, امروزه این مسأله مطرح است که تا زمانی که هویت جهانی شکل نگرفته باشد, جهانی شدن نمی تواند پایدار باشد. شاید از لحاظ تاریخی و از لحاظ کارکردی تعریف رابرتسون مبنی بر اینکه جهانی شدن یعنی «احساس یکی شدن» دقیقاً بر همین مسأله تأکید می ورزد. در این صورت, پرسش بنیادی تری مطرح می شود: فرهنگ جهانی که در حال شکل گیری است, چیست؟ مشکل جستجوی پاسخ در این امر نهفته است که شکل گیری فرهنگ جهانی با عوامل سیاسی, ملی و جهانی یعنی با عامل قدرت عمیقاً گره خورده است. و پرسش دیگری که در میان است آن است که منابع جدید فرهنگ سازی و هویت سازی در عصر جهانی شدن چیست؟ برخی از منابع را می توان واکنش تلقی کرد. مقاومت در مقابل جهانی شدن یا جهت مبارزه با آن موجب بازگشت به منابع فرهنگی «اصیل» مانند مذهب, قوم و ... شده است [ظهور رادیکالیسم و بنیادگرایی]. اما نکته حائز اهمیت این است که همان پدیده, یعنی منابع واکنشی هویت که برای مبارزه با جهانی شدن پدید آمده اند, در واقع, همزمان عوامل جهانی شدن نیز تلقی می شوند. آنها تعلقات و فرهنگ های ملی را در هم می شکنند و فرهنگ های بدون مرزی را ایجاد می کنند [بنیادگرایان اسلامی]. در نتیجه جوامع چند فرهنگی می شوند و انقلاب ارتباطاتی موجب بحران مشروعیت می شود. مشروعیت سازی نوین متضمن کثرت گرایی نهادها (جامه مدنی, احزاب و ...) می شود. یعنی انقلاب ارتباطاتی و جهانی شدن فرهنگ تحولات ژرفی را در جوامع مختلف ایجاد می کند و نهایتاً این پرسش مطرح است که فرهنگ جهانی که در حال شکل گیری است چه خواهد بود؟

نگرش ها نسبت به فرهنگ در حال شکل گیری در عصر جهانی شدن بر حسب الگو متفاوت است. در نگرش سایبرنتیکی کنترل ارتباطات در نظام ها جهت کنترل انسان ها یا ماشین ها انجام می گیرد, می توان این نکته را اضافه کرد که کنترل نظام های ارتباطاتی وسیله ای است برای کنترل ارتباطات, فرهنگ ها و رفتارها. کنترل ارتباطات یعنی کنترل جریان معناسازی و فرهنگ سازی و کنترل و انتقال آن جهت تحقق منافع خاص.

با در نظر گرفتن این امر که در سالهای اخیر نظارت به عنوان یک عامل قدرت در روابط بین المللی رفته رفته جایگزین زور می شود, الگوی سایبرنتیکی از مقبولیت بیشتری برخوردار شده است. اگر اطلاعات و ارتباطات عامل قدرت باشد, کسی که آن را بهتر تولید کند, کسی که آن را بیشتر جمع آوری کند, کسی که از آن بیشتر داشته باشد و کسی که آن را بهتر و سریع تر انتقال دهد, از قدرت برتر برخوردار خواهد بود. در وضعیت فوق تکنولوژی عاملی تعیین کننده است. جریان اطلاعات به اندازه ای گسترده و پرشتاب است که فقط ابزارهای جمع آوری, پردازش و تحلیل خودکار پیشرفته می توانند اطلاعات را قابل فهم کنند.

امکانات مالی, تکنولوژیکی و تخصصی ـ فنی تعیین کننده هستند. فرد, گروه یا جامعه ای که از انقلاب ارتباطاتی بهترین بهره برداری را کند, در آینده قابل پیش بینی از دیگران قدرتمند تر خواهد بود و استیلای فرهنگی خود را اعمال خواهد کرد. اما بر اساس این امر که هر کنش واکنشی را موجب می شود و اقدام به سلطه موجب اقدام رهایی بخش می شود, مقاومت شکل می گیرد. اما در وضعیت فوق صداقت, حقیقت, اخلاق و بی طرفی مفهوم خود را از دست می دهد چرا که هدف نهایی و واقعی کنترل ارتباطات پیروزی است و نه حقیقت.

▪ الگوی سایبرنتیکی مبتنی بر ۳ فرضیه است که عبارتند از:

ـ برای دستیابی به قدرت سیاسی نخست باید قدرت فرهنگی بدست آورد.

ـ کارهای بزرگ تاریخی نیازمند در دست گرفتن قدرت فرهنگی هستند.

ـ اکثریت ایدئولوژیکی از اکثریت پارلمانی مهمتر است.

بدین وسیله فرهنگ با قدرت و مشروعیت عجین می شود و قدرت فرهنگی شیوه ای است که جامعه سیاسی برای تسلط بر جامعه مدنی به کار می گیرد.

▪ یکسان سازی فرهنگی

الگوی سایبرنتیکی که در روابط بین الملل سیاست های امپریالیستی یا سلطه گری را متبادر به ذهن می کند, توجه را به نظریه ثبات هژمونیک آمریکا معطوف می کند. از این دیدگاه, آمریکا با استفاده از نظام های پیشرفته فرهنگ خود را به دیگران القا می کند و بدین وسیله به سه دسته از اهداف سیاسی خارجی خود نائل می شود.

ـ مشروع سازی اقدامات آمریکا جهت ایجاد و حفظ نظم جهانی که به آمریکا این فرصت را می دهد, حداکثر بهره برداری مادی و غیرمادی را از ساختار بین المللی بکند.

ـ وسیله خنثی سازی عقاید و نیروهای معارض که مخالف اندیشة نظم نوین آمریکایی و چالشگر رهبری جهانی آمریکا هستند.

ـ استیلای فرهنگی که وسیله ای است برای ایجاد ساختارهای فرهنگی مشابه در دیگر جوامع و از طریق آن, ایجاد نخبگانی که جهت حفظ منافع مشترک خود و آمریکا وارد یک ائتلاف تاریخی می شوند.

در این صورت نئولیبرالیزم اقتصادی, فرهنگی و سیاسی با محور تأکید آمریکا بر فردگرایی مطلق و رقابتی بودن بازار و روابط اجتماعی هدف یکسان سازی فرهنگی را در بردارد. این امر به نوعی جهانی سازی منجر می شود که ویرانگر فرهنگ های دیگر است و در قالب مفهوم جهانی شدن گنجانده نمی شود. جهانی سازی فوق مورد انزجار و مقاومت اکثر جوامع بشری فرا گرفته است. به نظر می رسد که دولت آمریکا از طریق تأکید بر خصوصی سازی, به ویژه خصوصی سازی نظام های ارتباطاتی از طریق پافشاری بر عواملی مانند تجارت آزاد, حقوق بشر و دموکراسی در قالب همان مفاهیم سایبرنتیکی می اندیشد. در سال ۱۹۹۲ سرمایه گذاری آمریکا در تکنولوژی های اطلاع رسانی دو برابر اروپا بوده است. در سال ۱۹۹۸پنج درصد از خانواده های انگلیسی به اینترنت دسترسی داشتند, در حالی که آمار مشابه برای آمریکا ۲۰ درصد است.

در دهة اخیر استفادة گسترده از اینترنت عامل اصلی رشد سریع اقتصادی امریکا محسوب می شود. سیستم های مکمل مانند اکسترانت (extranet) یا تجارت الکترونیکی که پیوند بین شرکای تجاری و مشتریان را فراهم کرده و بالاخره اینترانت یا نظام های ارتباطی درون شرکتی که مکمل اینترنت تلقی می شوند, همه در رشد سریع, برتری تکنولوژیکی و برتری اطلاع رسانی آمریکا نقش بسزایی ایفا کرده اند. از دوازده شرکت بزرگ جهانی در حوزه تولید و پخش کالاها, برنامه ها و انتشارات فرهنگی نه شرکت اول آمریکایی هستند و سه شرکت دیگر اروپایی.

فشارهای مشترک آمریکا, صندوق بین المللی پول و سازمان تجارت جهانی, در واقع, منافع همین شرکت ها را تأمین می کند. فرایند آزادسازی و مقررات زدایی در داخل آمریکا و در سطح جهان این نتیجه را در بردارد که بازار و نه سیاست تعیین کننده رفتار نظام های ارتباطاتی است, اما بر خلاف آنچه که ادعا می شود بازار بی طرف نیست, بازار نابرابری ها را تشدید می کند و بدین وسیله نقش مهمی در بازی قدرت ایفا می کند. اما در مقابل, بازار فرصت هایی نیز برای دیگران فراهم می کند در حالی که نظام های مدیریتی مبتنی بر سلطه با استفاده از زور و خشونت دیگران را از بهره برداری از فرصت ها محروم می کنند, جهانی شدن ارتباطات در بردارندة پدیده های متضادی است. همان تکنولوژی ارتباطاتی که زمینه ساز استیلای فرهنگی جوامع پیشرفته شده, این فرصت را به فرهنگهای کوچکتر داده است که فرهنگ های خود را مطرح کنند و به همگان بشناسانند.

بعبارت دیگر, انقلاب ارتباطاتی هم فرصت ها و هم محدودیت هایی را ایجاد کرده است. بنابراین, به همان سیاق که الگوی سایبرنتیکی قدرت فرهنگی را از آن توسعه یافته ترها کرده است, خرده فرهنگ ها نیز صاحب قدرت شده اند.

تا آنجا که به مسأله جهانی شدن فرهنگ مربوط می شود, نقش حوزة عمومی در فرآیند فرهنگ سازی در طرح جهان, نقشی مهم است. سیر تکامل در حوزة عمومی که متکی بر نوآوری تکنولوژیکی است سه مرحله محلی, ملی و جهانی را طی می کند.

عرصه محلی از دیرباز وجود داشته استه اما عرصه های ملی و جهانی تحت تأثیر نظام های ارتباطاتی غربی و تحت فشار گسترش عرصه عمومی غربی شکل گرفته اند. به عبارت دیگر, برای جهان سوم حوزه های ملی و جهانی از خارج وارد شده اند و با طرحی محلی در تعارض و تقابل قرار گرفته و به طریقی با یکدیگر ترکیب شده اند. حوزه عمومی (جهانی) حوزه ای است که در آن افراد به منظور مشارکت در مباحث باز و علمی گردهم می آیند.

بررسی پدیده فرهنگ جهانی بدون در نظر گرفتن فرآیندهای متعددی مانند اقتصاد جهانی, سیاست جهانی, دولت ملی تکنولوژی و ارتباطات جهانی میسر نخواهد بود. در عین حال مفهوم سازی جهان بدون توجه به تاریخ و بدون یک نگرش جامعه شناختی امکان پذیر نخواهد بود. در این صورت در فرآیند معناسازی ناگهان, افق های جدید و گسترده ای گشوده می شود. کثرت نیروها, فرایندها و بازیگران, وجود و کثرت پدیده های متعارض و همسو هر یک وضعیتی ایجاد می کند که فقط نظریة آشفتگی از توان توصیف آن برخوردار است.

▪ محورهای مؤثر در فرآیند فرهنگ سازی در عصر جهانی شدن را می توان به شکل زیر مقوله بندی کرد.

ـ افزایش پیوند بین فرهنگ های متعدد در سطوح محلی یا خرد.

ـ توان مطرح کردن و مطرح شدن فرهنگ های کوچکتر با استفاده از نظام های ارتباطاتی نوین که موجب خودشناسی و احیای فرهنگ ها می شود و بدین وسیله فرهنگ هایی که بیش از این حاشیه ای تلقی می شدند, یعنی حضور فرهنگی در سطح جهان نداشتند و شنیده نمی شدند, امروزه به بازیگران و فرهنگ سازان مؤثر مبدل شده اند.

ـ ترسیم و شکل گیری فرهنگ بر اساس تاریخ فرهنگ ها و پدیده های بیرونی یا محیطی.

ـ رابطه دیالکتیکی بین فرهنگ بومی و جهانی یا در سطح گسترده تر, پیوند بین ابعاد محلی و جهانی فرهنگ.

ـ شکل گیری مشترکات فرهنگی در سطح جهانی همراه با نمایان شدن تفاوت های فرهنگی در درون جوامع.

ـ وجود منابع متعدد هویت سازی که منجر به چند فرهنگی شدن فرد می شود؛ برای مثال یک فرد ساکن بریتانیا می تواند همزمان به فرهنگ های زیر تعلق داشته باشد: فرهنگ سیاه پوستان, احساس تعلق داشتن به منطقه کارائیب, تعلق داشتن به فرهنگ انگلیسی, تعلق به طبقه متوسط کارگر و ...

ـ فرهنگ انبوه جهانی یعنی تولید و انتشار پنداشت ها که عمدتاً فرهنگ آمریکایی تلقی می شوند, امابه لحاظ ماهیت ارتباطات نمی توانند خود را به قلمرو آمریکایی محدود کنند و لذا عامل همسان سازی و یکسان سازی تلقی می شوند.

ـ دیالکتیک بین جهان مادی و جهان غیر مادی, به عبارت دیگر, فرهنگ در یک فضای خاص و در شرایط تاریخی ـ اجتماعی خاص تولید می شود.

ـ محوری بودن فرهنگ سرمایه داری جهانی با تأکید بر جهانی شدن. اقتصاد سرمایه داری محور اصلی است که بر مبنای آن تصویرسازی, پنداشت سازی و معناسازی در سطح جهان شکل می گیرد.

ـ دو نیروی حرکت به سوی مرکز و فرار از مرکز که به طور دائم با یکدیگر در تعامل هستند. همزمان دو عامل محلی و جهانی وسیله ای هستند برای دیدن یک پدیده مشابه. فرهنگ های محلی خود را معرفی می کنند, مطرح می کنند و می شناسانند و از طریق تعامل مسالمت آمیز یا تعارض آمیز با یکدیگر عمل می کنند. از طریق تقابل و تعامل دائمی فوق, امر ملی ـ محلی به امر جهانی تبدیل می شود و امر جهانی, ملی ـ محلی می شود. [۱۲]

جامعه شناسان و فیلسوفان با بسیاری از تحولات عرصه فکری در دهه های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ به خوبی آشنا هستند. اما کمتر این تحولات و حوادث را به عرصه گسترده تر واقع گرایی سیاسی پیوند داده اند. ممکن است قضیه از این قرار باشد که جنگ سردی که به دنبال شکست قدرت های بزرگ فاشیستی حاکم شد توقفی در سیاست جهانی - فرهنگی تجدد بوده است و اکنون با پایان یافتن جنگ سرد این سیاست در شرایط پیچیده تری حاکی از جهانی شدن شتابان, حضور فزاینده اسلام در سیاست, رواج گفتمان تجدد و احیای جنبش قومی که خود می تواند یکی از وجوه جهانی شدن در دوره معاصر باشد, بار دیگر از سرگرفته شده است. هر گونه تلاشی برای نظریه پردازی در خصوص جهانی شدن باید بتواند چهارچوبی به دست دهد که در قالب آن بتوان دربارة معنای جهان به عنوان یک کل بحث کرد و گفتمان زنده ای را برای گفت و گوی الگومند درباره وضعیت جهانی شدن بنا نهاد.[۱۳]

هنگامی که در سال های اخیر بحث از جهانی شدن به سرعت گسترش یافت تا آنجا که به اصطلاح رایج در روزنامه نگاری و مباحث روشنگری تبدیل شد, دو گرایش عمده در مفهوم آن پدید آمد. از یک سو, جهانی شدن به هم پیوندی های فزاینده در ابعاد مختلف حیات جهانی (بیشتر اقتصادی) اشاره دارد. از سوی دیگر اصطلاح جهانی شدن غالباً به معنی جهانی شدن نهادها و مجموعه ها به کار می رود. در عبارتی مانند «جهانی شدن علم», «جهانی شدن آموزش و پرورش» و غیره.

مفهومی که محور تقاطع این دو گرایش را تشکیل می دهد مفهوم برکنده شدن یا انفصال ساختارها و فعالیت ها از زمینه محلی و جهانی شدن آنهاست. عبارت «جهانی فکر کن و محلی عمل کن» به لحاظ جامعه شناختی جالب توجه و با بحث حاضر ارتباط دارد, زیرا که متضمن تلاش استراتژیک برای پیوند زدن محلی به جهانی است به ویژه با این پیش فرض که با مسائل محلی وقتی می توان به بهترین وجه برخورد کرد که پایه های آنها را در یک زمینه وسیع تر بشناسیم.

در حالی که شماری از نظریه پردازان بر جنبه های اجتماعی, اقتصادی و سیاسی فرایند جهانی شدن تمرکز می کنند, برخی هم دیدگاهی فرهنگی به فرایند نامبرده دارند. آنها با یادآوری نقش بسیار مؤثر جریان ها و شبکه های رسانه ای, توجه بیش از حد به عوامل اقتصادی و سیاسی جهانی شدن را غریب می دانند و توجه بیشتر به فرهنگ و آگاهی را خواستارند. نظریه پردازان مورد نظر فرایند در هم تنیدگی و یکدست شدن جهان را می پذیرند, ولی شیوع یک فرهنگ توده ای مشترک را عامل و زمینه ساز این همگونی و وابستگی فراینده می دانند.

مک لوهان از جمله نظریه پردازانی است که نگاهی فرهنگی به جهانی شدن دارد. او از دیدگاه جامعه شناسی ارتباطات به واسطه های انتقال عناصر فرهنگی, بیشتر به محتوای فرهنگ اهمیت می دهد و تاریخ زندگی اجتماعی بشر را بر پایة فن آوری های ارتباطی بازسازی می کند. بنابراین, در نظریه مک لوهان شناسایی و درک فرایند جهانی شدن جز با شناخت جایگاه رسانه های دربرگیرنده فن آوری های حمل و نقل میسر نمی شود. با محور قرار دادن فن آوری های ارتباطی, تاریخ را می توان به دو دورة اصلی تقسیم کرد: دوره قبیله ای و دورة صنعتی. دوره نخست بر فن آوری های ارتباط گفتاری و چرخ مبتنی بود و مهمترین فن آوری و ابزار ارتباطی این دورة مورد نظر, فرهنگ شفاهی بود و تجربة انسانی ضرورتاً تجربه ای لحظه ای, بی واسطه, جمعی و احساسی.

دوره دوم بر فن آوری نوشتن و مکانیکی کردن کارها استوار است. فرهنگ این دورة فرهنگی مکتوب و سواد مبنا و تجربه انسانی این دوره تجربه ای پاره پاره, مجزا و خصوصی است. چرا که در این دوره مهمترین ابزار و روش ارتباط با نوشتن و خواندن به صورتی کاملاً فردی ممکن و معمول است. افزون بر این در دورة صنعتی, بخش عمده ای از ارتباطات بیشتر به واسطه حس بینایی برقرار می شود تا حس های دیگر.

مک لوهان معتقد است که در دوره صنعتی, پیشرفت های گوناگون در حوزة دو فن آوری اصلی این دوره ارتباطات را بیش از پیش آسانتر کرد و سرعت و حجم ارتباطات روز به روز افزایش یافت؛ مثلاً استفاده از کاغذ, چرخ و جاده نقشی عظیم در توسعة ارتباطات اجتماعی داشت. همة این تحولات و پیشرفت ها, در کل تأثیرهای همگون سازی داشتند و پایه های فرایند جهانی شدن را برافراشتند. به بیان دیگر, تحولات مورد نظر, دست اندرکار سازماندهی مجدد فضا در راستای پدید آوردن فضایی جهانی بودند.[۱۴]

انقلاب ارتباطی و شکل گیری یک نظام ارتباطی جدید دیجیتالی, نه تنها «مرگ جغرافیا» را رقم زده, بلکه مرزهای سیاسی را نیز از میان برداشته است. ارتباط های مبتنی بر فن آوری های الکترونیک در برگیرنده ماهواره, اینترنت, شبکه های رایانه ای, تلفن, نمابر و از این قبیل, هر گونه مانع و محدودیت طبیعی و سیاسی را از بین می پرد و افکار و اطلاعات, بدون هیچ گونه کنترل و مزاحمت سیاسی از مرزهای ملی عبور می کنند.

گر چه دولت هنوز می تواند جریان های مادی را در مرزهای ملی و سرزمین تحت حاکمیت خویش کم و بیش کنترل کند, ولی کنترل جریان های اطلاعاتی در شبکه های بسیار پیچیده و متنوع ارتباطات جهانی دشوار و در واقع غیر ممکن است. هر اندازه که جوامع اطلاعات - محور می شوند, سیالی و تحرک امر اجتماعی افزایش می یابد, روابط اجتماعی فراملی فزونی می گیرد و جدایی جامعه از دولت ـ ملت بیشتر می شود. به عبارت دیگر, فضایی بسیار فراخ در برابر امر اجتماعی گشوده می شود که ویژگی آن جریان, ریزش و سیالی است و هیچ محدودیتی را بر نمی تابد. [۱۵]

شبکه ها که در سطوح جهانی, منطقه ای و ملی عمل می کنند, انعطاف پذیر و انطباق پذیر هستند, چرا که عملکرد آنها معطوف به هدف است. آنها تفکیک بین درون و برون یا بین سیاستگذاران و مجری را نمی شناسند. عملکرد شبکه ای آنها را می توان به شکل فرایندی تصور کرد که پیوندهای جهانی را برقرار می کند. آنها بر رفتار دولت ها اعمال نظارت می کنند, به نحوی که رفتار دولت ها با هنجارهای جهانی هماهنگ شود. در عین حال, شبکه ها شبکه های عظیم تری را ایجاد می کنند و ساختارهایی را جهت نیل به اهداف به وجود می آورند. نقش دولت ها و در واقع عملکرد سازمان های بین المللی و سازمان های جهانی غیردولتی عبارت است از تشویق و ایجاد هماهنگی بین شبکه ها و هدایت آنها.

جهانی شدن و جهانی شدن ارتباطات این نتیجه را برداشته است که بازار و بازیگران بین المللی و جهانی در مورد سیاست های دولتها رأی می دهند و دولت ها به ناچار فعالیت های خود را با آنها هماهنگ می کنند.[۱۶]

● نتیجه گیری:

جهانی شدن شاید صرفاً به هم پیوستگی فراینده جهانی تعریف شود, اما تعدادی از فرایندهای پیجیده و به هم مرتبط که اساساً اقتصادی, تکنولوژیک, فرهنگی, محیطی و سیاسی هستند تحت عنوان جهانی شدن تئوریزه گردیده اند. جهانی شدن در بردانده جریان کالاها, سرمایه, انسان ها. اطلاعات عقاید, اندیشه ها و خطرات بین مرزهای ملی است که با ظهور شبکه های اجتماعی و نهادهای سیاسی که دولت – ملت را محدود می کند, توأم شده است.

جهانی شدن اقتصاد باعث کاهش کنترل دولت – ملت بر سیاست اقتصادی شده است و دولت رفاه کینزی پس از جنگ دوم جهانی را به زوال کشیده است. از منظر سیاسی, جهانی شدن تأثیرات شگرفی در فرهنگ و مناسبات سیاسی در سطح جهانی از خود بر جای گذاشته است. ترویج اندیشه جهان وطنی در سطح روابط میان ملل و اقوام, ارتقای دموکراسی و رشد فرهنگ سیاسی در سطح جهان, تبدیل اقتدار سنتی جوامع به قدرت نظام مند و رقابتی, رشد و گسترش حقوق شهروندی, تقویت و رشد آگاهی در جامعه مدنی, تحول در بینش های سیاسی, تغییر شیوه نگرش به حیات سیاسی, شکل گیری ایستارهای تکثرگرا و صداقت گرا در روابط ملت ها و دولت ها, تبادل اطلاعات, عقاید, افکار و ارزش های سیاسی در سطح کلان و بین المللی و نهادمند شدن تکثر و آزادی انتخابات در قالب مدل های توسعه سیاسی و جامعه مدنی, بخشی قابل توجهی از تأثیرات جهانی شدن در عرصه سیاسی در سطح جهانی می باشد.

جهانی شدن فرهنگ با محورهای دیگر جهانی شدن مرتبط است. جهانی شدن این مفهوم را در بردارد که عامل ملی در فرایند فرهنگ سیاسی رفته رفته کارکرد خود را از دست می دهد. پس احساس تعلق داشتن به یک فرهنگ ملی نیز رو به ویرانی می رود. به عبارت دیگر, جهانی شدن در حوزه های مختلف از جمله در حوزه فرهنگی موجب نوعی واگرایی و همزمان موجب همگرایی شده است. در عصر جهانی شدن یک واگرایی فرهنگ در سطح ملی و یک همگرایی فرهنگ در سطح کلان و جهانی در حال شکل گیری است.

جوهره اصلی تمدن و فرهنگ در عصر جهانی شدن ترکیبی است از تکنولوژی نظام های ارتباطی جهانی, همراه با تولید, انتقال و پردازش اطلاعات. جهان یک مرحله انتقالی را طی می کند, از منظر سیاسی فضایی که باید در آن عمل کرد یک فضایی سیال است. جهان نوین, جهانی بدون مرکز, بسیار پیچیده و غیرقابل پیش بینی است. در چنین فضایی رفتارها مبتنی بر وضعیت کنش و واکنش هستند و کمتر مبتنی بر ساختار یا ایدئولوژی خاصی می باشند. دولت ها و ساختارهای ایدئولوژیک در جهانی شدن با مشکلات و محدودیت های دو چندانی مواجه خواهند بود.

محمود دهقانی
معاونت پژوهشهای سیاست خارجی
http://www.csr.ir/departments.aspx?lng=fa&abtid=۰۷&depid=۴۴&semid=۸۳۸
منابع:
۱- احمد گل محمدی, جهانی شدن, فرهنگ, هویت, نشر نی, ج اول, تهران ۱۳۸۱, ص ۶۴.
۲- کیت, نش, جامعه شناسی معاصر, جهانی شدن, سیاست, قدرت, ترجمه محمدتقی دلفروز, انتشارات کویر, چ اول, تهران, ۱۳۸۰, ص ۷۵.
۳- داریوش اخوان زنجانی, جهانی شدن و سیاست خارجی, مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه, چ اول, تهران ۱۳۸۱, ص ۷۲.
۴- پل, کندی, پیدایش و فروپاشی قدرت های بزرگ, ترجمه عبدالرضا غفرانی, انتشارات اطلاعات, تهران, ۱۳۷۰, ص۲۰.
۵- علی اصغر کاظمی, جهانی شدن, فرهنگ و سیاست, نشر مرکز, ج اول, تهران ۱۳۷۵, ص ۶۴.
۶- اخوان زنجانی, پیشین, ص ۹۳.
۷- اخوان زنجانی, پیشین, ص ۱۷۸.
۸- نش, پیشین, صص ۵-۷۴.
۹- اخوان زنجانی, پیشین, ص ۱۵۱.
۱۰- همان, ص ۲۰۰.
۱۱- اخوان زنجانی, پیشین, ص ۱۱۸.
۱۲- اخوان زنجانی, پیشین, صص ۱۲۹ – ۱۱۸.
۱۳- رونالد, رابرتسون, جهانی شدن, تئوری اجتماعی و فرهنگ جهانی, ترجمه کمال یولادی نشر ثالث, ج اول, تهران ۱۳۸۰, ص ۱۱۹.
۱۴- گل محمدی, پیسین, ص ۴۳.
۱۵- همان, ص ۸۸.
۱۶- اخوان زنجانی, پیشین, ص ۱۸۸.


مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع:


بنیاد آینده‌نگری ایران



يكشنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۸ آوریل ۲۰۲۴

انسان گلوبال

+ بهترین آموزش‌های یادگیری ماشین با پایتون -

+ آیا فناوری AI جای انسان‌ها را خواهد گرفت؟ -

+ شبكه ها --

+ ایران، پس از رهایی یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ نسل دهه ۸۰، دنبال تغییر نیست، خود ِ تغییره! //

+ ۳ تغییر که برای آینده محتوا و بازاریابی باید بدانید محسن راعی

+ تفكر توسعه‌خواهي دکتر شهیندخت خوارزمی

+ برترین شغل‌های حوزه کامپیوتر در سال‌های آینده  مهسا قنبری

+ صنعت چهارم و ویروس جهان‌گشا سرآغازی بر یک تحول بزرگ  مهدی صنعت‌جو

+ انقلاب صنعتی چهارم و تحولات کار در آینده  علی حسینی

+ آینده جهان از زبان مدیر عامل شرکت بنز 

+ چند نفر در جهان هنوز روزنامه می خوانند؟ میثم لطفی

+ انواع تفکر : تفکر انتقادی 

+ روش های خودشناسی : تست شخصیت 

+ مهارت مدیریت افراد هرمز پوررستمی

+ خلاصه کتاب موج سوم؛ نوشته الوين تافلر تافلر

+ انسان، زندگی و دانایی رضا داوری اردکانی

+ جهان گیری (ویروس کرونا) و نظم سیاسی، فرانسیس فوکویاما برگردان رحیم باجغلی

+ تفکر سیستمی چیست ؟ هدی ولی‌پور زند

+ امریکای دوران ترامپ و موج سوم الوین تافلر  بهروز بهزادی (روزنامه نگار)

+ ویروس کرونا بحرانی سیاسی است نه پزشکی یووال نوح هراری:بی بی سی

+ «علم» ، «امید» و «بحران کرونا» 

+ اعتماد، به انسان یا به کرونا؟ مسئله این است کرونانت

+ موقعیت پساکرونایی انسان سعید قاسمی زاده

+ بعد از عبور از كرونا، ما كجا خواهيم بود؟ 

+ معنی تازه «سواد» در قرن ۲۱ حمیده احمدیان راد

+ انواع سازمان و انواع برنامه ریزی 

+ خلاصه کتاب: جهانی شدن فرهنگ، هویت 

+ تاریخ اجتماعی رسانه‌ها؛ از گوتنبرگ تا اینترنت 

+ مهارت های اساسی یک کودک قرن ۲۱ 

+ شکاف بین نسلی رسانه ای  دکتر حجت اله عباسی

+ انواع تفکر : تفکر انتقادی  مسیر آینده

+ عصر دانش‌ و ابعاد آن‌ دکتر پرويز حاجياني

+ فوکویاما علیه فوکویاما سیدمصطفی شاداب

+ مرگ مدرسه یا آیندۀ مدرسه؟ ابراهیم مجیدی*:

+ تافلر و فلسفه ی تربیت بازسازی گرایی عبدالله افراسیابی

+ تکنولوژی در جامعه فراصنعتی 

+ دانشگاه آرمانی‌شده: ضرورت دگرگونی معیارهای قدمایی فرهیختگی 

+ آرمانی‌سازی گذشته و آینده 

+ هویت چیست؟ 

+ زنده باد انقلاب! یووال نوح هراری

+ سرنوشت آینده بشریت چه خواهد شد؟ میچیو کاکو

+ شکل زندگی در ۵۰ سال آینده 

+ شخصیت شناسی آینده نگری 

+ کتاب انسان آینده، تسخیر سیر تکامل به دست بشر میچیو کاکو

+ آن بالا قفل شده است؛ جنبش ها را از پایین بیاغازید یادداشت‌های یک آینده‌پژوه

+ ۲۱ درس برای قرن ۲۱: کتاب تازه‌ای از یووال نوح هراری 

+ نگرانی‌های ما در قرن بیست و یکم بیل گیتس

+ بمب ساعتی در آزمايشگاه  یووال نوح هراری

+ آئين اطلاعات  

+ انقلاب صنعتی چهارم و نشانه های ظهور 

+ «انسان خداگونه» در انتظار فردا فرد پطروسیان

+ نقد کتاب « آموزش و دموکراسی در قرن ۲۱» اثر نل نادینگز؛ 

+ جامعه اطلاعاتی و جنسیت سها صراف

+ پیامدهای مدرنیت آنتونی گیدنز

+ فرهنگ در جهان بدون مرز 

+ فرهنگ جهانی چیست؟ 

+ نظم نوین جهانی 

+ «انسان سالاری»، محور جامعه اطلاعاتی. 

+ از خانه‌های زیر آب تا تور گردشگری به مریخ! 

+ پیش‌بینی جزئیات زندگی انسان در دو قرن آینده. 

+ مهارت های زندگی در قرن بیست و یکم  آسیه مک دار

+ «گردشگری»صنعتی میلیارد دلاری و استوار بر پایه ی آینده نگری پیشینیانِ فرهیخته ی ما رضا بردستانی

+ سیستم های پیچیده و تفکر سیستمی (3) – بخش پایانی دکتر همایون مهمنش

+ زندگی ما و زندگی آنها  علی دادپی

+ سیستم های پیچیده و تفکر سیستمی (2) دکتر همایون مهمنش

+ سیستم های پیچیده و تفکر سیستمی (1) دکتر همایون مهمنش

+ پیش‌بینی آینده غیرممکن شده است فرانسیس فوکویاما

+ آیندگان ما را به‌سبب کدام خطای اخلاقی ملامت خواهند کرد؟ 

+ مقدمه‌ای برای همه آینده نگری‌ها/ ضروری‌ترین علمی که در کشور ما به آن بی‌اعتنایی می‌شود رضا داوری اردکانی

+ قدرت آینده مهدی صنعت‌جو

+ از عصر اطلاعات تا عصر مولكول. مترجم : فيروزه امين

+ تفاوت‌های حیرت‌انگیز فرزندان 

+ عجیب‌ترین قوانین ترافیکی دنیا> از جریمه خودروهای کثیف تا منع راندن خودروی مشکی در روزهای خاص 

+ فناوری‌های مورد استفاده در جنگ‌های آینده چه خواهند بود؟ 

+ موج فراصنعتی چه کسانی را خواهد برد هرمز پوررستمی

+ مدیریت استراتژیک پورتفولیو پروژه ها در هلدینگها و سازمانهای بزرگ  

+ ضرورت آینده پژوهی و نگاه به آینده به عنوان نقش برجسته روابط عمومی نوین 

+ تکنولوژی علیه تبعیض اندرو فینبرگ

+ آیا فکرعبور جایگزین رمز عبور می شود​​​​​​​ سید محمد باقر نوربخش

+ جامعه اطلاعاتی, دگرگونی تکنولوژی های نوین ارتباطی و اطلاعاتی و تحول در روابط انسانی۲ 

+ جامعه اطلاعاتی, دگرگونی تکنولوژی های نوین ارتباطی و اطلاعاتی و تحول در روابط انسانی 

+ نمایش زندگی اجتماعی در جامعه اطلاعاتی  مانا سرایی

+ سخنرانی بیل گیتس درباره بیماری‌های فراگیر، بهداشت جهانی و حملات بیولوژیکی حمیدرضا تائبی

+ آینده نگری استر اتژی فناوری اطلاعات دکتر امین گلستانی

+ روندهای علم و فناوری در سال 2017 حمدرضا میرزایی

+ دو گروه از جوانان در برابر « قانون کار » ونسا پینتو برگردان سعید جوادزاده امینی

+ اندیشیدن به آینده نظریه اجتماعی: آری به جامعه‌شناسی محمدرضا مهدیزاده

+ نقش جامعه اطلاعاتی در تحولات فرهنگی 

+ تحلیل اقتصادی آزادی دکتر محسن رنانی

+ آیا در کارها حضور بشر لازم است؟ 

+ آینده‎پذیری: چالش اساسی آینده‎پژوهی در جهان در حال توسعه. 

+ اثرات اقتصادی جامعه اطلاعاتی در جهان 

+ چگونه انسان‌ها از صد درصد توانایی مغز خود استفاده می‌کنند حمیدرضا تائبی

+ آیا اینترنت اشیا ما را به ابر انسان تبدیل خواهد کرد؟ حمیدرضا تائبی

+ آیا سیاست می تواند از قرن 21 جان سالم به در ببرد؟. کنت میناگ

+ آینده، اکنون است ـ بخش اول آرش بصیرت

+ آینده، اکنون است ـ بخش دوم آرش بصیرت

+ سیاست‌گذاران همه کشورها خواهد بود. 

+ جهانی شدن و آموزش و پرورش 



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995