یکی از مهمترین بحث های کنونی در زمینه توسعه در جهان بحث توسعه اطلاعاتی است. توسعه اطلاعاتی منوط به شناخت شاخص های این نوع از توسعه در جهان است. از این لحاظ این مقاله در پی معرفی توسعه اطلاعاتی و پایه ها و مبانی این نوع از توسعه است. در این مقاله مباحث به صورت کلی و به مثابه یک مبنا معرفی شده است، و به آشنایی با مفاهیم اولیه و بنیادی در این زمینه می پردازد. ابتدا مفهوم جامعه اطلاعاتی را توضیح داده و خصویات آن توضیح داده شده است. سپس نقش اطلاعات در معیشت و اقتصاد مورد بررسی قرار گرفته و نظریات مربوط به اقتصاد اطلاعاتی را مطرح شده است. . با توجه به ظهور جامعه اطلاعاتی و بالتبع اقتصاد اطلاعاتی، ظهور شیوه جدید توسعه یعنی توسعه اطلاعاتی را در جهان امروز پی گرفته و به مهترین ویژگی های این توسعه و مشکلات کشورهای جهان سوم در این زمینه اشاره شده است.


تولید، پردازش و ذخیره اطلاعات چرخه ای است که پایه شکل گیری جوامع معاصر شده است. در واقع ثروت و قدرت بر اساس توان و امکان استفاده از اطلاعات استوار است. رشد سریع اختراعات در زمینه تکنولوژیهای جدید اطلاعاتی، مبنا و زیر ساختی برای شکل گیری جامعه اطلاعاتی شده است که در آن این تکنولوژیها با ارتباطات راه دور و رسانه ها جمع شده و فضایی کاملا نو را در زمینه اقتصاد و سیاست و اجتماع به وجود آورده است. جامعه اطلاعاتی دارای خصوصیت های منحصر به فردی است و به تبع عوض شدن شیوه های معیشتی و تکنیکی در این دوره نوع خاصی از توسعه نیز الزام آور می شود که بر مبنای همان خصویات عمل می کند. تا بحال نسخه های بسیاری برای توسعه جهان سوم پیچیده شده است و نظریه های بسیاری در این زمینه عنوان شده است. بیشتر این نظریات نه تنها به توسعه این جوامع کمک نکرده بلکه باعث تعمیق فقر و توسعه نیافتگی نیز شده اند.


اما آیا در دوران ظهور جامعه اطلاعاتی، توسعه به شیوه های گذشته ممکن است و یا باید راه ههای جدیدی وجود داشته باشد؟ در جواب این سوال مسئله توسعه اطلاعاتی مطرح شده است، توسعه ای که بر مبنای به کارگیری چرخه اطلاعاتی ممکن می شود. در این مقاله من ابتدا مفهوم جامعه اطلاعاتی را توضیح داده و خصویات آن را بر می شمارم. سپس به بررسی نقش اطلاعات در معیشت و اقتصاد می پردازم و نظریات مربوط به اقتصاد اطلاعاتی را مطرح می کنم. با توجه به ظهور جامعه اطلاعاتی و بالتبع اقتصاد اطلاعاتی، ظهور شیوه جدید توسعه یعنی توسعه اطلاعاتی را در جهان امروز پی می گیرم و به مهترین ویژگی های این توسعه و مشکلات کشورهای جهان سوم در این زمینه اشاره می کنم که به عنوان مثال به توسعه اطلاعاتی در هند اشاره ای می شود.


جامعه اطلاعاتی


یکی از ویژگی های چشمگیر ارتباطات در جهان جدید این است که در مقیاسی بیش از پیش جهانی صورت می گیرد. پیام ها از فواصل بسیار دور و به آسانی ارسال می شوند، آنچنان که افراد به اطلاعات و ارتباطاتی که از منابع دور سرچشمه می گیرد، دسترسی دارند. افزون بر این، با جدایی مکان و زمان از طریق رسانه های اطلاعاتی، دسترسی به پیام های صادره از منابع دور از مکان (یا در عمل آنی) امکان پذیر می باشد. فاصله یا مسافت با رشد فزاینده شبکه های ارتباط الکترونیکی در عمل محو شده است. افراد می توانند با یکدیگر تعامل داشته باشند، یا در چارچوب های شبه تعامل با واسطه (رسانه ای) حتی اگر از لحاظ بافتهای عملی زندگی روزمره در نقاط مختلف جهان قرار گرفته باشند، به کنش بپردازند. (تامپسون، ۱۳۸۰: ص۱۸۵). رشد سریع تکنولوژیهای اطلاعاتی و به قول کاستلز(۱۳۸۰) انقلاب تکنولوژیهای اطلاعاتی، به توسعه همه جانبه توانایی ها و امکانات آدمی انجامیده است به گونه ای که در طول قرن بیستم جریان اطلاعات و رتباطات در مقیاسی جهانی، به صورت یک جنبه عادی و همه شمول زندگی اجتماعی درآمده است(تامپسون، ۱۳۸۰: ص۱۹۷).


وابستگی به کامپیوتر یکی از ویژگی های روابط جهانی و نیز زندگی روزمره شده است. در واقع جهانی سازی و زندگی روزمره در دنیای معاصر تا حدی مبتنی بر ارتباط با کامپیوترها وجود دارد. هیچ کشوری نمی خواهد فرصت ایجاد زیر بنای اطلاعاتی را از دست بدهد و کمتر شهروندی مایل است از شبکه جریان های اطلاعاتی محروم شود و حداقل به تلفن، تلویزیون و اینترنت دسترسی نداشته باشد(لیون، ۱۳۸۴: ص ۴۹). دانش و اطلاعات در حال تبدیل به عوامل کلیدی در توسعه اقتصادی و اجتماعی اند. در اینجا استدلال اصلی عبارت است از اینکه فرآیند های تولیدی و توزیعی در اقتصاد به شکل روز افزون به وسیله نهادهایی هدایت می شوند که مبتنی بر دانش هستند(استیونسن، ۱۳۸۴: ص۷۹).


تغییرات گسترده در جهان امروز باعث شده است تا مفهوم جدیدی به نام جامعه اطلاعاتی شکل بگیرد. از دیدگاه کاستلز جامعه اطلاعاتی مبتنی بر برآیندی ترکیبی از نوآوری تکنولوژیک، بازسازی سرمایه داری و جست و جوی هویت است که نیرو های آن دست اندر کار تغییر دادن جامعه، شهرها و مناطق هستند(شکر خواه، ۱۳۸۴: ص۲۲). ماسودا(۱۳۸۴) نیز معتقد است که جامعه اطلاعاتی نوع جدیدی از جامعه انسانی و کاملا متفاوت از جامعه صنعتی است. اساس این ادعا آن است که تولید ارزش های اطلاعاتی و نه ارزش های مادی، نیرو محرکه شکل گیری و توسعه جامعه اطلاعاتی است. نظام های گذشته فناوری ابداعی اغلب با نیروی مادی در ارتباط بود، اما جامعه اطلاعاتی دارای یک چارچوب کاملا جدیدی است، یعنی فناوری ارتباطات کامپیوتری که تعیین کننده ماهیت بنیادی این جامعه است(ماسودا، ۱۳۸۴: ص۸).


توسعه تکنولوژیهای جدید نقش مهمی در جهانی شدن ارتباطات در قرن بیستم، چه در همایند با فعالیت های تجمع های ارتباطی و چه مستقل از آنها داشته است. در این میان سه تحول حایز اهمیت است. یکی به کار گرفتن سیستم های کابلی پیشرفته، پیچیده و گسترده و دوم استفاده فزاینده از ماهواره ها به منظور ارتباط راه دور و اغلب در همایند با سیستم های کابلی زمین پایه است. تحول سوم که از جنبه های زیادی بنیادی تر است استفاده فزاینده از روش های دیجیتالی پردازش، انباشت و بازیافت اطلاعات است. دیجیتالی کردن اطلاعات، همراه با توسعه فن آوریهای الکترونیکی وابسته (ریز پردازنده ها و غیره): ظرفیت انباشت و ارسال اطلاعات را بسیار افزایش داده و مبنای همگرایی تکنولوژیهای اطلاعاتی و ارتباطی را به وجود آورده است (تامپسون، ۱۳۸۰: ص۱۹۹ ۲۰۰). این نوع تکنولوژیها که در اصل آمیزه ای از سخت افزارها و نرم افزارهای رسانه ای و شبکه ای هستند، اصلی ترین حامل های تولید و گردآوری، مخابره، نمایش و انباشت اطلاعات هستند(شکرخواه، ۱۳۸۴: ص ۲۳).


جامعه اطلاعاتی دارای ساختارها و خصوصیات خاصی می باشد که می توان بر اساس آنها، آن را از دیگر جوامع متمایز کرد. یکی از مهمترین خصوصیات آن وابستگی و در عین حال همبستگی با سرمایه داری جهانی است. توسعه سریع تکنولوژی طلاعاتی در دهه ۱۹۷۰ در دره سیلیکون، سرمایه داری را قادر ساخت تا پس از تاثیرات رکود جهانی به بازسازی خود بپردازد (استیونسن، ۱۳۸۴: ص ۸۹). در این جامعه اطلاعات گرایی بیشتر به توسعه دانش و ایجاد شبکه ها می پردازد. دیجیتالی شدن پایگاه های دانش، امکان پردازش و ذخیره اطلاعات را از فواصل دور فراهم می سازد. از این رو سرمایه داری کمتر به دولت وابسته و بیشتر به توانایی یک سیستم اطلاعاتی مشترک برای انتقال اطلاعات به شبکه های دور دست متکی می شود. (همان: ص۸۹).


در جامعه اطلاعاتی فناوری کامپیوتری فناوری ابداعی و هسته توسعه این جامعه است که کارکرد بنیادی آن جایگزینی و گسترش(امتداد) کار ذهنی انسان می باشد. (ماسودا، ۱۳۸۴: ص۹). در جامعه اطلاعاتی شبکه ها و بانک های اطلاعات، جایگزین کارخانه به عنوان نماد اجتماعی و مرکز تولید و توزیع کالاهای اطلاعاتی شده است. در این جامعه مرز دانایی بازار بالقوه، و افزایش امکانات حل مسئله و توسعه فرصت ها در جامعه، یعنی تداوم و پویایی در حال توسعه، عامل اصلی گسترش بازار اطلاعات است. در جامعه اطلاعاتی الف) اطلاعات محور توسعه اقتصادی_ اجتماعی است که به وسیله ابزار های اطلاعاتی تولید می شود ب) انباشت اطلاعات رخ می دهد ج) این انباشت از طریق تولید همکنشی


مبانی و روش های اقتصادی و تجاری دوره صنعتی و بسیاری از دیگر نشانه های دوران صنعتی وارد دوره جدید و جامعه اطلاعاتی شده است. سرمایه داری نو، عامل اصلی شکل گیری جامعه اطلاعاتی و شبکه ای بوده است تا خود را از تناقضاتی که در آن گرفتار آمده بود رها کند. نظریه سرمایه داری جدید مسئله افزایش امکانات در زمینه تمرکز بازار برای کسانی که قادر به بهره گیری از امکانات پردامنه تکنولوژیهای جدید ارتباطی هستند یعنی شرکت های فراملی پیدایش رشته های فرعی «اقتصاد اطلاعات» را تشویق کرده است. به نظر اقتصاد دانان «نو محافظه کار» علاقه مند به ارتباطات بین المللی، اقتصاد اطلاعات«مزایای نسبی» شرکت های فراملی در مقابل کشورهای جهان سوم را از جهت کنترل ارتباطات و تکنولوژیهای اطلاعاتی به عنوان کارآمدترین وسیله توسعه عوامل تولید در جهانی با «وابستگیهای متقابل» توجیه می کند. نو محافظه کاران به ندرت پیامدهای اجتماعی این نوع ترقی را بر می شمارند و در استدلال خود بیشتر به آن دسته فرمول های دگرگونی تکیه می کنند که ریشه تکنیکی دارند. نو محافظه کاران، در انطباق با سایر تعهدات ایدئولوژیکی و نوعی خود، بر «مدیریت اطلاعات»، «تجارت آزاد اطلاعات»، حق تعیین قیمت در بازار و سایر مکانیزم های بازار تمرکز می کنند(جرالد و جان ای، ۱۳۷۴: ص۱۰).


ویلیام ملودی معتقد است: «هر فرایند ارتباطی بین شرکتهای پیشرفته غربی کشورهای جهان سوم برقرار می شود، همیشه منافع ونیاز های شرکت های فراملی و پیشرفته غربی تامین می شود. وی که در عین حال منکر آگاهی آفرینی و انتشار اطلاعات از سوی شبکه های دیجیتالی پیشرفته در جهان سوم نیست، بر این نکته نیز تاکید می کند که نظام های ارتباطی جدید مناسباتی را در عرصه جهانی به وجود می آورند، که با توجه به تغییرات اندک در عرصه آگاهی و دانش آفرینی کشورهای مادر و پیشرفته غربی را به همراه می آورد(بهرام پور، ۱۳۸۳: ص۴).