این بار نوشتههای بسیار ارزشمندی رامیخوانیم که دربارة نقشِ رو به تزاید انجمنهای غیردولتی یافتهاند:
از جمله تحوّلات مهمی كه در چند دهة اخیر خصوصاً در ممالك دموكراتیك روی داده است، بسط و گسترش و نیرو گرفتن انجمنهای غیردولتی میباشد. یعنی مردم جامعه در كنار دستگاه دولت و مراجع قدرت سیاسی قرار گرفته و شامل انجمنها و كلوپها و سازمانهای داوطلبانه و نیز اتحادیههای كارگری و كارفرمایی و بنیادهایی است كه با نام مؤسسات غیردولتی معروفند و اگر هم مداخلة مستقیمی در امور عمومی و سیاسی گذاشته باشند، حكومتها نمیتوانند از قدرت و اهمّیت آنها در حیات ملی غافل باشند.
در این انجمنهای اختیاری، خود مردم برای مقاصد گوناگون چون ورزش، فعالیتهای فرهنگی، سرگرمیهای اوقات فراغت، مقاصد بهداشتی، امور اجتماعی و مانند آن، چنین مؤسساتی را تشكیل میدهند. بسیاری از انجمنهای خیریه در زمینههای كمك به همنوع و انساندوستی شروع به كار نموده و انجمنهایی برای پیشرفت امور زنان، بهبود بهداشت و درمان، حفظ محیط زیست، ترویج ارزشهای اخلاقی در امور اقتصادی و برپایی انجمنهای ادبی، فرهنگی و مانند آن پا به عرصة وجود گذاشتهاند.
یكی از سرنشینان كَشتی آیندهنگری پیشنهاد كرد در بین سفر نظیرچنین انجمنهای غیردولتی تأسیس شود كه همة جوانان و بزرگانی كه روح جوان دارند و از آینده بینی بهرهمندند، به آن انجمنها دعوت شوند و هدف آن باشد كه بر اساس تجربههایی كه در این كشتی و كاروان آیندهنگری آموختهاند و با پژوهشهای جدید، بنای این خانة تازه را آغاز نمایند.
مانند هر تكامل بزرگی دو راه پیش روی ما قرار دارد: یكی موفقیتی جهشوار و دیگری شكست. این كه ممكن است نژاد انسانی در آینده دچار بلایای بزرگی شود امكانی است آشكار. ولی از طرف دیگر، این که چنانچه نژاد انسانی بتواند به اتحادی شكوهمند از ملتها دست یابد نیز امكانی دیگر است. البته آرزوی ما آن است كه امكان دوم جامعة عمل بپوشد و جوانان ایرانی در آن راه پیشتاز باشند.
یكی از سرنشینان، پیشنهاد كرد كه فوراً دو انجمن غیردولتی را تأسیس كنیم:
1- انجمن دانش برای جوانان كه هدف آن ایجاد امكانات تحصیلات حرفهای، بازرگانی و دانشگاهی به وسیلة اینترنت و سایر روشهای آموزشی، تشكیل گروههای استادان منطقهای و ایجاد سالنهای اینترنت باشد.
2- انجمن كار برای جوانان به منظور ایجاد امكانات جهت ایجاد شغل و توسعه، تشویق و كمك به تحصیلكردگان و صاحبان حِرف در تأسیس شركتهای خصوصی و همكاری با بانكها و شركتهای بزرگ تجاری و كارخانهها.
توضیح آن كه: انجمن كاریابی میتواند از دو طریق یكی یافتن کار برای جستوجوكنندگان كار و دیگری در جهت یافتن كارگران و كارمندان مورد نیاز برای كارفرمایان، امكاناتی را بهوجود آورد:
1- بازار كار: باید محلی چون یك هتل یا باشگاه و شبیه آن معین نموده و به كارفرمایان اطلاع داد تا کارهای و مشخصات كاركنان مورد نیاز خود را اعلام نموده، در تاریخهای معین، مثلاً هر روز یا هفتهای چند روز در ساعات اعلام شده، نمایندگان كارفرمایان حاضر باشند و افرادی كه در جست و جوی كار میباشند نیز با شرح مشخصات خویش شركت كرده و در صورت توافق، قراردادهای كار امضا شود. باید با مؤسسات مطبوعاتی ارتباط ایجاد كرد تا تاریخ این بازارهای كار مرتباً چاپ شود (یا به طور مجانی برای كمك به مردم یا با دریافت هزینة آگهی با قیمتهای بسیار مناسب). خرج این آگهیها و مانند اینها را باید تا حد امكان كارفرمایان به عهده بگیرند و بقیه از حق عضویت انجمن تأمین شود.
2- كاریابی متخصصان و كارشناسان: باید به اطلاع كارفرمایان رساند تا فهرست كارمندان متخصص مورد نیاز خویش را به دفتر انجمن اعلام نمایند و انجمن در نشریة خویش به اطلاع اعضای انجمن برساند، تا امكان ارتباط بین كارفرمایان و كارجویان به وجود آید.
بنابراین، پس از پایان سفر و انتشار این كتاب از همة جوانان و جوانفكران دعوت میشود كه با آدرس ذكرشده تماس گرفته و آمادگی خود را برای همكاری اعلام نمایند.
این پیشنهاد چنان همسفران را به هیجان آورد كه همگی آمادگی خود را اعلام نموده و این كار را مهمترین اثر عملی «كشتی آیندهنگری» دانستند.
قرار شد كه در اولین فرصت، تشکیل مجمع عمومی این دو انجمن اعلام گردد و كارها چنان برنامهریزی شود كه همة علاقهمندان و اعضا در این امر مهم نقشی بازی نمایند و شاید این اولین تمرین و تجربة دموكراسی برای بسیاری از جوانان خواهد بود.
رمز موفقیت در این کار نیز هنر همكاری صمیمانه میباشد. علاوه بر این دو انجمن، باید تدریجاً انجمنهای دیگری چون انجمن یاری به كودكان و جوانان یتیم و خیابانی، انجمن كمك به بیماران و سالمندان و مستمندان و غیره تأسیس نمود.
البته این بستگی به نظر و شیوة زندگانی ما دارد، یعنی اینکه (( چگونه میاندیشیم؟)) ، (( باورمان چیست؟))، (( و برای چه چیزی ارزش قائلیم؟))، ((چه طرز زندگی برای خود انتخاب كردهایم؟))، ((بینش سیاسی ما چیست و رفتارمان چگونه است. بنابراین باید مطمئن باشیم كه آیندة كشورمان بستگی به خود ما دارد. این مهمترین مطلبی است كه باید دربارة آن به اندیشه پرداخت. از این جهت تبادل نظر و انجام گفتوگویی موشكافانه دربارة تغییر و تحول امری است بسیار اساسی.
علاوه بر این اگر ما بپذیریم كه جزئی از كل میباشیم و در ضمن مانند گلهای رنگارنگ یك گلستانیم و جدیدترین روشنبینیهای حاصل از علوم را با بصیرتهای بسیار كهن و جاویدانی كه از میراث روحانی وفرهنگی خود به دست آوردهایم، هماهنگ نماییم، نقشة خانة ایران فردا در تخیل ما آماده است.