در دهۀ1980تکنولوژیهای جدید دنیای رسانه ها را دستخوش دگرگونی ساخت.روزنامه ها در محلهایی دور ویرایش و چاپ می شدند و این امر باعث می شد که نسخه های مختلف یک روزنامه به طور همزمان برای چندین منطقه مختلف چاپ و تنظیم شود.پخش صوت واکمن،موسیقی منتخب فردی را به محیط آوایی قابل حمل بدل ساخته و به مردم،بویژه نوجوانان امکان می دهد که دیواری از صدا بین خود و جهان ایجاد کنند.رادیو با ایستگاهایی که به موضوعات اصلی و فرعی اختصاص دارد هر روز بیش از پیش تخصصی می شود.میز گردهای رادیویی اوقات کاگران انعطاف پذیر و کسانی را که به شهرهای دیگر آمد و شد می کنند پر می کند.ویدئو در سرتاسر جهان رشد انفجار گونه داشت و در بسیاری از کشورهای در حال توسعه جایگزین اصلی برنامه های کسالت آور تلویزین شد.
نوارهای ویدئویی موسیقی،که بیش از 25 درصد از کل محصولات ویدئویی را تشکیل می دهد به شکل فرهنگی نوینی تبدیل شد که تخیلات یک نسل از جوانان را شکل داد و در واقع صنعت موسیقی را دگرگون ساخت.توانایی ضبط برنامه های تلویزیونی و تماشای دلبخواه آنها عادات بینندگان را تغییر داد و تماشای گزینشی برنامه ها توسط آنانرا تقویت کرد.با توسل به ویدئو،تأثیر هرگونه تنوع برنامه های تلویزیونی در آینده به دلیل انتخاب دوم مخاطبانی که برنامه ها را ضبط می کنند تشدید می شود.مردم شروع به ضبط تصویری رویدادهایی کردند که در زندگیشان اتفاق می افتاد،از تعطیلات گرفته تا جشنهای خانوادگی و بدین ترتیب تصاویری را ایجاد کردند که از آلبوم عکس فراتر بود.با وجود همۀ محدودیتهای تصاویری که خود افراد تولید می کردند،ویدئو به راستی جریان یکسوئۀ تصاویر را تغییر داد و تجربۀ زندگی و صحنه را پیوند دوباره داد.
ارتباط کامپیوتری،کنترل صنعتی،شبکه های اجتماعی و جوامع مجازی
تاریخ به خاطر خواهد آورد که دو تجربۀ نخست و گسترده ای که ایتیل دوسولا پول«تکنولوژیهای آزادی»نامیده است توسط دولت ایجاد شده اند:مینیتل(MINITEL)فرانسه که ابزاری برای هدایت فرانسه به جامعه اطلاعاتی بود،و آرپانت(ARPANET)،سلف اینترنت،که یک استراتژی نظامی بود بااین هدف که شبکه های مخابراتی بتوانند پس از حمله اتمی به کار خود ادامه دهند.این دو تجربه بسیار متفاوت بود و هردو عمیقاً در فرهنگ و نهادهای جوامع خود ریشه داشتند.لئو شی یرمنطق متفاوت این دو تجربه را در دیدگاهی ترکیبی درباره ویژگیهای هر یک از این دو سیستم این گونه بیان می کند:
هردوی این تکنولوژیها منادی شاهراهای اطلاعاتی بودند ولی تفاوتهای این دو درسهای بسیاری به ما می آموزد.نخست این که اینترنت کامپیوترها را با یکدیگر مرتبط می کندولی مینتل از طریق ترانسپاک،مراکز خدمات رسان را با یکدیگر مرتبط می سازدکه میتوان از طریق پایانه هایی که دارای ظرفیت حافظه کمی هستند از آنها اطلاعات دریافت کرد.اینترنت ابتکاری امریکایی است که قلمرویی جهانی دارد و نخستین گامهای آن با حمایت ارتش و توسط شرکتهای کامپیوتری برداشته شده است.منابع مالی آن توسط دولت امریکا تأمین می شود و هدف ایجاد باشگاهی جهانی از کاربران کامپیوتر و بانکهای اطلاعاتی بود.مینتیل یک سیستم فرانسوی است که تاکنون(1994) به دلیل محدودیتهای کنترلی هرگز نتوانسته است مرزهای ملی را پشت سر بگذارد. این سیستم محصول تخیلات جسورانۀ فن سالاران عالی رتبۀ دولتی در تلاش برای ضعف صنایع الکترونیک فرانسه است. ویژگی اینترنت توپولوژی تصادفی شبکه های محلی طرفداران متعصب کامپیوتر و ویژگی مینتیل، نظم و ترتیب دقیق کتابچۀ تلفن است.
اینترنت سیستم تعرفۀ در هم و برهم خدمات غیرقابل کنترل است و مینتیل سیستمکیوسکی که تعرفه های یکسان و تقسیم شفاف درآمد را امکان پذیر می سازد. در یک سو، ریشه کن ساختن و شبح ارتباطات همگانی که مرزها و فرهنگها را در می نوردند قرار دارد و در سوی دیگر، نسخۀ الکترونیکی ریشه های اجتماعی.
تحلیل مقایسه ای شرایط اجتماعی و نهادی توسعۀ این دو سیستم به روشن شدن ویژگی های سیستم ارتباطی نوظهور دو سویه کمک می کند.