انسان فردا : در جست وجوي ناكجاآباد
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[01 Jul 2016]
[ وحيد شامخي]
مشاور مديريت تکنولوژي
١- انسان امروز چه محدوديت هايي دارد؟
طبيعت بيولوژيک انسان امروز، محدوديت هايي برايش دارد. طول عمر انسان، ظرفيت فکر انسان، کارکردهاي بدن انسان، حواس پنجگانه و احساسات انسان، خلق وخو، ميزان سطح انرژي و ميزان کنترل برخود از محدوديت هاي انسان امروز محسوب مي شوند. اکسير جواني روياي هميشگي انسان از ديرباز بوده است. «ري کرزويل» ٦٧ساله روزانه بين ١٨٠ تا ٢٥٠ قرص مي خورد تا بر سال هاي عمر خود بيفزايد. همه ما لحظاتي را تجربه کرده ايم که دوست داشتيم باهوش تر بوديم يا چيزي را فراموش نمي کرديم. انواع ويروس ها و بيماري ها روزهايي از زندگي ما را تحت تاثير قرار داده اند. موجودات زنده ديگري در کره زمين وجود دارند که حس بويايي بهتر يا بينايي قوي تري دارند. حتي برخي قابليت جهت يابي به کمک سونار يا مغناطيس دارند. زمان هاي ناراحتي و شادي هميشه تحت کنترل ما نيستند. ايجاد يک عادت يا ترک عادت ديگر در بسياري مواقع ما را دچار بحران مي کند.
همه موارد بالاموجب شده است که برخي از انسان ها از بيش از ٥٠سال پيش به فکر بهبود برخي محدوديت هاي انسان بيفتند که شکل گيري تفکري به نام «ترابشريت» (ترابشر، سايبرگ يا انسان بهبود ژنتيک يافته) را پديد آورده است. در اين تفکر تلاش بر آن است که به کمک توسعه فناوري، انساني مرکب از اجزاي ارگانيک و اجزاي بيومکاترونيک شکل گيرد تا ظرفيت هاي فکري، فيزيکي و رواني انسان بهبود يابد.
برخي نيز مانند «کرزويل» منتظر نقطه تکينگي فناورانه (يا پيشرفت فوق سريع هوش مافوق انسان) در تاريخ حيات انسان هستند تا بسياري از اين محدوديت ها کنار برود.
٢- چه تلاش هايي شده است؟
يکي از مهم ترين تفاوت هاي انسان امروز با انسان گذشته، فناوري است. فناوري پيشران اصلي رشد اقتصادي بلندمدت است. ازاين رو، بسياري از تلاش هايي که در جهت بهبود عملکرد و کاهش محدوديت هاي انسان انجام مي گيرد در حوزه فناوري است. اين تلاش ها را مي توان در همگرايي نانوفناوري، بيوفناوري، فناوري اطلاعات و علوم شناختي جمع بندي کرد. فناوري هايي از قبيل فناوري هاي توليدمثل (مهندسي جنين، انتقال سيتوپلاسميک و توليد گامت آزمايشگاهي)، فناوري هاي فيزيکي (جراحي هاي بدن، داروهاي القايي و تقويتي، پروتزها و اعضاي مصنوعي و ايمپلنت ها) و فناوري هاي تقويت ذهن (نوتروپيک ها، محرک هاي عصبي و داروهاي تغذيه اي) از تلاش هاي موجود در دنياي امروز است. تعدادي از حوزه هاي نوظهور فناورانه نيز مهندسي ژنتيک انسان و ژن درماني، ايمپلنت هاي عصبي، نانوداروها، ارتباط مغز و کامپيوتر، فناوري هاي عصب شناختي و سايبر- افزار هستند. فناوري هاي انتقال داده به مغز و برعکس به طور مستقيم، اکسوکورتکس (مغز کمکي!) و تغذيه مصنوعي درون زا نيز از حوزه هايي هستند که در حد ايده باقي مانده اند. گوگل اکس بخشي از شرکت گوگل است (که مديريت آن در آگوست ٢٠١٥ به شرکت آلفابت واگذار شد) که فعاليت هاي نيمه محرمانه روي توسعه فناوري هاي پيشرفته انجام مي دهد. از پروژه هاي گوگل اکس مي توان به پروژه عينک گوگل، لنزهاي چشمي و خودروهاي بدون راننده اشاره کرد. اما سوال اساسي، آينده اين فعاليت هاست. اينکه در نتيجه تلاش براي کم کردن محدوديت هاي فعلي انسان، کيفيت زندگي انسان بهتر از گذشته خواهد شد يا خير؟
٣- به کجا مي رويم؟
«الون ماسک» مديرعامل تسلامي گويد هوش مصنوعي مي تواند خطرناک تر از تسليحات هسته اي باشد. برخي مانند «مکس دوبلين» (جامعه شناس) معتقدند تفکرات ترابشري ريشه پوچ گرايي دارد. برخي ريشه آن را در غرور و گستاخي انسان مي دانند. براي مثال در سال ٢٠٠٢ واتيکان هرگونه فعاليت در حوزه تغييرات ژنتيکي انسان که موجب ايجاد تفاوت با انسان معمول شود را غيراخلاقي دانست. «بيل مک کيبن» در سال ٢٠٠٣ در کتاب خود با عنوان «کافيست: در عصر مهندسي شده انسان باقي بمانيد»، گفت، از منظر اخلاق هرگونه تلاش براي مقابله با محدوديت هاي عمومي انسان از جمله افزايش عمر و افزايش ظرفيت فکر انسان اشتباه است. همچنين «مک کيبن» معتقد است رشد فناوري هاي اين حوزه موجب افزايش شکاف و اختلاف طبقاتي مي شود، چراکه استفاده از اين فناوري ها بيشتر در دسترس ثروتمندان جوامع است. «بوسترم»، فيلسوف تفکر ترابشريت، چهار دسته سناريوي انقراض، سقوط مکرر، فلات (زمين مسطح) و پسابشريت را براي آينده انسان ترسيم مي کند. در مورد سناريوي انقراض معتقد است که يا انسان با گونه ديگري به غير از «هومو ساپينس» جايگزين مي شود يا به طور کامل بدون جايگزيني از بين مي رود.
فعاليت هاي مخرب محيط زيست و مضر براي انسان مي تواند شرايط کاهش شديد جمعيت و پس از آن رشد دوباره انسان را موجب شود که سناريوي سقوط مکرر را شکل مي دهد. اگر توسعه و رشد فناوري ها با سرعتي مشابه به سرعت قرن اخير کنترل شود و ادامه يابد، سناريوي فلات به وقوع مي پيوندد. اما سناريوي چهارم، پسابشريت وضعيت ويژه اي را مطرح مي کند که از مشخصه هاي آن افزايش جمعيت انسان به بيش از يک هزار ميلياردنفر، متوسط سن بيش از ٥٠٠ سال، ظرفيت تفکري و شناختي بيش از دوبرابر ماکزيمم استاندارد فعلي انسان براي تعداد قابل توجهي از افراد، کنترل کامل حواس و حداقل شدن (به ندرت) رنج هاي رواني انسان، است. در ژانويه ٢٠١٥، نامه سرگشاده اي در ارتباط با نگراني ها و مخاطرات اجتماعي توسعه هوش مصنوعي توسط «استيون هاوکينگ»، «الون ماسک» و ده ها متخصص هوش مصنوعي ديگر مطرح در دنيا، امضا شد.
پرسش کليدي نامه اين است که چطور توسعه هوش مصنوعي مي تواند براي جامعه مفيد باشد و چطور از ادامه سودمندي آن مطمئن باشيم؟
شايد تعبير حرکت به سمت ناکجاآباد براي توسعه افسارگسيخته فناوري هاي تفکر ترابشريت، تعبير بجايي باشد. شايد راهبرد موفق در شرايط امروز، توسعه فناوري ها به صورت گزينشي است. توسعه فناوري هاي مفيد براي بشريت و جلوگيري از توسعه فناوري هاي مضر و چالش آفرين براي بشريت!
*مشاور مديريت تکنولوژي
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: